هنگام سخن گفتن و پرسش از دیگران ، دست هایم می لرزد و دچار اضطراب می شوم . چکنم ؟

 

من دخترى 21 ساله هستم. هنگام پرسیدن درس دچار اضطراب مى‏شوم و دست‏هایم مى‏لرزد و مورد تمسخر دیگران قرار مى‏گیرم براى همین از دیگران کناره‏گیرى مى‏کنم. البته وقتى در میان دختران صحبت مى‏کنم دچار اضطراب نمى‏شوم، راهنمایى‏ام کنید.

من پاسخ بهتری دارم !
پیوند همیشگی پاسخ به نظر مى‏آید على‏رغم این که شما از توانایى‏هاى خوبى برخوردارید، ولى مشکل کم‏رویى دارید. براى این که علت این مسئله را بهتر بشناسید با راهکارهایى که ارائه مى‏شود مشکل را برطرف کنید، کمى در این زمینه توضیح مى‏دهیم؛ در فرهنگ ملى و دینى ما ایرانیان، مانند سایر ملل، آداب و رسومى وجود دارد که اگر خوب رعایت شوند، فرایند اجتماعى شدن به آسانى تحقق پیدا مى‏کند.
از جمله این آداب، سلام کردن و احوال پرسى از دوستان و خویشاوندان است در برخورد و معاشرت با دیگران سعى کنید:
1. در سلام به هم‏جنسان خود و   ....   ...

ادامه نوشته

برای حرف زدن و سخنرانی ، جرأت لازم ندارم . چکنم ؟

لطفاً روشى به من یاد بدهید تا جرأتم زیاد شود و بتوانم حرف بزنم؟

من پاسخ بهتری دارم !
پیوند همیشگی پاسخ نداشتن جرأت در انجام کارها و عدم اعتماد به نفس، ممکن است ناشى از حالات زیر باشد:
الف. خود کم‏بینى ؛ انسان با آنکه داراى ارزش‏ها و لیاقت‏هاى خاص خود است، ولى خود را ناچیزتر از آنچه هست، مى‏انگارد! به عبارت دیگر خود و ارزش‏هاى خویش را باور ندارد.
ب. دیگر بزرگ‏بینى ؛ منظور این است که گاهى انسان براى دیگران هیبتى تصوّر مى‏کند و آن چنان آنها را در خیال خود بزرگ جلوه مى‏دهد، که گویى خودش در برابر آنان مورى به درگاه سلیمان و یا ذره‏اى در برابر خورشید است و   ......

ادامه نوشته

توانایی ارائه یک کنفرانس مطلوب را ندارم و بر سخن گفتن مسلط نیستم . چکنم ؟

 جرأت کنفرانس دادن را ندارم ؛ احساس مى‏کنم آن‏گونه که باید بر سخن گفتن مسلط نیستم و نمى‏توانم آنچه را که مى‏دانم بر زبان آورم. در ضمن اگر کسى هنگام سخن گفتن انتقاد کرد، چگونه باید برخورد کنیم؟ لطفاً راهنمایى‏ام کنید. 

من پاسخ بهتری دارم !

پیوند همیشگی پاسخ یکى از علل نداشتن جرأت براى ارائه کنفرانس یا سخنرانى، نداشتن اعتماد به نفس کافى است. اگر بتوانید قبل از شروع کار، اراده و اعتماد به نفس خود را تقویت کنید و به خود تلقین کنید که قادر بر انجام این کار هستید، مشکل شما تا حد زیادى حل مى‏شود. علاوه بر این، در اینجا به بعضى از راه‏کارهایى دیگر براى برطرف شدن این مشکل اشاره مى‏شود. اما قبل از آن توجه به مقدمه‏اى در این باره بایسته است:
اضطراب و ترس از شرکت در برنامه‏هاى جمعى، علل زیادى دارد. یکى از آنها داشتن افکار منفى است و چون زیر بناى احساسات انسان افکار او است، اگر این افکار منفى باشد، احساسات او نیز منفى و تخریب گر خواهد بود. اگر بتوانید افکار منفى را تبدیل به افکار مثبت کنید، ترس شما از بین مى‏رود.
چند نمونه از افکار منفى که ......

ادامه نوشته

چرا هنگام حضور در جمع ، برای حرف زدن خجالت می کشم ؟

احساس مى‏کنم انسان اجتماعى و برون‏گرا نیستم ؛ زیرا هنگام حضور در جمع دوستانه یا مهمانى حرف زیادى براى گفتن نمى‏یابم. اگر هم حرفى‏داشته باشم، نمى‏توانم صریح و با آرامش بیان کنم و مجبور مى‏شوم در گوشه‏اى ساکت بنشینم و فقط به صحبت‏هاى دیگران گوش داده، جواب آرى یا نه بگویم. این سکوت بیش از حد باعث نارضایتى و ناراحتى طرف مقابل مى‏شود ؛ زیرا به قول خودشان من یک فرد با حال نیستم. فرق من با کسى که صحبت‏هایش روان است و به راحتى مى‏تواند در دل دیگران نفوذ کند و سخنان ارزشمند بگوید در چیست؟ چرا او با آرامش و راحتى نظرش را ابراز مى‏کند ؛ ولى من با خجالت و احتیاط... احساس مى‏کنم وقتى کسى بار اول با من برخورد مى‏کند، مرا بهتر از آنچه هستم مى‏بیند ؛ ولى بعد از مدتى برخوردش دگرگون مى‏شود و حتى سعى مى‏کند خود را کنار بکشد.

من پاسخ بهتری دارم !

پیوند همیشگی پاسخ در ابتدا لازم است توجه شما را به چند نکته روان شناختى جلب گردد:
یکم. یکى از ابعاد وجودى انسان، «بعد اجتماعى» او است؛ به گونه‏اى که گفته‏اند: انسان موجودى اجتماعى است. و باید در بستر اجتماع با هم نوعان خود زندگى کند. پس همان‏طور که در دیگر ابعاد مانند بُعد شناختى و  .......

ادامه نوشته

چرا هنگام حرف زدن و سخنرانی ، تپق می زنم و دست و پایم را گم می کنم ؟

براى جلوگیرى از هول شدن، کم‏جرأتى، تپق زدن هنگام حرف زدن و دست و پاى خود را در مقابل جمع گم کردن، چه باید کرد. در ضمن براى کسب اعتماد به نفس، مرا راهنمایى کنید؟

من پاسخ بهتری دارم !
پیوند همیشگی پاسخ در این باره باید گفت این مسأله‏اى که شما مطرح کردید، گرچه آزاردهنده و گاهى اوقات مشکل‏آفرین است، اما قابل حل است و شما مى‏توانید به راحتى بر این مشکل غلبه پیدا کنید، منتها براى حل آن؛ اول باید عوامل آن را بشناسید بعد با پشتکار، جدیت و حوصله به تدریج آنها را برطرف کنید.
به نظر مى‏آید این مشکل ناشى از اضطراب اجتماعى است؛ یعنى، شما علیرغم این که توانایى‏هایى دارید اما در اجتماع و در حضور دیگران جرأت ارائه آنها را ندارید و معمولاً به قول خودتان هول مى‏شوید.
براى روشن‏تر شدن مطلب کمى بیشتر در مورد اضطراب توضیح مى‏دهیم.
اضطراب در واقع جزء ساختار شخصیت انسان است و   ...

ادامه نوشته

۷ راه حل ساده برای سخنرانی بدون ترس


 

1- این رو قبول کنید که همواره کمی ترس و عصبانیت همراه شماست.
این اصل خیلی مهمی تو انجام یک پرزنت هست. بهتره خودتون به حضار بگین که کمی ترس ورتون داشته تا اینکه خودشون کشف کنن که شما کمی استرس و ترس دارین. اینجوری دیگه لازم نیست استرس و ترس خودتون رو بپوشونین وکلی از سنگینی کارتون کم میشه. شما میتونید این مطلب که کمی استرس و ترس دارین رو به صورت جوک و فان به حضار بگین. مثلا بگین که “1 ساعت پیش فقط من و خدا میدونستیم که من درباره ی چی میخام صحبت کنم؛ ولی حالا فقط خدا میدونه چی میخواستم بگم!! ”
2- بازنگری به حضار
حالا که قبول کردین هرکسی موقع ارائه دادان کمی ترس وعصبانیت داره، نوبت اونه که یه جور دیگه به حضار نگاه کنین. یعنی به جای اینکه اونها رو افرادی هستن که میخان پرزنت شما رو ارزیابی کنن اونها رو افرادی در نظر بگیرین که میخان بعد از شما اونها هم ارائه داشته باشن. پس طبق اصل 1 اونها هم کمی ترس و   ...   ...    ...

ادامه نوشته

چگونه بر استرس هنگام سخنرانی غلبه کنیم ؟

چگونه بر استرس هنگام سخنرانی غلبه کنیم؟

رای عموم مردم، به خصوص آن‌هایی که از اختلال «اضطراب اجتماعی» رنج می‌برند، تشویش‌های طبیعی قبل از سخنرانی به راحتی به یک ترس بیمارگونه تبدیل می‎شوند.

نتایج یک مطالعه‌ جدید نشان داده است دوباره فکر کردن به حالت‌هایی که در مواقع استرس دچار آنها می‌شویم مانند لرزش دستان، عرق کردن کف دست‎ها و یا تپش قلب می‌تواند در غلبه بر ترس به هنگام ارائه یک سخنرانی کمک کند و باعث می‌شود که در ارائه‎های بعدی به لحاظ ذهنی و جسمی شرایط بهتری داشته باشیم.
به گزارش ایسنا ؛ بر اساس مطالعه‎ای که در مجله «علوم روانشناسی بالینی» منتشر شده، قبل از انجام یک سخنرانی پراسترس، دلگرم کردن اجرا کننده و   ...   ...   ...  .
ادامه نوشته

پنج روش کنترل ترس برای یک سخنرانی عمومی

 

پنج روش کنترل ترس برای یک سخنرانی عمومی

ممکن است شما به زودی یک سخنرانی مهم در پیش داشته باشید یا قرار است که در یک برنامه تلوزیونی حاضر شوید.

احساس می‌کنید پاهاتان در حال لرزیدنند. قلب‌تان خیلی تند می‌زند، و پیشانی‌تان عرق کرده است.

بیشتر افراد تجربه‌ی چنین دلشوره و اضطراب‌هایی را برای ارائه یک سخنرانی دارند، و احتمالا با دلیلی مشابه – هیچکس دوست ندارد که با یک اشتباه ناراحت کننده باعث تحقیر خودش در جمعی بشود و همین مسئله او را از رسیدن به اهدافش دور کند. به هر حال هیچ قرص جادویی برای حذف کامل این اضطراب وجود ندارد. اما می‌توانید این ترس را به شکل مؤثری مدیریت کنید، و  ..  ..  .. 

ادامه نوشته

تست جدید خودشناسی ؛ برونگــرا یا درونگــرا


همانطور که می‌دانید، ما انسان‌ها دارای ویژگی‌های شخصیتی مختلفی هستیم، تفاوت این ویژگی‌ها در افراد موجب می‌شود که مادر موقعیتی یکسان رفتارهای متفاوتی از دیگران داشته باشیم.
 
یکی از این خصوصیات شخصیتی که به دلیل تاثیر بر همه جنبه‌های زندگی ما توجه زیادی را به خود جلب کرده است، «درون‌گرایی» و بعد دیگر آن «برون‌گرایی» است. برای آگاهی از چگونگی تاثیر این ویژگی بر زندگی در آغاز بهتر است با تعریف این مفاهیم آشنا شویم.
 
«درون‌گرایی» رفتاری است که با دیدگاه درونی، ذهنی همراه است. فرد «درون‌گرا» آمادگی بیشتری برای خودداری و تسلط بر نفس از خود نشان می دهد. این افراد کمتر تمایل به حضور درجمع دارند و بیشتر دقت خود را به مطالعه و فعالیت‌های ذهنی انفرادی می‌گذرانند.
 
«برون‌گرایی» رفتاری است که با دیدگاه عینی و خارجی مشخص شده و با فعالیت عملی بالاتری همراه است، افراد «برون‌گرا»  از آمادگی کمتری برای تسلط بر نفس خویش برخوردارند. معمولا نسبت به افراد درونگرا اعتماد به نفس بالاتری دارند بودن در جمع و فعالیت های گروهی را بر فعالیت های انفرادی ترجیح می دهند.
 
در گذشته تصور می شد که یکی از دو بعد «درون‌گرایی» بر دیگری از ارجحیت دارد. اما مطالعات اخیر نشان داده اند که چنین فرضی صحت نداشته و هر از این ویژگی ها دارای نقاط ضعف و قوتی است. در جدول زیر مهمترین تفاوت های افراد «برون‌گرا» و «درون‌گرا» در حیطه های مختلف که سبب تفاوت خواسته ها، نیازها، علایق و در نتیجه احساسات و رفتارهای آنها می شود، مطرح شده است.
 
«برون‌گرایی»
 
حل مساله: تمایل به با صدای بلند فکر کردن، خطور کردن بهترین راه حل ها به ذهن در هنگام حرف زدن، نادیده گرفتن نظرات دیگران، علاقه به شرکت در بحث های گروهی به منظور حل مشکل
 
ارتباطات: ترجیح ارتباط رو در رو در صورت امکان، تمایل به دیدن واکنش ها و رفتارهای غیرکلامی، نیاز به بازخورد فوری، عدم علاقه به نوشتن خاطرات روزانه یا ایمیل های طولانی، جستجو برای یافتن فرصت هایی جهت گفتگو و فعالیت های اجتماعی
 
تصمیم گیری: دریافت اطلاعات از دیگران قبل از تصمیم گیری تمایل به سریع عمل کردن در موقع بحرانی
 تعاملات بین فردی: انرژی گرفتن از تعامل با دیگران و احساس تخلیه انرژی به واسطه تحمل تنهایی به مدت طولانی، داشتن دوستان و آشنایان زیاد
 
توجه و تمرکز: تمرکز زیاد روی افراد و اشیا دور و بر، ناتوانی در تمرکز به هنگام سکوت، خسته شدن از اجبار به نشستن و توجه طولانی مدت به یک شی یا موضوع، اهمیت ندادن به عوامل مزاحم
 
نقاط قوت طبیعی: انرژی دادن به افراد و گروه ها، توانایی سریع عکس العمل نشان دادن، به وجود آمدن احساس شور و هیجان، آشنا کردن افراد به یکدیگر
 
نقاط ضعف طبیعی: ندادن فضا به دیگران برای صحبت کردن، توجه نکردن به اطلاعات دیگران، ننوشتن درباره مشکلات، واکنش نشان دادن قبل از فکر کردن
 
چگونه باعث آزار دیگران می شوند: با صحبت کردن و جلب توجه زیاد و اجازه ندادن به دیگران برای مطرح کردن خود در جمع
 
سوء تعبیر دیگران در مورد آنها: شاید دیگران انها را افرادی خودخواه که برای دیگران ارزشی قائل نیستند تصور کنند.
 
«درون‌گرایی»
 
حل مسئله: تمایل به پردازش درونی اطلاعات، خطور کردن بهترین راه حل ها به هنگام سکوت و تنهایی، نیاز به افزایش دانش و آگاهی قبل از بحث درباره مشکل مورد نظر
 
ارتباطات: ترجیح دادن ایمیل و پیام های صوتی، اجتناب از تعاملات غیرضروری، عدم علاقه به هدر دادن وقت با بحث و گفت و گو، تمایل به فکر کردن قبل از عمل، عدم علاقه به جلسات و ملاقات های طولانی مدت، جستجو برای یافتن فرصت هایی جهت تنهایی و سکوت
 
تصمیم گیری: تصمیم گیری مستقل دو بدون دخالت دیگران برایشان خوشایندتر است، نیاز داشتن به زمان قبل از شروع فعالیت
 
تعاملات بین فردی: احساس تخلیه انرژی به واسطه تعاملات زیادی، اجتماعی و نیاز به تنهایی برای نیرو گرفتن دوباره، بودجه بندی دقیق” زمان مخصوص به دیگران”
 
توجه و تمرکز: تمرکز زیاد روی افکار و نظرات درونی، اغلب مشغول گفتگوی درونی بودن، لذت بردن از تمرکز در سکوت بر یک موضوع، ناراحت شدن از عوامل مزاحم
 
نقاط قوت طبیعی: آرام کردن افراد و گروه ها، ارزیابی موقعیت قبل از عمل کردن، گوش دادن به نظرات دیگران، مستقل عمل کردن
 
نقاط ضعف طبیعی: ناتوانی از در میان گذاشتن افکارشان با دیگران، مشورت نگرفتن از دیگران، تاکید بیش از حد بر نوشتن، فکر کردن خیلی زیاد قبل از اقدام به عمل
 
چگونه باعث آزار دیگران می شوند: با ناتوانی در ابراز عقاید، شرکت نکردن در بحث ها یا واکنش نشان ندادن نسبت به حرف های دیگران
 
سوء تعبیر دیگران در مورد آنها: ممکن است دیگران به اشتباه آنها را افرادی کناره گیر، خجالتی و غیرصمیمی تلقی کنند.
 
