خلاصه گویی

 

مطالعات ، تجربه ها و تمرین های ضروری برای تدریس ، سخنرانی ، گویندگی ، گفتگو ، مناظره ، مجریگری ، مباحثه ، مذاکره و مصاحبه استخدامی و رسانه ای .

۳۸ - تمرین خلاصه گویی و جمع بندی سخنرانی و گفتگو

۸

خلاصه گویی

خلاصه گويي يعني اين كه از توضيح واضحات و تكرار مكررات بپرهيزيم خلاصه گويي حدي دارد و نبايد تا آن جا پيش برود كه مقصود گوينده يا نويسنده را نفهيمم چون . . .

ادامه نوشته

جمع بندی سخنرانی و گفتگو و نتیجه گیری

 

مطالعات ، تجربه ها و تمرین های ضروری برای تدریس ، سخنرانی ، گویندگی ، گفتگو ، مناظره ، مجریگری ، مباحثه ، مذاکره و مصاحبه استخدامی و رسانه ای .

۳۸ - تمرین خلاصه گویی و جمع بندی سخنرانی و گفتگو

۶

جمع بندی سخنرانی و گفتگو و نتیجه گیری

پایان سخن شما باید نتیجه منطقی سخنان پیشین شما باشد. نباید در این قسمت اطلاعات جدیدی عرضه گردد و . . .

ادامه نوشته

ایجاز در بیان سعدی

 

مطالعات ، تجربه ها و تمرین های ضروری برای تدریس ، سخنرانی ، گویندگی ، گفتگو ، مناظره ، مجریگری ، مباحثه ، مذاکره و مصاحبه استخدامی و رسانه ای .

۳۸ - تمرین خلاصه گویی و جمع بندی سخنرانی و گفتگو

۵

ایجاز در بیان  سعدی

ایجاز: ایجاز یعنی خلاصه گویی و یا پیراستن شعر از کلمات زاید و اضافی. دوری از عبارت پردازی های بیهوده ای که نه تنها نقش خاصی در ساختار کلی شعر بلکه

ادامه نوشته

پدیده ای بنام خلاصه گویی یا سمال تاک در جهان امروز

 

مطالعات ، تجربه ها و تمرین های ضروری برای تدریس ، سخنرانی ، گویندگی ، گفتگو ، مناظره ، مجریگری ، مباحثه ، مذاکره و مصاحبه استخدامی و رسانه ای .

۳۸ - تمرین خلاصه گویی و جمع بندی سخنرانی و گفتگو

۴

پدیده ای بنام خلاصه گویی یا سمال تاک در جهان امروز


Small Talk
شاید خیلی از ما این موقعیت را داشته ایم که در فرصتهای گوناگون شاهد نوعی از محاوره میان دیگران بوده باشیم که بگونه ای برایمان شگفتی آور، هیجان انگیز و . . .
ادامه نوشته

مجاز مرسل

 

مطالعات ، تجربه ها و تمرین های ضروری برای تدریس ، سخنرانی ، گویندگی ، گفتگو ، مناظره ، مجریگری ، مباحثه ، مذاکره و مصاحبه استخدامی و رسانه ای .

۳۸ - تمرین خلاصه گویی و جمع بندی سخنرانی و گفتگو

۱

مجاز مرسل

مجاز مرسل (خلاصه گویی) یکی از آرایه‌های ادبی کهن است و به «ارادهٔ جزء به کل یا کل به جزء» اشاره دارد. یعنی اگر اشاره‌ای به جزء می‌کنیم منظورمان کل است و . . . .

ادامه نوشته

خلاصه نویسی برای رسانه ها

خلاصه نویسی برای رسانه ها 

 پیدایش «خلاصه نویسی» را باید به سال های بسیار دوری كه انسان ها خط و كتابت را آموختند مرتبط دانست، زمانی كه انسان مجبور بود با خط تصویری یا هیروگلیف معانی موردنظر خود را به خواننده منتقل كند.

در ادبیات قدیم دنیا خلاصه نویسی بر زیبایی كلام و انتقال سریع معانی متن های نگارش یافته همواره نقش موثری داشته است و اما در دوران كنونی؛ امروزه خلاصه نویسی را می توان در مقاطع مختلف و با عناوین گوناگون دسته بندی كرد. تحولی كه در این دوره در نگارش خبری به وجود آمده باعث شده كه مطالب خبری در عین دقت با سرعت بیشتری به مخاطبان برسد.

در واقع در دوران كنونی خلاصه نویسی در تنظیم خبر، نقش مهمی را برای اعلام، بیان و تشریح وقایع جاری توسط خبرنگاران خبرگزاری ها و مطبوعات ایفا می كند.

