تمرینات تنوع بیانی در تئاتر ۴

 
تمرینات تنوع بیانی در تئاتر ۴
 

گروه پ) تمرینات مربوط به تأکید

1- تمرین تأکید روی یک کلمه:

هر یک از کلمات زیر را پنج بار تکرار کنید و به ترتیب بر شدت تأکیدتان بیفزایید.

نه، چپ، تو، من، خیز، پاک، ...

هریک از کلمات زیر را ابتدا زمزمه کنید و بعد با تأکید شدید بخوانید.

قو، تار، تیم، هیس، هوش، باز، بیل،...

از ده تا صفر (به صورت برعکس) بخوانید و کم کم تأکیدتان را بیشتر کنید.

2- هر بار روی یکی از واژگان جملات زیر تأکید کنید و ببینید نسبت به قبل، به لحاظ مفهومی چه تغییری می کند:

قبل از اینکه بیام، دست ها و صورتم را شسته ام.

جرج برنادرشاو، پیگملیون

خوب، می ترسم پیری یه امتیاز محسوب بشه!

جان سینگ، جوان عیاش دنیای غرب

حسابِ سگِ اون زن رو می رسم.

رودلف بسیر، سنجاق سرهای خیابان ویمپول

اینو هر زنی می دونه، جان!

جی اِم.باری، هر آنچه یک زن می داند

فکر می کنم همه ی اونا پسرهای من هستن! به گمانم اونا پسرای من بودن! به گمانم اونا پسرای من بودن!

آرتور میلر، همه ی پسران من

برای زندگیمه که می نالم.

آنتوان چخوف، مرغ دریایی

مَگی! جرأت نکردم ازت بپرسم. کتابام! اونا گم نشدن، مگه نه؟

تورتنون وایلدر، روکشِ دندانمان

من، فرزندت را می سوزانم. می سوزانمش.!

هنریک ایبسن، هداگابلر

انسان دلاور، تنها یک بار مزه ی مرگ را می چشد.

ویلیام شکسپیر، ژولیوس سزار

چه کسی از ویرجینا وولف می ترسد؟ ...من...جرج... هستم!

ادوارد آلبی، چه کسی از ویرجینا وولف می ترسد؟

3- دیالوگ های زیر را با صدای بلند بخوانید و نسبت به مفاهیم و حسِ نهفته در دیالوگ ها تأکیدگذاری کنید.

جمشید متشکرم!

فروغ الزمان هان، خوابت نبرد!

جمشید نقشه ی ماهرانه ای بود.

فروغ الزمان [نامه را تا می کند و در جیب می گذارد.] نقشه؟ چه نقشه ای؟

جمشید برای همین بود که با حقه بازی منو فرستادین بیمارستان؟

فروغ الزمان آه، بله! خیال می کنم حالا بتونم جوابتو بدم.

جمشید کلید اتاق من کو؟

فروغ الزمان تو جیب منه عزیزم!

جشید [یک قدم سمت او حمله می کند.] تو ... چطور جرأت کردی؟

فروغ الزمان [مسلط و بی دغدغه می رود جلوی در اتاق نورالدین و صدا می زند.] نورالدین!

نورالدین فروغ ... با منی؟

فروغ الزمان بیا جانم.

[نورالدین پوستین به دوش از اتاق خود بیرون می آید. فروغ الزمان آمرانه دور می شود.]

فروغ الزمان توضیح بده!

جمشید اتاق من برای چی قفله؟

نورالدین داد نزن، چه خبره؟

جمشید [فریاد] من دا نمی زنم، دارم ادعای شرف می کنم.

فروغ الزمان زحمت نکش عزیزم، ما این کارو برات کردیم.

نورالدین مثل اینکه تو اصلاً در جریان نیستی؟

فروغ الزمان مسلمه! یازده شب، وقتی آقا رو لای پوستین پیچیده بودیم و به اون سرعت می بردیم

بیمارستان، در حالی که بدنشون یخ کرده بودو تمام لباسشون بوی خون و قی می داد،

ایشون کجا بودن؟

جمشید من منتظر بودم؟

از لبخند با شکوه آقای گیل

اکبر رادی

 

http://zanjan-theater.mihanblog.com/post/682

تمرینات تنوع بیانی در تئاتر ۳

 
تمرینات تنوع بیانی در تئاتر ۳

1- دیالوگ های زیر را سریع و روان بخوانید.

ملیجک: چه فایده که یک قوش بی قدر کیات ما را لکه دار کرده است!

مایی که بر خاطیان کوچک پالهنگ نهادیم و خائنان بزرگ را

پوست کندیم ، نعل کردیم و بر نیزه نشاندیم. دیگ های آب

جوش، دشنه های پشت پرده، قهوه های فلونیا ! [ به طرف

کره ی جهان نما حرکت می کند. ] ما، مای قبله ی عالم، مای

خسروی خوبان، مایی که صدها برده ی جوان را لای دیوار

گروه ب) تمریات مربوط به سرعت بیان

شهر گذاشتیم و افسانه ی آن امپراطور بَربَر را پیش پای

اسب دُم سرخمان «بل» شکستیم. [ خیره به چرخش کره ی

جهان نما. ] فرش زرنگار بهارستان پیشکش به رایش ، و

شمشیر مرصّع به یاقوت آبی برای آلکساندر . . . هیم !

