چون که با کودک سر و کارت فتاد

 

با هر کسی از هر گروهی باید به زبانی سخن گفت


با کودکان‌تان کودک باشید
 
زبان همه ‌فهمی وجود ندارد؛ با هر کسی از هر گروهی باید به زبانی سخن گفت که درکش دشوار نباشد.
 
کودکان زبان بزرگ‌ترها را نمی‌دانند؛ به دنیا می‌آیند، چند ماه بعد چند کلمه یاد می‌گیرند و می‌خواهند وارد دنیایی شوند که پدر و مادرها هستند. سخن گفتن با کودکان باید به زبانی ساده و روشن انجام شود، جمله‌های کوتاه، دستورهای پیچیده و فرامین سخت برای کودکان قابل درک نیست. توان کودکان برای انجام آنچه بزرگ‌ترها می‌خواهند کافی نیست. زبان کودکان برای بیان احساس، یاری‌شان نمی‌کند. صبر، ‌حوصله، ‌وقت، عشق و علاقه لازم است تا دانستن را به کودکان آموخت.رمز و راز دنیای آدم بزرگ‌ها برای کودکان چنان معمایی است که سال‌ها بعد در نوجوانی و جوانی هنوز به جست‌وجوی یافتن راز این معماها هستند تا پرسش‌های کودکی‌شان را پاسخ دهند. دست‌های کوچک، ‌پاهای ضعیف، قدهای کوتاه و نگاهی که از بالا، بر سر کودکان می‌ریزد آنها را بیش از پیش آسیب‌پذیر می‌کند و در این میان، سخن گفتن یکی از راه‌هایی است که به کودکان این اعتماد را می‌دهد که حمایت می‌شوند و به آنها می‌قبولاند کسی یا کسانی هستند که خطرها را از سر راه برمی‌دارند و دنیای امنی برایشان می‌سازند.
 
ایجاد ارتباط کلامی با کودک هر چند یک تخصص است اما به هر حال تمام کسانی که با کودکان سروکار دارند می‌بایست بخشی از این تخصص را کسب کنند تا بتوانند پل ارتباطی محکمی بین خود و کودک ایجاد کنند. هر کودک حقوقی دارد که لازم است رعایت شود. این حقوق از وی انسانی می‌سازد که قادر است در جامعه‌زندگی کند. ناآگاهی نسبت به حقوق کودکان اگر چه فراگیر است اما نمی‌توان از آن به‌عنوان دلیلی برای بدرفتاری با کودکان یاد کرد. هر پدر و مادری موظف است تا نسبت به حقوق کودکش آگاه باشد. این آگاهی اگر چه می‌بایست پیش از ازدواج به والدین آینده آموزش داده شود اما در شرایطی که جای آموزش خالی است لازم است والدین این اطلاعات را با مطالعه یا مشورت با یک مشاور به‌دست آورند.
 
آموزگارانی که به کودکان آموزش می‌دهند باید به این نکته آگاه باشند که حریم کودکان را رعایت کنند و به بهانه انجام‌ندادن تکالیف مدرسه کودکان را مورد تحقیر، سرزنش یا تنبیه قرار ندهند. ایجاد حس حقارت در کودکان به‌دلیل انجام‌ندادن تکالیف مدرسه اگر چه به‌صورت یک مشکل همه‌گیر ظاهر شده‌است اما این گستردگی دلیل بر تایید این روش آموزش نخواهد بود. آسیب‌پذیری کودکان به‌ویژه از نوزادی تا 12‌سالگی حساسیت بیشتری را برای برخورد با آنها می‌طلبد.
 
میان اعضای خانواده، کودکان ضعیف‌ترین افراد به شمار می‌آیند. در کنار این ضعف بسیاری از والدین نسبت به کودکشان احساس مالکیت تام دارند؛ به این معنا که خود را مالک فرزندشان دانسته و اعمال هر رفتاری با کودکان را از اختیارات تام خود می‌دانند. ‌ایجاد حس مالکیت از والدین به سوی کودکان سبب می‌شود تا بخش زیادی از حقوق آنها زیر پا گذاشته شود و معمولا نخستین قربانیان شرایط نامناسب خانه باشند. هر چند لازم است تا در محیط خانه و مدرسه کودکان رفتار اجتماعی را آموزش ببینند اما دادن مسئولیت‌هایی بیش از توانایی‌شان نه تنها از آنان مردها و زن‌های قدرتمندی نخواهد ساخت بلکه به موجوداتی در هم شکسته و مایوس تبدیل خواهند شد.
 
روانشناسان معتقدند که رشد کودک می‌بایست حتما با میزان توانایی‌اش متناسب باشد. این توانایی از کودکی به کودک دیگر متفاوت است. لازم نیست 2 کودک همسن و سال توانایی‌هایی همانند داشته باشند اما بیشتر والدین بر این باورند که سن شناسنامه‌ای کودک تنها ملاک برای سنجش توانایی‌هاست درحالی‌که شرایط روحی کودک و خلق و خو تاثیر ‌بسزایی در ایجاد توانایی افراد دارد.
 
انجام تکالیف مدرسه با سرعت زیاد، مرتب کردن دائمی اتاق، ‌مودب بودن همیشگی، اعتراض نکردن، راضی بودن و حتی شاد بودن از جمله‌خواسته‌های ریز و درشتی است که والدین از کودکان‌شان دارند. غافل از این هنوز هیچ انسان بالغی از پس اجرای تمامی این فرامین برنیامده است؛ پس با کودکان‌تان کودک باشید.
 
مینا شهنی

http://tebyan-zn.ir/News-Article/blest_family/2012/4/11/58289.html

راهکارهای کارشناسی برای تقویت مهارت های زبانی و سخن گفتن در کودکان

 

راهکارهای کارشناسی برای تقویت مهارت های زبانی–خواندن، نوشتن و سخن گفتن–در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی

اگر به نظر می رسد فرزند شما گاهی برای یافتن و به کار بردن واژه‌ها درمانده شده است، بدانید دلیلی دارد. مهارت‌های زبانی درکودکان دچار بیش فعالی یا اختلال كمبود توجه، غالباً کندتر از هم‌سن‌و‌ سالانشان پیش می‌رود. کودکان دچار (اختلال کمبود توجه) در فهمیدن آنچه می‌شنوند، کند هستند.
 
