گاهي به وضعيت مجريان برنامههاي توليد سيماي استان
گاهي به وضعيت مجريان برنامههاي توليد سيماي استان
در ميان شاخصهاي فني موجود در توليدات طبقه ج و د مراكز به نظر ميرسد كيفيت اجراي مجريهاي اين برنامه نسبت به ساير شاخصها از كيفيت بهتري برخوردار است. به طور كلي سطح كيفي مجريهاي شبكههاي استاني بالاست. با اين حال به نظر ميرسد كه اين گروه از عوامل توليدي اگر بخشي از جزئيات را رعايت كنند ميتوانند اجراهاي به مراتب بهتري داشته باشند.
در ميان شاخصها و فعاليتهاي موجود در يك برنامه تلويزيوني شايد مجري يك برنامه مهمترين بخش آن باشد. علت اين امر آن است كه درنهايت بيننده عادي ـ اصليترين مخاطب رسانه ـ قرار است توسط مجري برنامه با آن ارتباط برقرار كند. هرقدر شاخصهاي فني يك برنامه به درستي رعايت شده باشد ولي در انتخاب مجري دقت نشود حاصل كار بدون نتيجه خواهد بود. چون بيننده عادي چندان از اين شاخصها اطلاعي ندارد. شايد به زبان سادة تمثيلي ميتوانيم بگوييم كه اگر كل عوامل يك برنامه را همچون يك تيم فوتبال بدانيم مجري آن برنامه گلزن آن تيم است. اوست كه بايد حاصل زحمات يك گروه را به عمل رساند. لذا نوع و نحوة اجراي ايشان براي هر برنامه اهميتي حياتي دارد.
با تكرار اين مطلب كه سطح كيفي اجراها در مراكز از حد متوسط بالاتر است براي آنكه كيفيت موجود ارتقاء بيشتري يابد به پارهاي از ضعفهاي موجود و ارائه برخي از راهكارها ميپردازيم.
R متأسفانه در برخي از مراكز مجريان با اين مقياس انتخاب ميشوند كه شباهتهاي ظاهري با مجريان شبكههاي سراسري دارند. برخي از آنها بهلحاظ صدا و قيافه مخاطب را به ياد مجري خاص در شبكه سراسري مياندازند. اگر چنين مجرياني در كار خود موفق هم باشند درنهايت كيفيتي برابر اصل پيدا نميكنند.
R بسياري از مجريها براساس تنها يك فاكتور انتخاب كه همان خوشسيما بودن باشد انتخاب ميشوند. در حاليكه اين شاخص تنها يكي از شاخصهاست و حتي اصليترين آنها هم نيست.
R بعضي از مجريها مشكلات بياني دارند. نحوة اداي جملات مشكل دارد. ضعفهايي نظير سين زدن، شينزدن و ساير نارساييهاي بياني در ارتباط بيننده با مخاطب اختلال ايجاد ميكند.
R يكي از آسيبهايي كه متأسفانه در بسياري برنامهها مشاهده ميشود آن است كه مجري آشنايي با مطالب مطرحشده ندارد. اگر از برنامههاي پزشكي صرف نظر كنيم در بسياري از برنامهها مجري در جريان موضوع نيست و عملاً در برابر نقشي منفعل در برنامه دارد. برخي از مواقع مشاهده ميشود كه مجري برنامه خيلي از قواعد تلويزيوني را نميشناسد ولي همين كه با موضوع آشنايي ضمني دارد خيلي از ناتوانيهاي او كمرنگ ميشود.
R يكي از مشكلات موجود كه به مجريها برميگردد درعين حال كه خودشان مقصر اصلي اين آسيب نيستند آن است كه عملاً اين گروه از عوامل كمتر هدايت و كنترل ميشوند. برنامهسازان عملاً پلاتوي مجري را به طور كامل به خود مجري سپردهاند و مجريها هر كاري كه ميخواهند ميكنند. اصطلاحي كه اخيرا به غلط رواج يافته برنامه هاي مجري محور است. از آن جايي كه مجريان از بسيار قواعد فني بياطلاعند نميدانند كه بسياري از حركاتي نظير بالا و پايينبردن زياد دست، بالا آوردن گردن، حركات بيرويه در كادرها و ... چه تأثيرات منفي بر كار ميگذارد.
