زبان‌شناسی

علمی است که به مطالعه و بررسی نظام‌مند زبان می‌پردازد. زبان‌شناسی به مفهوم جديد آن، علمی نسبتا نوپا بوده كه قدمتي تقريبا يك صد ساله دارد. در زبان‌شناسی، ابعاد مختلف زبان در قالب واحد های درسی صرف و نحو، آواشناسی و واج شناسی، معناشناسی، كاربردشناسی، سخن كاوي، جامعه‌شناسی زبان، روانشناسی زبان و ... بررسی می‌شوند. از آنجاییكه زبان يك پديده پيچيده‌ی انسانی و اجتماعی می باشد، برای مطالعه‌ی جامع و دقیق آن، بهره‌گیری ازعلوم مرتبط دیگر الزامی است. در واقع، مطالعه‌ی فراگیر زبان، رویكرد میان‌رشته ای را می طلبد. امروزه نیز شاهدیم زبانشناسی شناختی به عنوان رویكرد كاملا جدید در زبانشناسی روش میان‌رشته ای را برای مطالعه زبان اتخاذ نموده است. بنابراین، زبان‌شناسی علاوه برمطالعه جنبه های توصیفی و نظری زبان به ابعاد كاربرد شناختی، روانشناختی، مردم شناختی، اجتماعی، هنری، ادبی، فلسفی و نشانه‌ای زبان توجه می نماید. به عبارتی می توان گفت زبان‌شناسی معاصر، حوزه های مطالعاتی بسیار گسترده ای را شامل می شود كه توجه دانش پژوهان و دانشمندان گوناگونی را با ذائقه های علمی متنوعی به خود جلب نموده است. در همین راستا، مطالعاتی مانند رابطه و تعامل بین زبان و ذهن، زبان و شناخت، زبان و رویكرد های فلسفی، زبان و قوه تعقل، زبان و منطق، دانش ذاتی و یادگیری زبان اول، كاربرد زبان و محیط زیست، زبان و قانون، زبان و هوش مصنوعی، زبان و فرهنگ، زبان و جامعه، زبان و تكامل انسان، زبان و سیاست، زبان و تفكر و دیگر نشانه های ارتباطی می توانند زیر مجموعه‌های رشته‌ی زبان‌شناسی تلقی شوند.

درواقع زبان‌شناسی می‌کوشد تا به پرسشهایی بنیادین همچون «زبان چیست؟» و «زبان چگونه عمل می‌کند؟» پاسخ گوید. برای نمونه، در این که «زبان آدمی با سامانه ارتباطی دیگر جانوران چه تفاوتی دارد؟»، «کودک چگونه سخن گفتن می‌آموزد؟»، «انسان چگونه می‌نویسد و از چه راهی زبان نانوشتاری را واکاوی (تحلیل) می‌کند؟»، «چرا زبانها دیگرگون می‌شوند؟» و جز اینها.

کسی را که به بررسی‌های زبان‌شناختی می‌پردازد، زبان‌شناس می‌نامند. زبان‌شناس اگرچه باید آزمودگی گسترده‌ای در چندین گونه زبان داشته باشد، ولی، لزومی ندارد که به چندین زبان تسلط داشته باشد. برای او مهم‌تر این است که بتواند پدیده‌های زبان‌شناختی را مانند سامانه واژه‌های یک زبان یا کارواژه‌های آن را کندوکاو نماید و بازبشکافد. او بیشتر یک مشاهده گر برون گرا و ورزیده‌است تا یک طرف گفتگو.


دانش زبان‌شناسی شاخه‌های گوناگونی دارد. برخی از آنها از این قرارند: زبان‌شناسی سنجشی-تاریخی، دستور گشتاری، دستور زایشی، آواشناسی، معناشناسی و گونه‌شناسی زبان. عصب شناسی زبان و زبان شناسی بالینی نیز از شاخه‌های جدید زبان شناسی می‌باشند.


 تاریخچه
دانش زبان‌شناسی با کتاب دستور سانسکریت نوشته پانینی هندی آغاز گشت. پانینی در سده پنجم پیش از زایش مسیح دستور زبان بسیار پیشرفته‌ای نوشت.

