اداکردن حق کلمات یعنی چه؟

 ادا کردن حق کلمات یعنی اینکه هر کلمه را باید همانطور که هست بخوانیم ، یعنی وقتی داریم از شجاعت حرف میزنیم باید لحن اجرایمان حماسی باشد و وقتی داریم از ترس حرف می زنیم باید لحن اجرایمان بگونه ای باشد که انگار یک نفر ترسیده و دارد حرف می زند.

اگر مداح بخواهد یک شعر را اینگونه بخواند لازم است که برای هر کلمه دارای برنامه باشد به نحوی که موقع اجرا وقتی به هر کلمه می رسد بداند چگونه باید آن را بخواند. باید بداند فلان کلمه را با گام بالا بخواند بهتر است و فلان کلمه را با گام پائین بخواند بهتر است ، فلان کلمه را با ریتم کند بخواند بهتر است و فلان کلمه را با سرعت بخواند بهتر است که البته این کار نیاز به زمان زیادی دارد ولی به اجرای زیبای شعر توسط مداح می ارزد ، به اینکه مداح وقتی در حال اجرای مداحی است با تمام وجود حس کند که مستمعین شعر را درک می کنند و با آن ارتباط برقرار می کنند ، می ارزد که همین امر باعث افزایش قوای روانی مداح می شود و همه ی ما خوب می دانیم که بالارفتن روحیه ی مداح ، چقدر اجرای او را مستحکم تر می کند و حتی روی توان صوتی مداح هم تاثیر می گذارد.

در اینجا لازم است بگویم در شهرستان دزفول اداکردن حق کلمات توسط مداحان ، فراموش شده است و مداحان بسیار کمی سراغ دارم که بتوانند حق کلمات را ادا کنند. در دزفول بیشتر از آنکه کلمه اصالت داشته باشد ، متاسفانه  زیبایی تحریر و گام بالای صدا اصالت دارد و همین امر باعث شده در زمینه اجرای شعر واقعاً از مداحان شهرهای دیگر عقب بیفتیم به نحوی که مستمعین دزفولی اغلب نمی توانند با اجرای شعر توسط مداح به حالتی معنوی برسند. اجرای مداحان زیبا هست اما تاثیر گذار نیست و بی شک یکی از مهم ترین دلایل این امر ادا نکردن حق کلمات است.

خیلی اوقات می بینم که یک مداح کلمه ی «آرام» یا  کلمه ی «سکوت» را  با فریاد می خواند و فکر می کند چون گام صدای بالایی دارد مستمعین لذت می برند اما فراموش کرده که لذت بردن یک بحث است و ایجاد حس در انسان بحث دیگری است. اصولاً با این شیوه ی خواندن ، مستمع به یاد گل و بلبل می افتد و قطعا ما در روز شهادت یا مراسم احیا و شب زنده داری، در پی رسیدن به چنین حسی نیستیم.

البته نباید این نکته را از قلم انداخت که تاثیر پذیری زیاد از موسیقی سنتی ایرانی خیلی در افزایش این امر موثر بوده ، چرا که عموماً خوانندگان سنتی اینقدر تحریر می زنند که اصلاً مستمع متوجه شعر نمی شود و فقط از صدای خوش خواننده لذت می برد.

اینکه حق کلمات برای اهالی موسیقی سنتی اهمیت چندانی ندارد متاسفانه روی مداحان دزفولی تاثیر گذاشته و آن ها اغلب سعی می کنند از خوانندگان خوب و مشهور در اجرای دستگاه موسیقی الگو بگیرند و همین امر ادا کردن حق کلمات را از یاد برده است چرا که اغلب خوانندگان سنتی حق کلمات را به خوبی ادا نمی کنند چون که اگر بخواهند حق کلمات را ادا کنند از دستگاه خارج میشوند.

نکته ی دیگر و جالب این است که خیلی از جوانان علی رغم اینکه سبک سنتی نمی خوانند اما باز نمی توانند حق کلمات را ادا کنند که شاید دلیل این امر 1) پی نبردن به اهمیت مسئله از جانب مداحان جوان دزفولی  و 2) اینکه مداحان جوان به ذکر مصیبت بیشتر از شعر توجه می کنند. این در حالی است که می توان فقط با یک شعر یک مجلس کامل را اداره کرد.  و 3) نبودن الگوی مناسب درسطح شهرستان:اینکه مداحان جوانان از همان دوران کودکی تا کنون هر چه گوش داده اند ، ادا نکردن حق کلمات بوده و لذا این شیوه را هیچوقت نیاموخته اند.

جالب اینکه جوانانی که ادعای تقلید از سبک تهران را دارند نیز نتوانسته اند به خوبی ادای حق کلمات را از مداحان تهران یاد بگیرند و این امر اجرای شعر توسط مداحان دزفولی را در سطح بسیار پائینی قرار داده که البته با تلاش و تمرین توسط مداحان ، این مشکل را به راحتی می توان حل کرد. و در پایان اینکه این مسئله باید توسط مداحان شهرمان جدی گرفته شود تا در آینده ی نزدیک شاهد برطرف شدن این ضعف در مداحان دزفولی باشیم.

http://www.zafaripour.blogfa.com/post-9.aspx