تاریخ سخنوری : استاد سید صدرالدین بلاغی (1)
تاریخ سخنوری : استاد سید صدرالدین بلاغی (۱)
استاد سید صدرالدین بلاغی ، نفر اول سمت راست
از خاطرات استاد سید هادی خسرو شاهی :
چارهاى جز تسليم و رضا نبود. روز بعد با برادر عزيز جناب على حجتى كرمانى به مجلس بزرگداشت وى در « حسينيه ارشاد » رفتيم. جمعيت انبوهى آمده بودند، اما اين مجلس در شأن شخصيتى چون استاد صدر بلاغى نبود...
... با استاد بلاغى چندين سفر به حج رفته بودم. همراه شهيد مطهرى، محمد تقى شريعتى، على شريعتى، فخرالدين حجازى و... در طول ساليانى هم ك ه براى تدريس به قم مىآمد، با ايشان مأنوس بوديم. مرد وارستهاى بود، شوخ و بذله گو... اهل بيان و بنان، علم و آگاهى...
* * *
آشنايى من با مرحوم صدر بلاغى شايد به سال 1332 برمى گردد... دورانى كه تازه به قم آمده بودم و با « كتب جديد » علاوه بر « كتب قديم » سر و كار داشتم... « قصص قرآن » كتاب ارزنده و پر بهايى بود كه مرا بيشتر با صدر بلاغى آشنا ساخت... البته پيش از آن كتاب مجموعه سخنرانيهاى راديويى ايشان را ديده بودم كه مانند مجموعه گفتارهاى راديويى آية اللَّه طالقانى چاپ شده بود... ولى شناخت بيشتر با كتاب فوق به عمل آمد و بعد در سفرى به تهران به ديدار ايشان رفتم و سيد را مردى وارسته، آگاه، دانشمند و محقق يافتم كه تعداد اين گونه افراد در آن دوران بسيار كمتر از دوران كنونى بود... و از آن تاريخ آشنايى و رفاقت ما آغاز و تا سال 1373 استمرار يافت...
سيد صدر الدين بلاغى در سال 1290 شمسى در نايين در ميان خانوادهاى روحانى به دنيا آمد و دوران كودكى و نوجوانى را در شهر خود، زير نظر پدر بزرگوارش كه از علماى معروف و مدرسين مشهور نايين بود تربيت شد و تعليم يافت. مرحوم بلاغى در يك يادداشت كوتاه، شرح زندگى پدر خود را چنين مىنگارد: « حجة الاسلام عالم جامع اديب فقيه، زاهد رئيس، سيد حسن حسينى پدر نگارنده متولد سال 1288 ه. در قريه مظفر آباد پنج فرسخى نايين و نوزده فرسخى شهر اصفهان.
... در نايين به درس مرحوم ميرزا عباس مجتهد نايينى حاضر و سپس به اصفهان رفته و درس مرحوم ميرزا احمد مدرس و غيره را درك نموده و در زمان توقف در اصفهان بيشتر اوقات خود را در مدرسه « كاسه گران » بسر برده، آنگاه به نجف اشرف تشرف جسته و به حوزه درس آخوند ملامحمد كاظم خراسانى و سيد محمد كاظم يزدى حاضر گرديده و از اين آيات الهيه استفاده كامل نموده. و پس از فراغ در نايين رحل اقامت افكنده به امامت جماعت و انجام امور شرعيه و تدريس پرداخته و بسيارى از وجوه رجال عصر حاضر نزد ايشان تلمذ نمودهاند. مرحوم والد تأليفات چندى دارد:
1. مشجرهى در سهام ارث به نام الفرائض .
2. كتابى در اخلاق به نام كمال مطلوب .
3. كتابى در علم اصول كه در حقيقت خلاصه تقريرات دروس چند تن از اساتيد ايشان است .
4. كتابى در سرگذشت آل رسول اللَّه « ص ».
5. تعليقات متفرقه بر كتب درسى .
