پایه ها و پویه های یک سخنرانی خوب : هنر اقناع مخاطبان (2)
پایه ها و پویه های یک سخنرانی خوب
هنر اقناع مخاطبان (2)
اگر تمام مهارت ها و هنرهای یک سخنران موفق برای ایراد یک سخنرانی خوب را در یک کفه قرار دهیم ، هنر اقناع و هنر ترغیب مخاطبان ، در یک کفه دیگر و هم سنگ بسیار مهارت ها و هنرهای لازم دیگر برای سخنرانی ، در این میزان قرار می گیرند . بنا به تعریفی دیگر ، یک سخنرانی اثر گذار وستایش انگیز ، پی آمدهایش ، قانع شدن مخاطبان نسبت به موضوع و مطالب سخنرانی ؛ و متعاقب آن ، به شوق آمدن آنان برای عمل به نسخه ای است که سخنران برای مخاطبانش پیچیده است . بر این اساس ، اقناع مخاطبان ، هنری ظریف و پیچیده و بافته شده با تار و پودهائی از دانش و منطق و سیاست و هوشمندی و زیرکی و قدرت کلام شخص سخنران است که به قدر کفایت ، حجت و برهان برای تهی کردن ذهن مخاطبان از باورهای قبلی و جایگزین کردن باورها ی جدید و دگرگونی دیدگاه های مخاطبان ، داشته باشد .
سخنرانی در اقناع مخاطبان پیشتاز و موفق است که با واقع بینی و انصاف ، منتظر ناکامی و شکست هم باشد و گمان نکند همیشه توفیق اقناع مخاطبان ، رفیقش خواهد بود و یا مخاطبان ، خیلی زود ، تسلیم عقائد و سلائقش خواهند شد . مهم است که سخران بداند نیروی عقل و علم و بیان خودرا کجا ، چگونه و در برخورد با چه قماش از مخاطبان به کار گیرد ؟ که البته ، تمرین های لازم ، کسب تجربه های سود بخش و مراقبت های ویژه ، کمکش خواهند کرد تا تصمیم های بهتری برای اثر گذاری بیشتر سخنرانی و اقناع مخاطبان ، اتخاذ کند . شناخت دقیق روحیات ، علائق و سلائق مخاطبان ، موجب خواهد شد تا سخنران ، فضای مناسبی برای یک پیوند احساسی بین خود و مخاطبان بسازد و با آن ها در این فضا ، همدلی کند . در چنین فضائی ، مخاطبان ، آمادگی بهتر و بیشتری برای پذیرش دلائل سخنران در رابطه با اثبات عقائدش دارند و در همین فضا ، با هم فکری و هم صدائی ، باور می کنند باورهای سخنران ، به حقیقت و صحت ، نزدیک تر است و دیدگاه های پیشینشان ، نادرست یا ضعیف بوده است .
رسیدن به این مرحله ، تابع شرائطی است . یکی از آن ها این است که کرامت مخاطبان نزد سخنران ، محترم و عزیز باشد و فراموش نکند که می خواهد با آن ها حرف بزند . حرف زدن یعنی به کارگیری سیاستی عقلانی ، منطقی و متین برای القاء مطلب به مخاطب و اقناع او به دور از تشنج و منازعه . از اقتضائات این سیاست است که مخاطبان را به جای خود قرار دهد . با آن ها همان گونه رفتار کند که مایل است با خودش رفتار شود . با لحن و شیوه و آوائی مهر آمیز و مناسب صحبت کند ، خشمگنانه برخورد نکند ، به صدایش اوج ناهنگام ونا هنجارندهد و گوش های مخاطبان را با فریادها ، نیازارد و نخراشد . از این ها مهم تر و زیان بار تر ازهمه ، گونه ناروای گفتار و رفتار سخنرانی است که مخاطبانش احساس کنند از نگرگاه او، نادانند .