بنفشه رافعی، مجری رادیو جوان: آینه ای نشکن برای مخاطبان خود باشیم!
بنفشه رافعی، مجری رادیو جوان: آینه ای نشکن برای مخاطبان خود باشیم!
گویندگان و مجریان رادیو نیازمند تأمین امنیت شغلی هستند تا بتوانند به کسب جایگاه و ایفای نقش مؤثر خویش دست یابند. با تأمین امنیت شغلی است که می توان از یک گوینده و مجری آماده سازی احساسی و حرفه ای شایسته، کسب نگاه علمی و به روز از جامعه و درک ظرایف و لطایف برقراری ارتباط مؤثر انسانی با مخاطب را انتظار داشت. باور کنیم مخاطب رادیو در آینه صدای یک گوینده و مجری به رادیویی جذب و از آن طرد می شود!
رادیو، رسانه همراه است و این همراهی، حداکثر صداقت و ارتباط درست انسانی را طلب می کند. باید پذیرفت که یک برنامه رادیویی و حتی بالاتر از آن، یک ایستگاه رادیویی زمانی به کامیابی در جذب مخاطب دست می یابد که بتواند از توانمندی های گویندگان و مجریان بدرستی بهره گیرد تا از دالان ارتباطی بی واسطه و صمیمانه به ارتباطی اطمینان بخش با مخاطبان خود دسترسی پیدا کند.متأسفانه علی رغم کوشش های صورت گرفته، نتوانسته ایم آنچنان که باید از استعدادها و ظرفیت های لازم برای توانمندسازی گویندگان و مجریان رادیو بهره بگیریم. گویندگان و مجریان رادیو نیازمند تأمین امنیت شغلی هستند تا بتوانند به کسب جایگاه و ایفای نقش مؤثر خویش دست یابند. با تأمین امنیت شغلی است که می توان از یک گوینده و مجری آماده سازی احساسی و حرفه ای شایسته، کسب نگاه علمی و به روز از جامعه و درک ظرایف و لطایف برقراری ارتباط مؤثر انسانی با مخاطب را انتظار داشت. باور کنیم مخاطب رادیو در آینه صدای یک گوینده و مجری به رادیویی جذب و از آن طرد می شود!
· از سابقه فعالیت های خود در رادیو بگویید.
اسفند1380بود که وارد مجموعه رادیو شدم. ابتدا گوینده و مجری راديو شهركرد، مرکز استان چهارمحال و بختياري، بودم. گرچه پیشتر از آن در دوره ای كوتاه در گروه نمايش راديو اصفهان نیز فعالیت می كردم. بعد از يك سال و نيم از راديو شهركرد به راديو اصفهان بازگشتم. در ادامه به راديو تهران آمدم. درحال حاضر حدود سه سال است كه به راديو جوان آمده ام و گوینده و مجری برنامه های صبحگاهی و عصرگاهی آن هستم.
· شما که سابقه گویندگی و اجرا در رادیوهای محلی شهرکرد، اصفهان و تهران و رادیوی سراسری جوان را دارید، کمی از تفاوت های فضای کاری این رادیوها بگویید. آیا به نظر شما تفاوتی ميان این راديوها وجود دارد؟
گرچه به لحاظ فني، امكانات و شاید الگوهای برنامه سازي تفاوت چندانی وجود ندارد، ولي به طورحتم نگاهی متفاوت بر فضای کاری این رادیوها حکمفرماست. هر راديو بنا به مخاطباني كه دارد نوع نگاهی متفاوت را طلب می کند. راديو شهركرد مخاطبانی بومي دارد، ولي راديوجوان دارای فضایی بزرگ تر است و سلايق و توقعاتی بالاتر در پیش رو دارد. فضای کاری تهران پیچیدگی های خاصی دارد که گاه از زمین تا آسمان با فضای کاری شهرستان متفاوت است. البته گویندگی و اجرا در راديوهای محلي به من كمك كرد كه كار در فضایي بزرگ تر را بهتر تجربه کنم. هرچند خواست خود من در ابتدا اين بود كه كار را با تجربه فضایي بزرگ تر آغاز كنم. از ابتدا دوست داشتم در تهران و در رادیوهای سراسری فعاليت كنم.
