10 نکته برای صحبت کردن به زبان انگلیسی

 

یکی از مهندسان فارغ التحصیل می گوید که 10 نکته زیر به او برای صحبت کردن زبان انگلیسی خیلی کمک کرده اند :
1- اولین چیزی که هر روز صبح بعد از بلند شدن از خواب انجام می دهم این است که شروع به خواندن روزنامه می کنم. من بیشتر دوست دارم که مقاله ها و مطالبی که مورد علاقه من هستند را مطالعه کنم چون با این کار یادگیری آن راحت تر می شود و کمتر احساس خستگی می کنم.
2- یک فرهنگ لغت جیبی تهیه کردم. چون در طول روز به کلماتی بر میخورم که برای من آشنا نیستند و با مراجعه به آن معنای کلمات را مطالعه می کنم..فرهنگ لغت جیبی به من این امکان را می دهد که در همه جا در دسترس باشد و هر وقت که به مشکلی برخوردم فورا به آن مراجعه کنم.
3- هر وقت کلمه ای را یاد گرفتم آن را در یک جمله به کار بردم. با این کار آن کلمه همیشه در ذهن من باقی می ماند و راحت تر می توانم آن را یاد بگیرم.
4- بسیار از اوقات با دوستانی که مشغول یادگیری زبان انگلیسی بودند جمع میشدیم و   ...   ...

ادامه نوشته

جوان کردن مغز با یادگیری زبان های خارجی



اگر این توانایی را داشته باشید که به زبان‌های دیگری غیر از زبان مادری‌تان به راحتی حرف بزنید و به اصطلاح دوزبانه باشید، مغز شما می‌تواند بگوید ممنونم، you thank، gracias، merci، arigat اما منفعت‌های دانستن زبان خارجی فقط در همین نکته‌ها خلاصه نمی‌شود. خوبی‌ها و فواید دوزبانه بودن مختص به سن خاصی نیست، از خردسالی گرفته تا دوران میانسالی دانستن زبان‌های خارجی می‌تواند، باعث بالا رفتن توجه، تمرکز، فعالیت مغز و حافظه شود. علاوه بر این، برخی از تحقیقات جدید نشان داده‌اند، افراد دوزبانه دیرتر دچار اختلالات مغزی مثل از دست دادن حافظه یا بیماری «آلزایمر» می‌شوند.
شما می‌توانید مغزتان را مثل یک کامپیوتر تربیت کنید
مغز یک فرد دوزبانه مانند رادیویی است که به طور همزمان دو کانال را پخش می‌کند. این به آن معناست که ممکن است در حال صحبت کردن به یک زبان باشید اما مغزتان همیشه آماده است تا از زبان دومتان نیز استفاده کنید. به لطف این کارایی دو محوری و دوجانبه، مغز در دسته‌بندی اطلاعات، تمرکز روی مسایل مورد نیاز و اجتناب‌ از فکر کردن به مسایل نامرتبط بسیار ورزیده خواهد شد. براساس تحقیقات انجام شده دوزبانه بودن قابلیت تمرکز و توجه را در افراد بالا می‌برد. همچنین،    ...   ...

ادامه نوشته

5 قانون صحبت کردن به زبان انگلیسی


1.گرامر را مطالعه نکنید

این قانون ممکن است برای خیلی از دانش آموزان ESL ناآشنا باشد، اما این یکی از مهمترین قوانین میباشد. اگر شما میخواهید که امتحانات خود را بدهید، پس گرامر را مطالعه کنید. هرچند، اگر میخواهید که در زبان انگلیسی روان شوید بایستی تلاش کنید زبان انگلیسی را بدون مطالعه گرامر یاد بگیرید.

