اگر دوستم داری،با من حرف بزن! ، اهمیت نقش گفتگو در زندگی زناشویی

 

اگر دوستم داری،با من حرف بزن!   اهمیت نقش گفتگو در زندگی زناشویی


به نظر می رسد اغلب مردان آن طور که همسرشان نیاز دارد، با او صحبت نمی کنند. از طرف دیگر، به نظر می رسد زنان ازخود گفتگو لذت می برند در حالی که مردان تمایلی به صحبت درباره خودشان یا احساساتشان ندارند.

مساله مهم این است که زن می خواهد همسرش برای او با تمام وجود اهمیت قایل باشد و زمانی که ازوی چنین توجهی دریافت می دارد، با او احساس صمیمیت و نزدیکی می کند. در روان زنان، گفتگو با محبت ترکیب می شود تا به آنها کمک کند با دیگری احساس یگانگی کنند. تا زمانی که محبت و گفتگو ادامه دارد، زن احساس پیوند و وابستگی می کند.

بنابراین اگر مردی به طور جدی بخواهد نیاز همسرش را بر طرف کند تا او احساس نزدیکی و صمیمیت کند، باید وقت صرف کند و توجه کافی نشان دهد. به مردان توصیه می شود بیاموزند زمانی را در هفته به توجه غیر مشروط به همسرشان اختصاص دهند. اگر سر شما خیلی شلوغ است و وقت ندارید چنین موقعیتهایی را فراهم آورید، باید بدانید که دقیقا به همین دلیل به چنین جلسات و گفتگوهایی نیاز دارید. آگاهی از نگرانی ها و شکایات همسر کافی نیست. شما باید به همسرتان کمک کنید نگرانی هایش را رفع کند و نیازش به محبت و توجه شما برطرف شود.


در روان زنان، گفتگو با محبت ترکیب می شود تا به آنها کمک کند با دیگری احساس یگانگی کنند. تا زمانی که محبت و گفتگو ادامه دارد، زن احساس پیوند و وابستگی می کند.

چگونه این زمان در دوران نامزدی مهیا می شد اما الان نمی شود؟ چگونه است که زوجین برای با هم بودن در دوران نامزدی فعالیتهای مختلفی مانند سینما، پارک، رفتن به رستوران، ساعتها صحبت کردن و... را تدارک می بینند اما این برنامه ها پس از ازدواج رنگ می بازد؟

زوجینی که مشتاق زندگی مشترک شاد و و رضایت بخش باشند، به این رفتار در سراسر زندگی شان ادامه می دهند. برای رسیدن به این هدف در ابتدا باید زمانی را برای با هم بودن تعیین کنید و هدف اولیه تان باید گفتگو باشد، گفتگویی صمیمی و خصوصی و احیانا بدون حضور فرزندان یا دوستان.

 توجه داشته باشید که بدون سپری کردن زمان کافی در کنار یکدیگر، زنان نمی توانند با همسرشان احساس صمیمیت کنند. گوش دادن، ابراز احساسات کردن، بازخورد دادن و بازخورد گرفتن، روشن کردن منظور و.. جز اصلی مهارتهای گفتگو است که به شما در راه توافقات رضایت بخش و فهم درست یکدیگر کمک می کند.

گفتگوهای منظم، مجالی برای تمرین منظم و دقیق مهارتهای ارتباطی است و با تاکیدی که بر مشارکت و مسئولیت پذیری برابر دارد، وقت و مجال لازم برای تصمیم گیری و حل مساله را به زن و شوهر می دهد.

وقتی زن و مرد گفتکوهای منظمی برگزار می کنند، در واقع بر اهمیت زندگی زناشویی خود صحه می گذارند. وقتی مشکلاتی پیش می آید  که نمی توانید آنها را به سرعت حل کنید، آنها را در دستور العمل گفتگوی بعدی بگذارید تا به اتفاق همسرتان بتوانید به حل آن بپردازید. برای شروع می توانید گفتگوها را مطابق با غالب پیشنهادی زیر برگزار کنید و سپس آنها را با نیازهای خود هماهنگ کنید:

دستورالعمل یک گفتگوی موفق


1- وقت مناسبی برای گفتگو ترتیب دهید. برای هر جلسه گفتگو حداقل 40 دقیقه وقت بگذارید.