نوام چامسکی از زبان‌شناسانی است که نظریاتش انقلابی در این رشته به وجود آوردند. او معتقد است اصول و خصوصیات زبان در انسان ذاتی و «به طور ارثی برنامه‌ریزی شده» اوست و محیط پیرامون کودک تنها نقش محرک را برای یادگیری زبان مادری ایفا می‌کند. کودک مجموعه محدودی از اطلاعات را از محیط زبانی خویش می‌گیرد و خود قادر است ترکیبات جدیدی بسازد. نظریه‌پردازان پیش‌تر معتقد بودند زبان مادری تنها از راه شنیدن گفتار اطرافیان و به صورت اکتسابی وارد مغز کودک می‌شود

نوام چامسكي از بانيان دستور گشتاري از مكتب امريكا ميباشداما سردمدار اصلي اين مكتب كسي نيست جز ليونارد بلومفيلد . دراین بین نباید سهم فردیناند دوسوسور را نادیده گرفت ک به عنوان پدرزبانشناسی نوین شناخته شده است زبانشناسی که دستور گشتاری برگرفته ازنظریات اوست اهل فرانسه اما خود اونماند تا نتایج زحمات خودرا ببیند زحمت این کار به عهده شاگردان او بود که پس ازمرگش دست نوشته هاوگفته‌های اورا متشر کردند.

 روزگارکنونی ماتاحدودی پی به ارزش های این علم نظری برده است اما متاسفانه درایران باتوجه به تلاشهای بزرگانی چون دکتر مقدم وصفوی وحق شناس و ثمره وسایرین این علم مهم انچنان درخورتوجه نبوده است.تنها شاخهٔ این علم شناسایی گونگونی لهجه‌ها وبررسی اینکه ادمی چگونه حرف می‌زند نیست بلکه دانسته‌ها ونادانسته‌های بسیاری در پس سادگی به ظاهر این علم نهفته است

آواشناسی
دانش بررسی آواها و صداهای گفتاری است. این دانش که بخشی از زبان‌شناسی بشمار می‌آید با بررسی سرشت آواها و شیوه‌های تولید آنها سر و کار دارد. با اینکه حروف نوشتاری بازتاب‌دهنده آواهای گفتاری انسان‌ها هستند ولی زمینه کاری آواشناسان بیشتر درباره اصوات گفتار است تا نمادهایی که آنها را بازتاب می‌دهند. هرچند بخاطر پیوند تنگاتنگ این دو مقوله، برخی از واژه‌نامه‌ها دانش بررسی نمادها و حروف (یعنی نشانه‌شناسی) را همچون بخشی از مطالعات آوایی معرفی می‌کنند.


معناشناسی (Semantics) دانش بررسی و مطالعۀ معانی در زبان‌های انسانی است. بطورکلی، بررسی ارتباط میان واژه و معنا را معناشناسی می‌گویند.

زبان‌شناسی نوین پژوهش پیرامون خواص مربوط به معانی را به شیوه‌های عینی و سیستماتیک دنبال نموده، و در این راه دامنۀ وسیعی از زبان‌ها و بیان‌ها را در نظر می‌گیرد. بدین ترتیب، گوناگونی و ابعاد شیوه‌های زبان‌شناسانه بیشتر و وسیع‌تر از روش‌هایی‌ست که منطقیون و فلاسفه با تمرکز بر دامنۀ محدودتری از جملات در درون یک زبان واحد به‌کارگرفته‌اند.

به عنوان زمینه‌ای پیچیده و حیاتی در تحلیل زبان‌شناسی، معناشناسی خود به دانش‌های متعدد از رشته‌های علمی وسیع و اساسی دیگری نظیر منطق، ریاضیات، و فلسفه نیازمند است.
 
 معناشناسی و منطق
در منطق نیز بررسی ارتباط میان نمادها و آنچه نمادها نشان می‌دهند را معناشناسی می‌نامند.

خوب است در آغاز به این نکته اشاره کنیم که در معناشناسی، میانِ واژه و فرهنگواژه (lexeme) تفاوت وجود دارد. واژه را که همه می‌شناسیم و در بخش‌های پیش نیز به آن اشاره شده است. اما فرهنگواژه یا واژه قاموسی شامل بنِ واژه، واژه کامل، و یا یک اصطلاح (idiom) است و بطور کلی واحد و یکان فرهنگ نویسی بشمار می‌رود. بنابراین، «سگ»، «شادمانی»، «سر و کله زدن»، هرسه، فرهنگواژه هستند.

 موضوعات
برخی از موضوعات عمده در این مبحث وسیع عبارت است از:

طبیعت معانی
خواص سیستم مفهومی به عنوان زیربنای معانی
سهم ساختارهای نحوی در تفسیر و تبیین جملات زبان
نقش فاکتورهای غیر گرامری در تفهیم سخن

اکتساب زبان یا تحصیل زبان (Language acquisition)
به فرایند پیچیدهٔ ایجاد و گسترش توان زبان‌دانی، سخن‌گویی، و تکلم در انسان اطلاق می‌شود.

پدیدهٔ پراهمیت اکتساب زبان توسط کودکان از جملهٔ مهمترین زمینه‌های پژوهشی در دانش امروزین و گستردهٔ زبان‌شناسی به حساب می‌آید. مطالعات زبان‌شناسان نشان می‌دهد که تحصیل و دریافت زبان انسان را به سیستم ذهنی قواعد و دستورات زبانی مجهز می‌نماید تا با استفاده از آن اشخاص قادر باشند باهم صحبت نموده، و منظور یکدیگر را ادراک کنند.


