قابل توجه دانشجویان عزیز کلیه رشته ها در همه مقاطع
چگونه پروپوزال و پایان نامه تهیه کنیم و در دفاع از آن چگونه سخنرانی کنیم ؟
برای دریافت فایل مجموعه مقالات مفید و برگزیده با نشانی زیر مکاتبه کنید :
قابل توجه دانشجویان عزیز کلیه رشته ها در همه مقاطع
چگونه پروپوزال و پایان نامه تهیه کنیم و در دفاع از آن چگونه سخنرانی کنیم ؟
برای دریافت فایل مجموعه مقالات مفید و برگزیده با نشانی زیر مکاتبه کنید :
قابل توجه متقاضیان استخدام و اشتغال
چنانچه قصد شرکت در مصاحبه های شغلی و استخدامی بخش خصوصی و دولتی را دارید ، برای آشنایی با رمز و راز و پرسش ها و ترفندها و اصول و شگردهای اینگونه مصاحبه ها که از طرف کارفرمایان و مسئولان گزینش مطرح و اعمال می شود ، این مجموعه مقالات تخصصی و مفید را که حاوی نکته های دقیقی می باشد دریافت و مطالعه فرمایید .
تقاضای خودرا برای دریافت فایل مجموعه مقالات مربوط به مصاحبه های استخدامی و شغلی به این نشانی ارسال فرمایید :
۱۰۰ مقاله تخصصی و کاربردی فن بیان و اصول سخنرانی
برای آشنایی با اصول ابتدایی ، سطحی و عالی فن بیان و سخنرانی ، نیازی به حضور در کلاس های مربوطه و خرید دهها کتاب با هزینه های سنگین نخواهید داشت اگر برای دریافت فایل حاوی یکصد مقاله برگزیده ، با این نشانی مکاتبه کنید :
دریافت و مطالعه دقیق مقالات منتخب ، یعنی ایجاد سهولت برای شما و صرفه جویی در پرداخت هزینه های سنگین برای خرید کتاب های متعدد با محتوای مشابه و صرفه جویی در وقت .
مجموعه این مقالات ، مناسب برای هر خواست و سلیقه ؛ و پاسخگوی تمام پرسش های حوزه بیان و سخنرانی برای تدریس ، صحبت های روز مره ، مناظره ، دفاع از پایان نامه و خصوصا سخنرانی های عمومی بدون ترس و اضطراب و استرس ؛ و همراه با اعتماد به نفس و آرامش می باشد .
زاويه گرفتن در اين جا به اين معنا است که شما مطلبي را براي مخاطب بيان مي کنيد که در نظر اول غير قابل قبول است و يا بسيار مبهم است. به طوري که مخاطب کنجکاو ميشود معناي اين سخن شما چيست. بعد که مقصود و مراد را بيان کرديد، مطلب به خوبي در ذهن او جا مي گيرد.
در اين مقاله کمي درباره زاويه گرفتن در سخنراني سخن خواهيم گفت. اين کار يکي از مواردي است که ميتواند مخاطب را جذب کرده و سخن را بهتر در ذهن او بنشاند.
حضرت حسين بن على (عليه السلام) فرموده است: اموالت، اگر براى تو نباشد، تو براى آن خواهى بود. ثروتت را باقى مگذار و در راه رضاى خدا صرف كن، كه اگر آن را باقى گذارى، ثروت تو را باقى نمىگذارند. اموالت را بخور، پيش از آن كه اموال، تو را بخورد.
خطيب اسلامى، اگر بخواهد از اين روش بسيار مؤثر استفاده كند و سخن آموزنده مفيد خود را در قالبى بريزد كه داراى زاويه انحرافى باشد، مىتواند درباره بعضى از روايات دقت كند و آنها را سرمشق خويش قرار دهد، و به گونهاى سخن را القا نمايد كه در آغاز به نظر غير قابل قبول آيد، و پس از آن كه توضيح داده شد، مطلب روشن شود. اين قسم سخن در اعمال فكر مستمعين اثر مىگذارد و . . . .
در باره بلاغت در مقالابت پيشين مطالبي خدمت شما عرض شد. همانطور که گفتيم رعايت زمان، يکي از مهمترين شاخصه هاي يک کلام بليغ است. زمان را به سه قسم زمان طبيعي، زمان تاريخي و زمان اجتماعي تقسيم کرديم.
توضيحات قسم اول گذشت. در اين مقاله پيرامون قسم دوم، يعني زمان تاريخي با شما سخن خواهيم گفت. پس با ما همراه باشيد.