اسکندر چه ناشیانه انفیه می کشید مِلی جان ! ما لنگری به

خود دادیم و دستمالی بر آن رقاصه سرمه کشیده – که بود؟ -

که بازوبندی با شَرّابه های زمرد بسته ، سرش را روی

ناز بالش ترمه ی آبی گذاشته بود ، مفیستو! مفیستو! – یا چه

بگویم؟[می خندد و انفیه می کشد.] آن گاه شاهزادگان و ارکان

دولتی با جامه های جواهرزده قائم تراز شاغول در پیشگاه ما

صف کشیدند. و ما اعلیحضرتِ قَدَرقدرتِ معدلت پناه در عطر

یاس و اقاقیای آبی بر تخت طاووس لمیده زالوانداختیم وآبنمای

بریده از سنگ یشم و بلور های و نیزی و آب رنگ های

پریوار شب – چه احساس فاخری داشتیم! – که در نور چراغ

های قوسِ قزح می زد و یک والس . . . آیا به یاد می آوری؟

شاه ! ای مومیایی ! عین فرقان کمانچه مسرور خان چه گرد و

قشنگ می برید؟ و چه لرزه های شهوتناکی به گرده های ما

می داد ! به یاد می آوری ؟ رشوه و گدایی و دزدی ، ظلم و

خیانت و جاسوسی و چاپلوسی ، چه رمز و راز شاعرانه ، چه

عظمت شاعرانه ای داشت ! . . . عظمت ! عظمت چیست ای

زبده ی ممکنات؟

از باغ شب نمای ما

اکبر رادی

2- متن (بخشی از نمایشنامه شاه لیر) را بخوانید و نسبت به مفهوم و فضای هر جمله، به آن سرعت ببخشید.

(برای تمرینات بیشتر به کتاب فن بیان نوشته انجلین مچلین مراجعه کنید.)

ادامه دارد...

http://zanjan-theater.mihanblog.com/post/681

تمرینات تنوع بیانی در تئاتر 2

 
تمرینات تنوع بیانی در تئاتر ۲

4- شماره های زیر را ابتدا به شکل آوازی اما سریع بخوانید. سپس آن ها را تکلم کنید و شماره هایی داخل پرانتز را با تأکید ادا کنید. تأکید شماره های مذکور را با بلندی و سرعت آن ها منطبق سازید.

(پنج) (پنج)

چهار چهار چهار چهار

(سه) (سه) (سه) (سه)

دو دو دو دو

(یک) (یک) (یک)

این تمرین را در بلندی و سرعت های مختلف، انجام بدهید

5- سیلاب های زیر را در یک اکتاو، از پایین به بالا و از بالا به پایین و پس از تمرینات پی در پی، در دو اکتاو بخوانید.

مَ، ما، مُ، مو، می

شکل لب ها و تنفستان را کنترل کنید و سیلاب ها را به صورت طنین دار ادا کنید. همین تمرین را با ترکیب حروف صدادار با ب، پ، ت، ر، ث، ک و .... انجام بدهید.

6-اشعار زیر را نسبت به فضای آنها بخوانید و از طریق زیر و بمی، سرعت و تأکید به بیانتان ببخشید.

من فکر می کنم

هرگز نبوده قلب من

این گونه گرم و سرخ،

احساس می کنم

در بدترین دقایق این شام مرگزای

چندین هزار شبهه ی خورشید

در دلم

می جوشد از یقین،

احساس می کنم

در هر کنار و گوشه ی این شوره زار یأس

چندین هزار جنگل شاداب

آه، ای یقین گمشده، ای ماهی گریز

در برکه ها ی آینه لغزیده تو به تو

من آبگیری صافیم، اینک! به سحر عشق،

از برکه های اینه به من راهی بجو!

من فکر می کنم

هرگز نبوده

دست من

این سان بزرگ و شاد،

ناگهان

می روید از زمین.

(از ماهی- احمد شاملو)

ادامه دارد....

 

http://zanjan-theater.mihanblog.com/post/680

تمرینات تنوع بیانی در تئار 1

 
تمرینات تنوع بیانی در تئاتر ۱

گروه الف) تمرینات پرورش زیرو بمی صدا

نکته: ابتدا تمرینات رها شدگی و ... را انجام دهید، بعد تمرینات زیر را شروع کنید.

1- مصوت آ را به اندازه ی یک اکتاو، از پایین به بالا و از بالا به پایین به شکل آوازی بخوانید.

آ

آ آ

آ آ

آ آ

آ آ

آ آ

آ آ

آ آ

همین تمرین را با شمارش اعداد یک تا هشت تکرار کنید.

هشت

هفت هفت

شش شش

پنج پنج

چهار چهار

سه سه

دو دو

یک یک

2- شماره هایی که زیرشان خط کشیده شده، به صورت آوازی تکرار همان شماره ها را که دارای علامت تعجب هستند، به صورت تکلم و بلند، در یک اکتاو و از پایین به بالا بخوانید.

هشت هشت!

هفت هفت!

شش شش!

پنج پنج!

چهار چهار!

سه سه !

دو دو !

یک یک!

3- تمرین قبل را به همان صورت اما از بالا به پایین بخوانید.

ادامه دارد...

http://zanjan-theater.mihanblog.com/post/679