در سخنرانی ها ، نگوئیم . . . . بهتر است بگوئیم . . . . (۱)

شیوائی ( فصاحت ) واژه ها

بومی سازی واژه ها

زبان فارسی ایران ، درآمیخته با بسیار واژه های وابسته و مربوط به  زبان های دیگر است که از قرن ها پیش وارد فرهنگ نوشتاری و گفتاری ساکنان این سرزمین شده و بیشتر آن ها ، معنای قابل فهم و ساده و آشنا ، برای مخاطبان عام ، خاصه در حوزه بیان و فرهنگ شفاهی ندارند . از پی آمدهای زیانبار و آسیب های بزرگ درآمیختگی زبان ناب فارسی با کلمات زبان های دیگر ، یکی این است که  در حوزه بیان  ، این زبان آمیخته  ، علاوه بر کم رنگ کردن ارزش و اهمیت فصاحت سخنران ، سرعت و سطح کمّ و کیف رساندن پیام سخنرانی به مخاطبان ، با هدف دریافت نتایج پذیرفتنی  در قالب هنر اقناع و ترغیب مخاطبان را نیز کاهش می دهد .

با توجه به این نکته که یکی از شاخص های مهم برای سنجش اندازه فصاحت هر سخنران ، گزینش و به کارگیری زیباترین ، ساده ترین ، مناسب ترین و درست ترین واژه ها از نوع واژه های بومی ، نزدیک به ذهن مخاطبان ، کوتاه و خوش آوا و رسا در سخنرانی هاست ، ضرورت دارد هر داوطلب ورود به عرصه سخنرانی ، پیش از هر اقدامی ، در صدد کسب مهارت و تجهیز خود برای شناخت ، انتخاب و به کار گیری واژه های فارسی با ویژگی های یاد شده باشد .

کاربردی ترین روش ها برای پالایش سخنرانی ها از اصطلاحات و واژه های غیر فارسی ، رویکرد به واژه های روشن و ساده و کوتاه و متین و گویای فارسی و آشنائی با معادل و جانشین واژه ها و اصطلاحات مغلق و مهجور و غریب و نا مأنوس و نا به جای زبان های دیگر ، می توانند این ها باشند :

-        برنامه ریزی دقیق برای جستجو ، یافتن ، طبقه بندی ، نگهداری و هر روز به روز کردن واژه های پرمصرف در حافظه ؛ و عادت دادن ذهن و زبان به بیان شیوا با پشتیبانی کلمه ها ی درست ، تازه ، ساده و خوش آهنگ فارسی . با توان و شتاب بالا برای رساندن مفهوم رسا و کامل هر جمله و عبارت به عموم مخاطبان .

-         تمرین های پیوسته و پایدار برای ترکِ عادتِ گزینش و گفتنِ واژه های سخت و درشت زبان های دیگر .

-        توجه به سخنرانی سخنرانانِ فصیح و واژه شناس و کارآگاهِ زبان و ادبیات فارسی و شنیدن سخنان گویندگان خوش سخن و کاربلد در گزینش واژه های به روز و ناب فارسی .

-        مطالعه همیشگی آثار نویسندگان فرهیخته و خوش ذوق و ساده نویس و زیبا نویس وبلاگ ها ، وبسایت ها ، روزنامه ها و مجله های فاخرو معتبر .

-        مطالعه و به خاطر سپردن سروده های غزلسرایان پرآوازه ی نو پرداز .

-        خواندن پی در پی آثار شاعران برتر سبک نیمائی گذشته و نیمائی امروز و شاعران شعر فرانو .

-        مطالعه آثار قصه نویسان شهیر و ساده نویس .

-        مطالعه کتاب ها و مقالات جدید مربوط به دستور زبان فارسی و اصول نگارش .

-        حضور در جلسات شعرخوانی و نقد شعر و نقد نمایشنامه و نقد قصه و نقد ترجمه و نقد هر کتاب و نوشته .

-        مطالعه متن نمایشنامه های متین و پر بیننده و دیرپا در روی صحنه که توسط تماشاگران و داوران و منتقدان تحسین شده اند .