در آيين مقدس اسلام، سالگرد زمانهاى تاريخى، از قبيل فرا رسيدن ماه روزه و حج، يا روزهاى مواليد و وفيات اولياى دين، يا ايام رويدادهاى مهم، از قبيل هجرت، غدير، و عاشورا، ديگر امورى از اين قبيل، متعدد است.
خطيب بليغ اسلامى، بايد زمانهاى تاريخى دينى را در گفتار خود رعايت نمايد و پيرامون هر يك از آنها، به مناسبت بحث كند و خاطرههاى گرانقدر اسلامى را در اذهان شنوندگان زنده نگاه دارد. تا بدينوسيله، از طرفى وظيفه تبليغى خويشتن را به شايستگى انجام دهد و از طرف ديگر، توقع به جاى مسلمين را بر آورده سازد.
البته قدر و منزلت زمانهاى تاريخى، در نظر مردم، به اعتبار واقعهاى كه در آن زمان رخ داده، متفاوت است. جايى كه زمان، طرف رويدادهاى بسيار مهم و بزرگ بوده و مجلس به احترام آن واقعه تشكيل گرديده است، اگر خطيب، آن طور كه بايد واقعه روز را مورد احترام آن واقعه تشكيل گرديده است، اگر خطيب، آن طور كه بايد واقعه روز را مورد توجه قرار ندهد و . . . .

از جمله امورى كه لازم است همواره مورد توجه خطباى بليغ و موقع شناس باشد، اين است كه شخصيت مستمعين را قولاً و عملاً محترم بشمرند.
بايد طورى سخن بگويد و رفتارشان به گونهاى باشد كه شنوندگان از آن برداشت حقارت و پستى نكنند و خويشتن را ناچيز و موهون احساس ننمايند، علاوه بر اين، آرام و متين سخن گفتن، زمينه را براي درک و فهم بهتر مخاطب فراهم ميکند.
سخنراني متين، اين مطلب را براي مخاطبين القا کرده که سخنران، بر سخن خود تسلط داشته و با آرامش و به رواني، سخن ميگويد.
بعلاوه، سخن درشت، و تند گويي، از آن جهت که سيره جهال و کم خردان است، با جايگاه و شان سخنوري تناسب نداشته و مخالف توقع مخاطبين از يک سخنور پخته و . . .
مسئله سخن گفتن در خور فهم شنوندگان، آن قدر مهم و شایان ملاحظه است كه تمام پیامبران الهى، در راه تبلیغ دین خدا، مأموریت یافتند این وظیفه اساسى را همواره رعایت نمایند.
قال رسول الله على الله علیه و آله انا معاشر الانبیاء امرنا ان نكلم الناس على قدر عقولهم.(2)
رسول اكرم صلى الله علیه و آله فرموده است: ما، جامعه پیامبران، مأموریت داریم كه با مردم به قدر عقلشان سخن بگوییم.
ما كلم رسول الله صلى الله علیه و آله العباد بكنه عقله.(3)
هرگز، رسول گرامى، با مردم، به عمق عقل و كنه خرد خود سخن نگفت. یعنى میعار گفتار آن حضرت با مردم، درجات عقل آنان بود.
سلمان و ابوذر، دو انسان شایسته و با ایمان مكتب آسمانى اسلام بودند. پیشواى اسلام به هر دو علاقه و محبت داشت، ولى نیروى درك و قدرت فهم آن دو بقدرى متفاوت بود كه در حدیث چنین آمده است:
عن ابى عبدالله (علیه السلام) قال ذكر التقیه یوما عند على بن الحسین (علیه السلام) فقال والله علم ابوذر ما قلب سلمان لقتله.(4)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: روزى در محضر حضرت سجاد، على بن الحسین علیهماالسلام، سخن از تقیه به میان آمد. حضرت قسم یاد كرد كه اگر ابوذر . . . .
تا کنون درباره سخن و سخنوري مطالبي خدمت شما عرض شد که اگر خواننده اين مجموعه باشيد و مباحث ما را دنبال کنيد، متوجه شديد که مقالات گذشته بيشتر مقدمه بود و هم اکنون وارد مباحث اصلي ميشويم.
در اين نوشتار پيرامون وظايفي که بر عهده يک سخنران است مباحثي ارائه ميشود. اشاره به اين نکته لازم و ضروري است که علاوه بر دقت در به کارگيري فنون و مهارت هاي سخنراني، لازم است با وظايفي که به عهده يک سخنران است نيز آشنا شويم. وظايف و نکاتي که بيشتر ناظر به اثر گذاري مطالب سخنور است. اگر چه مي تواند به جذابيت آن نيز کمک کند.