و برای سازمان دادن به اندیشه‌هایشان و ساختن جمله‌ها به زمان بیشتری نیاز دارند. این قضیه، پاسخ دادن سریع به پرسش آموزگار را حتی زمانی که پاسخ را می‌دانند، برای آنان مشکل می‌سازد. بیان نوشتاری برای‌شان چالشی باز بزرگتر است. آفرینش ایده‌ها، بازیابی خاطرات، به کارگیری قوانین دیکته و دستور زبان و تکالیفی از این دست، ممکن است کودکان دچار بیش فعالی یا اختلال كمبود توجه را از کامل کردن کار کلاسی و امتحان‌ها در زمان مقرر باز دارد. وجود مشکل در مهارت های ظریف حرکتی نیز ممکن است عمل نوشتن را کند سازد و تمرکز لازم برای انتقال اندیشه‌ به کاغذ را دچار اختلال کند. درمان زود هنگام برای کودکان دارای مشکلات زبانی ضروری است. اگر فکر می‌کنید مشکلی هست، کاری کنید کودک شما ارزیابی شود و در صورت نیاز برای گفتار درمانی او اقدام شود. راهکارهای زیر نیز می‌توانند مفید باشند.
 راه حل ها در کلاس
 
 بی شتاب صحبت کنید و اطلاعات را در واحدهای کوچک ارائه دهید. دادن میزان زیادی اطلاعات در یک لحظه، سبب می‌شود این گروه از کودکان از درک مطلب عقب بمانند. ممکن است شما درسی را به پایان برسانید و او هنوز در حال دست و پنجه نرم کردن با مطالب دقایق اولیه‌ باشد.
  کاری کنید ترس این گروه از کودکان، از بیان شفاهی بریزد و آن‌ها را به شرکت در فعالیت‌های کلاسی تشویق کنید. کودک را مطمئن سازید که هرگز او را با پرسیدن سؤالی که پاسخش را نمی‌داند، در تنگنا قرار نخواهید داد.
 وقتی دستش را بلند می‌کند، هر چقدر لازم است به او زمان بدهید و اگر لازم شد، با سؤال‌های كمكی یاریش كنید.
 رویکرد دیگر این است که بین پرسیدن سؤال از دانش‌آموزان و پاسخ دادن آن‌ها، زمانی مکث کنید. مثلاً ممکن است از دانش‌آموزان بپرسید که سه دلیل انقلاب آمریکا چه بود. یک دقیقه صبر کنید، سپس یک دلیل را از کودک دچار بیش فعالی یا اختلال كمبود توجه بپرسید. این کار به او اجازه می‌دهد فکر کند و اولین نفری باشد که جواب می‌دهد.
   به دانش آموزان دچار مشکل در بیان شفاهی، اجازه دهید به پرسش‌ها به شکل کتبی پاسخ دهند. با این تکنیک فرصت بیشتری نیز برای تنظیم پاسخ در اختیارشان می‌گذارید.
  ترتیبی بدهید تا دانش‌آموزی که كند می‌نویسد از یادداشت‌های کلاسی دوستش استفاده کند، یا فهرستی از نکات مهم درس برایش تهیه کنید. کودک دچار بیش فعالی یا اختلال كمبود توجه ممکن است نتواند همزمان هم گوش دهد و هم بنویسد.
   فشار زمانی را با کوتاه کردن تکالیف و امتحانات نوشتاری کاهش دهید. مثلاً اگر آزمونی شش سؤال نوشتاری دارد، می توانید از دانش آموزان دارای بیش فعالی بخواهید که فقط به سه سؤال پاسخ دهند. اگر تمام سؤالات باید پاسخ داده شوند، مثلاً در امتحانات سراسری، به آن‌ها وقت اضافی بدهید. در پروژه‌های طولانی مدت، برای دانش آموزان بیش فعال زمان بیشتری در نظر بگیرید.
  به خاطر دست خط بد یا اشکالات دستوری نمره کم نکنید. مگر این که تکلیفی اختصاصاً این مهارت‌ها را بسنجد. اگر کودکی برای به یاد سپاری و ارتباط برقرار کردن سخت تلاش می‌کند، بهتر است اجازه دهیم برخی چیزها نادیده گرفته شوند.
 اگر دست خط دانش آموزی فوق‌العاده بد است، پیشنهاد یک ارزیابی اختلال در یادگیری را بدهید. کودکی با مشکل نوشتارپریشی حروف را با اندازه و شکل‌های نامتعارف می‌نویسد، واژه‌ها یا حروف را نیمه‌کاره رها می‌کند، و مدادش را به شكل نامناسبی به دست می گیرد. او را به بخش آموزش‌ استثنایی مدرسه ارجاع دهید یا از والدین کودک بخواهید با یک درمانگر حرفه‌ای، متخصص اعصاب و روان، یا متخصص اعصاب اطفال مشاوره كنند.
   به دانش آموزان نشان دهید چگونه افکارشان را پیش از نوشتن به صورت نقشه سازمان دهند. در یک «نقشه ی ذهنی»، یک تصویر یا لغت که نماینده ی ایده ی اصلی است، درون یک دایره در وسط صفحه قرار می گیرد. ایده های مرتبط بر روی خط هایی که از ایده ی اصلی منشعب می شوند، قرار می گیرند. راه کار «پرسش از خود» را در هنگام نوشتن، آموزش دهید. تا دانش آموز بتواند بر روی مسائلی مثل اینکه در حال نوشتن برای چه کسی است، سعی دارد چه بگوید، و آیا افکارش را واضح بیان کرده است یا نه، تمرکز نماید.
   اجازه دهید دانش آموزان از نقاط قوت برای نمایش دادن معلومات کمک بگیرند. کودکی که در بیان شفاهی مشکل دارد ممکن است در نوشتن یا ساختن یک ابزار بی نظیر باشد. دانش آموزی که مشکل نوشتاری دارد ممکن است ترجیح دهد تا یک پوستر بسازد یا گزارشی شفاهی یا یک ارائه ی نمایشی بدهد.
 در خانه
 
