روش تحقیق 3
روش يادداشت برداري
همچنين يادداشتها، اگر به صورت ترجمه، تلخيص، نقل به معني، اقتباس، نقل قول غير مستقيم، تغيير عبارات و ... انجام گرفته و « عين عبارت » نيست، به اين روش و خصوصيت اشاره شود.گاهي يك مطلب، در منابع متعددي وجود دارد. اگر به يكي ز آنها كه معتبرتر و كهنتر است اكتفا شود بهتر است؛ مگر اينكه به دليل خاصّي بخواهيم به منابع متعدد اشاره كنيم، كه در اين صورت مدرك دقيق مطلب را از هر چند مأخذ ذكر ميكنيم.تهيه كنندة يادداشت و نويسنده آن ( فيش نويس ) خوب است قيد شود، تا معرف برگههاي يادداشت باشد. ذكر تاريخ يادداشت برداري هم مفيد و مكمل آن است. وقتي كه صرف تهيه يك فيش دقيق و استاندارد ميشود هدر نرفته است، زيرا از هدر رفتنهاي وقت در آينده و بي ثمر بودن يادداشتها جلوگيري ميكند. نوعي سرمايه گذاري زماني است كه بهرة آن در آينده روشن ميشود.مراجعة مجددگاهي بايد سراغ يادداشتهاي قبلي رفت. در اين مراجعه، چه بسا نياز به اصلاح يا تمكيل آنها باشد كه عملي ميشود. گاهي اطلاع از يادداشتهاي پيشين، سبب جلوگيري از دوباره كاري و يادداشت مجدد و مكرر يك مطلب ميگردد؛ به علاوه، يادداشت براي بهرهبرداري است. نوشتن و بايگاني كردن، آنها را از خاصيت مياندازد.گاهي مطالعه كننده، به مطلب خوبي بر ميخورد يا آن را ميشنود و به فكر يادداشت برداري ميافتد. غافل از آنكه قبلاً آن را نوشته است. مراجعة مجدد به يادداشتها جلوي اين ضايعات را ميگيرد.عين عبارت يا محتوا؟آنچه در فيشها يادداشت ميشود، به يكي از دو صورت زير ميتواند باشد:الف. عين عبارات منقول از مأخذ ( نقل قول مستقيم )ب. مضمون و محتوا ( نقل قول تفسيري ).در صورت اول، خود الفاظ گوياي مفهوم مورد نظر است. اما در صورت دوم، با عبارات خودمان مضمون و خلاصه مطلب مطالعه شده را مينويسيم، آنگاه به ذكر منبع ميپردازيم، تا خودمان يا ديگران هنگام نياز، به اصل مأخذ رجوع كنيم. در اين نوع، طبعاً عبارت توضيحي ما بايد پيش از عنوان قيد شده در برگة يادداشت باشد.در هر دو نوع نويسندة يادداشت اگر نظرية خاصّي پيرامون موضوع دارد، ميتواند در پايين همان برگه بنويسد.برگههاي ارجاعيبهره گيري از « سيستم ارتباطات » در تحقيق و فيش برداري مفيد است. ربط دادن موضوعات به يكديگر، ذهن خواننده و نويسنده را غنا ميبخشد. يافتن ارتباطها بين مطالب و موضوعات، هم وسعت اطلاعات ميخواهد، هم ذوق و سرعت انتقال ذهني.از اين روش، در برگههاي يادداشت هم ميتوان استفاده كرد. گاهي محتواي يك يادداشت به يك يا چند يادداشت ديگر هم ارتباط مييابد و آنها در كنار هم كه قرار گيرند، برداشت بهتر و بيشتر و دقيقتري ميتوان از موضوع داشت. اگر فيشها شماره و كد داشته باشد، ميتوان در پايان هر فيش، به شمارة فيشهاي ديگر كه با آن مربوط است اشاره كرد، يا همان عنوانهاي يادداشتها را كه به صورت « نمايه » مورد استفاده قرار ميگيرد در ارجاع، مورد توجه قرار داد؛ مثل اينكه يادداشت « احترام والدين »، قابل ارجاع به برگههاي « حقوق » و « اخلاق خانوادگي » است، يا در پايان يادداشتِ « نهج البلاغه » مي توان نوشت ( ‘ سيد رضي ) كه به آن سرْ عنوان هم رجوع شود.