چاشنی‌های سخنوری

 

ریشه‌های فن بلاغت و سخنوری را باید در میان آمفی‌تئاترهای یونان باستان جست و جو کرد. یونانیان همواره در آمفی تئاترهای خود از چند چیز لذت می‌بردند، از جمله نبرد گلادیاتورها، نمایش و خطابه‌ها و سخنوری‌های اهالی سخن. سخنوران یونانی به قدری درمیان مردم از احترام برخوردار بودند که از آنها با عنوان دلیر مردان میدان سخن یاد می‌شد. ارسطو را می‌توان از نخستین اساتید و مربیان فن سخنوری(Rhetoric) دانست، البته یونانیان این فن را مدیون سیسیلی‌ها و مکتب هنر سخنوری سیسیلی هستند.

کارکرد سخنوری در یونان بیشتر به احقاق حقوق در دعاوی مربوط می‌شد و کسانی در دعاوی قضایی آتن برنده بودند که بتوانند به واسطه‌ی شمّ خود در فن سخنرانی، گفتار ضعیف را به گفتاری قوی‌تر مبّدل سازند. امروزه سخنوری و بهره‌مندی از فن مذاکره از اصول و شالوده‌های فعالیت در کسب و کارها به شمار می‌رود. بسیاری از مذاکره‌کنندگان و سخنرانان در انتقال اطلاعات به مخاطب ماهرند. اما به واقع چند سخنران را می‌شناسید که انگیزشی بوده و با شور و   ......

ادامه نوشته

چگونه بر فن خطابه مسلط شویم

سخنرانی چیزی جز هنر داستان‌گویی نیست، که ریشه‌های آن را باید در میان مخروبه‌های برجای مانده از آمفی‌تئاترهای یونان باستان جست. سخنوران به ویژه در عصر فلاسفه از احترامی مثال‌زدنی برخوردار بودند، تا آنجا که از آنها با عنوان "دلیر مردان میدان سخن " یاد می‌شد.

اهمیت تسلط بر فن مذاکره و خطابه به ویژه در میان اهالی کسب و کار مشهودتر است و مطمناٌ تمامی ما علاقمندیم تا در قامت یک سخنران به قدری ‌گیرا نطق کنیم که تک تک مخاطبان سر جای خود میخکوب شوند. البته مخاطبان به راحتی جذب سخنران نمیشوند و به سادگی گوش خود را در اختیار او قرار نمی‌دهند.

مواردی مثل تکراری و یا بدیهی بودن مطالب و یا پیچیدگی بیش از حد آن موجب می‌شود که مخاطبان به راحتی جذب گفته‌های سخنران نشوند. ایجاد یک پیام ماندگار و به یادماندنی برای مخاطبان، اصل‌ترین مولفه‌ی نگارش یک خطابه است. به گفته‌ی کریستی مارش، بنیان گذار موسسه‌ی "علاقلانه انتخاب کن" و سخنران برجسته، "یک سخنرانی اثرگذار رسالتی بیش از تبادل اطلاعات را برعهده دارد." در مواقع یک خطابه‌ی قوی روایت‌گر داستانی است که الهام می‌بخشد و   . . . .

ادامه نوشته

چگونه خبر بد را بگوييم؟ و حقیقت گوئی Truth Telling

«خبر بد» شايد قدمتي به طول تاريخ داشته باشد. از اولين لحظه‌اي که انسان پا بر زمين خاکي نهاد و يا شايد کمي پيشتر از آن، زماني که مقرر شد آدم و حوا از بهشت بر زمين خاکي فرود آيند، انسان با اولين خبر بد آشنا شد: دوري و هبوط. هنوز مدتي از سکونت انسان در اين جهان نگذشته بود که هابيل کشته شد و آدم با دومين خبر بد رو در رو شد: مرگ عزيزان..

پس از آن تا همين لحظه که نگارنده، اين خطوط را مي‌نويسد يا کمي بعدتر وقتي که مخاطب، اين سطور را مي‌خواند، همواره اتفاقي در جريان است که ماحصل آن شايد خبري بد باشد. انسان همواره با مفهوم خبر بد در تماس بوده است.

فارغ‌ از اين جنبه تاريخي، مفهوم خبر بد را از چهار منظر مي‌توان مورد بررسي قرار داد: اول اينکه خبر بد، در همه شئون زندگي بشري امکان وقوع دارد. براي مثال در زمينه شغلي، خانوادگي و سلامت. اما شايد در اين ميان خبر بدي که با سلامتي انسان مرتبط است بيش از همه حساسيت‌برانگيز است. دوم اينکه خبر بد، ممکن است جنبه فردي يا اجتماعي داشته باشد. آگاهي از وقوع فجايع تاريخي، جنگ‌ها، حوادث طبيعي و بيماري‌هاي همه‌گير، گاهي تاثيري به مراتب بيشتر از اخبار بد شخصي بر انسان مي‌گذارند. سوم اينکه خبر بد گريبان همه افراد جامعه از هر رده‌اي، چه غني و چه فقير را خواهد گرفت و با وجود همه نابرابري‌ها، تاثيرات کم و بيش يکساني بر آنها خواهد گذاشت.

چهارم اينکه همواره نوعي نسبيت در تعريف بدي يک خبر وجود دارد. اين نسبيت هم در مورد ماهيت بدي يک رويداد حاکم است، (براي مثال دوري انسان از بهشت و   ...   ....

ادامه نوشته

نخست بیندیش ، بعد حرف بزن

نخست بیندیش ، بعد حرف بزن

ﺯﻳﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺩﺭﻭﻍ

۱.ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺭﻭﻧﯽ :

ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺯﻳﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﺣﻴﻪﺩﺭﻭﻍ، ﻧﺼﻴﺐ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﻣﯽ ﺷــﻮﺩ، ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺍﺳــﺖ.ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﻳﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﻭ ﮐﺸﻒ ﻧﺸﻮﺩ، ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺩﺭﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺳﺨﻦ ﮐﻨﻮﻧﯽ ﺍﺵ ﺑﺎ ﺳﺨﻦ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺵﺗﻨﺎﻗﺾ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷــﺪ.

۲. ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ:

ﻓﺮﺍﻣﻮﺷــﯽ ﻧﻴﺰ ﻳﮑﯽ ﺍﺯﺑﻴﻤﺎﺭﯼ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﺑﺪﺍﻥ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.ﺩﺭﻭﻍ، ﻭﺟــﻮﺩ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺩﺭ ﺧــﺎﺭﺝ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻐﺰ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻭﺍﻗﻌﻴﺖﺩﺭﻭﻍ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﻌﻞ ﻣﯽ ﺑﺎﺷــﺪ. ﺍﻣﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥﺗﺎﺑﻊ ﺟﻌﻞ ﻭ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﻣﺎﺩﺍﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭﺟﻮﺩﺟﻌﻠﯽ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﺍﺳﺖ. ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﻪ ﻏﻔﻠﺘﯽ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﺪ،ﻭﺟﻮﺩ ﺟﻌﻠﯽ ﻣﻌﺪﻭﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻐﺰ ﻫﻢ ﺑﻘﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪﻳﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﺁﻥ ﺩﺷــﻮﺍﺭ ﺍﺳــﺖ ﻭ . . . .

ادامه نوشته

نقاط قوت خود را دریابید تا بهتر حرف بزنید

 

نقاط قوت خود را دریابید تا بهتر حرف بزنید

اشاره:

بیشتر افراد نمی‌دانند که چه توانایی‌هایی دارند. وقتی از افراد دربار‌ه‌ی نقاط قوت‌شان سئوال می‌کنید، به شما خیره می‌شوند یا در جواب، از دانش و مهارت‌های خود حرف می‌زنند که البته این جوابی نادرست است.

بیشتر افراد نمی‌دانند که چه توانایی‌هایی دارند. وقتی از افراد دربار‌ه‌ی نقاط قوت‌شان سئوال می‌کنید، به شما خیره می‌شوند یا در جواب، از دانش و . . . .

ادامه نوشته

7 استراتژی برای موثرتر کردن خودتان

7 استراتژی برای موثرتر کردن خودتان

اشاره:

جدا از نوع شغل و حرفه، اکثر افراد به دنبال افزایش بهره­وری در طول روز کاری خود می­باشند. شاید بتوان گفت در حال حاضر یکی از بهترین استراتژی­ها، کاهش همه چیز می­باشد! برای مثال کاهش تعداد فعالیت­های یادداشت شده در لیست کارهای روزانه به حداکثر شش عدد!

جدا از نوع شغل و حرفه، اکثر افراد به دنبال افزایش بهره­وری در طول روز کاری خود می­باشند.

شاید بتوان گفت در حال حاضر یکی از بهترین استراتژی­ها، کاهش همه چیز می­باشد! برای مثال کاهش تعداد فعالیت­های یادداشت شده در لیست کارهای روزانه به حداکثر شش عدد!

یک روز پربازده و انجام وظایف تعیین شده توسط شخص، تأثیر مثبت فوق­العاده­ای بر روی انرژی و روحیه می‌گذارد، ولی بر خلاف باور عموم، همه چیز تیک زدن تسک­ها و فعالیت­های روزانه نیست. بلکه مهم­تر از آن، کاهش تعداد فعالیت­های روزانه به کمترین تعداد و . . . .

ادامه نوشته

چگونه مانند یک شخص مهم حرف بزنیم  ؟

 

چگونه مانند یک شخص مهم حرف بزنیم  ؟

آیا تاکنون اشخاص موفقی را تحسین کرده‌اید که به نظر می‌رسد آن‌چه را می‌خواهند در اختیار دارند؟ این اشخاص را می‌بینید که در جلسات تجاری و در مهمانی‌های اجتماعی با اطمینان خاطر و اعتماد به نفس بالا حرف می‌زنند. این‌ها کسانی هستند که بهترین مشاغل را از آن خود کرده‌اند، بهترین همسران را دارند، دوستان ناب دارند و حساب‌های بانکی‌شان پر از پول است

اما تند نروید و به عجله قضاوت نکنید! بسیاری از آن‌ها از شما باهوش‌تر و با استعدادتر نیستند. از شما بیشتر درس نخوانده‌اند. حتی جذاب‌تر از شما هم نیستند. با این حساب موضوع از چه قرار است؟ بعضی‌ها می‌گویند آن‌ها این ویژگی‌ها را به ارث برده‌اند و . . .

ادامه نوشته

12 تکنیک از قران برای صحبت کردن



 افرادی هستند که چند ساعت حرف می زنند ولی انسان هدف آنها را متوجه نمی شود.هدف باید مشخص باشد.
هنر چگونه حرف زدن در آیات و روایات امری است که به تناوب از آن یاد شده است. سخن گفتنی که مبنای آن زبان است و با زبان می توان زمینه های مثبت و منفی را برای رشد یا سقوط انسان فراهم نمود.


حجت الاسلام و المسلمین قرائتی که جمع بندی و خلاصه گویی هایش در ترویج قرآن زبانزد خاص و عام است ویژگیهای سخن خوب را بر اساس آیات قرآن اینگونه طبقه بندی می نمایند:

ادامه نوشته

موظفيم هم خوب حرف بزنيم هم حرفِ خوب بزنيم

در جهاد نفس، هوس دستگاه و متولّي اراده و نيّت را به اسارت گرفته است. آن وقت خوب سخنراني مي‌كند خوب مقاله مي‌نويسد خوب حرف مي‌زند، ولی عمل نمی کند؛ مثل كسي كه مرتب تلسكوپ گذاشته, ميكروسكوپ گذاشته، دوربين گذاشته، عينك گذاشته، از دور و نزديك مار و عقرب را مي‌بيند و خبر هم مي‌دهد, اما نمي‌تواند فرار كند چون چشم فرار نمي‌كند، پا فرار مي‌كند و پای او بسته است.


دانانيوز به نقل از«فردا»: حضرت آيت الله جوادي آملي در ادامه سلسله جلسات تفسير سوره مبارکه عنکبوت، که در مسجد اعظم قم برگزار شد درباره مفهوم قرانی جدال احسن به بحث پرداختند.
ایشان در تبیین این امر تصریح کرد: جدال احسن که به صورت حصر در سوره عنکبوت محل بحث است، دو عنصر محوری خوب حرف زدن و  . . . .

ادامه نوشته

چگونه ارتباط موثری با دیگران داشته باشیم؟

 

 

چگونه ارتباط موثری با دیگران داشته باشیم؟


ﻣﻘﺪﻣﻪﻣﯿﺰان ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻣﺎ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ و ﻣﯿﺰان رﺿﺎﯾﺖ ﻣﺎ از زﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺷﺒﮑﻪ ﻫﺎي ارﺗﺒﺎﻃﯽﻣﺎ واﺑﺴﺘﻪ اﺳﺖ.اﻣﺮوزه ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ در زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎياﻗﺘﺼﺎدي،اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ،ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ،ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ و...ﺑﻪ ﺗﻮان اﻧﺴﺎن در ﺑﺮﻗﺮاري راﺑﻄﻪ ايﺳﺎﻟﻢ و ﻣﻮﻓﻖ واﺑﺴﺘﻪ اﺳﺖ.در زﯾﺮ ﻋﻤﺪه ﺗﺮﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻠﯽﮐﻪ ﯾﮏ ارﺗﺒﺎط ﺳﺎﻟﻢ راﺷﮑﻞ ﻣﯽ دﻫﻨﺪ آﻣﺪه اﺳﺖ.آﻣﻮﺧﺘﻦ و رﻋﺎﯾﺖ اﯾﻦ ﻧﮑﺎت ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ارﺗﺒﺎط ﻣﺎ ﺑﺎدﯾﮕﺮان را ﺑﻪ ﺳﻄﺤﯽ رﺿﺎﯾﺖ ﺑﺨﺶ و ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻣﯿﺰ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ. ﭼﮕﻮﻧﻪ ارﺗﺒﺎط ﻣﺆﺛﺮي ﺑﺎ دﯾﮕﺮان داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢﻋﻮاﻣﻞ ﺗﺸﮑﯿﻞ دﻫﻨﺪه ﯾﮏ ارﺗﺒﺎط: ارﺗﺒﺎط ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده روﻧﺪ ارﺳﺎل و درﯾﺎﻓﺖ ﺑﻪ ﺻﻮرتﮔﻮﯾﺸﯽ و . . . .