خانه ی خود را به محیطی تبدیل کنید که در آن کودک شما احساس ایمنی کند. اگر او آهسته صحبت می کند، صبور باشید؛ اگر گیر می کند، لغاتی برای کمک به او که راه بیفتد ارائه دهید. اگر او از اطلاعات برداشت اشتباهی می کند یا از لغات اشتباه برداشت می کند، اجازه ندهید خواهر و برادرهایش مسخره اش کنند.
  کتاب، فیلم، بازی، و نرم افزار کامپیوتری باعث پدید آمدن ایده های جدید می شوند. این ها را با فرزندتان کشف کنید و دیدگاه هایش را جویا شوید.
  فرصت هایی برای کودکتان ایجاد کنید تا در بحث شرکت کند. موضوعاتی را برای گفتگوی زمان شام معرفی کنید، نشست های خانوادگی برگزار کنید، و از حوادث گذشته یاد کنید.
  کودکتان را با دوستان، فامیل و دیگر افرادی که او می تواند با آن ها مهارت های ارتباطی را تمرین نماید، احاطه کنید.
به او پیشنهاد کمک در تکالیف دهید. هنگامی که کودکتان به سؤالات به صورت شفاهی پاسخ می دهد، آن ها را بنویسید یا تایپ کنید.
 

برگردان:
الهه زهره وندی

منبع:
http://www.additudemag.com

قصه بگوییم یا با کودکان حرف بزنیم ؟

 

به کودکان خود اجازه دهید افکار درون ذهنشان را بیرون بریزند

حتی اگر در حد چند کلمه بی‌معنی است

صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیش‌تر از قصه خواندن قدرت تکلم آن‌ها را افزایش می‌دهد. روانشناسان و متخصصین کودک می‌گویند صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیش‌تر از قصه خواندن قدرت تکلم آن‌ها را افزایش می‌دهد. در صورتی که با کودکان درهنگام شب سخن بگویید قابلیت تکلم آن‌ها تا 6 برابر بهتر از حالتی که برای آن‌ها داستان می‌خوانید رشد پیدا خواهد کرد. حتی اگر کودک شما سن کمی دارد و قادر به حرف زدن نیست زمانی که صدای شما را می‌شنود و سعی می‌کند به گونه‌ای به آن‌ها پاسخ دهد مهارت‌های زبانی و تکلمی او به طرز شگفت آوری رشد می‌کند. نکته جالب توجه این است که بین سنین صفر تا 4 سال تماشای تلویزیون تقریباً هیچ تأثیری، نه مثبت و نه منفی، برروی قابلیت‌های تکلمی کودکان ندارد. از صدها سال پیش والدین برای کمک به خوابیدن کودکان یا ارتباط برقرار کردن با آن‌ها در هنگام شب برای آن‌ها قصه می‌گویند. اگر چه بسیاری از متخصصان کودک این روش را برای بهبود تکلم کودکان مفید می‌دانند اما صحبت کردن با کودکان به مراتب تأثیر بهتری روی آن‌ها دارد.


صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیش‌تر از قصه خواندن قدرت تکلم آ می‌دهد. روانشناسان و متخصصین کودک می‌گویند صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیش‌تر از قصه خواندن قدرت تکلم آن‌ها را افزایش می‌دهد. در صورتی که با کودکان درهنگام شب سخن بگویید قابلیت تکلم آن‌ها تا 6 برابر بهتر از حالتی که برای آن‌ها داستان می‌خوانید رشد پیدا خواهد کرد. حتی اگر کودک شما سن کمی دارد و قادر به حرف زدن نیست زمانی که صدای شما را می‌شنود و سعی می‌کند به گونه‌ای به آن‌ها پاسخ دهد مهارت‌های زبانی و تکلمی او به طرز شگفت آوری رشد می‌کند.

نکته جالب توجه این است که بین سنین صفر تا 4 سال تماشای تلویزیون تقریباً هیچ تأثیری، نه مثبت و نه منفی، برروی قابلیت‌های تکلمی کودکان ندارد. از صدها سال پیش والدین برای کمک به خوابیدن کودکان یا ارتباط برقرار کردن با آن‌ها در هنگام شب برای آن‌ها قصه می‌گویند. اگر چه بسیاری از متخصصان کودک این روش را برای بهبود تکلم کودکان مفید می‌دانند اما صحبت کردن با کودکان به مراتب تأثیر بهتری روی آن‌ها دارد.

دانشمندان آمریکایی در تحقیقات خود متوجه شدند: بسیاری از والدین برای رشد قدرت ذهنی کودکان کتاب را انتخاب می‌کنند و گاهی این کار را در نهایت دقت و وسواس انجام می‌دهند تا بهترین تأثیر را روی کودک خود داشته باشند اما حتی بهترین کتاب‌ها هم تأثیر بسیار کم‌تری از یک مکالمه کوتاه کلمه به کلمه بین کودک و مادر دارد. دکتر فردریک زیمرمن از دانشگاه UCLA گفت: بسیاری از متخصصان والدین را تشویق می‌کنند تا برای کودکان خودشان قصه بخوانند تا به این ترتیب علاوه بر ایجاد حس آرامش در کودک او را با لغات و اصطلاحات جدید آشنا کنند. اما با این روش نقش کودک در تبادل اطلاعات نادیده گرفته می‌شود و به این ترتیب کودکان ما به اندازه کافی سخن نمی‌گویند.