تنظيم سيستم ارتباطي بين واژهها، مفاهيم، سرعنوانهاي موضوعي و كتابها و منابع، كتري مهم و دقيق، در عين حال بسيار كارساز و مفيد است و حتي در كتاب شناسي و تحقيق هم كاربرد دارد و براي محققان نقش واسطه و رابط را براي دستيابي به منابع ديگر يا موضوعات مرتبط و هم خانواده ايفا ميكند. ( در بحثِ « روش تحقيق » هم اشارهاي به اين مسأله شده است.)استنساخ و كپي گرفتنهميشه نوشتهها و آثار قلمي، در معرض گم شدن، خراب شدن، به سرقت رفتن و ... بوده است و از اين طريق، گاهي زحمات دراز مدت يك پژوهشگر، يك جا از بين ميرود و جز غصّه برايش باقي نميماند.به همين جهت، بجاست كه از يادداشتها و دست نوشتههايي كه وقت و زحمت زيادي صرف تهية آن شده است، نمونه يا نمونههاي متعددي به صورت استنساخ، زيراكس يا با استفاده از كاربن تهيه شود تا اگر احياناً مفقود شد، يا در حادثهاي از بين رفت، محصول زحمات در جاي ديگر و به صورت نسخة ديگر موجود باشد.در اين زمينه، اندوه محققاني كه تنها نسخة موجود از كاوشها و يادداشتها چندين سالة خود را در اثر سهل انگاري از دست دادهاند و ديگر حوصله و مجال تحقيق و نگارش مجدد نداشتهاند، ماية عبرت است.[1]جواد محدثي، روشها، ص 59. [1] . دربارة كيفيت يادداشت و تنظيم و سازماندهي فيشها نكاتي هم در بحث « روش تحقيق » بيان شده كه بجاست مراجعه كنيد. دسته بندی : فیش برداری و روش تحقیق روش دستيابى به منابع و فهرستبردارى از آنها استفاده از کتابشناسىها اين منابع بهوسيله مؤسسات و سازمانهاى دولتى و غيردولتى و کتابخانههاى بزرگ تهيه مىشود، و اطلاعاتى درخصوص مقالهها و کتابهاى نوشته شده درباره موضوع خاصى را ارائه مىدهد. کتابشناسىها روزبهروز تخصصىتر مىشود و براى مقاطع زمانى و تاريخى خاصى تهيه مىگردد و دسترسى به منابع را تسهيل مىکند. استفاده از فهرست مقالات مؤسسات دولتى و غيردولتى و کتابخانهها اقدام به تنظيم فهرست مقالات براساس موضوع يا حروف الفبا يا نوع مجله يا نشريه مىکنند و امکان مناسبى را در اختيار محقق قرار مىدهند. استفاده از نمايهها نمايهها حاوى اطلاعاتى درباره کتابها و مقالات منتشر شده است که هرچند وقت يک بار منتشر مىشود. نمايهها کتابها و مقالات را بصورت موضوعى و به تفکيک رشته يا موضوع علمى خاص تنظيم و طبقهبندى مىکنند و به محقق امکان دستيابى به تازههاى علمى و انتشاراتى را مىدهند. استفاده از کتابخانه کتابخانهها گنجينهٔ معارف بشرى هستند و اين معارف در آنها بصورتى خاموش حفاظت و نگهدارى شده، مورد استفاده محققان علاقهمندان قرار مىگيرند. کتابخانهها داراى برگهدانهايى است که معرف کتابهاى موجود در آنها بوده، براساس حروف الفبا تنظيم شده است. اين کار به سه صورت موضوع، عنوان و نويسنده وجود دارد و محقق با داشتن يکى از اين سه مورد مىتواند به برگهدانها مراجعه و کتب موردنظر را جستجو نمايد. امروزه در کتابخانهها از رايانه و شبکههاى اطلاعرسانى استفاده مىشود و اطلاعات کتابخانه و مدارک آن در حافظهٔ رايانه ضبط مىشود. محقق با مراجعه به رايانه سريعتر مىتواند به منابع موجود در کتابخانه که مرتبط با موضوع تحقيق او هستند، دسترسى پيدا کند. استفاده از فهرست تحقيقات مراکز تحقيقاتي، دانشگاهها يا سازمانهاى مسئول امور