· بنفشه رافعی تا چه اندازه برنامه های خود را را از دريچه ذهن مخاطبان هدف مي شنود و به ایجاد ارتباط مؤثر با آنها می اندیشد؟
بسیار سعي مي كنم با مخاطب ارتباطی بي رنگ و ريا داشته باشم. به مخاطب خيلي نزديك می شوم، گرچه شاید بسيار يكي شدن هم درست نباشد. تلاش دارم تا نظرات مخاطبان را بشنوم و با آنها همذات پنداري كنم. حتی خودم را به جاي آنها بگذارم و كاملا از دريچه ذهن آنها به زندگي و مسایل مختلف جامعه نگاه كنم.
· «حضور در راديوجوان و گویندگی و اجرای برنامه های مختلف در این رادیوی اختصاصی، نقطه عطف فعالیت های شما در رادیو به شمار می آید.» تا چه اندازه با درستی این گزاره موافق هستید؟
کاملا موافق هستم. زيرا راديوجوان بستری خوب و مناسب برای فعالیت های من فراهم کرد و اين امكان را به من داد تا نسبت به فضاهاي قبلي کاری خود، چند گام بیشتر به سمت جلو بردارم.
· شما به عنوان گوینده و مجری رادیوجوان چه ويژگي هایی در این راديو می بینید كه آن را از دیگر راديوها متمايز مي كند؟
نخستین برگ برنده راديوجوان، نام آن است. می دانید که اكثريت جمعيت ایران جوان هستند. بنابراین در رادیوجوان به ضرورت باید مؤلفه ها و فاكتورهايي كه مدنظر جوانان است، مورد توجه قرارگیرد تا در همان چارچوب با مخاطبان جوان ارتباط برقرار شود.
· آيا راديوجوان را دارای اين توانايي می بینید كه گويندگان و مجریان آن نسبت به دیگر راديوها متمایز و گاه شاخص باشند؟
بله. راديوجوان اين بستر را بري گويندگان و مجریان خود فراهم کرده است. اما این به شرطي محقق می شود كه گويندگان و مجریان هم محیط فعالیت، استراتژی رادیو و فرهنگ کاری آن را بدرستی بشناسند و از آن به طور صحيح استفاده كنند. بستر فعالیت در رادیوجوان به اندازه فرصت، تهديد است. مخاطب راديوجوان به شدت گوينده و مجری رادیو و توانمندی های او را در برقراری ارتباط با خود زير ذره بين دارد.
· شما فارغ التحصیل رشته کارگردانی نمایش هستید. تا چه اندازه از فنون و مهارت های اکتسابی نمایش در گویندگی و اجراهاي خود بهره می گیرید؟
خط اصلي اجرای برنامه را نمایش(تئاتر) به من داده است. شاید بتوان گفت تمام خطوط و داشته های اصلي اجرای امروز من از آن نمایش(تئاتر) است. فن بيان، لحن، آوا، ارتباط روانشناسانه با تماشاگر و... جمله مهارت هایی است که از عرصه نمایش(تئاتر) با خود به همراه آورده ام.
· گویندگان و به ویژه مجريان تا چه اندازه مي توانند از استعدادها و خلاقيت هاي خود در روند تولید و ساخت يك برنامه راديويي بهره گيرند؟
در راديوجوان تا اندازه ای اين اتفاق افتاده است. در این راديو نوعی گوينده محوري وجود دارد. چرا که مخاطب، گوينده و مجری را خوب مي شناسد و با او ارتباط برقرار می کند. از این رو، گوينده مي تواند از استعداد و خلاقيت خود به خوبی استفاده كند. من فكر مي كنم درحال حاضر در برخی برنامه هاي راديوجوان ابتدا گوينده و مجری را انتخاب مي كنند و سپس به دنبال متن و دیگر عوامل برنامه مي گردند.
· به نظر شما وقتي يك برنامه رادیویی با قالب و اجرایی خاص به مرز اشباع براي مخاطبان مي رسد، چه باید کرد؟
خود من تا کنون چنین تجربه ای را نداشته ام. عموما اگر احساس كنم كه به تكرار دچار شده ام، یا از برنامه فاصله می گیرم و يا اينكه قبل از رسيدن به چنين حالتی خودم را از آن فضا رفته رفته دور می کنم. مثلا در برنامه سه شنبه خط خطي رادیوجوان احساس کردم ممکن است برنامه در آینده ای نزدیک به تکرار و به قول شما اشباع نزدیک شود.
