مطالعات و تمرین های ضروری برای سخنرانی ، گویندگی و گفتگو : ۱۵ - قدرت نقد و هنر انتقاد پذیری
مطالعات و تمرین های ضروری برای سخنرانی ، گویندگی و گفتگو
۱۵ - قدرت نقد و هنر انتقاد پذیری ( ۷ )
چگونه انتقاد کنیم تا تاثیر گذار باشد؟
روش صحیح انتقاد کردن از دیگران
توانایی بر انتقاد از دیگران نیازمند مهارت خاصی است که بتوانیم فرد را متوجه اشتباهش نماییم بدون آنکه او را ناراحت کنیم در غیر این صورت وقتی کسی از ما انتقاد میکند آزرده میشویم وقتی هم که قصد داریم از کسی انتقاد کنیم از ترس اینکه طرف مقابل از ما ازرده شود از انتقاد کردن وحتی امربه معروف و نهی از منکر منصرف میشویم در حالیکه پیشرفت هر انسانی در سایه نقد شدن ونقد کردن و بقا و ثبات زندگی اجتماعی با امر به معروف و نهی از منکر است.
در اینجا آگاهی از شیوه های انتقاد و ایراد گرفتن ضروری به نظر می آید زیرا در بسیاری از موارد ناآگاهی از این شیوه ها باعث سوئ تفاهم ودر نهایت منجر به بحث وجدل بیهوده، نارضایتی و کینه ونفرت می شود
کلمه انتقاد از ریشه نقد کردن و در فارسی معادل آشکار و پدیدار کردن است. در اصطلاح این کلمه چندین کاربرد دارد. معنای مشهور و متداول آن در بین عامه مردم ایراد و اشکال گرفتن به گفتار و رفتار دیگران. مردم معمولاً تمايل دارند انتقاد را به شكل منفي به كار برند و تعبير و تفسير كنند و يا به دليل منفي بودنش از انتقاد كردن خود داري نمايند. اگر چند نفر را به طور اتفاقي انتخاب كنيد و از آنان بپرسيد «معني انتقاد چيست؟» به احتمال زياد خواهند گفت: «انتقاد اظهار نظري است مخرب، تحقيركننده يا خصومتآميز كه هدفش عيبجويي است. در انتقادهاي متداول، انتقاد كننده معمولاً به شكلي غيرمنصفانه فقط روي نقاط ضعف انگشت ميگذارد.
اما در معنای علمی انتقاد، یعنی آشکار کردن و بازگو کردن زوایا و نکات مهم در یک سخن یا نوشتار یا رفتار. به تعبیر دیگر انتقاد عبارت است از انتقال اطلاعات به ديگران به نحوي كه افراد مورد انتقاد بتوانند آن را در جهت مصالح خود به كار برند و يا انتقاد وسيله اي است براي تشويق و افزايش رشد فردي و روابط اجتماعي.
آنچه که معمولاً ازکلمه انتقاد کردن رایج است، بیشتر به معنای نقاط ضعف و عیب یک موضوع را بیان کردن است. به طور کلی نویسندگان و اهل قلم نقد و انتقاد را به سه صورت تعبیر کرده اند:
١- بیان نقاط قوت، خوب و زیبای یک موضوع و نپرداختن به اشکالات و معایب آن
٢- بیان نقاط ضعف، بد و زشت یک موضوع بدون پرداختن به محاسن و جنبههای مثبت آن
٣- بیان نقاط قوت و ضعف یک موضوع به قصد اصلاح اشکالات و معایب آن
مهمترین هدف در نقد و انتقاد اصلاح کردن است ، انتقاد زمانی ارزش دارد که بوسیله آن بتوانیم گفتار و رفتار کسی را اصلاح کنیم. انتقاد شنیدن ذاتاً تلخ و گزنده است و مانند داروی تلخی است که به مذاق شخص ناگوار و از طرف دیگر لازم و ضروری است. از زاویه دیگر انتقاد کردن آسان و انتقاد شنیدن سخت است، ولی اگر دقت کنیم انتقاد صحیح کردن نیز سخت است و نیاز به مهارتهای خاصی دارد که اگر افراد این مهارتها را ندانند، عملاً انتقاد آنها نه تنها اثر سازنده ندارد، بلکه باعث موضع گرفتن، کینه و دشمنی بین افراد میشود.
بخش زیادی از کدورتها و نارضایتی بین افراد خانواده، دوستان، همکاران و همسایگان ناشی از ایراد و انتقادی است که از یکدیگر میگیرند، در حالی که اگر افراد شیوه درست انتقاد و ایراد گرفتن را بدانند، این کدورتها و دشمنیها بوجود نمیآید. اگر بپذیریم شنیدن انتقاد مانند خوردن داروی تلخ است، آنگاه باید همان کاری را کرد که داروسازان میکنند، داروسازان داروهای تلخ را در لایهای از مواد شیرین قرار میدهند تا تلخی آن کمتر در کام بیمار ریخته شده و اثرگذار شود.