آشنایی ما با ویژگی های شخصیتی خود و اطرافیان مان باعث می شود که با پذیرش این تفاوت ها و احترام گذاشتن به آنها در برخورد با دیگران رفتار معقولانه تری داشته باشیم.
 
آزمون «برون‌گرایی»
 
آزمون زیر به شما کمک می‌کند تا حدس و گمان‌هایی را که در مورد این جنبه از شخصیت‌تان دارید به یقین تبدیل کرده و با توجه به شناخت و آگاهی که در مورد خودتان به دست آورده‌اید، در انتخاب شریک زندگی معقولانه تر عمل کنید.
 
عبارات زیر را با دقت خوانده و با انتخاب یکی از گزینه های بلی یا خیر به آنها پاسخ دهید.
 
۱٫آیا شمار سرگرمی های متنوعی دارید؟
 
۲٫آیا فرد پرحرفی هستید؟
 
۳٫آیا نسبتا با نشاط و سرزنده هستید؟
 
۴٫آیا می توانید در یک مهمانی شاد شرکت کرده و لذت ببرید؟
 
۵٫آیا از ملاقات با افراد جدید لذت می برید؟
 
۶٫آیا معمولا در موقعیت های اجتماعی، حضور غیرفعال دارید؟
 
۷٫آیا علاقه زیادی به گردن کردن دارید؟
 
۸٫آیا مطالعه را به ملاقات با مردم ترجیح می دهید؟
 
۹٫آیا دوستان زیادی دارید؟
 
۱۰٫آیا خود را فرد بی قیدی می دانید؟
 
۱۱٫آیا معمولا در پیدا کردن دوستان تازه پیشقدم می شوید؟
 
۱۲٫ آیا وقتی با دیگران هستید، اغلب ساکت می مانید؟
 
۱۳٫ آیا می توانید به آسانی به یک مهمانی نسبتا کسل کننده، جان ببخشید؟
 
۱۴٫ آیا دوست دارید برای دوستان خود لطیفه و داستان های خنده دار تعریف کنید؟
 
۱۵٫آیا معاشرت با مردم را دوست دارید؟
 
۱۶٫ آیا در گفتگو با مردم، معمولا حاضرجواب هستید؟
 
۱۷٫آیا دوست دارید کارهایی را که سرعت عمل لازم دارند، انجام دهید؟
 
۱۸٫ آیا اغلب فعالیت هایی بیشتر ازآنچه وقت در اختیار دارید، به عهده می گیرید؟
 
۱۹٫آیا می توانید یک مهمانی راه بیندازید؟
 
۲۰٫آیا هیجان و شلوغی زیاد در اطرافتان را دوست دارید؟
 
۲۱٫آیا دیگران فکر می کنند شما فرد با نشاط و دل زنده ای هستید؟
 
نمره گذاری: برای به دست آوردن نمره نهایی به هر گونه بلی یک امتیاز و هر گزینه خیر، امتیاز بدهید. البته در سوالات ۶، ۸ و ۱۲ نمره گذاری به صورت معکوس انجام می شود، یعنی به گزینه بلی، امتیاز و به گزینه خیر یک امتیاز تعلق می گیرد. در پایان، امتیاز همه ۲۱ عبارت را با هم جمع کنید.
 
تفسیر نتایج
 
نمره بالاتر از ۱۴: احتمالاً شما فرد برونگرایی هستید و از این رو شما برای اداره امور زندگی خویش به انگیزه ها ومحرک های قوی نیاز دارید. احتمالاً شما بیشتر دارای دیدگاه عینی و خارجی بوده و دارای فعالیت عملی عالی هستید.ولی میزان تسلط بر نفستان نسبت به افراد درون گرا کمتر است. شما مایلید که بر محیط اطراف خود تاثیر گذارده و به رقابت با دیگران پرداخته و در مجامع عمومی بیشتر ظاهر می شوید.
 
نمره پایین تر از ۱۴: امتیاز شما گویای این است که احتمالاً فرد درونگرایی هستید. شما برای شروع یا ادامه دادن کارها و فعالیت هایتان به انگیزه ها و محرک های خیلی قوی نیاز ندارید. افراد درون گرا دارای دیدگاه درونی و ذهنی هستند و آمادگی بیشتری را باری خودداری و تسلط بر نفس خویش از خود نشان می دهند. احتمالاً شما ترجیح می دهید اوقات خود را به مطالعه گذرانده و بیشتر تنها باشید و چون از تنهایی لذت می برید، کمتر مایل به معاشرت با دیگران هستید.
 
گاهی وقت ها، بعضی از ما به دلیل زندگی با افرادی که از نظر این ویژگی شخصی با ما تفاوت دارند، دچار تعارض هایی می شویم. از آنجایی که همیشه تغییردادن خودمان، راحت تر از تغییر دادن دیگران است، راهکارهای زیر می توانند به ما کمک کنند تا از میزان برونگرایی یا درونگرایی خود بکاهیم و بدین ترتیب با دوست یا اعضای خانواده مان صمیمت و سازگاری بیشتری داشته باشیم.
 
راهکارهایی برای «درون‌گرا»
 
۱-شرکت در فعالیت های جمعی مورد علاقه
 ممکن است از اینکه به مهمانی یا گردش برویم خوشمان نیاید. اما به هر حال هر یک از مابه موضوعاتی مانند یک فعالیت هنری (مانند نقاشی) یا ورزشی (مثل والیبال) و … علاقه مندیم و از انجام دادن آنها لذت می بریم بهتر است که این کارها را به صورت گروهی انجام دهیم. در نظر داشته باشیم که منظور از ارتباط اجتماعی فقط شرکت در مهمانی نیست.
 
۲-بالا بردن اطلاعات
 گاهی اوقات اتفاق می افتد که ما در جمعی حضور داریم، همه در حال حرف زدن هستند و ما احساس می کنیم که هیچ حرفی برای گفتن نداریم. بهتر است قبل از حضور در جمع موضوعات احتمالی مورد بحث را پیش بینی کرده و در مورد آنها اطلاعاتی به دست آوریم.
 
۳-ابراز احساسات در خانواده
 برای اینکه بتوانیم احساسات مثبت و منفی خود را به دیگران ابراز کنیم، باید این کار را از صمیمی ترین عضو خانواده یا دوستمان شروع کنیم. اگر ما خود را موظف کنیم که هر روز حداقل یک بار در مورد احساساتمان با شخصی صحبت کنیم، کم کم به این کار عادت خواهیم کرد.
 
راهکارهایی برای «برون‌گراها»
 
۱-شمردن اعداد
 اگر ما افراد برونگرا هستیم با خود تمرین کنیم که قبل از زدن حرفی یا انجام عملی تا ۱۰ بشماریم، واکنش های معقول تر و سنجیده تری خواهیم داشت، چه بسا در بعضی موارد تصمیم بگیریم که صحبت نکنیم و به دیگران نیز اجازه دهیم تا نظراتشان را مطرح کنند.
 
۲-فرصت دادن به دیگران
 می توانیم از یکی از اعضای خانواده یا دوست صمیمی مان تقاضا کنیم که هر گاه در جمعی زیاد صحبت می کنیم و به دیگران اجازه حرف زدن نمی دهیم، با یک کلمه رمزی ما را متوجه این موضوع کند.
 
۳-شناختن علاقه فردی
 یک انسان هرقدر هم برونگرا باشد، باز هم فعالیت انفرادی هست که از انجام آن لذت ببرد. شناسایی این علاقه و پرداختن به آن کمک می کند تا افراد برونگرا لذت بردن از تنهایی را نیز تجربه کنند و از تنهایی بی تاب نشوند.


 pezeshkaddress.com

چطور می شود یك سخنور خوب شد و خوب و روان و راحت صحبت كرد ؟

 

چطور می شود یك سخنور خوب شد و خوب و روان و راحت صحبت كرد چون من در صحبت كردن در یك جلسه رسمی می ترسم. لطفا مرا راهنمایی كنید.

منشاء مشكل شما کم رویی و نوعی اضطراب اجتماعی است . اضطراب اجتماعی از عدم یادگیری مهارت های اجتماعی ناشی می شود. یكی از ابعاد وجودی انسان كه باید در محیط خانه و مدرسه متناسب با سایر ابعاد رشد كند, بعد اجتماعی است .


انسان موجودی اجتماعی است و باید در بستر اجتماع با همنوعان خود زندگی كند. برای این كه بعد اجتماعی انسان رشد كند و در صحنه های گوناگون بتواند با دیگران روابط مناسبی داشته باشد باید مهارت های اجتماعی را یاد بگیرد.
بعضی خانواده ها و یا بعضی از معلمان و مربیان در دوران كودكی و نوجوانی , زمینه رشد و شكوفایی كودك را آن طور كه باید, فراهم نمی كنند و یا قادر به آن نیستند, یا امكانات لازم را ندارند و یا خودشان نیز در این زمینه دچار مشكل هستند. به هر دلیل , این فرایند اجتماعی شدن و . . .

ادامه نوشته

فوق‌العاده بودن را تمرین کنید

 مطالعات ، تجربه ها و تمرین های ضروری برای تدریس ، سخنرانی ، گویندگی ، گفتگو ، مناظره ،

مجریگری ، مباحثه ، مذاکره و مصاحبه استخدامی و رسانه ای .

۴۱ - تمرین موارد و توجه به نکته هایی مهم برای ارائه سخنرانی و انجام گفتگویی موفق و مؤثر

۱۶

فوق‌العاده بودن را تمرین کنید

حتماً این جمله را شنیده‌اید که ترک عادت موجب مرض است! اما ما به شما می‌گوییم که به این جمله توجه نکنید، چراکه تغییردادن رفتار و . . .

ادامه نوشته

چرا خجالت می کشیم؟


مطالعات ، تجربه ها و تمرین های ضروری برای تدریس ، سخنرانی ، گویندگی ، گفتگو ، مناظره ،

مجریگری ، مباحثه ، مذاکره و مصاحبه استخدامی و رسانه ای .

۴۱ - تمرین موارد و توجه به نکته هایی مهم برای ارائه سخنرانی و انجام گفتگویی موفق و مؤثر

۹

چرا خجالت می کشیم؟

خجالت کشیدن در مقابل دیگران , ویژگی ناراحت کننده ای است که تعداد زیادی از افراد دچار آن هستند و باید پذیرفت که وجود این ویژگی در حد افراط مانعی برای رسیدن به . . .

ادامه نوشته

یادگیری جرئت مند بودن

 

مطالعات ، تجربه ها و تمرین های ضروری برای تدریس ، سخنرانی ، گویندگی ، گفتگو ، مناظره ،

مجریگری ، مباحثه ، مذاکره و مصاحبه استخدامی و رسانه ای .

۴۱ - تمرین موارد و توجه به نکته هایی مهم برای ارائه سخنرانی و انجام گفتگویی موفق و مؤثر

۶

یادگیری جرئت مند بودن

● جراتمند بودن چیست ؟
دفاع از حقوق خود و اجازه بهره‌جوئی از این حقوق را ندادن، یك تعریف جرأتمند بودن است. جراتمندی همچنین به معنی انتقال روشن آنچه در واقع می‌خواهید ،احترام گذاردن به حقوق و . . .

ادامه نوشته

چگونه درهنگام سخنراني بر اضطراب و نگراني خود فايق آييم ؟



چگونه درهنگام سخنراني بر اضطراب و نگراني خود فايق آييم و� بر آن غالب شويم :
درشروع سخنراني آن چه كه شما با وضعيت خود نشان مي دهيد بيانگر مفهوم مهمي است كه آيا شما احساس راحتي داريد يا نگران هستيد. براي كنترل عرق نكردن وسرخ نشدن بدون نياز به دارو، مواد مخدر و ... راه هاي مختلفي وجود دارد كه به شرح� ذيل� مي باشد:

1-��� لباس گشاد بپوشيد
وقتي شمالباس تنگ برتن داريد شماشروع به عرق كردن مي كنيد شما حتي احساس ناخوشايند بيشتري مي كنيد بنا به دلايل مختلفي اولا لباس ها ممكن است حرارت شما را بالا ببرند. ثانيا وقتي كه عرق مي كنيد باعث مي شود لباس به بدن شما بچسبد واحساس ناخوشايندي بيشترملموس شود. سوم وقتي كه شما لباس تنگ برتن داريد ، نشانه هاي عرق درزير بغل تان سريع مشهود مي شود وباعث مي شود ميزان ناخوشايندي افزايش يابد. پوشيدن لباس آستين كوتاه جريان خنكي دربدن را افزوني مي بخشد

2-��� استفاده از ضد عرق ورفع كننده ي بوي نامطبوع :
استفاده از دفع كننده هاي بو ممكن است احمقانه به نظر برسد اما هميشه برا ي عرق كردن زود هنگام آماده باشد. سعي كنيد به انواع مختلف �و ابزار مختلف مانع عرق كردن خود شويد.

3-��� نوشيدن آب فراوان
خيلي مهم است كه درهنگام سخنراني آب بدنتان كم نشود مخصوصا اگر شماخيلي عرق مي كنيد.
ازدست دادن آب بدن باعث افزايش استرس و پايين آوردن �كارآيي حافظه مي شود ودرتعيين درستي لغات دچارمشكل مي شويد.
نوشيدن آب فراوان قبل ازسخنراني خيلي موثر مي باشد وهمين طور بايستي قبل از آن مراقب دستشويي رفتن هم بود.
پزشكان معتقدند كه اگر ادرار شما زرد روشن بود ، آن بدين معني است كه شما به نوشيدن مايعات فراوان احتياج داريد.

4-��� در ابتدا كمي تمرين فيزيكي كنيد.
مي دانيم كه كمي تمرين فيزيكي باعث عرق ناگهاني دربدن مي شود وآن چيزي است كه شما از آن اجتناب داريد به هرحال اضطراب ونگراني همچنين عرق كردن شما به دليل سبك شدن ممكن است كاهش يابد برهمين خاطراگركمي ورزش قبل ازسخنراني انجام دهيد خيلي بهتراست .
شما ممكن است كمي پياده روي نماييد يا با صداي بلند بالا پايين بپريد ويا مشتتان را به هواپرتاپ كنيد .همچنين مي توانيد صداي اسب درآوريد، يعني نفس عميقي بكشيد وازبين لبهايتان مثل آنچه اسب انجام مي دهد لبهايتان را بلرزانيد.آن باعث مي شود لب هايتان آرام وبشاش شود وناراحتي ازشما رخت بندد،سخنراني را با لبخند شروع كنيد كه باعث آرامش زياد مي شود .حد و روش خاصي را نمي توان براي ممارست وتمرين آرامبخش قبل از سخنراني تعيين نمود.
به هرحال شما يكي از موارد را براي آرام كردن خودتان قبل ازسخنراني پيدا خواهيد كرد. وقتي كه شما آرام هستيد كمترعرق مي كنيد، سرخ مي شويد و يا احساس نگراني خواهيد كرد.نكته ي مهمي كه بايستي بدانيد اين است كه اگر آدرنالين شما افزايش يافت خود راكنترل نماييد و در يك كلام ، ازنگراني هراسي نداشته باشيد.
در 1001 نكته مجريگري نكاتي براي اماده شدن قبل ازسخنراني آورده شده كه مي توانيد رجوع كنيد.