ادامه نوشته

چطوری خیلی خوب و با صدای جذاب حرف بزنیم  ؟


چطوری خیلی خوب و با صدای جذاب حرف بزنیم  ؟
 

واضح و کامل صحبت کنید و از آهسته و زیرلب حرف زدن پرهیز کنید:
 
حتی اگر در یک جمع غیر رسمی هستید ، همه بخشهای کلمه ها را تلفظ کنید و کاملا” واضح و روشن صحبت کنید. اگر به جای خوردن کلمات و جمله ها ، آنها را کاملا بیان کنید دیگران احساس می کنند که شما اعتماد به نفس بیشتری دارید و به شما بیشتر توجه می کنند.
 
درست نفس بکشید:

بیشتر زنها تمایل دارند با صدای بلند صحبت کنند و به همین دلیل گاهی صدای آنها گوشخراش و یا بچه گانه به نظر می رسد. برای جلوگیری از این مشکل باید آهسته و عمیق و از دیافراگم نفس بکشید. همه بازیگران زن و مرد به همین صورت نفس می کشند. شما وقتی خواب هستید نیز بطور ناخودآگاه با همین روش نفس می کشید. وقتی درست نفس می کشید صدایتان غنی تر و با نفوذتر می شود و دیگران دلشان می خواهد به شما گوش کنند.
 
صدایتان باید رسا باشد:

اگر آهنگ صدای شما خیلی یکنواخت و آهسته باشد ، مخاطب شما از گوش کردن به صدای شما خسته می شود .حوصله اش سر می رود. همین موضوع باعث می شود که آنها حاضر نباشند مقدار زیادی از وقتشان را به شما اختصاص دهند تا متوجه شوند که شما جذاب و عالی هستید. بنابراین با احساس صحبت کنید و سعی کنید با بالا و پایین بردن تن صدای خود روی چیزهایی که برای شما مهمتر است تاکید کنید.


http://www.takfars.ir

 

اصول مذاکره و چگونه خوب حرف بزنیم ؟

 

اصول مذاکره و چگونه خوب حرف بزنیم ؟

۱) زیاد سوال کردن
اگر بیش از حد سوال کنید، مکالمه شکل بازجویی به خود می گیرد. یا ممکن است اینطور به نظر برسد که شما چیز زیادی برای درمیانگذاشتن با طرف صحبتتان ندارید. بهتر است سوالاتتان را با چند جمله توضیحی مخلوط کنید. با ادامه یافتن مکالمه و پیش رفتن آن می توانید سوالات را نادیده گرفته و بگویید:
▪ آره، خیلی خوبه که آدم آخر هفته با دوستاش یه جا بره و خوب استراحت کنه. ما هم شاید این آخر هفته با بچه ها رفتین پارک و گلف بازی کردیم.
▪ چه خوب، ما هم ماه پیش با قایق یکی از دوستام رفتیم ماهیگیری. از این طعمه های ساکامورا برده بودیم. واقعاً طعمه های خوبی بودند.
و از همین جا مکالمه تان گسترش پیدا می کند و . . . .

ادامه نوشته

چطور در جمع حرف بزنیم؟

 

چطور در جمع حرف بزنیم؟


فنون سخنرانی

برای همه ما اتفاق افتاده که مجبور بشیم در جمع حرف بزنیم. از دوران تحصیل بگیر تا تو خانواده و جمع دوستان و . . . خلاصه یه جایی باهاش مواجه شدیم یا میشیم. اینجا چندتا روش برای اینکه اینکار بهتر انجام بشه و مسلط تر باشین رو براتون میگم:

1- از یک وسیله کمکی برای نگه داشتن در دست استفاده کنید.

دیدین بعضی وقتها وقتی داریم حرف می زنیم نمی دونیم با دستامون چیکار کنیم؟ اینجا می تونیم یه چیزی تو دستمون بگیریم که تکلیفمون با دستامون مشخص باشه. مدادی خودکاری مازیکی . . . امتحان کنین

2- قانون اصل متضاد دکتر فرانکل: بیا تو صحنه، از هر چیزی که . . . .

ادامه نوشته

چگونه با همسرمان حرف بزنيم؟

چگونه با همسرمان حرف بزنيم؟


آداب گفت‌وگو با همسر
معمولا كساني از يكديگر مي‌رنجند كه از هم توقع داشته باشند و كساني از هم توقع دارند كه يكديگر را دوست داشته باشند بنابراين زن و شوهري كه ازدواج آنها براساس مهر و محبت بنا شده است، حق دارند بيش از ديگران از هم برنجند.

بديهي است كه رنجش، طبيعي است اما بايد مراقب باشيم رنجش خود را از همسرمان پنهان نكنيم زيرا رنج‌هاي كوچك و جزئي به‌تدريج در روح و روان انباشته مي‌شود، به‌طوري كه جرقه‌اي مي‌تواند، اين خشم بي‌پايان را شعله‌ور كند.

هر سيستم حرارتي يك ترموستات دارد. ترموستات روان ما نيز تخليه فشارهاي دروني است. با آشنايي با شيوه تخليه فشارهاي دروني بايد تنش‌هاي انباشته‌شده در وجود خود را خارج كنيم. با گفت‌وشنود مي‌توان هر رنجش و . . . .

ادامه نوشته

چگونه قبل از حرف زدن فکر کنیم ؟

 

چگونه قبل از حرف زدن فکر کنیم ؟

امكان دارد كه برای همه ما در مرحله ای ز زندگی و یا در برخی از مراودات این اتفاق رخ دهد خصوصا كه غالبا این اتفاق زمانی می‌افتد كه ما خیلی سریع در یك فضای استرس آور و یا در طی درگیری و مواجه با افراد به پاسخگویی می‌پردازیم....

اول فكر كن؛ بعد حرف بزن

یكی از مهمترین و بدیهی ترین جنبه‌های زندگی ما انسانها توانایی ایجاد تعامل از طریق صحبت كردن است. البته نیازی نیست كه قبل از اینكه حرف بزنیم درباره اینكه چه می‌خواهیم بگوییم به طراحی و سازمان بندی شرایط و . . . .

ادامه نوشته

حرف زدن آنقدر ها هم آسان نیست !

 

صداقت به عنوان یکی از برجسته ترین ویژگی ها و کمالات انسانی بر شمرده می شود که وجود آن در اعمال ، رفتار و گفتار برای انسان عزت در نزد خدا و کرامت نزد بندگان می آورد.
صداقت
معمولا همه می گویند حرف زدن آسان و عمل کردن مشکل است، امّا اگر دقت کنیم، حرف زدن هم به این آسانی نیست که ما فکر می کنیم،ولی چون برای ما به صورت عادتی در آمده، بسیار ساده و سهل جلوه می کند؛ به عنوان مثال اینکه انسان بر زبان جاری کند که شخص صادقی است کفایت نمی کند، بلکه داشتن زندگی ای به شیوه ای اصیل و برپایه راستی را هم شامل می گردد.
منظور از صداقت داشتن و درستکاری چیزی بیش از گفتن حقیقت به دیگران است، منظور از آن نشان دادن خود حقیقی، مقاصد و تعهدات انسان به خود و دیگران به شیوه ای بی ریا و خالصانه است، و این هم حرف و هم عمل انسان را توأم با هم فرا می گیرد.
صداقت به عنوان یکی از برجسته ترین ویژگی ها وکمالات انسانی بر شمرده می شود که وجود آن در اعمال ، رفتار و گفتار برای انسان عزت در نزد خدا و کرامت نزد بندگان می آورد.
امام علی علیه السلام می فرماید:
الصَّادِقُ عَلَى شَفَا مَنْجَاةٍ وَ کرَامَة (خطبه/85 ) ؛ راستگو بر کنگره‏هاى رستگارى و بزرگوارى است .
مسأله صداقت در گفتار و   ...

ادامه نوشته

فوت و فن های نصیحت کردن


تکرار پشت تکرار، پشت سر هم نصیحت، مثل اینکه این پند و اندرزها تمومی نداره، اینها افکاری است که هنگام نصیحت کردن در ذهن فرد نصیحت شونده خطور کرده و به جای گوش کردن به صحبت های ناصح به دنبال راه فراری از این مهلکه می گردند امّا چه کنیم نصیحت هایمان برای آنان عذاب آور نبوده و بر دل و جان آنان بنشیند؟


نصیحت کردن
معنای نصیحت
نصیحت در لغت فارسی به معنای پند و اندرز و ارشاد آمده است، در زبان عرب نیز واژه نصیحت به کار رفته است امّا می توان گفت معنایی که از آن اراده می شود، معنایی فراتر از پند و اندرز می باشد،از روایات فراوانی که کلمه «نصیحة » و مشتقات آن در آن ها آمده است، استفاده می شود که نصیحت غالبا به معنای اصلی اش یعنی؛ خلوص و صفا به کار رفته است.
نصح درلغت به معنای خلص و صفا است. اخلص له المودة یعنی خالص و مصفا شد و محبت رابرای محبوب خالص کرد.
نصح همچنین به معنای وعظ به کار می رود. گرچه پند و

ادامه نوشته

ثمره کم حرف زدن


کم حرف زدن

ترجیح نماز بر امتحان
آقا سید محسن جَبَل عامِلی از علمای بزرگ شیعه است، نواده‌ی برادر مرحوم آقا سید جواد، صاحب مفتاح الكرامة است. ایشان در دمشق مدرسه‌ای تأسیس كرده‌اند كه دانش‌آموزان شیعه در آن مدرسه تحت نظر آن جناب تحصیل می‌كنند حاج سید احمد مصطفوی كه یكی از تُجار قم است، گفت من از خود سید محسن اَمین شنیدم كه می‌گفت یكی از تربیت یافتگان مدرسه‌ی ما برای تحصیل علم به آمریكا مسافرت كرد از آنجا نامه‎ای برای من نوشت به این مضمون كه: چند روز پیش شاگردان مدرسه‌ی ما را امتحان می‌كردند من هم برای امتحان رفتم.
مدتی نشستم تا نوبت به من رسید، بسیار طول كشید تا اینكه وقت دیر شد، دیدم اگر بنشینم نمازم فوت می‌شود، از جا حركت كردم كه بروم نماز بخوانم، آنهایی كه در آنجا بودند پرسیدند كجا می‌روی؟ چیزی نمانده كه نوبت تو برسد. گفتم من یك تكلیف دینی دارم وقتش می‌گذرد. گفتند امتحان هم وقتش می‌گذرد، اگر این جلسه برگزار شد، دیگر جلسه‌ای تشكیل نخواهند داد و برای خاطر تو هرگز هیئت ممتحنه جلسه‌ی خصوصی تشكیل نمی‌دهند. گفتم هر چه بادا باد. من از تكلیف دینی خود صرف نظر نمی‌كنم. بالأخره رفتم.
از قضاء هیئت ممتحنه متوجه شده بودند كه من به اندازه‌ی اداء یك وظیفه‌ی دینی غیبت نموده‌ام انصاف داده، اظهار كرده بودند كه چون این شخص در وظیفه‌ی خود جِدّی است، روا نیست كه او را مُعطّل بگذاریم. برای قدردانی از اینكه عمل به وظیفه نموده باید جلسه‌ای خصوصی برایش تشكیل دهیم. این بود كه جلسه‌ی دیگری تشكیل دادند، من حاضر شدم و امتحان دادم. آقای سید محسن امین پس از نقل داستان فرمود من در مدرسه چنین شاگردانی تربیت كرده‌ام كه اگر به دریا بیفتند دامنشان تَر نمی‌شود.1
 
ثمره ی كم حرف زدن
یك از فضلاء از مرحوم علامه طباطبایی سؤال كرد: چه كنم در نماز حضور قلب داشته باشم؟
مرحوم علامه در پاسخ فرمودند: كم حرف بزن.
پس اگر انسان بخواهد حواسش تمركز یابد و دلش تنها متوجه خدا و محبوبش باشد، باید كم حرف بزند، وقتی زیاد حرف می‏زند توجه‏اش به این سو و آن سو جلب می‏گردد و پراكنده خاطر گشته، نمی‏تواند توجه‏اش را متمركز سازد . پس دوستان خدا سكوت ملازمند، چرا كه دلشان پیوسته متوجه اوست و اگر بخواهند حرف بزنند توجه شان پراكنده می‏گردد.2
 
دو ركعت نماز برای خدا
نماز
روزی دو شتر بزرگ و چاق برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هدیه آوردند.حضرت به اصحاب خود فرمود: آیا كسی هست در میان شما كه دو ركعت نماز بخواند و در قیام و ركوع و سجود و وضو و خشوع اهتمام به امور دنیا نداشته و در قلب او فكر دنیا نبوده باشد تا من یكی از این دو شتر را به او بدهم؟ كسی جواب نگفت. سه مرتبه این جمله را فرمود. كسی جواب او را نداد مگر علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) برخاست و عرض كرد یا رسول الله من می‌خوانم و از اول نماز تا آخر چیزی از دنیا به خاطرم راه نداده فكر دنیا را نمی‌كنم.
رسول خدا: بخوان. علی نماز را خوانده و تمام كرد. جبرئیل نازل شد و عرض كرد یا رسول الله یكی از دو شتر را به علی بده.
رسول خدا: من با علی شرط كرده بودم چیزی از دنیا به قلبش راه ندهد ولی علی در سلام نماز به خاطرش آورد من كدام یكی را بگیرم بزرگش را یا چاقش را.
جبرئیل: یا محمد خداوند می‌فرماید كه علی فكر می‌كرد بزرگ را بگیرم یا چاق را گرفته قربانی كنم و در راه خدا صدقه بدهم و این فكر علی در سلام نماز برای خدا بود، نه برای دنیا. رسول خدا یك شتر از آن دو شتر را به علی (علیه السلام) داد.
3

تبیان
 
گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی
1- اَلكَلام یَجُرّ الكَلام، ج2، ص35.
2- راهیان كوی دوست، ج 2، استاد محمد تقی مصباح یزدی، ص 266
3- مناقب، ج1، ص302.