كسانی كه فاقد مهارت های خلاصه نویسی و خلاصه گویی هستند در ارتباط با مخاطبان خود همواره دچار مشكل می شوند. آموختن شیوه های خلاصه نویسی و خلاصه گویی بر توان ارتباطی افراد می افزاید و به آنها كمك می كند تا هنگام نوشتن و سخن گفتن با استفاده از كمترین واژه ها و زمان مورد نیاز، بیشترین معنی را به مخاطبان خود انتقال دهند.دكتر امیر مسعودی در كتاب «خلاصه نویسی برای رسانه ها» در

پنج فصل به تدریس كارگاهی خلاصه نویسی می پردازد. خلاصه نویسی چیست، چگونه می توان خلاصه نوشت، تخلیص یا خلاصه كردن، شیوه های خلاصه كردن متن و كارگاه خلاصه نویسی فصول مختلف این كتاب هستند. نكته حائز اهمیت این كتاب تمرینات عملی است كه در فصل آخر كتاب آورده شده اند.این كتاب تسط انتشارات خجسته در ۱۷۳ صفحه و در سال ۱۳۸۵ منتشر شده است.  

 روزنامه تهران امروز 

اهمیت روش‌های خلاصه ‌نویسی

 اهمیت روش‌های خلاصه‌نویسی
 
"هر سال در اول تابستان و یا آغاز دوره‌ی مطالعه‌ی مباحث درسی دانش‌آموزان، در جلسات مشاوره با این سؤال مواجه می‌شوم که این خلاصه برداری چیست؟ ما باید چه مطلبی را خلاصه کنیم؟ همه‌ی مطالب به نظرم در کنکور می‌آید؟ و یا خلاصه نویسی در چه زمانی باید صورت گیرد؟ در دوره‌ی اول مطالعه و یا دوره‌های آتی؟"

شاید از این نوع سؤالات در ذهن شما هم خطور کرده باشد. برای پاسخ به سؤالاتی که مطرح می‌شود، در ابتدا کارکرد ذهن را در یادگیری مطالب با مثالی ذکر می‌کنم و اینکه خلاصه‌نویسی در یادگیری مباحث چه تأثیر به سزایی دارد؟ لیوان پر از آبی را در نظر بگیرید.

در این لیوان، شن‌های زرد رنگ را می‌ریزیم. ابتدا لیوان زرد رنگ شده و سپس این شن‌ها ته‌نشین می‌شود، پس از ته‌نشین شدن شن‌های زرد رنگ، شن‌های قرمز را می‌ریزیم، پس از مدتی ملاحظه می‌شود که شن‌های قرمز رنگ بر روی شن‌های زرد می‌نشینند، حال شن‌های سبز رنگ را به داخل لیوان ریخته و مشاهده می‌شود که این بار شن‌های سبز بر روی بقیه‌ی شن‌ها می‌نشینند. ترتیب نشست مطالب در ذهن ما هم اینگونه است. به همین علت است که یادآوری مطالبی که یاد گرفته‌ایم، سریع‌تر صورت می‌گیرد.

ما در ایا مطالعه‌‌ی کنکور، در هر رشته 29، 28 و یا 39 کتاب و به همین تعداد با جزوه و مجموعه‌های تست‌های متعدد سر و کار داریم. مطالب باید دائماً در ذهن ما معلق شوند و یا به عبارتی، تدبیری به کار بندیم تا بنابر اهمیت مطالب درسی در یک مدت کوتاه، مباحث را مرور کنیم. اینجاست که به اهمیت خلاصه‌نویسی پی می‌بریم، چرا که مرور مباحث به صورت چکیده، زمان کمتری را نیاز دارد.
 
آیا خلاصه‌نویسی همان خلاصه نوشتن است؟

خلاصه‌نویسی قسمت مهمی از مطالعه می‌باشد. خلاصه‌نویسی علاوه بر کمک به درک بهتر مطالب، باعث می‌شود که تمرکز بیش‌تر شده و در زمان بازگشت به مطالب خوانده شده و مرور آن‌‌ها، زمان کمتری تلف می‌شود.

خلاصه‌نویسی نوعی مهارت نگارش مطالب درسی می‌باشد که با توجه به محدودیت زمانی و فرصت‌های پیش‌رو، اهمیت قابل توجه پیدا می‌کند. به طور کلی، خلاصه‌نویسی مهم‌ترین منبع در اوقات فراغت یا دوره‌ی فراموش کردن می‌باشد و در ضمن وقتی می‌توانید مطالب را خلاصه کنید که آن‌را درست فهمیده‌اید زیرا با نوشتن بسیاری از ابهامات رفع می‌شود. در بعضی اوقات که موفق به تماشای فیلم نشدیم، از فردی که فیلم را دیده، می‌خواهید برای شما تعریف کند.

آن شخص فیلم را خلاصه‌گویی می‌کند که منتج به خلاصه‌نویسی می‌شود. البته در ایام یادگیری این عمل، یادگیری هم صورت می‌گیرد به این دلیل که آنچه خلاصه می‌نویسیم، باید یاد بگیریم و به خاطر بسپاریم.

طرز تهیه‌ی ماست چکیده می‌دانید چگونه است؟

ماست را به داخل کیسه‌ی پارچه‌ای ریخته و از جایی آویزان می‌کنند تا آب آن برود. در نتیجه یک قالب سفید رنگ شبیه پنیر است که:

1- ارزش غذایی بسیار دارد.

2 – حجم کمتری می‌گیرد و حمل آن نسبت به ماست در سفر راحت‌تر است.

3- اگر به آن، آب بیافزاییم دوباره ماست می‌شود.