5-�� بدانيد كه عرق كردن آنقدر مهم نيست .
سخنران هايي كه ازسخنراني نگران هستند انرژي زيادي را صرف مي كنند. خواه عرق نمايند، سرخ شوند ، لب هاي خشك داشته باشند ويا بلرزند وغيره .ياد داشته باشيد درآن روزعرق كردن شايد براي مخاطبين خيلي هم مهم نباشد حتي شايد آنها متوجه عرق كردن شما هم نشوند حتي اگر توجه هم كنند فرقي برايشان نمي كند.شما در جمع آنها نيستيد،� بنابراين اگر شما عرق نماييد زياد هم برايشان مهم نيست .
سخنرانان مضطرب به طور منظم تنفس نمي كنند، بنابرين مغز پيامي دريافت مي دارد كه اكسيژن تازه به مغز نمي رسد، سپس بدن دچارافزايش آدرنالين مي گردد كه اثرات مخرب آن سرخ شدن ، سريع عرق نمودن ، لرزه واحساس ناتواني درسخنراني است .عمومي ترين روش تكنسين ها را كه مي توانم توصيه نمايم اين است كه سه تا نفس عميق بكشيد.

6-� حركت هاي آرام در طول سخنراني
فكر آدرنالين به عنوان يك منبع انرژي مطرح است ازآن بايستي استفاده نمود. حركت كنيم ! وزود حركت كنيم ! درجاي ثابت نايستيم ، تريبون را نگيريم وسعي درچسبيدن به آن نداشته باشيم . به يك طرفي حركت كنيد، پاهايتان را كمي حركت دهيد قدمي ويا دوقدم به سمت حاضرين برداريد يا به طرفين .اگرپشت تريبون راحت تريد پاهايتان را كمي حركت دهيد يا لگن يا باسنتان راپهلو به پهلو حركت دهيد.شما مي توانيد آدرنالين براي سخنراني تان استفاده نمايد صدايتان را بلند كنيد، كلامتان را با تاكيد فراوان بيان نمايد. با استفاده از آدرنالين مي توانيد ژست خود را افزايش دهيد، خنده ي خود را افزايش دهيد.اگر شما ازآدرنالين استفاده� مي كنيد عرق كردن زياد مهم نمي باشد.

آدرنالين: (در شرايط استرس، توليد سلول هاي ايمني نوع لنفوسيتT افزايش مي يابد ومقدار زيادي سم در بدن انسان جمع مي شود. توليد هورمون آدرنالين به دنبال استرس و شرايط ناموزون با بدن، افزايش مي يابد. توليد بيشتر آدرنالين به بدن كمك مي كند تا انرژي بيشتري براي مقابله با شرايط جديد داشته باشد. از طرفي توليد آدرنالين، ذخاير موادقندي را تخليه مي كند. افزايش ترشح هورمون هاي بدن، پاسخ طبيعي بدن ما به استرس است.)


چگونه سر صحبت را باز کنیم؟

 

چگونه سر صحبت را باز کنیم؟

 

من خیلی خجالتی هستم و نمیـدانـم باید از کجا سر صحبت را باز کنم.

مشاور عزیز: من یک مرد 35 ساله خیلی خجالتی هستم که هیچ وقت یاد نگرفته چگونه می تواند سر صحبت با یک خـانم را باز کند؟ اصلا نمی دانم که در چنین شرایطی باید در مــورد چه چیزهایی حرف بزنم؛ بهمین دلیل هم معمولا حـرفی بـرای گـفتن ندارم. رفته رفته تمام دوستانم در حال قـطــع کردن رابطه شان با من هستند و مرا به مهمانیهايخود دعوت نمی کنند. البته من خودم هم به آنها حق می دهـم و ســرزنششان نمی کنم. به همین دلیل خودم هم دیـگر تــمایلی به شرکت در جشن ها و مهمانی ها ندارم. من آدم بد قیافه ای نیستم؛ چون چه در محل کار و چه در خارج از آن، خانم هایی که در نگاه اول مرا می بینند، به من لبخند می زنند و رفتار خوبی از خود نسبت به من نشان می دهند. مشکل من اینجاست که نمی دانم باید چه چیزی به آنها بگویم و چه عکس العملی از خود نشان دهم. هیچ گاه نمی توانم جمله ای را که شروع می کنم به درستی به پایان برسانم و این کار مرا واقعا عصبانی می کند و باعث می شود که احساس بدی نسبت به خودم پیدا کنم و خونسردی ام را از دست بدهم. سوال من این است که بعد از "سلام" چه چیز دیگری باید بگویم؟- هومن-

 

هومن عزیز: برای حل مشکل خود می توانی از شیوه یکی از چهره های موفق تلویزیونی بهره بگیری. هدف اولیه این است که تا جاییکه می توانیم باید در مورد طرف مقابل خود اطلاعات بدست آوریم. شاید به تو یاد داده باشند که در اولین برخورد باید در خانم ها تاثیر بگذاری، ولی ما به تو می گوییم که این حرف ها را فراموش کن؛ تو باید به دنبال این باشی که خصوصیات بارز و منحصر به فرد مخاطب را برای خودش آشکار کنی. بیشتر افراد دوست دارند با کسی صحبت کنند که آنها را مورد توجه خود قرار دهد. اگر این توانایی را پیدا کنی که دیگران در هنگام صحبت کردن با تو احساس کنند جالب توجه، استثنایی و بی نظیر هستند، این تصور در آنها ایجاد می شود که تو خودت نیز به شخصه انسان فوق العاده و بی همتایی هستی. من به تمام خانم ها و آقایونی که برای مشاوره نزد من مراجعه می کنند، توصیه می کنم که همه ما دوست داریم با افرادی ارتباط داشته باشیم که سبب شوند در مورد خودمان احساس بهتری پیدا کنیم.   آسان ترین راه این است که وانمود کنید شما همان مجري موفق هستید؛ همانطور که می دانید آنها با مطرح ساختن سوالاتی که نیاز به تشریح و تفصیل دارند، توانسته اند شهرت جهانی برای خود برهم زنند. سعی کنید از شخص مقابل سوالاتی بپرسید که پاسخ آنها چیزی بیشتر از یک "بله" و یا "نه" ساده هستند. برای مثال، اگر قصد دارید تا با کسی در محل کار سر صحبت را باز کنید، می توانید از او سوال کنید: "تو چه جوری اینجا استخدام شدی؟"  اگر در مهمانی به کسی برخوردید و جذب او شدید می توانید بپرسید: "چی شد که تصمیم گرفتی امشب بیای اینجا و در این مهمانی شرکت کنی؟" نمونه های دیگر برای شروع یک مکالمه اثر بخش از این قرار است: "بجز کار، علاقه به انجام چه امور دیگری داری؟ در چند سال اخیر چه اتفاقات شایان ذکری در زندگی ات رخ داده؟ فکر می کنی در چند سال آتی چه تغییراتی در زندگی ات ایجاد شود؟ با چه تکنیک هایی قصد فائق آمدن بر مشکلات را داری؟ و ... " دقت داشته باشید که پرسش های شما نباید جزء سوالاتی باشند که طرف مقابل بتواند با یک "بله" یا "خیر" خشک و خالی به آنها پاسخ دهد و سر و ته قضیه را هم بیاورد. باید سوالاتی مطرح کنید که دامنه پاسخ دادن به آنها کاملا باز باشد. به عنوان نمونه سوالی نظیر " خوش می گذره؟" چیزی بیش از یک پاسخ کوتاه در بر ندارد و شما را به هیچ کجا نمی برد و چیزی دستگیرتان نخواهد شد. اما اگر مشاهده کردید که فردی به تنهایی در گوشه ای ایستاده می توانید جلو بروید و از او بپرسید: "تو خیلی جدی - یا خوشحال - به نظر می رسی ( بسته به شرایط)، می تونم بپرسم به چی فکر می کنی؟" این سوال باعث می شود که آنها به صورت ناخودآگاه اطلاعاتی هم در مورد خودشان و هم در مورد شرایط موجود، در اختیارتان قرار دهند.

در اکثر موارد انسان های خجالتی خودشان را بیش از اندازه تحت فشار قرار می دهند و تصور می کنند که باید به طور پیوسته برای مطرح کردن موضوعات جالب و سرگرم کننده، در تلاش باشند. هیچ الزامی به انجام چنین کاری وجود ندارد. بیشتر مردم صرفاً در پی مشاهده توجه و علاقه دیگری نسبت به خود هستند. بنابراین پس از اینکه شما سوال را مطرح و پاسخ خود را دریافت نمودید، چیزی را که چند لحظه پیش به عنوان جواب دریافت کردید، مجدداً تکرار کنید. شاید این کار در نظر اول امری طوطی وار به نظر رسد، اما رفته رفته به آن عادت پیدا خواهید کرد. خوب مثلا فرض کنید که می پرسید: "هی، تو خیلی جدی به نظر می رسی، تو ذهنت به چی فکر می کنی؟" و در جواب می شنوید که: "اخیراً شرکت تصمیم دارد افراد بسیار زیادی را به طور موقت از کار معلق نماید و من دچار دلهره شده ام که مبادا اسم من هم جزء این لیست باشد. "با پاسخ های قدیمی که در ذهنتان نقش می بندد، بجنگید؛ و سعی کنید حتی الامکان از آنها استفاده نکنید: "اگر مثبت فکر کنی هیچ گاه این اتفاق رخ نخواهد داد." و یا "چرا؟! هنوز که چیزی اتفاق نیفتاده پس بهتره نگران نباشی." به جای آن می توانید از جمله های روشنفکرانه ای نظیر: "منظورت این است که شرکت در حال نقل و انتقال است و تو باید به فکر کار دیگری باشی؟" استفاده کنید. نمونه ای دیگر: "دوستم قرار بوده با من تماس بگیرد و خیلی دیر کرده، اطلاع ندارم کجا است و نگرانم که اتفاقی برایش نیفتاده باشد" می توانید در جواب بگویید: "قرار بوده دوستت سر یک ساعت مشخصی به تو تلفن بزند و هنوز این کار را انجام نداده؟ به خاطر همین نگران شده ای؟" اگر او احساس کند که بالاخره کسی را پیدا کرده که از توانایی درک بالایی برخوردار است، تمایل پیدا می کند که به صحبت هایش با شما ادامه دهد.

نکته مهم دیگری که باید همیشه به یاد داشته باشید این است که مردم عاشق این هستند که احساس کنند چیزی که در مورد آن صحبت می کنند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین در این قسمت می توانید جمله های اینچنینی بگویید، "خیلی جالب است، من جداً از دیدگاه شما خوشم آمده، به نظر می رسد که در مدرسه تکالیفت را خوب انجام می دادی که الان اینقدر باهوش و با مزه شده ای، و ...." تمامی این حرف ها صرفاً به این خاطر گفته می شوند که فرد احساس خوبی نسبت به خودش پیدا کند .


http://ravanshenasi.ravabet.com/

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی : 8 - مبارزه با کمرویی و خجلت ( 9)

 

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی

۸ - مبارزه با کمرویی و خجلت ( شرمندگی ) ۹

علت شناسی کمرویی

نگاه اجمالی

جمع کثیری از روان شناسان و جامعه شناسان و روان پزشکان کوشیده‌اند تجربه کمرویی را معنا کنند. دیدگاه آنها در مورد علت کمرویی به پاسخهای متفاوتی منتهی شده است. «نظریه پردازان صفات» معتقدند کمرویی یک صفت است که از طریق . . .

ادامه نوشته

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی : 8 - مبارزه با کمرویی و خجلت ( 8)

 

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی

۸ - مبارزه با کمرویی و خجلت ( شرمندگی ) ۸

کم رویی وروش های درمان آن

کمرویی یک پدیده ی پیچیده و مرکب ذهنی - روانی و روانی - اجتماعی است که به دلایل عدیده در طول دوران رشد به تدریج پدیدار می شود. لذا در بحث درمان نیز باید اذعان داشت که برای کمرویی، یک درمان فوری وجود ندارد.
کمرویی با دارو برطرف نمی شود و اقدامات پزشکی و . . .

ادامه نوشته

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی : 8 - مبارزه با کمرویی و خجلت ( 7)

 

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی

۸ - مبارزه با کمرویی و خجلت ( شرمندگی ) ۷

مؤثرترین گام ها برای غلبه بر کمرویی


کمرویی رفتاری آموختنی است و همه کودکان، نوجوانان و بزرگسالانی که از کمرویی رنج برده یا اینکه از نظر دیگران کمرویی قابل توجهی دارند، اعم از زن و مرد، در هر موقعیت و شرایط روانی و اجتماعی و اقتصادی که باشند، می‏توانند با توکل به خداوند علیم و حکیم و قدیر و . . .

ادامه نوشته

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی : 8 - مبارزه با کمرویی و خجلت ( 6)

 

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی

۸ - مبارزه با کمرویی و خجلت ( شرمندگی ) ۶

تست کمرويى


(Shyness Questionnaire)


فهرستى از مشكلات و مسائلى كه مردم گاهى از آنها شكايت مى كنند در زير داده شده است . لطفا هر يك از آنها را با دقت بخوانيد و تصميم بگيريد اين مساله . . .

ادامه نوشته

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی : 8 - مبارزه با کمرویی و خجلت ( 5)

 

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی

۸ - مبارزه با کمرویی و خجلت ( شرمندگی ) ۵

کمرويی و خجالت


کمرويی همواره با يک ناتوانی از کنار آمدن با زندگی اجتماعی.خانوادگی وحرفه ای مشخص ميشود.در واقع يک فرد کمرو از انطباق خود با شرايطی که به نظرش خطرناک می آيند عاجز ميشوند.شخص خجالتی در حضور جمع وحشت زده است و . . .

ادامه نوشته

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی : 8 - مبارزه با کمرویی و خجلت ( 4)

 

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی

۸ - مبارزه با کمرویی و خجلت ( شرمندگی ) ۴

راه های عملی درمان کم رویی چیست؟

یکی از مشکلات نسل جوان و از جمله شخص شما مسئله ی کم رویی است که مانند بیماری های روحی دیگر به طور قطع قابل درمان و معالجه است. راه های عملی درمان کمرویی عبارت اند :

ادامه نوشته

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی : 8 - مبارزه با کمرویی و خجلت ( 3)

 

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی

۸ - مبارزه با کمرویی و خجلت ( شرمندگی ) ۳

نشانه های کمرویی . غلبه بر کمرویی

کم رويي، نوعي ترس يا اضطراب اجتماعي است که بواسطه آن زن يا مرد از مواجه شدن با افراد نا آشنا و ارتباطات اجتماعي گريزان است.

ريشه اصلي کم رويي مي تواند در ترس يا اضطراب اجتماعي . . .

ادامه نوشته

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی : 8 - مبارزه با کمرویی و خجلت ( 2)

 

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی

۸ - مبارزه با کمرویی و خجلت ( شرمندگی ) ۲

درمان کمرویی

نگاه اجمالی
کمرویی مشکل پیچیده‌ای است که برای غلبه برآن باید از روش های مختلف استفاده کرد. توصیه‌ها و تمرین هایی که ارائه می‌شود، تنها زمانی می‌توانند ارزشمند باشند که . . .

ادامه نوشته

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی : 8 - مبارزه با کمرویی و خجلت ( 1 )

 

تمرین های ضروری برای سخنرانی و گویندگی

۸ - مبارزه با کمرویی و خجلت ( شرمندگی ) ۱

کمرویی (self - conscioushess) چیست ؟

تعریف کمرویی: هیچ تعریف واحدی کفایت نمی‌کند زیرا کم رویی برای افراد مختلف دارای معانی متفاوتی است، با این حال در یک تعریف کلی می‌توان کمرویی را به عنوان «ناراحت بودن در حضور دیگران » تعریف کرد.

نگاه اجمالی
کمرویی مقوله‌ای نا روشن است. هرچه نزدیکتر بنگریم تنوع بیشتری . . .

ادامه نوشته

در شرایط هیجانی چطور صحبت کنیم؟

 

در شرایط هیجانی چطور صحبت کنیم؟

بسیاری از مشکلات ارتباطی ناشی از برداشت‌هایی است که افراد از پیام‌های یکدیگر می‌کنند. در واقع این تجارب ما هستند که برداشت‌های ما را تسهیل می‌کنند.

آنچه افراد را برای برداشت اشتباه کمک می‌کند، پیام‌های ضمنی است یا واژه‌های مشترکی که بار عاطفی متفاوتی دارند.

پیام‌های ضمنی


روابط صمیمی پر از پیام‌های ضمنی است، پیام‌هایی که دو طرف به صورت پنهان به یکدیگر می‌فرستند. پیام‌هایی از قبیل من دوستت دارم، حرف خوبی نزدی، از دستت ناراحتم و . . .

