فن سخنوري : اصول سخنوری ارسطویی
فن سخنوري
فصل نخست) اصول سخنوری ارسطویی
اتوس،پاتوس،لوگوس،اصول سه گانه ارسطوفیلسوف بزرگ یونانی هستند.خطبا واستادان دانشگاه اصل دیگری را به این اصول افزوده اند که بررسی آن خالی ازفایده نیست:"لامه-اوس"
اتوس(شخصیت واعتماد): متشخص بودن وقابلیت اعتماد ،نتیجه ترکیب خوش رویی و آمادگی باصداقت وراستی پیشگی است.خوش رویی درنخستین نشانه ها جلوه میکند.یعنی داشتن ظاهری حرفهای ومودب که با احترام همیشگی همراه است .احترام به معنای چیزی بیشتراز رعایت رفتارخوب با دادگاه وطرف مقابل است.باید آرام و معتدل،پاسخگو به پرسش های دادگاه بایدبا دقت گوش کرد وحتی اگرتصور میشود که این پرسش ها مربوط به حواشی مساله اند باید به آنهاکاملا" پاسخ داد.یکی از سریع ترین راههای ازدست دادن خوشرویی اعضای دادگاه ،گستاخی وتندی نسبت به دادگاه وطرف مقابل است .پاسخ ندادن به پرسش های دادگاه ویا دادن جواب طفره آمیز وسربالا ، قضات تصمیم گیرنده در پرونده را عصبی کرده وممکن است قابلیت اعتماد به شما را تضعیف کند.اتوس همچنین ایجاب میکند که همواره آمادگی خودرا حفظ کنید.یعنی نه تنها سوابق امرودیدگاههای صاحبنظران ومقامات را بشناسید بلکه بایدتمام لوازم صروری ودردسترس رادقیقا مرتب کنیدبنحویکه دچار دستپاچگی وسردرگمی درمیان مدارک نشوید.اگریک وکیل موضوع وحکم آنرا به اندازه ای که باید جدی گرفت،بداند دادگاه سریعا تصمیم خودرا میگیرد.
یکی از عناصر حیاتی اتوس صداقت است.یعنی شناخت نقاط ضعف موجود درسوابق امروموارد دردسرآفرین قبلی،ونیز آماده شدن برای دادن پاسخ های متقاعد کننده به پرسشهای ناظربه اینگونه مشکلات.قابلیت اعتماد امری بسیارخطیراست ویکی از بدترین راههای صدمه زدن به این ویژگی انجام کارها وبروز نشانه هایی است که شما را نسبت به دادگاه غیرصادق معرفی میکند ویا اینکه گویای این واقعیت است که شما دست به بازی عجولانه وغیرمنسجمی نسبت به سوابق پرونده و وقایع آن زده اید.اگرنظردادگاه با این اقدامات نسبت به شما مثبت شود و به شما اعتماد کند این خود ارزشمندتر و قابل قبول تراست ازبه کارگیری عناصر احساسی ومنطقی دراستدلال که ممکن است نتیجه بخش نباشد.
پاتوس(توانایی برانگیختن احساسات): باتوجه به آن که قضات انسانند،استدلال هایی که در بیشترمواقع موفق تلقی میشوند آنهایی هستند که هم از لحاظ احساسی وهم ازمنظر حقوقی وارد باشند.پس،بر روی انصاف و ابعاد انسانی موقعیت موکل خود متمرکز کنید.اگر قاضی بخواهدبه نفع شمابه این دلیل که احساس میکند موقعیت موکلتان اساسا" منصفانه،مسئولیت پذیرانه وعادلانه است حکم کند،این احتمال بیش ازهمه وجود داردکه تفسیر شما از اعمال قانون و حکم را در رای خود مورد استفاده قراردهد. البته همه پرونده های حقوقی درواقعیت های کلیدی خودریشه دارند.شما باید شرح ماوقع مجاب کننده ای را در محضردادگاه بازگوکنید.با وجود این و هرچند که ناخوشایند بنظر برسد دربیشتر پرونده ها حداقل برخی وقایع هستند که یا بنفع موکل شما محسوب میشوند یا بنفع طرف مقابل وقایعی را که موقعیت موکلتان را دلنشین تر میکند برجسته تر کنید.
ارسطو مثال میزندکه مفهوم پاتوس میتواند مستلزم برانگیختن احساسات شنوندگان علیه طرف مقابل شما باشد.باوجود این باید بسیار مراقب باشید که دراین راه زیاده روی نکنید وبه بیراهه نیفتید.منظور ارسطو این نیست که بطرف مقابل ناجوانمردانه پرخاش کنیدویا اینکه آشکارا و وقیحانه مدعی شوید که طرف مقابل شما کارشرم آوری انجام داده است. بعلاوه نباید موضوعات تحقیرآمیز را در استدلال خود به شیوه ای بهمببافید که دادگاه را بسمت استنباط عملکرد بدطرف مقابل شما رهنمون کند تا جائی که تلاش کنید به دادگاه القاء نمایید که او نباید دردعوا پیروزگردد.
اگرچه زمان به ندرت اجازه میدهد که دراستدلال شفاهی بتوان موارد ونمونه های عملی تفصیلی را برشمرد ولی لازم است وقایعی که نسبت به عمل موکل شما دربردارنده زمینه های احساسی و توضیحات متقاعدکننده ونیز سازگارو معقول و متعارف است گردآوری شود.اگردادگاه بخواهد باین دلیل که کاردرستی انجام میدهد بنفع شما رای صادرکند نقش قدرت وقوه منطق دراستدلال شما بسیارمهم خواهد گردید که در بخش بعدی بررسی میشود.