خلاصه‌ی مطالب همین است. هم دارای ارزش درسی بسیار و نکات قابل توجه است و همچنین دارای حجم کمی می‌باشد. خلاصه‌نویسی حتماً همان خلاصه نوشتن نیست بلکه درشت‌نمایی مطالب با اهمیت، دشوار و یا مطالبی که امکان فراموشی آن‌ها در گذر زمان بسیار سریع است، می‌باشد مثلاً در کتاب یا جزوه‌ی خود آن مطالب را پر‌رنگ کرده و یا زیر آن را خط کشیده و علامت‌گذاری می‌کنیم.

اما با توجه به آنکه زمان در دوران کنکور برای ما ارزش بسیار دارد و از طرفی این نوع مطالب را باید در سه ماه‌ی آخر مد‌نظر داشته باشیم و حجم کتاب‌ها، جزوات و مجموعه‌های تست بسیار می‌باشد، این مطالب را در دفتری که برای هر درس در نظر گرفته‌ایم، وارد می‌کنیم.

این دفتر حاوی مطالب زیر می‌باشد:

الف – نکات مهم و خلاصه‌ی مباحث (نمودار درختی) کتاب یا جزوه که به طور متداول در یادگیری آن‌ها مشکل داشتیم.
ب – شامل تست‌های غلط یا نزده در آزمون‌های آزمایشی، مجموعه‌های تست و ... با ذکر آدرس تست، خود تست و جواب آن.
ج – حاوی نکات و مطالبی که از منابع مختلف جمع‌آوری کردیم و در منابعی که به طور متداول مطالعه می‌کنیم، نباشد. مثلاً نکاتی از جزوه‌ دوست، DVD و یا برنامه‌ی آموزشی تلویزیون.
مطالعه این دفتر، زمان کمتری را می‌طلبد تا مطالعه چندین باره‌ی مباحثی که دارای ارزش درسی پایین می‌باشد.
 
در چه زمانی خلاصه نویسی کنیم؟

در دوران مطالعه‌ی مباحث کتاب و جزوه‌ی خود برای امتحان، پیش آمده که با توجه به عدم اطلاع از مفاد آزمون، نتوانستیم مطالب را اولویت‌بندی کنیم و لذا زیر اکثر مفاد درسی خط کشیده‌ایم و یا علامت گذاشتیم اما پس از حل نمونه سؤالات سال‌های قبل، پی برده‌ایم خیلی از مباحث که فکر می‌کردیم مهم است، دارای اهمیت نبوده و در مقابل از کنار خیلی مباحث به راحتی گذشته‌ایم.

لذا داوطلبانی که تازه شروع به مطالعه‌ی مباحث درسی کرده‌اید، کمی صبر کنید. در دور اول مطالعه‌ی کتاب یا جزوه‌ی خود، اول مطالب را عمیق یاد بگیرید، پس از حل تمرین‌ها و تست‌های کنکور سال‌های قبل، در می‌یابید که در این کتاب یا جزوه 200 صفحه‌ای خود فقط چند فرمول، نکته و تعریف هست که لازم به خط کشیدن و یادداشت است.

در مرور بعدی مباحث درسی، این بار آنچه خط کشیده‌اید را با دقت‌تر مطالعه می‌کنیم و خواهید دید که این عمل چه‌قدر در وقت شما صرفه‌جویی کرده است لذا در ایامی که تازه شروع به مطالعه‌ی مباحث درسی کرده‌اید، وقت کافی گذاشته و سعی کنید بر مطالب به طور کامل تسلط پیدا کنید، چرا که در آینده این اوقات تکرار نمی‌شود و از طرفی مطالبی را خلاصه می‌کنید که با مطالعه‌ی آن‌ها باید کل مطالب یادآوری شود.

بهتر است که در خلاصه‌نویسی مطالب درسی از نمودار درختی استفاده شود یعنی طرز ارتباط موضوعات اصلی به فرعی را به کمک ساختار درختی نمایش دهید و هر چه زمان بیش‌تری برای ساختار درختی در نظر گرفته شود، درک مطالب در آینده بهتر است.

منبع :

http://www.gozine2.ir/modules.php?name=Pages&file=article&sid=1676

خلاصه گوئی

خلاصه گوئی


ارتباط به معنای برخوردهای متفاوت با اشخاص متفاوت است ، اما بعضی از مردم در این زمینه دچار گرفتاریهایی میشوند، علت اصلی گرفتاریهای آنها در برقراری ارتباط با یکدیگر،این است که هر کدام به شیوه خود با دیگران ارتباط برقرار میکنند.
ارتباط موثر با دیگران، نیاز به خلاقیت دارد. هر یک از ما در هر لحظه در شرایط ادراکی ویژه ای به سر می بریم. اگر از شیوه مورد علاقه شخص مخاطب خود استفاده کنید و خود را در سطح دیگران قرار دهید و از زبان آنها برای انتقال نقطه نظرهای خود استفاده نمایید، او به اقدام و خواسته شما پاسخ مثبت خواهد داد و اغلب به نتیجه دلخواه مورد نظر خود یعنی ارتباط موثر خواهید رسید. در بحث ایجاد ارتباط و چگونگی برقراری آن، متقاعد نمودن دیگران، هنر بدست آوردن حمایت و همکاری افراد و فرآهم آوردن شرایطی که افراد بتوانند مطابق میل و خواسته شما رفتار کنند، عناصری اصلی و تعیین کننده هستند.
ایجاد ارتباط از راههای مختلفی صورت می پذیرد.
 
