قصه گویی نوعی سپاسگزاری از خداوند است

 

قصه گویی نوعی سپاسگزاری از خداوند است

قصه «یک تشنه و ده دشنه» چه در مرحله استانی و چه در مرحله منطقه ای به دل مخاطب نشست و برای من که در جشنواره حضور داشتم، تاثیر کلام قصه گو را به وضوح شاهد بودم. برگزیده شدن خانم زهره اکبر آبادی در پانزدهمین جشنواره منطقه ای قصه گویی بهانه ای بود تا در نشستی کوتاه از قصه گویی و قصه برگزیده اش سوال کنیم:
 
 
قصه گویی را تعریف کنید ؟ چرا قصه می گویید ؟
قصه گویی هنر برقراری ارتباط با مخاطب است از طریق بیان. این بیان به حالت چهره و نوع نگاه به شنونده نیز تسری پیدا می کند. در خلال قصه گویی است که می توان بسیاری از آرمان‌ها و خواسته‌های بشر را به زبانی ساده و قابل درک برای همه کسانی که مخاطب قصه گو قرار می گیرند، بازگویی و موشکافی کرد و از این جهت است که هر چقدر قصه ها از دل برمی آید بر مخاطب اثر بیشتری باقی می گذارد.
قصه گویی برای من نوعی سپاسگزاری از خداوند است به خاطر اینکه توان و قدرت را به من داده تا بتوانم با گروهی از مخاطبان ارتباط برقرار کنم و شاید حرف دل آن‌هاست که بر زبان من جاری می شود.
· اولین قصه ای که به دلتان نشست را به خاطر دارید؟
پدربزرگی داشتم که متل ها و شعرهای محلی نیشابوری را بسیار شیرین برای ما می خواند. بسیاری از شب‌های کودکی ما در جمع خانواده و با این شعرها همراه بود. هنوز صدای او در گوشم است و گمان می کنم چون بی ریا و ساده حرف می زد ما را مجذوب خود می کرد.
· هنر قصه گو یعنی چه؟
هنر قصه گو آن جایی رخ می نماید که مخاطب را در لایه های پیدا و پنهان قصه اش چنان شریک می کند که او حتی لحظه ای از قصه گو چشم بر نمی دارد و پرنده سبکبال خیالش به جز در آسمان قصه روانه مقصد دیگری نمی شود و این یعنی برقراری ارتباط .
· در خصوص قصه ای که برگزیدید توضیحاتی بدهید؟ چرا این قصه را برگزیدید؟
بعضی وقت ها ما قصه ها را انتخاب نمی کنیم، این قصه ها هستند که به سمت ما می آیند و ما را برمی‌گزینند. قصه «یک تشنه و ده دشنه» برای من چنین احساسی را همراه دارد. وقتی مقتل حضرت علی اکبر (علیه السلام) را از کتاب تشنه لبان نوشته آقای گروگان خواندم، چنان جذبه ای در من به وجود آورد که حتی لحظه ای تردید نکردم که باید این قصه برای همه گفته شود. گمان می کنم این یک امتحان بود که من باید با انتخاب این قصه پس می دادم. نمی دانم پیروز این امتحان هستم یا نه، اما امیدوارم خداوند تا همین اندازه تلاش را به برکت آقا ابا عبدالله از من بپذیرد.
· فکر می کنید چرا قصه شما برگزیده شد؟
ارادت ایرانیان به ساحت مقدس امام حسین(علیه السلام) و خاندان ایشان و علاقه و عشقی که به ایشان دارند، موجب شد هم من گوینده و هم تمام آن‌ها تا امروز مخاطب این قصه قرار گرفته اند، ارتباط عاطفی با آن برقرار کنند. شاید یکی از دلایل اصلی و مهم انتخاب شدن این قصه، همین ارتباط عاشقانه باشد.
· سایر قصه گویی های جشنواره مرحله منطقه ای را چگونه دیدید؟
جشنواره منطقه ای فرصت مناسبی بود تا آنچه استان‌های منطقه 4 در چنته قصه گویی خود داشتند را ببینیم و قضاوت کنیم. شکرخدا که استان خراسان رضوی، سربلند این مرحله بود و توانمندی خود را با اقتدار به رخ دیگر استان‌ها کشید.
· قصه گویی های دفاع مقدس در جشنواره منطقه ای دارای چه نقاط قوت و ضعفی بود؟
گفتن از آدم‌های جنگ به زبانی که مخاطب کودک و نوجوان کانون آن را درک کنند، کار ساده ای نیست. آنچه در قصه های دفاع مقدس دیده شد، روایتگری بود و نه قصه گویی. این روایت گری هم برای مخاطب بزرگسال صورت می گرفت و به عقیده من سهم کودکان و نوجوانان به عنوان مخاطب در این قصه ها، بسیار کم بود.
 

