ویژگی‌ها و جنبه‌های مختلف صدا


1-حجم صدا volume

از یک نگاه صدای پر قدرت برای سخنور شاید همه چیز باشد.البته امروزه دستگاههای الکترونیکی هر نوع صدایی را پر قدرت می‌کند. اما مکان‌هایی هست که شما میکرفن در اختیار ندارید. مانند کلاس که شما باید تلاش کنید با در اختیار داشتن وضع صدایتان آنرا متناسب با مکان بکار ببرید. بسیاری از عوامل و موانع وجود دارد که شما لازم است با آگاهی از آنها صدایتان را تناسب ببخشید.

کمیت و کیفیت حضور افراد در محیط، صدای خارج از محیط، وضع انعکاس صدا در فضا و موارد دیگر.

اگر شما در جایی زیاد بلند صحبت کنید مخاطبان ممکن است شما را بی‌ادب تلقی کنند اگر خیلی ملایم صحبت کنید ممکن است مطالب شما تفهیم نشود.

یادتان باشد که همیشه صدایتان برای خودتان بلند تر از آن است که به شنونده می‌رسد. به محض اینکه شروع کردید به صحب، یه افرادی که در عقب هستند نگاه کنید اگر ابهامی در چهره دارند بدانید که باید بلندتر صحبت کنید.

2-زیر و بمی صدا – ارتفاع pitch

ارتفاع صدا حالت زیرو بمی صدای فرد است. هر قدر امواج صدا بیشتر و تند تر مرتعش شوند  حالت زیر بودن آن بیشتر است و هر چه کمتر ارتعاش داشته باشد حالت بم تری دارد.

دانگ یا زیر و بمی صدا را می‌توان از صدایی که بین کلید اول و آخر پیانو تولید می‌شود مشخص کرد. هنگام سخنرانی زیر و بم صدا بر معانی کلمات و صدا اثر می‌گذارد.

تغییر در زیر و بمی صدا را «آهنگ صدا » نیز می‌نامند تغییر ارتفاع به صدای شما درخشش، گرمی و شور و نشاط می‌بخشد. این آهنگ صدای شماست که مشخص می‌کند آیا شما جمله‌ای را بصورت سوالی مطرح می‌کنید یا خبری.

آهنگ صدایتان همچنین غم و شادی و رضایت و عصبانیت و سر زندگی و  بی‌حالی و نگرانی و آرامش و نیز سرحالی و خستگی شما را مشخص می‌کند.

در گفتگو‌های روزمره ما بطور غریزی آهنگ صدایمان را برای بروز احساس و منظورمان بکار می‌گیریم. افرادی که اینچنین نیستند و یکنواخت صحبت می‌کنند تنها می‌توانند برای افراد کم خواب موثر باشند.

تعداد کمی از مردم صدایشان حالت یکنواختی مطلق دارد و هیچ تغییری در آهنگ کلامشان ایجاد نمی‌شود. اما افراد زیادی هستند که از تغییرات آهنگ گفتار بصورت تکراری و  ملال آور استفاده می‌کنند که این روش نوعی روش خواب آور و هیپنوتیزمی است.

شما می‌توانید برای مقابله با این حالت‌‌ها از ضبط صوت کمک بگیرید و صدای خودتان را ضبط کنید و بشنوید. اگر جملاتتان با آهنگ ثابت و ویژه‌ای پایان می‌یابد سعی کنید تغییر دهید و مطابق با مفهوم کلمات آهنگ را بکار ببرید.

به هر حال تلاش برای رهایی از برخی حالت‌ها در ابتدا شاید بد جلوه کند  اما مطمئن باشید که برای تبدیل به سخنوری قابل این روش‌ها تضمینی است.

3- سرعت و میزان گفتار    Rate

سرعت به معنای تعداد کلماتی است که در واحد زمان بکار می‌بریم. مردم آمریکا معمولا در یک دقیقه 120  تا 150 کلمه را بکار میبرند. اما میزان ثابتی برای سخنرانی موثر توصیه نشده است.