آگاهي از مطالبي که موضوع سخنراني است و نظم و ترتيب به آن و همچنين اقناع مخاطبين، دو محور مورد بحث ما در اين مقاله هستند.
آگاهى سخنران به ماده و صورت سخن و به آغاز و انجام كلام، به گفتههاى وى نظم و ترتيب مىبخشد، دچار پريشان فكرى و پريشان گويى نمىشود،
1. آگاهى و آگاهسازى
اولين وظيفه اساسى سخنور آن است كه از مطالبى كه مىخواهد در مجلس، مورد بحث قرار دهد، آگاه باشد. يعنى بداند چه مىخواهد بگويد يا چه مسايلى را باشنوندگان در ميان مىگذارد، و با چه نظم و ترتيبى آن را ادا مىكنند.
به شرحى كه بعدا توضيح داده خواهد شد، آگاهى سخنران به ماده و صورت سخن و به آغاز و انجام كلام، به گفتههاى وى نظم و ترتيب مىبخشد، دچار پريشان فكرى و . . . .
اشتباه نکنيد. اينطور نيست که همه ی سخنراني در «چه گفتن؟» خلاصه شود. بلکه يکي از ارکان مهم سخن، چگونه گفتن است. به بيان ديگر، سخن به منزله يک مايع است که بايد آن را درون ظرف مناسب خودش ريخت تا با شکل و شاکله مناسب خودش به مخاطب ارائه شود.
خيلي ها از نظر محتواي علمي، بسيار برجسته اند ولي چون نمي دانند، دانسته هاي خود را بايد چگونه ارائه دهند، نمي توانند به صورت کامل مخاطبين را به خود جذب کنند.
تنظيم محتويات بحث، در ذهن، از جمله مسائل مهم در فن سخن است.
به عنوان مثال، سخنراني هاي اخلاقي، بيان ملايم و عاطفي را ميطلبد و بر عکس سخنراني هاي سياسي و نظامي، يک بيان محکم و صداي بلند و قوي نياز دارد. البته همه مسائل در صدا و چگونگي آن نيست. با ما همراه باشيد تا نکاتي در اين زمينه خدمت شما ارائه کنيم.
همان طور كه خطيب، قبل از آغاز سخن، لازم است مواد مورد بحث خود را در نظر بگيرد بايد بداند هر يك از مواد مورد بحث را در كجا و چگونه به كار برد، و . . . .
اگر شما هم پيگير اين مساله بوده ايد که سخنراني خوبي داشته باشيد
خطيب، در كرسى سخن، بايد كلمات و جملاتى را به كار برد كه روان و روشن باشد، به طورى كه عموم شنوندگان بفهمند و از گفتن الفاظ پيچيده و نامأنوس اجتناب نمايد. چه، اين قبيل كلمات، براى بسيارى از مستمعين سنگين و خسته كننده است، معنى آن را نمىفهمند و از حسن استماع باز مىمانند.
سخنران فصيح كسى است كه از يك طرف به اندازه لازم بر لغات فصيح و كلمات روان مسلط باشد و بتواند در هر مورد و براى بيان هر مظلب، به آسانى از آن لغات استفاده كند و از طرف ديگر، داراى ذوق طبيعى و استعداد فطرى باشد كه بتواند آن الفاظ فصيح و زيبايى را كه در ذهن خود حاضر دارد، به صورتى جذاب و دلنشين تركيب كند و مقصود خود را با شكلى مطبوع و جذاب براى شنوندگان بيان نمايد.
واعظى، روز اول ماه رمضان، در مسجدى سخن مىگفت كه معلومات اكثر حضار، در حد خواندن و نوشتن بود. او درباره روزه صحبت كرد و چندين بار گفت: بر روزهدار واجب است از مفطرات كف نفس نمايد. بسيارى از افراد كه در آن مجلس بودند، معنى كف نفس را نمىفهميدند و . . .