قصه گويي و انواع آن

 

عنوان  :  قصه گويي و انواع آن
نویسنده :  نجمه درودي
كلمات كليدي  :  قصه، حكايت، قصه گويي، انواع قصه گويي، فرايند قصه گويي، علوم تربيتي، پيش دبستان و دبستان

  قصه‌گویی، عبارت است از هنر یا حرفه نقل داستان به صورت شعر یا نثر که شخص قصه‌گو آن را در برابر شنونده‌ی زنده اجرا می‌کند. داستان‌هایی که نقل می‌شود، می‌تواند به صورت گفتگو، ترانه، آواز با موسیقی یا بدون آن، با تصویر و سایر ابزارهای همراهی باشد. ممکن است از منابع شفاهی، چاپی یا ضبط مکانیکی استفاده شود و یکی از اهداف آن بایستی سرگرمی باشد. در روزگاران کهن، تاریخ سنت‌ها، مذهب، آداب قهرمانی‌ها و غرور قومی به وسیله قصه‌گوها از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شد.[1]
 
  شماری از نمونه‌های کهن قصه‌ها یا قطعه‌های داستانی در متون مصری، چینی، سومری باستان و سانسکریت یافت می‌شود. هر چند در بسیاری از آنها هیچ اشاره‌ای به این نکته نشده است که قصه‌ها را چه کسی برای چه کسانی یا چگونه و چرا می‌گفته است.
 
  نخستین تعریف مکتوب از کاری که به شکل مبهم شبیه قصه‌گویی است، در پاپیروس مصری معروف به "پاپیروس وستکار" است که در فاصله‌ی میان سلسله دوازدهم و هیجدهم ثبت شده است.[2]
 
  یکی از قدیمی‌ترین گفته‌ها درباره قصه کودکان، سخن افلاطون در کتاب جمهوریت است که این‌چنین به بیان اهمیت قصه برای کودکان می‌پردازد: باید پرستاران و مادران را وادار کنیم که فقط حکایت‌هایی را که پذیرفته‌ایم، برای کودکان نقل کنند و متوجه باشند که پرورشی که روح اطفال به وسیله حکایات حاصل می‌کنند، به مراتب بیش از تربیتی است که جسم آنها به وسیله ورزش پیدا می‌کند.[3]
 
 
 
تفاوت قصه و حکایت
 
·        حکایت، در زمان و روزگار مشخصی اتفاق افتاده، ولی قصه مقید به برش زمان نیست.
 
·        حکایت، حتما دربردارنده یک پیام اخلاقی یا نکته‌ای اجتماعی است، در حالی‌که قصه ممکن است حامل پیام باشد یا صرفا قصد سرگرمی داشته باشد.[4]
 
 
 
فرآیند قصه‌گویی
 
  سه عامل عمده در فرایند قصه‌گویی عبارتند از: قصه، قصه‌گو و مخاطب. هر یک از این عوامل به نوبه خود و با ویژگی‌های خاص خود، نقش اساسی در فرایند قصه‌گویی ایفا می‌کنند و نبود هر کدام به معنای عدم قصه‌گویی است. البته نباید از نظر دور داشت که علاوه بر این عوامل، زمان و مکان نیز موثرند.[5]
 
 
 
انواع قصه‌گویی
 
قصه‌گویی نقالانه: نوعی از قصه‌گویی است که کارش خلق و یا اجرای حکایت‌های شفاهی شاعرانه است و به نقل حوادث تاریخی یا ستایش نیاکان و رهبران کنونی یک گروه قبیله‌ای، فرهنگی و یا ملی می‌پردازد. نقل‌کننده، معمولا نه ضرورتا به هنگام اجرا با یک آلت موسیقی که خودش و یا دیگران می‌نوازد، همراهی می‌شود.
 
