مطالعات ، تجربه ها و تمرین های ضروری برای تدریس ، سخنرانی ، گویندگی ، گفتگو ، مناظره ،

مجریگری ، مباحثه ، مذاکره و مصاحبه استخدامی و رسانه ای .

۴۰ -  تمرین پرهیز از بیهوده گویی ، دراز گویی و گزافه گویی

۱

 بيهوده گويي

 مقصود از بیهوده­گویی، به زبان آوردن سخنی است که فایده مجاز و مشروع دنیوی یا اخروی، مادی یا معنوی، عقلایی یا شرعی نداشته باشد و به طور کلی سخن گفتن از آنچه برای گوینده بهره­ای ندارد، بیهوده­گویی است که از آن به شهوت کلام نیز تعبیر شده است.[1]

 
 
اقسام بیهوده­گویی
 
1-سخن­گفتن درباره موضوع بی­فایده:گاه انسان از موضوعی سخن می­گوید که هیچ فایده­ای برای او ندارد، اگر چه ممکن است، همان موضوع برای برخی مفید باشد، مانند: سخن­گفتن از رنگ چشم و موی دیگران که برای بیشتر افراد بی­فایده است.[2] 

رسول خدا(ص) در حدیث طولانی معراج می­فرماید:
 
«(دیدم)که دوزخ هفت در داشت، بر هر دری سه جمله نوشته بود. بر در پنجم نوشته بودند: در آنچه بیهوده است، بسیار سخن نگو که از رحمت خدا ساقط می­شوی.»[3]
 
2-سخن زیادی:سخن بیش از اندازه، اگر چه درباره موضوعی سودمند هم باشد، از اقسام کلام بیهوده به شمار می­رود، البته روشن است که مقصود از آن، توضیح یا تکراری که جهت درک بهتر ارایه می­شود، نیست.[4]
 
رسول خدا(ص) می­فرمایند:
 
«خوشا به حال کسی که زیادی کلامش را نگاه دارد و زیادی مالش را انفاق کند.»[5]
 
3-سخن نابجا:سخن کافی و به اندازه درباره موضوع سودمند اگر بیرون از جایگاه مناسبش گفته شود، از اقسام کلام بیهوده شمرده می­شود مانند: اقامه برهان­های دشوار برای شنونده­ای که سواد کافی ندارد، یا سخن­گفتن با افرادی که از فرط خستگی توان گوش سپردن به سخنان گوینده را ندارند.[6]
 
امام صادق(ع) می­فرمایند:
 
«بسیاری از سخنان مفید را ترک کن تا برای آنها جایگاهی مناسب بیابی، چه بسا گوینده­ی بحقی که در جایگاه نامناسب سخن می­گوید و در سختی قرار گرفته، نابود می­شود.»[7]
 
 
 
ریشه­های بیهوده­گویی[8]
 
1-کنجکاوی بی­جا:اشتیاق و حرص داشتن به چیزهایی که فقط سرگرم کننده است ولی فایده ندارند، باعث بیهوده­گویی است مانند: بیماری که در مطب دکتر به جای پرسش از راه بهبودی، از وسایل پزشکی او سوال کند. 

2-علاقه­ی فراوان و صمیمیت:شدت علاقه به دیگری موجب پیدایش میل فراوان به سخن گفتن با او می­شود که این می­تواند انسان را به بیهوده­گویی و پرگویی وادارد.
 
3-وقت گذرانی:گاه انسان گمان می­کند که وقت زیادی دارد وبا سخن ­گفتن می­تواند آن را پر کند بنابراین به سخن­گفتن درباره هر چیزی می­پردازد تا وقتش بگذرد.
 
4-حب جاه(جلب توجه):سخن­گفتن گاهی برای جای­گرفتن در دل دیگران است که در این حال، فرد با حرف­زدن می­کوشد توجه دیگران را به خود جلب کند، تا مردم به ارتباط با او تمایل نشان دهند.
 
 
 
پیامدهای زشت بیهوده­گویی[9]
 
1-تباه شدن عمر: کم­ترین زیان کلام بیهوده برای شخص گوینده، تباه شدن عمر اوست که بزرگ­ترین سرمایه زندگی او شمرده می­شود؛ چرا که انسان می­تواند از این بخش زندگانی، برای جهان آخرت خود توشه بردارد ولی با گفتن سخنان بیهوده هیچ فایده دنیوی و اخروی به او نرسیده، فرصت از بین می­رود.
 
2-حقارت در اجتماع: سخن انسان نشانه شخصیت درونی اوست، پس اگر گفتار او بی­فایده و بیهوده­ باشد، شخصیت او نیز نزد دیگران حقیر خواهد شد.
 