الف: به حرفهای دیگران خوب گوش دهید
یکی از روشهای مهم در برقراری ارتباط موثر و درک بهتر مخاطب خود و ایجاد شرایطی که او نیز بتواند شما را بهتر درک کند، گوش دادن پویا است، که هنریست همپای سخن گفتن و کسی که بخوبی به صحبتهای دیگران گوش می سپارد می تواند رابطه خوبی با آنها برقرار کند. ارتباط واقعی زمانی ایجاد می شود که به سخنان مخاطب خود به خوبی گوش فرادهیم، منظور این است که به گفته ها و طرز تلقی و نقطه نظر های مخاطب خود به گونه ای خاص گوش فرادهیم، متوجه گردیم او چه منظوری و چه احساسی دارد و به قالب فکری او در مورد حرفی که می زند دقیق شویم.
اگر از شیوه مورد علاقه شخص مخاطب خود استفاده کنید و خود را در سطح دیگران قرار دهید و از زبان آنها برای انتقال نقطه نظرهای خود استفاده نمایید، او به اقدام و خواسته شما پاسخ مثبت خواهد داد
درک همدلانه، روش بسیار موثری است که می تواند تغییرات فراوانی در شخصیت ایجاد کند بنا براین گوش دادن موثر به مخاطب بدین معناست که بتوان مانند او دید، شنید و احساس کرد. در واقع این نوعی همگام شدن و برقراری ارتباط مؤثر است. در رابطه با همگام شدن و همزبانی روحیه شما با مخاطبان، سرعت صحبت و حتی هم نفس شدن شما با آنها، ارتباط موثرتری ایجاد می کند و درک متقابل شما و او را به حداکثر می رساند. با همسان کردن روشهای ادراکی خود با مخاطبتان تضمین می کنید که شما و او در سطح مشابهی ارتباط برقرار می سازید. اما باید به این مساله توجه داشت که حتی اگر منظور و نیت مخاطب خود را به درستی درک کنید، ممکن است هنوز در بسیاری مواقع اشخاص از معنای پنهان در پس پرده سخن خود آگاه نباشند. از جمله راههای اطلاع از معانی پنهان و در پس پرده، استفاده از کلید “چرا” است، اما کلمه پرسشی “چرا؟” نیز می تواند مشکلاتی ایجاد کند.

 این طرز سوال کردن گاه در شخص مخاطب احساس تحقیر و یا جبهه گیری ایجاد می کند، بخصوص اگر با لحنی متهم کننده مطرح شود، داوری منفی را به مخاطب شما انتقال می دهد. راه دیگر برای اطلاع از معانی پنهان در پس سخنان دیگران،طرح کلمه سوالی “چه” است. این کلمه پرسشی و کلماتی چون چه کسی؟ کدام؟ کجا؟ اگر به شکل تهدید کننده ای مطرح نگردد اغلب جواب های مشخصی فراهم می آورد. در کل باید به این نکته توجه داشت که سؤالاتی که با “چه؟” شروع می شوند، درمقایسه با جملاتی که با “چرا؟” شروع میشوند جواب مشخصتری به دست می دهد. طرح جملات سوالی با “چرا؟” اغلب منجر به تعمیم دادن یا گرفتن موضع تدافعی، میشود.
در انتها ضمن صحبت با مخاطب خود اقدامات زیر را انجام دهید:
با آرامش خاطر و اطمینان بنشینید و نگاهتان را به چشمان مخاطب خود بدوزید.
با دقتی وسواس گونه به حرفهایش گوش دهید.
در صورت نیاز از او توضیح بخواهید، زیرا افراد خوششان می آید و این تصور ایجاد می شود که مطالبشان مهم بوده و شما به آن توجه دارید.
اگر صلاح دانستید، درپایان صحبتهایتان با دیگران با صراحت اظهار نظر کنید و در صورت نیاز پیشنهاد داده ولی بیاد داشته باشید که اگر می خواهید پیشنهادی ارائه دهید، سعی کنید اصول و ضوابط لازم را در نظر بگیرید، پیشنهاد و طرحهایی که فقط موارد ایراد را در نظر می گیرند، پذیرفته نخواهند گردید.
درک همدلانه، روش بسیار موثری است که می تواند تغییرات فراوانی در شخصیت ایجاد کند بنا براین گوش دادن موثر به مخاطب بدین معناست که بتوان مانند او دید، شنید و احساس کرد.
 