 
 
قصه‌گویی قومی: این نوع از قصه‌گویی، قابل اجرا در خانه، ضمن کار گروهی، گردهمآیی اجتماعی، خیابان و بازارها بوده است. قصه‌گویی در خانه، یکی از جهانی‌ترین تجربه‌های انسانی است.
 
 
 
قصه‌گویی مذهبی: قصه‌هایی است که مقامات و رهبران رسمی یک گروه مذهبی، به جای قوانین برای تشریح و ترویج مذهبشان به‌کار می‌برند.
 
 
 
قصه‌گویی تماشاخانه‌ای: آنچه این نوع قصه‌گویی را متمایز می‌کند، این است که در ساختمان‌هایی مانند تماشاخانه‌های واقعی به اجرا درمی‌آیند. این نوع قصه‌گویی به دشواری از تئاتر به مفهوم حقیقی آن جداشدنی است.
 
 
 
قصه‌گویی کتابخانه‌ای: در این نوع، کتابداران در ساعات منظم و خاصی در کتابخانه برای کودکان قصه می‌گویند. تعیین دقیق این مساله که کدام کتابدار کودک، نخست این اندیشه را مطرح کرده، غیرممکن است.
 
 
 
قصه‌گویی در اردو: یکی از موثرترین مکان‌ها برای قصه‌گویی، فضای اردوها است. غیررسمی بودن محیط و نزدیکی به طبیعت، از عواملی است که بر خلاقیت دوجانبه‌ای که در قصه‌گویی(میان قصه‌گو و شنونده) نهفته است، می‌افزاید و نتایج سودمندی به ارمغان می‌آورد.[6]
 
 
 
معیارهای انتخاب قصه
 
  داستان، محور یک تجربه اصیل قصه‌گویی است، چرا که بدون داستان، قصه‌گویی وجود ندارد. همچنین، آماده کردن داستان نیز مقوله دیگری است که قصه‌گو باید به آن توجه خاصی داشته باشد. منبعی که قصه‌گو برای انتخاب کردن داستان در اختیار دارد، پهنه ادبیات شفاهی و مکتوب جهان است. او باید به جمع‌آوری قصه‌هایی متناسب با شخصیت و سبک خاص خود بپردازد و برای انتخاب قصه به سوالات زیر جواب دهد:
 
·        آیا داستان، قصه‌گو را برمی‌انگیزد؟ آیا دوست دارد دیگران را در آن سهیم کند؟
 
·        آیا او می‌تواند از عهده گفتن این داستان برآید؟ فضا و محتوای داستان با شخصیت قصه‌گو متناسب است؟
 
·        آیا این قصه برای گفتن مناسب است یا خواندن آن برای بچه‌ها بهتر است؟
 
·        آیا این قصه با گروه سنی شنوندگان متناسب است؟
 
·        آیا طول قصه برای شنوندگان مناسب است؟ آیا برای خردسالان طولانی و یا برای بزرگسالان کوتاه نیست؟[7]
 
 
 
ابزار قصه‌گوی خوب
 
الف. یک قصه‌گوی خوب بر کلمات تسلط کامل دارد و از ارزش آنها و اینکه چگونه می‌تواند روی شنونده اثر بگذارد، باخبر است.
 
 
 
ب. او می‌داند صدایش در رساندن موثر کلمه‌های انتخاب‌شده به گوش شنونده، عامل مهمی است و از تمام زیر و بم‌ها و طنینی که صدایش می‌تواند به وجود آورد، استفاده می‌کند.
 
 
 
ج. چهره قصه‌گو اغلب آیینه قصه است و آنچه شنونده می‌شنود، تقویت می‌کند. او باید چهره‌ای قابل انعطاف داشته باشد تا اخم و لبخند و سایر عواطف را نشان دهد و بر تاثیر قصه‌گویی بیافزاید.
 