دانیل وبستر در یک دقیقه به سختی 90 کلمه سخن می‌گفت. فرانکلین روزولت 110 کلمه، جان کندی 180 کلمه، مارتین لوتر کینگ با 92 کلمه آغار می‌کرد و با 145 کلمه به پایان می‌برد.

بهترین میزان سرعت سخن وابسته به چند عامل است. ویژگی‌های صوتی و آوایی سخنور ، حالت و احساسی است که با آن تلاش می‌کند مفهومی را بازگو کند، وضع و حالت شنوندگان و مخاطبانش و شرایطی که در آن قرار دارد.

مثلا اگر شما بخواهید هیجان یک مسابقه اتومبیلرانی را بازتاب دهید طبیعی است که تند صحبت می‌کنید .سرعت گفتار در خلق احساس نشاط و شادی یا ترس و عصبانیت و ایجاد تعجب و حیرت به شما کمک می‌کند .در حالیکه سرعت کم گفتار برای اظهار همدردی و غم مناسب‌تر است.بیان کند و آهسته برای طرح اطلاعات ظریف و پیچیده موثر است و طرح مطالبی که برای مخاطب زمینه قبلی دارد نیازمند سرعت است.

تحقیقات ثابت کرده‌است که در مجموع سخنران‌هایی که در گفتار خودشان سرعت بیان دارند صلاحیت علمی و مهارت تفهیمشان بیشتر است.

دو روش خطا و غلط در سخنرانی این است که اولا هنگام صحبت چنان کند و آهسته سخن بگوییم که مخاطب ما خسته شود و ثانیا چنان تند صحبت کنیم که مخاطب از دیدگاهها و مطالب ما عقب بیفتد و آنها را درک نکند.

در اینجا نیز استفاده از ضبط صوت و ارزیابی سرعت گفتارتان توصیه می‌‌‌‌‌شود.

4- مکث pause

آموختن و دانستن چگونگی مکث بجا برای سخنرانان تازه کار روشی اصلی و مشکل است. لحظه‌ای سکوت گاهی معنایی در حد یک قرن دارد. هر چه تسلط و آمادگی شما در سخن گفتن بیشتر شود اهمیت و کاربرد مکث و سکوت را بیشتر در می‌یابید.

مکث و سکوت مناسب گاهی پایان تفکر و نظری را اعلام می‌کند و گاهی فکر جدیدی ر ا برای برسی خلق می‌کند و شاید تاثیری عاطفی به عبارت و جمله‌ای القا کند.

مارک تواین(Mark Twain ، نویسده با ذوق و شوخ طبع و بذله‌گوی مشهور آمریکایی) می‌گوید:«کلمه و واژه مناسب و درست ممکن است نافذ و موثر باشد، اما هیچ کلمه و واژه‌ای موثرتر از یک لحظه سکوت مناسب و بجا نیست». او معتقد است که مکث بیجا نیز ممکن است موجب خنده و تمسخر شود.

لازم است که به سخنرانی‌های افراد مجرب و مشهور گوش کنیم و به شیوه‌های سکوت کردن آنها در بین گفتارشان برای القای حساس ترین ظرایف مفاهیم توجه کنیم.

وقتی می‌خواهید مکث کنید یادتان باشد که این مکث باید در بین بیان مفهوم مستقلی نباشد بلکه در پایان آن باشد در غیر این‌صورت شنونده و مخاطب خود را از پیامتان دور می‌کنید.

مهم‌تر از همه چیز اینکه هیچگاه از صداها و آواهایی مانند: اَ «Uh»، اِ «eh»  اوم «um»   در گفتارتان استفاده نکنید. این صداها موجب آزار می‌شوند و موجب تردید شنونده به هوشمندی و تعقل سخنران می‌گردد.

5- تنوع آهنگ صدا  vocal variety

 
 همانطور که تنوع چاشنی زنددگی است، چاشنی سخن سخنران نیز هست. صدای یکنواخت و بی‌حال و تغییر ناپذیر درست مانند مسیر یکنواخت بعضی از زندگی‌های بی‌روح و روزمره است.