محققین در طی یک بررسی 275 کودک را بین سنین 1 تا 4 سال مورد مطالعه قرار دادند و سعی کردند تأثیر عوامل مختلف مانند صحبت کردن آ‌نها با والدینشان، با دیگر کودکان و تماشای تلویزیون را بر قدرت تکلم کودکان بسنجند. بعدها از این کودکان آزمایشاتی به عمل آمد تا قدرت تکلم و زبان‌آموزی آنها در سنین اولیه زندگی مورد بررسی قرار گیرد. در پایان مشخص شد کودکانی که درهنگام شب و قبل از خواب با پدرو مادر خود صحبت می‌کنند نسبت به کودکانی که فقط قصه گوش می‌دهند تا 6 برابر بهتر سخن می‌گویند. آن‌ها لغات بیشتری را می‌دانستند، بهتر از کلمات استفاده می‌کردند و اشتباهات کم‌تری در صحبت کردن خود داشتند. شاید یکی از دلایل آن این است والدین در هنگام سخن گفتن با کودکانشان اشتباهات آن‌ها را تصحیح می‌کردند. چه کودکانی که به داستان گوش می‌کردند هم در قابلیت سخن گفتن خود رشد کرده بودند اما میزان آن‌ چندان قابل توجه نبود. کودکانی هم که قبل از خواب به تماشای تلویزیون می‌پرداختند تقریباً هیچ پیشرفتی از خود نشان ندادند و قدرت تکلم آن‌ها تغییر چندانی نکرد. مطالعات کارشناسان نشان داد کودکان طی یک روزبه طور متوسط نزدیک به 13 هزار لغت جدید را از طریق والدین خود می‌شنوند و همچنین نزدیک به 400 بار با والدین خود به طور مستقیم گفت‌وگو می‌کنند. والدین باید از این فرصت‌ها نهایت استفاده را ببرند و با تصحیح اشتباهات کودکان و معرفی لغات جدید به آن‌ها قدرت مکالمه کودکانشان را تا حد ممکن بالا ببرند. فقط صحبت کردن صرف با کودکان کافی نیست و والدین باید تلاش کنند کودک خود را به حرف زدن تشویق کنند.به کودکان خود اجازه دهید افکار درون ذهنشان را بیرون بریزند حتی اگر در حد چند کلمه بی‌معنی است.   

http://roshdno.persianblog.ir/page/8mn

راهنمای آموزش اولین واژه ها به کودکان  

 
با یک صدای نامفهوم همه به وجد می آیند. خوشایند ترین لحظه های ماه های اول برای پدر و مادرها لحظاتی است که فرزندشان با صداهایی که اغلب معنای واضحی ندارند با آنها ارتباط برقرار می کند.  

 
با یک صدای نامفهوم همه به وجد می آیند. خوشایند ترین لحظه های ماه های اول برای پدر و مادرها لحظاتی است که فرزندشان با صداهایی که اغلب معنای واضحی ندارند با آنها ارتباط برقرار می کند. پدر و مادرها زودتر از آنکه فرزندشان بتواند، آرزوی اولین واژه ها را در سر می پرورانند. به اولین موفقیت های کودک شان افتخار می کنند و دوست دارند به خاطر این پیروزی به پدر و مادرهای اطراف شان فخر بفروشند. اگر شما چنین روزهایی را تجربه می کنید یا به جمع تازه والدین ها پیوسته اید، توصیه های ما را برای به حرف آوردن فرزندتان امتحان کنید.

حتی اگر هنوز هیچ کلمه واقعی ای را به زبان نیاورده، به او بفهمانید که در ادا کردن صداها بسیار موفق است و می تواند از این راه منظورش را به شما بفهماند. تشویق های شما بیشترین ارزش را برای او دارد و زمانی که او احساس می کند در مرکز توجه قرار گرفته است، تلاش بیشتری را برای بازسازی آنچه شما می گویید انجام خواهد داد. اگر بعد از مدتی توانست اولین واژه اش را ادا کند با اشتیاق او را تشویق کنید. برایش دست بزنید، ببوسیدش و او را در آغوش بگیرید. بچه ها دوست دارند مورد توجه قرار بگیرند پس به او بفهمانید که با این تلاش ها جذابیت بیشتری نزد شما پیدا می کند و بیش از پیش مورد توجه اطرافیانش قرار می گیرد. این کلمات تازه را با او تکرار کنید.

شاید در ابتدا او نتواند تفاوت میان اولین واژه را با صداهای قبلی اش احساس کند. تکرار آن و تاکید شما بر معنی دار بودنش می تواند این موضوع را به او ثابت کرده و باعث شود این واژه ها را فراموش نکند.

با او در مورد کارهایی که در آن لحظه انجام می دهید صحبت کنید و برایش حرکات تان را توضیح دهید. الان تلفن زنگ زد. دارم لباس ها را می شورم. حالا برای غذا خوردن آماده می شویم. این توصیف ها می تواند فعالیت های خود او را هم در بر بگیرد. می توانید از کلماتی شروع کنید که بیشترین کاربرد را در دنیای کودکانه او دارند. اعضای بدنش را به او معرفی کنید و سعی کنید در جملات روزانه تان آن ها را به کار ببرید. وقتی می خواهید کاری انجام دهید حتما آن را برایش شرح دهید. مهم نیست که چقدر آن کلمات را متوجه می شود، مهم این است که آنها را در حافظه اش انبار می کند و در آینده می تواند به کمک شان فعالیت هایش را برای تان توضیح دهد.

 

● به نشانه ها توجه کنید

گریه کردن یکی از مهم ترین ابزارهای ارتباطی بچه ها در ماه های اول است. آن ها از این طریق توجه شما را به خود جلب می کنند و درصورت دریافت پاسخ از طرف شما می فهمند که صدای شان شنیده می شود. زمانی که شما به گریه های او پاسخ می دهید در واقع به او می گویید آماده برقراری ارتباط هستید و برای ساختن جهانی امن آماده اید. فرزند شما در این دوره می فهمد برای دریافت پاداش و جلب حمایت شما باید با شما ارتباط برقرار کند و برای برقراری این ارتباط نیازمند کمک گرفتن از صداهاست.