مطالعه گرامر فقط شما را کند کرده و گیج خواهد نمود. شما هنگام ساختن جملات به جای اینکه به طور طبیعی یک جمله را همانند یک بومی بیان کنید، در مورد قوانین گرامری فکر خواهید نمود. به خاطر داشته باشید که فقط یک عده اندکی از صحبت کنندگان به زبان انگلیسی بیشتر از 20% از تمامی قوانین گرامری را میدانند. بسیاری از دانش آموزان ESL بیشتر از افراد بومی دستور زبان میدانند. با توجه به تجربیاتم میتوانم این را به جرأت بگویم. من یک بومی هستم، در ادبیات زبان انگلیسی تخصص گرفته ام و زبان انگلیسی را برای بیش از 10 سال تدریس نموده ام. با وجود این خیلی از دانش آموزانم نسبت به من جزئیات بیشتری را درباره گرامر زبان انگلیسی میدانند. من به آسانی تعریف را در ذهنم جستجو کرده و به کار میبرم، اما من آنرا در مورد آن در ذهن خود فکر نمیکنم..

من اغلب اوقات از دوستان بومی خود بعضی از سؤالات گرامری را میپرسم و فقط عده اندکی از آنها جواب صحیح را میدانند. اگرچه آنها در زبان انگلیسی روان هستند و ...   ...

ادامه نوشته

۷ نکته موثر در یادگیری زبان های خارجی (زبان انگلیسی)

اول از همه خوبه بدونید که بین تمامی زبانهای دنیا ، آسانترین زبان برای یادگیری انگلیسی است، پس امیدوار باشید!! چون طبق آمار تقریبا ۴۴۳ میلیون نفر در دنیا انگلیسی صحبت می کنند. این تعداد برای دیگر زبانهای اروپایی بسیار کمتر است. مثلا فرانسه ۱۲۱ میلیون نفر و آلمانی ۱۱۸ میلیون نفر.

این مطلب باعث می شه که به همین نسبت منابع و روش یادگیری هم متنوع تر و تاثیرگذارتر باشند چون بیشتر استفاده شده اند و در نتیجه بیشتر تست و بررسی شدند.
در اینجا ۷ نکته ساده را برای شروع یادگیری توضیح می دهم تا با استفاده از آنها بتوانید در کوتاهترین زمان انگلیسی یاد بگیرید:

۱- مهمترین قدم داشتن انگیزه کافی و شور و اشتیاق یادگیری است. اگر این را ندارید بقیه مطلب را نخونید. یا سعی کنید در خودتان انگیزه ایجاد کنید.
ساده است؛ در دنیای امروز برای برقراری ارتباط با افراد مختلف، رشد و پیشرفت در شغل و تحصیلات، دانستن اخبار روز، مجبورید انگلیسی بدانید، اما از دید اجبار به آن نگاه نکنید، به جای آن سعی کنید موقعیت و شرایطی را که بعد از یادگیری به دست خواهید آورد در ذهن خود به طورکامل مجسم کنید؛ تمام لذت و هیجان، در آمد بیشتر، تجربه های جدید، آدمها و   ....   ...

ادامه نوشته

ابزارها و روش های موثر در یادگیری زبان های خارجی


روشها ی یادگیری زبان تقریبا برای همه زبانها مشترک است با این تفاوت که در مورد انگلیسی کار بسیار راحت تر است؛ ابزار های آموزشی بسیاری در بازار موجود است و دسترسی به افرادی که انگلیسی بلد باشند بیشتر است. پیدا کردن کسی که در حد شما انگلیسی بداند بسیار راحت تر از یافتن کسی است که مثلا فرانسه یا اسپانیایی صحبت کند.
در حال حاضر ابزار های مختلفی در بازار وجود دارد که می توانید با توجه به مدل خودتان و متدی که برای یادگیری انتخاب کردید از آنها استفاده کنید. شامل :

· کتابهای آموزشی از موسسات و دانشگاههای مختلف انگلیسی، امریکایی، استرالیایی و کانادایی
· فلش کارت؛ برای کسانی که حافظه تصویری آ نها قوی تر است و نیاز به تکرار مداوم توسط نرم افزار لایتنر دارند.
· کتاب اصطلاحات؛ شامل الفاظ و اصطلاحات غیر رسمی و روزمره، می تونه سرگرم کننده باشه و از یکنواختی کار کم کند.
· دیکشنری؛ در سطوح مختلف و به زبانهای مختلف
· دیکشنری تصویری (picture dictionary) که برای شروع بسیار خوب است و دایره لغات را گسترش می دهد، به خصوص برای کسانی که    ..........