ب : چگونه سخن گفتن را بیاموزید
این موضوع که طرف صحبت شما چه کسی است، اهمیت ندارد مهم آن است که به هنگام گفتگو رفتار و گفتاری پسندیده داشته باشید تا به نتیجه دلخواه و مورد نظر دست یابید و ارتباط مناسبی را با آنها برقرار سازید.
رعایت نکات زیر به شما در روند یک مذاکره سودمند یاری می رساند:
در سخن گفتن شتاب نکنید. موضوع بحث و گفتگو را چندین بار قبلاً با خود با صدای بلند تکرار کنید تا هنگام ادای آنها دچار فراموشی یا لکنت زبان نشوید.
جملات ساده، کوتاه و رسا بکار ببرید و شیوه خلاصه گویی را در پیش بگیرید.
گفته های خویش را با اطمینان و اعتماد به نفس ادا کنید و انتظار نداشته باشید دیگران آنچه را که شما با شک و تردید بر زبان می آورید، باور کنند.
اگر در حین مذاکره متوجه شدید که مخاطبتان مایل به صحبت کردن است به او مجال دهید افکارش را بروز دهد و اطلاعات و معلوماتش را برای شما بیان کند.
در برابر ترش روترین و عبوس ترین اشخاص هرگز بشاشیت خود را از دست ندهید و هنگام گفتگو نیز تمام قوایتان را برای کسب کامیابی متمرکز سازید.
در اکثر مذاکرات باید ابتدا بین طرفین، تمایل اولیه به صحبت کردن وجود داشته باشد. در این زمان است که میدان برای ارائه تفکر و تبادل اندیشه گسترده تر شده و در نتیجه امکان موفقیت بیشتر میشود.
در سخن گفتن و مذاکره باید شیوه ای درست و مبتنی بر اندیشه ، دقت و حوصله و تعقیب اصولی مطالب، در پیش گرفت و گرنه موفقیت از آن ما نخواهد بود.
در مقالات بعد به ارائه دیگر راه های برقراری ارتباط خواهیم پرداخت.

روش خلاصه نویسی

روش خلاصه نویسی

فوايد و ضرورت خلاصه نويسي
 
«خلاصه نويسي» نوعي مهارت نگارشي محسوب مي ‌شود و آشنايي با آن در كارهاي قلمي و پژوهشي و گزارش نويسي مفيد و كارساز است. با توجه به محدوديت فرصت و زمان و نيز فراواني آثار و نوشته ‌ها، «چكيده نويسي»‌ ضرورت پيدا مي ‌كند. گاهي از مطالب براي خودمان خلاصه برداري مي ‌كنيم،‌ گاهي براي ديگري. در صورت اول، براي بهره برداري خودمان است، ‌در صورت دوم براي فايده رساني به ديگران. در تاريخ تأليف و نگارش نيز، بخش بزرگ كتاب ‌ها، خلاصه شده كتاب ‌هاي ديگري است كه در زمينه تاريخ، ادبيات و علوم گوناگون است. اين‎ گونه كتب، با عنوان ‎هايي هم چون: خلاصه، وجيزه، منتخب، گلچين، گزيده، مختار، مهذّب، چكيده، تلخيص و ... است كه توسط خود مؤلف يا ديگري صورت گرفته و مي ‌گيرد. خلاصه كردن متون مفصل و كتاب ‌هاي عظيم و ارزشمند،‌ يكي از گام ‌هاي مثبتي است كه مي ‌تواند نسل كم حوصله امروز را هم با فرهنگ و ادب گذشته مرتبط سازد، ‌و هم بهره اخلاقي كتاب‌ هاي خوب ولي مفصل را كه در دسترس امروزيان نيست، به خوانندگان برساند. ما هميشه نمي ‌توانيم همه كتاب‌ ها را همراه داشته باشيم. هميشه هم مجال شرح و بسط مطالب را براي ديگران نيست.
 