 

● به او فشار نیاورید

با فشار آوردن به او فرزندتان را کلافه نکنید. تمام لحظات روزش را به آموزش واژه ها صرف نکنید. وقت بازی، زمان غذا خوردن یا وقت خوابیدنش را با این تاکید ها و اصرارها پرنکنید. مدام برایش کلمات را هجی نکنید. بگذارید این یکی از تفریحاتی باشد که در طول روز با آنها سرگرم می شود نه اینکه تمامی لحظاتش را اشغال کند و تلاش برای حرف زدن را به یکی از دلهره هایش تبدیل کند. اغراق در آموزش حرف زدن به او می تواند اعتماد به نفس این مشارکت و لذت ادا کردن حرف ها و کلمات را از او بگیرد و موفقیتش را دیرتر از آنچه انتظار دارید نشان دهد.

 

● ایما و اشاره را فراموش نکنید

گمان نکنید حرف زدن تنها به ادای واژه ها محدود می شود. قبل از آنکه کودک تان چنین تجربه ای را به دست بیاورد می توانید از طریق ایما و اشاره با او ارتباط برقرار کنید و از این طریق او را در فهمیدن جملات تان یاری دهید. زمانی که او یکی از نیازهایش را از طریق نشانه ها برای تان مطرح می کند، شما می توانید آن را با یک جمله بیان کنید و همراه با نشانه ها به او کلمات و جمله ها را هم آموزش دهید. آموزش نشانه ها خالی از فایده نیست و کودک شما می تواند از طریقش چنین امتیازاتی را به دست آورد.

▪ به او توانایی برقراری ارتباط با بزرگ تر ها را بدهد و باعث شود که خواسته هایش را به آنها بفهماند

▪ زودتر به حرف بیاید و دایره لغاتش گسترده تر شود

▪ شکست هایش را در ارتباط برقرار کردن کمتر کند

▪ به او فکر کردن را یاد دهد و باعث شود دنیای اطرافش را بهتر درک کند.

 

● با او حرف بزنید

فرزند شما با حرف های تان مهارت های گفتاری اش را یاد می گیرد. شما یک جمله می گویید و او هنوز با چشم های گردش به شما خیره می ماند. شما جمله دیگری می گویید و او صدایی از لب هایش خارج می کند. صدایی که شاید هیچ شباهتی به کلمه و حتی یک صوت معنی دار نداشته باشد اما نشانه تمایل او به شرکت کردن در این مکالمه است. با شنیدن این صدا باید صحبت تان را ادامه دهید. سرتان را تکان دهید و از هر راه که می توانید به او بفهمانید که موفق بوده و به درستی از پس این ارتباط برآمده است. زمانی که مشغول انجام کارهای تان هستید و او را هم در آغوش یا روی صندلی اش در کنارتان دارید برایش آواز بخوانید. ترانه هایی را که دوست دارید. شعر هایی که در کودکی مادربزرگ تان برای تان زمزمه می کرده. اگر چیزی به خاطر ندارید از کتاب های لالایی و شعر های کودکانه کمک بگیرید و آن ها را در زمان انجام کارهای تان برایش زمزمه کنید.

● بخوانید؛ بخوانید؛ بخوانید

اولین و مهم ترین کاری که می توانید برای به حرف آوردن فرزندتان انجام دهید، کتاب خواندن است. شب ها و ظهر ها وقت خواب یا در برخی ساعات روز می توانید داستان های کوتاهی برایش بخوانید یا کتاب لالایی های کودکانه را برایش زمزمه کنید. مهم نیست که او هنوز نمی تواند صحبت کند؛ این کار باعث می شود ساختار جملات در ذهن او شکل بگیرد و زمانی که آغاز به حرف زدن می کند از این ساختار پیروی کند. گمان نکنید فرزندتان حرف های شما را متوجه نمی شود؛ با کمی زمان او معنای این جملات را خواهد فهمید و پس از درک کردن شان آن ها را ادا خواهد کرد. از تکراری شدن این شعرها خسته نشوید. تکرار نکته مثبت دیگری است که می تواند یادگیری جملات را برای تان تسهیل کند.

زمان خاصی را برای این کار در نظر نگیرید و فکر نکنید که باید کودک تان برای شنیدن این جملات سن خاصی داشته باشد. شما می توانید این روند را از دوران بارداری شروع کنید. با این کار هم فضای کودکانه او را بهتر درک خواهید کرد و هم به او کمک خواهید کرد که زودتر و روان تر از دیگر کودکان به حرف بیاید. شما همین طور می توانید برایش کتابی درست کنید. این کتاب می تواند مجموعه ای از عکس های خانوادگی باشد یا تصاویری که به چشم او آشناست. می توانید قصه های خانوادگی تان را برایش بسازید و او را از این طریق با اطرافیانش آشناتر کنید.

 

● اشتباه هایش را اصلاح کنید

وقتی اولین کلماتش را با اشتباه به زبان می آورد، سعی نکنید با او کودکانه حرف بزنید. اگر فرزندتان برخی واژه ها را اشتباه ادا کند خودتان در صحبت های تان آن کلمه را مثل او تلفظ نکنید. به او نگویید اشتباه حرف می زند و اعتماد به نفس حرف زدن را از او نگیرید. شاید هنوز نمی تواند برخی حروف را به طور کامل ادا کند اما نگران نباشید. اگر شما در مکالمات روزانه تان آن کلمات را درست ادا کنید پس از مدتی بدون آنکه اعتماد به نفسش را از دست بدهد کلماش اصلاح می شوند.
 
 
 
   ایده آل


باز نشر اختصاصی: مجله اینترنتی Bartarinha.ir 
 
 
   مجله اینترنتی برترین ها ( www.bartarinha.ir )  
 

صحبت کردن كودكان


 تكلم و كودكان


كودك پيش از تكلم از سه شيوه براي فهماندن غرض و منظور خود استفاده مي‌كند اين شيوه ها عبارتند از : گريه و فرياد، اداي صداهاي نامشخص و اشارات (مهمترين قسمت همان شيوه دوم است) زيرا پس از چندي به صورت صداهاي مشخص و با معنا يعني لغات در مي‌آيد.


