آداب بحث و گفتگو در قرآن
آداب بحث و گفتگو در قرآن
آداب گفتگو در قرآن
گفتگو به عنوان يك سنت الهى و توصيه اولياى او در قرآن كريم به گونه هاى مختلفى نشان داده شده است :
1 . برخوردارى از هدايت را ، گوش دادن به گفتگوهاى مختلف و انتخاب نيكوترين آن ها دانسته است . (زمر ، 18)
2 . در صورت درخواست مباهله از سوى نصارا ، خداوند ، پيامبر را موظّف كرده است ، بدون هيچ گونه تهديد و ارعابى با آن به مباهله برخيزد ; (آل عمرا ، 61) و.. .
امّا در كنار اين ترغيب ، آدابى را براى گفتگو ذكر كرده است كه از آن جمله است :
1 . گفتگو و مناظره بايد «بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ» (نحل ، 125) باشد : حق ، عدالت ، درستى ، امانت ، راستى و صدق بر آن حكومت كند و از هرگونه توهين ، تحقير ، خلاف گويى و استكبار خالى باشد و خلاصه تمام جنبه هاى انسانى آن حفظ شود .
2 . در گفتگو بايد با نرمى سخن گفت تا اين كه مردم و طرف مقابل جذب شوند ، متذكّر شوند و راه را پيدا كنند . (طه ، 44)
3 . گفتگو نبايد به نزاع و كشمكش تبديل شود ; چرا كه سببِ از ميان رفتن قدرت و هيبت انسان مى شود . (انفال ، 46)
4 . و.. . .
حرف زدن را از خدا بیاموزیم
آداب كلام در كلام الهى - قسمت اول: اهميت كلام
آنچه در اين مجموعه مد نظر است، مرورى است بر آداب سخن از ديدگاه قرآن. انتخاب اين بحث از جهات گوناگون حايز اهميت است كه مهمترين آنها نقش بلندى است كه زبان و سخن در ميان اعضا و افعال انسانى، در سعادت و شقاوت انسان ايفا مى كند.
مباحث اين مجموعه عبارتند از:
الف - اهميت كلام ؛ ب - آداب سخن گفتن ؛ ج - آداب سخن شنيدن ؛ د - آداب گفت و گو.
اهميت كلام
قرآن كريم از سنخ كلام است خود را به عنوان بيان معرفى كرده است: «هذا بيان للناس» (آل عمران، 3 / 138) گر چه بيان، مفهومى است گسترده و بر هر چيزى كه مبين مقصود و مراد انسان باشد اطلاق مى شود، خواه سخن يا خط يا اشاره، لكن شاخص همه آنها سخن است و لذا قرآن به آداب سخن، بيش از خط يا اشاره پرداخته است.
به حسب عادت، سخن گفتن مسأله سادهاى به نظر مى رسد لكن با اندك تأمل خواهيم دانست كه اين امر از پيچيدهترين و ظريفترين اعمال انسانى است.
اين ظرافت عظمت، از يك سو به نحوه همكارى اعضاى دستگاه صوتى براى ايجاد اصوات مختلف و نيز به وضع لغات و چينش آنها به دنبال يكديگر مربوط است و از سوى ديگر به تنظيم استدلالات و بيان احساسات از طريق عقل مربوط مى شود. عظمت زبان، اين عضو كوچك و فعال، و سخن كه فعل آن است، از نكات زير دريافت مى شود:
1. آن گونه كه از آيات 1 تا 4 سوره الرحمن استفاده مى شود، يكى از مهمترين نعمتهاى الهى بعد از نعمت آفرينش، نعمت بيان است. در اين آيات آمده است: «الرحمن.علم القرآن. خلق الانسان. علمه البيان» خداى رحمان، قرآن را ياد داد، انسان را آفريد، به او بيان آموخت. گويا مفهوم اين سخن آن است كه انسان است و بيانش.
2. در قيامت از مسؤوليت زبان سؤال مى شود.در سوره بلد آيات 8 و 9 مى خوانيم: «الم نجعل له عينين. و لسانا و شفتين» آيا دو چشمش نداديم، و زبانى و دو لب. شايد تعقيب آيه فوق به آيه 10 اين سوره: «و هديناه النجدين» و هر دو راه[ خير و شر] را بدو نموديم)، اين مطلب را مى فهماند كه زبان يكى از ابزار هدايت است.