ادامه نوشته

12 + 1 تکنیک ضد خجالت

 

12 + 1 تکنیک ضد خجالت

مقدمه لازم نیست. این تیتر، خودش گویاست. به جای مقدمه، فقط از دوستان محجوب این صفحه قول می گیریم که هنگام اجرای این دستورالعمل ها، با یکی دو شکست، میدان را خالی نکنند. زیاده عرضی نیست جز این که تسلط بر تکنیک های ضدخجالت و کسب مهارت های معاشرتی، مثل کسب سایر مهارت ها، نیازمند پشتکار و تمرین مداوم است. به همین سادگی!

۱) روی یک هنر متمرکز شوید و آن را خوب یاد بگیرید. موسیقی، نقاشی، خطاطی و هنرهای دیگر، اعتماد به نفس تان را به وضوح افزایش خواهد داد.

۲) به دیگران کمک کنید. منتظر نشوید که ازتان کمک بخواهند. به دنبال کمک کردن به این و آن، باید بدوید. این یک دستورالعمل است… ماشین یک نفر وسط خیابان خراب شده و روشن نمی شود و حالا راننده منتظر است کسی بیاید کمکش کند و ماشین را هُل بدهد… همسایه تان از بازار برمی گردد و دستش حسابی پر است و زنبیل دارد از دستش می افتد…پیرمرد مغازه دار، زورش نمی رسد که به تنهایی، کرکره مغازه را بدهد بالا… خب، چرا معطلید؟ مگر نمی خواستید تمرین های ضد خجالت تان را شروع کنید؟ چه بهتر از این؟ با این تیر، خیلی بیشتر از یکی دو نشان را خواهید زد. مطمئن باشید. خرجش فقط دو کلمه است: کمک نمی خواهید؟ (البته لبخند و ارتباط چشمی را هم هنگام ادای این دو کلمه فراموش نکنید). نمی دانید چقدر موثر است!

۳) دل تان می خواهد وقتی وارد یک جمع می شوید، با شما چطور برخورد کنند؟ دوست دارید با لبخند به استقبال تان بیایند؟ به تان توجه کنند؟ به حرف هایتان صمیمانه گوش کنند و صمیمانه با شما هم کلام شوند؟ و چیزهایی از این قبیل؟ بسیار خب. می گویند خجالتی ها، خجالتی ها را خوب می شناسند. خجالتی های جمع را پیدا کنید و با آن ها همان طوری رفتار کنید که دل تان می خواهد با شما رفتار شود. با سوال های صمیمانه تان، آن ها را به صحبت کردن وادار کنید و جواب هایشان را با رغبت بشنوید. این کار، هم برای معاشرتی تر شدن آن ها مفید است، هم برای خودتان یک تمرین تمام عیار مجلس آرایی است. شروع کنید و ببینید که چقدر روی خودتان تاثیر می گذارد!

۴) وقتی به یک محفل رودربایستی دار، مثلا به یک مهمانی رسمی، دعوت می شوید، وقت تان را طوری تنظیم کنید که زود برسید. این نکته در عین سادگی، بسیار مهم است. حداقل فایده اش این است که با سنگینی فضای جلسه، زودتر آشنا می شوید و کم کم ترس تان از آن جمع می ریزد. امتحان کنید! وقتی یک جمع خلوت در حضور شما آرام آرام شلوغ می شود، حس خجالت تان خیلی کم تر است نسبت به وقتی که ناگهان به یک مجلس شلوغ وارد می شوید. معمولا آن هایی که دیرتر به چنین محافلی وارد می شوند، استرس بیشتری را پشت سر می گذارند و آن هایی که زودتر می رسند، راحت تر با تازه واردها ارتباط برقرار می کنند.

۵) از هم صحبت خود تعریف کنید. این که دیگر کاری ندارد. هم آسان است، هم فوق العاده موثر. اغلب آدم ها وقتی ازشان تعریف می کنید، ذوق می کنند و بیشترشان آن قدر ذوق می کنند که به هیچ قیمتی حاضر نمی شوند هم صحبتی با شما را از دست بدهند. البته هنگام اجرای این تکنیک باید مواظب مغزتان هم باشید؛ چرا که ممکن است جای دندان های کسی که ازش تعریف کرده اید، رویش باقی بماند. ضمنا هنگام تعریف و تمجید از این و آن، به هیچ وجه لازم نیست دروغ بگویید. اگر کمی دقت کنید، مطمئنا در هر آدمی بالاخره یک چیزی پیدا می کنید که قابل تعریف باشد. البته تعریف هایتان هم نباید خیلی بی ربط باشد. مثلا وقتی کسی دارد درباره یک موضوع فلسفی با شما صحبت می کند، خیلی بی ربط است اگر بگویید: پیراهن تان چقدر قشنگ است! مثلا بهتر است خودتان را به موضوع مورد بحث، علاقه مند نشان بدهید و از جالب بودن آن موضوع صحبت کنید.

۶) نقش آفرینی کنید. نقش آفرینی، یک اسلحه مخفی است که حتی مطمئن ترین و بااعتمادبه نفس ترین آدم هایی هم که شما سراغ دارید، از آن بهره می گیرند. شما دل تان می خواهد وقتی به یک جمع وارد می شوید، چگونه رفتار کنید؟ مطمئن؟ با لبخند باز؟ صمیمانه؟ خوش برخورد؟ و…؟ خب، همه این ها را می توانید در خلوت خودتان و در مقابل آینه تمرین کنید. همه ما آدم ها کمی تا قسمتی بازیگریم. نقش آفرینی جلوی دوربین شاید کار آسانی نباشد (من واقعا نمی دانم سخت است یا آسان)؛ ولی نقش آفرینی در خلوت و در مقابل آینه را مطمئن ام که کار آسانی است. تمرین های مکرر این چنینی، ناخودآگاه تان را به همان سمتی می برد که بیشتر تمرینش را می کنید و کم کم شما همانی خواهید شد که دل تان می خواهد.

۷) هیچ وقت هیچ کس را تحقیر نکنید و خصوصا در حضور جمع از چنین کارهایی پرهیز کنید. همه ما آدم ها به آرامش و کمک دیگران احتیاج داریم؛ نه به دشمنی و آزار و اذیت شان. مطمئنا وقتی شما کسی را تحقیر یا مسخره کنید، او هم به دنبال بهانه ای خواهد گشت تا این لطف شما را جبران کند! انرژی منفی برای این و آن نفرستید تا انرژی منفی برای تان نفرستند. موقع انتقاد کردن از این و آن هم، یادتان باشد که نباید از هیچ کس در حضور جمع با تندی و خشونت انتقاد کنید. وقتی ارتباط تان با دور و بری ها دوستانه و صمیمانه باشد، آن ها هم برای رفع این جور مشکلات و از جمله برای رفع این حس خجالت درونی به شما کمک خواهند کرد.

۸) خیلی هم ایده آل گرا نباشید! قرار نیست با هر جوکی که شما تعریف می کنید، همه غش و ریسه بروند. قرار نیست با هر حرفی که می زنید، همه به به و چه چه کنند. برای هیچ کس دیگری هم قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد. مطمئن باشید که دیگران هم استانداردهایشان را این قدر دست بالا تعریف نمی کنند. وقتی در یک جمع حضور دارید، کسی از شما انتظار ندارد که فوق العاده باشید. برای جمع، این مهم است که شما با آن ها همراه باشید، فقط همین! این را هم یادتان باشد که خیلی از خانم ها و آقایان اصلا با آدم های پرحرف و شوخ و مجلس آرا میانه خوبی ندارند. و یک خبر خوب دیگر برای خجالتی های عزیز: سکوت و کم حرفی شما را معمولا به پای فروتنی، حجب و حیا و بزرگ منشی تان می گذارند و چه صفتی بهتر از این چند صفت؟ راستی یادتان باشد که، در ملاقات اول تان با هیچ کس زیاد حرف نزنید و اطلاعات شخصی تان را رو نکنید. چه لزومی دارد؟ این کار را متاسفانه بعضی ها برای پنهان کردن آن حس خجالت درونی شان انجام می دهند. غافل از این که دیگران، این کار را غالبا این طور تفسیر و تعبیر می کنند که فاعلان این فعل، آدم های کم ظرفیت و سرخورده یا آدم های گوشه گیر و تنهایی هستند.

۹) ارتباط چشمی در برقراری یک ارتباط موثر، خیلی مهم است. حتما به چشم طرف مقابل تان نگاه کنید. چه وقتی دارید صحبت می کنید، چه وقتی که دارند با شما صحبت می کنند. این ارتباط چشمی را ترجیحا با یک لبخند ملایم و حالت دوستانه همراه کنید. اگر به هر دلیلی از برقراری یک ارتباط چشمی مناسب ناتوانید، سعی کنید به پیشانی طرف مقابل تان نگاه کنید. از معجزه نفس های عمیق هم غافل نشوید؛ چون به هنگام حملات استرس واقعا سودمند است. عادت کنید که با نفس های عمیق، آرامش را به وجودتان برگردانید. این تمرین را می توانید خیلی راحت در حضور جمع، بارها و بارها انجام بدهید. مطمئن باشید که هیچ کس نمی فهمد این کار شما چه معنایی دارد. باور کنید که اصلا کسی حواس اش به شما نیست. راحت باشید.

۱۰) اگر خجالتی باشید، احتمالا تنهایی را به فعالیت های جمعی ترجیح می دهید. خب، می توانید، از این فرصت مغتنم استفاده کنید و چیزی یاد بگیرید. آدم هایی که تنهایی را دوست دارند، معمولا روحیه شان با هنرآموزی جور است. روی یک هنر متمرکز شوید و آن را خوب یاد بگیرید. موسیقی، نقاشی، خطاطی و هنرهای دیگر، اعتماد به نفس تان را به وضوح افزایش خواهد داد. تا می توانید کتاب بخوانید و اطلاعات کسب کنید. روزنامه، مجله، برنامه های آموزشی، اینترنت و… به زودی، روزی می آید که باید حرفی برای گفتن داشته باشید. خودتان را برای آن روز آماده کنید.

۱۱) شکست هایتان را تدبیر کنید. وقتی دارید برای کسب مهارت های ضد خجالت تلاش می کنید، یادتان باشد که مثل هر تلاش دیگری، ممکن است شکست هایی هم در سر راه تان باشد. ولی قرار نیست شما از میدان فرار کنید. تا رسیدن به پیروزی نباید دست از تلاش بردارید. فراموش نکنید که نوابغ هم بارها و بارها در مسیر تلاش هایشان شکست خورده اند؛ اما دست از کار نکشیده اند. این را هم یادتان باشد که شکست شما ممکن است ناشی از شرایط باشد، نه ناشی از اشتباه شما. مثلا ممکن است شما نتوانید در میان بحث دو نفر دیگر وارد شوید و آن ها را همراهی کنید تنها به این علت که بحث آن ها خصوصی بوده و یا ممکن است سر صحبت را با کسی باز کرده باشید که او در آن لحظه به گرفتاری ها و مشکلات دیگر زندگی اش فکر می کرده و اصلا دل و دماغ صحبت کردن نداشته است و… به هر حال، سعی کنید از هر شکست تان، مثل نابغه ها، درس تازه ای بگیرید و آن درس تازه را در تمرین های بعدی به کار ببندید.

۱۲) همیشه آماده و به روز باشید. مطلع و گوش به زنگ. کتاب بخوانید، روزنامه، مجله، اینترنت و… اخبار روز دنیا را پیگیری کنید. اخبار هنری، فرهنگی، علمی، سیاسی و… داشتن این اطلاعات به شما کمک می کند که همیشه حرف های شنیدنی در آستین داشته باشید. سوال های حاضر و آماده هم غنیمت اند. از این قبیل سوال ها همیشه همراه داشته باشید. طرح یک سوال صمیمانه و مودبانه معمولا نقطه شروع مناسبی برای ورود به بحث دیگران است و هر قدمی هم که برای چنین هم کلامی هایی بردارید، مطمئنا قدم بعدی آسان تر و آسان تر می شود. از سلیقه ها و علاقه های دوروبری هایتان هم باید باخبر باشید. این طوری راحت تر می توانید هم صحبت شان شوید. وقتی می خواهید سر صحبت را با یک جماعتی باز کنید یا وقتی که می خواهید در یک بحث گروهی شرکت کنید، باید این را ارزیابی کنید که آیا آن ها هم مایل اند حرف های شما را بشنوند و اصلا آیا شما خوب به حرف های آن ها گوش داده اید یا نه. بی محابا حرف شان را قطع نکنید. بهتر است مودبانه و آرام آرام به هر بحثی وارد شوید.

۱۳) خودتان را درست کنید. با دیگران (لااقل فعلا) کاری نداشته باشید. نمی توانید همه را مجبور کنید همان طوری که شما دل تان می خواهد رفتار کنند. نمی توانید همه را وادار کنید نسبت به حرف ها و رفتارهای شما همان طوری واکنش بدهند که شما دوست دارید. چرا که اولا همه آدم ها مثل هم نیستند و مثل هم فکر نمی کنند و ثانیا آن چه مهم است، تلاش و تمرین شماست و توجه به این نکته که آیا شما دارید کارتان را درست انجام می دهید یا نه. انتظار نداشته باشید وقتی که در یک مهمانی، کنجی نشسته اید و با هیچ کس حرف نمی زنید، دیگران بیایند و شما را از پوسته تنهایی بیاورند بیرون. خودتان هم باید کمک کنید. انجام دادن تمرین هایی که از آن ها حرف می زنیم، به عهده خودتان است، نه دیگران. ضمنا حواس تان به این نکته هم باشد که سطح توقع تان را از دیگران تصحیح کنید. در هر مهمانی، ممکن است که بغل دستی شما هم خودش خجالتی باشد، مثلا از آن خجالتی های پنهان که هفته پیش حرفش را زدیم. لابد یادتان هست که گفتیم نزدیک به ۵۰ درصد آدم ها، کم و بیش، با درجات مختلف، خجالتی اند. پنجاه درصد یعنی نصف آدم های هر جمع. کم نیست! شما هیچ وقت در اقلیت نیستید.

قرار نیست که یک شبه متحول شوید و ناگهان تبدیل بشوید به آدم بذله گو و پرحرفی که مجلس آرایی می کند و… این حتی با تلاش شما هم به سرعت به دست نمی آید. آدم ها ذات شان با همدیگر فرق دارد. اما معاشرتی شدن، یک مهارت است که با تمرین به دست می آید. به مهارت های ضدخجالت هم باید یکی یکی تسلط پیدا کنید. وقتی انرژی تان را در هر مقطع زمانی روی یک یا دو مهارت بخصوص می گذارید خیلی زودتر به نتیجه می رسید. مثلا پیش دستی در سلام گفتن را باید تمرین کرد. وقتی به آن تسلط پیدا کردید، شروع به صحبت با لبخند ر ا تمرین کنید. ارتباط چشمی، دویدن به دنبال کمک به دیگران، کمک به سایر خجالتی های جمع، تعریف های به جا و … هم همین طور. به دست آوردن یک مهارت ممکن است یک سال طول بکشد، در حالی که به دست آوردن یک مهارت دیگر، ممکن است فقط دو روز وقت تان را بگیرد. هر چه سخت تر به دست بیاورید، سخت تر از دست می دهید. این یادتان باشد!

منبع: همشهری جوان

ترس و اضطراب

ترس و اضطراب

اکثر نوجوانان و جوانان هنگامیکه با موقعیت های تهدیدآمیز رو به رو می گردند، دچار احساس ترس و اضطراب می شوند. بوجود آمدن ترس و اضطراب باعث بوجود آمدن یک سری واکنش های نابهنجار در فرد می شود که با فشار روانی توام است. برخی از این واکنش عبارتند از: تپش سریع قلب، لرزش بدن، عرق بیش از حد معمول بدن، تکرر ادرار، عدم کنترل ادرار و ... همگی از نشانه های ترس و اضطراب و از عوارض آنهاست. البته لازم به ذکر است که ترسها را می توان به دو دسته تقسیم کرد.

- ترسهای طبیعی و بهنجار- که احساس ترس در برابر یک خطر واقعی یک تجربه بهنجار پدید می آید مانند عبور از یک منطقه خطرناک در شب.

- ترسهای نابهنجار- که منظور ترسی است که از خطر واقعی نبوده و اکثر مردم در چنین موقعیتی نمی ترسند. مانند ترس از حیوانات، ترس از صحبت کردن در جمع، ترس از مکانهای بسته و ... که فرد مبتلا به آن از غیرمنطقی بودن آن آگاه است.