تحقيقات علمى (در ايران مرکز اسناد و مدارک علمى وزارت فرهنگ و آموزش عالى چنين مسئوليتى را برعهده دارد.) چه بصورت موضوعى و چه بصورت مقاطع زمانى (ماهانه، سالانه و ...) اقدام به تدوين فهرست تحقيقات انجام شده مىنمايند. اين فهرستها شامل تحقيقاتى است که استادان يا مراکز تحقيقاتى و سازمانهاى دولتى انجام مىدهند. همچنين، پاياننامههاى دانشجويان بصورت عمومى يا بصورت رشتهاى تنظيم و منتشر مىگردد و مىتواند مورد استفاده محقق قرار گيرد. بررسى اين فهرستها براى محقق از اوليت خاصى برخوردار است؛ زيرا وى بايد در آغاز کار از تحقيقات ديگران در مورد مسئله خود مطلع شود تا دچار دوبارهکارى نگردد. استفاده از چکيدهها براى سهولت دسترسى محققان به مقالات و گزارشهاى تحقيقي، معمولاً مؤسسات علمى و دانشگاهى اقدام به تهيه کتابچه يا جزوهاى مىنمايند که حاوى چکيده و خلاصهاى از محتواى مقالات و گزارشهاى تحقيق و پاياننامهها است و معمولاً بصورت يک يا دو صفحه تهيه مىشود و استفاده از آنها باعث صرفهجويى در وقت محقق مىگردد. استفاده از مجموعه مقالات از آنجا که براى بحث و بررسى دربارهٔ مسائل علمى معمولاً همانديشىها، سخنرانىها، محافل علمي، انجمنها، و کنگرههاى علمى تشکيل مىگردد، محقق بايد محتواى مقالاتى را با مسئله تحقيق او ارتباط دارد مورد بررسى و مطالعه قرار دهد. مقالات اينگونه مجامع علمى معمولاً قبل از تشکيل بصورت خلاصه مقالات و بعد از تشکيل بصورت مجموعه مقالات تدوين و منتشر مىگردد که مىتواند مورد استفادهٔ محقق قرار گيرد. استفاده از روش مصاحبه از اين روش، محقق به دو صورت مىتواند استفاده کند: اول، با استادان و صاحبنظران و آگاهان مصاحبه کند و کتابشناسى و فهرست منابع موضوع مورد مطالعه خود را کمتر نمايد. دوم، با صاحبان آثار و محققان ديگر در خصوص توضيح و توجيه بيشتر مسئله و روشهاى کار، مصاحبه نمايد و از نظريات آنها استفاده کند. استفاده از آرشيوها روزنامهها، جرايد، تصاوير معمولى و ماهوارهاي، نقشهها، فيلمها و نوارها از منابع مهم مطالعاتى محقق هستند. اينگونه منابع داراى آرشيو خاصى هستند. اينگونه منابع داراى آرشيو خاصى هستند و محقق مىتواند با مراجعه به آرشيو مربوط از اطلاعات مندرج در آن استفاده نمايد. منبع: سایت آفتاب دسته بندی : فیش برداری و روش تحقیق دانشجویان و مهارتهای پژوهشی مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران نوشته: Barbara Quartonترجمه: فرزانه امین پور[1] چکیدهدانشجویان جدید دانشگاهها و موسسات آموزشی اغلب از وجود منابع اطلاعاتی که از طریق کتابخانه دانشگاهی آنان قابل دسترسی است، بی اطلاعاند. به همین دلیل، بسیاری از آنان برای برطرف کردن نیازهای پژوهشی و اطلاعاتی خود به سایتهای اینترنتی که بطور آزاد در دسترس عموم مردم قرار دارد، مراجعه می کنند. تاکید این دانشجویان بر استفاده از چنین منابعی خود موجب تضعیف تحقیقات و پژوهشهای آکادمیک آنان می شود زیرا اینترنت - برخلاف عقیده اکثر دانشجویان – در برگیرنده همه دانش موجود در جهان نیست و در آینده هم نخواهد بود. در واقع، دانشجویان باید لزوم بکارگیری ابزارهای مخصوص پژوهش را درک کرده، با کاربرد این ابزار آشنا شده و بیاموزند که به همه منابع اطلاعاتی موجود - از جمله اینترنت - با دیده ای انتقادی بنگرند. این مقاله به بررسی و تشریح سیاستهای آموزشی[2] و مهارتهای پژوهشی[3] مورد نیازی می پردازد که می تواند در زمینه استفاده از کتابخانه، انجام تحقیق و تهیه یک مقاله پژوهشی[4] مستدل و ارزشمند مورد استفاده دانشجویان و استادان رشته های گوناگون دانشگاهی قرار گیرد.