امام علی(ع) می­فرمایند:
 
«سخن بگویید تا شناخته شوید، همانا(شخصیت) انسان در پشت زبانش پنهان است.»[10]
 
3-زمینه­سازی برای گناهان زبانی: سخن بیهوده، زمینه ورود انسان به وادی گناهان زبان را فراهم می­سازد؛ زیرا بیهوده­گویی از شهوت کلام سرچشمه می­گیرد و این اشتها به سخن­گفتن خطرهایی چون غیبت، دروغ، تهمت و... را درپی­دارد.
 
پیامبر اسلام(ص) می­فرمایند:
 
«کسی که بسیار سخن گوید، خطایش فراوان می­شود و کسی که خطایش فزونی یابد، گناهانش بسیار می­گردد و کسی که گناهانش فراوان شود، دوزخ برای او بهتر است.»[11]
 
4-از دست دادن امور مفید: هنگامی­که انسان به امور بی­فایده سرگرم می­شود از آنچه مفید و سودمند است، باز می­ماند.
 
امام علی(ع) فرموداند:
 
«هر کس خود را به چیزی که به کارش نیاید سرگرم سازد آنچه را که به کارش آید از دست می­دهد.»[12]
 
5-نابودی خرد:عقل، انسان را به پیشرفت و کمال فرا می­خواند، سرگرم شدن به امور زاید و بی­فایده حرکتی در جهت خلاف دستور عقل بوده، موجب نابودی آن می­شود.
 
امام علی(ع) می­فرماید:
 
«ضایع شدن عقل­ها در جستجوی کارهای زاید است»[13]
 
6-قساوت قلب:دوری از یاد خدا دل را سخت می­کند و حاصل بیهوده­گویی و زیاده­گویی در آنچه که فایده ندارد و به کار نیاید، کاهش ذکر خدا و سرانجام آن، قساوت قلب است.
 
رسول خدا(ص) می­فرماید:
 
«سخن در غیر یاد خدا را زیاد نکنید، همانا سخن بسیار در غیر یاد خدا، دل را سخت می­کند.»[14]
 
 
 
درمان بیهوده­گویی[15]
 
درمان بیهوده­گویی از دو راه علمی و عملی ممکن است:
 
راه علمی:دقت در پیامدهای سخن بی­فایده و یادآوری مستمر آنها، سبب ترک این عادت ناشایست می­شود، آن گاه که انسان به اهمیت نقش سخن در زندگی آگاه شود، دیگر به گفتار بی­فایده روی نخواهد آورد.
 
امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) می­فرماید:
 
«هر کس جایگاه سخنش را در میان رفتارش بشناسد، گفتارش جز در امور مفید کم می­شود»[16]
 
راه عملی: سرگرم شدن به کارهای مفید و سودمند کوششی مناسب برای ترک عادت بیهوده­گویی است؛ زیرا پرداختن به بیهوده­گویی انسان را از کارهای سودمند بازداشته است، پس برای ترک آن باید به ضدش عمل کرد.
 
پرداختن به ذکر، دعا، مسایل علمی و ارشاد و تربیت و تلاش برای کسب روزی حلال از جمله اموری است که انسان را از بیهوده­گویی دور می­سازد.
 
امیر مؤمنان علی(ع) می­فرماید:
 
«کسی آنچه را که به کارش آید کنار گذارد، در آنچه به کارش نیاید، قرار می­گیرد.»[17]
 


--------------------------------------------------------------------------------


[1]-آیت الله تهرانی، مجتبی؛ اخلاق الهی، وزارت فرهنگ­و­ارشاد اسلامی، 1384ش، چهارم، ج4، ص322.


[2]-همان، ص323.


[3]-نوری، حسین؛ مستدرک الوسایل، آل البیت لاحیاء التراث، 1408ق، اول، ج13، ص126.


[4]-اخلاق الهی، ج4، ص323


[5]-ورام بن ابی فراس؛ مجموعه ورام، انتشارت مکتبه الفقیه، ص108.


[6]-اخلاق الهی، ج4، ص323.


[7]-مستدرک الوسایل، ج9، ص27.


[8]-اخلاق الهی، ج4، ص329.


[9]-همان، ص330.


[10]-فیض الاسلام، علینقی؛ ترجمه و شرح نهج­البلاغه، انتشارات فقیه، اول، 1380ش، ص1272، حکمت384.


[11]-فیض کاشانی، محجه البیضاء، ج5، ص196.


[12]-تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد؛ غررالحکم، تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1366ش، اول، ص477.


[13]-همان، ص476.


[14]-بحارالانوار، ج68، ص281.


[15]-اخلاق الهی، ج4، ص334.


[16]-کلینی، محمد؛ دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365ش، چهارم، ج2، ص116.


[17]-غررالحکم، ص477.

 
 http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=38633