لوگوس(توانایی اثبات): اگرچه اتوس وپاتوس دونکته مهم اند ممکن است نزد هیات منصفه اثرقاطع وتعیین کننده داشته باشدولی تلاش دراتکا صرف برهریک ازآن دو ممکن است به نتیجه معکوس ونامطلوبی منتهی شود.بویژه دربرابر دادگاه که ملزم به رعایت اصول حقوقی ومقررات قانونی است .لوگوس از اهمیت بیشتری برخوردارخواهدبود.بدین ترتیب اگربتوان استدلال ها را سازماندهی شده ومنطقی ارائه کرد بنحوی که بطور طبیعی پی در پی هم قراربگیرند بسیارمهم خواهدبود.نخستین گام برای انجام یک استدلال شفاهی انتخاب مباحث و موضوعاتی است که بر آنها تمرکز خواهیدکرد.اگرچه دریک استدلال نمیتوان ازمباحث وموضوعات متعددی سخن گفت ولی دربیشترپرونده ها لازم است توجه خودرا برروی دوتا سه موضوع معطوف کنیددرموقعیت های نادرمیتوان موضوعات اضافی را بنحو پیوسته و منسجم مطرح کرد اما اینکارمعمولا نیازمند مدت زمان بیش از 30 دقیقه برای هرطرف است.اگروقت شما فقط20 دقیقه یاکمتراست مطرح کردن بیش از سه موضوع برای دادگاه تقریبا غیرممکن مینماید.بهترین موضوع را انتخاب کنید و اول از آن سخن بگوئید.اگر موضوع برگزیده شماپیچیده یابرای دادگاه جذاب است ممکن است تنها موضوعی باشدکه قادر خواهیدبود وارد جزئیاتش شوید.مراقب باشید بهترین استدلال خودرا درهم وبرهم و آشفته نکنیدیا آنرامیان دریایی از استدلالهای کم وزن وبیمایه قرارندهید.موضوعاتی را که درهرحال مهم و حیاتی اند برگزینید ومنظم کنید.ساختارمنسجم وبهم پیوسته بامقدم های که به سرعت موضوع ودرون مایه یا نیروی اصلی استدلال شما را معرفی کرده ونکات اصلی آنرا فهرست میکند آغازمیشود.سپس بلافاصله وارد نخستین نکته اصلی شده واستدلال کوتاهی درتائید آن ارائه کنیدوهنگامی که دادگاه ازشما سئوال میپرسد پاسخ دهیددرادامه اگر مقدوراست به نکته یا نکات مهم دیگرنیزبپردازید.اگربتوانیدخلاصه ای ازگفته های خودرا قبل از ورود به نتیجه گیری مطرح کنیدممکن است مفید واقع شودهرچنداینکار واجد اهمیت اساسی نیست .
هدف هراستدلال شفاهی متقاعد کردن شنونده به انجام کاری است که درنظردارید. درحاشیه ازکاری حرف بزنید که دوست دارید مخاطب شما انجام دهد(این کار میتواند تقاضای صدور حکم بنفع موکل شما یا درخواست تائید یا نقض فلان رای یا رعایت برخی تخفیفات باشد).سپس توجیهات خود را بیان کنید.بعنوان نمونه درمرحله پژوهش(تجدیدنظرخواهی)میتوانید به عنوان اصلی ترین موضوع بیان کنید که فلان رای پژوهش خواسته بدلیل تفسیر نادرست دادگاه ازعبارات متن قرارداد استنادی باید نقض شود.وقتی که در محاکم قضائی استدلال میکنید لوگوس مهمترین عامل محسوب میشود.نحوه سخن گفتن نیزبسیار موثراست.بعنوان مثال:بیان این مطلب اصلی که "این پرونده کهنه وبا قدمت 20سال باید باستناد قواعد مرور زمان رد شود"بطورکلی موثرتراست از گفتن این که "این پرونده مربوط به کسی است نباید او را بخاطراعمالش مسوول دانست".ازآنجا که شما باید موضوعات را به بحث محدود کنیدلازم است نظر متقاعدکننده ترین صاحبنظران و مقامات را که موید دیدگاه شما هستند انتخاب نمائید.زیرا زمان شما بقدری است که فقط میتوانید از دیدگاه تعداد اندکی از آنها به تفصیل سخن بگویید.با وجود این باید آماده باشید تا به تمام موارد بطورخلاصه اشاره کنید و یا دست کم برموردی که دادگاه ممکن است مرتبط تشخیص دهد تاکید کنید.همچنین باید مراقب باشید که مبادا دیدگاه و سخنرانی شماغافل از نظرات مخالف موجود بوده یا آنها را ندیده باشید.وانگهی لازم است هنگامی که به دادگاه بحث خودرا مطرح میکند یا اینکه طرف مقابل ایراد مینماید یا مستقیما به همان مسائل بپردازید ویا اینکه درابتدا درباره آنها وارد بحث شده وتوضیح دهید که چرا این نظرات دراین خصوص قابلیت اعمال ندارند.
بدین ترتیب نقل قول دیدگاه صاحبنظران و دکترین اصلی در خصوص موضوع همیشه کافینیست.برای ایراد یک استدلال شفاهی قانع کننده باید ابتدا با دقت آن نظرات را بر موضوع پرونده اعمال نمود تا اثبات شود که چرا وچگونه دیدگاه آن مقام تصمیم گیری بنفع شما را ایجاب میکند.
مثل خردمندان فكر كنيد اما با مردم به زبان خودشان حرف بزنيد.