ادامه نوشته

کشف روش هایی برای یادگیری زبان خارجی


برخی افراد می‌توانند به راحتی دو، سه یا تعداد بیشتری زبان را بیاموزند و به راحتی به زبان‌های مختلف صحبت کنند. برای برخی دیگر این کار بسیار دشوار است. چه تفاوتی بین این افراد و بقیه وجود دارد؟

هفته پیش گزارشی در مورد یک پسر نوجوان عادی 16 ساله ساکن نیویورک منتشر شد که نشان می‌داد وی تنها در اوقات فراغت خود، بدون کلاس، زبان‌های عبری، عربی، روسی، سواحیلی و چندین زبان دیگر را یاد گرفته است. البته به گزارش دیسکاوری مشخص نیست که این پسر نوجوان که تیموتی دونر نام دارد، چه‌قدر به هر یک از این زبان‌ها مسلط است، اما واضح است که او با سایر هم‌سن‌ و سال‌هایی که در مدرسه با او همکلاس هستند و حتی بسیاری دیگر از مردم که تنها به یک یا دو زبان می‌توانند صحبت کنند متفاوت است.


این‌جا یک سوال پیش می‌آید:‌ آیا ممکن است مغز برخی از افراد ویژگی‌های خاصی داشته باشد که به آن‌ها این امکان را بدهد که در مقایسه با سایرین زبان‌های بیشتری را بیاموزند و   ....   ....

ادامه نوشته

چطور انگلیسی صحبت کنیم ؟  چگونه انگلیسی متوجه بشویم؟

 

God knows what we know, but we don't know what God knows!

سلام

عنوانش تکراریه؟ تا حالا 100 تا از این نوع مطالب خوندی؟این یکی فرق میکنه!

چون حرف دله !

فرض کن 12 ترم زبان خوندی؛نه اصلاً 20تا! یا نه نورچشمی لیسانس یا فوق لیسانسی(مثل بعضیا)!!! حالا میخوایم برای چند دقیقه صحبت کنی...مثل تست مجری گری تلویزیون! تپق ممنوع! Uh, you know, actually امثالهم هم نباشه
یا اصلاً یه کار ساده تر،30 دقیقه اخبار رو ضبط کن و بشین اسکریپتهاش(متون خبر) رو بنویس...! اخبار خودمون رو نمیگم(با اون لهجه شیرین محلیشون) یکی از شبکه های انگلیسی زبان رو ...
چیه؟ اینم نمی شه؟ سخته؟ چرا؟ مگه یه عمر زبان نخوندی؟؟؟؟
این دفعه جداً کسی نمیخواد شعار بده که سیستم آموزشی بده و امکانات نیست و از این حرفای همیشگی...
اول بیا با هم یه بار دیگه فرآیند رایج یادگیری زبان رو در ایران مرور کنیم:
-یادگیری گرامر و لغات پایه در دوره راهنمایی
+ یادگیری گرامر تکمیلی (باصطلاح ما البته) در دوره دبیرستان
+یادگیری مهارتهای مربوط به درک مطلب (به اندازه لازم و کافی!بیشتر نه) در مقطع پیش دانشگاهی
+مرور همه بالایی ها در زبان عمومی دانشگاه (اگه زبان پیام نور باشه که از نوع تیم ملی محسوب میشه)
+کار روی ترجمه متون تخصصی رشته تحصیلی به زبان انگلیسی (به مقدار لازم)
-تموم شد
اینجا که رسیدی:
تازه مصیبت بزرگ یادت میاد که  :

ادامه نوشته

چگونه مهارت صحبت کردن زبان خود را تقویت کنید؟



نکات زیر می تواند برای بهبود صحبت کردن شما مفید باشد:

اول از همه به خاطر داشته باشید که خوب صحبت کردن نیاز به زمان و تمرین کافی دارد. توقع نداشته باشید ظرف مدت کوتاهی همانند شخصی که زبان مادری اش انگلیسی است، صحبت کنید. به خاطر داشته باشید که تقویت صحبت کردنشهر روم یک روزه ساخته نشد!
همانند بچه ای که پس از مدت زیادی شنیدن، شروع به صحبت کردن می کند شما نیزباید صبور و امیدوار باشید که بالاخره یک روز می توانید به روانی صحبت نمایید.
توانایی صحبت کردن شما تا حدی تحت تاثیر شخصیت شما است. مثلاً شاید شما شخصی پرحرف و اجتماعی باشید یا اینکه ساکت و خود دار عمل کنید. با وجود این در نظر داشته باشید که صحبت کردن زبان دوم همانند یادگیری زبان مادری "کاملاً طبیعی" نیست. لازم است تعامل زیادی با دیگران داشته باشید (این تعامل باید از طریق انگلیسی یا هرزبانی باشد که در حال فراگیری آن هستید.) همواره به خاطر بسپارید که با سعی و تلاش به موفقیت خواهید رسید.
یافتن یک شریک زبانی روشی ایده آل برای تمرین صحبت کردن می باشد به ویژه وقتی که شریک شما همکلاس ویا هم سن و سال شما هم باشد چرا که  ...   ...   ...  ...

ادامه نوشته

یادگیری چگونه انجام می شود؟


اشاره


این که ما چگونه یاد می گیریم، همواره مورد پرسش بوده است. شناخت دقیق یادگیری به ما کمک خواهد کرد، تا در فرآیند یاد دهی – یادگیری، راه بهتر را برگزینیم. آشنایی با روش یادگیری، کمک شایانی به دانش آموزان خواهد کرد. لازم است در فرصت هایی که در کلاس پیش می آید، در مورد نحوه یادگیری با دانش آموزان گفت و گو کنیم و پرسش های آنان را در این زمینه پاسخ دهیم.

« یادگیری » چگونه انجام می شود؟

یادگیری دریچه ارتباط انسان با جهان خارج است. از همین دریچه است که اجازه می دهیم اطلاعاتی وارد ذهن ما شود و یا از آن خارج گردد. همچنین از دریچه یادگیری است که قدم در مسیر تجربه می گذاریم. ما بر اساس آن چه یاد می گیریم، دیگران را می شناسیم و با آن ها ارتباط برقرار می کنیم و بر همین اساس هم تجربه می کنیم؛ تجربه عملی و کلامی.

یادگیری و تجربه را به دو قرین همزاد می توان تشبیه کرد، از آن رو که هر تجربه با یادگیری و هر یادگیری با تجربه ای همراه است. این دو در مخزن حافظه، یعنی مرکز جذب یادگیری نگهداری می شوند. با کمک این مخزن، می توان مطالب یاد گرفته شده را بازخوانی کرد. به این ترتیب می توان یادگیری را دو ابزار مفید در یادآوری اطلاعات قلمداد کرد.


آن چه به اسم اطلاعات وارد حافظه ما می شود، بلافاصله پس از یادگیری به سرعت فراموش می شود. پر بی راه نیست اگر اطلاعات وارد شده در حافظه کوتاه مدت را با برگه های دستگاه دور نگار مقایسه کنیم.

اطلاعات موجود بر روی صفحه ای که فرستاده شده با جوهری به تصویر در می آید که پس از چند روز، بسته به نوع مرغوبیت جوهر دستگاه کم رنگ و بالاخره ناپدید می شود.

نوع مرغوبیت یادگیری یا نحوه مؤثر یادگیری در درج اطلاعات بر روی حافظه کوتاه مدت بر حافظه بلند مدت وارد می شود. انگیزه یادگیری، انسجام مطالب، معنی دار بودن موضوع مطالعه، روانی و سلیس بودن متن و ... همه و همه از عواملی هستند که باعث پر رنگ تر شدن اطلاعات درج شده در حافظه ما می شوند. روان شناسان امروزی، یادگیری را به صورت تغییر نسبتاً پایدار در رفتار بالقوه (توان رفتاری) تعریف کرده اند که در نتیجه تمرین، تقویت شده و در نهایت رخ می دهد.

چند نکته در این تعریف قابل تأمل است:

·  یادگیری در تغییر رفتار است.
·  این تغییر رفتاری، نسبتاً پایدار است.
·  الزاماً نباید بلافاصله پس از تجربه، یادگیری رخ دهد.
·   تغییر در رفتار ناشی از تجربه یا تمرین است.
·  تجربه یا تمرین باید تقویت شود.
 