یکی از انواع این ترسهای نابهنجار که در دوره نوجوانی و جوانی بسیار دیده می شود «سرخی هراسی یا ترس از سرخ شدن صورت» است که یک تر س غیر معمول و غیرمنطقی از سرخ شدن صورت است.

یکی از انواع این ترسهای نابهنجار که در دوره نوجوانی و جوانی برخی اوقات دیده می شود «سرخی هراسی یا ترس از سرخ شدن صورت» است که یک تر س غیرمعمول و غیرمنطقی از سرخ شدن صورت است. هر چند این اختلال مانند سایر تظاهرات دیگر اضطرابی، خیلی شایع نیست اما به علت سوالاتی که در بخش مشاوره در مورد این مشکل بیان شده بود، لازم دیدیم که به طور مختصر ، به بررسی این اختلال بپردازیم.

در این نوع ترس بیمارگون، فرد نگران این مساله است که مرکز توجه دیگران قرار بگیرد. این دسته از افراد عموماً از مکانهای عمومی، صحبت کردن در جمع، مورد تشویق قرار گرفتن و یا شرایطی که تعداد زیادی از افراد جمع هستند، اجتناب میکنند و متاسفانه همین واکنش آنها باعث می شود که شدت این مشکل افزایش یابد. افرادی که از این بیماری رنج می برند، همواره سعی دارند سرخی صورت خود را بپوشانند، غافل از اینکه این اقدام باعث شدت گرفتن مشکلاتشان می شود.

ترس از سرخی چهره می تواند با علائم دیگری مانند تنگی نفس، گیجی، تعریق بیش از حد، لرز، تهوع، خشکی دهان، احساس مریضی، تپش قلب، ناتوانی در صحبت کردن یا فکر کردن، ترس از مردن، ترس از دست دادن کنترل، احساس غیرواقعی بودن و یا حمله اضطراب همراه باشد. اگر شما جز آن دسته نوجوانانی هستید که وقتی در موقعیتهای اجتماعی قرار می گیرید صورتتان سرخ شده و یا هر یک از این علایم را از خود نشان میدهید باید بدانید که این مشکل تنها شما نیست. بسیارند دختران و پسران نوجوان و جوانی که از این مشکل رنج می برند اما تنها در مورد آن صحبت نمی کنند- اما باز هم جای نگرانی وجود ندارد چرا که انواع ترسها، از جمله سرخی هراسی دارای درمانهای موثر و مفیدی است و در صورتیکه در اجرای شیوه های درمانی آن تلاش لازم را به خرج دهید، این مساله قابل درمان است.

درمان

برای درمان انواع هراسها از جمله سرخی هراسی توصیه می شود که:

خود را در معرض موقعیتهای هراس آور قرار دهید

رفتار درمانی شناختی (یکی از روشهای درمان در روان شناسی)، از روش مواجهه با محرک اضطراب آور، استفاده می کند. برای مثال اگر شما در هنگام مواجه شدن با یک جمعیت زیاد، دچار احساس اضطراب می شوید و چهره تان سرخ می شود، احتمالاً بعد از آن واقعه سعی خواهید کرد که وارد فضاهای پرجمعیت نشوید. اما این رویکرد درمانی تاکید می کند که این دسته از افراد با ترسها و هراسهای خود رو به رو شوند و از آن فرار نکنند. هرچند که به ظاهر این رویکرد درمانی، رنج آور است اما مراجعه منظم نزد روان درمانگر و همچنین یادگیری شیوه های «تن آرامی» در پشت سر گذاشتن این نوع اضطراب بسیار موثر است.

صحبت کردن در مورد ترسها، در کاهش اضطراب موثر است

گفتگو درمانی، یک روش درمان سنتی است که در آن افراد وادار می شوند در مورد ترسها، نگرانیها و اضطرابهای خود صحبت کنند. هرچند این روش درمانی، یک روش قطعی نیست اما در جلسات اولیه درمان، نقش تسکین دهنده دارد.

تاثیر داروها بر سرخی هراسی

هرچند که در زمینه بسیاری از ترسهای مرضی مانند ترس از ارتفاع، ترس از رانندگی، ترس از حیوانات و ... رفتاردرمانی می تواند موثر باشد اما در زمینه سرخی هراسی، گاه لازم می گردد که افراد با تجویز روان پزشک، تا بهبود کامل، بطور مقطعی دارو مصرف نمایند.

ترس از سرخی چهره می تواند با علائم دیگری مانند تنگی نفس، گیجی، تعریق بیش از حد، لرز، تهوع، خشکی دهان، احساس مریضی، تپش قلب، ناتوانی در صحبت کردن یا فکر کردن، ترس از مردن، ترس از دست دادن کنترل، احساس غیر واقعی بودن و یا حمله اضطراب همراه باشد

انرژی درمانی

مطالعات نشان داده که انرژی درمانی یک از موثرترین روشهای درمانی، در سرخی هراسی به شمار می رود. زیرا این نوع درمان، سریع، ایمن، موثر و بادوام است.

روش های درمانی دیگر، بهره گیری از تمرینات یوگا است. یوگا باعث تنظیم ضربان قلب و همچنین تسکین اعصاب افراد مضطرب می گردد و باعث کاهش تحریک پذیری سیستم عصبی این دسته از افراد می گردد. مهمترین نقش یوگا در درمان سرخی هراسی، توانایی کنترل یافتن فرد بر روی واکنشهای بدنی از جمله سرخی صورت است.

قصد متناقض

و آخرین روش درمانی پیشنهادی ما «قصد متناقص» و یا «تمرین منفی وابستگی» است. در این روش به افراد آموخته می شود که به جای مبارزه با سرخ شدن صورت، به طور ارادی خود را در موقعیتی قرار دهد که صورت، سرخ شود. مثلاً هر زمان و یا هر مکانی که احتمال میدهد، صورت وی سرخ می شود حتماً با این موقعیتها مواجه شود. این تمرین باید به طور مستمر و هر روزه انجام گردد تا به مرور زمان کنترل رفتار و احساسات به دست فرد مبتلا قرار بگیرد. این تمرین روشی برای توانایی یافتن در بخشها و واکنشهایی از بدن است که افراد گمان می کنند نمی توانند بر آن تسلط و کنترل پیدا کنند.

http://forum.p30world.com/archive/index.php/t-415771.html

اجتماع هراسی ، جمع هراسی ، سرخی هراسی یا فوبیا

اجتماع هراسی ، جمع هراسی ، سرخی هراسی یا فوبیا

اجتماع هراسی ، جمع هراسی ، سرخی هراسی یا فوبیا به یه نوع خجالت (کمرویی) یا ترس غیر عادی میگن که ادم رو به شدت ناتوان می کنه . این تاپیک رو برای این زدم که افرادی که به این مشکل دچارند با هم در این مورد صحبت کنند وافرادی که این مشکل رو داشتن وحل کردن یا خودشون در این زمینه متخصص هستند به دیگران راهنمایی کنند.

آشنایی با ترس مرضی و روشهای درمان آن

ترس مرضی نوعی اضطراب به صورت ترس مداوم غیرمنطقی یا بیش از حد معمول نسبت به یک شیئی ، موقعیت ، فعالیت ، شرایط یا حتی یک عملکرد بدنی (که هیچ یک از این ها اساساً خطرناک نبوده یا تناسب منطقی با اضطراب ندارند). اکثر افراد دچار فویبا ترس خود را نابجا نسبت به موقعیت می شناسند.

فویبا به انواع زیر تقسیم می شود:

اجتماع هراسی (ترس از قرارگرفتن در موقعیت های اجتماعی نظیر سخنرانی عمومی یا استفاده از حمام عمومی )

جمع هراسی (ترس از حضور در شلوغی یا ترس از مکان های عمومی )

ترس مرضی ساده (ترس از یک نوع محرک خاص نظیر حیوانات ، حشرات ، ارتفاع ، سفرهوایی ، مکان های بسته و غیره )

علایم شایع

علایم اضطرابی زیر هنگام مواجهه یا فکر کردن در مورد محرک ایجادکننده ترس مرضی رخ می دهند:

تپش قلب

تعریق

لرزش

گُرگرفتگی

تهوع

افکار منفی و تصورات مضطرب کننده

علل

علت واقعی این اختلال ناشناخته است . علت احتمالی آن عبارتست از یک واکنش یادگرفته شده (ساخته شده در ذهن ) مثلاً ناشی از تماس با فرد دیگری دارای ترس مشابه ، یا داشتن تجربه یک ترس اولیه که همراه با یک شیئی یا موقعیت خاص بوده است . سایر فرضیه های موجود در این زمینه ، ترس مرضی را دارای یک معنی سُمبلیک در نظر می گیرند.

عوامل افزایش دهنده خطر

سابقه خانوادگی اضطراب

اضطراب ناشی از جدایی در کودکی

وجود سایر اختلالات روانی

دارابودن شخصیبت کمال گرا

پیشگیری

اقدام خاصی برای پیشگیری از ترس مرضی وجود ندارد. روش هایی برای پیشگیری یا کنترل واکنش ها وجود دارد.

عواقب مورد انتظار

ترس ساده ـ در برخی موارد با بالارفتن سن خود به خود متوقف می شود؛ برخی موارد نیز چنانچه از محرک ترس (مثلاً مار افعی ) اجتناب شود اختلال قابل توجهی در زندگی پدید نمی آید؛ برخی موارد با قرار گرفتن فرد مبتلا در موقعیت های ترس آور (نظیر سفرهوایی ) کاهش می یابند؛ سایر موارد نیز با درمان قابل علاج اند.

اجتماعی هراسی ـ ممکن است با درمان برطرف شود؛ داروها در این مورد معمولاً سودمندند.

جمع هراسی ـ افراد مبتلا بدون درمان روزبه روز بیشتر خانه نشین می شوند؛ اغلب با اختلال هراس همراه است .

عوارض احتمالی

در اثر اجتناب از محرک های ترس مرضی زندگی روزمره دچار محدودیت می شود. به خصوص جمع هراسی فعالیت فرد را دچار محدودیت کرده و شدیداً ناتوان کننده است .

درمان

اصول کلی

- اقدامات تشخیصی شامل مشاهده علایم توسط خود بیمار است .

- بررسی سابقه طبی و اجتماعی و معاینه فیزیکی توسط یک پزشک ضروری است .

اگر شما احساس کردید که ترس شما تداوم دارد:

-افکار خود را از منفی بودن (مثلاً «سگ گاز خواهد گرفت ») به سمت افکار مثبت و واقع گرایانه (مثلاً «سگ با بند بسته شده است ») منحرف سازید.

- به یک اقدام کنترل کننده بپردازید ـ مثلاً شمارش معکوس از ۱۰۰۰، کتاب خواندن ، بلند حرف زدن ، تنفس عمیق و شمردن آنها

-افکار خود را به سمت افکار خوشایند منحرف سازید. از روش های آسوده سازی استفاده کنید.

داروها

داروها گاهی در درمان ترس مرضی مؤثرند.

فعالیت

محدودیتی وجود ندارد.

رژیم غذایی

رژیم خاصی نیاز نیست . از مصرف کافئین خودداری کنید.

در این شرایط به پزشک خود مراجعه نمایید

اگر شما یا یکی از اعضای خانواده تان دارای علایم ترس مرضی باشید که با مراقبت های خود کنترل نشده است .

بازگشت علایم ترس مرضی پس از درمان

با افزایش پیوسته بیماری‌های روانی، اختلالاتی چون افسردگی، اختلال دوقطبی و اضطراب برای همگان به صورت شناخته شده‌ای درآمده‌اند.

امّا بیماری روانی دیگری نیز وجود دارد که کمتر شناخته شده ولی مطالعات نشان می‌دهد که سومین اختلال روانی شایع در کلّ جهان است. این بیماری، اختلال اضطراب اجتماعی نام دارد.

اختلال اضطراب اجتماعی چیست؟

اختلال اضطراب اجتماعی، یا به قول بعضی‌ها هراس از اجتماع یا اجتماع هراسی، اضطراب از مورد ارزیابی منفی قرار گرفتن از سوی دیگران است.

ترس از قضاوت دیگران در فردی که به این اختلال دچار است به احساس بی‌کفایتی و نابسندگی، شرم و تحقیر در او منجر می‌شود. همچنین ممکن است باعث افسردگی و سوء مصرف مواد گردد.

نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی

اختلال اضطراب اجتماعی باعث احساس اضطراب در فرد به هنگام مواجهه با یک موقعیت اجتماعی می‌گردد. نشانگان فیزیولوژیک دقیقی به همراه این اختلال وجود دارد که عبارتند از:

خشکی حلق و دهان

لرزش

مشکل بلع

گرفتگی عضلانی

ترس وافر

گُر گرفتگی

ضربان تند قلب

عرق کردن

موقعیت‌هایی که باعث درماندگی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی می‌شود

موقعیت‌ها و شرایط مختلفی وجود دارد که باعث درماندگی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی می‌گردد. از جمله این موقعیت‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

مورد قضاوت دیگران قرار گرفتن

ملاقات با دیگران برای نخستین بار

مرکز توجه واقع شدن

زیر نظر قرار گرفتن به هنگام انجام کار

برخوردهای اجتماعی با افراد غریبه

چه کسی دچار اختلال اضطراب اجتماعی می‌شود؟

بسیاری از افراد به اختلال اضطراب اجتماعی دچار می‌شوند. امّا شیوع آن در زنان بیشتر ازمردان است. مطالعات اخیر نشان داده‌اند که اختلال اضطراب اجتماعی سومین اختلال روانی شایع در جهان است.

سوء مصرف مواد و اختلال اضطراب اجتماعی

افرادی که دچار اختلال اضطراب اجتماعی باشند احتمال زیاد دارد که به سوء مصرف الکل و موادمخدر به عنوان ابزاری برای مقابله با استرس، عزت‌نفس پایین و افسردگی ناشی از این اختلال روی بیاورند.

مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که 16 درصد از بیمارانی که دارای اختلال اضطراب اجتماعی بوده‌اند، مشکل سوء مصرف الکل داشته‌اند.

درمان اختلال اضطراب اجتماعی

اختلال اضطراب اجتماعی غالباً با حملات وحشتزدگی یا افسردگی اشتباه گرفته می‌شود. این امر می‌تواند درمان این اختلال را با مشکلات جدّی روبرو سازد. با وجود این، چنانچه این بیماری به درستی تشخیص داده شود، ترکیبی از درمان‌های رفتاری شناختی و دارودرمانی می‌تواند برای درمان مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی مفید باشد.

با وجود شیوع اختلال اضطراب اجتماعی، این اختلال غالباً اشتباه تشخیص داده می‌شود. در حالی که اختلال اضطراب اجتماعی، یک اختلال کاملاً واقعی بانشانگان مشخص و معین است. چنانچه نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی درمان نشده باقی بمانند می‌توانند فرد مبتلا به این اختلال را کاملاً زمین‌گیر کنند و غالباً به اجتناب فرد از تمام موقعیت‌های مستلزم تماس‌های اجتماعی می‌انجامد.

اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی دارای پیامدهای منفی در زندگی کاری، اجتماعی و مالی فرد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است. امّا کمک‌های درمانی مناسب دارای نتایج خوب و موثری برای این اختلال است. به افرادی که دارای نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی هستند توصیه می‌شود با یک روان‌درمانگر مشورت کنند.

