غلط های رایج گفتاری و نوشتاری - بخش سوم

«پ»
 
پائین/مائل/ قائم: «پائین» صحیح نیست؛ زیرا همزه در فارسی، در وسط و آخر کلمه نمی آید؛ بنابر این باید گفت« پایین» ولی «مائل» صحیح است زیرا همزه در عربی در وسط و آخر کلمه می آید، گرچه بهتر است با آنها نیز مانند کلمات فارسی برخورد شود(مایل، حایل و نایل و ...) اما کلماتی مانند قائم، قائل، مسائل، ارائه، و ... از آن جا که کاربردشان با «یا» به جای همزه، نامأنوس است، بهتر است به همان صورت به کار روند.
 
پزشک: املای صحیح با «ک» است نه با «گ»
 
پیاده کردن: این ترکیب را به معنای عمل کردن،اجرا کردن، تحقق بخشیدن، فعلیت دادن، و مانند اینها نباید به کار برد؛ زیرا مقابل «سوار کردن» است بنابراین به جای «این قانون باید پیاده شود» باید گفت: « این قانون باید اجرا شود.»
 
پیشبرد/ پیش برد: پیشبرد: اسم است مانند در پیشبرد این کار بکوشیم و «پیش برد» فعل مرکب است؛ مانند : او با کوشش زیاد این کار را پیش برد.
 
پیرارسال: دو سال پیش از این . «پیارسال» نادرست است.
 
«ت»
 
تحلیل/ تهلیل: تحلیل: حل کردن، حلال کردن، حل کردن غذا در معده و تهلیل: مأخوذ از «هیلله»، تسبیح کردن خدا، لا اله الا الله گفتن.
 
تلخیص/ تخلیص: «تلخیص» (از لخص): خلاصه کردن و «تخلیص» (از خلص) نجات دادن، رها کردن
 
تدفین: در زبان عربی استعمال نشده ولی فارسی زبانان آن را در معنای «به خاک سپردن » به کار می برند.
 
تَذکار: یادکردن چیزی، یادآوری. تلفظ آن با فتح حرف اول صحیح است.
 
تسلیت باد: تسلیت یعنی «دلخوشی»؛ لذاباید با فعل «دادن» استعمال شود تا معنای «دلداری دادن» داشته باشد و اگر با فعل «باد» ترکیب شود، معنای «دلخوشی باد» می دهد که چنین معنایی مراد نیست.
 
تشک/ دشک: هر دو صحیح است.
 
تصادف/ تصادم: «تصادف» به هم خوردن اتفاقی و «تصادم» : سخت به هم خوردن دو چیز، به هم کوفته شدن. امروز غالبا تصادف را به جای تصادم به کار می برند.
 
تصفیه حساب/ تسویه حساب: «تصفیه حساب» : حساب بدهی و طلب خود را با دیگری روشن ساختن و پاک کردن. این ترکیب مجازاً به «هر نوع عمل برای انتقام جویی» نیز اطلاق می شود. «تسویه حساب»: ایجاد تعادل و موازنه در حساب، راست کردن و برابر کردن حساب،برای مثال شریک تجاری با تسویه حساب در منافع خود و شریکش موازنه ایجاد می کند و با تصفیه حساب بدهی خود را به او می پردازد.
 
تعلیم / تعلّم: «تعلیم»: به کسی چیزی آموختن و «تعلم» : آموختن ، یادگرفتن.
 
تغلب/ تقلب: تغلب: غالب و چیره شدن و تقلب: دگرگون شدن، نادرستی و دغلی
 
تفهیم/ تفهم/ تفاهم: «تفهیم»: فهماندن و «تفهم»: فهمیدن و «تفاهم»: مقصود یکدیگر را فهمیدن
 
تکمه/ دکمه: هر دو استعمال می شود.
 
تلاوت / قرائت: «تلاوت» قرائت به همراه تدبر، مطالعه و «قرائت»: صِرف خواندن(با تدبر یا بی تدبر در معانی)
 
تمامت/تمامیت: «تمامت» : کامل کردن، تمام کردن، تمام، همه، همگی و «تمامیت»: مصدر جعلی به معنای کامل بودن؛مانند تمامیت ارضی
 
تمبر پست: بسیاری آن را بدون«ب» تلفظ می کنند، ولی حذف آن در نگارش غلط است.
 
تمییز/ تمیز: هر دو صحیح است و به کار می رود.
 
تناقض/ تضاد: «تناقض» در اقوال و «تضاد» در افعال است؛ مثلا می گویند بین حرف های دیروز و امروزش تناقض است. اما در افعال می گویند کارهایش با هم تضاد دارد و یا عمل دیروز با کار امروزش در تضاد است. در مقایسه قول و فعل، تضاد به کار می رود؛مثلا می گویند: حرفش با عملش تضاد دارد.
 
تنها: استعمال این کلمه در بعضی جمله ها، گاه موجب ابهام می شود.
 
توسط: استفاده از کلمه توسط در جمله به جای حروف اضافه با، از ، در و ... صحیح نیست؛ بنابراین به جای جمله «او توسط آتش، کشته شد» باید گفت: « او در آتش ، کشته شد»
 
تولی: به کسر لام صحیح است نه فتح آن
 
تهور/ شجاعت : «تهور» بی باکی کور کورانه ونااندیشیده و «شجاعت» بی باکی عاقلانه و اندیشیده
 
در واقع صفت نیکوی شجاعت در مقابل صفات زشت جبن و تهور است.
 
تهویۀ هوا: «تهویه» به معنای عوض کردن هوا و ورود و خروج آن است؛ بنابراین افزودن هوا به تهویه نادرست است.
 
«ث»
 
ثَبات: مقاومت و پایداری، به فتح اول صحیح است.
 
ثرا(ثری)/سرا: «ثرا» زمین، خاک و «سرا»: خانه، مکان، خانه بزرگ
 
ثَغر/ سَغَر. صَقَر: «ثغر»: دندان، شکاف، مرز و «سقر»: دوزخ و «صقر» پرنده ای شکاری
 
ثَلَم: شکاف، برداشت، شکست.
 
ثمین / سمین: «ثمین» قیمیتی،گران بها و «سمین» فربه، چاق
 
ثواب/ صواب: «ثواب» : پاداش، و «صواب»: درست، صحیح ، حق

منبع :

http://khalijefars.irib.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=3225:1390-03-21-04-13-12&catid=312:1390-01-24-06-15-26&Itemid=382