مقدمهدر حال حاضر، کتابخانه های دانشگاهی منابع اطلاعاتی متنوع و برجستهاي را در دسترس دانشجویان و سایر کاربران خود قرار می دهند که شامل دایره المعارفهای موضوعی[5]، تک نگاشتها، پیایندها و پایان نامه ها می شود. علاوه بر آن، ابزارهای قدرتمندی نظیر فهرستهای پیوسته[6]، سرویس های امانت بین کتابخانه ای[7] و بانکهای اطلاعاتی ویژه ای را برای دسترسی به این منابع در اختیار کاربران خود قرار می دهند. متاسفانه تعداد زیادی از دانشجویان یا اساسا از وجود چنین منابعی بی اطلاع هستند و یا نمی دانند که چگونه از آنها استفاده کنند.از آنجا که تنها تعداد بسیار اندکی از دانشگاهها ارزیابی سواد اطلاعاتی[8] دانشجویان را به عنوان بخشی از شرایط فارغ التحصیلی آنان ضروری می دانند، بسیاری از دانشجویان واحدهای درسی رشته خود را در حالی پشت سر می گذارند که تنها دانش اندکی در زمینه انجام پژوهش، چگونگی استفاده از ابزار پژوهش[9] و ارزیابی منابع دارند. از این روی، دانشجویان فاقد مهارتهای پژوهشی و سواد اطلاعاتی لازم پس از فراغت از تحصیل قادر به فعالیت موثر و مطلوب در محیط های تکنولوژیکی پیشرفته نخواهند بود.هر چند که تقریبا همه مدرسان و اساتید دانشگاه بر ضرورت نقش سواد اطلاعاتی به عنوان یک عنصر اساسی در آموزش عالی تاکید دارند، اما در عین حال این نکته روشن نیست که سواد اطلاعاتی در کدام یک از برنامه های درسی دانشگاه مورد توجه قرار می گیرد: کلاس کامپیوتر؟ کلاس آیین نگارش؟ کلاس درس روش تحقیق؟ ...واقعیت آن است که سواد اطلاعاتی فراتر از متون درسی خاص است و می تواند در کلاسهای درسی گوناگون مطرح شده و آموزش داده شود. اساتید دانشگاه در هر کلاسی می توانند به طرح تکالیفی بپردازند که موجب افزایش مهارتهای سواد اطلاعاتی دانشجویان شود. تمرین درس روش تحقیقتمرینات و تکالیف مربوط به درس روش تحقیق معمولا شامل انتخاب یک عنوان در یک زمینه موضوعی خاص و نوشتن مقاله مربوط به آن است. در این حال، دانشجویان موظف به ارائه یک فرضیه پژوهش و اثبات آن با استفاده از اطلاعات موجود می باشند. طرح چنین تکالیفی هر چند که ساده به نظر می رسد ولی موجب بروز مشکلات و سوالات بسیار برای دانشجویانی که از سواد اطلاعاتی لازم بی بهره اند، می شود. بطور مثال:- چگونه می توان یک عنوان خاص انتخاب کرد؟- چگونه می توان اطلاعات تخصصی مربوط به آن عنوان را یافت؟- اصولا اطلاعات تخصصی چیست و چگونه می توان آن را از دیگر متون منتشر شده متمایز ساخت؟