پیچیده گویی نشانه ناتوانی است
مطالعات ، تجربه ها و تمرین های ضروری برای تدریس ، سخنرانی ، گویندگی ، گفتگو ، مناظره ، مجریگری ، مباحثه ، مذاکره و مصاحبه استخدامی و رسانه ای .
۳۹ - تمرین ساده گویی ، صراحت بیان و پرهیز از کلی گویی
۴
احتمالا تا به حال با برخی از نوشته ها و یا سخنان مواجه شده اید که بسیار سخت فهم هستند و برای این که بتوان منظور صاحب سخن را فهمید باید وقت بسیاری صرف کرد برخی از افراد فکر می کنند که پیچیده گویی و پیچیده نویسی نوعی هنر است و نشان از فاضل بودن صاحب سخن می دهد اما آیا به راستی چنین است؟
درباره زبان، منشاء و کارکردهای آن میان فیلسوفان و زبان شناسان بحث های زیادی در گرفته و آراء مختلفی ابراز شده. بسیاری از زبان شناسان - مخصوصا زبان شناسان و فیلسوفان زبان متاخر همچون کریپکی که در نیمه دوم قرن بیستم می زیستند- بر زبان به عنوان نوعی کنش انسانی تاکید داشتند یعنی آنان صرفا زبان را نوعی موجود مستقل به حساب نمی آوردند که بتوان جدای از انسان هایی که زبان را مورد استفاده قرار می دهند به بررسی آن پرداخت بلکه در نظر این زبان شناسان، انسان به عنوان استفاده کننده از زبان و زبان به عنوان کنشی انسانی مورد توجه قرار گرفت. علاوه بر این برخی از فیلسوفان سیاسی که نمونه مشخص آن یورگن هابرماس است زبان را به عنوان ابزاری برای ارتباط میان انسان ها و واسطه کنش های انسانی تلقی می کردند. از نظر اینان زبان می توانست میان انسان ها ارتباط برقرار کند و موجب گفتگو و تبادل اندیشه در جوامع انسانی گردد.
فارغ از اختلافاتی که میان فیلسوفان زبان و زبان شناسان میان ریشه ها و کارکردهای زبان وجود دارد اما این نکته میان بسیاری از آنان مشترک است که یکی از کاربردهای اساسی زبان واسطه ارتباط میان انسان هاست بنابراین اگر یک زبان و استفاده کننده از آن زبان بتواند این نقش را به خوبی بازی کند می توان گفت که در کارکرد خود موفق بوده است. با این حساب کسانی که سخنان خود را در انبوهی از مسائل پیچیده قرار می دهند و از ابهام گویی و مغلق گویی پرهیز نمی کنند تا فضل خود را نشان دهند از زبان استفاده نادرست کرده اند. البته می پذیرم که بسیاری از مفاهیم حتی اگر ساده هم بشوند و در قالب کلمات در بیایند بازهم پیچیده هستند نمونه بارز آن کتاب " نقد خرد ناب" ایمانوئل کانت است که بسیاری از فلسفه دانان، متن اصلی آن را سخت خوان دانسته اند و البته ظاهرا کانت تلاش خود را در ساده نوشتن به کار برده بود اما نتوانسته بود حاصل تفکراتش را از آنی که هست ساده تر بیان کند.
با همه این احوال ساده گویی و ساده نویسی بر پیچیده گویی و پیچیده نویسی مزیتی غیر قابل انکار دارد از آن رو که در انجام یکی از وظایف مهم و به نظر من اهم وظایف زبان یعنی ارتباط برقرار کردن میان جوامع انسانی موفق تر است.
مثل خردمندان فكر كنيد اما با مردم به زبان خودشان حرف بزنيد.