چرا هنگام حرف زدن و سخنرانی ، تپق می زنم و دست و پایم را گم می کنم ؟

براى جلوگیرى از هول شدن، کم‏جرأتى، تپق زدن هنگام حرف زدن و دست و پاى خود را در مقابل جمع گم کردن، چه باید کرد. در ضمن براى کسب اعتماد به نفس، مرا راهنمایى کنید؟

من پاسخ بهتری دارم !
پیوند همیشگی پاسخ در این باره باید گفت این مسأله‏اى که شما مطرح کردید، گرچه آزاردهنده و گاهى اوقات مشکل‏آفرین است، اما قابل حل است و شما مى‏توانید به راحتى بر این مشکل غلبه پیدا کنید، منتها براى حل آن؛ اول باید عوامل آن را بشناسید بعد با پشتکار، جدیت و حوصله به تدریج آنها را برطرف کنید.
به نظر مى‏آید این مشکل ناشى از اضطراب اجتماعى است؛ یعنى، شما علیرغم این که توانایى‏هایى دارید اما در اجتماع و در حضور دیگران جرأت ارائه آنها را ندارید و معمولاً به قول خودتان هول مى‏شوید.
براى روشن‏تر شدن مطلب کمى بیشتر در مورد اضطراب توضیح مى‏دهیم.
اضطراب در واقع جزء ساختار شخصیت انسان است و اگر در حد اعتدال‏آمیز باشد نه تنها هیچ مشکلى براى انسان ایجاد نمى‏کند بلکه بسیارى از خطرات را نیز دفع مى‏کند و موجب انجام کارها در زمان خودش مى‏شود مثلاً این اضطراب است که باعث مى‏شود ما براى درمان به پزشک مراجعه کنیم. این اضطراب است که باعث مى‏شود راننده با دقت رانندگى کند یا کتابى را که ما از کتابخانه به امانت گرفته‏ایم به موقع آن را برگردانیم یا خودمان را براى امتحانى که در پیش داریم آماده کنیم. اگر اضطراب جزء ساختار شخصیت انسان نبود مشکلات جدى و خطرناکى، زندگى وى را تهدید مى‏کرد پس اضطراب اعتدال‏آمیز موجب استمرار و دوام زندگى انسان مى‏شود.
اما گاهى اوقات به هر دلیلى ممکن است سطح اضطراب افزایش پیدا کند و از حد اعتدال خارج شود. در این صورت نه تنها اضطراب مفید نیست بلکه موجب اختلال در عملکرد و فعالیت‏هاى انسان مى‏شود. از جمله این اضطراب‏ها که جنبه مرضى دارد، اضطراب اجتماعى است که نتیجه آن کم‏رویى است و موجب مى‏شود انسان نتواند در حضور جمع و در برخورد با افراد جدید کار خودش را درست انجام دهد و یا ارتباط مناسب با دیگران برقرار کند.
منشأ این اضطراب عدم یادگیرى مهارت‏هاى اجتماعى است. یکى از جنبه‏ها و ابعاد وجودى انسان که باید از همان اوایل کودکى مورد توجه خانواده و مدرسه قرار گیرد تا رشد کند بعد اجتماعى‏است و اگر این رشد خوب تحقق پیدا نکند در نوجوانى و جوانى فرد دچار اضطراب اجتماعى مى‏شود و با مشکلاتى مواجه مى‏گردد. گاهى اوقات اعضاء خانواده به دلایل گوناگونى از این امر غفلت مى‏کنند یا این که کودک افراد تأثیرگذار را از دست مى‏دهد یا به خاطر شلوغى خانواده بعضى از برنامه‏ریزى‏هاى تربیتى مورد کم‏توجهى قرار مى‏گیرد، یا این که خود والدین نیز دچار این مشکل هستند و کم‏کم به فرزندان آنها نیز سرایت مى‏کند و آنها نیز دچار این مشکل مى‏شوند. ولى خوشبختانه انسان تا پایان عمر مى‏تواند در مؤلفه‏هاى شخصیتى خود تغییر ایجاد کند رفتار خود را اصلاح کند یا رفتارهاى مطلوبى را که یاد نگرفته است یاد بگیرید.
یکى از رفتارهایى که انسان باید یاد بگیرد، مهارت‏هاى ارتباطى است؛ یعنى، نحوه ارتباط مناسب با دیگران، صحبت کردن در جمع، توانایى در بیان خواسته‏هاى خود. اگر به هر دلیلى این یادگیرى در زمان کودکى محقق نشد، در نوجوانى و جوانى و حتى بزرگسالى مى‏توان جبران کرد؛ یعنى، مثل رانندگى که اگر انسان در نوجوانى امکان یادگیرى آن برایش فراهم نبود در جوانى و بزرگسالى نیز مى‏توان یاد گرفت، بنابراین هیچ جاى نگرانى نیست.
براى یادگیرى روابط اجتماعى توجه و عمل به راه‏کارهاى زیر مناسب است:
1. اجتناب از زندگى فردى و حضور پیدا کردن در جمع.
2. پیش‏قدم شدن در سلام و احوال‏پرسى کردن.
3. به عهده گرفتن مسؤولیت در خانه، کلاس و محل کار و...
4. یادداشت کردن اصطلاحات متعارفى که در برخورد با دیگران باید به کار برد و تمرین کردن آن در روابط با دیگران.
5. اجتناب از منفى‏بافى و شکسته‏نفسى.
6. یادآورى کردن جنبه‏هاى مثبت و نقاط قوت خود (یعنى انسان به خودش تلقین کند که داراى توانایى‏هایى است. مثلاً همین که در دانشگاه قبول شده این جنبه مثبت و حاکى از توانمندى اوست).
7. شرکت در گردش‏هاى دسته‏جمعى و مسؤولیتى را در جمع به عهده گرفتن.
8. ایجاد ارتباط و دوستى با افراد خوش‏مشرب و با نشاط.
9. موارد فوق را خیلى باید تمرین کنید و خیلى زود و با عجله و شتاب‏زده نخواهید به نتیجه برسد بلکه به تدریج و با حوصله کار را دنبال کنید حتماً موفق خواهید شد.
10. به خود تلقین کنید که مى‏توانم فلان کار را انجام دهم و با تلقین به خود آرامش بدهید.
11. در همه کارها به خداوند قادر متعال و غنى مطلق توکل کنید زیرا از آثار روانى توکل ایجاد اعتماد و اطمینان به تکیه‏گاهى محکم در فراز و نشیب‏هاى زندگى، عزت نفس، خودپنداره مثبت و بالاخره افزایش اعتماد به نفس است.
چنانچه قرآن کریم مى‏فرماید: A}«مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»{A؛V}طلاق (65)، آیه 3.{V و A}«وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ وَکِیلاً»{A؛V}احزاب (33)، آیه 3.{V.

پرسمان