تمركز روي یک عنوانپژوهشگران تازه کار معمولا شناخت زیادی در مورد روشهای مختلف پژوهش و انتخاب یک روش خاص، طرح سوال پژوهشی[10] و گردآوری اطلاعات تخصصی مربوطه ندارند. دایره المعارفهای موضوعی از مهمترین ابزارها و مواد کتابخانه ای محسوب می شوند که می توانند در جریان طرح سوالات پژوهشی و تهیه اطلاعات معتبر مورد استفاده آنان قرار گرفته و به عنوان یک نقطه شروع برای پژوهشگران و سایر افرادی که در جستجوی اطلاعات جامع و معتبر می باشند، مفید واقع شوند. دایره المعارفهای موضوعی برخلاف دایره المعارفهای عمومی[11] دارای مقالات طولانی تر و تخصصی تری هستند که در آن هر مدخل بطور جامع مورد بررسی قرار می گیرد. این نوع دایره المعارفها معمولا جنبه های تاریخی، چارچوبهای نظری و مباحثات مطرح شده در یک رشته یا یک زمینه موضوعی را مطرح کرده و به این طریق به پژوهشگر کمک می کنند تا اطلاعات مستند و معتبری در آن زمینه کسب نماید.کتابشناسی ها در زمره منابع کتابخانه ای محسوب می شوند که دانشجویان را به منابع مطالعاتی مرتبط دیگری هدایت کرده و به آنان امکان می دهند تا موضوعات مورد نظر خود را به شیوه ای نظام مند کشف کنند. به این ترتیب، حس کنجکاوی دانشجویان برای کشف و ارزیابی مطالب و منابع اطلاعاتی دیگر نیز تحریک می شود. راهبرد آموزشیبا وجود همه محسنات و جنبه های مثبت دایره المعارفهای موضوعی، اکنون این سوال مطرح است که: آیا این ابزار در جریان یک تحقیق مورد استفاده دانشجویان قرار می گیرد؟ پاسخ این است: بندرت!در واقع، تعداد معدودی از دانشجویان حتی از وجود دایره المعارفهای موضوعی مطلع هستند و یا تنها نام برخی از دایره المعارفهای عمومی مانند بریتانیکا[12] را شنیده اند. در بیشتر موارد، جستجو برای یک سوال پژوهشی از طریق اینترنت و به شیوه ای نه چندان دقیق صورت می گیرد. واقعیت این است که استفاده از سایتهای فاقد اعتبار معمولا منجر به کسب نتایج و اطلاعات پیش پا افتاده و متوسطی می شود که یا بسیار کلی هستند و یا بارها مورد استفاده قرار گرفته اند. برای ممانعت دانشجو نسبت به استفاده از چنین روشهای نامطمئنی، بهتر است از وی خواسته شود که متنی در حدود نیم صفحه در زمینه عنوان پژوهش و سوالات پژوهشی مربوط به آن تهیه کرده و در آن به معرفی دایره المعارف موضوعی بپردازد که در تهیه این متن مورد استفاده قرار داده است. علاوه بر آن، یک برگ فتوکپی از مقالات مورد استناد خود از دایره المعارف مربوطه به ضمیمه متن ارائه نماید. این تمرین دانشجویان را ملزم می کند که برای ارائه دیدگاهی مستند در زمینه های موضوعی خاص، از منابع اطلاعاتی معتبر استفاده کنند. موارد مطرح شده فوق نمونه هایی از مهارتهای سواد اطلاعاتی محسوب می شوند که بر پایه تفکر انتقادی[13] استوار است.طرح یک جستجوی موثردانشجویانی که عناوین پژوهشی منتخب خود را به خوبی درک کرده و سوالات پژوهشی مناسبی نیز مطرح ساخته اند، برای طرح ریزی استراتژی جستجوی[14] خود کاملا آماده اند. در این مرحله، مهمترین مسئله ای که با آن روبرو می باشند این است که اطلاعات مربوط به پژوهش خود را در کجا بیابند. نخستین منبعی که بیشتر دانشجویان به آن مراجعه می کنند، اینترنت است. البته استفاده از اینترنت برای انجام امور روزمره و کسب اطلاعات عمومی ایده بدی به نظر نمی رسد. مشکل از هنگامی آغاز می شود که دانشجویان برای یافتن اطلاعات مورد نیاز پژوهش های علمی خود به همان شیوه ای عمل کنند که امور روزمره اینترنتی خود را انجام می دهند.