2- موضوع مورد نظر در هر جلسه گفتگو را مشخص کنید. به این شکل شما و همسرتان باید موضوعات قابل طرح در جلسه گفتگو را فهرست وار مشخص کنید. این فهرست می تواند شامل موارد زیر باشد:

- نکات مثبت و مورد علاقه من

- بحث کار و وظایف روزانه

- برنامه های تفریحی

- مشکلات و دردسرها

3- مشارکت شما باید برابر باشد. بدون تناقض و صادقانه حرف بزنید. به حرفهای یکدیگر، همدلانه گوش دهید.

4- بخشی از جلسه گفتگو را صرف دلگرم کردن یکدیگر کرده و در آن به نکات مثبت یکدیگر و زندگی مشترکتان اشاره کنید.

5- مشترکا تصمیم بگیرید.زن و شوهر باید در مورد تصمیم گرفته شده، اتفاق نظر داشته باشند.

6- در آغاز گفتگو موضوعات بسیار جنجالی و اختلاف برانگیز را مطرح نکنید.

7- وقتی را کنار بگذارید تا با انجام برخی کارها برای یکدیگر، مهر و محبت تان را نشان دهید.

8- اجازه ندهید جلسات گفتگو صرفا صرف بحث و بگو مگو شود. گلایه ها را شنیده و به یکدیگر مجال تخلیه هیجانی بدهید.

منابع تکمیلی:

افضل نیا، محمدرضا.بهداشت روانی خانواده. انتشارات نسل نواندیش.1387.

کارلسون،جان. دینک مایر، دان. برای زن و شوهر ها وقت زندگی بهتر رسیده. فیروزبخت، مهرداد(مترجم). انتشارات دانژه.1387.

هارلی، ویلارد اف. نیازهای مردان نیازهای زنان. حسینی و آرام نیا(مترجمان). انتشارات نسل نواندیش.1387.

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=107923

چگونه سر صحبت را باز کنیم؟

 

چگونه سر صحبت را باز کنیم؟

 

من خیلی خجالتی هستم و نمیـدانـم باید از کجا سر صحبت را باز کنم.

مشاور عزیز: من یک مرد 35 ساله خیلی خجالتی هستم که هیچ وقت یاد نگرفته چگونه می تواند سر صحبت با یک خـانم را باز کند؟ اصلا نمی دانم که در چنین شرایطی باید در مــورد چه چیزهایی حرف بزنم؛ بهمین دلیل هم معمولا حـرفی بـرای گـفتن ندارم. رفته رفته تمام دوستانم در حال قـطــع کردن رابطه شان با من هستند و مرا به مهمانیهايخود دعوت نمی کنند. البته من خودم هم به آنها حق می دهـم و ســرزنششان نمی کنم. به همین دلیل خودم هم دیـگر تــمایلی به شرکت در جشن ها و مهمانی ها ندارم. من آدم بد قیافه ای نیستم؛ چون چه در محل کار و چه در خارج از آن، خانم هایی که در نگاه اول مرا می بینند، به من لبخند می زنند و رفتار خوبی از خود نسبت به من نشان می دهند. مشکل من اینجاست که نمی دانم باید چه چیزی به آنها بگویم و چه عکس العملی از خود نشان دهم. هیچ گاه نمی توانم جمله ای را که شروع می کنم به درستی به پایان برسانم و این کار مرا واقعا عصبانی می کند و باعث می شود که احساس بدی نسبت به خودم پیدا کنم و خونسردی ام را از دست بدهم. سوال من این است که بعد از "سلام" چه چیز دیگری باید بگویم؟- هومن-

 