سيد صدرالدين بلاغى پس از تحصيل مقدمات در خدمت چنين پدر والامقامى و آشنايى با مبانى علوم اسلامى به اصفهان و شيراز رفت و مدت 20 سال تمام به تحصيل علوم منطق، فلسفه، اصول، فقه و حديث در نزد اساتيد بزرگ مشغول شد و سپس در سال 1318 از شيراز به مشهد مقدس رفت و مدت دو سال در آن سامان ضمن تعليم و تدريس به ايراد سخنرانى در مجامع و محافل مذهبى پرداخت و از سال 1320 به تهران آمد و به تبليغ و ارشاد در مساجد و محافل اسلامى مشغول شد و در همين دوران بود كه همانند مرحوم آية اللَّه طالقانى و ديگران گفتارهاى مذهبى وى از « راديو » پخش مىگرديد... از اين هنگام تا آغاز مبارزات سياسى - اجتماعى ملى شدن صنعت نفت به نشر انديشه اسلامى در محافل گوناگون و تأليف و نشر مقالات و كتابهاى آموزنده اهتمام ورزيد و در جريان ملى شدن صنعت نفت، صدر بلاغى در صدر مبارزين در كنار رهبرى مذهبى - ملى نهضت، حركت مىكرد و از همان زمان، به عنوان نماينده مرجع عاليقدر مرحوم آية اللَّه بروجردى به فعاليت خود ادامه مىداد.
سفر به اروپا و آمريكا
... پس از شكست نهضت ملى، مرحوم استاد صدر بلاغى بيشتر به كار فرهنگى - ارشادى پرداخت و در همين راستا به دستور آية اللَّه بروجردى و به عنوان نماينده ويژه ايشان به اروپا و آمريكا اعزام شد و در آن ديار به تبليغ اسلام همت گماشت.
آية اللَّه بروجردى در نامهاى از سفر ايشان به خارج اظهار خوشنودى نموده و مىنويسد كه اين قبيل سفرها را موجب توسعه و تقويت ديانت مقدسه اسلام مىداند. متن نامه آيةاللَّه بروجردى چينن است:
« بسم الله الرحمن الرحيم
بعرض عالى مىرساند، مرقوم محترم كه حاكى از صحت مزاج عالى بود واصل گرديد، مطالبى را كه مرقوم داشته بوديد مكرراً با دقت مطالعه نمودم بىاندازه از اين مسافرتى كه به منظور تقويت اسلام انجام دادهايد مسرور شدم و از اين كه اظهار رضايت به مسافرت لندن هم فرموده بوديد نيز كمال مسرت حاصل شد، ولكن جمع مابين اين مسافرت فعلاً با انتظار شركت در آكادمى يا معهد كه مرقوم شده بود چه نحو مىشود، متحير شدم. هر قسم بنظر خودتان صلاح است و جمع مابين دو مقصد حاصل مىشود مرقوم داريد. مكتوبى به يكى از آقايان تجار كه در طهران هستند نوشتم تحقيق كنند وضع عائله جناب مستطاب عالى را بهتر اطلاع دهند. پس از اطلاع اميدوارم رفع نگرانى جنابعالى از اين حيث بشود و چنانچه خودتان هم احتياجاتى داشته باشيد با تعيين آدرس كامل اطلاع دهيد. حقير بىاندازه مسافرت امثال جناب مستطاب عالى را بممالكى كه ممكن است موجب توسعه و تقويت ديانت مقدسه اسلام باشد لازم مىدانم ولكن تا حال كمتر اشخاصى را واجد اوصاف احراز كردهام. در مواقع توجه و دعاء اميدوارم حقير را فراموش نفرماييد. والسلام عليكم و رحمةاللَّه بركاته، 18 محرم 1380.
حسين الطباطبايى
چنانچه ميسر باشد با جناب مستطاب حجةالاسلام آقاى حاج آقا مهدى حائرى تماس داشته باشيد ولو بمكاتبه گمان مىكنم مفيد باشد. »
پس از مراجعت از سفر خارج استاد صدر بلاغى بيشتر به كار فرهنگى و روشن ساختن ذهن و فكر نسل جوان پرداخت و در همين راستا علاوه بر سخنرانيهاى پربها در حسينيه ارشاد و ديگر محافل، تأليفات و آثار پرارجى از خود به يادگار گذاشت كه همواره مورد استفاده خواهد بود.