کتابخانه های دانشگاهی و موسسات دیگر معمولا بانکهای اطلاعاتی پیوسته بخصوصی را برای مقاصد علمی خاص خود مشترک می شوند. متاسفانه، بیشتر دانشجویان از وجود این بانکهای اطلاعاتی و تفاوت آنها با محیط عمومی اینترنت اطلاع ندارند. بنابراین، تصور می کنند که محیط عمومی اینترنت برای جستجوی اطلاعات مربوط به پژوهش آنان کاملا مناسب است. هر چند که در اینترنت وب سایتهای معتبری مانند سایتهای سازمانهای دولتی و آموزشی مرتبط با موضوعات مختلف وجود دارد، اما دانشجویانی که جستجوی خود را از طریق بانکهای اطلاعاتی مرتبط انجام می دهند معمولا پژوهش خود را با کیفیت بهتری به انجام می رسانند.ذکر این نکته ضروری است که انتخاب بانک های اطلاعاتی برای اشتراک کتابخانه بر اساس مولفه های مشخصی نظیر محتوا[15]، کاربردی بودن[16] و میزان ارتباط[17] با برنامه های درسی دانشگاه صورت می گیرد. این بانک ها برای بازیابی اطلاعات الکترونیکی نیز برنامه ریزی شده اند. کاربران میتوانند پس از وارد کردن گزاره جستجو[18] و داده های خود در سیستم به اطلاعات کتابشناختی رکوردهای بازیابی شده و در برخی موارد حتی به متن کامل مقالات هم دسترسی داشته باشند. بنابراین چگونگی تنظیم داده ها و تهیه گزاره جستجو نکته بسیار مهمی است. در واقع، سوالات پژوهشی باید در قالب کلید واژه ها[19] یا عباراتی که آنها را توصیف می کنند، خلاصه شوند.برای روشن شدن مطلب به مثال زیر که مربوط به پژوهشی است در مورد تاثیر جنسیت (مذکر یا مونث بودن) زوجین بر میزان رضایت آنان از ازدواج، توجه کنید:سوال پژوهشی: What is the effect of perceived gender roles on marital satisfaction? کلیدواژه ها: gender roles, marital satisfaction در این مثال گزاره جستجو از طریق ارتباط دو کلیدواژه فوق با استفاده از عملگر[20] and به صورت زیر تنظیم شود: gender roles and marital satisfaction وارد کردن این گزاره در بانک اطلاعاتی مورد نظر معمولا منجر به بازیابی فهرستی از نتایج جستجو می شود که هر دو عبارت gender roles و marital satisfaction در هر یک از مقالات یا نتایج بازیابی شده وجود دارد. با این حال باید به این نکته توجه داشت که برخی از نویسندگان ممکن است برای بیان منظور خود از کلمات و عبارات مترادف دیگری استفاده کنند. از آنجا که دانشجویان ممکن است با تکنیک های جستجوی پیشرفته در بانکهای اطلاعاتی آشنا نباشند، تنظیم و کاربرد چند گزاره جستجو از طریق کلمات کلیدی مشابه نیز می تواند در تکمیل پژوهش های آنان کاملا مفید و موثر باشد.راهبرد آموزشی دانشجویان تنها در صورتی می توانند سوال پژوهشی خود را در مهلت مقرر و به شیوه ای صحیح تنظیم کنند که بجای جستجوی آزاد در اینترنت، جستجوی خود را از طریق بانکهای اطلاعاتی مناسب انجام دهند. بنابراین، اساتید باید از دانشجویان خود بخواهند که از بانکهای اطلاعاتی مورد اشتراک کتابخانه استفاده کنند و مهم تر آن که پیش از شروع جستجو در بانک اطلاعاتی مورد نظر، اقدام به طرح برنامه ای برای پژوهش خود بنمایند تا بتوانند آن را به شیوه دقیق تری انجام دهند. برای اطمینان از تسلط دانشجویان در زمینه جستجو در بانکهای اطلاعاتی، بهتر است از آنان خواسته شود که لیستی از کلیدواژه ها و همچنین مترادف ها و اشکال گوناگون کلمات مرتبط با پژوهش خود را تهیه کنند و پس از آن چند گزاره جستجو برای استفاده در بانکهای اطلاعاتی تنظیم نمایند.