_گريه و فرياد : در روزهاي نخست زندگي بيشتر صداهايي كه از كودك شنيده مي‌شود به صورت گريه و فرياد است در طي هفته اول گريه در فواصل نامنظمي ظاهر مي‌شود نوزاد بدون هيچ گونه علت ظاهري گريه مي‌كند اما يك مرتبه گريه يا خود به خود و يا در نتيجه توجه مادر قطع مي‌شود.


_صداهاي غيرمشخص : در ماههاي اول زندگي علاوه برگريه صداهاي نامشخص ديگري ديده مي‌شود كودك اين صداها را نياموخته است بلكه به خودي خود آنها را ظاهر مي‌سازد و چه خوب است كه بدانيم اين صداها عموميت دارند ودرتمام اقوام وملل و نژادها ديده مي‌شود به طوري كه حتي كودكان ناشنوا نيز اين گونه صداها را نشان مي‌دهند كودك اغلب هنگامي كه تنهاست و فرد ديگري نيست كه او را مشغول كند به ايجاد اين صداها مي‌پردازد شنيدن صداي كودك براي خود او لذت بخش است وبه همين سبب است كه اغلب با شنيدن صداي خود تبسم مي‌كند وگاهي نيز مي‌خندد، كودكان ناشنوا نيز در ابتدا مانند كودكان سالم اين گونه صداها را ايجاد مي‌كنند ولي چون صداي خود را نمي شنوند تا ازآن لذت ببرند پس ازچندي دست ازايجاد صدا برمي دارند.


_اشاره : درابتدا كودك به موازات اشاره، صداهايي نيزايجاد مي‌كند و مي‌خواهد با كمك اين دو منظور خود را براي ديگران آشكارسازد ولي رفته رفته پي مي‌برد كه تنها با اشاره نيز مي‌توان منظور خود را آشكارساخت ولي اگر اشاره وي فهميده نشود او از گريه براي فهماندن غرض خود كمك مي‌گيرد اما در مورد زمان سخن‌گويي، بسياري از كودكان طبيعتاً بين دوازده و هجده ماهگي براي تكلم آماده مي‌شوند و چنانچه كودك دراين دوره آمادگي زبان باز نكند؛ ممكن است از نظرعاطفي براي وي اختلالاتي دست دهد زيرا نمي تواند خواسته‌ها واحساسات خود را بيان كند.


درآموزش زبان، سن يك تا سه سالگي بسيار مهم است، ازآن بابت كه اين سن دوره تقليد از بزرگسالان است وآنچه را آنها بگويند او ادايش را در مي‌آورد. از آنجا كه مادر، بيش از افراد ديگر با كودك درارتباط است نبايد نقش او را درآموزش زبان به كودك ناديده گرفت.


نكاتي درباره آموزش زبان براي مادران :


_بيان كلمات ازساده به مشكل باشد، از كلمات يك هجايي شروع كند تا به تدريج بتوان كلمات چند هجايي را به او آموخت.


_با كودك با زبان ساده و قابل فهم حرف بزند، نه با زبان علمي غليظ، البته اين امر مانع آن نيست كه مادر درست وصحيح حرف بزند.


_از كلماتي استفاده كند كه بيشتر مورد نياز كودك اند.


_ عبارات را سريع بيان نكندكه انتقالش به ذهن كودك با دشواري‌هايي همراه است.


_ عبارت طولاني به كار نبرد.


_ در حين صحبت اگركودك دچارخطايي شد با نرمي آن را اصلاح كند وكودك را تنبيه وتمسخر نكند.


_ اصلاح تلفظ بايد از زماني شروع شود كه كودك صداهاي حروف را ازهم تشخيص مي‌دهد.


_هرگز كلمه اي را به حساب اين كه ازآن خوشش مي‌آيد غلط تلفظ نكنيم.


_ درآموزش يك اسم، نام اصلي وصحيح را به كارببريم به عنوان مثال : كلمه گوسفندرا براي گوسفند به كارببريم نه كلمه بع بعي را.


مادران براي آموزش زبان از چه روشهايي مي‌توانند استفاده كنند :


_ بازي با حروف و درآوردن صداي آن ازطريق بازي ويا بيان داستان.


_ آموزش شعر، سرودهاي ساده كه الفاظ را قالبي به كودك منتقل ميكنند، در اين امرآثار مفيدي دارد.


_ درآموزش زبان، كودك را بايد تشويق كرد وهرگز نبايد گذاشت كه احساس عدم لياقت كند.


_ خودداري ازعيب‌جويي‌‌هاي خشن، تنبيه و تمسخر در صورت اشتباهات تلفظي ودستوري.


_ ايجاد انگيزه براي صحبت كردن كودك از طريق بي توجهي به شيوه‌هاي ديگر تفهيم وتفهم، ازجمله : گريه و فرياد و يا اشاره.

http://www.rahkar.ir/1391/02/14/%d8%b5%d8%ad%d8%a8%d8%aa-%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%86-%d9%83%d9%88%d8%af%d9%83%d8%a7%d9%86

یادگیری حرف زدن کودک


 
یکی از مهمترین دغدغه های والدین، جهت تربیت صحیح فرزندشان، آموزش مهارت های زبانی به آنان است. مهارت استفاده از زبان که مهمترین وسیله ارتباط با دیگران و همچنین کشف دنیای پیرامون است و امروزه بیش از هر زمان دیگری از آن به عنوان عاملی مهم در موفقیت افراد نام برده می شود، باید از همان بدو تولد به کودکان توسط والدین آموزش داده شده و تقویت گردد. برای این منظور در ادامه به ارائه چند راهکار مناسب در زمینه فوق می پردازیم.
 

فاطمه اسلامیه

1- اجازه دهید کودک صحبت کند.