ما در طول هر روز با هزار تا آدم ارتباط و رفتار ارتباطي داريم؛ از پول دادن به راننده تاکسي ارتباط به حساب مي آيد تا جرو بحثي که سر قيمت لباسي که تازه خريده ايم با بزرگترها مي کنيم. واقعاً خيلي سخت است که همه اين رفتارهاي ريز و درشت ارتباطي را در چند تا طبقه يک کاسه کنيم اما روان شناس ها اين کار را کرده اند آنها مي گويند ما در ارتباط با ديگران، يا پرخاشگرانه برخورد مي کنيم يا منفعلانه يا منفعل-پرخاشگر يا جرأتمندانه. خوبي اين طبقه بندي اين است که ضمن دسته بندي کردن، پيشنهادهاي کاربردي هم دارد. در واقع روان شناسان ها مي گويند تا جايي که مي توانيد از 3 سبک ارتباطي اول (يعني پرخاشگرانه، منفعلانه و منفعل - پرخاشگر) اجتناب کنيد و به جايش سبک ارتباطي جرأتمندانه را دريابيد؛ به هيمن خاطر ما 3 سبک اول را در بخش تقسيم بندي مي آوريم و سبک جرأتمندانه را به عنوان پيشنهاد؛ فقط يادتان باشد که هر کدام از ما ممکن است همه اين سبک ها را در زندگي روزه مره مان با آدم هاي مختلف امتحان کنيم اما چيزي که . . . .
ميگويند دعوا نمك زندگي است و هيچ زندگي بدون دعوا نميشود ولي مسلما هيچكسي زندگي خيلي شور نميخواهد، براي اينكه زندگيتان شور نشود براي شما راهكارهايي ويژه داريم تا به سرعت صميميت را به زندگيتان بازگردانيد
سكوت... جوابهاي سربالا... پريشان خاطري...احساس ناراحتي و دوري در اين شرايط ميخواهيد موي سر خود را بكنيد. دوباره دعوايتان شدهاست و حسابي اعصابتان خرد است واقعا ديگر فكري به ذهنتان نميرسد كه چه كاري بكنيد و چگونه دوباره شادي را به زندگيتان برگردانيد. خيلي نگران نباشيد چون در زندگي بحث و دعوا بخشي از روابط شما با همسرتان يا نامزدتان را شكل ميدهد، امكان ندارد 2 نفر با 2 تربيت خانوادگي متفاوت با هم زندگي كنند و اختلافي بينشان وجود نداشته باشد. مهم اين است كه چگونه دعواها و اختلاف نظرهايتان را مديريت كنيد تا به صميميت و رابطه شما لطمهاي وارد نشود.
اول آمادگي كامل بعد...
اگر احساس ميكنيد كه حتي يك درصد براي مصالحه و سازش آمادگي نداريد به هيچ وجه پيش نرويد زيرا ممكن است كه صحبتي شود و شما كنترل خود را از دست دهيد و اوضاع از اينكه هست بدتر شود. براي همين گفته ميشود كه از لحاظ روحي، آمادگي كامل داشته باشيد و ........
شاید فکر کنید این مقاله برای افراد متاهل هست اما اشتباه نکنید در این مقاله حتی یاد میگیرید چه طوری باهر کسی درست صحبت کنیم و بتونیم در شناخت طرف مقابلمون کارهای موثر انجام بدیم. من که مجردم خوب میخونم چون نمیخوام فردی در آینده باشم با دیدی بسته و باوری غلط. به تمام مجرد های عزیز حتماً پیشنهاد میکنم بخونید چون یک مطلب دقیق از یکی از مهمترین درد های جامعه ما و نوعی آمار طلاق هست چون پل ارتباط با دیگر صحبت کردن هست حالا اگه این پل ما خراب باشه پس ارتباطی هم نیست .
یکی از لذت بخش ترین تجربیات زندگی مشترک این است که حرف مبهمی را بزنید و بدانید که همسرتان دقیقاً منظور شما را می فهمد.
توانایی در صحبت خودمانی، ایماء و اشاره، نکته پرانی و چشمک زدن و نظایر آن، نشانه ی نزدیکی و صمیمیت است. گفت و گویی که پایان خوش دارد نشانه صمیمیت است. طرفین می دانند که دیگری چه می گوید و تدریجاً از این که می توانند آزادانه حرف بزنند و منظور یکدیگر را بفهمند لذت می برند. اما در ازدواج های ناموفق ، لذت گفت و گو در فضای شکایت ها و گله مندی های خشمگینانه و سوءتفاهم ها گم می شود و جای اشارات دلنشین ابروها و چشمک های خوشایند را نگاه های خیره و اشارات انتقادی و بهانه گیری ها و تهدیدها پر می کند. چه اتفاقی می افتد؟ چرا صحبت های دلنشین از دست می روند؟ مسئله اینجاست که به مرور شیوه های متفاوت صحبت، منافع و
علتهاي گوناگوني سبب نقزدن افراد ميشود. يكي از اين علتها، ناكامي است. وقتي فرد به هدفي كه دارد نميرسد، نق ميزند....