چگونه می توانیم به رشد تكلم كودك كمك كنیم؟

 

آموزش حرف زدن
یكی از مراحل كلیدی رشد در سه سالگی كودك ، یادگیری تكلم است كه برای رشد مغزی، عاطفی و نیز رشد اجتماعی و حیاتی او لازم است.
میزان یادگیری تكلم كودكان همانند سایر ابعاد رشدیشان تا حدود بسیاری با یكدیگر متفاوت است . این توانایی به عواملی از قبیل طبیعت و رشد جسمی قسمت هایی از بدن كه در امر تكلم دخالت دارند و نیز توانایی هوشی و یا وجود انگیزه از سوی محیط بستگی دارد . به خاطر داشته باشید كه پیشرفت های اولیه ، ارتباطی به توانایی هوشی كودك ندارد. بچه ها یادگیری زبان را قبل از آن كه بتوانند حتی كلمه ای را ادا كنند آغاز می نمایند. نوزادان صدای انسانها را به هر صدای دیگر ترجیح می دهند و صحبت كردن با آنها از بدو تولد نقش ارزشمندی در رشد قدرت تكلم آنها دارد . این كار نه تنها آنها را در یادگیری وزن و الگوها و زیر و بم كلمات یاری می كند ، بلكه به آنها این مطلب را یاد می دهد كه تكلم ، یك فعالیت اجتماعی مطلوب است و آنها را به شركت در آن ترغیب می نماید . این نكته مهم است كه شما وقتی را برای صحبت كردن با فرزندتان آن هم به طور مستقیم اختصاص دهید . چرا كه این كار قوه تكلم او را تقویت می كند. در حین صحبت كردن به او نگاه كنید تا حس كند كه شما منحصراً به او توجه دارید . این كار به او كمك می كند تا حالت های صورت را یاد گرفته و با گفتار همراه سازد.
اگر صحبت كردن ساده و بچگانه برایتان خیلی غیرعادی و    . . .

ادامه نوشته

چگونه خوب حرف بزنيم؟


خنده

آداب حرف زدن در سيره امامان

پيامبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله فرمود: هنگامي كه موسي بن عمران عليه السلام با خضر عليه السلام ملاقات كرد موسي عليه السلام به وي گفت: مرا موعظه كن. خضر گفت: اي كسي كه جوياي دانشي! بدان كه گوينده كمتر از شنونده خسته مي‌شود، پس هيچ گاه اهل مجلس خود را خسته مكن. بحار / 1 /2 26

1 اثر كم سخن گفتن
قال علي عليه السلام: ان احببت سلامة نفسك و ستر معايبك فاقلل كلامك و اكثر صمتك يتوفّر فكرك و يستيز قلبك. غرر الحكم / 3725
اگر سلامت نفس و وجودت و نيز پوشانده ماندن عيوبت را دوست داشتي گفتارت را کم کن و سکوتت را بسيار تا آنکه انديشه‌ات بسيار و دلت روشن شود و مردم از دست تو در امان باشند.

2 اثر زياد سخن گفتن
قال علي عليه السلام: من كثر كلامه كثر خطاؤ ه و من كثر خطاؤ ه قلّ حياؤ ه و من قلّ حياؤ ه قلّ ورعه و من قلّ ورعه مات قلبه و من مات قلبه دخل النار. بحار / 71 / 286
هر که کلامش زياد شود. اشتباهاتش زياد مي‌شود و هر کس خطايش زياد شود، شرم و حيايش کم مي‌شود و آنکه حيايش کم شود، ورع و    .......

ادامه نوشته

رایانه به کودک شما حرف زدن می آموزد

همه کودکان وقتی شروع به حرف زدن می کنند ، بسیاری از حروف یا هجاها را درست ادا نمی کنند و هستند کودکانی که در سال های بعد و حتی در دوران دبستان این مشکل را دارند.
محققان اعتقاد دارند این مشکل از آنجا ناشی می شود که کودکان توانایی تشخیص هجاهای مختلف را ندارند. این یک مشکل شنیداری است که منجر به بروز یک مشکل تکلمی می شود. یک برنامه رایانه ای ساده که به کودکان فرق گذاشتن بین اصوات را یاد می دهد، می تواند به طور چشمگیری مهارت های شنیداری آنها را افزایش دهد. تولید کننده های این بازی ادعا می کنند که کودکان با کمک این بازی طی چند هفته می توانند معادل 2 سال پیشرفت کنند. دیوید مور از دانشگاه آکسفورد این بازی را که «پدیده» نامیده می شود، برای کمک به کودکانی که مشکل تکلم دارند، ابداع کرده؛ ولی اعتقاد دارد برای همه کودکان مفید است.
در این بازی کودک باید 2 هجای مختلف مانند «ی» در سیب و «ی» در سیل را از هم تشخیص دهد. یک هجا برای کودک پخش می شود، در ادامه از کودک خواسته می شود تا از میان چند هجای متفاوت که پخش می شود آن هجایی را که با اولی مطابقت دارد، انتخاب کند. با ادامه بازی، هجاها شباهت بیشتری به یکدیگر پیدا می کنند و تمایز میان آنها مشکل تر می شود. در ازای 44 هجای زبان انگلیسی می توان هزار زوج کلمه از کودک پرسید؛ اما در این بازی تنها 22 زوج کلمه پرسیده می شود. در آخرین آزمون ها 18 کودک بین 8 تا 10 سال 3 بار در هفته به مدت 4 هفته با این نرم افزار بازی کردند. به وسیله یک آزمون شنوایی استاندارد ، توانایی تکلم آنها در قبل و بعد از این دوره مورد بررسی قرار گرفت.

گروه پژوهشگر، متوجه پیشرفت قابل ملاحظه ای در توانایی های کلامی این کودکان شد. در مقایسه با کودکانی که این بازی را انجام نداده بودند ، پیشرفت این کودکان بسیار محسوس بود. در آزمون های دیگری که روی کودکان دارای مشکل یادگیری به وسیله این بازی صورت گرفت، نتایج مشابهی گزارش شد. ولی یک محقق به نام تد وارگ از دانشگاهی در انگلیس هشدار داد که این نحوه آموزش به کودکان می تواند نتایج گمراه کننده ای به دنبال داشته باشد. پیشرفت حاصل شده ممکن است به دلیل تلاش معلمان و پزشکان باشد نه به دلیل تأثیر این بازی.
مور در جواب می گوید: آزمایش های مستقلی انجام خواهد شد؛ ولی من اعتقاد دارم که این نرم افزار می تواند یک تحول عظیم در آموزش پدید آورد. ممکن است در آینده این آرزوی کودکان که همه کارهای خود را به وسیله رایانه انجام دهند، تحقق یابد.


منبع : اینترنت

برای صحبت با خدا اجازه لازم است؟


حضرت علی (علیه السلام) خطاب به پسر گرامیشان می فرمایند : آن خدایی که آسمان ها و زمین به دست اوست به تو اجازه داده است که او را بخوانی و ضمانت کرده است که دعای تو را اجابت می کند .


مناجات
حتماً یادتان هست که در دوران دبستان برای صحبت کردن با معلم اول باید اجازه می گرفتیم . اجازه حرف زدن یعنی به جواب نرسیدن و حرمت کلاس را زیر پا گذاشتن . حالا این قانون را در مورد رابطه خالق و مخلوق مد نظر قرار می دهیم . تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که ما آدم ها که بنده خدا هستیم آیا این بنده اجازه صحبت کردن با ارباب خودش را دارد ؟ آیا تا به حال برای در خواستی از او ابتدا اجازه اش را گرفته ایم ؟

سخن گفتن با خدا
بارها و بارها برای هر یک از ما اتفاق افتاده که رابطه ایی خصمانه و طلبکارانه یا دوستانه با خدا برقرار کرده ایم . دوستانه زمانی بوده که حال خوشی داشتیم و روزگار به کاممان بوده و طلبکار بوده ایم در مقابل رابطه دوستانه و آن هنگامی است که حس کردیم نعوذباالله خدا با ما دشمن است و سر جنگ دارد و هر چه می خواهیم بر خلافش را اجابت می کند . رابطه طلبکارانه با خدا زمانی است که خواسته ایی داریم و چنان بر این خواسته پافشاری می کنیم که گویی خون پدرمان را از او طلب داریم .در همه این موارد ما با خدا رابطه ایی را برقرار کرده ایم اما   ......

ادامه نوشته

چگونگي خوب حرف زدن

 

چگونگي خوب حرف زدن
 
 
تدوين: پايگاه مديريار

اهميت كلام: قرآن كريم از سنخ كلام است خود را به عنوان بيان معرفى كرده است: «هذا بيان للناس» (آل عمران، ۳ / ۱۳۸) گر چه بيان، مفهومى است گسترده و بر هر چيزى كه مبين مقصود و مراد انسان باشد اطلاق مى شود، خواه سخن يا خط يا اشاره، لكن شاخص همه آنها سخن است و لذا قرآن به آداب سخن، بيش از خط يا اشاره پرداخته است.
به حسب عادت، سخن گفتن مسأله ساده‏اى به نظر مى رسد لكن با اندك تأمل خواهيم دانست كه اين امر از پيچيده‏ترين و ظريف‏ترين اعمال انسانى است.
اين ظرافت عظمت، از يك سو به نحوه همكارى اعضاى دستگاه صوتى براى ايجاد اصوات مختلف و نيز به وضع لغات و چينش آنها به دنبال يكديگر مربوط است و از سوى ديگر به تنظيم استدلالات و بيان احساسات از طريق عقل مربوط مى شود. عظمت زبان، اين عضو كوچك و فعال، و سخن كه فعل آن است، از نكات زير دريافت مى شود:

1. آن گونه كه از آيات 1 تا 4 سوره الرحمن استفاده مى شود، يكى از مهم‏ترين نعمت‏هاى الهى بعد از نعمت آفرينش، نعمت بيان است. در اين آيات آمده است: «الرحمن.علم القرآن. خلق الانسان. علمه البيان» خداى رحمان، قرآن را ياد داد، انسان را آفريد، به او بيان آموخت. گويا مفهوم اين سخن آن است كه انسان است و بيانش.

2. در قيامت از مسؤوليت زبان سؤال مى شود.در سوره بلد آيات 8 و 9 مى خوانيم: «الم نجعل له عينين. و لسانا و شفتين» آيا دو چشمش نداديم، و زبانى و دو لب. شايد تعقيب آيه فوق به آيه ۱۰ اين سوره: «و هديناه النجدين» و هر دو راه‏[ خير و شر] را بدو نموديم)، اين مطلب را مى فهماند كه زبان يكى از ابزار هدايت است.

3. سخن بهترين ابزار انتقال افكار و حتى تأثير گذارى است كه در كلام پيامبر به عنوان سحر به آن اشاره شده. فرمود: ان من البيان سحرا.(1)

4. از ميان معجزات انبيا، با عظمت‏ترين معجزه، معجزه خالده نبوى يعنى قرآن، از سنخ كلام است. تأثير اين معجزه تا بدانجا بوده كه كفار با شنيدن اين كلام، از آن به<سحر» تعبير مى كردند: «فقال ان هذا الاسحر يؤثر»(مدثر، ۷۴ / ۲۴) گفت: اين قركن جز سحر نيست. و گاه تا بدانجا پيش مى رفتند كه مى گفتند:«و قال الذين كفروا لا تسمعوا لهذا القرآن و الغوا فيه لعلكم تغلبون»(فصلت، ۴۱ / ۲۶) كسانى كه كافر شدند گفتند: به اين قرآن گوش مدهيد و سخن لغو در آن اندازيد شايد شما پيروز شويد.
تعبير به سحر و نهى از استماع قرآن، هر كدام به نوعى حكايت از نفوذ تأثير كلام الهى بر مردم دارد.

5. از جمله نخستين خواسته‏هاى موسى پس از مبعوث شدن به رسالت، براى موفقيت در انجام مسوليت خويش، زبان رساست.فرمود: «و احلل عقدة من لسانى.يفقهوا قولى.»(طه ۲۰ / ۲۷، ۲۸) و از زبانم گره بگشاى، تا سخنم را بفهمند.

6. وجود آفات براى سخن در فرمايش امير المؤمنين، نشان ديگرى از اهميت و شأن كلام است. فرمود: للكلام آفات (2) همانا براى سخن آفاتى است.
فيض كاشانى در محجة البيضأ آفات زبان را تا 20 مورد بر شمرده است. در بيانى ديگر امام على عليه‏السلام، سخن را يكى از ابزار وضع و رفع نعمت دانسته است: رب كلمة سلبت نعمة و جلبت نقمة (3) چه بسا سخنى كه نعمتى را سلب كند و بلاهايى را جذب كند.
و در تعبير ديگر، تأثير كلام را به شمشير تشبيه كرده است. آنگاه كه فرمود: رب كلام كالحسام (4) چه بسا كلامى كه [در برندگى‏] همچون شمشير است.
…ادامه داردتنظیم برای تبیان: حسین عسگری – گروه دین و اندیشه
1- محمدى رى شهرى، ميزان الحكمْ، حديث شماره 1847
2- همان، ح 17959.
3- نهج البلاغه، حكمت 381، فيض الاسلام
4- ميزان الحكمْ، ح 17830

حرف مرا می فهمی؟
خوب حرف زدن يکی از راه های احترام به فرد مقابل است . ما بايد يک گفت و گوی خوب و متعادل را آغاز کنيم ، حرف بزنيم و بشنويم، يعنی علاقه به شنيدن صحبت ها و نقطه نظرات طرف مقابل هم داشته باشيم.
بايد طوری عمل کنيم که طرف مقابل با اطمينان صحبت های ما را بشنود و مطمئن شود که با درک و همدلی با او به گفت وگو نشسته ايم .
ما حتی اگر حرف هم نزنيم به واسطه حرکات و فيزيک و ظاهر خود می توانيم درونيات خود را به فرد مقابل منتقل کنيم .پس بهتر است در صحبت کردن ظاهر خود را نطز همانند نيت درونی خود مثبت و محبت آميز جلوه دهيم . يک گوينده خوب و توانا بايد قادر به تغيير ايده ها و عقايد با لحنی مناسب باشد .او ضمن اينکه بايد اعتقاد عميق به گفته های خود داشته باشد می بايست پذيرای شنيدن آرا و عقايد ديگران نيز باشد.
بايد خوب حرف بزنيم و خوب گوش کنيم . در صحبت کردن است که با تفکرات و عقايد ديگران آشنا می شويم. گاهی اوقات نزديکان ما دوست دارند از آنها بپرسيم که فکر آنها را چه چيزی به خود مشغول کرده است . بايد توانايی سوال کردن داشته باشيم و نترسيم از اينکه ممکن است پاسخ ها آنچه انتظارش را داريم نباشند. ما بايد نقد پذيری را در خود تقويت کنيم، تاييد و رد شويم تا بتوانيم ارتباط برقرار کنيم .سوال و جواب های صحيح ، روابط آسيب ديده را احياء کرده و باعث نزديکی انسان ها می شود.
دکتر شهين اوليايی زند (جامعه شناس ) معتقد است برای خوب حرف زدن سه فاکتور اساسی وجود دارد: گوينده ابتدا بايد درک درستی از جامعه خود داشته باشد و بداند مخاطبان او چه کسانی هستند.اگر بهترين حرف ها رابزنيم ، ولی مخاطب را نشناسيم ، کار بيهوده ای کرده ايم . خطيبی که می خواهد بحثی را ارائه کند بايد شناخت درستی از جامعه اش داشته باشد . متاسفانه روشنفکرها و دست اندرکاران نمی دانند با مردم عادی چطور صحبت کنند، يعنی مخاطب شناسی نمی کنند.
فاکتور دوم اين است که بر آنچه می خواهيم بگوييم مسلط باشيم.بعضی تصور می کنند صرف داشتن مدرک تحصيلی يا تخصصی نشان دهنده تيزهوشی و ژرف نگری است ،اما همه اين را می دانيم که هميشه از بين هزاران دکتر هم يکی چيره تر است ، پس بر آنچه می گوييم مسلط باشيم .اوليايی زند زمان شناسی و مکان شناسی را سومين فاکتور مهم می داند : بايد بدانيم چه زمانی برای مخاطب حرف بزنيم ممکن است حرف های خوبی برای گفتن داشته باشيم ، ولی آن را در يم زمان نامناسب هدر بدهيم. دکتر سيد مهدی ميرشفا، متخصص روانشناسی بالينی و آسيب شناسی خانواده ،معتقد است در يک گفت و گو سه عنصر اساسی وجود دارد: اول فرستنده (گوينده )، دوم شنونده (گيرنده ) و سوم موضوع .