براي ارتقاء كيفي مجريان سيماي استانها رعايت پارهاي از جزئيات و توجهات كوچك ميتواند بسيار مفيد باشد.
راهكارها :
< در انتخاب مجري آن معيارهاي رسانهاي كه ملاكند ميتوانند كمك زيادي به انتخاب مجريهاي خوب بكنند. شكي نيست اولين گام براي انتخاب مجري، سيمای آن است. با اين حال نبايد تنها زيبايي ظاهري را ملاك قرار داد. آنچه كه بايد در توجه به سيماي مجري مدنظر باشد تناسب اندام ايشان است. لازم نيست كه براي برنامه چهرههاي به شدت زيبا انتخاب كنيم. چه بسيار از اين چهرهها كه بهدليل ضعفهاي آشكار در ساير ويژگي هاي فني از فضاي توليد كنار گذارده شدهاند.
اصليترين تناسب مجري به صورت او برميگردد. سادهترين راه براي تأييد تناسب صورت آن است كه بايد بدانيم صورت متناسب آن است كه نسبتهاي اعضا متقارن باشد. راه حل ساده اين كار آن است كه فاصله پيشاني را به طور حدودي تخمين بزنيم. بعد دو فضاي ديگر خواهيم داشت : فاصله بين دو ابرو تا بالاي لب و فاصله لب تا زير چانه. اين قاعده ساده همواره جواب ميدهد. بايد اين سه فاصله تقريباً نزديك باشند. به زبان ساده اگر طول صورت را واحد به حساب آوريم هريك از اين اجزا واحد محسوب ميشود. يكي از مسايل مهم در انتخاب مجري توجه به چيدمان دندانهاي اوست. دندانهاي نامرتب علاوه بر مشكلاتي صدايي كه ميآفرينند در نماهاي نزديك جلوه ناخوشايندي دارند.
< صداي مجري يكي از اصليترين مولفههاي انتخاب مجري است. صداي مجري بايد رسا، خوشآهنگ و دلنشين باشد. صداهاي زنگدار، تودماغي و جيغي براي رسانه مناسب نيست.
< بيان مجري بايد متناسب باشد. بيان ايشان بايد شمرده بوده، با طمأنينه و صلابت همراه باشد. حرفهاي ايشان نبايد جويده باشد و انتهاي كلمات شنيده نشنود.
< اگرچه دستگاههايي نظيرAutocue در خواندن متن براي مجريان مفيد است، ولي به هرحال مجريان بايد توانايي حفظكردن جملات كوتاه را داشته باشند. در مواردي مشاهده ميشود كه مجري بسمالله و احوالپرسي ساده برنامه را از روي نوشتهاي كه دردست دارد ميخواند.بايدمجري برنامه را موظف به حفظ كردن بخشي از متن ها بكنيم.
< يكي از آسيبهاي حفظنكردن متن در بعضي از مواقع آن است كه مجري مجبور ميشود فحواي كلام و نه متن كامل جملات را به هر نحوي كه شده بگويد، اين كار منجر به طولانيشدن بيدليل متنها ميشود. بايد در ابتداي ضبط برنامه به مجري زمان برنامه را گوشزد كرد تا ايشان بداند كه چه وقت بايد تمام كند.
< متأسفانه مشاهده ميشود كه مجريان مراكز در بسياري از برنامهها نظير جنگهاي شبانه ميتوانند از لباسهاي فوقالعاده زيباي محلي استفاده كنند. در چهارگوشه كشور لباسهاي محلي بسيار زيبايي وجود دارد كه ميتواند براي هر بينندهاي زيبا و جذاب باشد.
درنهايت متذكر ميشويم كه مجريگري همچون همه عوامل فني ديگر اصول و قواعدي دارد كه قابل يادگيري ميباشند. با برگزاري دورههاي كوتاهمدت توسط مجريان مجرب و كهنهكار ميتوان بسياري از ضعفها را رفع كرد و شاهد ارتقاء كيفي چشمگير اين شاخص فني ـ محتوايي در سيماي مراكز بود.
منبع :