جمع هراسی (فویبا) و درمان آن

شرح بیماری

ترس‌ مرضی،‌ نوعی‌ اضطراب‌ به‌ صورت‌ ترس‌ مداوم‌ غیرمنطقی‌ یا بیش‌ از حد معمول‌ نسبت‌ به‌ یک‌ شیئی‌، موقعیت‌، فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری ، شرایط‌ یا حتی‌ یک‌ عملکرد بدنی‌ (که‌ هیچ‌ یک‌ از این‌ها اساساً خطرناک‌ نبوده‌ یا تناسب‌ منطقی‌ با اضطراب‌ ندارند). اکثر افراد دچار فویبا ترس‌ خود را نابجا نسبت‌ به‌ موقعیت‌ می‌شناسند. فویبا به‌ انواع‌ زیر تقسیم‌ می‌شود: اجتماع‌ هراسی‌ (ترس‌ از قرارگرفتن‌ در موقعیت‌های‌ اجتماعی‌ نظیر سخنرانی‌ عمومی‌ یا استفاده‌ از حمام‌ عمومی‌) جمع‌ هراسی‌ (ترس‌ از حضور در شلوغی‌ یا ترس‌ از مکان‌های‌ عمومی‌) ترس‌ مرضی‌ ساده‌ (ترس‌ از یک‌ نوع‌ محرک‌ خاص‌ نظیر حیوانات‌، حشرات‌، ارتفاع‌، سفرهوایی‌، مکان‌های‌ بسته‌ و غیره‌)

علایم‌ شایع

علایم‌ اضطرابی‌ زیر هنگام‌ مواجهه‌ یا فکر کردن‌ در مورد محرک‌ ایجادکننده‌ ترس‌ مرضی‌ رخ‌ می‌دهند: تپش‌ قلب‌ تعریق‌ لرزش‌ گُرگرفتگی‌ تهوع‌ افکار منفی‌ و تصورات‌ مضطرب‌کننده‌

علل‌

علت‌ واقعی‌ این‌ اختلال‌ ناشناخته‌ است‌. علت‌ احتمالی‌ آن‌ عبارتست‌ از یک‌ واکنش‌ یادگرفته‌ شده‌ (ساخته‌ شده‌ در ذهن‌) مثلاً ناشی‌ از تماس‌ با فرد دیگری‌ دارای‌ ترس‌ مشابه‌، یا داشتن‌ تجربه‌ یک‌ ترس‌ اولیه‌ که‌ همراه‌ با یک‌ شیئی‌ یا موقعیت‌ خاص‌ بوده‌ است‌. سایر فرضیه‌های‌ موجود در این‌ زمینه‌، ترس‌ مرضی‌ را دارای‌ یک‌ معنی‌ سمبلیک‌ در نظر می‌گیرند.

عوامل تشدید کننده بیماری

- سابقه‌ خانوادگی‌ اضطراب‌ - اضطراب‌ ناشی‌ از جدایی‌ در کودکی‌ - وجود سایر اختلالات‌ روانی‌ - دارابودن‌ شخصیبت‌ کمال‌گرا

پیشگیری

اقدام‌ خاصی‌ برای‌ پیشگیری‌ از ترس‌ مرضی‌ وجود ندارد. روش‌هایی‌ برای‌ پیشگیری‌ یا کنترل‌ واکنش‌ها وجود دارد.

عواقب‌ مورد انتظار

ترس‌ ساده‌ ـ در برخی‌ موارد با بالارفتن‌ سن‌ خود به‌ خود متوقف‌ می‌شود؛ برخی‌ موارد نیز چنانچه‌ از محرک‌ ترس‌ (مثلاً مار افعی‌) اجتناب‌ شود اختلال‌ قابل‌ توجهی‌ در زندگی‌ پدید نمی‌آید؛ برخی‌ موارد با قرار گرفتن‌ فرد مبتلا در موقعیت‌های‌ ترس‌آور (نظیر سفرهوایی‌) کاهش‌ می‌یابند؛ سایر موارد نیز با درمان‌ قابل‌ علاج‌اند. اجتماعی‌ هراسی‌ ـ ممکن‌ است‌ با درمان‌ برطرف‌ شود؛ داروها در این‌ مورد معمولاً سودمندند. جمع‌ هراسی‌ ـ افراد مبتلا بدون‌ درمان‌ روزبه‌روز بیشتر خانه‌نشین‌ می‌شوند؛ اغلب‌ با اختلال‌ هراس‌ همراه‌ است‌.

عوارض‌ احتمالی

در اثر اجتناب‌ از محرک‌های‌ ترس‌ مرضی‌ زندگی‌ روزمره‌ دچار محدودیت‌ می‌شود. به‌ خصوص‌ جمع‌ هراسی‌ فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری فرد را دچار محدودیت‌ کرده‌ و شدیداً ناتوان‌کننده‌ است‌.

درمان

اصول‌ کلی‌

- اقدامات‌ تشخیصی‌ شامل‌ مشاهده‌ علایم‌ توسط‌ خود بیمار است‌. اگر شما احساس‌ کردید که‌ ترس‌ شما تداوم‌ دارد: -افکار خود را از منفی‌ بودن‌ (مثلاً «سگ‌ گاز خواهد گرفت‌») به‌ سمت‌ افکار مثبت‌ و واقع‌گرایانه‌ (مثلاً «سگ‌ با بند بسته‌شده‌است‌») منحرف‌ سازید. - به‌ یک‌ اقدام‌ کنترل‌کننده‌ بپردازید ـ مثلاً شمارش‌ معکوس‌ از 1000، کتاب‌ خواندن‌، بلند حرف‌ زدن‌، تنفس‌ عمیق‌ و شمردن‌ آنها -افکار خود را به‌ سمت‌ افکار خوشایند منحرف‌ سازید. از روش‌های‌ آسوده‌سازی‌ استفاده‌ کنید.

داروها

داروها گاهی‌ در درمان‌ ترس‌ مرضی‌ مؤثرند

فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری

محدودیتی‌ وجود ندارد.

درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟

_ اگر شما یا یکی‌ از اعضای‌ خانواده‌تان دارای‌ علایم‌ ترس‌ مرضی‌ باشید که‌ با مراقبت‌های‌ خود کنترل‌ نشده‌ است‌. _ بازگشت‌ علایم‌ ترس‌ مرضی‌ پس‌ از درمان‌

حال که با مفهوم ترس آشنا شدید خوب است راههای غلبه بر ترس را بدانید .

غلبه بر ترس

ترس واقعیتی است که در زندگی ما حضور خارجی دارد که با پیامد های خود می خواهد ما را متقاعد می‌سازد که هرگز نمی‌توانیم به آرزوهایمان دست یابیم و از اینرو ما را دائماً در حالت سکوت نگه می‌دارد. ترس ما را از بیان عشق و محبت به عزیزانمان محروم می‌کند.

ترس قلمرو زندگی ما را چنان محدود می‌کند تا ما در دایرۀ کوچک زندگی خود محبوس شویم. اما واقعا چگونه می توان با این موضوع روبرو شد و بر آن غالب آمد

باید اذعان داشت که ترس لزوماً در شرایطی خاص واکنش بدی نیست. ترس می‌تواند به‌عنوان عنصری برای حفاظت ما باشد. اما تفاوت بارزی بین ترسی که مانع سقوط ما از ارتفاعی بلند می‌شود با ترسی که ما را از حق زندگی کردن محروم می‌دارد وجود دارد. دکتر هنری کلاد، مشاور و نویسنده در مقالۀ خود «غلبه بر ترس» نکاتی را جهت مبارزه با ترس کنترل کننده بر زندگی ابراز می‌دارد که در ذیل به آنها می‌پردازیم.

1- ارتباط با دیگران

همۀ انواع ترس، چه بزرگ و چه کوچک، در تنهایی شخص نیرویی مضاعف می‌یابند. دوستی را پیدا کنید تا ترس‌هایتان را با او در میان بگذارید. غالباً از ابراز ترس‌هایمان می‌ترسیم. زیرا فکر می‌کنیم نظر دیگران دربارۀ ما عوض می‌شود. پس بهتر است با شخصی قابل اعتماد، ترجیحاً یک مشاور درد دل کنید. آنان به شما کمک می‌کنند تا ترس‌هایتان را در نور جدیدی ببینید و شما را تشویق می‌کنند تا از مواجه شدن با آنها نترسید.

2- برنامه داشتن برای زندگی روزانه

زندگی روزانۀ خود را برنامه‌ریزی کنید. ساعات مشخصی را برای فعالیت‌های مختلف در نظر بگیرید. برنامه مشخص خود عامل ایجاد امنیت است زیرا که می‌دانیم در صدد انجام چه کاری هستیم. بسیاری از اوقات عناصر غیرقابل پیش‌بینی که غالباً در نتیجۀ نداشتن برنامۀ خاص به‌وجود می‌آیند، عامل ایجاد ترس هستند. اگر بتوانید آنچه را که قابل کنترل است را انجام دهید (برنامه‌ریزی)، آنگاه توان رویارویی شما با عناصر غیرقابل کنترل بیشتر می‌شود.

3- مواجه شدن با ترس

آخرین اقدام رویارویی با ترس‌هاست. اگر ترسی که با آن روبروییم در فکر ما ریشه دارد تا در خارج از آن، به عبارت دیگر، اگر خطری واقعی در بیرون ما را تهدید نمی‌کند و ما صرفاً از خطری تخیلی در ذهنمان می‌ترسیم، بهترین پادزهر انجام دادن آن است. فراموش نکنید که باید قدم به قدم و مرحله به مرحله با ترس‌ها روبرو شد. نباید به یکباره بخواهید ترس از سخن گفتن در جمع را با سخنرانی در تالاری بزرگ رفع کنید. اول از گروه‌های کوچک و اشخاصی که با آنها آشنایید شروع کنید. مواجه شدن با ترس‌ها یک فرایند و رونداست.

اضطراب چیست؟

همة انسانها اضطراب را در زندگى خود تجربه می‌کنند و طبیعى است که مردم هنگام مواجهه با موقعیتهاى تهدیدکننده و تنش‌زا مضطرب می‌شوند، اما احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امرى غیرعادی است .

اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگى و برانگیختگى فیزیولوژیکى است. به‌طور کلى اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسى است که با یک یا چند حس جسمى مانند احساس خالى شدن سر دل، تنگى قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد و غیره همراه است.

بررسیها نشان می‌دهد که اضطراب در مردها، طبقات اقتصادى مرفه و جوانان کمتر است و در زنان، افراد کم‌درآمد و سالمندان بیشتر شایع می‌باشد.

علائم و نشانه های اضطراب

-عصبى بودن، آرام و قرار نداشتن- تنش- احساس خستگى- سرگیجه- تکرر ادرار- طپش قلب- بی‌حالى- تنگى نفس- تعریق- لرزش- نگرانى و دلهره- بی‌خوابى- اشکال در تمرکز حواس- گوش به زنگ بودن

انواع اضطراب

اضطراب انواع مختلف و متنوعى دارد که هر فردى ممکن است به یک یا چند نوع از این اختلالات مبتلا باشد:

۱- اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر (Generalized Anxiety Disorder) ترکیبى از علائم زیر در این اختلال وجود دارد:

طپش قلب، تنگى نفس، اسهال، بی‌اشتهایى، سستى، سرگیجه، تعریق، بی‌خوابى، تکرر ادرار، لرزش، فقدان آرامش، مرطوب بودن کف دست، احساس گرفتگى گلو، نگرانى نسبت به آینده، گوش به زنگ بودن نسبت به محیط. در اضطراب فراگیر خطر واقعى وجود ندارد.

۲ـ اختلال هراس (Panic Disorder)این افراد دچار حملات اضطرابى پیش‌بینى نشده‌اى می‌شوند که ممکن است ظرف چند ثانیه تا چند ساعت و حتى چند روز نوسان کند. مبتلایان به این اختلال می‌ترسند مبادا بمیرند، دیوانه شوند یا بی‌اختیار دست به کارهایى بزنند و یا علائم روانى ـ حسى غیرمعمول نشان دهند. سایر علائم اختلال اضطراب فراگیر نیز در این اختلال مشاهده می‌گردد.

۳ـ ترسهاى اختصاصى یا ساده (Simple Phobia)

شایعترین نوع ترس است. در خانمها بیشتر وجود دارد. یک نوع ترس غیرمنطقى است که طى آن فرد از مواجهه با اشیاء، فعالیتها و موقعیتهاى خاص همچون ترس از حیوانات، طوفان، بلندى، جراحت، خون و مرگ اجتناب می‌کند. در این موارد خود فرد متوجه افراطى و غیرمنطقى بودن ترس خویش است.

۴ـ ترس از مکانهاى باز (Agorophobia)

افراد مبتلا به این اختلال از وارد شدن به موقعیتهاى ناآشنا هراس دارند. مثلاً از رفتن به فضاى باز، مسافرت و حضور در ازدحام امتناع می‌کنند. این افراد از ترک کردن محیط منزل دچار ترس شدید هستند. این اختلال در نوجوانى شروع می‌شود و معمولاً این افراد تجربة اضطراب جدایى را در دوران کودکى داشته‌اند.

۵ـ ترسهاى اجتماعى (Social Phobia)

این نوع ترس از اواخر دوران کودکى یا اوائل نوجوانى شروع می‌شود. این افراد در مواجهه با دیگران احساس شرمسارى می‌کنند، نگران هستند که دستها و صدایشان نلرزد و سرخ نشود. معمولاً از صحبت کردن و غذا خوردن در حضور جمع، ابراز وجود کردن، انتقاد کردن، اظهارنظر کردن و اشتباه کردن می‌ترسند.

۶ـ اختلال وسواس (Obsessive-compulsive Disorder)

عبارت است از وسواس شدن افکار یا اعمال غیر ارادى، تکرارى و غیرمنطقى که فرد برخلاف میل خود آن را تکرار می‌کند. این بیمارى می‌تواند به‌صورت وسواس فکرى، وسواس عملى و یا وسواس فکرى و عملى توأم با هم باشد.در وسواس فکرى، فرد نمی‌تواند فکرى را از ذهنش خارج کند (مثل افکار پرخاشگرى یا جنسی)، یعنى یک فکر، عقیده، احساس مزاحم و تکرار شونده وجود دارد.در وسواس عملى فرد براى اجراى تکرارى عملى خاص یا سلسله اعمالى خاص احساس اجبار می‌کند مثل شستن مکرر دستها. فکر وسواسى موجب افزایش اضطراب شخص می‌گردد درحالی‌که عمل وسواسى اضطراب شخص را کاهش می‌دهد.

۷ـ اختلال استرس پس از سانحه (PTSD: Post Troumatic Stress Disorder)این اختلال قبلاً «سندرم موج انفجار» نامیده می‌شد. معمولاً با یک استرس شدید هیجانى که شدت آن می‌تواند براى هرکس آسیب‌رسان باشد همراه است از قبیل جنگ، بلا یا سوانح طبیعى مثل زلزله، مورد حمله یا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفات شدید.

منبع:ترانه اميد

روانشناسی خجالت

 خلاصه کتاب روانشناسی خجالت 
   

فصل اول

دور و تسلسل

آیا شما در كنار دیگران احساس آرامش نمی‌كنید؟ اگر پاسخ آری است؛ پس باید گفت این «دیگران» هستند كه شما را می‌ترسانند. آیا ترس و هراس شما از دیگران طبیعی است؟ آیا این طبیعی است كه یك نگاه، یك لبخند یا یك حركت دیگران اغلب از سوی شما به بدترین شكل تعبیر و تفسیر شود؟ پاسخ من اینست كه: تا حدودی عادی است.

 علائم خجالت

- تنگی نفس یا منقبض شدن عضلات

- لرزش لب‌ها و دست‌ها و پاها

- خشك شدن بزاق در دهان

- عرق كردن زیاد از حد

 

 اثرات خجالت

خجالت می‌تواند زندگی را متزلزل سازد و از رشد زندگی افراد جلوگیری می‌كند.

- خجالت مانع از تجلی‌افكار عالی‌است، و تلاش افرادی را كه می‌توانند تا بالاترین مراتب اجتماعی صعود كنند بی‌اثر می‌سازد.

- خجالت از پیشرفت افراد باهوش كه شایستگی مدیریت و رهبری را دارند جلوگیری می‌كند

- كم‌رویی باعث می‌شود عقاید مطرح نشود.

 كم‌رویی بسیاری از افراد را غمگین می‌كند. این‌گونه افراد گرچه در تمام زندگی رویای معاش و دوست بودن با دیگران را می‌بینند، ولی با جدا كردن خود از جمع،‌ رویای آنها شكل واقعی به خود نمی‌گیرد.

 

اثرات جسمی

ترس مهمترین  عامل در خجالت است.  گاهی ترس خیلی شدید نیست و فقط یك نوع دلواپس‍ ایجاد می‌كند. زمانی ترس آشكارتر شده و باعث انقباض در نای یا اطراف قلب می‌شود.

 

 اشكال در سخن گفتن

 

افراد كم‌رو به طور معمول از ناراحتی تنفسی رنج می‌برند. این ناراحتی با انقباض قفسه سینه ایجاد می‌شود، در نتیجه كلمات بصورت ضعیف و بیمارگونه به‌گوش می‌رسد.

 انقباض‌های عضلانی

افراد خجالتی از انقباض عضلات رنج می‌برند و این مانع از تحرك كافی در آنهاست. افزون بر این شخص خجالتی چون می‌داند یا اعتقاد دارد كه به او نگاه می‌كنند، پاهایش سفت و سخت شده و آنها را به‌زحمت روی زمین می‌كشد، همچنین انگشتان او می‌لرزد.