اول ،خوب گوش کردن است ، اين کار پايه صحبت کردن و يک هنر است . در کلاس هايی که برای روانشناسان برگزار می شود به آنها می آموزند که چطور خوب گوش کنند تا بتوانند مراجعان و بيماران خود را درمان کرده و به نکات کليدی دست يابند.

دکتر مير شفا در ادامه می گويد : نوع فيزيک بدن ، توجه کامل به طرف مقابل و نوع نگاه نيز حائز اهميت بالايی هستند.ما بايد بتوانيم آنچه را که در دل داريم خوب بيان کنيم .يعنی بدرستی بيان احساس کرده و دريافتی های خود را با شيوه های ظريف و هنرمندانه منتقل کنيم .در صحبت کردن بايد سن ،جنس ،نژاد ،قوميت و مذهب فرد مقابل را هم در نظر بگيريم و بعد از آن با او وارد مذاکره شويم.در هنگام صحبت هم بايد به لحن توجه کرده و کش و قوس های لازم را رعايت کنيم.
ميرشفا معتقد است در مجموع بايد صادق ، ساده و صميمی باشيم .از پيچيدگی و لفاظی خودداری کنيم .حين صحبت به چشم طرف مقابل نگاه کنيم و به حالت های او توجه کنيم ، ببينيم در ميان صحبت های ما آرام است ، عصبانی یا هيجان زده می شود يا حوصله اش سر می رود .گاهی در اين صحبت ها لازم است سکوت کنيم. سکوت به تنهايی بسيار موثر بوده و انتقال دهنده بسياری از درونيات است.
دکتر ميرشفا در ميان صحبت هايش به عنوان نمونه به يکی از مراجعان خود اشاره می کند: مردی استاد دانشگاه بود ، ولی با پسر 21 ساله خود مشکل داشت و نمی توانست ارتباط کلامی خوبی با او برقرار کند .من مت.جه شدم اشکال او نداشتن تماس چشمی است .او هنگام صحبت کردن به در و ديوار نگاه می کرد، در نتيجه ارتباط کلامی خوبی برقرار نمی کرد به او گفتم از اين پس روزی 10 تا 15 دقيقه در آينه نگاه کرده و هنگام صحبت هم در چشمان طرف مقابل نگاه کن. او با رعايت اين نکته حال توانسته ارتباط خوبی با پسرش برقرار کند. حتی نوع نشستن هم به مخاطب ما می فهماند که ما چقدر برای او ارزش و احترام قائل هستيم. در صحبت کردن موضوع ارتباط را بايد بدانيم ، اينکه در چه زمينه ای می خواهيم صحبت کنيم .آيا قرار است صحبت ما دو طرفه و به صورت پرسش و پاسخ باشد که در اين صورت حالت مذاکره پيدا می کند، مذاکره می کنيم و با پيروی از يک موضوع واحد به نتيجه می رسيم . اگر در صحبت کردن از اين شاخه به آن شاخه بپريم ،کلام قطع شده و رشته اصلی ارتباط از دست ما خارج می شود .در روابط داخل خانواده هم همين قوانين حکمفرماست . اين آسيب شناس خانواده عقيده دارد روابط حاکم بر خانواده از درجه اهميت بالاتری نسبت به روابط اجتماعی برخوردارست . مادر خانواده در اين زمينه نقش محوری دارد. او بايد اعضای خانه را دور هم جمع کرده و موضوع صحبت را مشخص کند که اين را در اصطلاح مراسم گفت و گوی خانواده می گويند . در اين دور هم جمع شدن ها اعضای خانواده دلخوری های بوجود آمده يا اشتباهات خود را مطرح می کنند ، يعنی در يک شرايط مطلوب به گفت و گو پرداخته و نتيجه می گيرند . اين شرايطی است که در يک خانواده منسجم برقرار می شود ، اما در يک خانواده غيرمنسجم هر کدام از افراد در هر شرايطی که می خواهد حرف خود را می زند و عملا روابط مخدوش است و اغلب گفت و گو ها همراه با توهين و تحقير است و به نتيجه مطلوبی نمی رسد.

پس اگر خواستيد ارتباط رضايت بخشی با اعضای خانواده يا افراد اجتماع خود داشته باشيد سعی کنيد ابتدا مخاطب خود و زمان و مکان را بشناسيد، بر موضوع گفت و گو اشراف کامل داشته و مسلط صحبت کنيد، به چشمان مخاطب خود نگاه کنيد، از لفاظی بپرهيزيد و صادق و ساده و صميمی باشيد. مطمئنا خاطره خوبی از آن گفت و گو در ذهنتان باقی می گذاريد.
آداب حرف زدن در سیره امامان
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود: هنگامی که موسی بن عمران علیه السلام با خضر علیه السلام ملاقات کرد موسی علیه السلام به وی گفت: مرا موعظه کن. خضر گفت: ای کسی که جویای دانشی! بدان که گوینده کمتر از شنونده خسته می‌شود، پس هیچ گاه اهل مجلس خود را خسته مکن. بحار / ۱ /۲ ۲۶

1 اثر کم سخن گفتن
قال علی علیه السلام: ان احببت سلامة نفسک و ستر معایبک فاقلل کلامک و اکثر صمتک یتوفّر فکرک و یستیز قلبک. غرر الحکم / ۳۷۲۵
اگر سلامت نفس و وجودت و نیز پوشانده ماندن عیوبت را دوست داشتی گفتارت را کم کن و سکوتت را بسیار تا آنکه اندیشه‌ات بسیار و دلت روشن شود و مردم از دست تو در امان باشند.

2 اثر زیاد سخن گفتن
قال علی علیه السلام: من کثر کلامه کثر خطاؤ ه و من کثر خطاؤ ه قلّ حیاؤ ه و من قلّ حیاؤ ه قلّ ورعه و من قلّ ورعه مات قلبه و من مات قلبه دخل النار. بحار / ۷۱ / ۲۸۶
هر که کلامش زیاد شود. اشتباهاتش زیاد می‌شود و هر کس خطایش زیاد شود، شرم و حیایش کم می‌شود و آنکه حیایش کم شود، ورع و پرهیزگاری‌اش کم شود، و هر کسی خداترسی‌اش کم شود، قلبش می‌میرد و آنکه قلبش مُرد، در آتش افکنده شود.

3 بهترین سخن
الف- سخن راست؛ قال علی علیه السلام: خیرالکلام الصدق. غرر/۴ ۹۹بهترین حرف، حرف راست است ب- همراه با عمل؛ خیر المقال ما صدّقه الفعال. سفینة البحار / ۷ / ۳۸۳بهترین گفتار کلامی است که عمل و رفتار ثابتش کند. ج- ملال آور نباشد؛ قال علی علیه السلام: خیر الکلام ما لا یملّ و لا یقلّ. غرر الحکم / ۴۹۶۹بهترین کلام، گفتاری است که خسته کننده نباشد و از گوینده نکاهد. [یعنی جایگاه گوینده‌اش را پایین نیاورد] د- منظم و همه فهم؛ قال علی علیه السلام:احسن الکلام مازانه حسن النظام و فهمه الخاص و العامّ. غرر الحکم / ۳۳۰۴نیکوترین گفتار، کلامی است که منطق و نظم زیبایش کرده باشد و همه فهم باشد. ه-‍ متقن و استوار؛ قال علی علیه السلام: احسن القول السداد. غرر الحکم / ۲۸۶۵نیکوترین کلام، کلام استوار و محکم است.
4- آداب سخن گفتن
1 پاکیزه باشد؛ قال رسول الله صلّی اللّه علیه و آله: ثلاث من ابواب البر: سخأ النفس و طیب الکلام و الصبر علی الاذی. محاسن / ۱ / ۶۶
سه چیز است که از جمله راه‌ها و درهای نیکی است: بخشندگی و سخاوت، خوبی گفتار و صبوری در مقابل آزارها
۲ زیبا باشد؛ قال علی علیه السلام: اجملوا فی الخطاب تسمعواجمیل الجواب.
غررالحکم /۲۵۶۸
در گفتار خود اختصار را پیشه کنید تا جوابهای نیکو بشنوید.
۳ خریدار داشته باشد؛ قال علی علیه السلام: لا تتکلّمن اذا لم تجد للکلام موقعا.غررالحکم / ۱۰۲۷۴
هرگاه برای حرف خود جایی نمی‌بینی حرف نزن
۴ نرم و ملایم باشد؛ قال علی علیه السلام: عوّد لسانک لین الکلام و بذل السلام یکثر محبّوک و یقلّ مبغوضک. غرر الحکم / ۶۲۳۱
زبانت را به گفتار نرم بگردان و سلام را هدیه کن تا دوستدارانت زیاد و دشمنانت کم شوند.
۵ از روی علم و آگاهی باشد؛ قال علی علیه السلام: لا تقل بما لا تعلم فتتّهم باخبارک بما تعلم.غرر الحکم / ۱۰۴۲۶
۶ بی فایده نباشد؛ قال رسول الله صلّی اللّه علیه و آله: من حسن اسلام المرء ترکه الکلام فیما لا یعنیه. بحار / ۲۸ / ۱۳۶
از نشانه‌های خوبی ایمانِ شخص این است که ایمانش او را از کلامی که سودی برایش ندارد باز دارد.
۷ مستهجن نباشد؛ قال علی علیه السلام: ایاک و مستهجن الکلام فانه یوغر القلوب.غرر الحکم / ۲۶۷۵
از کلام مستهجن بپرهیز که قلبها را به دشمنی و کینه می‌اندازد.
۸ پاسخ آن انسان را ناراحت ننماید؛ قال علی علیه السلام: لا تقولنّ ما یسئوک جوابه.غرر الحکم / ۱۰۱۵۵
حرفی که جوابش ناراحتت می‌کند را نگو

هنگام حرف زدن شش كار نكنيد
بیشتر مواقع مستمعین از طریق چشم هایشان به سخنان شما گوش می سپارند. ایما و اشاره های شما بیانگر چیست؟ آیا ‌ در هنگام سخنرانی در یك جلسه مهم و معتبر، مطمئن و موثق ظاهر می شوید و یا اینكه فاقد اعتماد به نفس ، عصبی و ‌دستپاچه هستید؟مشكل از طرز ایستادن، حركات صورت و ژست هایی كه به خود می گیرید، آغاز می شود.

آقای" جو الن دیمیتریوس " عضو ‌مشاوران مشهور هیئت منصفه دادگاه می گوید: "زمانی كه از هیئت منصفه دلیل قبول شهادت افراد را جویا می شویم، آنها ‌ا‌ظهارمی دارند كه حركات و ایما اشاره دو برابر چیزهای دیگر تاثیر گذار هستند."‌اما چگونه می توانید مهارت های غیركلامی خود را افزایش دهید؟ از انجام حركات نامناسب پرهیز كنید و در عوض حركات جایگزینی كه مناسب شرایط موجود هستند را انجام دهید. با این كار ‌شما متوجه تفاوت شـگرفی كه در زندگی شما به وجود میآید، خواهید شد. در اینجا به 6 حركت كُشنده كه انجام آن باعث می شود مستمعین نسبت به گفته های ‌شما بی اهمیت شده و تحت تاثیر قرار نگیرند اشاره می‌كنیم. سعی نمایید از انجام آنها اجتناب كنید، آنگاه با یك چنین كار كوچكی تغییرات ‌چشمگیری در زندگی شما به وجود خواهد آمد.‌

نگاه به زمین به جای مخاطبان : این كار یعنی اینكه شما دچار كمبود اعتماد به نفس هستید، برای سخنرانی آماده نیستید و به همین دلـیـل عـصبی و ‌دستپاچه شده اید.‌در طول سخنرانی در حدود 90 درصد از كل زمان را به چشم های حضار نگاه كنید. بسیاری از افراد بیشتر وقت ‌خود را صرف نگاه كردن به زمین، پرده اسلاید و یا میزی كه پیش روی آنها قرار دارد، می كنند. رهبران و مدیران موفق در حین ‌صحبت كردن مستقیما به چشم های شنوندگان خود نگاه می كنند.‌

خمیدگی: باداشتن چنین حالتی یعنی شما فاقد قدرت هستید و اعتماد به نفس خود را ازدست داده اید.‌اگر قرار است در طول مدت سخنرانی در جایی ثابت بایستید، بهتر است پاهای خود را به عرض شانه باز كنید ‌و اندكی به سمت جلو گرایش داشته باشید. در این حالت شانه ها نیز باید اندكی به سمت جلو متمایل شوند. در این ‌وضعیت شما اندكی مردانه تر جلوه می كنید. توجه داشته باشید كه سر و ستون فقرات باید راست باشد. سعی كنید از ‌تریبون و یا سكویی كه در جلوی شما قرار دارد به عنوان دستاویزی برای تكیه دادن استفاده نكنید.‌

تكان خوردن، جنبیدن و پیچ و تاب خوردن : اگر شما مدام تكان بخورید مفهومش این است كه شما عصبی، دستپاچه و نا آرام بوده و از آمادگی لازم برخوردار نیستید.‌از تكان خوردن، دست بكشید. تكان های بی جا و بی مورد هیچ هدفی را در بر ندارند. این كارها كمبود صلاحیت و شایستگی و عدم توانایی ‌كنترل امور را بیان می كند.