3. سخن بهترين ابزار انتقال افكار و حتى تأثير گذارى است كه در كلام پيامبر به عنوان سحر به آن اشاره شده. فرمود: ان من البيان سحرا.(1)
4. از ميان معجزات انبيا، با عظمتترين معجزه، معجزه خالده نبوى يعنى قرآن، از سنخ كلام است. تأثير اين معجزه تا بدانجا بوده كه كفار با شنيدن اين كلام، از آن به<سحر» تعبير مى كردند: «فقال ان هذا الاسحر يؤثر»(مدثر، 74 / 24) گفت: اين قركن جز سحر نيست. و گاه تا بدانجا پيش مى رفتند كه مى گفتند:«و قال الذين كفروا لا تسمعوا لهذا القرآن و الغوا فيه لعلكم تغلبون»(فصلت، 41 / 26) كسانى كه كافر شدند گفتند: به اين قرآن گوش مدهيد و سخن لغو در آن اندازيد شايد شما پيروز شويد.
تعبير به سحر و نهى از استماع قرآن، هر كدام به نوعى حكايت از نفوذ تأثير كلام الهى بر مردم دارد.
5. از جمله نخستين خواستههاى موسى پس از مبعوث شدن به رسالت، براى موفقيت در انجام مسوليت خويش، زبان رساست.فرمود: «و احلل عقدة من لسانى.يفقهوا قولى.»(طه 20 / 27، 28) و از زبانم گره بگشاى، تا سخنم را بفهمند.
6. وجود آفات براى سخن در فرمايش امير المؤمنين، نشان ديگرى از اهميت و شأن كلام است. فرمود: للكلام آفات (2) همانا براى سخن آفاتى است.
فيض كاشانى در محجة البيضأ آفات زبان را تا 20 مورد بر شمرده است. در بيانى ديگر امام على عليهالسلام، سخن را يكى از ابزار وضع و رفع نعمت دانسته است: رب كلمة سلبت نعمة و جلبت نقمة (3) چه بسا سخنى كه نعمتى را سلب كند و بلاهايى را جذب كند.
و در تعبير ديگر، تأثير كلام را به شمشير تشبيه كرده است. آنگاه كه فرمود: رب كلام كالحسام (4) چه بسا كلامى كه [در برندگى] همچون شمشير است.
آداب مناظره
مناظره در ادب فارسی به معنی "جدال کردن "، " با هم بحث کردن " و نیز " بحث با یکدیگر در حقیقت و ماهیت چیزی " بکار رفته است .
مناظره ، مکالمه و گفتگویی دو طرفه است که هر یک با استدلال و ارائه براهین سعی می کنند برتری و فضیلت خویش را بر دیگری به اثبات برسانند .
هدف مناظره
هدف اصلی مناظره های رسمی ، رسیدن به حقیقت یک امر است .
یکی از اهداف مناظره ، آموزش است ؛ آموزشی مستقیم که بدلیل شیوه خاص مناظره در اذهان ماندگار است .
فواید مناظره
مهمترین فایده مناظره ، فایده آموزشی آنست . در مناظره از یک سو کلیه اطلاعات راجع به موضوعی جمع آوری می شود و از سوی دیگر با بیان آن منتشر می شود .
اهمیت این آموزشها نیز در آنست که اولا چون نتیجه بحث و استدلال است در اذهان ماندنی است و ثانیا بهدلیل غیر مستقیم بودن ، پذیرفتنی تر و جذاب تر است .
یکی دیگر از فایده های مناظره این است که محاسن یا معایب مساله یا موضوع مورد بحث آشکار می شود و در نتیجه امکان تکامل و توسعه آن فراهم می آید همچنین مناظره به منظور باز یافتن دقیق مآخذ و اسناد علم و آگاهی صورت می گیرد . 1
1- شیوه مناظرات انبیاء و امام صادق (ع) ، سیده فاطمه حسینی میر صیفی ، سازمان تبلیغات اسلامی ، 1384 ، تهران
نقش مناظره در تکامل علوم و معارف
تکامل علوم ، بویژه معارف عقلی بشر در پرتو مباحثات علمی و تضارب آراء تعاطی افکار تحقق یافته است و ثمره آن رشد و شکوفایی فرهنگ جوامع مختلف می باشد . در آثار اسلامی هم بر این امر تاکید شده است تا آنجا که حضرت علی (ع) فرمودند :
آراء و نظرات خود را بر یکدیگر عرضه دارید تا رای صحیح از آن پدید آید .
در همین راستا نیز امام صادق (ع9 مباحثه و مذاکره علمی را عامل شکوفایی و موجب حیات علم و دانش می داند. اصولا لازمه حق جویی و حس حقیقت طلبی تلاش برای کشف حقیقت از میان نظرات متفاوت و مختلف است .
گام نهادن در وادی مناظره نیازمند تحمل زیاد، سعه صدر فراوان ، دیدگاه وسیع و منطق قوی در برابر نظرات دیگران است زیرا هیچ کس نمی تواند جز با منطق و برهان دیدگاه خود را بر دیگری تحمیل نماید .