در این مقاله ما سعی داریم پارهای از مهمترین شرایط تاثیرگذار در یک انتقاد را بازگو کنیم. یک انتقاد صحیح بایستی شرایط زیر را داشته باشد تا بتواند ضمن آنکه تأثیر گذار است، سبب ناراحتی و نارضایتی طرف مقابل هم نشود :
١- قبل از انتقاد کردن و بیان اشکالات گفتار و رفتار طرف مقابل، ابتدا مختصری از محاسن، خوبیها و توانمندیهای او سخن بگوئید، این کار باعث میشود فرد احساس کند شما دوست او هستید و دشمنی ندارید. و در نتیجه حاضر به شنیدن سخن شما خواهد بود .
٢- مختصری از زمانهایی که خودتان خطا یا اشتباهی کردهاید سخن بگوئید تا طرف مقابل احساس نکند قصد شما از انتقاد کردن اثبات برتری خود و ضعف طرف مقابل است. سخن گفتن از اشتباهات خود زمینه پذیرش را در طرف مقابل ایجاد میکند.
3- وقتی میخواهید خطا و اشکال طرف مقابل را بگوئید دقت کنید، خطا و اشتباه را بطور مستقیم بازگو نکنید، بلکه این کار را غیر مستقیم انجام دهید. مثلاً بصورت سؤال مطرح کنیم که آیا از نظر شما این سخن یا عمل چگونه است؛ خوب یا بد؟
4- موضوعی را که می خواهید از آن انتقاد کنید تا حدامكان واضح و مشخص بيان كنيد.
٥- اجازه ندهيد گفتههايتان از احساسات منفي شما رنگ بگيرد. مواظب باشيد صدايتان بلند و لحن كلامتان خشن و طعنهآميز نباشد.
٦- در مرحله چهارم مستقیم دستور ندهیم و برای اصلاح سخن یا رفتار مورد نقد به صورت دستوری تحکم نکنیم، بلکه سخن یا رفتار درست را پیشنهاد بدهیم.
٧- خیلی دقت کنید هنگام انتقاد کردن و ایراد گرفتن، موضوع و سخن معیوب را مورد انتقاد قرار دهید و از بد بودن آن سخن بگوئید و هیچگاه صفت بد یا زشت یا غلط را به شخصیت خود فرد نسبت ندهید، در واقع کار بد و ناشایست را سرزنش کنید نه شخصیت خود فرد را.
٨- واضح و شمرده سخن بگوييد، به طوري كه طرف مقابل انتقاد شما و دليل مطرح كردن آن را بفهمد.
٩- اطمينان حاصل كنيد كه اعمال و رفتاري را كه مورد انتقاد قرار ميدهيد، قابل تغيير است. در غير اينصورت از انتقاد صرفنظر كنيد.
١٠- حساس باشید که هنگام انتقاد کردن هدف خود را گم نکنید هدف تأثیر گذاری و اصلاح کردن است. پس موضوع را كش ندهيد و انتقاد را به سخنراني یا بحث و جدل بیهوده تبديل نكنيد، در این مسیر ممکن است طرف مقابل با ابراز نارضایتی و توجیه کردن سخن خود ناخودآگاه ما را به موضع جدل بکشد و در این جریان هدف اصلی فراموش شود و گفتگو به مسیر غلط کشیده شود. در اینجاست که شنونده بيحوصله ميشود و توجهي به آن نميكند.
١١- خطا و اشتباه طرف مقابل را بگونهای مورد انتقاد قرار دهیم که آن را قابل اصلاح و جبران نشان دهیم، افراط در انتقاد کردن میتواند به جایی برسد که همه راهها را برای جبران خطا و اشتباه مسدود نشان دهد و فرد مرتکب خطا از اصلاح خطای خود ناامید و مایوس شود.
١٢- برای متقاعد کردن خطا کار بودن طرف مقابل یا غلط بودن سخن و رفتار او از برچسب زدن به او خودداری کنید، مثلاً بکار بردن عباراتی مانند: «تو همیشه خطا میکنی»، «توهیچ وقت دقت نمیکنی» «تو آدم سهل انگاری هستی»، تأثیر گذاری انتقاد را به صفر می رساند.
1٣- بكوشيد با پيشبيني واكنشهاي منفي شخصي كه مورد انتقاد قرار ميگيرد، از بروز آن جلوگيري كنيد. جملاتي مانند: «ميدانم که به من اين اجازه را ميدهيد که در مورد… حرف بزنم، چون معتقدم كه براي شما مفيد خواهد بود». در كاهش واكنشهاي منفي مؤثر ميباشد.
١٤- از ژستهاي خشمآلود، مانند گره كردن دست، اخم كردن، گره به ابرو انداختن و نظاير آن بپرهيزيد.
15- اگر نتيجه مثبت انتقاد خود را در رفتار انتقاد شونده مشاهده نموديد، وي را تحسين و از اینکه به سخنان شما گوش کرده است تشکر كنيد.