بی حركت ایستادن: این روش هم نشان می‌دهد شما انعطاف پذیر نبوده و فرد كسل كننده، بی انرژی و خسته كننده ای هستید. سعی كنید راه بروید، حركت كنید. بیشتر افرادی كه برای آموزش آداب سخنرانی مراجعه می‌كنند، دارای ‌این تصور غلط هستند كه یك سخنران خوب باید سفت و سخت بر سر جای خود میخكوب شود. روشی كه به آنها توصیه می‌شود این است كه نه تنها راه رفتن قابل قبول است، بلكه خوشایند نیز می‌باشد. بسیاری از تجار بزرگ به میان مردم می روند و ‌دائما در حال حركت هستند؛ البته حركت هدفمند! شاید یك سخنران پویا و پر انرژی برای هدف خاصی از یك سمت اتاق به ‌طرف دیگر آن حركت كند، اما اگر هیچ كسی درآن قسمت از اتاق حضور نداشته باشد بالطبع این حركت او بی مورد ‌است و جزء موارد هدفمند به شمارنمی آید.علت اینكه من به متقاضیان خود پیشنهاد می كنم كه قسمت كوتاهی از ‌سخنرانی هایشان را ضبط كنند نیز این است كه می خواهم بدانم آیا حركات خارج از محدوده انجام می دهند یا خیر؟‌

قرار دادن دست‌ها در داخل جیب:چنین حالتی به این مفهوم است كه شما علاقه خاصی به مطلب مورد بحث ندارید و غیر متعهد و نا آرام هستید.‌در این قسمت راه حل ساده ای برای شما داریم؛ دست های خود را از جیبتان در آورید. تجار بزرگ هیچ گاه در ‌حین سخنرانی هردو دست خود را درون جیب هایشان قرار نمی دهند. قرار دادن یكی از دست ها در داخل جیب، در زمانی ‌كه با دست دیگر در حال ژست و فیگور گرفتن هستید، قابل قبول می باشد.‌

استفاده از ژست های ساختگی: خیلی خوب است كه بتوانید ژست های متفاوتی به خود بگیرید، فقط باید توجه داشته باشید كه این كار را به ‌حد افراطی انجام ندهید. پژوهش ها ثـابت كرده اند ژست هایی كه افراد به خود می گیرند منعكس كننده افكار بسیار ‌پیچیده ای است و همین ژست ها هستند كه صلاحیت و شایستگی شما را به شنوندگان نشان می دهند. اما زمانی‌كه از ‌ایما و اشاره های ساختگی استفاده می كنید، درست مثل انسان های متزور و ریا كار جلوه خواهید كرد.‌به عنوان مثال آقای بوش همیشه در سخنرانی های خود از ژست هایی استفاده می كرد كه هیچ ارتباطی با گفته های او ‌نداشت. شاید او بیش از اندازه تحت آموزش قرار گرفته بود. درست مثل زمانی كه صدا یك چیز باشد و تصویر چیز دیگر." ‌
http://www.modiryar.com/index-management/mba/meeting/3887-1389-11-02-04-27-02.html

رازهای خوب حرف‌زدن به روایت احسان کرمی


رازهای خوب حرف‌زدن به روایت احسان کرمی

آدم حسود‌ی‌اش می‌شود وقتی عده‌ای را می‌بیند كه همین‌طور بی‌هوا، وقتی لازم باشد، جلوی بقیه از جایشان بلند می‌شوند یا حتی از جایشان بلند نشده و در جایشان كماكان نشسته‌اند و مثل بلبل حرف می‌زنند و دیگران را مجذوب حرف‌زدنشان و حرف‌های خوبشان می‌كنند. بعد آدم از خودش می‌پرسد كه واقعا چرا بعضی‌ها، بهتر از بقیه حرف می‌زنند؟


 برترین ها: آدم حسود‌ی‌اش می‌شود وقتی عده‌ای را می‌بیند كه همین‌طور بی‌هوا، وقتی لازم باشد، جلوی بقیه از جایشان بلند می‌شوند یا حتی از جایشان بلند نشده و در جایشان كماكان نشسته‌اند و مثل بلبل حرف می‌زنند و دیگران را مجذوب حرف‌زدنشان و حرف‌های خوبشان می‌كنند. بعد آدم از خودش می‌پرسد كه واقعا چرا بعضی‌ها، بهتر از بقیه حرف می‌زنند؟

راز خوب حرف‌زدن را باید از كسانی بپرسیم كه خوب حرف می‌زنند و احسان كرمی، بدون‌شك یكی از این‌ آدم‌هاست؛ مردی كه در دوازدهمین جشنواره بین‌المللی رادیو كه اواخر اردیبهشت‌ماه برگزار شد، جایزه گوینده برتر را برای سومین‌بار به خانه‌اش برد تا حالا دیگران، حساب خاصی روی او باز كنند. اجراهای احسان كرمی در برنامه‌هایی چون «نقره»، «تصویر زندگی»، «رادیو هفت» و «مكث 95»، چهره‌ای دیگر از توانایی این گوینده را به رخ مخاطبان كشاند؛ چهره‌ای كه تفاوت‌های خاصی با اجراهای رادیویی او دارد و البته هر دو نوع اجرای او در اوج خود هستند.

در منطقه سعادت‌آباد تهران، روبه‌روی این گوینده و انسان خوش‌بیان نشستیم تا با ما و برای مخاطبان ما از رازها و رمزهای خوب صحبت‌كردن و خوب حرف‌زدن بگوید. بدون‌شك این حرف‌ها شنیدن دارند. معطل چه هستید؟ مگر آرزوی خوش‌بیان شدن ندارید؟ پس اینها را بخوانید.


مثل مجری‌های سابق حرف نزن


متاسفانه بین مردم رایج شده به كسانی كه از لغات سنگین، بی‌معنی و نامربوط كه فقط آواهای زیبایی دارد، استفاده می‌كنند، می‌گویند مثل مجری‌ها حرف می‌زند. شاید برای اینكه یك دوره‌ای مد بود مجری‌ها این‌طوری صحبت می‌كردند: پنجره‌ها را باز كنید تا عشق از میان پنجره داخل بیاید و بگذارد زندگی رنگی بیابد و چای بهتر بجوشد و... از همین حرف‌ها. برای همین مجری، نماد كسی بود كه حرف‌های بی‌سر و ته می‌زد. البته كسی مثل رضا صفدری هم بود كه از همین واژه‌ها استفاده می‌كرد اما به شكل درست. او از واژه‌های سنگین و شعرگونه استفاده می‌كرد اما تركیب‌بندی در آن را هم رعایت می‌كرد و درست حرف می‌زد، از این مقایسه می‌شود فهمید كه درست صحبت‌كردن فقط بستگی به واژه‌هایی كه استفاده می‌كنید، ندارد. وقتی شما جمله‌بندی درست، لحن زیبا و آهنگ صدایی متناسب با واژه‌ها داشته باشید و متناسب با مكان و فضایی كه در آن قرار دارید، حرف بزنید، می‌توانید امیدوار باشید كه بیان موثر و درستی خواهید داشت.


صدایمان خانوادگی خوب است


چند عامل باعث شد كه من احساس كنم بد حرف نمی‌زنم؛ اول اینكه پدربزرگم صدای بسیار خوبی داشت، عمه‌های من هم صداهای خوبی دارند، در نتیجه این اعتمادبه‌نفس برای من ایجاد شد كه طبق قانون توارث من هم می‌توانم صدای خوبی داشته باشم. دوم اینكه یك‌بار در 17 سالگی مزاحم تلفنی شدم و كسی‌كه آن‌طرف خط بود، به من گفت خیلی‌خوب حرف می‌زنی و پیشنهاد كرد دوبلور بشوم، بعد از آن یك روز در همان طول دوره تحصیلی‌ام رادیو جوان برای برنامه‌ای مرا به‌عنوان جوان موفق دعوت كرد و آنجا هم مطرح شد كه صدای خوبی دارم و تشویقم كردند به تست صدا دادن. من هم این كار را كردم كه البته از همین تست‌های سركاری بود كه آدم را به بهانه‌ای از سر خودشان باز می‌كردند. جدا از همه اینها از بچگی هم علاقه زیادی به رادیو داشتم و در نوجوانی هم به‌واسطه علاقه پدرم به دوبله، اكثر دوبلور‌ها را می‌شناختم. همه اینها به ترتیب برای من انگیزه‌ای شد كه این كار را پیگیری كنم، هنوز هم فكر نمی‌كنم صدای خوبی دارم، چیزی كه مرا متقاعد می‌كند به درست صحبت‌كردن، این است كه می‌توانم لحنم را متناسب با فضا تغییر دهم تا مفهوم را به‌خوبی انتقال دهم


وقتی چهره عوض كردم


خودم این درست صحبت‌كردن و این تفاوت در شكل بیان را از رسانه یاد گرفته‌ام، از زمانی‌كه پا به تلویزیون گذاشتم، این تفاوت در اجرا را برای خودم تعریف كردم چون با خودم فكر كردم اگر قرار باشد من‌‌ همان احسان كرمی رادیو را در تلویزیون تكرار كنم، خب چه كاری است كه در هردوی آنها باشم؛ یا در رادیو می‌مانم یا در تلویزیون. داستان هم از آنجایی شروع شد كه ورود من به رادیو همزمان با مدیریت آقای دكتر خجسته بود و در آن زمان اگر انگشت كوچك پای شما به‌عنوان یك گوینده رادیو، در تصویر تلویزیون دیده می‌شد، از رادیو اخراج می‌شدید، من هم در آن زمان برنامه رادیویی «مكث» را اجرا می‌كردم كه منصور ضابطیان پیشنهاد برنامه تلویزیونی نقره را به من داد. من بدون اینكه هیچ حرفی به كسی بزنم، رفتم و این برنامه را اجرا كردم اما از‌‌ همان موقع تصمیم گرفتم آنقدر اجرای رادیویی‌ام با اجرای تلویزیونی‌ام متفاوت باشد كه كسی متوجه نشود، همان هم شد، تا زمانی كه دكتر خجسته معاونت رادیو بودند یا متوجه نشدند كه من‌‌ همان آدم هستم یا به رویم نیاوردند، بعد دیدم كه اتفاقا این كار درستی است و باید همین باشد؛ یعنی یك چهره كاملا متفاوت از رادیو.

خوب حرف‌زدن، نیازی جهانی


اتفاقی كه این روز‌ها در جامعه ما افتاده این است كه داریم به سمتی می‌رویم كه خیلی خوب حرف نمی‌زنیم. شما اگر به روزنامه‌های دهه 20 یا 30 رجوع كنید، بخشی از واژه‌های مرسوم در جامعه آن روز را در می‌یابید و این تفاوت را احساس می‌كنید. ما امروز خیلی از واژه‌ها را سرسری به‌كار می‌‌گیریم، خیلی واژه‌ها وارد زبانمان شده كه آهنگ قشنگی ندارد، نوآمده و بد معنی هستند. مسئله بعدی سواد مطالعاتی است كه اصلا كتاب‌های پرفروش امروز ما اكثرا ایرادهای ادبی دارند. مسئله دیگر این است كه در هر دوره‌ای نوع گویشی در جامعه مد می‌شود. مثلا شل حرف‌زدن، كامل ادانكردن جمله‌ها، نصفه و نیمه بیان‌كردن واژه‌ها و من هیچ‌وقت نفهمیدم این مد‌ها از كجا می‌آیند و چطور رواج پیدا می‌كنند. شاید خیلی‌ها در زندگی روزمره نیازی در خودشان برای درست صحبت‌كردن نبینند، ولی اصولا بیشتر ما امروز در جوامعی هستیم كه ارتباط كلامی زیادی برقرار می‌كنیم. خیلی وقت‌ها ما نسبت به خیلی از مسائل بی‌تفاوت هستیم اما این مسئله ثابت شده كه آوا‌ها تاثیرگذار و در فضا ماندگار هستند، شاید نگاه من خیلی ایده‌آلیستی باشد اما به هر حال نگاه من این است كه هر آوایی بار مثبت و منفی دارد. وقتی ما با هم درست حرف می‌زنیم و البته حرف درست می‌زنیم، خیلی از مشكلات و تنش‌هایی كه در جامعه هست، حل می‌شود. خوب حرف‌زدن فقط یك نیاز فردی نیست بلكه یك نیاز جهانی است. خلاصه اینكه اگر كسی دنبال این است كه كلام تاثیرگذاری داشته باشد، باید بیانش را درست كند و راهش هم گذراندن دوره‌های فن بیان است یا خواندن روزنامه با صدای بلند و جست‌وجو كردن درباره تلفظ صحیح واژه‌ها.

چطور حاضرجواب باشیم؟


بداهه و حاضرجوابی آدم‌ها در درجه اول به هوش آنها برمی‌گردد و در درجه بعدی به اطلاعات‌شان. ممكن است آدمی باشد كه كوهی از اطلاعات باشد اما توان بداهه‌گویی و استفاده از این اطلاعات را در لحظه نداشته باشد اما كسی موفق است كه هر چند اطلاعات كمی دارد اما از‌‌ همان اطلاعات محدود در جای خودش با بیان درست استفاده می‌كند، اتفاقا بداهه امر بسیار مهمی در موفقیت بیانی است اما بداهه چیزی نیست كه با آموزش، آموختنی باشد و از طرفی با پررویی هم فرق می‌كند! متاسفانه گاهی اوقات این دو با هم اشتباه گرفته می‌شود. در اصل بداهه استفاده درست و بجا از اطلاعات شخصی در راستای هدفی است كه داریم.


در فایده‌های جادوی كلام


هیچ چیزی مثل بیان روی آدم‌ها تاثیر نمی‌گذارد. اینكه ما امروز جامعه‌ای نداریم كه درست حرف بزند، ناخودآگاه باعث می‌شود آدم‌هایی كه درست صحبت می‌كنند، نسبت به بقیه برجسته‌تر شوند و البته خیلی‌ها هم از این اتفاق در جهت راه‌اندازی كلاس‌هایی كه برایشان درآمدزایی دارد، استفاده می‌كنند و این، به‌واسطه استفاده درست از واژه‌ها، مرتب چیدن واژه‌ها، بداهه خوب داشتن، حضور ذهن خوب داشتن و با قدرت جادویی كلام آدم‌ها را جذب‌كردن است. خب، گاهی این درست صحبت‌كردن در جهت سوءاستفاده قرار می‌گیرد و گاهی هم در جهت مثبت آن استفاده می‌شود. مثل قدرت كلامی كه پیغمبر(ص) داشته كه واقعا به لحاظ قوه تكلم بی‌نظیر بوده، شما حدیث و روایتی را از پیامبر(ص) نمی‌شنوید كه تاثیرگذار نباشد چون بیانش در جهت رسالتش بوده است. این‌‌ همان تاثیر جادویی كلام است.