هومن عزیز: برای حل مشکل خود می توانی از شیوه یکی از چهره های موفق تلویزیونی بهره بگیری. هدف اولیه این است که تا جاییکه می توانیم باید در مورد طرف مقابل خود اطلاعات بدست آوریم. شاید به تو یاد داده باشند که در اولین برخورد باید در خانم ها تاثیر بگذاری، ولی ما به تو می گوییم که این حرف ها را فراموش کن؛ تو باید به دنبال این باشی که خصوصیات بارز و منحصر به فرد مخاطب را برای خودش آشکار کنی. بیشتر افراد دوست دارند با کسی صحبت کنند که آنها را مورد توجه خود قرار دهد. اگر این توانایی را پیدا کنی که دیگران در هنگام صحبت کردن با تو احساس کنند جالب توجه، استثنایی و بی نظیر هستند، این تصور در آنها ایجاد می شود که تو خودت نیز به شخصه انسان فوق العاده و بی همتایی هستی. من به تمام خانم ها و آقایونی که برای مشاوره نزد من مراجعه می کنند، توصیه می کنم که همه ما دوست داریم با افرادی ارتباط داشته باشیم که سبب شوند در مورد خودمان احساس بهتری پیدا کنیم.   آسان ترین راه این است که وانمود کنید شما همان مجري موفق هستید؛ همانطور که می دانید آنها با مطرح ساختن سوالاتی که نیاز به تشریح و تفصیل دارند، توانسته اند شهرت جهانی برای خود برهم زنند. سعی کنید از شخص مقابل سوالاتی بپرسید که پاسخ آنها چیزی بیشتر از یک "بله" و یا "نه" ساده هستند. برای مثال، اگر قصد دارید تا با کسی در محل کار سر صحبت را باز کنید، می توانید از او سوال کنید: "تو چه جوری اینجا استخدام شدی؟"  اگر در مهمانی به کسی برخوردید و جذب او شدید می توانید بپرسید: "چی شد که تصمیم گرفتی امشب بیای اینجا و در این مهمانی شرکت کنی؟" نمونه های دیگر برای شروع یک مکالمه اثر بخش از این قرار است: "بجز کار، علاقه به انجام چه امور دیگری داری؟ در چند سال اخیر چه اتفاقات شایان ذکری در زندگی ات رخ داده؟ فکر می کنی در چند سال آتی چه تغییراتی در زندگی ات ایجاد شود؟ با چه تکنیک هایی قصد فائق آمدن بر مشکلات را داری؟ و ... " دقت داشته باشید که پرسش های شما نباید جزء سوالاتی باشند که طرف مقابل بتواند با یک "بله" یا "خیر" خشک و خالی به آنها پاسخ دهد و سر و ته قضیه را هم بیاورد. باید سوالاتی مطرح کنید که دامنه پاسخ دادن به آنها کاملا باز باشد. به عنوان نمونه سوالی نظیر " خوش می گذره؟" چیزی بیش از یک پاسخ کوتاه در بر ندارد و شما را به هیچ کجا نمی برد و چیزی دستگیرتان نخواهد شد. اما اگر مشاهده کردید که فردی به تنهایی در گوشه ای ایستاده می توانید جلو بروید و از او بپرسید: "تو خیلی جدی - یا خوشحال - به نظر می رسی ( بسته به شرایط)، می تونم بپرسم به چی فکر می کنی؟" این سوال باعث می شود که آنها به صورت ناخودآگاه اطلاعاتی هم در مورد خودشان و هم در مورد شرایط موجود، در اختیارتان قرار دهند.

در اکثر موارد انسان های خجالتی خودشان را بیش از اندازه تحت فشار قرار می دهند و تصور می کنند که باید به طور پیوسته برای مطرح کردن موضوعات جالب و سرگرم کننده، در تلاش باشند. هیچ الزامی به انجام چنین کاری وجود ندارد. بیشتر مردم صرفاً در پی مشاهده توجه و علاقه دیگری نسبت به خود هستند. بنابراین پس از اینکه شما سوال را مطرح و پاسخ خود را دریافت نمودید، چیزی را که چند لحظه پیش به عنوان جواب دریافت کردید، مجدداً تکرار کنید. شاید این کار در نظر اول امری طوطی وار به نظر رسد، اما رفته رفته به آن عادت پیدا خواهید کرد. خوب مثلا فرض کنید که می پرسید: "هی، تو خیلی جدی به نظر می رسی، تو ذهنت به چی فکر می کنی؟" و در جواب می شنوید که: "اخیراً شرکت تصمیم دارد افراد بسیار زیادی را به طور موقت از کار معلق نماید و من دچار دلهره شده ام که مبادا اسم من هم جزء این لیست باشد. "با پاسخ های قدیمی که در ذهنتان نقش می بندد، بجنگید؛ و سعی کنید حتی الامکان از آنها استفاده نکنید: "اگر مثبت فکر کنی هیچ گاه این اتفاق رخ نخواهد داد." و یا "چرا؟! هنوز که چیزی اتفاق نیفتاده پس بهتره نگران نباشی." به جای آن می توانید از جمله های روشنفکرانه ای نظیر: "منظورت این است که شرکت در حال نقل و انتقال است و تو باید به فکر کار دیگری باشی؟" استفاده کنید. نمونه ای دیگر: "دوستم قرار بوده با من تماس بگیرد و خیلی دیر کرده، اطلاع ندارم کجا است و نگرانم که اتفاقی برایش نیفتاده باشد" می توانید در جواب بگویید: "قرار بوده دوستت سر یک ساعت مشخصی به تو تلفن بزند و هنوز این کار را انجام نداده؟ به خاطر همین نگران شده ای؟" اگر او احساس کند که بالاخره کسی را پیدا کرده که از توانایی درک بالایی برخوردار است، تمایل پیدا می کند که به صحبت هایش با شما ادامه دهد.