· به نظر شما راديوجوان تا چه اندازه توانسته است به جريان سازي های مناسب فکری و فرهنگی در جامعه دست زند؟
شاید بتوان گفت جريان سازي يكي از عمده ترين فعاليت هاي هر رسانه در جامعه است. راديوجوان نیز توانسته است تا اندازه ای اين كار را انجام دهد. گرچه مهم تر آن است كه بدانیم جريان سازي ها تا چه اندازه اصولی و هدفمند است. بايد ديد كه آیا اين جريان سازي ها بر روي پايه هاي درستي انجام شده است يا نه؟ يا اينكه آیا مجال مناسب براي چنین جريان سازي هایی به راديوجوان داده شده است يا نه؟ البته راديوجوان تا آنجا كه توانسته است به جريان سازي های متناسب دست زده است، اما با پراكندگي بسيار يك جريان مستقيم و هدفمند را دنبال نكرده است. شايد به خاطر تنوع تفكرات است. بهتر است كه انسجامی بيشتر در تفكر عوامل برنامه ساز ایجاد شود. جایگاه ونقش گوينده و مجری در اين ميان در راديویی چون جوان كه گوينده محور است بسيار مؤثر و حایز اهمیت است.
· مثلث سردبير، گوينده و تهيه كننده در یک برنامه رادیویی چگونه می تواند به جذب مخاطبان بیشتر كمك و یاری رساند؟
اگر سردبير و تهيه كننده یک برنامه هردو در يك راستا باشند، مديريت دوگانه اي در استودیو ایجاد نمی شود. متأسفانه سردبيران و تهيه كنندگان وقت مناسبی برای همگامی با یکدیگر نمي گذارند. به همین دلیل، گوينده و مجری با دو فضاي جداگانه مديريتي روبه رو می شود. ما در اجراهاي راديو جوان مي بينيم كه گويندگان و مجریان از دو نفر دستور می گيرند. الگویي واحد براي دستورگرفتن وجود ندارد. گاه كار تهيه كننده را سردبير انجام مي دهد و تهيه كننده از مسئوليت خود فاصله می گیرد و بيشتر به يك اپراتور دستگاه ریل و سي دي تبديل می شود. این درحالي است كه تهيه كنندگان خوش ذوق، كاركشته وتحصيل كرده بسيار داريم. ما بايد تعريفی درست از سردبير و تهيه كننده داشته باشیم و خط مشی مشخصی را در برنامه هایمان اعمال کنیم.
· تا چه اندازه با پدیده ستاره سازي در راديوهاي امروز موافق و بدان معتقد هستید؟
اعتقاد من این است که گرچه گوینده و مجری یکی از زیرمجموعه های گروه برنامه ساز و در حقیقت، تهیه کننده به شمار می آید، اما عموما زمانی برنامه مؤفق می شود و با مخاطب خود ارتباط درستی برقرار می کند که گوینده یا بهتر بگوییم مجری در هیأت یک ستاره ظاهر شود و بتواند انتقال دهنده خوبی برای پیام مورد نظر باشد. اما این برای همه برنامه ها و همه گویندگان مصداق ندارد. البته در توانمندی یک گوینده واقعی برای تبدیل شدن به یک ستاره شکی نیست. ما متأسفانه بضاعت و ظرفیت لازم را برای ستاره سازی نداریم، منتها در نادر مواردی که این اتفاق رخ داده است، شاهد مؤفقیت های چشمگیری بوده ایم.