 
 تحصیل آواها و واج‌ها
از همان بدو تولد، کودکان در معرض بسیاری از انواع صداها قرار می‌گیرند. پیش از آنکه بتوانند به دریافت و کسب توانایی‌های زبانی نایل آیند، آنها نیازمندند که صداهای نامربوط به سخن و کلام انسانی را از آواهای گفتاری، مجزا و متمایز تشخیص بدهند. چنین به نظر می‌آید، که ریشه‌ها و بنیادهای این قدرت شگفت آور به همراه کودک و با خود او زاده می‌شود، چرا که، حتی تازه تولدیافته‌ها هم پاسخ های متفاوتی در مقابل آواها و نواهای انسانی بروز می‌دهند، تا در برابر صداهای دیگر. حتی پیش از پایان دوماهگی، اطفال نوزاد می‌توانند صدای مادران خود را بشناسند.


جامعه‌شناسی زبان
 شاخه‌ای از علم زبان‌شناسی است که به مطالعهٔ تأثیرات عوامل اجتماعی مانند هنجارهای فرهنگی، توقعات و بافت بر نحوهٔ استفاده از زبان می‌پردازد و همچنین می‌توان تأثیراتی که زبان بر فرهنگ و اجتماع دارد را نیز در زمره تعریف "جامعه شناسی زبان" قلمداد نماییم.

موارد کاربرد
در مورد استفاده از آن از جمله می‌توان به کاربردهای زیر اشاره کرد:

فرایافت concept و تجزیه زبانهای برنامه نویسی
نوآم چامسکی توانست تشابه زبانهای طبیعی و زبانهای برنامه نویسی را به اثبات برساند. یعنی یک زبان رایانه‌ای مانند زبانهای طبیعی دارای یک دستور زبان و یک فرهنگ می‌باشد. تفسیر یک متن از تجزیهٔ واژه‌ها lexicon آغاز سپس با تجزیه نحو syntax و در آخر با تجزیه مفهوم semantic آن پایان میابد

 ترجمه ماشینی

این شاخه از زبان شناسی رایانه‌ای زمان درازی کم اهمیت جلوه می‌کرد. اما امروزه یکی از موارد مورد علاقه پژوهشگران این رشته می‌باشد. پس از مرحلهٔ تجزیه واژه‌ها و نحو میباید تجزیهٔ مفهوم و سپس پرگماتیک را نیز افزود. در واقع این دو سعی در شناخت مفهوم خاص یک واژه در مکانی که ظاهر می‌شود را دارد.

 پرسش و پاسخ با زبانهای طبیعی
این ایده مدتی به‌عنوان پاسخی قانع کننده به مسئله ارتباط انسان و ماشین تلقی می‌شد. این دید در واقع جنبهٔ وسیعتری از دستور زایشی چامسکی است.

صرف محاسباتی

به مطالعات مربوط به ساختارهای درونی کلمات صرف گفته می‌شود. اغلب دست‌آوردها و نتائج تحقیقات در صرف محاسباتی در سایه تلاشهای علمی انسان به منظور ایجاد و ساخت سیستم‌های پردازش زبان‌های طبیعی انسانی فراهم آمده است.


زبان‌شناسی تاریخی (Historical linguistics) به دانش مطالعهٔ تغییرات زبان‌ها در گذر زمان اطلاق می‌شود. زبان‌شناسی تاریخی نه تنها برای پی بردن به دینامیک و چگونگی عملکرد پدیدهٔ بروز تغییرات در زبان‌ها اهمیت دارد، در مقیاسی بالاتر و کلی‌نگرانه‌تر، در جهت فهم طبیعت زبان‌ها انسانی مفید و حیاتی است، چرا که، زبان‌ها به هیچ وجه ثابت و استاتیک نیستند، بلکه، بطور مداوم و پیوسته در حال نشو و نما، جریان، و شارش می‌باشند.


تغییرات آوایی
هرچند با گذشت زمان تمامی مؤلفه‌های دستوری زبان می‌تواند دچار تغییرات گردد، برخی از انواع دگرگونی‌ها پی‌آمدها و اثرات آشکارتری را بروز می‌دهند.

 تغییرات واژگانی و معنایی
یکی دیگر از انواع تغییرات دگرگونی‌هایی‌ست که می‌تواند در دایرهٔ لغات و واژگان (lexicon) یک زبان وارد گردد. روند بروز تغییرات واژگانی در زبان‌ها به صور مختلف و در جهات گوناگون ممکن است اتفاق بیفتد. اغلب اوقات این پدیده می‌تواند انعکاس تعاملات، تحولات، و داد و ستدهای نوین فرهنگی ما بین ملل گوناگون باشد.