نکته مهم دیگری که باید همیشه به یاد داشته باشید این است که مردم عاشق این هستند که احساس کنند چیزی که در مورد آن صحبت می کنند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین در این قسمت می توانید جمله های اینچنینی بگویید، "خیلی جالب است، من جداً از دیدگاه شما خوشم آمده، به نظر می رسد که در مدرسه تکالیفت را خوب انجام می دادی که الان اینقدر باهوش و با مزه شده ای، و ...." تمامی این حرف ها صرفاً به این خاطر گفته می شوند که فرد احساس خوبی نسبت به خودش پیدا کند .


http://ravanshenasi.ravabet.com/

نکته های طلایی جهت برقراری ارتباط سازنده با دیگران

 

نکته های طلایی جهت برقراری ارتباط سازنده با دیگران


 در ذیل نکته های مهم و کلیدی در باره مهارتهای شنیداری، برقراری ارتباط، ایجاد انگیزه در طرف مقابل، ارتباط رو در رو و … را مرور می کنیم. چنین نکاتی به ما می آموزند که ارتباط یک مهارت و یا حتی یک هنر می باشد و باید جهت فراگیری و به کارگیری آن تمرین و تمرین و تمرین کنیم. اما قبل از تمرین باید آنها را دقیقا بیاموزیم.
 
1 – مودب باشید.
از کلماتی مانند « بفرمائید» و « متشکرم » در صحبت هایتان استفاده کنید اما بیش از حد آنها را به کار نبرید. مودبانه اما قاطعانه « نه» بگویید و اگر بار نخست به جواب منفی شما توجه نشد، روی حرف خود تاکید کنید برای مثال بگویید: « می فهمم اما.....»
 
2 – به کارایی توجه داشته باشید ، نه ملاحظه کاری و محبوبیت. گاه لازم است که خشم خود را به طرف مقابل نشان دهید اما خویشتنداری خود را از دست ندهید. ابتدا برای خود معلوم کنید که چه احساسی دارید سپس تصمیم بگیرید که چه وقت با فرد مورد نظر مذاکره کنید. مطلب خود را با آرامش مطرح کنید. برای مثال بگویید: « من خیلی از این گفته شما متاسفم ، اما....»
 
3 – اگر از چیزی ناراضی هستید صریح ابراز کنید. آه نکشید یا اخم نکنید و با بداخلاقی و بی حوصلگی رفتار نکنید. اما خود را زیاد نیز خوش رو نشان ندهید و مرتب لبخند نزنید. ممکن است این حرکت شما، نگرانی و تردید تلقی شود.
 
4 – در برخورد اول تصمیم بگیرد که با طرف مقابل دست بدهید یا خیر. سعی کنید از سوء تفاهم جلوگیری کنید. محکم و دوستان دست بدهید اما زیاد دست او را در دست خود نگیرید و نفشارید. از تماس نگاه با او اجتناب نکنید.
هنگامی که طرف مقابل شما نگاه می کند به نگاه او پاسخ دهید. بر مطالب مهم گفته های خود با چشم دوختن به طرف مقابل تاکید کنید. با سئوال کردن می توانید گفتگو را حول مطلبی که می خواهید متمرکز و از اتلاف وقت جلوگیری کنید.
 

5 – هنگامی که مشکلی پیش می آید خونسردی خود را حفظ کنید. کنترل اوضاع را در دست بگیرید و مشکل را به شکل اصولی برطرف کنید ، سراسیمه، و دستپاچه (احساساتی) نشوید.
 