بسیاری از والدین قرار دادن کودک در مقابل تلویزیون و یا خواندن کتاب و شعر قبل از خواب برای آنان را روش های مناسبی جهت پرورش مهارت کلامی کودک فرض می کنند. باید گفت که این روش ها، روش های مناسبی هستند؛ اما کافی نیستند. تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان داده اند کودکانی که قبل از خواب با والدین خود صحبت می کنند، شش برابر بهتر و بیشتر از کودکانی که در هنگام خواب به قصه گوش می دهند و یا تلویزیون تماشا می کنند، سخن می گویند. زیرا ممکن است کودکان، در هنگام صحبت کردن برخی از کلمات را به اشتباه بیان نمایند و یا برداشت اشتباهی از برخی لغات داشته باشند که در اینجا والدین با بیان درست کلمه، باعث خواهند شد که کودک نه تنها تلفظ و معنی درست کلمات را یاد بگیرد؛ بلکه گنجینه لغات او نیز افزایش یابد.

 

2- از کودک بخواهید نام اشیاء مختلف را بگوید.

یکی دیگر از مواردی که به والدین در تقویت مهارت زبانی کودکان کمک می کند، بازگو کردن نام اشیاء پیرامون است. برای این منظور کافی است از کودکتان بخواهید هنگامی که سرگرم راه رفتن در منزل است، نام اشیایی را که می بیند، بلند بازگو نماید. از آنجایی که کودکان ذاتا کنجکاو هستند و تمایل دارند اسم تمام وسایل و اشیاء را بدانند، لازم است که در این مورد والدین کمی صبوری به خرج داده و با ملایمت نام اشیایی که کودک دلبندشان نمی داند را برایش بازگو نمایند.

 

3- تمام کننده صحبت کودکتان نباشید.

اگر کودک شما، خیلی آهسته و با طمانینه صحبت می کند، سعی کنید که وسط حرف او نیامده و کامل کننده جمله اش نباشید و با آرامش تمام، اجازه دهید تا او سخنانش را به اتمام رسانده و از این طریق بر ترس و دلهره خود جهت صحبت نمودن به خصوص در جمع، غلبه نماید.

 

4- تلفن بازی کنید.

استفاده از تلفن نیز در تقویت مهارت کلامی کودکان بسیار موثر می باشد. کودکان قبل از اینکه توانایی صحبت کردن را پیدا نمایند، به تلفن و استفاده از آن علاقه نشان می دهند. برای همین منظور سعی کنید وقتی کسی تماسی تلفنی با منزل شما برقرار می کند، گوشی را به کودک نیز داده و او را تشویق به سخن گفتن نمایید.

 

5- کلمه درست را به کودک یادآوری کنید.

بسیاری از والدین از اینکه کودکشان به اشتباه کلمه ای را ادا کند، خوشحال شده و جواب او را نیز با همان زبان کودکانه و جلمات نامفهوم بیان می دارند. این امر شاید برای دقیقه ای برای شما خوشایند باشد، اما کودک را ترغیب به استفاده بیشتر از کلمه مربوطه به صورت غلط می نماید تا توجه اطرافیان را بیشتر به خود جلب نماید. پس هنگام مواجهه با این موارد، لازم است با زبان صحیح و بدون هیچگونه غلطی با کودک صحبت کنید تا معنای درست کلمه را یاد بگیرد.
 