علت ديگر مربوط به ارتباطات فرد است. بهعنوان نمونه وقتي مخاطب فردي به او توجه نكرده و براي حرفهايش اهميتي قائل نباشد، فرد سعي ميكند با نق زدن و تكرار، مخاطبش را وادار به گوش كردن كند. سوم اينكه فرد نميتواند مسايلاش را به خوبي مطرح كند و مشكل مربوط به خود اوست. در نتيجه سعي ميكند از راه تكرار و نق زدن، منظورش را بيان كند.
علت ديگر مربوط به اعتماد به نفس ضعيف افراد است كه خودشان را باور ندارند. در اين صورت فكر نميكنند كه اگر با لحن آرام و مناسب با شان و شخصيت بالا با طرف مقابلشان صحبت کنند، بتوانند منظورشان را برسانند به همين دليل سعي ميكنند از طريق نق زدن، پيامشان را منتقل كنند. گاهي اوقات نق زدن خودش را به شكل يك رفتار نشان ميدهد و . . . .
شاید شما هم بارها برایتان پیش آمده باشد که در تلفظ صحیح یک لغت برای مثال یک لغت انگلیسی دچار شک شوید , یکی از راه های فهمیدن نحوه صحیح ادای کلمات استفاده از لغت معنی های نظیر بابیلون هست که میتواند به صورت روباتیک لغت مورد نظرتان را تلفظ کند اما شما می توانید با Forvo تلفظ لغات را از زبان یک شخص حقیقی که قبلا ضبط شده است گوش کنید . مسلما این تلفظ صحیح تر و لهجه آن دقیق تر خواهد بود.

سایت Forvo با داشتن کلماتی از ۸ زبان دنیا شامل (انگلیسی , پرتغالی , کاتالانی , فرانسوی , اسپانولی , آلمانی , ایتالیایی و فارسی ) می تواند کمک شایانی به شما در تلفظ صحیح کلمات بکند . از نکات جالب توجه در این سایت دارا بودن زبان فارسی است که تعدادی از لغات فارسی به وسیله دوستان فارسی زبان تلفظ شده که می توانید آن ها را به راحتی گوش کنید. برای مثال من شخصا بارها شنیده ام که کلمه Message که به صورت مسیج (کسره روی م) می باشد با لفظ مسیج (فتحه روی م) تلفظ می شود که مسلما اشتباه هست . از دیگر نکات جالب Forvo قابلیت اضافه کردن کلمات مورد نظر شما و افزودن تلفظ صحیح آن از سوی شما می باشد که می تواند به کامل تر شدن دایره لغات این سایت کمک کند.پس بیایید با Forvo کلمات انگلیسی را درست تلفظ کنیم برای ورود به این سایت اینجا را کلیک کنید .
در سن یک سالگی کودکان 3-1 کلمه را باید بیان کنند اگر دستور یک مرحله ای داده شودمی توانند اجرا کنند
در سن 2 سالگی عبارات 3-2 کلمه ای را باید بتوانند ادا کنند. در این سن نصف کلامی که ادا می شود توسط اطرافیان قابل فهم است. دستورات دو مرحله ای را می تواند اجرا کند
اگر به همین ترتیبی که عرض کردم وجود دارد نباید مشکلی باشد. والدین می توانند به تکلم بهتر کودک کمک کنند. عملکرد کودکان دو زبانه بهتر از کودکانی هست که یک زبان می آموزند
تکلم و حرف زدن
والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :
کودکان حرف زدن را از طریق شنیدن یاد می گیرند و مدتها قبل از به حرف درآمدن ،حرف اطرافیان خود را درک می کنند . نکته مهم این است که سال اول عمر در تکامل و یادگیری به موقع زبان در آنها بسیار حیاتی است در نتیجه بهترین روش برای کمک به تکلم کودکان ،صحبت کردن مداوم با آنها ،گوش دادن و سپس نشان دادن واکنش مناسب در قبال آنهاست .
اغلب کودکان در سال دوم عمر ، جملات کوتاه را درک می کنند و در واقع آماده صحبت کردن می شوند . اغلب کودکان معمولاً اولین کلمات خود را بین ۱۲ تا ۱۸ ماهگی ادا می کنند که معمولاً شامل نام فرد ، حیوان یا اعضای بدن و یا چیزهای مهم روزمره که بکرات شنیده است ، می باشد . البته کلمات اولیه کودک ممکن است مفهوم نباشد و . . . .