به زبان خودمان بگوییم: « اگر بر اثر مطالعه تغییر قابل مشاهده ای در خود حس کنیم؛ اعم از این که این رفتار منجر به تغییر رفتارهای درونی و ذهنی و یا تغییر رفتارهای بیرونی و عملکرد های ما شود: یعنی با مطالعه، یادگیری نیز صورت گرفته است ».

اما حافظه و کارکردهای آن چه قدر در شکل گیری یادگیری مؤثرند؟

ناگفته پیداست

هیچ تغییری یک دفعه و به صورت آنی شکل نمی گیرد.
صد البته برای ایجاد یک تغییر زمینه های زیادی لازم است. یکی از عوامل بسیار مهم در ایجاد این تغییر، حافظه است. همان طور که گفتیم درج اطلاعات در حافظه با نحوه ماندگاری آن نسبت مستقیم دارد.

حال این سؤال به ذهن می رسد که یادگیری به همین جا ختم می شود یا خیر؟ مسلم نه. زیرا ثبت، ضبط و بازخوانی، سه کارکرد مهم حافظه در یادگیری است.


حافظه در عرض چند ثانیه پس از یادگیری، آسان تر مختل می شود، ولی پس از گذشت یک ساعت، مختل کردن آن دشوار می شود. در جریان یادگیری نباید به کار دیگری اشتغال داشت.

مطالب یاد گرفته شده را نباید بلافاصله مرور کرد. مطالب یاد نگرفته را نیز نباید پشت سر هم و پی در پی مطالعه کرد.

باید مطلبی را تا پایان یک فصل و یا تا پایان سر فصل مطالعه کنیم و پس از اندکی تأمل، آن مطالبی را که یاد نگرفته ایم، مرور کنیم.

به یاد آوردن یک مطلب، امری پیچیده است و به سادگی صورت نمی گیرد. ما در به یاد آوردن مطالب سعی می کنیم به آن ها معنی بدهیم، قسمت های ناجور آن را حذف کنیم و مطالب را آن جور که می فهمیم به یاد آوریم.

در واقع، حتی در یادگیری ما نیز همانند سایر رفتارهای اکتسابی مان، نوعی نقطه دید دخیل می شود. بدون اغراق می توان گفت نقطه دید اول شخص در بیشتر آدم ها مداخله گر است.

یکی از دلایل معنی دار بودن مداخله نقطه دید در رفتارهای اکتسابی این است که ترتیب تجربه کردن های افراد با هم متفاوت است و چون هر تجربه ای توأم با یادگیری است، اولویت بعضی از تجارب در افراد گوناگون، متفاوت است. از این رو، در یادگیری یک نکته جدید، هر کس آن بخش از مفهوم را که به نظر او بی ربط و بی معنی است، رهامی کند و بعضی دیگر را به خاطر می سپارد و حتی بزرگ تر از آن چه هستند می بیند و ضبط می کند.


برای آن که دچار بیماری برداشت زدگی نشویم و بتوانیم مستقل از نقطه دید خود عمل کنیم، باید مطالب را همان وقتی که مطالعه می کنیم، خوب تجزیه و تحلیل کنیم و آن گاه آن ها را با سازماندهی مستقل از دیدگاه خود به خاطر بسپاریم.

در چنین حالتی ممکن است کمتر گول جواب های اشتباه و غلط را بخوریم و در نتیجه به راحتی می توان جواب درست را از غلط بازشناسی کنیم.

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=198571

عوامل مؤثر در یادگیری

 

آلبرت بندورا (١٩٥٢) ، رفتار شناس، چهار متغیر مؤثر بر یادگیری مشاهده ای را مطرح می کند؛ فرآیندهای توجه، یادداری یا به یاد سپاری، تولید رفتاری و انگیزشی.