ملزم ساختن دانشجویان به ارائه خلاصه ای از طرح برنامه پژوهشی خود نه تنها موجب می شود که دانشجویان با دیدی انتقادی به فعالیتهای آینده خود بنگرند، بلکه به مدرسان نیز کمک می کند تا از سیر پیشرفت و کسب مهارت دانشجویان در زمینه انجام پژوهش مطلع شوند. به علاوه، موجب می شود دانشجویان به تفکر و تعمق در مورد کلمات، معانی آنها و همچنین ارتباط بین آنها با دیگر کلمات نیز عادت کنند. این مهارتی است که در جریان کار با بانکهای اطلاعاتی گوناگون ضروری بوده و به این ترتیب در مورد دروس دیگر هم قابل تعمیم است. جستجوی متونپس از تهیه یک سوال پژوهشی مناسب و تنظیم چند گزاره جستجو که آن سوال را بخوبی توصیف کند، دانشجویان برای جستجو و یافتن اطلاعات در زمینه موضوع تحقیق خود با استفاده از بانکهای اطلاعاتی مورد اشتراک کتابخانه آماده می باشند. با این حال، کتابداران شاغل در این کتابخانه ها اغلب متوجه می شوند که دانشجویان معمولا به سمت بانکهای اطلاعاتی عمومی گرایش دارند که امکان دسترسی آنان را به مقالات کوتاه مجلات و نشریات علمی فراهم می آورد. هر چند که کار با این بانکهای اطلاعاتی بسیار آسان تر است اما در هر حال این بانکها منبع مناسبی برای ارائه اطلاعات تخصصی در یک زمینه موضوعی خاص بشمار نمی روند زیرا این بانکها به نمایه کردن کتابها، مدارک و پایان نامه ها نمی پردازند و تنها تعداد معدودی از مجلات مشخص را پوشش می دهند که در این صورت هم حتی مقالات منتشر شده پیش از دهه 1970 این مجلات را هم نمایه نمی کنند. بنابراین دانشجویان باید با کاربرد ابزار ها و بانکهای اطلاعاتی تخصصی نظیر ERIC (بانک اطلاعات آموزشی وزارت آموزش امریکا) و یا PsycINFO (بانک اطلاعات روانشناسی انجمن روانشناسی امریکا) آشنا شوند.استفاده توام از بانکهای اطلاعاتی عمومی و تخصصی به دانشجویان امکان می دهد تا در بانکهای اطلاعاتی تمام متن عمومی که می شناسند جستجو کرده و در عین حال با ابزارهای اطلاعات تخصصی که مدارک منتشر شده زیادی را در یک زمینه موضوعی خاص پوشش می دهند نیز آشنا شوند. به این ترتیب، دانشجویان می توانند مدارک و منابع عمومی و علمی را بطور دقیق تری ارزیابی و با یکدیگر مقایسه کنند.راهبرد آموزشیپس از طرح یک بحث کوتاه کلاسی در زمینه تفاوتهای موجود بین مقالات مجلات عمومی و مقالات مجلات تخصصی، دانشجویان می توانند به انجام یک تمرین ساده در زمینه جستجو در دو بانک اطلاعاتی عمومی و تخصصی بپردازند. بطور مثال، این تمرین می تواند در زمینه یافتن یک مقاله از مجله ای در یک بانک اطلاعاتی عمومی و یک مقاله از یک بانک اطلاعاتی تخصصی باشد. پس از مطالعه هر دو مقاله، دانشجویان می توانند متنی در حدود نیم صفحه در مورد ارزیابی و مقایسه این دو مقاله تهیه کنند. در این راستا، توصیه می شود که اساتید مولفه هایی را برای این ارزیابی در اختیار دانشجویان خود قرار دهند، مانند:- آیا هر دو مقاله اطلاعاتی در زمینه مدرک تحصیلی و سمت نویسنده یا نویسندگان در اختیار خواننده قرار می دهند؟