درست بنويسيم
درست بنويسيم
به این چند جمله دقت کنید :
1- اين سخن توسّط استاد گفته شد.
2- كتاب مدير مدرسه نوشته ي جلال آل احمد كه مبين مشكلات آموزسي ايران است را خواندم
3- فينال آخر مسابقات جام جهاني را ديدم.
4- ظرفيت مسافر اين پايانه بسيار محدود است.
5- اخوان اعزّه مستحضرند كه قرائت رسالات عديده موجب رفعت فكر و وسعت نظر
مي گردد.
هر يك از اين جمله هاي بالا دچار نارسايي هايي در نگارش هستند .
در جمله ی اول با وجود نهاد (استاد) فعل(گفته شد) مجهول به كار رفته است. جمله ي درست چنين است: استاد اين سخن را گفت. يا اين سخن گفته شد.
در جمله ي دوم «را» نشانه ي مفعول بلافاصله پس از آن قرار نگرفته است جمله ي درست چنين است كتاب مدير مدرسه نوشته ي آل احمد را كه مبيّن مشكلات آموزشي ايران است، خواندم.
در جمله ی سوم فينال يعني پايان و به كار بردن آن با كلمه ي آخر زائد است. بايد گفت: پايان مسابقات (يا آخر مسابقات، يا فينال مسابقات) البته بهتر است از كاربرد كلمات بيگانه مثل فينال پرهیز كنيم و از معادل فارسي آن استفاده كنيم .
در جمله ی چهارم، ظرفيت مسافر نادرست است و مقصود ظرفيّت اتوبوس است.
جمله ی پنجم را به فارسي روان و بدون استفاده از كلمات عربي دشوار چنين
مي توان نوشت: برادران گرامي آگاهند كه خواندن كتاب هاي فراوان سببب پرواز انديشه و وسعت نظر مي گردد.
در زبان فارسي امروز امثال اين كاربردهاي نادرست در نوشته ها و گفته ها بسيار ديده مي شود. شرط يك نوسته ی خوب جز محتواي علمي و دقيق آن، خالي بودن از علط هاي زباني است. در اين درس تعدادي از پر كاربردترين غلط هاي نگارشي را ذكر مي كنيم تا از كاربرد مواد مشابه پرهیز كنيم و يا در صورت مشاهده در نوشته هاي ديگران آن ها را اصلاح كنيم.
( 1- از كاربرد كلمات زائد و بي نقش در جمله پرهیز كنيم.
به جمله هاي بي نقش«حشو» مي گويند. نمونه هايي از حشوهاي پركاربرد در زبان فارسي عبارتند از:
سير گردش كار، سال عام الفيل ، شب ليلةالقدر، فرشته ي ملك الموت، فينال آخر، استارت شروع، نيم رخ صورت، سوابق گذشته، حسن خوب، درخت نخل خرما، دست بند دست، ريسك خطرناك، مدخل ورودي، پس در اين صورت ، پارسال گذشته، مسلح به سلاح، بازنويسي دوباره، اوج قله ي كوه، سن .....سالگي، ازقبل پيش بيني كردن، نزول به پايين، عروج به بالا، سقوط به پايين، ابر هوا، مرغك كوچك، عسل شيرين، تخم مرغ كبوتر، رايحه ی بوي خوش، روغن چرب، مفيد فايده، مثمر ثمر، روزنامه هاي روزانه، متحد شدن با هم دوباره بازگشتن، احاطه از هر طرف ، ساير....ديگر، ديشب گذشته و .......
(2- جملات بايد آن چنان روشن و گويا باشند كه از آن ها دو يا چند برداشت نشود.
مثال: آن ها هشت خواهر و برادرند
الف) آن ها هشت خواهر و هشت برادرند؟
ب) آن ها جمعاً هشت خواهر و برادرند؟
مثال 2) سرقت خرگوش ها از باغ وحش افزايش يافت.
الف) سرقت خود خرگوش ها؟
ب) خرگوش هاي سارق كه از باغ وحش دزدي مي كنند؟
مثال 3) حسين دوست بيست ساله ي من است
الف) حسين بيست سال با من دوست است.
ب) حسين دوست من است و بيست سال دارد.
(3- از كاربرد تعابير نامناسب و تكلّف هاي كلامي و الگوهاي بيگانه پرهیز كنيم. نوشته ها و عبارت ها گويا و قابل فهم همه باشند.
□ او مي رود تا به نتايج عالي دست يابد. او نزديك است به نتايج عالي دست يابد.
