آشنایی با قالب ها و گونه های بیان (5)


  قطعه :

      « قطعه ابیاتی است متحد الو زن ومتفق القافیه که بیت اول آن مصرّع نیست َ، حد اقل ابیات قطعه ، دو وحد اکثر پانزده شانزده و غالبا حدود هفت الی ده بیت است و گاه بنا بر ضرورت تا حد چهل و پنجاه بیت نیز می رسد .

   معنی لغوی قطعه ، بریده شده و پاره ای از هر چیزی است ،  و چون این نوع شعر شبیه پاره ای از ابیات اواسط قصیده است ، بدان قطعه گفته اند ، قطعه را بیشتر برای بیان مسایل اخلا قی و پند و اندرز یا موضوعاتی چون مدح ، هجو ، رثا ء ، تعزیت و تهنیت به کار برده اند » (77)  

  مسمط:

   « مسمط اسم مفعول از مصدر تسمیط است ودر لغت به معنی به رشته کشیدن مروارید و مروارید به رشته کشیده شده است ، به گفته ی صاحب المعجم : « این شعررا از بهر آن مسمط خوانند که چند بیت را در سلک یک قافیه کشند » ودر اصطلاح شاعران مسمط شعری است شامل چند بخش که هر بخش از چند مصراع متحدالوزن ومتفق القافیه ای ساخته می شود که در پایان مصراع آ خر هر بخش قافیه ی اصلی راکه بنای شعر بر آن است تکرار کنند. هر بخش از مسمط را یک لخت یا یک رشته یایک خانه گویند که معمولا از سه تا شش مصرع و ندرتا تا ده مصراع تشکیل می شود و بسته به آن که سه تاده مصراع داشته باشد ، آن را به تر تیب ،مسمط مثلث ( سه مصراعی ) مربّع (چهار مصراعی )مخمس ( پنج مصراعی ) مسدّس ( شش مصراعی ) مسبّع ( هفت مصراعی ) مثمّن ( هشت مصراعی ) متّسع ( نه مصراعی ) ومعشّر ( ده مصراعی ) خوانند » (78) 

      مستزاد :  

      « مستزاد در لغت به معنی زیاد کرده و افزوده شده است ودر اصطلاح ادب فارسی به شعری گفته می شود که در آخر هر مصراع رباعی یا غزل و قطعه وا مثال آن ، جمله ای کوتاه ( پاره مصراع ) از نوع نثر موزون مسجّع بیفزایند ، که در معنی باآن مصراع مربوط است ، اما بیرون از مصراع اصلی قرار دارد وبه همین مناسبت آن را مستزاد نامیده اند ...» (79)  

     ترجیع بند :

   ترجیع در لغت به معنی « نغمه گردانیدن ، باز گردانیدن آواز در حلق و رجعت و بازگشت » است و ترجیع بند در اصطلاح ادب نام شعری است که در بند های هم وزن وبه قوافی مختلف سروده می شود ودر فواصل بند ها یک بیت تکرار می گردد ، این بیت مکرّر را « واسطت العقد» یا « برگردان » تا « ترجیع » وهرکدام از بخشها را نظیر آنچه در مسمط گفتیم « خانه» یا «رشته» نام نهاده اند

  ترجیع بند قالبی است که بیشتر برای بیان موضوع های عشقی و عرفانی یا آنچه در غزل مورد توجّه است به کار می رود .

  به عبارت دیگرمی توان آن را چند غزل یاچند قصیده ی ساده ی پی در پی دانست که بواسطه ی واسطت العقد از هم جدا می شود » (80)

  تر کیب بند :

      تر کیب بند از همه جهت مانند ترجیع بند است ، جز آن که بیت برگردان یا« واسطت العقد » آن در هر بند تغییر می کند وبا قافیه ی تازه ی می آید .

      از میان ترجیع بندها و ترکیب بند ها ی باقی مانده از شعرای فارسی زبان که جمعا به نام ترجیعات موسوم است ، نوعی تر کیب بند وجود دارد که بندها و خانه های آن کوچک و کوتاه است یعنی مجموع مصراع ها ی هربند ، غالبا با ستثنای بیت برگردان _ چهار تا شش مصراع هم قافیه است . در این صورت به آن ترکیب مربّع ، مخمسّ ومسدّس گویند .» ( 81)

    رباعی :

     « رباعی یا چهار تایی ، شعری است که شامل چهار مصراع که مصراع ها ی اوّل و دوم و چهارم آن هم قافیه وبروزن « مفعول مفاعیل مفاعلین فاع » یا « لاحول ولا قوّ ه الا بالله » است ، در ساختن رباعی اگر شاعر قافیه ی مصراع سوم را همانند مصراع های دیگر بیاورد ، مناسب تر است ، رباعی بیشتر برای بیان اندیشه های فلسفی ، عرفانی ، عشقی به کار می رود .»( 82)

  10  دو بیتی :

       دو بیتی همان رباعی است با این تفاوت که غالبا بروزن « مفاعلین مفاعلین مفاعلین » سروده می شود ، دو بیتی معمولا برای بیان احساسات بی شائبه وعشقهای ساده وبی ریا با کلمات شکسته و محاوره ای مناسب است .

   دو بیتی را گاه افراد معمولی وغیر شاعر هم به اقتضای احساسات و هیجانات درونی خویش سروده اند ، که از نظر فرهنگ و ادبیات عامیانه ارزش فراوانی دارد . دو بیتی را ترانه نیز گویند ...»( 83)

   11  شعر نو :

    « ...اشعاری است که وزن دارند اما مصراع ها ی شان مساوی نیست . بلکه کوتاه و بلند است و قافیه در آنها نظم خاصی ندارد ، اینگونه قالب هارا قالب های نیمایی هم می گویند وبا این قالب ها در زمان ما گاهی اشعار خوبی سروده شده است ،  علی اسفند یاری معروف به نیما یوشیج ( 1274-1338 ه-ش ) که اورا پدر بنیانگذار شعر نو نام داده اند ، با حفظ مایه ی اصلی شعر و صرف نظر کردن از زواید ی که به اضطرار وارد اشعار می شود ، به مقتضای بیان ، گاهی مصراع ها ی کوتاه وگاه بلند را اختیار کرد ، بنا براین شعر نیما و برخی از پیروان او برخلاف آنچه بعضی می پندارند ، موزون است و اوزان آن ها از متفرعات اوزان قدیم شعر فارسی است .» (84)

     مهمترین قالب های منظوم همین هایی بود که تعاریف شان را به طور خلاصه از کتاب « انواع ادبی و آثار آن در زبان فارسی » تألیف دکتر حسین رزمجو ، نقل کردیم  . طالبین با مراجعه به کتاب مزبور به تعاریف مفصل آن و انواع و اقسام و شواهد و نمونه های آن دست یابند.

   ایشان انواع و اقسام شعر فارسی را از لحاظ محتوا و موضوع به اشعار :  حماسی ، غنائی ، مدحی ، تعلیمی ، دینی ، انتقادی، مرثیه ، تهنیت ، بثّ شکوی ، وصفی ، قصصی ، مناظره و عامیانه و محلی ، تقسیم نموده  وهرکدام را تعریف کرده و برای شان نمونه و شواهد آورده است و اطلاعاتی نسبتا جامعی را برای خوانندگان کتابش داده است . پس بخوانید آن کتاب را .