بیكارید؟ دوره فن بیان بروید


البته كسی با آموزش دیدن مجری یا بازیگر نمی‌شود. چیزی باید درون شما باشد كه آموختنی نیست، چیزی كه درباره‌اش حرف می‌زنم، نه پررویی است، نه مطالعه زیاد و نه چهره خوب بلكه مدیریت صحنه است كه شما باید ذاتا آن را داشته باشید اما درباره خوب حرف‌زدن مسئله فرق می‌كند. خوب حرف‌زدن را می‌شود آموزش دید. من معمولا به خیلی از آدم‌هایی كه اطرافم بیكار هستند و قصد كلاس رفتن دارند، توصیه می‌كنم كه دوره بیان ببینند و بیشتر آنها نیز از این پیشنهاد من تعجب می‌كنند، در صورتی كه من از بین همه دوره‌هایی كه گذرانده‌ام، هیچ كدام‌شان به شیرینی دوره‌های بیان نبوده چون آنجا شما یاد می‌گیرید چطور حرف بزنید، یاد می‌گیرید چقدر غلط مصطلح دارید، چطور می‌توانید بیان تاثیرگذاری داشته باشید، چه تمرین‌هایی برای بهتر حرف‌زدن هست و خب شما زمانی كه بتوانید بهتر حرف بزنید، حتما بهتر هم می‌توانید كارتان را در اجتماع پیش ببرید.

یاد منوچهر نوذری به خیر


من تا امروز هیچ مجری یا گوینده​ای را در ایران ندیده‌ام كه به اندازه مرحوم نوذری توانمند بوده و بداهه خوبی داشته باشد. فكر می‌كنم ایشان یك نمونه بسیار خوب از درست صحبت‌كردن و بیان خوب‌داشتن هستند، كسی كه صدای خیلی خاصی مثل آقای رضوی نداشت اما از لحنش استفاده درستی می‌كرد و بداهه فوق‌العاده و اطلاعات خوبی داشت. آقای نوذری از نمونه‌های خیلی مناسبی است كه من در حوزه كاری خودم می‌توانم اسم ببرم و من از روش كار ایشان خیلی استفاده كرده‌ام. بیان ایشان همیشه به من جرات می‌داد. حسن بداهه این است كه چون كوبنده و موجز است، در مخاطب ایجاد فكر می‌كند. آقای نوذری این ویژگی را داشت و البته جا دارد كه از آقای كاردان هم در این زمینه نام برده شود.

http://vivannews.com/Pages/News-21310.aspx

راهنمای خوب سخن گفتن


راهنمای خوب سخن گفتن

توانایی سخن گفتن با مخاطب عامل مهمی در موفقیت شما محسوب می‌شود. خوب سخن گفتن می‌تواند احترام دیگران را به همراه داشته باشد، ارزش و اعتبار شما را در شرکت افزایش دهد و توجه افرادی را که می‌توانند شما را یاری رسانده و درها را به رویتان بگشایند جلب نماید.

همچنین توانایی خوب سخن گفتن، مردم را متقاعد می‌سازد که شما روی‌ هم‌ رفته از سایر افرادی که قادر نیستند به اندازه شما خوب سخن بگویند، با استعدادتر و باهوش‌تر هستید.

خوب سخن گفتن آموختنی است

در مورد سخنرانی در حضور جمع می‌توان گفت که این مهارت آموختنی است. بیشتر افرادی که امروز سخنرانان قابلی هستند، در گذشته حتی قادر نبودند در خلوت خود دعا کنند. بسیاری از افرادی که در جمع مخاطبان با اطمینان و آرامش‌خاطر حاضر می‌شوند و با سخنان دلنشین خود توجه همه را به خود جلب می‌کنند، روزی حتی از فکر اینکه در حضور جمع بایستاند و سخنرانی کنند نیز، وحشت داشتند!

سه عنصر سازنده پیام
آلبرت محرابیان اتاد دانشگاه UCLA در آمریکا یک سری مطالعات در زمینه ارتباط موثر انجام داد. وی به این نتیجه رسید که هر پیامی که منتقل می‌شود متشکل از سه بخش است:

1- کلمات
طبق اظهارات محرابیان، شگفت‌انگیز است اگر بدانید کلمات تنها 7‌درصد پیامی را که منتقل می‌شود، را تشکیل می‌دهند. البته، کلماتی که انتخاب می‌کنید از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند و باید آن‌ها را با دقت برگزینید. کلمات باید به ترتیبی مناسب کنار هم چیده شوند و از نظر ساختار دستور صحیح باشند.

2-آهنگ صدا
طبق محاسبه‌ی محرابیان، 38‌درصد پیام در نواخت و تاکیدی نهفته است که بر روی کلمات مختلف می‌شود. با ایجاد تغییر در تن‌صدا بصورت عمدی و آگاهانه و با آگاهی از اهمیت این موضوع، می‌توانید کل پیام و درنتیجه تاثیری را که آن پیام بر مخاطبان می‌گذارد تغییر دهید.

3- زبان بدن
محرابیان همچنین پی برد که در ارتباط غیر کلامی، 55‌درصد پیام در استفاده سخنران از حرکات بدن خود نهفته است. به این دلیل که تعداد عصب‌هایی که از چشم انسان به مغز می‌روند. به همین دلیل است که تاثیرات بصری بسیار قدرتمند هستند.

ساختار پیچیده در سخنرانی‌های طولانی


این ساختار شامل هشت بخش است.

1-سرآغاز: هدف از آغاز سرآغاز سخن جلب توجه مخاطبان، شکل‌دهی به توقعات آن‌ها، و تمرکز مخاطبان بر سخنرانی است. اگر هیچ‌کس به سخنرانی گوش نسپرد و توجهی نکند، هیچ نکته‌ای برای گفتن وجود نخواهد داشت.

2-مقدمه: در این بخش به مخاطب خواهید گفت که قصد دارید به چه موضوعی بپردازید و چرا این موضوع حائز اهمیت است.

3-نکته اول: در این بخش به اصل سخنرانی بپردازید. بیان نکته اول آغاز این مرحله است و شروعی است برای بیان آنچه در ابتدا وعده داده بودید.

4-پرداختن به نکته بعد: در این بخش شما باید مشخص کنید که نکته اول را به پایان رسانیده‌اید و اکنون قصد دارید به نکته بعد بپردازید. این به خودی خود یک هنر است.

5-دومین نکته مهم: این بخش باید به‌طور منطقی ادامه مطلب نخست باشد.

6-مجدداً پرداختن به نکته بعد: در این بخش شما مشخص می‌کنید که قصد دارید به موضوع بعدی بپردازید.

7-سومین نکته مهم: طبعا این بخش نیز ادامه دو نکته نخست خواهد بود و آغازی است برای پرداختن به پایان سخن.

8-مخلص کلام: این بخش نتیجه‌گیری از سخنان و فراخوانی جهت عمل به گفته‌ها است.
در آموختن نحوه سخنرانی موثر، هیچ جایگزینی برای تمرین وجود ندارد، بویژه تمرین با صدای بلند.

از شیوه‌ی برقراری ارتباط آگاه باشید

افرادی که در ارتباطات خود با دیگران بسیار خوب عمل می‌کنند، همواره به تاثیر زبان بدن خود بر میزان پذیرش پیامی که تلاش می‌کنند القا کنند، توجه دارند.

هنگامی که بازوانتان در طرفین بدن آویزان بوده و کف دستانتان به سمت بیرون و حالت باز قرار داشته باشد، درحالی‌که مستقیما به مخاطبان می‌نگرید و درحین صحبت کردن لبخند می‌زنید، مخاطبان آرامش، پیام‌تان را جذب می‌کنند، مانند اسفنجی که آب را به خود جذب می‌کند. اما اگر چهره شما جدی بوده و لبخندی بر‌لب نداشته باشید، مخاطبان حالت دفاعی به خود می‌گیرند و در مقابل پیام و تلاش شما جهت متقاعد کردنشان به تفکر یا انجام عمل، آن‌ها نیز به روشی خاص مقاومت می‌کنند. ارتباط غیر کلامی بسیار حائز‌اهمیت است!

تاکنون چندین‌بار به سخنرانان تاکید کرده‌ام که: «مابین نکات و جملاتی که بیان می‌کنید آهسته‌تر صحبت کنید، مکث کنید و لبخند بزنید.»

هنگامی که آرام‌تر سخن می‌گویید، کلامتان واضح‌تر و شیواتر به گوش می‌رسد. تن صدایتان دلپذیر و لذت‌بخش‌تر می‌شود. و هنگامی که لبخند می‌زنید، اشعه‌های محبت و تصدیق از خود ساطع می‌کنید.
مردم آنچه را که گفته‌اید، فراموش می‌کنند؛ اما به یاد می‌آورند که چگونه آن‌ها را بیان کرده‌اید. هنگامی‌ که تن صدایتان را از کلمه‌ای به کلمه دیگر و از جمله‌ای به جمله دیگر تغییر می‌دهید، نوعی توانایی موسیقیایی در کلامتان ایجاد می‌کنید، به نحوی که مخاطبان پیام شما را به سهولت دریافت می‌کنند.

وظیفه‌ای بر عهده شماست

پگی‌نونان می‌گوید: «هر نطقی که ایراد می‌شود، وظیفه‌ای برعهده دارد.»یکی از مهمترین کارهایی که قبل از سخنرانی باید انجام دهید این‌است که در ذهنتان پایان‌کار را مجسم کنید. مشخص کنید با این سخنرانی به چه نتیجه‌ای می‌خواهید برسید. از خود بپرسید: « چه سوال واقع‌بینانه‌ای را در نظر بگیرم؟» اگر پس از سخنرانی من، با مخاطبان مصاحبه کنند و از آن‌ها بپرسند: « از این سخنرانی چه چیزی نصیب شما شده و در پایان چه کار متفاوتی قرار است انجام دهید؟» انتظار دارم آن‌ها چه جوابی بدهند؟ تمام مطالبی که قصد دارید در سخنرانی بیان کنید، از مقدمه گرفته تا متن اصلی سخنرانی و کلام آخر، باید در راستای دستیابی به این هدف باشد.

آموختن از دیگران

یکی از بهترین راه‌های تبدیل به سخنران خوب شدن این است که تا آنجا که مکن است به سخنرانی افراد بیشتری گوش فرا دهید. نکته برداری کنید. به نحوه راه رفتن، صحبت کردن حرکات و ایما و اشاره‌هایشان با دقت بنگرید. ببینید سخنران با تجربه چگونه سخن خود را آغاز می‌کند؛ با چه شیوه‌ای به اصل مطلب می‌پردازد از مثال‌ها، نمونه‌ها و داستان‌های طنزآمیز استفاده می‌کند؛ چطور به سخن خود خاتمه می‌دهد؛ و به زمان حضور در کنار مخاطبان پایان می‌بخشد.

استفاده از برنامه پاور پوینت در سخنرانی

استفاده از پاورپوینت به عوامل متعددی بستگی دارد. درمیان سخنرانان حرفه‌ای «مرگ با پاورپوینت» اصطلاح رایجی است؛ بسیاری از سخنرانان از ابتدا آن‌چنان به ارائه مطالب با استفاده از پاورپوینت تکیه می‌کنند که شخصیت و جوهر کلامشان لا‌به‌لای نکاتی که بر روی صفحه نمایش بیان می‌کنند گم می‌شود.

قانون 5×5

ابتدا و از همه مهمتر، نباید برای هر اسلاید بیش‌از پنج‌خط جمله بنویسید، و هر خط نیز نباید بیش‌از پنج کلمه باشد. استفاده بیش‌از این مقدار باعث حواس‌پرتی و حتی سردرگمی مخاطبان می‌شود. هنگام سخنرانی در یک محیط کوچکتر و یا در حضور تعداد کمتری از افراد می‌توانید از خطوط یا کلمات بیشتر از مقداری که این قانون اجازه می‌دهد، استفاده کنید.

بدون توجه به این مطلب که از چه تعدادنکته استفاده می‌کنید هنگام توضیح دادن آن‌ها، نکات را یک به یک عنوان کنید. این اشتباه را مرتکب نشوید و تمام اسلاید‌ی را که مملو از اطلاعات است یک جا ارائه ندهید؛ زیرا شنونده سرگرم خواندن مطالب می‌شود و به سخنان شما هیچ توجهی نمی‌کند.

رو به مخاطبان داشته باشید.
نکته بعدی این‌که هنگامی که از پاور پوینت استفاده می‌کنید، بهتر است روی شما به سمت مخاطبان باشد. باید لپ‌تاپ را جلوی‌تان بگذارید و آنچه را که بر روی صفحه نمایش پشت سرتان رخ می‌دهد، توضیح دهید. هنگامی که بر روی اسلایدهای پاورپوینت کلیک می‌کنید، چشمانتان را بر روی افراد حاضر در جلسه بیفکند و تمام مدت با آن‌ها صحبت کنید.

خلاصه
مردم اغلب از من می‌پرسند: رمز سخنرانی مؤثر در حضور جمع چیست؟ من همواره به آن‌ها می‌گویم: رمز آن، آمادگی است. 90درصد موفقیت شما به عنوان سخنران به این بستگی دارد که تا چه اندازه از آمادگی برخوردار هستید. درظرف چند دقیقه‌ای که لب به سخن می‌گشایید، شنونده متوجه خواهد شد تا چه اندازه آمادگی دارید و با توجه به آن آمادگی، به شما نمره بالا یا پایین می‌دهد.

 وظیفه شما این است که کاملاً آماده باشید، آنچنان که از همان لحظه نخست که شروع به صحبت می‌کنید همانند فردی با تجربه و ماهر جلوه کنید.

بهترین کار این‌است که هرچه بیشتر برنامه‌ریزی داشته باشید و مهیا شوید، وقتی سرانجام برای ایراد سخنرانی در حضور جمع می‌ایستید، مطمئن‌تر خواهید بود. زمانی‌که سخنان‌تان را بارها و بارها تمرین کرده باشید، در حضور مخاطبان، احساس قدرت درونی و آرامش بسیار زیادی به شما دست خواهد‌داد.

http://vivannews.com/Pages/News-23951.aspx

چگونه حاضرجواب شویم ؟

 

البته كتاب‌ها و توصیه‌های زیادی برای خوب صحبت كردن و خوب سخنرانی كردن وجود دارد؛ این‌قدری هست كه آدم سرگیجه می‌گیرد. اما یكی از معروف‌ترین آثاری كه در این حوزه چاپ شده، «آیین سخنوری» است.
 