6 – مراقب رفتارهای عصبی خود باشید . اگر دوستان به شما می گویند که حرف خود را مرتب تکرار می کنید، دست خود را روی دهانتان می گذارید یا با موهایتان بازی می کنید ، گفته های آنها را مد نظر قرار دهید و سعی کنید این عادت ها را کنار بگذارید.
 
7 - صادق باشید. کنایه یا طعنه زدن خلاف اصل صراحت گویی و قاطعیت است. واضح آنچه را که می خواهید بیان کنید. از به کار بردن واژه های و اصطلاحات عامیانه یا فنی و تخصصی اجتناب کنید مگر آنکه مطمئن باشید حرف شما را طرف مقابل درک می کند.
 
8 – حتما یک فرهنگ لغات خوب در اختیار داشته باشید و سعی کنید با پیدا کردن لغاتی که برایتان جدید است دامنه لغات خود را افزایش دهید. دفتر یادداشتی از لغات جدید همراه با معنی آنها برای خود تهیه کنید.
 
9 – سعی کنید با نگاه کردن به شرایط از دیدگاه طرف مقابل و با توضیح مزایایی که پذیرفتن نظرات شما برای او دارد طرف مقابل را متقاعد سازید.
 
10 – اشتیاق خود را برای بیان دیدگاهها نشان دهید. این کار تظاهری ساختگی و تصنعی نیست، بلکه در واقع ابراز صادقانه عقاید و باورهای عمیق شما است.
 
11 – هنگام عصبانیت صدای خود را بلند نکنید. زور و خشونت باعث نمی شود نظرات شما متقاعد کننده تر شود. منطق ، حربه بسیار قوی تری است.
 
12 – هیچ گاه به قصد لطمه و طعنه زدن به طرف مقابل چیزی نگویید یا ننویسید. اگر چنین کاری کردید دیگر نمی توانید حرف خود را پس بگیرید حتی اگر اظهار پشیمانی و تاسف کنید.
 
13 – برای آنکه حرفتان تاثیر گذار باشد مبالغه نکنید. اگر طرف مقابل تصور کند همیشه مسایل را بزرگ می کنید درباره تمامی حرفهای شما چنین خواهد اندیشید. کوچک جلوه دادن مسایل بسیار موثر تر است.
 
14 – سعی نکنید لهجه خود را پنهان کنید اما واضح صحبت کنید. اگر طرف مقابل در درک گفتار شما مشکل دارد آرام تر صحبت کنید و در نگاه او دقیق شوید و دنبال نشانه های شک و تردید بگردید تا متوجه شوید حرف های شما را فهمیده است یا خیر.
 
15 – از علایم غیر کلامی مانند «اوم» یا «آها» یا عبارتهایی مانند «می دانید»، « اصولا» و « در واقع » برای جلب توجه فرد به سخنان خود استفاده نکنید. این عبارت ها تنها مکث های کلام شما را پر می کنند و از ارزش پیام می کاهند.
 
16– فنون مکالمه را تمرین کنید. افراد را با نامشان صدا کنید. سئوال کنید، علاقه نشان دهید و با دقت گوش کنید.
 
17 – حرف طرف مقابل را قطع نکنید مگر آنکه از موضوع بحث خارج شده باشد. اگر او کند یا با مکث صحبت می کند جملات او را تمام نکنید. با حرکت های لب، حرفهای او را تکرار نکنید یا او را در ادامه صحبت کمک نکنید. صبور باشید.
 
18 – به یاد داشته باشید تنها گفته شما نیست که در خاطر می ماند، بلکه نحوه بیان شما نیز در ذهن ثبت می شود بنابراین از لحن تند و خشن اجتناب کنید.
 
19 – صدای خود را ضبط کنید و منتقدانه به آن گوش کنید. اگر لازم بود جلوی آینه با تمرین عبارت ها و کلماتی که تلفظ آنها مشکل است، تلفظ و طرز بیان خود را بهبود بخشید.
 
20 – تند و بلند صحبت نکنید. اگر احساس کردید آهنگ صدایتان یکنواخت است ، نفس عمیقی بکشید و تمام سعی خود را به کار ببرید تا هنگام صحبت با قدرت بیشتری هوا را بیرون بدهید. این کار مستلزم آن است که دهان خود را بیشتر باز کنید.
 