 
 
د. چشم‌های قصه‌گو نقطه تمرکز به شمار می‌آید. نگاه اوست که به گونه‌ای شنوندگانش را به قصه متصل می‌کند. قصه‌گوهای ماهر، در طول قصه با گرداندن نگاهشان از فردی به فرد دیگر با شنونده تماس چشمی برقرار می‌کنند.
 
 
 
ه. تماشای دست‌های یک قصه‌گوی خوب، شگفت‌انگیز است. حرکت‌ها و نمایش‌های دست سبب می‌شود که شنونده بهتر بتواند جنبه‌هایی مانند اندازه، فاصله، بافت و وزن را درک کند.
 
 
 
و. داشتن حافظه خوب از ضروریات یک قصه‌گوی موفق است. البته نباید قصه را حفظ کند، بلکه دانستن چارچوب قصه کافی است.
 
 
 
  پس از آنکه قصه‌گو، کار انتخاب کردن قصه را تمام کرد، وارد مرحله آماده کردن داستان می‌شود. بسیاری از قصه‌های قومی یا داستان‌هایی که برای گفتن مناسب است، از دیدگاه درام‌نویسان(ملودرام) خوانده می‌شود. ملودرام، نشان‌دهنده‌ی ساختمان قصه و چگونگی به وجود آمدن آن است.
 
 
 
اساس کار ملودرام
 
زمینه‌چینی: معمولا آغاز داستان به زمینه‌چینی اختصاص دارد. برای مثال: محل وقوع، شخصیت‌های درگیر در ماجرا و زمان و ... را نشان می‌دهد. در زمینه‌چینی، محیط تقریبا عادی است و همه چیز در آرامش است.
 
 
 
بروز بحران: نقطه شروع داستان است. اگر قرار است داستان پایان پیروزمندانه‌ای داشته باشد، باید بحرانی که بروز کرده، برطرف شود و ادامه داستان کوششی است برای برطرف کردن بحران.
 
 
 
اوج‌گیری: تلاش قهرمان داستان برای برطرف کردن بحران یا اصلاح اشتباه. از نظر زمانی، نقطه شروع تا رسیدن به نقطه اوج، بیشترین وقت قصه‌گویی را به خود اختصاص می‌دهد.
 
 
 
نقطه اوج یا گره‌گشایی: حساس‌ترین بخش داستان است. نقطه‌ای است که بحران برطرف می‌شود و یا اشتباه اصلاح می‌شود و شنونده دوباره به آرامش می‌رسد.
 
 
 
فرود و نتیجه‌گیری: این بخش در داستان‌های ملودرام معمولا بسیار سریع است. داستان به گونه‌ای پایان می‌پذیرد که دوباره شخصیت‌ها به دنیای آرام خود باز می‌گردند.[8]
 
 
 
اهداف قصه‌گویی
 
·        گسترش رشد زبان
 
·        انتقال تجارب زندگی به کودکان
 
·        آشنایی با ادبیات قومی
 
·        تقویت زمینه‌های برنامه درسی
 
·        افزایش مهارت گوش دادن
 
·        ارضا کردن حس کنجکاوی
 
·        رشد قدرت تخیل کودکان
 
·        آشنایی با صفات پسندیده و بیزاری از کارهای ناپسند.[9]
 


--------------------------------------------------------------------------------


[1] . حجازی، بنفشه؛ ادبیات کودکان و نوجوانان، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، 1384، چاپ هشتم، ص 200.
 

[2] . پلووسکی، آن؛ دنیای قصه‌گویی، ترجمه محمدابراهیم اقلیدی، تهران، سروش، 1364، ص 23.
 

[3] . رحمان‌دوست، مصطفی؛ قصه‌گویی: اهمیت و راه رسم آن، تهران، رشد، 1377، چاپ سوم، ص 10.
 

[4] . پشت‌دار، علی‌محمد؛ قصه‌گویی و نمایش خلاق، تهران، دانشگاه پیام نور، 1376، صص 3- 2.
 

[5] . ناظمی، یحیی؛ ادبیات کودکان، تهران، چاپار، 1385، چاپ اول، صص 62 – 61.
 