 خستگی

یك شخص كم‌رو پس از هر بار احساس «ترس از حضور در جمع» دچار خستگی زیادی می شود كه ناشی از حالت كلی انقباض عضلانی است.

 كسل شدن

حقیقت اینست كه شخص كم‌رو غیر از چیزی كه او را می‌ترساند‌، از همه چیز غافل است. میزان دقت و هوشیاریش كم می شود. و قدرت ادراك حسی او نیز همپای آن كاهش می‌یابد. به همین دلیل یك ناطق كم‌رو آنچه را كه درباره یك موضوع عنوان كرده است فراموش می‌كند.

 اختلال‌های عروقی

انقباض و انبساط رگ‌های بدن باعث سرخی یا پریدگی رنگ چهره افراد كم‌روست و این خود یكی از دلایل ناراحتی آنهاست.

 اختلال در غده‌های ترشح‌كننده بدن

با توقف ترشح بزاق؛ دهان و لب‌های آدم خجالتی خشك می‌شوند و دست‌ها و زیر بغل او فوق‌العاده عرق می‌كند.

 اثرات روانی

 احساس ترس و نگرانی

بطور كلی یك شخص خجالتی فردی لایق و ارزنده است؛ و با ناامیدی احتیاج دارد كه دیگران قدر و ارزش او را بدانند. آدم خجالتی از شكست در اجتماع می‌ترسد. او همیشه از اینكه دیگران او را حقیر بشمارند در هراس است.

شخص كم‌رو حتی زمانی كه مقاومت می‌كند و از فرار كردن دوری می‌جوید؛ اضطراب و دلهره وحشتناكی او را فرامی‌گیرد و بر او غلبه می‌كند.

 معمای ذهنی

اگر از یك شخص خجالتی حتی اگر باهوش هم باشد سوال شود ، خاموش می‌ماند و چنان به‌نظر برسد كه مات و مبهوت شده است. در شرایطی دیگر با صدای بلند می‌خندد اما جرأت گفتن حتی كلمه‌ای ندارد. پس از این حالت شخص كم‌رو مغزش از كار می‌افتد.

 بیشتر افراد خجالتی را می‌توان در سه حالت زیر مشاهده كرد

- حساس: خیلی راحت آشفته می شود. شخصیت خیلی عاطفی دارد. بالاتر از همه، شخص حساس غیرفعال است.

- عصبانی: خیلی بی‌ثبات، بی‌اختیار، غیرقابل تغییر و عاطفی است. چنین فردی غیرفعال است.

شجاع و متهور: چنین شخصی تندخو، جاه‌طلب، خشن و غیرقابل انعطاف. برخلاف دو گروه پیشین فعال است.

افراد حساس، عصبانی و خجالتی را خطر «واخوردگی یا كنار گذاشته شدن»؛ و دوری گزیدن دیگران از آنها تهدید می كند. زیرا این باور را دارند كه در سلك شكست‌خوردگان اجتماع خواهند بود! به همین خاطر است كه شخص خجالتی از حضور در جمع دوری می‌گزیند. در حقیقت آنها خودشان پیشتر از آنكه دیگران آنها را كنار بگذارند، گوشه‌گیری كرده‌اند. اشتباه افراد خجالتی درست در همین نقطه است. چرا كه با ترس از شكست پیش از آنكه حركتی را شروع كنند شكست می‌خورند.

 بررسی صفات دیگر افراد خجالتی

شخص خجالتی به‌خاطر داشتن احساس عاطفی تا حد زیادی تحت‌تاثیر حوادث است . او غیرفعال است، از این‌رو بجای تلاش برای عمل یا عكس‌العمل داشتن، هیجان‌های خود را مخفی می‌دارد. بنابراین یك شخص كم‌رو وقتی وارد عمل می شود اغلب درمی‌یابد كه مشكل او حل شده است.

 خجالتی‌ها به جامعه باز می‌گردند

اشخاص خجالتی از جامعه می‌ترسند، با این حال به جامعه باز می‌گردند چون:

- نیاز زیادی به محبت دیگران دارند.

- هم‌چنین نیاز دارند به دیگران محبت كنند.

شخص كم‌رو اغلب فعال نیست به این علت خیلی ناراحت است و ناشیانه عمل می‌كند. هنگام سخن گفتن تمام نشانه‌های تمایل به گریختن را از خود نمایان می سازند. شخص باید تسلط بر كلام و بیان آنها را بیاموزد و در حركات خود دقت كند.

بنابراین تكرار می‌كنم اجازه ندهید كه عواطف بر شما غلبه كنند.

 شخص خجالتی آسیب‌پذیر است

فرد خجالتی بخاطر آسیب‌پذیر بودن هنگام حمله بی‌دفاع است و قادر به عكس‌العمل سریع نیست. بخاطر غیرفعال بودن، فاقد هر نوع وسیله دفاعی است.

همیشه احساس می‌كند مورد تهدید است حتی زمانی كه كسی قصد سوئی نسبت به او دارد.

شخص خجالتی‌از اینكه مركز توجه و علاقه باشد رنج می‌برد. از سویی دیگر از بی‌تفاوتی متنفر است. در مجموع شخص خجالتی از سر و كار داشتن با دیگران خشنود نیست اما انتظار دارد كه دیگران در برخورد با او ادب و نزاكت را رعایت كنند.

شخص خجالتی همیشه در جمع مراقب است كه دیگران چه می‌گویند. او ساده‌ترین تغییرات را در صدا، خنده و نگاه افراد به‌خاطر می‌سپارد. این فرد تصور می‌كند با پنهان شدن در لاك دفاعی‌خود می تواند خود را حمایت كند، در حالیكه به این ترتیب فقط غذای فكری او تامین خواهد شد و بجای حمایت صدمه خواهد دید.

 فصل دوم: علائم و مظاهر خجالت

 ترس از حضور در جمع

ترس از حضور در جمع را می‌توان به عنوان حمله شدید خجالت تلقی كرد. حمله ترس از حضور در جمع را می‌توان از راه‌های زیر برطرف كرد:

- با شروع كاری این حمله نابود می‌شود یا شخص گرفتار حمله ناگهانی، كاری را كه شروع كرده است متوقف سازد.

-ترس از حضور در جمع عموما دو نوع حالت روانی نیز در افراد ایجاد می‌كند:

- شخص خجالتی آنچه را كه به هنگام ترس از حضور در جمع رخ داده است، اصلا به‌یاد نمی‌آورد

- هنگام ترس، او ناخودآگاه و خودكار عمل می‌كند

 خجالت جنسی

این نوع خجالت در جوانان رایج و عادی است. دوره بلوغ و نوجوانی باعث تحریك استعدادهای عاطفی است. كم‌رویی  در دوره بلوغ بیشتر از دخترها در پسرها رایج است. ملاحظه می شود كه مقررات بی‌موردی بین پسران و دختران وجود دارد:

- پسرها ناشیگری و بی‌تجربگی خود را بصورت رفتارهای مخالف با زنان بروز می‌دهند.

- دخترها نیز خجالت خود را با رفتاری حاكی از تمسخر و ناز كردن پنهان می‌كنند.

اگر حالت دوران جوانی و بلوغ طولانی شود چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ در تمام مراحل زندگی فرد تاثیر خواهد گذاشت.

 

خجالت موقتی

اگر شما خجالتی هستید، به‌این دلیل نیست كه با محیط سازگاری‌ندارید. بلكه بطور یقین برای خود مانعی ایجاد كرده‌اید. برای در امان بودن از شر خجالت باید خیلی سریع خود را با تمام شرایط هماهنگ سازید. از بین رفتن خجالت موقت بستگی به عادت كردن شخصی با محیط دارد.

 

آیا خجالت یك بیماری است؟

بی‌تردید بله. خجالت به هر میزان كه باشد در اكثر موارد بیماری است. این حاالت، همچنین علامتی است برای بیماری روانی. فراموش نكنید كه خجالت واقعی اگر به‌خاطر بیم از ناتوانی و سستی روانی باشد عذاب دائمی را به‌دنبال خواهد داشت. افرادی كه بطور حقیقی خجالتی هستند مدام در حالت ترس زندگی می كنند. این ترسی مبهم است كه نمی‌توان از آن رهایی یافت. از همین نوع ترس می‌توان از دلواپسی و نگرانی‌ نام برد.

 كم‌رویی و شرم

كم‌رویر و شرم دو عارضه مهم هستند كه شخص خجالتی را آزار می دهند. گاهی شرم ا سرخ شدن صورت ظاهر می شود و همیشه با سردگمی همراه است. اشخاص خجالتی اغلب درباره خود قضاوت می‌كنند. اهمیت زیادی برای دیگران قائل می شوند، دیگرانی كه عملا شایستگی آنرا ندارند.

شخص كم‌رو به‌این دلیل احساس شرمساری دارد كه خود را از دید دیگران بی‌ارزش می داند.

 روی دیگر سكه خجالت

دسته بزرگی از افراد هستند كه به‌نظر می‌رسند خجالت روی صورت آنها نقاب كشیده شده است. كسانی كه لاف می‌زنند، غوغا بپا می‌كنند تا به‌این ترتیب كم‌رویی خود را پنهان كنند.

 

معنای جبران چیست؟

وقتی انسانی مجبور شد حقارت را احساس كند. تلاش می‌كند بر خود مسلط شود. او انسانی است كه خواری دیده و سعی می‌كند كه دیگران را پست و خوار سازد. اما با عجله نباید داوری‌كرد، باید دریابیم كه تغییر در این موازنه مفید یا اینكه زیان‌آور بوده است.

 

جبران بیولوژیكی

این تلافی یكی از وسایلی است كه بوسیله طبیعت برای درمان یك نقص سیستم به‌كار می‌آید؛ همچنین می‌تواند تعادل عادی را برقرار سازد. اگر مردی یك پایش كوتاه است، به‌شكلی كه باید به سوی دیگر بدنش متمایل شود ستون فقراتش با خم شدن می‌تواند آنرا جبران كند.

 

تعریف جبران با واژه‌های روان‌شناسی

شخصی كه احساس حقارت می‌كند به هر دلیل به دو شكل واكنش نشان می‌دهد:

1- از هر چیزی كه او را بترساند، دوری خواهد گزید. این حالتی است كه آن را «كمبود جبران» می‌گویند.

2- او می‌تواند عكس‌العمل مثبتی داشته باشد ولی در عمل زیاده‌روی می كند. همان حالتی كه فوق جبران نامیده می‌شود، البته این یك جریان دفاعی است.

 

در زندگی اجتماعی

شخص خجالتی از دیگران می‌ترسد و می‌تواند دیگران را بترساند. اعتماد‌به‌نفس او یك نقاب است یك نقاب مقوایی نه آهنی! باطن او همچون ظاهرش استوار نیست. و به عبارت دیگر از درون حمایت نمی‌شود. شخص خجالتی و مغرور همواره نگران كنار رفتن نقاب از مقابل چهره خویش است. این ترس باعث تشدید دلهره است.

 

عاطفی كیست؟

همه هستند. در سرشت همه ما عاطفه وجود دارد و شدت و ضعف آن بطور قابل ملاحظه‌ای به خصلت‌ها و شرایط محیط بستگی دارد.

 

عاطفه چیست؟

عاطفه اصلی‌ترین خصوصیت بشر است. این ویژگی انسان را به پذیرش پسندیده‌ها و گریز از ناپسندیده‌ها وامی‌دارد.

 

حد قابل قبولی كه همه باید به آن دست یابند

كمال مطلوب اینست كه بدون كم‌رویی یا تهاجم بتوانیم بر عواطف خود غلبه كنیم.

مغز

منبع اصلی عاطفه، در مهمترین مركز عصبی بدن انسان یعنی‌مغز قرار دارد. مغز بعنوان مهمترین عضو بدن دو قسمت اصلی دارد: قسمت تحتانی و قسمت فوقانی

قسمت تحتانی: این قسمت ویژه عواطف، غرایز، عادات، خاطرات از یاد رفته و حالات انسان است.

قسمت فوقانی: این قسمت، لایه رویی و تیره مغز است كه آن را قشر مخچه می‌نامند. خودآگاهی و اراده بستگی به كاركرد منظم مخچه دارد.

این قسمت‌ها از طریق كانال‌های عصبی در ارتباط دائم هستند. ار قشر مخچه‌ای ضعیف شود، قسمت تحتانی‌غلبه می‌كند و نتیجه آن: تشدید عاطفه، عصبانیت، هیجان و غیره می‌باشد. اثرات این عواطف بدون خواست شما آشكار می‌شوند. چرا كه دستگاه كنترل طبیعی شما (مخچه) ضعیف شده است. مغز شما نیز مانند دیگر اعضا بدن از مراقبت كافی ‌باید برخوردار باشد.

 آیا شما شدیدا عاطفی هستید؟

 عاطفه عادی‌است. اما چه وقت؟ هنگامیكه شدت و دوام آن، با شرایطی كه آن را ایجاد كرده است متناسب باشد.

 عاطفه زیادی

وقتی شخص عاطفی، احساسات عاطفی در درونش به غلیان می‌آیند؛ و روی ارگانیسم بدن او اثر می‌گذارند. با اختلال در كار مغز قشر مخچه نیز از وظیفه باز می‌ماند. پس از آن تشنج‌هایی كه از ناحیه تحتانی مغز نشأت می‌گیرند، شروع می‌شوند. عوارض این حالت ترس از حضور در جمع افراد و هراس است و فرد خجالتی‌برای‌ رها شدن از چنگال ترس می‌گریزد. اما... ترسی كه وجودش را احاطه كرده بود، در ضمیر ناخودآگاه او جایگزین می‌شود. اگر این شخص بار دیگر به محل یاد شده باز گردد، این بار به خاطر وجود سابقه ذهنی بد، حالت بحرانی شدیدتر خواهد شد.

افراد فوق عاطفی دو صفت ویژه و مهم دارند كه عبارتند از:

حالت شك و تردید دائمی و نداشتن قاطعیت در تصمیم‌گیری

 ترس

بین ترس عادی و ترس ناشی از بیماری‌روانی تفاوت قائل شد. پس باید گفت ترس دو سطح دارد؛ یكی اضطراب و نگرانی و دیگری ترس به مفهوم واقعی‌كلمه.

 اضطراب

اضطراب یك حالت روانی است. شخصی كه دستخوش اضطراب است احساس می كند كه همیشه خطری‌او را تهدید می‌كند. او غیر از بلای بزرگی كه احساس می‌كند او را تهدید می‌كند به چیز دیگری نمی‌اندیشد. بنابراین روز به روز افكارش پریشان‌تر می‌شود.

هنگامیكه اضطراب نفوذ كرد و جاگیر شد. در جسم انسان پدیده‌هایی ظاهر می‌شوند كه نشانه‌های ترس هستند:

- تنگی نفس

- نوسان شدید در ضربان قلب

- انقباض عضلات

همینطور شخصی كه دچار اضطراب یا ترس می‌شود، نمی‌تواند خود را با اجتماع پیرامونش هماهنگ سازد.

 فصل سوم: علت‌ها و معلول‌ها

 در بحث كلی، حالت ناراحتی و بیمار بودن در جمع را، خجالت می‌نامیم.  هم‌چنین عوامل دیگری نیز وجود دارند كه عبارتند از عاطفه،‌ترس و ناسازگاری.

می‌خواهیم بدانیم اصولا چرا احساس هراس، گناه، رانده شدن از اجتماع وجود دارد. در حالیكه شخص می‌خواهد به اجتماع خود وابسته باشد

 احساس حقارت

رایج‌ترین نوع احساس است. احساس حقارت،‌به شخص خجالتی این باور را القا می‌كند كه نسبت به دیگران حقیرتر است.

آیا احساس حقارت چیزی غیرعادی است؟ احساس حقارت در كودك طبیعی و عادی‌است. احساس حقارت در مقابل دفاع شخصیت، ناپدید می‌شود. پس هر امری كه شخصیت جوان را تحت‌الشعاع قرار دهد و از دفاع بازدارد؛ احساس حقارت را در وجود او افزوده است. تحت تاثیر عوامل محیطی، تربیت و مذهب می‌توانند احساس حقارت را در ذهن یك كودك نقش بندند و آثار آن تتها در دوران بلوغ و جوانی ‌بماند. اثر نامطلوب این احساس در زندگی شخص منشاء ناكامی‌ها، ترس و خجالت خواهد شد. این حالت مكانیسم‌های گوناگون دفاعی از جمله پرخاشگری را ایجاد خواهد كرد.