21 - سعی کنید از طریق نگاه با طرف مقابل ارتباط برقرار کنید اما هرگز خیره نشوید. تحقیقات نشان می دهد که در مکالمه ، اغلب آن فردی که از توانایی ابراز وجود بیشتری برخوردار است، اول تماس چشمی خود را قطع نمی کند بلکه بعد از 2 تا 3 ثانیه آرام آرام این کار را می کند نه یکباره. هنگامی که با کسی رو در رو صحبت می کنید سعی نکنید در آن واحد به هر دو چشم او نگاه کنید زیرا چشم هایتان چپ به نظر می آید. ابتدا به یک چشم و سپس به چشم دیگر نگاه کنید.
 
22 – سریع صحبت نکنید زیرا این امر نشان دهنده عدم اعتماد به نفس است.

23 – در پایان جملات صدایتان را پایین نیاورید زیرا شنونده این طور برداشت می کند که خسته و بی حوصله شده اید یا علاقه ای به این صحبت ندارید.
 
24 – هنگامی که با طرف مقابل صحبت می کنید نگذارید مسایل دیگری که در اتاق رخ می دهد حواستان را پرت کند. تمام توجه خود را به گفت و گویتان معطوف کنید. از نظر طرف مقابل بسیار ناشایست و بی ادبانه است که نگاهتان مرتب به این سو و آن سو حرکت کند.
 
25 - عقاید خود را به گونه ای مطرح نکنید که گویی حقیقت محصند برای مثال بگویید: « به نظر می رسد که .... باشد» نه آنکه : « این طور هست ». اکراه نداشته باشید قبول کنید که تصمیم گیری برایتان دشوار است. اما تعلل نکنید یا مدام در فکر مساله خاصی فرو نروید زیرا به نظر می رسد که قدرت تصمیم گیری ندارید.
 
26 – با دقت به حرف های طرف مقابل گوش دهید به خصوص به نوسانات صدای او دقت کنید زیرا این امر اغلب کمک می کند بهترین طرز فکری را که در پس گفتار او نهفته است درک کنید.
 
27 – سعی نکنید مقدار زیادی اطلاعات و وقایع را از یک گفت و گو یا جلسه به خاطر بسپارید . اطلاعات مهم و کلیدی را یادداشت کنید.
 
28 – از علایم غیر کلامی برای نشان دادن علاقه و توجه خود استفاده کنید مانند لبخند، تکان دادن سر به نشانه تائید، در هم کشیدن چهره و اخم کردن. هر وقت لازم بود با کلماتی مانند «بله» ، «واقعا» ، «ادامه بدهید» و «البته» طرف مقابل را تشویق به صحبت کنید.
 
29 – اگر مطلبی را نمی فهمید ، توضیح بخواهید تا مطلب را درک کنید. هیچ وقت تظاهر به فهمیدن نکنید اما طرف مقابل را خسته و ناراحت نکنید . برای مثال بگوئید: « خیلی ببخشید اما ممکن است آن مطلب را دوباره توضیح بدهید؟»
 
30 – سعه صدر داشته باشید. هنگامی که کسی با شما صحبت می کند به حرف های او گوش کنید. فرضیه بافی نکنید. ممکن است تصورات شما اشتباه باشد . اگر موضوع یا بحثی برایتان جالب نیست، اجازه ندهید تمرکزتان به هم بخورد و نگذارید حواستان متوجه موضوعی شود که قصد گفتنش را دارید. تمام توجه تان به مواجهه باشد.
 
31 – تحت تاثیر کلمات احساسی قرار نگیرید. مراقب استدلالهای غیر منطقی باشید که میان حرف هایتان به کار می برید.
 
32 – از جملات کوتاه و سبک نگارشی معمول استفاده کنید. نشانه گذاری ها را به کارببرید تا در درک پیام به خواننده کمک کند. پیش نویس خود را از ابتدا تا انتها بخوانید و کلمات و عبارتهای غیر ضروری را حذف کنید. برای تاثیر گذاری بر طرف مقابل از سبک نگارشی فخر فروشانه، خشک یا کتابی استفاده نکنید. با این کار تنها خواننده را گیج و سردر گم می کنید بی آنکه به نتیجه دلخواهتان دست یابید. تا آنجا که می توانید پیام ها را ساده تر بنویسید.

 
منبع:
این مطالب عینا از کتاب مواجهه طلایی( چگونه دیگران را به توافق بر سر ایده هایمان ترغیب کنیم)، انتخاب شده است.