□ خيابان ها از كثيفي رنج مي برند. خيابان ها كثيف است.
□ در راستاي كاهش پيشرفت مطالعه و كتاب خواني براي كند شدن پيشرفت مطالعه و كتاب خواني.
□ مي توانيم روي او حساب كنيم مي توانيم از او استفاده كنيم .(بهره بگيريم(
□ جوانان به فوتبال پر بها مي دهند. جوانان به فوتبال توجّه مي كنند.
□ اسرار به بيرون نشت كرد. ــــــــــــ اسرار به بيرون راه يافت.
□ امسال بهار خوبي را تجربه كرديم داريم امسال بهار خوبي داشتيم.
□ زلزله ی منجيل از تلفات زيادي برخوردار بود. زلزله ی منجيل تلفات زيادي داشت.
(4- تكيه كلام هاي گفتاري نبايد در نوشته راه يابد.
□ عرض كنم كه كتاب عامل رشد و شكوفايي جامعه است.
□ گلستان سعدي به عنوان بزرگ ترين اثر منثور فارسي است
□ به قول معروف او دانش آموز زرنگي است.
«عرض كنم كه» ، «به عنوان»و «به قول معروف» تكيه كلام است و بايد در نوشته حذف شود.
(5- از كاربرد جمله هاي دراز پرهیز كنيم.
اگر جمله اي با كوتاه ترين كلمات مفهوم مي گردد آن را بي علت بلند نكنيم.
دانشجوي خوب تمام سعي و كوشش و همّ و غمّ خود را مصروف آن مي سازد كه براي كشوري كه در آن زندگي مي كند و همه ی افراد جامعه و انسان ها مثمر ثمر و مفيد فايده باشد چنان كه همه از او سود و فايده و بهره بگيرند.
اين جمله ي بلند را مي توان خيلي كوتاه نيز بيان كرد:
دانشجوي خوب مي كوشد براي جامعه مفيد باشد.
(6- سعي كنيم چند جمله را با يك فعل به هم عطف نكنيم.
هر چه تعداد افعال و تعداد جمله ها بيش تر باشد، جمله ها كوتاه تر و قابل دريافت تر
مي شوند:
پدرش عبدالله از مردم بلخ در روزگار نوح پسر منصور ساماني كه در آن عهد از شهرهاي بزرگ بود، كار ديواني در روستاي خرميثن در نزديكي روستاي افشنه پيشه و با دختري به نام ستاره ازدواج كرد.
اين جمله ی بلند و نامفهوم را مي توان به چند جمله ي كوچك تر تبديل كرد:
پدرش عبدالله نام داشت. وي از مردم بلخ بود و در روزگار نوح پسر منصور ساماني
مي زيست. بلخ در آن عهد از شهرهاي بزرگ بود. وي كار ديواني را در روستاي خرميثن پيشه كرد. اين روستا در نزديكي افشنه بود. عبدالله در روستاي افشنه با دختري به نام ستاره ازدواج كرد.....
(7- از به كار بردن كلمات دور از ذهن و عبارت هاي متكلّفانه ي عربي پرهیز كنيم:
□ في الواقع تأسف زيادتر از اين نمي شود كه كسي سال هاي متمادي وقت خود را صرف تتبّع ديوان شاعري مثل حافظ و مقابله ی آن با نشخ مختلف و مقايسه ي آن با ديوان هاي شعراي معاصر يا مقاربةالعصر و تصفّح در كتب تاريخ بنمايد و سپس نتيجه ی جميع اين زحمات با آن همه امكانات متنوعه و در هم فشرده را به طور فهرست گوشزد خوانندگان نمايد و مابقي را به بهانه ی اين كه افسانه است يا ظنّيات اسقاط نمايد.
به جاي اين عبارت مي توان چنين نوشت:
□ بي گمان تأسف زيادتر از اين نمي شود كه كسي ساليان دراز عمر خود را صرف پژوهش در ديوان حافظ و مقابله ی آن با نسخه هاي گوناگون و ديوان هاي شاعران هم زمان يا نزديك به زمان او كرده، در كتاب تاريخ تحقيق كند و سپس نتيجه ي اين كوشش ها را فشرده به خوانندگان گوشزد نمايد و از بقيه به اين بهانه كه افسانه اند و يا برگمان استوارند، بگذرد.
8- )گاه كوتاه كرده ی جمله آن قدر كه ساختمان صرفي و نحوي كلام آسيب ببيند نيز جايز نيست.