[6] . دنیای قصه‌گویی، پیشین، ص 103.
 

[7] . ادبیات کودکان، پیشین، ص 80.
 

[8] . دیویی، چمبرز؛ قصه‌گویی و نمایش خلاق، ترجمه ثریا قزل‌باش، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1385، چاپ هشتم، صص 38 – 36.
 

[9] . پشت‌دار، علی‌محمد؛ قصه‌گویی و نمایش خلاق، پیشین، ص 74.
 
 
 http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=39062

کودکـان و قصه گویی موسیقی


کودکـان و قصه گویی موسیقی


بهترین و در عین حال تأثیرگذارترین زمان آشنا کردن کودکان با هنر موسیقی ، زمان پیش از خوابیدنشان است. تربیت قوه شنیداری در کودکان از اهمیت فراوانی برخوردار است. این آموزش می تواند از زمان نوزادی شروع شود و تا زمان حضور ایشان در مدرسه و کار با ابزار آلات موسیقی ادامه یابد.
زمان پیش از خواب به همراه نور کم اتاق و فقدان هر عاملی که سبب بهم خوردن تمرکز و مصرف بیهوده انرژی در کودکان شود بهترین موقعیت را برای درک یک موسیقی دلنشین فراهم می آورد. کارشناسان علم موسیقی اعلام کرده اند که پخش قطعه ای موسیقی در هنگام خواب که بتواند صداهای مزاحم خانه را حذف نماید سبب می شود که قوه تخیل و داستان پرداز کودکان افزایش یابد. علاوه بر آن، زمزمه یک ترانه و یا آواهایی که برای به خواب رفتن کودک از زبان والدین خارج می شود می تواند تأثیر شگرفی در علاقه مند شدن وی به هنر موسیقی داشته باشد. سؤال اینجاست که چه نوع موسیقی برای زمان پیش از خواب مناسب است؟ در وهله نخست این انتخاب باید از سوی والدین صورت گیرد، چرا که کودکان تنها جذب طراحی جلد کاست های موسیقی می شوند.
لالایی ها در هر زبانی که باشند کارآمد هستند. پس از آن، موسیقی بومی و نواحی، انتخاب مناسبی خواهد بود که دریچه های متفاوتی از ریتم و ملودی را به کودک نشان دهد. محققان از قطعات چایکوفسکی به عنوان نمونه های برجسته ای از موسیقی تصویری نام برده اند که می توانند کودک را در شکل گیری قدرت تصورش راهنمایی کند. این اندیشه که موسیقی پیش از خواب حتما می بایست از ریتم کندی برخوردار باشد، تفکر اشتباهی است. اگر کودک شما با شنیدن یک موسیقی با ریتم تند به خواب می ورد تعجب نکنید چرا که در ذهن ناخودآگاه وی ریتم موسیقی در حال کشف و خلق تصاویر تازه و جذاب برای او و رسیدن به آرامش دلخواهش است.
کودک، هوش سرشاری برای تشخیص دادن آوای آلات موسیقی دارد و استمرار در پخش موسیقی از سوی والدین، کودکان را با تنوع ابزار و ادوات موسیقی نیز آشنا می سازد. نکته جذاب در موسیقی های پیش از خواب، کشف سلیقه شنیداری کودکان برای والدین است. ممکن است قطعه ای از یک ویلون کودک شما را فریفته خود سازد. بسیاری از کودکان شیفته موسیقی موتزارت، باخ و بتهوون هستند؛ بخصوص پس از شنیدن قطعات مختلفی از ایشان. برخی دیگر موسیقی هایی که با ترانه های کودکانه و قابل فهم برای ایشان همراه باشد را می پسندند. و سخن آخر اینکه پس از گفتن یک داستان زیبا پیش از خواب برای کودک خود، اجازه دهید که موسیقی نیز داستانی را برای ایشان نقل نماید.