 
 http://ninifa.com/p3540

آموزش سخن گفتن به کودکان

آموختن برقراری ارتباط

اغلب کودکان، بدون اینکه ظاهرا" شخص خاصی به آنان آموزش داده باشد، حرف زدن را یاد می گیرند. علت این است که بسیاری از واکنش های ما، درمورد کودکان به قدری طبیعی است که متوجه ارزش این واکنش ها نمی شویم. احتمالا" شما زمینه حرف زدن را از همان زمان نوزادی برای او آماده کرده اید. با صدای ملایم با او حرف زده اید،نق زدن ها و گریه کردن هایش را جواب داده ایدو هنگامی که کودک به شما می نگریسته است، باصدای آرام و رسا درباره کاری که انجام داده اید صحبت کرده اید. درتمام این موارد، شما حس یادگیری و تکلم را در کودک تحریک کرده اید.
در طول دومین سال از زندگی کودک می توانید کمک به مراتب بیشتری به رشد مهارت های زبانی کودک بنمایید. تحقیقات نشان داده است کودکانی که والدین و پرستاران آنها به طور مرتب و مستقیما" با آنان صحبت می کنند، درهنگام رسیدن به سنین پیش دبستانی از مهارت های زبانی بسیار قوی برخوردارند. گرچه بعضی کودکان زودتر و بعضی دیرتر حرف زدن را می آموزند، والدین می توانند باتوجه مخصوص به روش حرف زدن با کودک، به کودکی که دیر زبان باز می کند، کمک کنند. اگر کودک درحال حاضر نیز کلمات زیادی را برزبان می آورد، این روش ها زبان آموزی را درکودک تسریع و تضمین می کنند.
• درطول روز با کودکتان گفت و گو کنید. درباره کاری که انجام می دهید حرف بزنید. با استفاده از کلمات، کاری را که او انجام می دهد، تشریح کنید. " من دارم با قاشق به هم می زنم. تو هم یک قاشق داری. تو داری با قاشق ضربه می زنی."
• هنگامی که کودک با اصواتی نامفهوم و گنگ، که هنوز به صورت کلمات قابل فهم درنیامده اند، حرف می زند، گویی کامل حرف می زند. بهتراست واکنش نشان دهید. اجازه دهید دریابد تلاشش برای حرف زدن سودمند و باارزش است. درنتیجه، او به تلاش بیشتر تحریک می شود."قا"،"اوه"، تو یک قاشق می خوای؟ بیا، این یکی رو بگیر. همین رو می خواستی؟"
• هنگامی که کودک از یک کلمه استفاده می کند، کلمه ها را به جمله های کوتاه گسترش دهید. "بچه؟"، "بله، اون یک بچه است. بچه داره گریه می کنه."
• همزمان با حرف زدن، کمک کنید کودک با برزبان آوردن اشیا، خزانه لغات خود را ایجاد کند. کودکان یک ساله، هنگامی که بتوانند چیزی را لمس یا مشاهده کنند، بهتر می آموزند. با او درباره اشیایی که در معرض دید و یا برای لمس کردن در دسترسش قرار دارند، صحبت کنید. می توانید به اتفاق به تصاویر یک کتاب نگاه کنید و درباره آنچه او می بیند، حتی اگر هنوز آمادگی شنیدن قصه را ندارد، حرف بزنید.
• به جای جملات پیچیده، جمله های ساده به کار ببرید. گرچه بیشتر کودکان یکساله، هنگامی که بزرگسالان و یا سایر بچه ها حرف می زنند، با لذت گوش می دهند، اگر موضوع صحبتها پیچیده و مشکل باشد، تقلید و تکرار آنچه شنیده اند، می تواند برای آنها مشکل باشد. کودکی که با هجوم کلمات بسیاری محاصره شده است، نسبت به کودکی که والدینش درحد دانسته های او صحبت می کنند، ممکن است برای یادگیری صحبت کردن به زمان طولانی تری نیاز داشته باشد.
• صداهای پس زمینه مثل صدای رادیو و تلویزیون را درحداقل نگه دارید. شاید شما بتوانید صداهای مزاحم را هنگام صحبت کردن و یا شنیدن موسیقی، از ذهن خود حذف کنید و به فردی که با شما صحبت می کند گوش فرادهید، اما بسیاری از بچه های کوچک قادر به این کار نیستند.
• وقتی کودک حرف زدن را شروع کرد، به تمام کلمات او واکنش نشان دهید، گویی اومکالمه را با جمله انجام می دهد. "پیش."، "تو پیشی رو می بینی؟" "می ره" " بله، پیشی از در بیرون می ره." "پیش؟" " پیشی رفت بیرون. می خوای پیشی رو ببینی؟" پیش بیرون؟" " خیلی خوب، بیا بریم بیرون و پیشی رو ببینیم."
• برای حفظ توجه کودک، موضوع صحبت را درحدامکان تغییر دهید،زیرا دامنه توجه کودک کوتاه است. شاید او بخواهد برای آنچه در یک باغچه می بیند اسمی تعیین کند و سپس برای دیدن جزییات ریز یک قطعه سنگ خم شود. وقتی او به چیزی اشاره و یا زیرلب زمزمه می کند و یا سعی دارد کلماتی برزبان براند، از او پیروی کنید.
• از کودک خود سوال کنید ولی درصورت نشنیدن پاسخ، نگران نشوید. کمی تامل کنید، سپس درصورتی که کودک شروع به صحبت نمود، کلمات را دراختیار او بگذارید و واکنش نشان دهید. "برایم چه آورده ای؟" "اوه، یه عروسک!" " متشکرم، می تونم بذارمش اینجا؟" "نه، اونجا نه؟ اینجا؟ خیلی خوب، تو می خوای اونجا باشه؟"
• برای کودک اشعار کودکانه و لالایی ها را بخوانید و تکرار کنید. کودکان نوپا، عاشق بازگویی و تکرار هستند. با بزرگ تر شدن کودک، درپایان هربیت شعر، کمی تامل کنید تا متوجه شوید آیا کودک میل دارد آخرین کلمه را برزبان جاری کند. درصورت عدم تمایل او، آخرین کلمه را شما بگویید تا کودک به تدریج بازی را بیاموزد و تقلید را شروع کند.
گاهی به والدین توصیه می شود با کودکی که دیر زبان باز کرده، مدام صحبت کنید تا به صحبت کردن مجبور شود و گاهی نیز به آنان گفته می شود کودک را وادار به گفتن کلمات کنید، و از ایما و اشاره یا زمزمه مطلب پرهیز کنید. حتی احتمال دارد به آنان توصیه شود به تلاش های غیرگفتاری کودک برای برقراری ارتباط واکنش نشان ندهند. به هرصورت اگر به اولین اقدام کودک برای برقراری ارتباط واکنش نشان داده نشود، او خشمگین و عصبانی خواهد شد و حتی احتمال دارد، از حرف زدن مایوس شود. اگر پیگیر روش های پیشنهاد شده شوید، در گسترش مهارت های زبانی کودک کمک شایانی کرده اید.
گاهگاهی، ممکن است کودک به دلایلی جز دیررشد بودن، دیرتر زبان بازکند. معمولا" پدر یا مادری که در تماس با کودک خود هستند اولین افرادی هستند که عدم واکنش و یا دیر بازکردن کودک را نسبت به سایر کودکان هم سن و سالش متوجه می شوند. کودکی که برای تکلم تلاشی انجام نمی دهد و یا قادر به دنبال کردن دستورات ساده یا واکنش به پرسش ها نیست، احتمال دارد نتواند گفته های دیگران را بشنود. حتی یک کم شنوایی جزیی در خردسالی – که به علت عفونت های مکرر گوش ایجاد می شود- ممکن است درسخن گفتن طفل مشکل به وجود بیاورد. سایر عوامل خطر ناشنوایی عبارتند از تولد پیش از مواعد یا بیماری های زمان تولد. اگر خانواده پدر یا مادر کودک سابقه نقص شنوایی داشته باشند، او نیز ممکن است دچار کم شنوایی بشود. برای رفع هرگونه نگرانی، برای سنجش شنوایی طفل خود، با پزشک خانواده مشاوره کنید و شنوایی کودکتان را توسط پزشک متخصص شنوایی سنجی کودکان مورد ارزیابی قرار دهید. اگرچه ممکن است ناشنوایی در قدرت یادگیری تکلم کودکتان موثر باشد، تشخیص زودهنگام مشکل، این اطمینان را به وجود خواهد آورد که رشد همه جانبه تکلم فرزندتان آسیب نبیند.

http://www.madaraneemrooz.com/InterestDetail.asp?Interest=88