-        یادداشت واژه ها ، اصطلاحات و ترکیب های تازه و ساده و زیبا در دفتری خاص و گردآوری آن ها به عنوان مرجعی ویژه و شخصی و افزودن کلمه های نو به نو رسیده به بازار سخن و مطالعه مداوم واژه های جدید ؛ و همیشه همراه داشتن آن .

-        مطالعه آثار شاعران و نویسندگان سرزمین های دیگر که مترجمان با تجربه ، خوش ذوق و شیرین قلم  ، به فارسی ساده و زیبا ترجمه کرده اند .

-        شنیدن شعر شاعران بلند پایه معاصربا صدای شاعر یا راویان اهل فن .

-        مطالعه مصوبات مربوط به واژه ها از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی و سایر نهادهای مرتبط .

-        مطالعه وب سایت ها و وب لاگ های معتبر مربوط به زبان و ادب فارسی .

-        توجه به برنامه های خاص زبان و ادب فارسی که با حضور کارشناسان برجسته از صدا و سیما پخش می شوند .

-        توجه به گفتگوهای هنرپیشگان در آثار ارزشمند و منتخب سینمای فارسی توسط مخاطبان و داوران .

-        تمرین و تمرین و تمرین برای ملکه شدن انتخاب و تلفظ واژه های درست و بهتر فارسی .

 

در این مبحث ، به منظور آشنائی فراگیران محترم اصول سخنرانی و علاقمندان به زبان و ادب فارسی با واژه های فارسی که می توانند جایگزین درست و بهتر برای واژه های غیر فارسی باشند و هم چنین ، به منظور آشنائی با تلفظ صحیح برخی واژه ها ، به تدریج ، رایج ترین آن هارا معرفی می کنیم .

پروا به جای احتیاط . فراخواندن به جای احضار کردن . زورگیری به جای اخّاذی . فشار / تنگنا به جای اختناق . هشدار به جای اخطار . جانشینان به جای اخلاف . واپس گرائی به جای ارتجاع . لرزش به جای ارتعاش . بلندی به جای ارتفاع . فرستادن به جای ارسال کردن . آسان گیری به جای ارفاق . پایه ها به جای ارکان . هم نوازی به جای ارکستر . تخت به جای اریکه . از آن میان به جای از آن جمله . پس از آن روز به جای از آن روز به بعد . از آغاز به جای از اوایل . از این روش به جای از این طریق . از این دست به جای از این قبیل . پایان به جای آخر . سرانجام به جای بالاخره . رستاخیز به جای آخرت . واپسین به جای آخرین . بایگانی به جای آرشیو . بالابر به جای آسانسور . خاندان بویه به جای آل بویه . نخست به جای ابتدا . ساده ترین به جای ابتدائی ترین . نوآوری به جای ابتکار/ اختراع . شهروندان به جای اتباع . همبستگی به جای اتحاد . رخ داد / روی نمود به جای اتفاق افتاد . رویدادها به جای اتفاقات . خودکار به جای اتوماتیک . خودرو به جای اتومبیل . مزدور به جای اجیر . ارج به جای احترام . شاید / چه بسا به جای احتمالا / احیانا . چیرگی به جای استیلا . ریخت و پاش به جای اسراف . بار انداز به جای اسکله . پیشینیان به جای اسلاف . جنگ افزار به جای اسلحه . گسترش به جای اشاعه . ندانسته به جای اشتباها . کار گماری به جای اشتغال . آشوبگران به جای اشرار . یاران به جای اصحاب . پافشاری به جای اصرار . سایش به جای اصطکاک . ریشه / بن / بیخ به جای اصل . بنیادی / بنیادین به جای اصولی . ریشه دار به جای اصیل . افزودن به جای اضافه کردن . پریشانی به جای اضطراب . نابودی به جای اضمحلال . فرمان برداری به جای اطاعت . گوشه ها / کناره ها به جای اطراف . آگاهی به جای اطلاع . داده ها به جای اطلاعات . بازگو کرد به جای اظهارداشت . بازگوئی دیدگاه به جای اظهار نظر . استوارنامه به جای اعتبارنامه . میانه روی به جای اعتدال . باورها به جای اعتقادات .