پس بايد به هنر« خلاصه نويسي» مجهز بود تا از زمان و نيز از امكانات چاپ و تكثير و يادداشت، بيشترين استفاده را كرد. گاهي نياز مي ‌شود كه از يك سخنراني يا كتاب و مقاله، خلاصه‌اي تهيه شود، يا گزارشي فشرده از يك حادثه، يا صورت جلسه‌اي خلاصه از يك جلسه، سمينار، برنامه و ... تهيه گردد. گاهي در نقد يك اثر ادبي يا محتواي يك كتاب و مقاله و فيلم، نياز است كه فشرده‌اي از آن بيان شود. در معرفي‌ هاي اجمالي از يك كتاب نيز خلاصه نويسي جايگاه خود را دارد. نيز گاهي در دوره ‌هاي آموزشي و در كلاس‌ ها، لازم است از مطالب خلاصه برداري شود، يا در متون آموزشي، خلاصه‌اي از هر بخش يا بحث در پايان آورده شود. گاهي هم براي شركت در يك مسابقه، لازم مي ‌شود كتاب يا مقاله يا داستاني خلاصه شود. براي تهيه جزواتي فشرده و كم حجم براي امتحان از برخي دروس و متون هم، نيازمند به چكيده نويسي هستيم. گاهي هم به صورت شفاهي، لازم است گزارشي كوتاه و توضيحي خلاصه درباره موضوعي داشته باشيم. مجموع اين گونه نيازها، ايجاب مي ‌كند كه با«روش خلاصه نويسي» آشنا شويم. از اين رو در اين بخش، به بيان نكاتي در اين موضوع مي‌ پردازيم. ناگفته نماند كه«خلاصه نويسي»، از جهاتي براي خود انسان مفيد است و فوايدي از اين قبيل دارد:
1. بهره گيري از يادداشت‌ هاي خلاصه، در مراحل بعد، به وسيله مراجعه مجدد به آن ‌ها.
2. تمريني براي كار قلمي و رشد نيروي نويسندگي انسان.
3. تقويت بينش و رشد فكري انسان در سايه اين گزينش و تلخيص.
4. تسهيل برخورداري از محتويات كتب و مقالات، در حجمي اندك.
5. ايجاد انگيزه در دانش آموزان براي مطالعه.
6. كمك به در خاطر سپردن مطالب و از ياد نرفتن آن ‌ها.
7. كمك به تمركز فكر هنگام خواندن كتاب و مقاله.
با توجه به اين ‎كه در خلاصه نويسي، بايد به«كاهش حجم نوشته» پرداخت، بي آن ‎كه هدف نويسنده و گوينده و پيام اصلي نوشته و سخن از بين برود، ضروري است كه مهارت لازم در اين امر كسب شود. اين مهارت هم جز با تمرين زياد، و نيز كار زير نظر مربي و استاد، كمتر به دست مي ‌آيد. تفاوت خلاصه نويسي با گزيده، گلچين و يادداشت برداري اين است كه در يادداشت برداري و گزيده نويسي، نكات مورد نظر و مورد علاقه شخص از جاهاي مختلف نوشته مي ‌شود و چه بسا انسجام و پيوستگي ميان گزيده ‌ها وجود نداشته باشد؛ ولي در خلاصه نويسي، ‌عنايت روي يك كتاب يا مقاله يا متنِ خاصّي است كه چكيده همه آن آورده مي ‌شود؛ نه آن‎ كه از هر بوستاني گلي چيده شود. خلاصه نويسي شبيه زيراكس يا عكس گرفتن از هر متن يا تصويري در مقياسي كوچك‌تر است.
 
مراحل اجرايي كار
 
بسيار اتفاق مي‌ افتد كه در خلاصه نويسي، انسان فكر مي‌ كند همه اين مطالب، خوب و لازم است و در تلخيص، آن‎ ها را مي ‌آورد. در نهايت مي ‌بيند كه خلاصه، چيزي از اصل مطلب كم نيست. اين يا به عدم مهارت در خلاصه نويسي برمي ‌گردد، يا به عدم آگاهي اجمالي از محتواي آن‎ چه تلخيص مي‌ شود، يا عدم دقت شخص در تفكيك مطالب مهم از كم اهميت. از اين رو در امر خلاصه نويسي، مراحل زير پيشنهاد مي ‌شود:
1. مطالعه يا مرور اجمالي، پيش از اقدام به تلخيص.
2. مشخص ساختن ميزان و درصد تلخيصي كه بايد انجام شود.
3. مشخص كردن موارد و مطالب اصلي و فرعي،‌ هنگام مطالعه.
4. حذف مطالب غير عمده و باقي گذاشتن نكات اصلي.
5. حفظ امانت و اصالت در عبارات و محتوا.
پيش از اقدام به تلخيص،‌ خوب است ابتدا يك دور، كتاب يا مقاله را بخوانيم،‌ يا يك بار نوار را گوش دهيم يا فيلم را نگاه كنيم، تا نسبت به محتوا اِشراف و احاطه پيدا كنيم و بهتر بتوانيم موارد عمده و غير عمده و اصلي و حاشيه‌اي را از هم تفكيك كنيم. البته اين در مواردي است كه متن مورد تلخيص در اختيار ما باشد. والاّ در خلاصه نويسي از مباحثِ يك كلاس يا جلسه يا سخنراني در حال ايراد، اين شيوه قابل اجرا نيست.
هنگام مرور مقدماتي، مي ‌توان فصل ‌هاي اصلي و فرعي و مطالب عمده را از حواشي و زوايد، جدا كرد و علامت گذاشت تا تلخيص، آسان ‌تر شود.
ميزان تلخيص نيز بايد از آغاز، معلوم باشد. فرضاً يك كتاب سيصد صفحه‌اي را اگر قرار باشد در حد نصف، يا يك چهارم يا يك دهم خلاصه كنيم، در هر يك، ميزان حذف مطالب و باقي گذاشتن مطالب ديگر، به نسبت آن معيار، متفاوت خواهد بود. حتي اگر بنا باشد همان كتاب را در دو صفحه خلاصه كنيم، شيوه‌اي ديگر بايد برگزينيم و مطالب بيشتري را جزو«حذفيات» قرار دهيم. در انواع مختلف تلخيص و با هدف ‌هاي گوناگون، مطالب گاهي لازم است آورده شود يا حذف گردد؛ بسته به اين است كه با چه هدفي كار تلخيص انجام مي‌ گيرد. گاهي كتاب مفصّلي براي استفاده عموم، خلاصه مي‌ شود، گاهي چكيده‌ يك كتاب، به نحوي ارائه مي ‌شود تا شوق مراجعه به اصل كتاب ايجاد شود، گاهي عصاره مطالب مفيد يك كتاب، بدون رعايت انسجام و پيوستگي مطالب فراهم مي ‌گردد، گاهي فهرستي از مباحث يك كتاب يا بحث تدوين مي‌ شود، گاهي ديدگاه‌ هاي علمي يك كتاب استخراج مي ‌گردد، گاهي هم محتواي يك كتاب، به صورت نمودار، جدول و اطلاعات آماري و دسته بندي شده خلاصه مي ‌شود. اين شيوه‌ ها و هدف ‌ها، كه به عنوانِ تلخيص تفصيلي، ارجاعي، آزاد، فهرستي، موضوعي، علمي، و نموداري مطرح است،‌ هر يك ويژگي خاص خود را دارد و در عمل، متفاوت با ديگري است.[1] چكيده تمام نما، توصيفي، راهنما، موضوعي و ... از جمله انواع خلاصه نويسي است. مجموعه تحقيقات اجتماعي و اطلاعات آماري مفصّلي را گاهي به صورت جدول و نمودار ترسيم مي ‌كنند. اين نيز نوعي از خلاصه نويسي است.
 