شما برای ارتباط موفق با مخاطب و القای نظر و احساستان گاهی لازم است صدایتان را کم کنید .

چگونه می‌توان به صدایی سرزنده و شاداب دست یافت؟ جدا از مهارت‌های یاد شده باید سراغ سخنرانان و سخنرانی‌های مهم رفت و به آنها گوش داد. احساس اعتقادی که شخص به مطالب گفتنی خود دارد و نیز تمایل فراوان به ایجاد ارتباط با مخاطب و انتقال آن مطالب موجب می‌شود که بتوان از صدایمان به نحو احسن استفاده کنیم.

البته شما باید به ویژگی‌های صدای خودتان پی ببرید و بدانید که کدام ویژگی در صدایتان نیازمند تمرین و تربیت است .در اینجا نیز ضبط کردن صدا و گوش دادن انتقادی به آن موثر است.

همانطور که در گفتگوی عادی و روزانه صدایتان را تغییر می‌دهید در سخنرانی نیز باید چنین عمل کنید.

6- تلفظ  pronunciation

همه ما هنگام سخن گفتن دچار اشتباه در تلفظ کلمات یا اسم ها می‌شویم.به نمونه‌های زیر توجه کنیم، کدام یک درست است ؟

 زَمین   یا  زِمین    دسترَس یا دسترِس        

ثَبات   یا   ثُبات      مَفاد   یا  مُفاد   

مَحال  یا  مُحال       مَحابا  یا  مُحابا

مَهار  یا   مُهار   و...    

احتمالا بسیاری هنگام سخن گفتن این کلمات را در جای یکدیگر استفاده می‌کنند.

هر کلمه و واژه سه نوع عرصه ظهور دارد :

·         خوانده می‌شود

·         نوشته می‌شود

·         بیان می‌شود

تعداد کلماتی را که اکثر مردم هنگام خواندن می‌شناسند و معنی آن را درک می‌کنند خیلی بیشتر از تعدادی است که در نوشتن بکار می‌گیرند و این تعداد حدود سه برابر کلماتی است که در گفتار استفاده می‌کنند. به همین علت است که هنگام صحبت کردن در استفاده از کلماتی که مربوط به عرصه خواندن و نوشتن  است گیر می‌کنیم و تپق می‌زنیم. در موارد دیگر ممکن است عادی‌ترین کلمات را بد تلفظ کنیم، در غیر اینصورت آنرا درست می‌گفتیم. البته اگر آدم خوش اقبالی باشیم در لابلای گفتار و صحبت دیگران تلفظ درست کلمه را می‌شنویم و یا خیلی خصوصی از کسی خیلی محترمانه تلفظ درست کلمه را می‌پرسیم. اما اگر شخص بد اقبالی باشیم  در برابر انبوهی از مردم کلمه‌ای را بد تلفظ می‌کنیم در حالی که ابروان همه بالا رفته و یا همهمه‌ای شنیده می‌شود و یا اینکه خواهند خندید. البته هر سخنران ورزیده‌ای در چنین تله‌ای می‌افتد.

7-روش تلفظ و ادای آواها و واژه‌ها، رسایی و شیوایی و کامل ادا کردن، همبندی و روش اتصال اجزای یک کلمه   - articulation

دقت کنیم هیچ حرفی از هیچ کلمه‌ای را ناقص و ناتمام و خورده ادا نکنیم. این ویژگی سخن گفتن عینا مانند تلفظ نیست  . گاهی ممکن است واژه درست انتخاب شود و درست تلفظ شود اما حروف آن کامل بیان نشود و مانع بزرگی در طراحی یک سخنرانی ممتاز و پرشور گردد.