*تکرار مصوت های آ - اَ -اُ -اِ -ای با صدای بلند
*خواندن آوازهای ریتمیک،مثل آواز "یار دبستانی من"
* آشنایی با سلفژ و موسیقی،آواز خواندن با نت های صحیح
*برای تمرین رها سازی صدا،مخصوصا برای خجالتی ها که عادت ندارند با صدای بلند حرف بزنند: در اتاق را ببندید،یک بالش جلوی دهان خود بگیرید و از ته دل فریاد بزنید!! می دانم اولش حس مسخره ای به آدم دست می دهد ولی این تنها کاری است که برای رهاسازی باید انجام دهید.بالش هم فقط نقش خفه کردن صدا برای عدم ایجاد مزاحمت برای دیگران را دارد.
تمرین تمرکز
* بازی های دسته جمعی.مثل اسم-فامیل(!)
*بازی استوپ هوایی را خاطرتان هست؟آن قسمتی که برای هم اسم می گذاشتید؟ همین بخش از بازی را با دوستان خود انجام دهید.چند نفری یک توپ را با سرعت بین هم رد و بدل کنید.برای خود و هم بازی ها اسم بگذارید.موقع پاس دادن توپ اسم خود و اسم کسی که توپ را به او می دهید بلند بگویید.مثلا اگر اسم شما فلفلی است(!) و می خواهید توپ را بدهید به دوستتان زنجبیل .می گویید " از فلفلی به زنجبیل". هر کس خطا کرد و اسمی یادش رفت یک صفت به دنبال اسمش اضافه می کنید تا طولانی تر شود.مثلا فلفلی بی مزه.هرچه این اسم ها بلندتر شود بازی هم سخت تر می شود و به تمرکز بیش تری نیاز دارد.اسم های خنده دار هم بازی را جالب تر می کند چراکه وقتی با سرعت توپ را رد و . . . . .
ادا کردن حق کلمات یعنی اینکه هر کلمه را باید همانطور که هست بخوانیم ، یعنی وقتی داریم از شجاعت حرف میزنیم باید لحن اجرایمان حماسی باشد و وقتی داریم از ترس حرف می زنیم باید لحن اجرایمان بگونه ای باشد که انگار یک نفر ترسیده و دارد حرف می زند.
اگر مداح بخواهد یک شعر را اینگونه بخواند لازم است که برای هر کلمه دارای برنامه باشد به نحوی که موقع اجرا وقتی به هر کلمه می رسد بداند چگونه باید آن را بخواند. باید بداند فلان کلمه را با گام بالا بخواند بهتر است و فلان کلمه را با گام پائین بخواند بهتر است ، فلان کلمه را با ریتم کند بخواند بهتر است و فلان کلمه را با سرعت بخواند بهتر است که البته این کار نیاز به زمان زیادی دارد ولی به اجرای زیبای شعر توسط مداح می ارزد ، به اینکه مداح وقتی در حال اجرای مداحی است با تمام وجود حس کند که مستمعین شعر را درک می کنند و با آن ارتباط برقرار می کنند ، می ارزد که همین امر باعث افزایش قوای روانی مداح می شود و همه ی ما خوب می دانیم که بالارفتن روحیه ی مداح ، چقدر اجرای او را مستحکم تر می کند و . . . . .
اما کجا صدای خود را بالا و کجا پایین بیاریم؟ در کنفرانس تفسیری برای هر متن صدای مخصوص به خودش را به کار می بریم،به جدول بالا توجه کنید همانگونه که در این جدول مشاهده می کنید هر متنی متناسب با اصل موضوع خودش صدای مخصوص به خودش را دارد فی المثال صدای عذاب؛مطمئنأ برای نشان دان عذاب الهی نمی توان ازلبخند و صدای لطیف و پایین استفاده کرد همانگونه که نمی توانیم نعمت های الهی را با صدای بلند و خشن ادا کنیم !
الف - صدا و احساس عذاب وجهنم:
برای نشان دادن عذاب الهی باید متناسب با متن آن صدای بالا را به کار ببریم و البته توجه داشته باشید که صدای بلند با داد زدن فرق دارد صدای بلند دلنشین و جذاب است اما «داد» گوش خراش و آذار دهنده است و نکته ظریفی که داد را به صدای بلند و جذاب تبدیل می کند داشتن تکنیک احساس است ما همانگونه که بر ای هر متن صدای مخصوص به خودش ر ا به کار می بریم متناسب با آن احساس مخصوصش را هم به کار می بریم هنگام گفتن متن عذاب باید حس عذاب، حس خشن که درآن توبیخ کافران است به کار برده شود ما در هنگام گفتن عذاب الهی در مورد بدکاران هیچگاه برای آنها تأسف نمی خوریم بلکه آنها را به خاطر اعمال بدی که انجام دادند توبیخ می کنیم پس مخلوط کردن احساس خشن در صدای بلند ،تیزی و . . . .