شرایط و آداب بحث و مناظره
مناظره و تبادل فکر و نظر به عنوان یکی از شیه های تبلیغی ، در صورتی که اصول ، شرایط و ضوابط خاص آن رعایت شود می تواند در راستای دعوت و تبلیغ به عنوان کاری مقدس و هدفدار ، موفقیتهایی را حاصل نماید .
علمای اسلامی در جهت تحقق هدف متعالی آیه " ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظةالحسنةو جادلهم بالتی هی احسن " نحل /125 موارد و حدودی را تحت عنوان آداب و اصول مناظره ذکر کرده اند :
1- قداست هدف ؛ اثبات حق و حق جویی
هدف از مناظره باید مقدس باشد ، یعنی مقصود مناظره کننده باید اظهار و اثبات یک حقیقت باشد و رسیدن به حق و یافتن و نمایاندن آن .
از دیگر اهداف مناظره روشن شدن نظرات باطل است . دو عقیده متضاد باید در مقام مجادله احسن و مناظره بررسی و نقد گردد تا بطلان یک عقیده و حق بودن نظریه دیگر معلوم گردد.
نباید در این که حق بدست او یا به دست شخص دیگری ظاهر می شود ، فرق و امتیازی ببیند بنابر این اگر طرف مقابل او در مناظره ، وی را به اشتباهش آگاه ساخت و حق را برایش آشکار نمود ، باید از او بپذیرد .
2- اولویت امر به معروف و نهی از منکر نسبت به مناظره
براساس مراتب امر به معروف و نهی از منکر مناظره مطلوب مناظره ایست که مورد نیاز بوده و نسبت به سایر مسائل در اولویت قرار گیرد .
3- داشتن اخلاص و انصاف در مناظره
4- رعایت ادب در مباحثه و رویارویی
5- اجتهاد مناظره کننده
آفات و نتایج سوء مناظره نادرست :
1- نپذیرفتن حق
2- تظاهر و ریاکاری
3- خشم و غضب
4- کینه توزی و حسد
5- سخنان ناروا و گفتارهای حرام
6- تکبر و خودبرگ بینی
7- تجسس و کنجکاوی در عیوب طرف مناظره
8- شادمانی از اندوه دیگران و نارضایتی از شادمانی دیگران
9- خودستایی
10-نفاق و دورویی1
__________________________
1-شیوه مناظرات انبیاء و امام صادق (ع) ، همان
روش ها و بايسته هاي پاسخدهي به سئوالات
ضمن تشكر از بزرگواراني كه اين تاپيك رو رونق دادند و با اين كه جناب استاد فرصت نكردند هنوز سري به تاپيك بزنند و بحث رو ادامه بدن بنده هم به تبعيت از بقيه كارشناسان پاسخگو مطالبي را به عنوان روشهاي و بايسته هاي پاسخدهي مي نويسم
اهميت پرسش و پرسشگري:
براي اين مسئله تنها به ذكر دو روايت بسنده مي كنم
قال أبو عبد الله عليه السلام: إنما يهلِك الناس، لانهم لا يسألون
امام صادق عليه السلام فرمودند مردم بخاطر نپرسيدنشان هلاك خواهند شد
در روايت ديگري حضرت فرمودند:وعنه عليه السلام: إن هذا العلم عليه قفل، ومفتاحه المسألة
دانش داراي قفل است و كليد آن پرسش است.
آداب پرسش گري:
براي پرسش كردن لازم است آدابي را رعايت كرد كه به برخي اشاره مي كنم
الف: تدبر در پرسش : پرسش را واضح و روشن پرسيدن
چنانکه گفته اند : حسن السوال نصف العلم يعني خوب و نيكو پرسيدن خودش نيمي از دانش است.
ب: رعايت انصاف و عدالت هنگام ارائه پرسش و دریافت پاسخ
ج . خجالت نكشيدن از پرسیدن واحساس آزادی
البته پاسخگو هم بايد اين امكان را فراهم كند كه پرسشگر به خاطر شخصيت خجالتي خود بتواند پرسش را مطرح كند .
نبايد از «آزادي» ترسيد و از «مناظره» گريخت ...چنانچه نبايد بجاي مناظره , به «جدال و مراء» , گرفتار آمد.
آداب پاسخدهي
طبقه بندی علمی پرسش و پاسخ بر اساس همان علم
احترام به پرسشگر و عطوفت و مهربانی نسبت به او
انسجام پاسخ : وجود مقدمه , متن و نتيجه توضيح كامل پاسخ و جامعيت پاسخ.