شما کلمات دقیقه، عزیزان، حبیب، اسب سواری، تغییر ، شنبه، اجتماع، را چگونه ادا می‌کنید؟

برخی از غلط‌ها ناشی از عیب‌های اندام گفتار است ، شکاف یا بریدگی در کام، داشتن زبانی بزرگتر از معمول، بد پیوند خوردن یکی از دو فک زیرین یا زبرین و گاهی بد قالب کردن یک دندان و یا داشتن سیم دندان موجب غلط‌گویی و خوردگی حروف می‌شود.

البته عیب‌های جدی را باید به کمک متخصص گفتار درمانی برطرف کرد. اما اغلب اوقات ایراد در سخن گفتن ناشی از تنبلی لبها یا درست بکار نبردن زبان و فک و نرم کام است.

گفته می‌شود مردم آمریکا بدترین شیوه تلفظ در ادای کلمات را در بین مردم غرب دارندو  یکی از دانشمندان آمریکایی انتقاد کرده‌است که بی چون و چرا ما سخنورانی ولنگار و بی دقت هستیم. ما عادت کرده‌ایم بجای رعایت روشنی و وضوح  کلام بریده بریده و سرسری و با من من کردن حرف بزنیم.

8- لهجه – گویش- زبان محلی  dialect

اغلب زبانها لهجه‌های گوناگون دارند. هر لهجه آهنگ و تکیه (grammar) و واژگان (vocabulary) ویژه‌ای دارند.لهجه‌ها معمولا مبتنی بر ساختاری محلی و قومی است.

در آمریکا چهار لهجه اصلی وجود دارد.

لهجه شرقی، انگلیسی نو مربوط به مردم انگلیس و لهجه جنوبی و نیز لهجه آمریکایی (general American) . این لهجه‌ها بر شیوه تکلم مردم در مناطق مختلف آمریکا اثر می‌گذارد. البته لهجه‌های دیگری نیر در آمریکا هست از قبیل لهجه سیاهان ، لهجه یهودیان، لهجه اسپانیایی و وابسته به آمریکای لاتین،لهجه مردم فرانسوی‌الاصل اهل ایالت لوییزیانا و در سالهای اخیر هم یکی دو لهجه جدید و در مورد نیاز مانند انگلیسی، هائیتی و انگلیسی کوبایی مشاهده شده است آمریکا هر قدر از نظر فرهنگی تنوع بیشتری پیدا می‌کند همزمان تنوع زبانی نیز دارد.

امروز زبان شناسان با تحقیقات زیاد درباره لهجه‌ها محاسبه کرده‌اند که هیچ لهجه‌ای از نظر نهادی و درونی به لهجه‌ای دیگر برتری ندارد. ما لهجه‌ای بنام لهجه‌ی غلط یا لهجه درست نداریم و هر لهجه‌ای نزد قوم و اقوامی که آنرا برای ارتباط  بکار می‌برند درست است.

البته گاهی سخنوران در استفاده از لهجه خودی کاملا وابسته و شدید عمل می‌کند در چنین وضعی اگر مخاطب آشنایی با لهجه نداشته باشد از ایجاد ارتباط با او محروم است و مخاطب درباره شخصیت و توانایی علمی و هوشمندی فرد قضاوت منفی می‌کند . به همین دلیل است که سخنوران حرفه‌ایی وقت و سرمایه‌ی بسیاری برای یادگیری و درک جامع لهجه فراگیر و معیار انگلیسی که همان general American یا لهجه فراگیر است صرف کرده‌اند.آنها بیشترین وقت را برای گوش دادن به سخنان گویندگان خبر تلویزیون اختصاص داده‌اند . لهجه گویندگان تلویزیونی لهجه پذیرفته شده در سراسر آمریکاست.

ایا این به معنی آن است که ما باید کاملا مطابق اخبار گویان تلویزیون صحبت کنیم؟ اگر شما می‌خواهید در سخنرانی‌هایتان موفق باشید، اینگونه عمل نکنید. لهجه محلی را تا زمانی که مخاطبان شما محلی هستند فراموش نکنید. برای ارتباط بهتر با مخاطب محلی، لهجه محلی را بکار ببرید.

منبع :

http://mojri3.blogfa.com/post-17.aspx