ماهنامه شهرزاد

فواید قصه‌گویی

 

فواید قصه‌گویی

▪ ارتباط سریع و آسان: در حین قصه‌گویی، کلیه ایده‌های متفاوت، یکجا و به‌صورت فـراگیر از سوی قصه‌گو به مخاطب انتـقال داده می‌شود. در نتیـجه لازم نیــست شنونده برای گرفتن مضمون کلی مطلب خود را به زحمت بیـندازد چـراکه محتوای کلی داستان به یکباره انتقال پیدا می‌کند.
▪ ارتباط طبیعی: می‌توان از داستانسرایی به عنوان زبان مادری تمام انسان‌ها یاد کرد. این زبان ذاتی را همه کودکان از سن ۲ سالگی به بعد یاد می‌گیرند. البته یادگیری زبان واقعی شاید تا سنین ۸ سالگی به‌طول انجامد اما به هر حال باید اعتراف کرد آنقدر که کودکان در استفاده از زبان مادری قصه‌گویی برای برقراری ارتباط با اطرافیانشان راحت هستند، در استفاده از زبان واقعی احساس راحتی نمی‌کنند.
▪ ارتباط روشن و واضح: با استفاده از این مزیت قصه‌گویی که به واسطه آن به‌راحتی می‌توان با دیگران ارتباط برقرار کرد، کلیه واژه‌ها در یک دامنه زمانی و مکانی خاص قرار می‌گیرند و گویی به آنها جانی دوباره بخشیده می‌شود. تمام وقایع با در نظر گرفتن فاکتور زمانی به وقوع می‌پیوندند و لغات و کلمات پر معناتر از قبل جلوه می‌کنند.
▪ ارتباط صادقانه: از طریق داستان‌ها می‌توان حقایق عمیق و کلی را به دیگران انتقال داد. این در حالی است که در زبان واقعی کلیه اجزا تکه‌تکه می‌شوند.
▪ ارتباط مشارکت‌آمیز: در بحث‌های انتزاعی، ایده‌ها مانند موشک به طرف ما می‌آیند، حجم زیادی از فضای ذهنی ما را اشغال می‌کنند و به ناچار ما را وادار می‌کنند که برای انسجام بخشیدن به آنها یک چارچوب ذهنی که از سوی فرد دیگری معین گردیده است را در زندگی خود به کار گیریم.
 تنها حق انتخابی‌هم که برایمان ایجاد می‌شود، قبول و یا رد آن چارچوب خاص است و با شرایط بله - خیر و یا شاید بهتر باشد بگوییم برنده - بازنده روبه‌رو می‌شویم.
در مقابل باید گفت که داستان به صورت منسجم در ذهن ما طبقه بندی می‌شود و به ما این امکان را می‌دهد تا هر کجا که خواستیم خودمان را با شخصیت‌های داستانی همراه سازیم و هر کجا که خواستیم داستان را در ذهن خود تغییر داده و همانطور که می‌خواهیم ادامه دهیم.