آیا به مطالبی که مطالعه می کنیم توجه کافی داریم؟ آیا همه نکات آن را مهم و هم ارزش می دانیم تا آن ها را کاملاً به یاد بسپاریم؟ آیا این یادداری به اندازه ای هست که منجر به تولید رفتار شود؟ و آیا پیش از مطالعه برای خودانگیزه لازم را ایجاد کرده ایم؟

در این جا ما متغیر های مؤثر بر یادگیری را به مشاهده منحصر نمی کنیم. این عوامل عبارت اند از:

١-   ممارست: گفته اند که کار نیکو کردن از پر کردن است. همه فعالیت های یادگیری از جدول ضرب گرفته تا خوب فوتبال بازی کردن، به تمرین وابسته است. گفته اند که ٩٠ درصد نبوغ به عرق ریختن است و تنها ١٠ درصد آن الهام است.

٢-   نوع موضوع: این مسئله که « مواد آموزشی را بهتر است به صورت اجزا یاد گرفت یا به صورت کلی » همواره مورد بحث قرار می گیرد.

کودکان اجزا را معمولاً بهتر یاد می گیرند، ولی به طور کلی وقتی یادگیری بهتر صورت می گیرد که دانش آموز از کل موضوع، اطلاعاتی داشته باشد و با توجه به کل موضوع سعی کند اجزای آن را بیاموزد.


٣-   زمان مناسب: اگر ماده آموزشی طولانی باشد، شاید لازم باشد برای یادگیری، آن ماده آموزشی را تکه تکه یاد گرفت.

یادگیری اگر در یک مدت زمان معین توزیع شود، مؤثر تر خواهد بود. برای مثال اگر در یک مدت زمان معین توزیع شود، مؤثر تر خواهد بود. برای مثال اگر یک موضوع را طی سه روز بخوانیم و هر روز یک ساعت به آن اختصاص دهیم، بهتر از مواقعی یاد می گیریم که همان مطلب را در یک روز و سه ساعت متوالی مطالعه می کنیم. پس یادگیری در فواصل متوالی و مرتب بهتر است تا در اوقات متوالی.

٤-   توالی متناسب با موضوع جدید: گفتیم که یادگیری در فواصل متوالی و مرتب بهتر صورت می گیرد. این امر فقط مربوط به اوقات مناسب یادگیری نیست، بلکه به موضوعات جدید در فرآیند یادگیری نیز مربوط می شود.

یعنی یادگیری یک موضوع جدید، به خصوص اگر مشابه موضوع قبلی باشد، موجب می شود که موضوع قبلی را فراموش، یا دو موضوع را با هم مخلوط کنیم.

بنابراین هر چه موضوعات مختلف را پشت سر هم و به صورت متراکم مطالعه کنیم، بیش تر به فراموشی کمک کرده ایم.

٥-   طول مدت تمرین: گفتیم که مطالعه موضوعات مختلف و پشت سر هم به صورت متراکم، باعث فراموشی آموخته ها می شود. برای رفع این مشکل باید برای یک موضوع واحد وقت بیش تری بگذاریم. اگر چنین شود و تمرین، مدت بیش تری تداوم یابد، یادگیری نیز دایمی تر خواهد شد. در این صورت، حضور در شرایط نامساعد نیز یادآوری موضوعات یاد شده را مختل نخواهد کرد.

٦-   علاقه، انگیزه و مشوق: میزان معینی از اضطراب برای پیشرفت یادگیری مفید است که نام آن را اضطراب مجهول

یابی می گذاریم. تا آن اندازه که نگران یافتن پاسخی در خور برای مجهولات خود هستیم، بسیار پسندیده است.

اضطراب حداقل یا همان اضطراب مجهول یابی نه تنها باعث تشویش ذهن نمی شود، بلکه آن را تشویق هم می نماید.

شوق یافتن پاسخ، ما را در به یاد سپاری مطالبی که مطالعه می کنیم تحریک می کند و این تحریک ما را وادار می کند تا به هر ترتیب که شده به جواب خود دست یابیم.

اگر این حداقل اضطراب نیز نباشد، فرد نمی تواند از توانایی های یادگیری خود حتی در سطحی پایین تر نیز بهره بگیرد.

به اصطلاح کسی که اضطراب ندارد « غمی در جهان ندارد ».

از طرفی اضطراب زیاد باعث لطمه زدن به توانایی های یادگیری می شود.

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=198578