 برترین ها: البته كتاب‌ها و توصیه‌های زیادی برای خوب صحبت كردن و خوب سخنرانی كردن وجود دارد؛ این‌قدری هست كه آدم سرگیجه می‌گیرد. اما یكی از معروف‌ترین آثاری كه در این حوزه چاپ شده، «آیین سخنوری» است.
 این كتاب را  یك ایرانی درباره سخنرانی نوشته است. او با ادبیات خاص خودش، كتاب آیین سخنوری را نوشته است كه پر از ارائه راهكار و فرمول و اینگونه حرف‌هاست. 40‌پیشنهاد از این كتاب را به زبانی ساده و امروزی، برایتان كنار گذاشته‌ایم تا آنها را مطالعه كرده، صفا كنید و مثل بلبل در صدر هر مجلسی چهچه زده و بدرخشید. این پیشنهادها، كاملا ایرانی و سفارش یك ایرانی است. این پیشنهادها، برای سخنور شدن است.شما در هر جایی كه باید برای بیش از 3-2 نفر صحبت كنید، سخنور محسوب می‌شوید. از كجا معلوم، شاید سال‌ها بعد، یك سخنران حرفه‌ای هم از آب در آمدید. نكاتی كه باید بیاموزید:

1.  زیاد تمرین سخنرانی كنید. فن سخن گفتن را هم خوب یاد بگیرید.

2.  شاید حافظه‌تان خوب نباشد اما لازم است كه برای خوب سخن گفتن، حافظه خوبی داشته باشید و چیزهای زیادی را حفظ كرده باشید تا بتوانید از آنها در جمله‌هایتان به‌كار ببرید. شعر زیاد حفظ كنید، جمله‌های آموزنده و... .

3.  از چی دارید حرف می‌زنید؟ لطفا بی‌گدار به آب نزنید و درباره چیزی كه نمی‌دانید یا كم می‌دانید، صحبت نكنید.

4.  واجب‌تر از همه، این است كه كمی روانشناسی بلد باشید و بدانید چطوری می‌شود در مردم شور برانگیخت.

5.  از انتقاد نترسید. اصلا دربه‌در دنبال كسی باشید كه از شما انتقاد كند. همین‌طور زل بزنید توی چشم‌هایش تا از شما انتقاد كند و شما هم بروید و این مشكلات را رفع كنید.

6. خوب مطالعه كنید و از همه چیز اطلاعاتی به دست بیاورید تا این مطالعه، خودش را در حرف‌های شما نشان بدهد.

7.   طوری تمرین كنید كه قاعده‌های خوب حرف زدن برای شما تبدیل به عادت شود؛ درست مثل اینكه دارید راه می‌روید و نفس می‌كشید. نه اینكه همین‌طوری یاد بگیرید و هر وقت خواستید صحبت كنید و به زور آن را اجرا كنید؛ مطمئن باشید كار را خراب می‌كنید.

8.  یادتان باشد شما باید اطرافیان‌تان را سرگرم كنید تا از حرف‌هایتان لذت ببرند. درست است كه هدفی دارید اما باید اول سرگرم‌ و پر نشاط‌شان كنید، تا در دل آنها به هدفتان برسید.

9.  لازم نیست ادای كسی را كه دارد خوب حرف می‌زند، در بیاورید. روش منحصربه‌فرد خودتان را عشق است.

10.  اگر حدس می‌زنید كه قرار است جایی حرف بزنید، باید خوش تیپ باشید پس به‌خودتان رسیدگی لازم را بكنید.

11.  خواهشا حوصله مخاطبان را سر نبرده و بعضی‌اوقات‌ چشمتان را به ساعت و زمان هم بیندازید.

12.  نیاز به خیلی بلند صحبت كردن و داد كشیدن و سریع حرف زدن نیست. آرام و كنترل‌شده حرف بزنید.

13.  به همه مخاطبان‌تان نگاه كنید؛ نه به یكی‌ از آنها. طوری نگاه كنید كه انگار دارید با تك‌تك‌شان ارتباط برقرار می‌كنید.

 14.  قلمبه‌سلمبه حرف نزنید، جمله‌های طولانی به كار نبرید و شروع و پایان‌تان را بهتر تهیه كنید تا موثرتر باشد.

15.  اگر می‌خواهید حرف‌هایتان مهیج و موثر باشد، باید دلی حرف بزنید؛ یعنی حرفتان، واقعا حرف دلتان باشد.

 16.  زیاد زبان‌بازی نكنید؛ ساده حرف بزنید. اگر زیاد زبان‌بازی كنید، درست مثل دكتری می‌مانید كه سر تخت یك‌بیمار رو به مرگ رفته باشد و شروع كند به ادبی حرف زدن؛ آن هم به‌مدت طولانی.

 17.  سعی كنید هوشتان بالا برود تا بتوانید به راحتی هرچه تمام‌تر، همه چیز را درك كرده و به همان روشنی به دیگران منتقل كنید؛ مثل آب خوردن و به شفافی شیشه و كریستال.

 18.  سعی كنید درباره چیزهایی حرف بزنید كه برای مردم خوشایند است یا حرف‌هایتان را یك جورهایی به این ربط دهید. اما چی برای مردم خوشایند است؟ من یكی كه می‌گویم ثروت، شهرت، شرافت و آبرو، لذت‌های مختلف، امور ذوقی و چیزهایی كه به احساسات مربوط است و...

 19. دركل یادتان باشد كه حرف زدن از چیزهایی كه جان دارند و حركت می‌كنند، بهتر از چیزهایی است كه جان ندارند و بی‌حركت هستند.

 20.  حرف زدن از چیزهایی كه مردم می‌بینند و واقعی است، بیشتر جواب می‌دهد تا حرف زدن از چیزهایی كه باید فكر كنند تا به آن برسند.

 21.  مثل‌ها، روایت‌ها، داستان‌ها، ماجراها و خوب تعریف كردنشان، می‌تواند حرف‌های شما را دلنشین كند.

 22.  رمان‌نویسان و شاعران، به آن می‌گویند توصیف. هرچقدر توصیف شما دقیق‌تر و بهتر باشد، اثر بیشتری هم می‌گذارد. خوب تصویرسازی كرده، خوب توصیف كنید.

 23.  با قرار دادن یكی از این دو، می‌توانید مخاطب‌تان را به هیجان بیاورید و قانعش كنید؛ یا حس عدالت طلبی، شرافت و جوانمردی‌شان را تحریك كنید، یا حس هم‌چشمی، خودپسندی، حس رقابت و... آنها را. مطمئن باشید جواب می‌دهد.

 24. اگر به‌اصطلاح می‌خواهید در مخاطبان خودتان، شور و هیجان ایجاد كنید، دیگر این ‌كار نیاز به لفاظی و ادیبانه حرف زدن ندارد. این مادرهای بچه از دست داده را دیده‌اید كه چطور جانگداز حرف می‌زنند؟ دلشان سوخته و این‌طوری حرف می‌زنند و بین حرف‌هایشان هم هیچ اثری از ادبیات و تصنع و این مسخره‌بازی‌ها نیست.

 25.  لطفا الكی ادای كسانی را كه با حرارت و هیجان حرف می‌زنند، درنیاورید؛ چون حسابی یخ خواهید كرد.

26.   تا خودتان شوری نداشته باشید، نمی‌توانید در هیچ كسی شوری ایجاد كنید. دل به دل راه دارد و در نتیجه، باید حتما در ‌دل شما شور وجود داشته باشد تا بتوانید شور ایجاد كنید.

 27. حتما لازم است كه خونسرد باشید، خودتان را نبازید، الكی قافیه را نبازید، در ضمن لازم است كه بسیار حاضر جواب بوده و حضور ذهن بالایی هم داشته باشید. البته یكی از بزرگان گفته سخن گفتن جلوی جمع، اصلا خودش به‌طور خودبه‌خود حضور ذهن هم می‌آورد.

http://www.vivannews.com/Pages/News-19600.aspx

رازهای خوب حرف‌زدن به روایت احسان کرمی


آدم حسود‌ی‌اش می‌شود وقتی عده‌ای را می‌بیند كه همین‌طور بی‌هوا، وقتی لازم باشد، جلوی بقیه از جایشان بلند می‌شوند یا حتی از جایشان بلند نشده و در جایشان كماكان نشسته‌اند و مثل بلبل حرف می‌زنند و دیگران را مجذوب حرف‌زدنشان و حرف‌های خوبشان می‌كنند. بعد آدم از خودش می‌پرسد كه واقعا چرا بعضی‌ها، بهتر از بقیه حرف می‌زنند؟


 برترین ها: آدم حسود‌ی‌اش می‌شود وقتی عده‌ای را می‌بیند كه همین‌طور بی‌هوا، وقتی لازم باشد، جلوی بقیه از جایشان بلند می‌شوند یا حتی از جایشان بلند نشده و در جایشان كماكان نشسته‌اند و مثل بلبل حرف می‌زنند و دیگران را مجذوب حرف‌زدنشان و حرف‌های خوبشان می‌كنند. بعد آدم از خودش می‌پرسد كه واقعا چرا بعضی‌ها، بهتر از بقیه حرف می‌زنند؟

راز خوب حرف‌زدن را باید از كسانی بپرسیم كه خوب حرف می‌زنند و احسان كرمی، بدون‌شك یكی از این‌ آدم‌هاست؛ مردی كه در دوازدهمین جشنواره بین‌المللی رادیو كه اواخر اردیبهشت‌ماه برگزار شد، جایزه گوینده برتر را برای سومین‌بار به خانه‌اش برد تا حالا دیگران، حساب خاصی روی او باز كنند. اجراهای احسان كرمی در برنامه‌هایی چون «نقره»، «تصویر زندگی»، «رادیو هفت» و «مكث 95»، چهره‌ای دیگر از توانایی این گوینده را به رخ مخاطبان كشاند؛ چهره‌ای كه تفاوت‌های خاصی با اجراهای رادیویی او دارد و البته هر دو نوع اجرای او در اوج خود هستند.

در منطقه سعادت‌آباد تهران، روبه‌روی این گوینده و انسان خوش‌بیان نشستیم تا با ما و برای مخاطبان ما از رازها و رمزهای خوب صحبت‌كردن و خوب حرف‌زدن بگوید. بدون‌شك این حرف‌ها شنیدن دارند. معطل چه هستید؟ مگر آرزوی خوش‌بیان شدن ندارید؟ پس اینها را بخوانید.


مثل مجری‌های سابق حرف نزن


متاسفانه بین مردم رایج شده به كسانی كه از لغات سنگین، بی‌معنی و نامربوط كه فقط آواهای زیبایی دارد، استفاده می‌كنند، می‌گویند مثل مجری‌ها حرف می‌زند. شاید برای اینكه یك دوره‌ای مد بود مجری‌ها این‌طوری صحبت می‌كردند: پنجره‌ها را باز كنید تا عشق از میان پنجره داخل بیاید و بگذارد زندگی رنگی بیابد و چای بهتر بجوشد و... از همین حرف‌ها. برای همین مجری، نماد كسی بود كه حرف‌های بی‌سر و ته می‌زد. البته كسی مثل رضا صفدری هم بود كه از همین واژه‌ها استفاده می‌كرد اما به شكل درست. او از واژه‌های سنگین و شعرگونه استفاده می‌كرد اما تركیب‌بندی در آن را هم رعایت می‌كرد و درست حرف می‌زد، از این مقایسه می‌شود فهمید كه درست صحبت‌كردن فقط بستگی به واژه‌هایی كه استفاده می‌كنید، ندارد. وقتی شما جمله‌بندی درست، لحن زیبا و آهنگ صدایی متناسب با واژه‌ها داشته باشید و متناسب با مكان و فضایی كه در آن قرار دارید، حرف بزنید، می‌توانید امیدوار باشید كه بیان موثر و درستی خواهید داشت.


صدایمان خانوادگی خوب است


چند عامل باعث شد كه من احساس كنم بد حرف نمی‌زنم؛ اول اینكه پدربزرگم صدای بسیار خوبی داشت، عمه‌های من هم صداهای خوبی دارند، در نتیجه این اعتمادبه‌نفس برای من ایجاد شد كه طبق قانون توارث من هم می‌توانم صدای خوبی داشته باشم. دوم اینكه یك‌بار در 17 سالگی مزاحم تلفنی شدم و كسی‌كه آن‌طرف خط بود، به من گفت خیلی‌خوب حرف می‌زنی و پیشنهاد كرد دوبلور بشوم، بعد از آن یك روز در همان طول دوره تحصیلی‌ام رادیو جوان برای برنامه‌ای مرا به‌عنوان جوان موفق دعوت كرد و آنجا هم مطرح شد كه صدای خوبی دارم و تشویقم كردند به تست صدا دادن. من هم این كار را كردم كه البته از همین تست‌های سركاری بود كه آدم را به بهانه‌ای از سر خودشان باز می‌كردند. جدا از همه اینها از بچگی هم علاقه زیادی به رادیو داشتم و در نوجوانی هم به‌واسطه علاقه پدرم به دوبله، اكثر دوبلور‌ها را می‌شناختم. همه اینها به ترتیب برای من انگیزه‌ای شد كه این كار را پیگیری كنم، هنوز هم فكر نمی‌كنم صدای خوبی دارم، چیزی كه مرا متقاعد می‌كند به درست صحبت‌كردن، این است كه می‌توانم لحنم را متناسب با فضا تغییر دهم تا مفهوم را به‌خوبی انتقال دهم.


