مراحل قصه گویی


۱- گزینش قصه
منبعی که قصه گو برای انتخاب کردن داستان در اختیار دارد، پهنه ی ادبیات شفاهی و مکتوب جهان است. قصه گو، هنگام انتخاب کردن قصه هایی که مجموعه ی او را تشکیل می دهد از تجربه های خود و دیگران به عنوان منبع بهره می گیرد.
ادبیات قومی گنجینه ی تقربیاً بی انتهایی از قصه‌هایی را که نیروی سحر آمیز خود را حفظ کرده است و در انتظار باز گو شدن است در اختیار قصه گو می گذارد. در بیشتر مجموعه های کتابخانه ها، گزیده ی داستانهای قومی دیده می شود.
ادبیات قومی واقعی هر خواستی را جوابگوست و از توان بسیاری برخوردار است، از این رو زمینه ی دلخواهی را برای قصه گو فراهم می آورد. بخصوص برای قصه گوی مبتدی، زیرا ادبیات قومی برخاسته از ادبیات شفاهی است و آسانتر بازگو می شود. این قصه ها که در طول صد ها سال، کودکان را غرق لذت کرده است امروز نیز از چنین توانی برخوردار است.
مسئله ی انتخاب کردن کتاب، با توجه به انبوه موادی که در اختیار قصه گوست، به ویژه برای قصه گوهای تازه کار و مبتدی مشکلی اساسی است. حتی بهترین و برجسته ترین قصه گوهای حرفه ای هم قادر به گفتن هر داستانی نیستند.
قصه گو مجموعه ی خود را از قصه هایی می سازد که با شخصیت خاص و سبک او متناسب باشد.
قصه گوی تازه کار، ابتدا باید سعی کند که ویژگی های شخصیت و سبک خود را ارزیابی کند. سپس باید از خودش بپرسد: «چه نوع داستانهایی را می توانم مؤثر و خوب بیان کنم؟ چگونه می توانم شخصیت خود را با قصه ای هماهنگ کنم تا هر دو بتوانیم با شنونده ارتباط برقرار کنیم؟»
یافتن داستانهای مناسب برای گفتن، مستلزم زمان است و گاهی مستلزم یک زمان طولانی است. قصه گو به یک زمینه ی غنی مطالعاتی نیازمند است. پیش از آنکه بتواند داستانهای مناسب را تشخیص دهد، نیازمند به شناخت مجموعه های مختلف قصه ها و موادی است که در یک قصه گویی مؤثر به کار می رود.
قصه گوی تازه کار هنگامی که برای بچه ها قصه می گوید باید کار خود را با استفاده از مجموعه ی کتابهای کودکان، که در کتابخانه موجود است آغاز کند. در آنجا مجموعه هایی از ادبیات قومی یا برگزیده ی آنها یا داستانهای کوتاه را می یابد و شروع به خواندن می کند. به هنگام خواندن قصه های جالب توجه را یادداشت می کند و قصه هایی را که با شخصیت او متناسب نیست کنار می‌گذارد. داستانهایی را که مناسب تشخیص داده است در برگه هایی به قطع cm۱۲/۵ × ۷/۵ یا در یک دفترچه، یادداشت می کند. به این ترتیب پس از سیری گذرا در پهنه ی ادبیات موجود، می‌تواند دوباره به یادداشت ها مراجعه کند.
وقتی قصه گو به داستانهایی برخورد می کند که به نظرش جالب توجه می آید و فکر می کند که می تواند آنها را در مجموعه خود قرار دهد، باید آنها را بازنگری کند تا داستان مورد نظر خود را برگزیند. قصه گو برای انتخاب کردن، به چنین معیارهایی توجه دارد:

آیا داستان خود او را بر می انگیزد؟ آیا دوست دارد دیگران را در آن سهیم کند.
آیا او می تواند از عهده ی گفتن داستان برآید؟ شاید محتوا و فضای داستان با شخصیت قصه گو متناسب نباشد.