چگونه انتقادپذير و انتقاد كننده خوبى باشيم؛ كه هم انتقادم واقعاً سازنده باشد و هم در آنها تأثير مثبت ايجاد كند؟
پاسخ:
چگونگى انتقاد از ديگران، بيشتر مربوط به بحث مخاطب شناسى و تأثيرگذارى است. اگر از اصول روان شناختى در تأثيرگذارى، آگاهى كافى داشته باشيد و به آن پايبند بمانيد، به هدف مورد نظر خواهيد رسيد. به همين دليل نكاتى درباره نحوه تأثيرگذارى ارائه مىگردد.
مسئله تأثيرپذيرى يا تأثيرگذارى در حدود كيفيت آن، بستگى به توانايى و قابليتهاى انسان در ابعاد مختلف دارد. مهمترين امورى كه در تأثيرگذارى دخالت دارد، ويژگىهاى روحى - از قبيل اراده استوار، اخلاق نيكو، حسن معاشرت و آگاهىها و توانايىهاى علمى بالا - است.
تأثيرپذيرى مثبت نيز تا حدودى، به اين امور و ميزان انعطاف پذيرى و حقيقتطلبى شخص ارتباط دارد؛ اما تأثير پذيرىهاى منفى برخاسته از ضعف آگاهى و اراده است. بنابراين به هر اندازه در تقويت اراده خود، گسترش صفات حسنه و خلق و خوى پسنديده و . . . .
مدتى است كه هنگام صحبت كردن كلمات را نمىتوانم خوب ادا كنم و اين باعث نگرانى من شده است. آيا من مبتلا به لكنت زبان شدهام، اصلاً مىخواستم بدانم لكنت زبان چيست و انواع آن را برايم توضيح دهيد؟ در صورت امكان درمان آن را برايم بيان كنيد.
پاسخ:
معمولاً لكنت زبان از دوران كودكى آغاز مىشود و به ندرت فردى كه در دوران كودكى لكنت ندارد، در بزرگسالى دچار آن مىشود. البته در موارد خاصى و بر اثر حوادث ناگهانى (مثل سيل، زلزله، آتشسوزى، تصادف و جنگ و درگيرى) ممكن است افراد بزرگسال نيز دچار اختلال در گفتار و لكنت شوند.
گاهى در دوران بلوغ نيز افرادى كه به نحوى لكنت زبان داشتهاند، مجدداً دچار لكنت زبان مىشوند.
در واقع سن و شرايط و ويژگىهاى دوران بلوغ، در تغيير شكل و يا شدت لكنت نقش دارد. لكنت زبان معمولاً در ميان پسران، بيشتر از دختران هست و در بررسىها و تحقيقات مختلف، پسران . سه برابر بيشتر از دختران، مبتلا به لكنت زبان مىشوند
به طور كلى به دو نوع لكنت مىتوان اشاره كرد:
1. لكنت كلونيك يا حالت تكرار در بيان كلمه؛ در اين نوع از لكنت فرد مبتلا يك سيلاب از كلمهاى را با سرعت و تشنج بيان مىكند؛ مثلاً كلمه «پدر» يا «خودم» را چنين بيان مىكند: «پ پ پ پدر» و «خ خ خ خودم».
2. لكنت تونيك يا توقف در تلفظ: اين نوع لكنت در اثر توقف چند ثانيهاى عضلات تلفّظى به وجود مىآيد. فرد مبتلا به اين نوع لكنت، هنگام اداى كلمات به شدّت به خود فشار مىآورد و . . . .
مدتى است در بعضى از نمازها خصوصاً نماز جماعت در هنگام گفتن تكبيرة الاحرام دچار لكنت مىشوم و فكر مىكنم علتش اضطراب و استرس است! مىخواهم دچار لكنت نشوم، ولى اين كار برايم مشكل است و كمى لكنت پيش مىآيد، لطفاً مرا يارى كنيد تا با آرامش تكبيرة الاحرام بگويم. البته من در نمازهاى مستحبى و فرادا، كمتر اين مشكل را دارم.
پاسخ:
اضطراب ناشى از دقّت و ترس زياد به دليل اشتباه شدن تكبير نماز، باعث مىشود هنگام گفتن آن، دچار لكنت شويد و نتوانيد آن را به طور عادى بگوييد. بهترين راه حل مشكل، اضطراب زدايى است كه در صورت بىتوجهى به درمان آن، مىتواند به سرعت گسترش يابد و در گفتن ساير كلمات نيز اختلال ايجاد كند. پس تا جايى كه ممكن است آن را ريشه كن سازيد و يا اينكه كه نگذاريد گستردهتر شود.