· راديوهاي ما تا چه اندازه از ظرفیت های تبليغاتی خود در جذب مخاطبان استفاده مي کنند؟ آیا ما در رادیوهای خود چیزی به نام تبلیغات برنامه ای و ایستگاهی داریم؟
تبليغات رادیوهای ما بسیاركم است. مثلا در رادیوجوان، هرچند قبلا يكسري كلاه ها و دیگر اقلام تبلیغاتی در مراسم و جشن های مختلف رادیو به مدعوین و مردم داده مي شد كه آرم راديوجوان بر روي آن بود، اما اين حداقل كاري بود كه مي شد انجام داد. شايد چون راديوهاي ما خصوصي نيستند خيلي تبليغات را برازنده خود نمی دانند. شاید هم نخواسته اند اختلافي میان راديوهای مختلف در ارایه خود در جامعه باشد. اما اينها توجيه خوبي نيست. رسانه بايد خود را تبليغ کند. هنوز در ساختار رسانه ای ما جا نيفتاده است كه باید به تبليغات روی آوریم. ريزتر كه به مسایل نگاه مي كنيم این خود افراد هستند كه در چنين عرصه ای تلاشی به خصوص نكرده اند. سيستم هم که به آنها ياد نداده است كه تبليغات جايگاه و نقشی ضروری و انکارناپذیر در فرآیند تولید برنامه دارد.
· بسیار پیش می آید که در نبود گوينده و مجری اصلي يك برنامه در رادیوجوان و جايگزينی گوينده و مجری ديگر، برنامه دچار افت و ریزش مخاطب گاه وحشتناک می شود. به نظر شما چه تدبيري بايد انديشيد تا چنین معضلی در روند برنامه های یک رادیو کمتر ايجاد شود؟
ايده آل آن است كه برنامه بر اساس گوينده و مجری خاص تدارک دیده شود. نويسنده آنچنان براي گوينده ای خاص بنويسد که اگر متن مکتوب را به گوينده ای ديگر دهند، اين متن و كار خوب از آب در نیايد. تهيه كننده و سردبير براساس توانمندی گوينده و مجری، برنامه را طراحی و اجرا كنند. اما همیشه اوضاع بدین منوال باقی نمی ماند. اینجاست که سردبيران ما بايد آماده مواقعي كه گوينده و مجری مورد نظر به دلایلی حضور ندارد، باشند و بتوانند متن و ريتم برنامه را به گونه ای تغيير دهند كه گوينده بعدي بتواند به راحتي برنامه را اجرا كند و مخاطب هم پذيراي آن اجرا باشد. متأسفانه اين اتفاق نمي افتد. نه خود عوامل و نه شرايط سيستم ايجاب نمي كند كه اين اتفاق بیفتد.
· در راديوهاي امروز تا چه اندازه به مسأله جذب، نگهداشت و بارورسازي خلاقيت گويندگان و مجریان اهميت داده مي شود ؟
متأسفانه به ندرت به این مسأله اهميت داده مي شود. ما از حد استاندارد خیلی فاصله داریم. امنیت شغلی گوینده از هر لحاظ نکته حایز اهمیتی است.
· برای یک ارتباط گر رسانه ای در سویی، مخاطب و در سویی دیگر، سازمان و حکومت قرار دارند. تا چه اندازه توانسته ايد ميان نيازهای مخاطبان و مصلحت هاي سازمانی و حکومتی در عرصه گویندگی و اجرا تعادل برقرار كنيد؟
هنر اصلي یک گوينده و مجری ایجاد تعادل ميان دو مقوله نیاز و مصلحت است. درغير اين صورت مانند فردي مي ماند كه روي لبه ديوار حركت مي كند و به پایین پرتاب مي شود. خود من در عرصه اجرا هرچند برخي مواقع به ناچار دستم را در يك طرف و شايد در مرحله اي دستم را در طرف ديگر بگيرم، ولي درهرحال باز آن تعادل را رعايت مي كنم. اين را نبايد فراموش كرد که ما هم خدمتگزار مردم و هم گوينده و مجری سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هستیم. البته نبايد ميان اين دو شكاف زيادي ايجاد كرد. نوسان ميان اين دو را بايد کنترل و در محدوده ای متعادل كرد. تلاش من همواره اين بوده است كه اين تعادل را برقرار سازم. تعادلی که با آزمون و خطا به دست آمده است. درحقیقت، ما همزمان با كارمان آموزش مي بينیم. شايد بهتر بود ابتدا آموزش مي ديديم و بعد به كار مي پرداختيم. متأسفانه درحال حاضر اينطور نيست.