روزنامه تهران امروز

قصه‌گویی‌ خلاق‌ و اهداف‌ آموزشی‌


قصه‌گویی‌ خلاق‌ و اهداف‌ آموزشی‌


ما باید با ایجاد محرک‌های‌ طبیعی‌ مثل‌ قصه‌گویی‌ و قصه‌خوانی‌ از آغاز دوره‌ کودکی‌ به‌ بچه‌ها کمک‌ کنیم‌ تا نسبت‌ به‌ شناخت‌ محیط‌ پیرامون‌ خود با توجه‌ به‌ میزان‌ توانایی‌شان‌ از مفاهیم‌ درک‌ علمی‌ دست‌ یابند و با تمام‌ جنبه‌های‌ زندگی‌ فردی‌ و اجتماعی‌ آشنا شوند. از بازی‌ تا ورزش‌ تا آشنایی‌ با هنرهای‌ موسیقی‌ و ادبیات‌ و اخلاق‌ اجتماعی‌، حتی‌ پاره‌یی‌ از مفاهیم‌ علمی‌ و تاریخ‌ فرهنگ‌ بشری‌.
 باید از قصه‌گویی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ روش‌ آموزشی‌ غیرمستقیم‌ و متناسب‌ با دنیای‌ کودکی‌ و نوجوانی‌ به‌ صورت‌ آزاد و داوطلبانه‌ با روش‌هایی‌ از پیش‌ تعیین‌ شده‌ و کلیشه‌یی‌ سلطه‌گرایانه‌ بهره‌ گرفت‌. خلاقیت‌ در فضایی‌ آزاد و به‌ دور از هرگونه‌ اعمال‌ عقیده‌ و اجبار به‌ وجود می‌آید و آزادی‌ در انتخاب‌ موضوع‌ و نوع‌ قصه‌ زمینه‌ رشد خلاقیت‌ را فراهم‌ می‌سازد و گرنه‌ انتخاب‌ از پیش‌ تعیین‌ شده‌ چنانکه‌ در کتاب‌ درسی‌ جدید سال‌ اول‌ دبستان‌ در چارچوبی‌ مشخص‌ و تکلیف‌ شده‌ نه‌ تنها خلاقیتی‌ را به‌ وجود نمی‌آورد بلکه‌ توانایی‌ یادگیری‌ کودک‌ و نوجوان‌ را نیز به‌ هدر داده‌ و میل‌ و رغبت‌ او را به‌ مطالعه‌ و یادگیری‌ نیز از بین‌ می‌برد.
 روانشناسان‌ و متخصصان‌ آموزش‌ و پرورش‌ بر این‌ عقیده‌اند که‌ شکل‌گیری‌ فرآیندهای‌ عالی‌ ذهن‌ انسان‌ در دوران‌ کودکی‌ اگر در شرایط‌ آزاد و دموکراتیک‌ صورت‌ گیرند به‌ مکانیسم‌های‌ فعال‌ و نیرومندی‌ بدل‌ می‌شوند که‌ توسط‌ آنها فرهنگ‌ بشری‌ به‌ صورت‌ بخشی‌ از طبیعت‌ او در می‌آیند و آن‌ را هماره‌ پویا و زنده‌ نگه‌ خواهند داشت‌. به‌ اعتقاد «سیمونویچ‌ ویگوسکی‌» که‌ از مروجین‌ نظریه‌ محرک‌ پاسخ‌ درباره‌ رفتار کودک‌ است‌، تجزیه‌ و تحلیل‌ پویای‌ ترکیب‌ گفتار و رفتار کودک‌ هم‌ در تاریخچه‌ رشد کودک‌ نقش‌ ویژه‌ دارد و هم‌ در تکوین‌ آن‌ منطق‌ خاصی‌ را طلب‌ می‌کند. از نخستین‌ روزهای‌ رشد،فعالیت‌های‌ کودک‌ در نظامی‌ از رفتار اجتماعی‌ معنای‌ خاص‌ خود را می‌یابند و چون‌ دارای‌ هدف‌ می‌شوند، با عبور از منشور محیط‌ کودک‌ منکسر شده‌ و تجزیه‌ می‌شوند، این‌ مسیر از شی‌ء به‌ کودک‌ و از کودک‌ به‌ شی‌ء از فرد دیگری‌ که‌ می‌تواند، مادر، مربی‌، آموزگار، قصه‌گو و... باشد عبور می‌کند. این‌ ساختار درک‌ پیچیده‌ کودک‌ فرآیند رشدی‌ است‌ که‌ در پیوند با تاریخچه‌ رشد فردی‌ و اجتماعی‌ او معنی‌ و مفهوم‌ پیدا می‌کند. همه‌ این‌ فرآیندها از جمله‌ کارکردهای‌ مغز هستند، که‌ باید برحسب‌ نظریه‌ علمی‌ تاریخ‌ جامعه‌ انسانی‌ مورد مطالعه‌ قرار گیرند.