نكات و مباحث غير اصلي
 
در هر نوشته‌اي يا سخنراني يا درس، يك سري حرف‌ ها اصلي و عمده است و گوينده و نويسنده يا مدرس، به قصد بيان و القاي آن ‌ها به كار سخن و قلم پرداخته است،‌ يك سري هم مطالبي است كه در توضيح،‌ تشريح و تأكيد نسبت به آن مطالب اصلي بيان مي ‌شود، كه به اين‌ ها نكات غير عمده گفته مي‌ شود. اجمالي از مطالبِ غير اصلي را مي ‌توان چنين برشمرد:
1. توضيحات براي روشن كردن مسأله اصلي.
2. نمونه ‌هاي تاريخي و شاهد مثال ‌ها.
3. مطالبِ حاشيه‌اي و غير مرتبط با موضوع.
4. لفاظي ‌ها و عبارت پردازي‌ هاي غير دخيل در مطلب اصلي.
5. موارد تكرار شدن مطلب.
6. عبارات و جملات مترادف و هم مضمون.
7. جملات معترضه و اشارات تفسيري و توضيحي كه آوردنش ملال آور است.
اگر از يك نوشته يا سخن، محورهاي فوق را جدا كنيم، آن ‌چه مي ‌ماند، جوهره اصلي مطلب است كه قابل درج در خلاصه است. البته تشخيص اين كه اين موضوع، اصلي است يا حاشيه، بحثِ عمده است يا توضيح، ‌احتياج به دقت بيشتري دارد. اگر يك متن، چه داستان يا غير داستان، چند بار مطالعه شود، امكان تلخيص دقيق، بيشتر خواهد بود. مي ‌توان هر بند يا پاراگراف را در يك جمله خلاصه كرد. مجموعه اين جملات، خود به خود چكيده مطلب اصلي خواهد بود؛ البته با رعايت نكات ديگري كه ياد شده است. در موردي كه يك داستان خلاصه مي‌ شود، بايد اسكلت و استخوان بندي اصلي قصه را آورد و از ذكر جزئياتِ داستان چشم پوشيد. فرض كنيد فيلمي را كه در يك ساعت تماشا كرده‌ايد، ‌يا داستاني صد صفحه‌اي را كه خوانده‌ايد، اگر بنا باشد تنها در مدت پنج دقيقه خلاصه‌اش را بازگو كنيد، چه قسمت‌ هايي را انتخاب مي ‌كنيد كه با بيان آن‌ ها در اين زمان محدود، تا نهايت داستان را هم اشاره كرده باشيد؟ پس پرداختن به قهرمان ‌هاي اصلي و فرازهاي حساس و صحنه‌ هاي عمده، كافي است و نبايد به جزئيات پرداخت. ميزان وقت يا ظرفيت نگارشي، نقش اساسي در نحوه خلاصه نويسي ما دارد.
 