وقتی چهره عوض كردم


خودم این درست صحبت‌كردن و این تفاوت در شكل بیان را از رسانه یاد گرفته‌ام، از زمانی‌كه پا به تلویزیون گذاشتم، این تفاوت در اجرا را برای خودم تعریف كردم چون با خودم فكر كردم اگر قرار باشد من‌‌ همان احسان كرمی رادیو را در تلویزیون تكرار كنم، خب چه كاری است كه در هردوی آنها باشم؛ یا در رادیو می‌مانم یا در تلویزیون. داستان هم از آنجایی شروع شد كه ورود من به رادیو همزمان با مدیریت آقای دكتر خجسته بود و در آن زمان اگر انگشت كوچك پای شما به‌عنوان یك گوینده رادیو، در تصویر تلویزیون دیده می‌شد، از رادیو اخراج می‌شدید، من هم در آن زمان برنامه رادیویی «مكث» را اجرا می‌كردم كه منصور ضابطیان پیشنهاد برنامه تلویزیونی نقره را به من داد. من بدون اینكه هیچ حرفی به كسی بزنم، رفتم و این برنامه را اجرا كردم اما از‌‌ همان موقع تصمیم گرفتم آنقدر اجرای رادیویی‌ام با اجرای تلویزیونی‌ام متفاوت باشد كه كسی متوجه نشود، همان هم شد، تا زمانی كه دكتر خجسته معاونت رادیو بودند یا متوجه نشدند كه من‌‌ همان آدم هستم یا به رویم نیاوردند، بعد دیدم كه اتفاقا این كار درستی است و باید همین باشد؛ یعنی یك چهره كاملا متفاوت


خوب حرف‌زدن، نیازی جهانی


اتفاقی كه این روز‌ها در جامعه ما افتاده این است كه داریم به سمتی می‌رویم كه خیلی خوب حرف نمی‌زنیم. شما اگر به روزنامه‌های دهه 20 یا 30 رجوع كنید، بخشی از واژه‌های مرسوم در جامعه آن روز را در می‌یابید و این تفاوت را احساس می‌كنید. ما امروز خیلی از واژه‌ها را سرسری به‌كار می‌‌گیریم، خیلی واژه‌ها وارد زبانمان شده كه آهنگ قشنگی ندارد، نوآمده و بد معنی هستند. مسئله بعدی سواد مطالعاتی است كه اصلا كتاب‌های پرفروش امروز ما اكثرا ایرادهای ادبی دارند. مسئله دیگر این است كه در هر دوره‌ای نوع گویشی در جامعه مد می‌شود. مثلا شل حرف‌زدن، كامل ادانكردن جمله‌ها، نصفه و نیمه بیان‌كردن واژه‌ها و من هیچ‌وقت نفهمیدم این مد‌ها از كجا می‌آیند و چطور رواج پیدا می‌كنند. شاید خیلی‌ها در زندگی روزمره نیازی در خودشان برای درست صحبت‌كردن نبینند، ولی اصولا بیشتر ما امروز در جوامعی هستیم كه ارتباط كلامی زیادی برقرار می‌كنیم. خیلی وقت‌ها ما نسبت به خیلی از مسائل بی‌تفاوت هستیم اما این مسئله ثابت شده كه آوا‌ها تاثیرگذار و در فضا ماندگار هستند، شاید نگاه من خیلی ایده‌آلیستی باشد اما به هر حال نگاه من این است كه هر آوایی بار مثبت و منفی دارد. وقتی ما با هم درست حرف می‌زنیم و البته حرف درست می‌زنیم، خیلی از مشكلات و تنش‌هایی كه در جامعه هست، حل می‌شود. خوب حرف‌زدن فقط یك نیاز فردی نیست بلكه یك نیاز جهانی است. خلاصه اینكه اگر كسی دنبال این است كه كلام تاثیرگذاری داشته باشد، باید بیانش را درست كند و راهش هم گذراندن دوره‌های فن بیان است یا خواندن روزنامه با صدای بلند و جست‌وجو كردن درباره تلفظ صحیح واژه‌ها.


چطور حاضرجواب باشیم؟


بداهه و حاضرجوابی آدم‌ها در درجه اول به هوش آنها برمی‌گردد و در درجه بعدی به اطلاعات‌شان. ممكن است آدمی باشد كه كوهی از اطلاعات باشد اما توان بداهه‌گویی و استفاده از این اطلاعات را در لحظه نداشته باشد اما كسی موفق است كه هر چند اطلاعات كمی دارد اما از‌‌ همان اطلاعات محدود در جای خودش با بیان درست استفاده می‌كند، اتفاقا بداهه امر بسیار مهمی در موفقیت بیانی است اما بداهه چیزی نیست كه با آموزش، آموختنی باشد و از طرفی با پررویی هم فرق می‌كند! متاسفانه گاهی اوقات این دو با هم اشتباه گرفته می‌شود. در اصل بداهه استفاده درست و بجا از اطلاعات شخصی در راستای هدفی است كه داریم.


در فایده‌های جادوی كلام


هیچ چیزی مثل بیان روی آدم‌ها تاثیر نمی‌گذارد. اینكه ما امروز جامعه‌ای نداریم كه درست حرف بزند، ناخودآگاه باعث می‌شود آدم‌هایی كه درست صحبت می‌كنند، نسبت به بقیه برجسته‌تر شوند و البته خیلی‌ها هم از این اتفاق در جهت راه‌اندازی كلاس‌هایی كه برایشان درآمدزایی دارد، استفاده می‌كنند و این، به‌واسطه استفاده درست از واژه‌ها، مرتب چیدن واژه‌ها، بداهه خوب داشتن، حضور ذهن خوب داشتن و با قدرت جادویی كلام آدم‌ها را جذب‌كردن است. خب، گاهی این درست صحبت‌كردن در جهت سوءاستفاده قرار می‌گیرد و گاهی هم در جهت مثبت آن استفاده می‌شود. مثل قدرت كلامی كه پیغمبر(ص) داشته كه واقعا به لحاظ قوه تكلم بی‌نظیر بوده، شما حدیث و روایتی را از پیامبر(ص) نمی‌شنوید كه تاثیرگذار نباشد چون بیانش در جهت رسالتش بوده است. این‌‌ همان تاثیر جادویی كلام است.


بیكارید؟ دوره فن بیان بروید


البته كسی با آموزش دیدن مجری یا بازیگر نمی‌شود. چیزی باید درون شما باشد كه آموختنی نیست، چیزی كه درباره‌اش حرف می‌زنم، نه پررویی است، نه مطالعه زیاد و نه چهره خوب بلكه مدیریت صحنه است كه شما باید ذاتا آن را داشته باشید اما درباره خوب حرف‌زدن مسئله فرق می‌كند. خوب حرف‌زدن را می‌شود آموزش دید. من معمولا به خیلی از آدم‌هایی كه اطرافم بیكار هستند و قصد كلاس رفتن دارند، توصیه می‌كنم كه دوره بیان ببینند و بیشتر آنها نیز از این پیشنهاد من تعجب می‌كنند، در صورتی كه من از بین همه دوره‌هایی كه گذرانده‌ام، هیچ كدام‌شان به شیرینی دوره‌های بیان نبوده چون آنجا شما یاد می‌گیرید چطور حرف بزنید، یاد می‌گیرید چقدر غلط مصطلح دارید، چطور می‌توانید بیان تاثیرگذاری داشته باشید، چه تمرین‌هایی برای بهتر حرف‌زدن هست و خب شما زمانی كه بتوانید بهتر حرف بزنید، حتما بهتر هم می‌توانید كارتان را در اجتماع پیش ببرید.


یاد منوچهر نوذری به خیر


من تا امروز هیچ مجری یا گوینده​ای را در ایران ندیده‌ام كه به اندازه مرحوم نوذری توانمند بوده و بداهه خوبی داشته باشد. فكر می‌كنم ایشان یك نمونه بسیار خوب از درست صحبت‌كردن و بیان خوب‌داشتن هستند، كسی كه صدای خیلی خاصی مثل آقای رضوی نداشت اما از لحنش استفاده درستی می‌كرد و بداهه فوق‌العاده و اطلاعات خوبی داشت. آقای نوذری از نمونه‌های خیلی مناسبی است كه من در حوزه كاری خودم می‌توانم اسم ببرم و من از روش كار ایشان خیلی استفاده كرده‌ام. بیان ایشان همیشه به من جرات می‌داد. حسن بداهه این است كه چون كوبنده و موجز است، در مخاطب ایجاد فكر می‌كند. آقای نوذری این ویژگی را داشت و البته جا دارد كه از آقای كاردان هم در این زمینه نام برده شود.

http://www.vivannews.com/Pages/News-21310.aspx

چند قانون برای خوب حرف زدن

 

این پست حاوی  13 مورد کوتاه با محور خوب حرف زدنه که هم به کار اهل سخنرانی میاد و هم به کار کسانی که علاقه دارند با اطرافیان خودشون [همسر، فرزند، والدین، رفیق و...] خوب صحبت کنند...

«قبل از شروع بحث لازم است عرض کنم بنده هیچ کدام از موارد را توضیح نداده ام همینطور مختصری از قوانین را برای شما نوشته ام، اگر احساس کردید بحث مناسبی است در بخش نظرات بفرمایید تا هم توضیح و هم قوانین بیشتر ذکر گردد»

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا وَ لَهُ حَدٌّ كَحُدُودِ دَارِي هَذِهِ فَمَا كَانَ فِي الطَّرِيقِ فَهُوَ مِنَ الطَّرِيقِ وَ مَا كَانَ فِي الدَّارِ فَهُوَ مِنَ الدَّار[1]

از امام صادق ع منقول است: همه چیز برای خود حد و حدودی[2] دارند، مثل همین منزل من، محدوده خیابان جزء خیابان است و آنچه در محدوده منزل جزء منزل.

بهترین توضیح برای حدیث مذکور به زعم بنده این ضرب المثل است، یک سوزن به خود بزن یک جوال دوز به دیگران.

سؤال : آيا هر سخن حقي را بايد بيان كرد؟

پاسخ : كتمان حق ، حرام است ولي گفتن حق نيز بايد در صورت لزوم باشد، بسياري از سخنان حق اگر بدون زمينه سازي قبلي گفته شود ، مفاسدي را به بار مي آورد .

شِكَر ، شيرين است ولي اگر اين شكر را به همين صورت در دهان كودكي بريزيم خفه مي شود .

1.     در مکالمه، نوع جنسیت مخاطب مهم است:

امیر مومنان ع: الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ فَدَارِهَا عَلَى كُلِّ حَال‏[3]

زنان همچو ریحانه [گلی خوشبو] هستند، آنها قهرمان نیستند، در همه حال مراعات احوالشان را کنید.

2.     شوخی نکردن در کلام:

عن الصادق عليه السّلام: إِيَّاكُمْ وَ الْمِزَاحَ فَإِنَّهُ يَذْهَبُ بِمَاءِ الْوَجْهِ وَ مَهَابَةِ الرِّجَال‏[4]

از شوخی بپرهیزید زیرا آبرو و هیبت مرد را می برد.

3.     دروغ نگفتن:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْكَذِبُ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ النِّفَاق‏[5]

دروغ دری از درهای نفاق است

4.     تهمت نزدن:

وَ سُئِلَ النَّبِيُّ ص مَا أَثْقَلُ مِنَ السَّمَاءِ ...‏[6]

از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلم سؤال شد: چه چيز از آسمان سنگين‏تر ... است؟

فرمود: تهمت زدن به بى‏گناه از آسمان سنگين‏تر ... است.

5.     غیبت نکردن:

 قَالَ النبی ص مَرَرْتُ لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ عَلَى قَوْمٍ يَخْمِشُونَ وُجُوهَهُمْ بِأَظْفَارِهِمْ فَسَأَلْتُ جَبْرَائِيلَ عَنْهُمْ فَقَالَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ يَغْتَابُونَ النَّاس‏[7]

پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: در شب معراج گروهى را ديدم كه صورتهاى خود را با ناخن مى‏خراشيدند، از جبرئيل پرسيدم: اینها چه كسانى‏اند؟ فرمود: غيبت‏كنندگان هستند.

6.     با کنایه و نیش صحبت نکردن:

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع ضَرْبُ اللِّسَانِ أَشَدُّ مِنْ ضَرْبِ السِّنَان‏[8] نیش زبان سخت تر از نیش نیزه است.

7.     بیان توأم با یقین و استدلال مطالب:

8.     لحن نرم و عاقلانه:

فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‏[9]

با او كمال آرامى و نرمى سخن گوييد، باشد كه متذكر شود يا (از خدا) بترسد.

9.     فحاشی نکردن:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِيَّاكُمْ وَ الْفُحْشَ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفُحْشَ وَ التَّفَحُّش‏[10]

از دشنام و فحاشی بپرهیزید زیرا خداوند دشنام و دشنام دادن را دوست ندارد.

10. بیان منطقی:

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي وَصِيَّتِهِ لِمُحَمَّدِ بْنِ الْحَنَفِيَّةِ وَ اعْلَمْ أَنَّ اللِّسَانَ كَلْبٌ عَقُورٌ إِنْ خَلَّيْتَهُ عَقَرَ وَ رُبَّ كَلِمَةٍ سَلَبَتْ نِعْمَةً فَاخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ[11]

امام صادق عليه السّلام فرمود: امير المؤمنين در وصيت‏ نامه خود به محمد بن حنفيه فرمودند: بدان زبان مانند سگ درنده مى‏باشد، اگر او را واگذاري همه را گاز مى‏گيرد چه بسا سخنى كه نعمتى را سلب كند، اينك زبان خود را حفظ كن همان گونه كه طلا و نقره‏ات را حفظ مى‏كنى.

11. مطالعه منصفانه و بدون تعصب بی مورد:

قَالَ ع : مَنْ يَغْضَبُ حَشَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ أَعْرَابِ الْجَاهِلِيَّة[12][13]

معصوم علیه السلام فرمودند: هر که تعصب بی جا داشته باشد روز قیامت با اعراب جاهلیت محشور می شود.

12. بیان بی خشونت:

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ ع قَالَ مَنْ قُسِمَ لَهُ الْخُرْقُ حُجِبَ عَنْهُ الْإِيمَان‏[14]

امام باقر (ع) فرمود هر كه كج خلقى را دارد ایمان را ندارد.

13. نقد پذیری دو طرفه باشد:

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‏: اقْبَلُوا الْحَقَّ فَإِنَّ قَبُولَ الْحَقِّ يُبْعِدُ مِنَ الْكِبْر[15]

حق را قبول كنيد كه پذيرش حق آدميان را از تكبر و غرور دور مى‏كند.

14. مطالب [مثالها، اشعار، روایات و...] مناسب با موضوع بحث باشد.

بار الها تا ظرفیت ندادی مظروف را هم نده.

 

 

--------------------------------------------------------------------------------


[1] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏2، ص: 171


[2] راغب میگوید: واسطه ميان دو چيز كه از اختلاط آندو جلوگيرى ميكند. / قاموس، ج‏2، ص: 113


[3] من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص: 557


[4] الكافي، ج‏2، ص: 666


[5] مجموعة ورام، ج‏1، ص: 114


[6] إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، ص: 193


[7] إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، ص: 117


[8] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏68، ص: 287


[9] طه/44


[10] مجموعة ورام، ج‏1، ص: 111


[11] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏68، ص: 288


[12] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: 272


[13] امام صادق ع نیز کلامی با همین مضامین بیان نمودند: َ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ فِي قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ كِبْر (هر كه به اندازه دانه خردلى تعصّب [نابجا] در دلش باشد خداوند او را در روز رستاخيز با باديه‏نشين‏هاى جاهليت برانگيزاند).  ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: 222


[14] أمالي الصدوق، ص: 206


[15] جامع الاخبار 144.

http://www.attarieh.com/m/index.php?option=com_content&view=article&id=402:1390-11-07-13-41-04&catid=53:1390-05-10-10-29-20&Itemid=728&lang=fa