 پس‌ باید برنامه‌های‌ آموزشی‌ رسمی‌ و غیررسمی‌ «کودک‌ محوری‌» البته‌ نه‌ «کودک‌سالاری‌» تهیه‌ و تنظیم‌ شوند. هدف‌ ▪ از این‌ برنامه‌ها نیز می‌تواند به‌ ترتیب‌ زیر باشد:
 ۱) بالابردن‌ کیفیت‌ محتوای‌ قصه‌ها و مطالب‌ آموزشی‌ برای‌ کودکان‌ و نوجوانان‌
 ۲ ) تشویق‌ و ترغیب‌ بیشتر کودکان‌ و نوجوانان‌ به‌ کسب‌ علم‌ و دانش‌ و اخلاق‌ اجتماعی‌
 ۳ ) آموزش‌ چگونه‌ لذت‌ بردن‌ از کار و بهره‌وری‌ بیشتر از امکانات‌ یعنی‌ ایجاد و تقویت‌ روحیه‌ و وجدان‌ کار
 ۴ ) ارتقا و تکامل‌ درک‌ و شناخت‌ کودکان‌ و نوجوانان‌ از زیبایی‌، یعنی‌ تقویت‌ حس‌ زیبایی‌شناسی‌
 ۵ ) ایجاد انگیزه‌ و برانگیختن‌ تمایلات‌ درونی‌ آنها با هدف‌ تحول‌ و تکامل‌ کودکان‌ به‌ انسانهایی‌ کامل‌ و در نتیجه‌ شهروندانی‌ واقعی‌ در سرزمین‌ ملی‌ و عضوی‌ فرهیخته‌ از جامعه‌ بزرگ‌ بشری‌.
 از آنجا که‌ جهان‌ هستی‌ پیوسته‌ در حال‌ دگرگون‌ شدن‌ است‌ و سیر تحول‌ آن‌ از کهنه‌ به‌ نو است‌، تحول‌ هر پدیده‌ یا فرآیندی‌ از شکلی‌ به‌ شکلی‌ از مرحله‌یی‌ به‌ مرحله‌یی‌ دیگر با پیروی‌ از قوانین‌ حاکم‌ بر تحول‌ پدیده‌ها دارای‌ کنش‌ و واکنشی‌ متقابل‌ و پیوستگی‌ و همبستگی‌ متقابل‌ می‌شود، نمود آنها نیز در زمان‌ و مکان‌های‌ متفاوت‌ در روندی‌ عینی‌ و گریزناپذیر از ساده‌ به‌ سنجیده‌، از بسط‌ به‌ مرکب‌، از کمیت‌ به‌ کیفیت‌ از ذات‌ به‌ محص‌، از کثرت‌ به‌ وحدت‌ و از وحدت‌ به‌ کثرت‌ و بالاخره‌ از پست‌ به‌ عالی‌ است‌ و این‌ روند هماره‌ وجود دارد و پیوسته‌ رو به‌ کمال‌ و تعالی‌ می‌رود.
 هنر قصه‌گویی‌ ناگزیر برای‌ تبدیل‌شدن‌ به‌ روش‌ آموزشی‌ خلاق‌ باید از این‌ قانون‌ پیروی‌ کند تا بتواند به‌ بازسازی‌ و نوسازی‌ خود بپردازد. چنین‌ دگرگونی‌ می‌تواند هنر قصه‌گویی‌ را به‌ عنوان‌ کم‌هزینه‌ترین‌، ساده‌ترین‌ و در دسترس‌ترین‌ روش‌ آموزشی‌ برای‌ همه‌ دوره‌های‌ سنی‌ حتی‌ سالمندان‌ تبدیل‌ کند و این‌ هنر می‌تواند در همه‌ مکانها و در تمامی‌ فصول‌ سال‌ برای‌ آموزش‌ مفاهیم‌ علمی‌ و انتقال‌ تجربه‌های‌ با ارزش‌ زندگی‌ اجتماعی‌ مورد بهره‌برداری‌ عموم‌ قرار گیرد.
 هنر قصه‌گویی‌ می‌تواند با بهره‌گیری‌ از امکانات‌ موجود با تمامی‌ اشکال‌ گوناگون‌ خود، از خواندن‌ قصه‌، یا بیان‌ قصه‌ فی‌البداهه‌ تا استفاده‌ از تصاویرو شکل‌ و عروسک‌ها و بازی‌ زنده‌ نمایش، فیلم‌ ... با توجه‌ به‌ نوع‌ پیام‌ یا محتوای‌ خود و متناسب‌ با شرایط‌ مخاطب‌ کاربردی‌ رسمی‌ و غیررسمی‌ داشته‌ باشد.


سایت فکر نو