تفاوت تلخيص با بازنويسي و بازآفريني

بازنويسي، برگردان متون كهن(شعر يا نثر) به نثر و عبارت است؛ بي آن‌ كه مفهوم و محتوا دگرگون شود. در باز آفريني، محتوا و سوژه كهن، تبديل به اثر جديدي مي ‌شود كه با اصل متفاوت است. بازنويسي مثل تعميرات اساسي يك خانه است، اما باز آفريني، كوبيدن بنا و از نو ساختن است كه چه بسا نقشه ساختمان و كيفيت چهار چوب اوليه هم به هم مي ‌خورد. در باز نويسي، مضمون متن قديم حفظ مي‌ شود، تغييرات در جا به جايي حوادث و الفاظ و تركيب ‌ها انجام مي ‌گيرد. اصول زبان فارسي حفظ مي ‌گردد و از شكسته نويسي پرهيز مي ‌شود. توجه به سن و سطح فكر مخاطب، جهت درك و لذت بردن ضروري است. بايد چيزي را باز نويسي كرد كه از نظر پيام و محتوا، ارزش داشته باشد. باز نويسي گاهي از نثر به نثر است. گاهي از شعر به شعر، از نظم به نثر و از نثر به نظم. در خلاصه نويسي، نه پيام عوض مي ‌شود، نه قالب و محتوا و نه بهتر ساختن سبك نگارش؛ بر خلاف باز نويسي كه اغلب يا به خاطر ضعف قلمي اثر نخستين است، يا نامناسب بودن آن با شيوه امروزي. خلاصه نويسي اغلب براي استفاده بهتر از فرصت و زمان است، اما در باز نويسي هدف مهم‌تر ارائه اثري متناسب با نياز و ضرورت‌ هاي جديد فرهنگي و ادبي است.
در اين ‌كه خلاصه نويسي را بايد با استفاده از قلم و جمله پردازي خودمان بنويسيم يا با حفظ عباراتِ اصلي، موارد مختلف است. گاهي روي الفاظ متن اصلي، عنايت و تأكيد خاصّي است كه دخل و تصرف در عبارات، مسأله ساز و گاهي تحريف مي ‌شود. آن‌ جا بايد تلخيص را با بهره گيري از عين عبارات اصلي انجام داد.
 
مثل اين ‌كه وصيت نامه امام امت(ره) يا احكام فقهي رساله، يا ديدگاه شيخ صدوق درباره عصمت انبيا و نظر شهيد مطهري درباره تحريف نشدن قرآن، يا قانون كيفر مجرمين و ... را اگر بخواهيم تلخيص كنيم، با استفاده از عباراتِ اصلي و حذف بخش ‌هاي كم اهميت ‌تر يا غير لازم،‌ اقدام مي‌ كنيم، تا اشكالي پيش نيايد. اما اگر يك داستان يا حادثه تاريخي، يا گفتگوها و مذاكرات يك جلسه، يا گزارشي از روزنامه، يا درس معلم را بخواهيم خلاصه نويسي كنيم، ضرورتي ندارد كه حتماً از عبارات اصلي استفاده كنيم، مي ‌توانيم مفهوم را گرفته، با تعابير و جمله بندي خودمان بنويسيم. هم‌ چنين مي ‌توانيم همه متن را به دقت بخوانيم، سپس آن را كنار گذاشته، خلاصه آن را به قلم خودمان بنويسيم. در هر حال، نكته‌اي كه نبايد فراموش كرد اين است: در خلاصه نويسي، «هدف و پيام» اصلي نويسنده، نبايد مورد تحريف يا تغيير قرار گيرد، و اين دو چيز مي ‌طلبد: الف. تعهد ب. مهارت. اگر تعهد نباشد، سخنان يا نوشته ديگران گاهي مغرضانه تلخيص مي ‌شود و«خلاصه»، چيزي از آب در مي ‌آيد كه مغاير با مقصود صاحب سخن است. و اگر مهارت نباشد، محتواي اصلي نوشته و كلام، خدشه دار مي ‌شود و چه بسا مطالب عمده و اساسي از قلم مي‌ افتد و آن ‎چه قابل حذف بوده، به عنوان مطالب اصلي باقي مي ‌ماند. هم«حفظ امانت» لازم است، هم«حفظ اصالت»؛ كه اولي به تعهد خلاصه نويسي مربوط مي ‌شود، دومي به دقت و توانايي و مهارت او.
گاهي كتابي را كه در دست مطالعه داريد، پس از خواندن هر صفحه يا هر پاراگراف، سعي كنيد خلاصه آن را در يك سطر يا در جمله‌اي فشرده بنويسيد. اين قدرت تلخيص شما را مي ‌افزايد. يا برخي داستان ‌هاي منظوم را در ديوان ‌ها بخوانيد و خلاصه‌اش را در چند سطر بنويسيد يا خبري را كه به تفصيل در روزنامه خوانده‌ايد، به صورتِ« خلاصه خبر» در آوريد.
 
چند نكته لازم:
 
1. در تلخيص يك متن يا بحث منسجم، سعي شود انسجام و پيوستگي مطالب، در« خلاصه» هم حفظ شود.
2. جملات كوتاه و كلمات ساده، به كار گرفته شود.
3. متن مورد تلخيص، در جزوه«خلاصه» معرفي شود: يعني نام نويسنده، ناشر، ميزان صفحات، درصد تلخيص، خلاصه نويس، تاريخ تلخيص و مشخصات ديگر نوشته اصلي يا نوار و سخنراني و جلسه و سمينار و درسي كه به صورت خلاصه در آمده است، نقل شود.
4. نكات دستوري و نيز هماهنگي و يك نواختي زمان افعال و سبك و سياق نوشته رعايت گردد.
5. سليقه و نظم در نگارش خلاصه، صفحه آرايي و فصل بندي نيز از ياد نرود.
6. در خلاصه، مطالبي آورده نشود كه در متن اصلي نيست.
 
پي نوشت:
[1]. در زمينه انواع تلخيص و اهداف و روش ‌هاي ياد شده در بالا، ر.ك: «فن تلخيص كتاب» از عادل يغما،‌كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان.
 
نويسنده: جواد محدثي
منبع: كتاب روش‌ها، ص 33.