□ از دقّت شما تشكر و استدعا دارد اين كتاب را مطالعه و تصحيح و به موقع ارسال داشته، ان شاءالله حق الزحمه ي شما پرداخت مي گردد.
حذف هاي نا به جا در اين جمله باعث شده است ساختمان جمله معيوب گردد. در اصل جمله چنين است:
□ از دقّت شما تشكر مي كنم و استدعا دارم اين كتاب را پس از مطالعه تصحيح كنيد و آن را به موقع ارسال نماييد. ان شاءالله حقّ الزحمه ي آن پرداخت مي گردد.
9- )جز در نوشتنه هاي داستاني، آن هم هنگام نقل قول، هیچ گاه نبايد به شيوه ي گفتاري شكسته نويسي كنيم.
□ مهم ترين بخش مقاله، متن اصلي اونه كه به بررسي جوانب مختلف مي پردازه و مي كوشه كه جوابي منطقي برا موضوع عرضه كنه.
□ همچنين از كلماتي كه عوام به غلط تلفظ مي كنند بايد پرهیز كرد:
عباس سر نزده وارد شد و پس از عرض خوا هی، گفت: استيفا داده است
منظور نويسنده از سر نزده، ناگهاني و از عرض خواهی، عذر خواهی و از استيفا، استعفا بوده است. از كاربردهاي ديگر عاميانه ي معمول:
زهله ـــــ زهره گرام ـــــ گرامي
با اين وجود ــــــ با وجود اين خواروبار ــــــ خواربار
واگير دار ـــــــواگير صبح ناشتا ـــــــ ناشتا
خورده فروشي ــــــ خرده فروشي قتل و عام ــــــــ قتل عام
□ كاربرد كلمات عاميانه نيز در نوشته نادرست است:
در سخنوري نبايد روده درازي كرد زيرا پرچانگي باعث مي شود خواننده چرت بزند. بايد اين چنين نوشت:
در سخنوري نبايد زياده سخن گفت؛ زيرا زياده گويي باعث مي شود خواننده به خواب رود.
(10- تغيير جاي هر يك از كلمات در جمله اگر به قصد تأكيد يا ناشي از سبك نويسنده نباشد جايز نيست.
□ بايد تن به سختي ها داد. بايد به سختي ها تن داد
□ بايد از هرگونه ابهام دور باشد آن چه را كه مي نويسيم آن چه را كه مي نويسيم بايد از هر گونه ابهام دور باشد.
(11- از افعال در جاي خود و به گونه ي درست بايد استفاده كرد.
□ دوچرخه اي عابري را زير گرفت و مرد دوچرخه اي عابري را زير گرفت و كشت.
□ اكنون اين صحنه را داشته باشيم ..... اكنون اين صحنه را ببينيد
□ او ديوارها را رنگ اما پرده نياويخته است. او ديوارها را رنگ كرده اما پرده ها را هنوز نياويخته است.
□ خانه ي ما كنار خيابان مي باشد. خانه ي ما كنار خيابان است.
(12- در جمله هاي همپايه زمان افعال بايد مطابقت داشته باشد.
□ دانشجوي پر تلاش بسيار مطالعه كرده و حاصل مطالعات خود را با يادداشت برداري حفظ خواهد كرد دانشجوي پر تلاش بسيار مطالعه كرده، حاصل مطالعات خود را با يادداشت برداري حفظ مي كند
(13- از واژگان (افعال، اسامي، صفات و....) نبايد به شيوه ي دستور تاريخي استفاده كرد.
□ او در اين مسابقات حق خود را ادا تواند كرد. او مي تواند در اين مسابقات حق خود را ادا كند.
□ گفته آمد كه زبان و تفكر ارتباط محكمي با هم دارند. گفته شد كه زبان و تفكر ارتباط محكمي با هم دارند.
□ شادي روح شهیدان را صلوات براي شادي روح شهیدان صلوات
□ در زمان هاي گذشته ارتباط مردم با يكديگر اندك بوده بود >در زمان هاي گذشته ارتباط مردم با يكديگر اندك بود.
(14- در صورت مشخص بودن فاعل از كاربرد فعل مجهول خودداري كنيم.
□ اين مدرسه توسط آقاي خيرخواه رايگان ساخته شد. الف) اين مدرسه را آقاي خيرخواه به رايگان ساخت. ب) اين مدرسه ساخته شد.
□ اين كتاب توسط جمال زاده نوشته شد. الف) اين كتاب را جمال زاده نوشت.
ب) اين كتاب نوشته شد.