 قدردانی

مهم‌ترین و نیرومندترین عامل حركت و بر انگیخته شدن در بسیاری از افراد را مورد تحسین و تشویق قرار گرفتن است.

 خودبینی

احساس توانایی‌انسان در مقابله با مشكلات و حل مسائل مربوطه افزایش می‌دهد. می دانیم كه در زندگی اجتماعی آگاهی فرد از میزان توانایی خودش چقدر اهمیت دارد. اگر در شرایطی این آگاهی كاهش یابد، در زندگی‌او مشكلات فراوانی بروز خواهند كرد؛ كه از جمله آنها خجالت است.

 چه عواملی عقیده شما را نسبت به خودتان تعیین می‌كند؟

دو عامل اساسی را در این رابطه می‌توان نام برد:

- مشكلات انجام وظیفه

- میزان رشد و بلوغ فكری شخص: سن عقلی‌مشا با سن جسمی شما هماهنگ باشد.

 چگونه احساس حقارت را بشناسیم؟

با آزمایش زیر:

- حركات بدن

- حالت نگاهداری سر

- سبك سخن گفتن

- طرز راه رفتن

افراد خجالتی ‌بدن خود را غیر عادی راست نگاه‌می‌دارند و حركات كوتاه و سریعی‌ دارند. اینگونه افراد هنگام سخن گفتن انگشتانشان را جمع می‌كنند. حركات و اشارات آنها ناشیانه، بی‌لطافت و خشك است.

بیشتر اوقات ما فكر می‌كنیم كه احساس حقارت شخص چیزی سطحی است،‌اما اینطور نیست. این موضوع تمام شخصیت فرد را ضایع می‌كند و در هر یك از اعمال شخص نیز انعكاس دارد. حضور كامل این احساس را در اختلالات روانی،‌ تخلف‌ها،‌اعتیاد به داروهای‌مخدر و انحرافات جنسی می‌توان دید.

 

فصل چهارم: فرار

 آیا می‌توان بجای كم‌رویی یا پرخاشگری در همه حالت‌ها آسوده خاطر و متعادل بود؟

پرش از هر چیز باید به‌خاطر داشته باشیم:

برای اصلاح شخصیت، باید در تلاشی پیگیر، برای شناخت عواملی باشیم كه خجالت و احساس حقارت را به‌وجود می‌آورند. عقاید نامربوط و اشتباه را باید نخست شناسایی كنیم و سپس در اصلاح آن بكوشیم.

 خود را بشناس

بدون شناخت واقعی خودمان هرگز نمی توانیم خجالت، ترس یا احساس خود‌كم‌بینی را از خود دور كنیم. برای مبارزه با خجالت باید ابتدا شخصیت را بشناسیم و متعادل كنیم. چرا كه خجالت ناشی از شخصیت است. اگر شما می‌خواهید بر خجالت غلبه كنید، باید از خود بپرسید كه : «شخصیت واقعی من چیست و به چه صورت است؟»

باید این اصل را مورد نظر داشته باشیم، كه برای تمام افراد خجالتی اقدام كردن مشكل است و آنها هنگام عمل كردن ناتوان و ضعیف هستند. بیشتر افراد خجالتی در حمایت از خود  و قبولاندن حقایق  خود به دیگران ناتوان هستند و جز در بعضی از موارد اینكار را با بدگمانی و پرخاشگری انجام می‌دهند.

 گوشه‌گیری

شخص كم‌رو بخاطر خجالت است كه احساس می‌كند میل دارد تنها و جدا از اجتماع باشد اما به‌جای اینكه خود را مقصر بداند سعی دارد گناه این گوشه‌گیری را به گردن دیگران بگذارد.

شخص خجالتی باید به خاطر داشته باشد كه :خجالت او از هر چیزی مایه گرفته باشد نباید انسانیت را مقصر بداند. اگر در پرورش او اشتباهی رخ داده كه باعث بروز كم‌رویی  او شده است بدان معنا نیست كه تمام افراد مانند مربیان او دچار اشتباه می شوند. بنابراین افراد گوشه‌گیر باید زمان حال را مورد توجه قرار دهند و گذشته را فراموش كنند.

 در بهشتی كه احمق‌ها برای خود ساخته‌اند زندگی نكنید!

بسیاری از افراد خجالتی به انزوای خود نوعی مباهات می‌كنند. آنها تظاهر می‌كنند كه این شیوه زندگی كردن برای آنها راحت است و كمترین زحمتی ندارد اما آنها خود از این زندگی راحت نیستند. و این نكته آشكار است كه زندگی كردن خارج از اجتماع زندگی بدون عشق است و زندگی بدون عشق را هم نمی‌توان زندگی دانست. بنابراین گوشه‌گیران باید:

- یا در انزوای خود باقی بمانند و رنج‌های حاصل از آن را تحمل كنند.

- یا بپذیرند كه باید گوشه‌گیری را كنار گذاشته و به اجتماع بازگردند

- در انجام چنین كاری آنها باید یاد بگیرند كه چگونه روش و رفتاری را كه به عادت تبدیل شده است، از میان بردارند.

 فراگیری

اجازه دهید بپردازیم به موانعی كه شخص كم‌رو باید با آنها روبرو شود

 كاه و كوه

شخص كم‌رو به‌سادگی آسیب‌پذیر خواهد شد. كمترین حمله یا انتقاد به او صدمه خواهد زد. مایل است اینطور فكر كند كه فقط اوست كه رنج می‌برد. در حالیكه باید بداند چقدر در اشتباه است.

شما باید عادت كنید از خود بپرسید: «آیا این حمله در حقیقت متوجه من است؟ آیا من در حالت عاطفی‌هستم و از كاه كوهی می سازم؟»

از لحظه‌ای كه او شروع كند و واقعیت را از دروغ جدا سازد. كم‌كم قدرت او را در افكارش غوطه‌ور كند. كم‌كم قدرت او برای غلبه بر این حالت افزایش خواهد داشت. اما به‌یاد داشته باشید كه این تمرین نباید در خلال لحظه‌های بحرانی یا همزمان با این لحظه‌ها شروع شود.

 یاد بگیرید به دیگران نگاه كنید

به خود بیاموزید كه نترسید در عوض بطور مستقیم به چشمان كسی كه با شما صحبت می كند، نگاه كنید. یا به نقطه‌ای بسیار نزدیك به چشمان او، خیره شوید.

پس یاد بگیرید چگونه آرامش خود را حفظ كنید. سعی كنید تا حد امكان كم‌تر چشم‌های خود را باز و بسته كنید. سعی كنید افكار و واكنش‌هایتان قیافه شما را تغییر ندهند.

 مقاومت در برابر «به فكر فرو رفتن»

اگر شمل عادت دارید كه در فكر فرو غوطه‌ور شوید. بدانید كه یك ضربه كوچك می‌تواند به آسیب دائمی تبدیل شود. درمان این نوع «به‌فكر فرو رفتن» بدو صورت امكان‌پذیر است:

یكی فراگیری «به‌موقع و به جا عمل كردن» و دیگری تمرین «به موقع آرام بودن» باید بیاموزند كه «خود» را فراموش كنند و ذهن خود را از چیزهایی كه باعث «به فكر فرو رفتن» می شود، دور كنند. تنها راه تامین آرامش تمرین تدریجی و طولانی است.

 چگونه می توانیم آرامش ذهنی به دست بیاوریم؟

صدایی را كه بیشترین تنفر را از آن دارید انتخاب كنید. سعی‌كنید با ظاهری آرام و خونسرد با آن برخورد كنید و هرچه سریعتر آرامش خود را حفظ كنید.

اما توصیه می‌شود كه این عمل را زیاد تكرار نكنید

 جاه‌طلبی

بیشتر افراد خجالتی در اصل جاه‌طلب هستند. در همین نكته یك دوگانگی آشكار می توان یافت:

- شخص خجالتی جاه‌طلب است

- برای رسیدن به‌این آرزو، باید از حقوق خود دفاع كند

بسیاری از افراد خجالتی آرمان‌های بزرگی دارند و سعی می‌كنند كه خواست‌های خود را عملی سازند ولی اینكار از روی یك انگیزه آنی و بدون استدلال است. او از انجام عمل منصرف و از آن روی‌گردان می‌شود. اینجاست كه عقده حقارت فعال می‌شود.

شخص خجالتی خیلی‌مایل است كه شكست‌هایش را بزرگ جلوه دهد. اصرار او در هر كاری كه آغاز كرد، همیشه اینست كه نخستین بار موفق شود. این احساس او ناشی از خود كم‌بینی است. او گام‌به‌گام باید با این امیال مبارزه كند و بداند هر شكست می‌تواند تجربه‌ای تجربه‌ای برای پیروزی در آینده باشد.

 

فصل پنجم: خود را بشناس

 برخورد یك بعدی با مشكل

فرد خجالتی مشكل را از یك بعد یا جهت آن می‌بیند و باور می‌كند كه حل مشكل به این جنبه وابسته است.

 

علت‌ها

پشت همه احساس‌های‌واقعی خجالت «چیز دیگری» پنهان است.

اما علت‌های اصلی‌ خجالت كدامند؟

در نتیجه خجالت و ضعف اتكاء‌به‌نفس، در اثر نداشتن سازش با جامعه بوجود می‌آید. این حالت به شرایط محیط و در سطحی بالاتر به واكنش درونی شخص به اوضاع و شرایط وابسته است.

 محدودیت‌های بزرگ در اجتماع كدامند؟

سه عامل بزرگ كه در صورت عدم برخورد صحیح می‌توانند باعث آسیب شوند عبارتند از:

- زندگی خانوادگی و تحصیل

- مذهب، در صورتیكه برداشت درستی از آن نداشته باشیم.

- جنسیت، هنگامیكه درباره آن بدآموزی شود یا تعبیر نادرستی در كار باشد.

بطور یقین می‌توان گفت كه زمینه رشد بالقوه خجالت ناشی از این سه عامل است و 90% از عقده‌های حقارت به یكی از این سه عامل یا مجموع آنها بستگی دارد.

 

روش تربیت و خجالت

علت بنیادی انواع خجالت را می‌توان در سخت‌گیری‌های نابجای پدر و مادر و معلمانی ردیابی كرد كه قدرت ذهنی كودك را درك نكرده‌اند.

بعضی از افراد تصور می‌كنند كه اعمال یك كودك،‌ همان مفاهیم اخلاقی اعمال بزرگترها را داراست. آنها نمی‌دانند كه بسیاری از كارهای یك كودك در اصل بی‌اهمیت است.

 

امنیت دادن

یك كودك، بالاتر از هر چیز، به احساس امنیت نیاز دارد. اگر اولیاء سختگیر به فرزند خود ضربه می‌زنند، پدر و مادر بیش از اندازه نگران نیز به روح فرزند خود آزار بیشتری ‌می‌رسانند. بسیاری از افراد كم‌رو و ترسو هستند تنها به این خاطر كه در جوی از نگرانی و اضطراب پرورش یافته‌اند.

 

برداشت نادرست از مذهب

بسیاری از تعالیم مذهب بر پایه ترس از اعمال خطا و مجازات و پاداش در دنیا و آخرت عنوان می شود. بسیاری از پدر و مادرها خداوند و شیطان را برای‌فرزندان خود بعنوان چیزی ترسناك و همیشه حاضر تصویر می‌كنند. این اشتباه است. ما باید برای كوك یا نوجوان خود حالت ذهنی‌ای ایجاد كنیم كه هنگام گناه بداند خدا ناظر است و به‌خود آید و دوری‌كند.

درك صحیح و برداشت درست از مذهب باید این شجاعت را در ما افزایش دهد كه خود را آنطور كه هستیم، مشاهده كنیم. این برداشت باید به عنوان نقطه شروع و الهام‌بخش ما باشد تا عشق و غرور را جایگزین شرم سازیم.

 فصل ششم: درمان خجالت

 

خجالت درمان قطعی دارد در صورتیكه به منشاء آن حمله كنیم و آنرا ریشه‌كن سازیم.

 

درمان جسمی

این درمان بیشتر برای غلبه بر حالت فوق عاطفه صورت می‌گیرد. دقت در كارهایی كه باعث تقویت اعصاب می‌شوند. استراحت، استفاده درست از دارو، مراقبت‌های پزشكی و تمركز حواس همگی به عنوان درمان شخصی فوق عاطفی به كار می‌رود.

 

درمان روانی

روان درمانی از دو راه عملی است.

- بوسیله خوددرمانی

- یا با كمك روان‌پزشك

در خودیاری برای درمان، شخص باید وجود خود را بررسی كند یعنی به درون‌كاوی بپردازد. هم‌چنین باید بتواند جسورانه با آشفتگی و اندوه كه دوری‌ناپذیر است برخورد كند.

خجالتی انسانی است كه آشفتگی‌های عاطفی را تحمل می‌كند. اما 90% این آشفتگی‌ها به ضمیر ناخودآگاه انسان باز می‌گردند.

درمان خجالت فقط با بررسی دقیق و كامل زندگی روحی و درونی بیمار امكان‌پذیر است. شما باید رویدادهای جزئی زندگی روزانه خود را، بطور دقیق بررسی كنید. هم‌چنین روابط خود را با كسانی كه ملاقات می كنید، مورد مطالعه قرار دهید.

این بررسی به شما فرصت می‌دهد :موجود ناشناخته‌ای  را كه در درون شماست شناسایی كنید. باید از صمیم قلب، و با وجدان آگاه، در این راه گام برداریم؛ و به هنگام كشف حقایق بیم به خود راه ندهیم.

مهمترین مساله برای موفقیت در این راه بی‌باكی و پایداری است. بعد از سپری كردن این مرحله، ما خود را آن‌طور كه هستیم می‌بینیم.

 چگونه شخصی‌كه خجالتی‌است می‌تواند خود را تجزیه و تحلیل كند؟ ابتدا باید بپذیرد كه خجالت یك علامت و نشانه است. در گام بعد باید جوانب گوناگون زندگی خود را بررسی كند و تلاش كند سرچشمه مشكلات خود را در ناسازگاری با محیط پیدا كند.

از راه دیگر مشكلات بزرگی كه در راه خودشناسی باید خیلی حساب شده با آن برخورد كرد، مقاومت درونی است كه شخص با آن مواجه می‌شود.

انسان‌های خجالتی كه خود را تجزیه و تحلیل می‌كند، باید خود را عادت دهد از كنار تمام احساساتی كه داشته است، بی‌تفاوت بگذرد.

اگر خجالت از آسیب‌های ناخودآگاه سرچشمه می‌گیرد، با پیدایش خودآگاهی و در اثر هشیاری شخص ناپدید خواهد شد.

برای خود درمانی، درون‌نگری دقیق لازم و ضروریست . در پشت صحنه روان انسان مسائلی است. كه فقط یك متخصص می‌تواند با استفاده از روش‌های ویژه روان‌کاوی  آنها را درك كند و بفهمد. روان‌پزشك زاویه‌های صحیح را برای حمله به بیماری می‌یابد و به بیمار كمك می‌كند كه مشكلات خود را از همان زاویه‌ها و همان‌طور كه هستند ببیند، نه آنطور كه خویشتن خجالتی غیرواقعی می‌بیند.

 مواردی كه باید دوری كرد:

- ناراحت شدن و به‌خاطر سپردن مطالبی كه نتیجه مهمی ندارند.

- بدون اندیشه و با تحریك شدن یكباره اقدام كردن

- با كوچك‌ترین صدا از جا برخاستن

- زود عصبانی شدن

- تغییر حالت سریع از شادی به غم

- برای انجام كارهای گوناگون تلاش سریع كردن

- سطحی اندیشیدن

 مطالبی را كه باید همیشه در نظر داشته باشید

- فقط مطالب جدی را، جدی بگیرید.

- فقط بعد از یك واكنش آرام، عمل كنید

- به هوش باشید كه شاید نظر دیگران زیان‌آور نباشد.

- خصلت مناسب را حفظ كنید.

- با اندیشه و فكر قضاوت كنید

- قاطع و سریع عمل كنید.

- كارها را یكی، یكی قبول كنید و به انجام برسانید.

- طوری رفتار كنید كه از كار خود لذت ببرید.

- به علت‌های اساسی و مهم توجه كنید.
 

www.isaarsci.ir