· می خواهم نظر شما را به عنوان مجری برنامه های صبحگاهی و عصرگاهی رادیوجوان درباره چینش جدول پخش(کنداکتور) برنامه های راديو و استفاده متناسب از توانمندی گویندگان و مجریان رادیو بدانم.
چینش جدول پخش(کنداکتور) نه تنها در راديوجوان بلكه در ساير راديوها هم خيلي كارشناسانه، دقيق و حساب شده نیست. اما در راديوجوان باز به آن بيشتر توجه شده است، گرچه از حد مطلوب خود فاصله بسیار دارد. امروزه برنامه سازان رادیو؛ به ویژه رادیوجوان، به اين باور رسيده اند كه از كدام گوينده براي كدام برنامه استفاده كنند. خود گويندگان هم اخیرا به اين مسأله توجه ويژه اي نشان داده اند. البته خود گوينده هم بايد اين توانايي را داشته باشد كه در فضاهاي مختلف اجرای خوبی داشته باشد. مثلا شیوه اجراي برنامه هاي صبحگاهی و عصرگاهی من با شیوه اجراي برنامه های شبانگاهی من يكسان نيست، چون فضا و ریتم زمانی متفاوت دارد.
· در قسمتی از پاسخ های خود اشاره کردید که گويندگان و مجریان در رادیوجوان به خوبی مي توانند از استعدادها و خلاقيت های خود استفاده كنند. تا چه اندازه معتقد به این سخن هستيد كه بايد امكان به ثمر رساندن خلاقيت گويندگان و ستاره سازي از مجریان در رادیوهای مختلف فراهم شود؟
شايد من نوعی برخي مواقع با خود فكركنم كه در حوزه های مختلف خلاقيت دارم و در مقابل، ده نفر ديگر از عوامل بگويند كه من نوعي به درد اين حوزه نمي خورم و اين هدر دادن سرمايه و انرژي يك مجموعه است. معتقدم به خاطر مناسبات بهتر عوامل برنامه و پيدا كردن تعريفی بهتر از نياز مخاطب و اقبال به نوع اجراها بد نیست آزمونی خيلي كوتاه از گويندگانی که مایل هستند خودشان را در ساير حوزه ها امتحان كنند، داشته باشیم و نتايج آن را درنظر بگیریم. این می تواند به روند اصلي برنامه سازي هاي ما بهتر كمك كند. مثلا خيلي از افراد فكر مي كنند صداي خوبي براي گويندگي دارند، ثبت نام مي كنند وتست مي دهند. نمي خواهم بگويم كه اينگونه آزمون ها هدردادن انرژي و سرمايه است، ولي مشخص است وقتی فلان كس با اين كه صداي خوبي دارد ولي ساير عوامل گويندگی را ندارد و نمي تواند يك گوينده خوب شود، مي آيد و آزمون و تست مي دهد، انرژی و سرمایه ای هزینه می شود. البته ايرادي ندارد در اين میان افراد و استعدادهايي باشند كه كشف شوند و با تعليم دادن آنها گويندگانی خوب از آنها ساخته شود. اما نبايد ميان سرمايه و انرژي و توانمندي افراد بي تعادلي برقرار شود.
· به نظر می رسد ما همچنان در به کارگیری درست واژگان دچار مشکل هستیم. مثلا میان معنای واژه «گوینده» و «مجری» هیچ تفاوتی قایل نمی شویم. در نتیجه، گاه دچار سوءتفاهم های بسیار در عرصه عمل می شویم. آیا به نظر شما بهتر نيست مديران و برنامه ریزان رادیو تفاوت های بارز واژگان مجري و گوينده را در برنامه ریزی های خود بهتر بیان و مدنظر قرار دهند تا از سوءتفاهم هاي احتمالی جلوگيري شود؟
شايد از ابتدا بايد اين اتفاق مي افتاد و دو حوزه گويندگي و اجرا از هم تفکیک و متمايز می شد. خوشبختانه حركت خوبي كه در جشنواره داخلی راديوجوان در سال 1387رخ داد، آن بود كه اجرا و گويندگي از یکدیگر متمایز و مجزا شد. حتی جوايز جداگانه اي برای هر حوزه درنظرگرفته شد. چنین تفكيك و تمایزی این اجازه و فرصت را به ما مي دهد كه بدانيم براي ستاره سازي از چه كسي در چه حوزه اي باید استفاده كنیم.