براى حل اين مشكل عمل به توصيههاى زير بايسته است:
1. به خود تلقين كنيد گفتن تكبير با گفتن كلمات ديگر هيچ فرقى ندارد و شما كاملا قادريد آن را تلفظ كنيد. اگر قبل از نماز، بتوانيد با اين كار، ترس و اضطراب خود را برطرف سازيد، در گفتن تكبير مشكلى نخواهيد داشت. لازمه آن، اين است كه پس از كمى انديشيدن براى قانع كردن خود، بسيار عادى بوده و ترسى نداشته باشيد؛ زيرا هر چه به اين فكر كنيد كه آيا مىتوانيد تكبير نماز را درست بگوييد يا نه، بيشتر مضطرب مىشويد و . . . . .
به علت لكنت زبان دوستان كمى دارم، چه بايد بكنم؟
پاسخ:
لكنت زبان در بزرگسالان، محدوديتهايى را در انتخاب شغل يا پيشرفت حرفهاى و نيز مشكلاتى در روابط اجتماعى فراهم مىكند.
براى به حداقل رساندن اين محدوديتها و كاهش مشكلات، دو راهكار اساسى پيشنهاد مىشود:
1. درمان لكنت ؛ 2. پذيرفتن و سازگارى با لكنت.
درمان لكنت
يكى از روشهاى متداول و مؤثر در درمان لكنت، «روش خود درمانگرى» است. اين روش در واقع نوعى رفتار درمانى تلقّى مىشود و بر اين اساس استوار است كه فرد با انگيزهاى قوى و ايجاد تغييرات لازم، در زمينه بازخوردها و نگرشهايش نسبت به لكنت خود، برنامهاى منظم و مشخص داشته باشد و به طور جدى و مصمم اختلالات گوياى خود را اصلاح كند. از آنجا كه لكنت مربوط به فرد است؛ خود او نيز مىتواند تغييرات و اصلاحاتى در رفتار خود ايجاد كند. افراد بزرگسال مىتوانند با استفاده از روش خود درمانگرى، مشكل خود را حل كنند.
براى انجام اين روش سه مرحله را بايد طى كنند:
من موقع صحبت كردن با اطرافيانم، خيلي زياد، تپق ميزنم و واقعا از اين وضعيت ناراحتم لطفا كمكم كنيد !
خوشحاليم بار ديگرشما مخاطب ما هستيد اميدواريم راهنماي خوبي در رابطه با اين موضوع براي شما باشيم.
همانطور كه مي دانيد قدرت بيان يك مهارت است.مانند برخي از افراد كه اطلاعات بسيار خوب و ارزنده دارند اما قدرت تدريس و بيان آنها را ندارند يا فردي كه از لحاظ تئوري رانندگي را بلد است اما قدرت و مهارت عملي رانندگي را ندارد.لذا بايد بدنبال علل ضعف در قدرت بيان شما بود و بعلت اينكه اطلاعات كمي در موردشخصيت شما داريم به راحتي نمي توان راهكارهاي اختصاصي را خدمتتان بيان داريم لذا سعي مي كنيم تا كليات اين موضوع را خدمتتان بيان داريم و شما آنها را با وضعيت خودتان ارزيابي نماييد. يكي از عوامل سازنده كيفيت بيان و تكلم، احساسات دروني است.
معمولا افرادي كه از درون داراي آرامش كافي نبوده و . . . .
گزارش یک کلاس اجرا!
استادیه دیروز یعنی پنج شنبه از ما رو برگرداندین و گفتن : ای همراهان سست عناصر!په چرا هیچ
سخنی از این محفل به دنیای مجازی راه نیافته است!!!
پس اُف بر شما!ما هم جملگی نعره ای برآوردیم و جان به جان آفرین تسلیم کردیم!
گوشه هایی از کتاب ابو حامد ابو الجواد!حتی!
خوب در نتیجه همگی من جمله من تحول یافته و تکانی سخت خورده و از همین الان تصمیم به نگارش
آموخته هایمان پرداختیم!بله!
جلسه ی هشتم اجرا!
مثل همیشه با حدود یک ربع تاخیر نفس نفس زنان به پرشان رسیدیم...در که باز شد همینجوری
سرمان را انداختیم پایین که بریم بشینیم.... دیدیم یعنی در واقع ندیدیم که بچه های کلاس بچه های
کلاس قبلین که هنوز کلاسشون ادامه داره!با اشاره استاد برای دومین بار به . . . .