آیا این قصه برای گفتن مناسب است؟ خواندن آن برای بچه ها بهتر از گفتن آن است؟
آیا این قصه برای گروه سنی شنوندگانش متناسب است؟
آیا طول قصه برای شنوندگانش مناسب است؟ آیا برای کوچولوها زیاد طولانی نیست؟ آیا برای سنین بالاتر زیاد کوتاه نیست؟
۲-آماده کردن قصه
پس از آنکه قصه گو کار انتخاب کردن را تمام می‌کند وارد مرحله ی آماده کردن داستان برای گفتن می شود. آماده کردن داستان برای گفتن از مهمترین گامهایی است که در جهت به کارگرفتن فن قصه گویی برداشته می شود. قصه گو باید به خاطر داشته باشد که کار او از بر کردن یا از رو خواندن نیست. بلکه، کار او قصه گفتن است که مانند تجربه ای یگانه باقی می ماند. از بر کردن کردن قصه اغلب نخستین مانعی است که راه سیر طبیعی و خود انگیخته ی یک قصه گوی موفق را سد می کند. قاعده ی درست این است، هرگز نباید داستانی را برای گفتن به خاطر سپرد، بلکه با توجه به ساختمان قصه به خاطر سپردن طرح آن کافی است. معمولاً آغاز داستان به زمینه چینی اختصاص دارد. در این زمینه چینی محیط تقریباً محیطی عادی است و همه چیز در آرامش است. مرحله ی بعد بروز بحران است. اینجا در واقع نقطه‌ی شروع داستان است. اگر قرار است داستان پایان پیروزمندانه داشته باشد باید بحرانی که بروز کرده است، بر طرف شود. باقی داستان کوششی است برای برطرف کردن بحران.
مرحله ی پس از بحران مرحله ی اوج گیری داستان است. در این مرحله تلاش قهرمانان داستان برای برطرف کردن بحران کاملاً مشهود است. مرحله ی اوجگیری داستان یا تلاش برای اصلاح کردن اشتباه یا بر طرف کردن بحران، بخش اصلی داستان را تشکیل می دهد، و از نظر طول زمانی از نقطه ی شروع تا رسیدن به نقطه ی اوج بیشترین وقت قصه گویی را به خود اختصاص می دهد. پس از آن، نقطه ی اوج یا مرحله ی گره گشایی است که در واقع حساسترین بخش داستان است. اینجا نقطه ای است که بحران در آن برطرف می شود یا اشتباه اصلاح می شود. نقطه ی اوج داستان جایی است که هیجان فزاینده ی اوج گیری داستان شکسته می شود و فضای قصه می تواند دوباره به حالت عادی بازگردد. در نقطه ی اوج، بحران برطرف می شود و شنونده دوباره آرامش می یابد.
زمانی که قصه گو داستانی را برای گفتن آماده می کند باید طرح قصه را همواره در خاطر داشته باشد. این امر او را یاری خواهد کرد که تصمیم بگیرد کجا تأکید بیشتری داشته باشد، چه زمانی را به مراحل مختلف قصه اختصاص دهد و چگونه قصه را به بخش هایی تقسیم کند که به تداوم آن کمک کند. همچنین توجه به ساختمان داستان به گوینده کمک می کند تا بتواند برای یایگانی شخصی خودش چکیده قصه را تهیه کند.
یکی از مؤثرترین روشهایی که قصه گو را مطمئن می کند تا هر گاه که بخواهد قصه ای در اختیارش باشد، تهیه ی یک بایگانی از چکیده ی داستانهاست. چکیده ی داستانها معمولاً روی کارت هایی مقوایی به قطع cm۱۲/۵ × ۷/۵ ثبت می شود و شامل مطالب زیر است؛ عنوان داستان، مشخصات کتاب شناسی از نقطه نظر چاپ، طرح اجمالی حوادث در مراحل مختلف زمینه چینی، اوجگیری داستان، نقطه ی اوج، فرود داستان و نتیجه گیری. این طرح شامل کلمه های کلیدی و عبارتهایی است که ذکر آن در نقل داستان ضروری به نظر می رسد. در این کارتها اسامی شخصیتها، توالی حوادث و اطلاعات ضروری دیگر که قصه گو برای بیان هنرمندانه و صحیح قصه نیازمند به دانستن آن است منعکس می شود. طرح کلی داستان باید به صورت چکیده باشد نه به صورت بازنویسی کامل آن.
البته قصه گو هرگز نباید هنگام قصه گویی از این کارتها استفاده کند، زیرا این عمل به جای آنکه به ارزش قصه بیفزاید، سبب لطمه زدن به کار می شود. بهتر است قصه گو پیش از آغاز کارش به آنها مراجعه کند تا بیشتر آماده شود.
۳-آماده کردن وضعیت مناسب برای قصه گویی
قصه گویی در کلاس درس.