· شما رفته رفته به یک دهه تجربه کاری خود در مجموعه رادیو نزدیک می شوید. می خواهم بدانم که از نظر شما تا چه اندازه برنامه سازان راديو توانسته اند از ظرفيت هاي منحصربه فرد راديو براي به تكامل رساندن ایده ها و برنامه ها بهره بگيرند؟
من در این عرصه روند رو به رشد خيلي پرسرعتي نديده ام. حتی در بسیاری موارد درجا زدن و عقبگرد را ديده ام. انتظاری بيشتر از برنامه سازان رادیو وجود دارد كه در عمل محقق نمی شود. فكر مي كنم از بضاعت و ظرفیت های راديو استفاده چندانی نشده است تا حداقل انتظارات برآورده شود. راديوجوان در ابتدای تأسیس و حتی در چند سال گذشته توانست قدم هایي بلندتر نسبت به دیگر رادیوها بردارد. رادیوجوان فقط به «بودن» های خود اكتفا نكرد، بلکه گام های خوبي برای اثبات «هست» های خود نیز برداشت.
· بنفشه رافعی، گوینده و مجری رادیو جوان، مهم ترين دليل جذب جوانان به راديوجوان را در چه مؤلفه هایی جستجو می کند؟
صداقت نخستین حرف را در جذب مخاطبان جوان مي زند. رودررويي بي واسطه، تعامل و ارتباط نفس با نفس، مخاطبان را به اين باور مي رساند كه با آنها صادق هستي. شايد براي مخاطب مهم باشد که بداند من گوينده چند سال دارم؟ چه درسی خوانده ام؟ و... پس نخستين عامل همين رو راستي است. بعد، آن ایجاد و القای انرژي احساسی است كه جوان امروز طالب آن است. جوان امروز به شدت طالب احساس و محبت است. گوينده و مجری است که باید اين انرژي احساسی را در او ایجاد و القا کند.
· از دلایل جذب و گسیل جوانان به رادیوجوان گفتید. حال از مهم ترين دلايل گريز جوانان از راديوجوان بگویید.نمي توان گفت آن مخاطب جوانی که جذب برنامه های رادیوجوان نمی شود نيازمند انرژي احساسی و محبت نيست و از صداقت گریزان است. شاید تعريف او از این مفاهیم با دیگران متفاوت است. هنر راديویی مانند جوان بايد اين باشد كه آن مخاطب هدف را با تعريف خودش از این مفاهیم هم راستا كند. البته این انتظاری بیهوده است كه بتوانیم تمام سلايق و نیازهای مخاطبان را برآورده و تأمین كنيم. كسي كه جذب ما نمي شود احتمالا انرژي احساسی برنامه ها را مناسب نمي یابد. شايد هم آن صداقت را باور نمي كند. حتی ممکن است تعریف درستی از احساس و صداقت برنامه ها نداشته باشد. بايد بپذيریم كه مخاطب ما سخت گير است. به راحتی نمي شود او را تحت تأثير قرار داد. چه بسا هم راستا شدن با اين مخاطب تلاش، زحمت و خلاقيت بيشتر از پیش را طلب می کند.
· به پرسش پایانی رسیدیم. اولويت های پیشنهادی شما با تجربه ای نزدیک به ده سال اجرا در تحقق شعار کلیدی «حفظ مخاطب فعلی و جذب مخاطب جديد» با تأکید بر عنصر اجرا و گویندگی چیست؟
1.دارا بودن حداكثر صداقت در گویندگی و اجرا.
2.بهره گیری مناسب از شیوه های درست و مؤثر ارتباط انساني.
3.توانایی ایجاد و القای انرژي احساسی در جامعه و مخاطبان هدف.
4.کسب آگاهی همه جانبه از مسایل و جريانات روز.
5.تبادل اطلاعات با مخاطبان. امروزه مخاطبان ما حتي از رسانه ها نيز جلوتر مي زنند تا جایی که گاه بايد به دنبال آنها دويد.
منبع :
اداره کل پژوهش های رادیو