(15- كلمه هاي فارسي را با نشانه هاي جمع عربي جمع نمي بنديم
كارخانجات ـــــ كارخانه ها گرايشات ــــ گرايشها
پروانه جات ـــــــ پروانه ها بازرسين ـــــــ بازرسان
دسته جات ـــــــ دسته ها بنادر ـــــــــ بندرها
دستورات ـــــ دستورها اساتيد ــــــ استادان
باغات ــــــ باغها بساتين ــــــ بستان ها
آزمايشات ـــــ آزمايش ها ميادين ــــــــ ميدان ها
(16- در زبان فارسي صفت هايي كه براي اسامي مؤنث مي آوريم لازم نيست علامت تإنيث بگيرند.
زنان شاعره ــــ زنان شاعر متون قديمه ـــــ متون قديم
والده ي مكرمه ــــ والده ی محترم(مادر گرامي) اين جانبه ـــــ اين جانب
كاربرد صفت مؤنث در برخي تركيبات صورت اصطلاحي يافته است مثل مكه ي مكرمه، مدينه ي منوره ، قوه ي مجريه و....
17- )يت» علامت مصدر جعلي عربي است نبايد با كلمات فارسي به كار رود.
خوبيت ندارد خوب نيست دوئيت دوگانگي
18- )ال» علامت معرفه ي عربي است. كاربرد آن همراه كلمات فارسي درست نيست.
حسب الفرمان ـــــــ حسب فرمان حسب الدستور ــــــ حسب دستور
حسب السّفارش ــــــ حسب سفارش
در زبان فارسي حتّي «ال» تركيب هاي عربي نيز برداشته مي شود
دارالملك دار ملك فارغ البال فازغ بال
19- )را» نشانه ي مفعول بايد بلافاصله پس از مفعول بيايد. آوردن آن به دنبال فعل، متمم و يا هر جزء ديگر نادرست است.
□ خانه اي كه اكنون در آن ساكن هستم را پس از مدتي خريدم خانه اي را
□ كتابي را كه به دوستم امانت داده بودم را از او پس گرفتم كتابي را كه
(20- استفاده از «تا» و »الي» با هم نادرست است.
او از صبح تا الي شب مطالعه مي كند او از صبح تا شب مطالعه مي كند.
(21- در برخي جملات به تأثير ترجمه ، واژه ي «يك» بدون آن كه نياز باشد در ابتداي جمله مي آيد
يك دانشجو هیچ گاه از پژوهش بي نياز نيست. ـــــــ دانشجو هیچ گاه از پژوهش
بي نياز نسيت .
(22- كلمات عربي كه بر وزن افعل تفضيل هستند و در فارسي معني صفت تفضيلي
مي دهند لازم نيست با «تر» و «ترين» به كار روند.
اعلم تر ــــــ اعلم افضل تر ـــــ افضل
(23- آوردن دو حرف ربط وابستگي در يك جمله ي مركب درست نيست.
اگرچه او انسان خوبي است ولي اين عيب را هم دارد اگرچه انسان خوبي است اين عيب را هم دارد.
همچنين: هر چند ..... اما، هر چند .....لذا، اگر چه .... با وجود اين، چون ....اما
(24- ساختن قيد در زبان فارسي با علامت تنوين عربي نادرست است
ناچاراً ــــ به ناچار گاهاً ــــ گاه گاه
جاناً ـــــ جاني تلفناً ـــــ تلفني
(25- ضمير و مرجع آن يك جا به كار نمي روند.
اگر انسان كار خوبي از او سر بزند. ــــــــ اگر كار خوبي از انساني سر زند.
(26- سعي كنيم به جاي واژگان بيگانه از برابرهاي مناسب فارسي استفاده كنيم.
سيستم نظام فول تايم تمام وقت
كامپيوتر رايانه علي كلّ حال در هر صورت
امتلا انباشتگي جمهور ناس تمام مردم
27- )در جمله از دو كلمه ي پرسش استفاده نمي كنيم
آيا چگونه .....؟، آيا چه طور.......؟
(28- بعضي ازفعل ها حرف اضافه ي ويژه ي خود دارند. (در كاربرد فعل با حرف اضافه ي خاصّ آن دقّت كنيم)
او به شنيدن اين سخن عصباني شد او از شنيدن اين سخن عصباني شد
تيم آمريكا از ايران باخت تيم آمريكا به ايران باخت.
منبع :
کتاب زبان و ادبيات فارسي (عمومي ) /حسن ذوالفقاري
مثل خردمندان فكر كنيد اما با مردم به زبان خودشان حرف بزنيد.