وقتی که قصه گو و گروهی شنونده برای آفریدن یک داستان گرد هم می آیند، برای اجرای موفقیت آمیز برنامه نیاز به موقعیت فیزیکی و روانی خاصی دارند که باید در نظر گرفته شود. محیط یک کلاس در صورتی برای قصه گویی محیطی مطلوب خواهد بود که قصه گو به چند عامل توجه داشته باشد. زمان قصه گویی باید رها از هرگونه قید و غیر رسمی باشد، زمانی برای سهیم شدن در یک آفرینش دو جانبه و زیبا. چنین شرایط عاطفی که سبب به وجود آمدن این حالت در شنوندگان می شود باید به وسیله ی قصه گو به وجود آید. بسیاری از قصه گو ها، با بیانی ساده از عهده ی این کار بر می آیند. آنها معتقدند که زمان قصه گویی زمان خاصی برای شادی، رها بودن از قیود و لذت بردن از یک تجربه ی منحصر به فرد است. قصه گو همچنین در سراسر برنامه قصه گویی، کودکان را برای چگونه گوش دادن راهنمایی می کند. در دنیای پر مشغله و شلوغ ما، بسیاری از کودکان راه درست گوش کردن را نمی دانند. آنها برای اینکه بتوانند از قصه ای هر آنچه دریافت کردنی است به دست بیاورند، نیاز به کمک دارند تا راه درست گوش کردن را بیاموزند.معمولاً قصه گو می تواند به سادگی کودکان را درباره ی گوش دادن راهنمایی کند. قصه گو به گروه می گوید که زمان گوش کردن فرا رسیده است و آن زمانی است که سکوت اهمیت بسیار دارد. اگر قرار باشد تخیل به کار بیفتد و داستان جادوی خود را ظاهر کند باید خوب گوش داده شود.
قصه گو باید پیش از شروع کار، اطلاعاتی را درباره ی قصه در اختیار شنودگانش بگذارد. گاهی فقط اشاره ای مختصر درباره ی قصه و نویسنده و کتابی که داستان از آن انتخاب شده کافی است. زمانی دیگر ممکن است قصه گو بخواهد نکاتی را در حد اظهار نظر شخصی درباره ی رابطه ی خودش با قصه و چگونگی یافتن آن و دلایل علاقه‌مند بودن به آن و ارتباط این قصه با جهان امروز و غیره را مطرح کند. اتفاق می افتد که قصه گو متوجه می شود که کودکان قصه ای را که او می خواهد بگوید می دانند، می شود از آنها خواست به این روایت از قصه توجه کنند و ببینند آیا همانگونه است که شنیده اند؟ (اغلب اوقات بچه ها با نهایت تعجب در می یابند که تفاوتهایی وجود دارد...و جنبه هایی از قصه با آنچه قبلاً شنیده اند تفاوت دارد.)
روش نشستن شنودگان متغیر مهمی برای فراهم آوردن محیط متناسب قصه گویی در کلاس درس، به حساب می آید. صدای قصه گو باید به راحتی شنیده شود و دیدن او بدون تلاش زیاد ممکن باشد. دستیابی به این دو عامل و به وجود آوردن فضایی غیر رسمی و آزاد، تنها زمانی امکان پذیر است که در ساعت قصه گویی برای نشستن کودکان در کلاس درس ترتیب مناسبی داده شده باشد. برخی از آموزگاران قصه گو ترجیح می دهند که کودکان سر جای همیشگی خود بنشینند، گروهی دیگر دوست دارند ترتیب متفاوتی داده شود تا مطمئن شوند که فضای غیر رسمی و مخصوصی که علاقه مند به خلق آن هستند فراهم شده است. گروهی دیگر از قصه گوهای موفق دوست دارند شنوندگان را در نیم دایره ای در برابر خود جای دهند ، چه روی صندلی چه روی زمین. راه های گوناگون نشاندن شنودگان برای قصه گویی بستگی به چند عامل مختلف دارد، برای مثال تمایل شخصی قصه گو و موقعیت فیزیکی کلاس.
فضای آزاد یکی از مؤثر ترین مکانها برای تجربه ی قصه گویی است. در نقطه ای آرام که درخت و چمن و آسمان به هنر قصه گو می افزاید، قصه گو و شنوندگانش می توانند از اوج یک تجربه ی قصه گویی برخوردار شوند. اطمینان داشتن از غیر رسمی بودن محیط خارج و آرامش و سکوت یک گوشه ی سبز و خرم همیشه به هنر قصه گویی بعد دیگری می بخشد. انتخاب کردن قصه برای کودکان همیشه کاری بسیار مهم است. قصه گو هرگز نباید از قصه ای که برای ترساندن طراحی شده است استفاده کند.

http://www.majidakhshabi.com/ftopict-6372.html