- آیا منابع مورد استفاده و مشخصات مجلاتی که این مقالات در آنها قرار گرفته اند، معرفی شده است؟- مخاطبین دو مقاله چه کسانی هستند؟- آیا دیدگاهها و مباحث مطرح شده در این دو مقاله به هر طریق دارای سوگیری و تعصب است؟- آیا اظهارات موجود در هر دو مقاله، مستدل و بر پایه واقعیت اند؟هدف از طرح این تمرین آن است که دانشجویان به تفکر انتقادی در مورد منابع اطلاعاتی مختلف ترغیب شده و یاد بگیرند که ارزیابی های خود را بر پایه محتوا، جامعیت و اعتبار منابع اطلاعاتی انجام دهند.نتیجه گیریسیاستهای آموزشی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت، فرصتهای مناسبی در اختیار دانشجویان قرار می دهد تا از یک سو منابع اطلاعاتی معتبری را در زمینه تحقیقات خود بیابند و از سوی دیگر، با نحوه ارزیابی یافته های خود نیز آشنا شوند. به این ترتیب، دانشجویان یاد می گیرند که چگونه و از چه منبعی پاسخ سوالات پژوهشی خود را بیابند، منابع و مدارک بازیابی شده را نقد و ارزیابی کنند و سرانجام یک مقاله خوب و ارزشمند تهیه نمایند. این توانائیها یعنی جستجو و یافتن منابع اطلاعاتی مناسب و همچنین ارزیابی منتقدانه نتایج بدست آمده را مهارتهای سواد اطلاعاتی می نامند. مهارتهای سواد اطلاعاتی را می توان با انجام تمرینات منظم مبتنی بر تفکر انتقادی افزایش داد. به عبارت دیگر، دانشجویانی دارای دیدگاهی انتقادی در زمینه های خاص می باشند که می دانند چگونه از منابع اطلاعاتی مربوط به موضوع مورد نظر خود استفاده کنند و در عین حال خصوصیات و اهداف آنها را نیز تشخیص می دهند. در هر حال، توسعه سواد اطلاعاتی دانشجویان در بالا بردن سطح یادگیری آنان نه تنها در کلاس درس که در زندگی روزمره نیز کاملا موثر خواهد بود.پی نوشت ها:[1] . کارشناس ارشد کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی، اداره اطلاع رسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان [2] .Teaching Strategies[3]. Research Skills[4]. Research Paper[5]. Subject Encyclopedias[6]. Online Catalogs[7]. Interlibrary Loan Services[8]. Information Literacy[9]. Research Tools[10]. Research Question[11]. General Encyclopedias[12]. Britannica[13]. Critical Thinking[14]. Search Strategy[15]. Content[16]. Usability[17]. Relevance[18]. Search Statement[19]. Keywords[20]. Operator منبع: Quarton, Barbara, (2003). "Research Skills and the new Undergraduate". Journal of Instructional Psychology. Vol 30(2). Available at: http://articles.findarticles.com/p/articles/mi_m0FCG/is_2_30/ai_105478980 مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران مجله الکترونیک، شماره اول دوره چهارم دسته بندی : فیش برداری و روش تحقیق نکته ها درباره پژوهش و نگارش عبدالرحیم موگهی اشاره: چنانکه در بخش نخست این مقاله متذکر شدیم، هر مبلّغی خواه و ناخواه برای تبلیغ خود با پژوهش در زمینه موضوع تبلیغی خویش و در تبلیغ نوشتاریاش با قلم و تألیف سر و کار دارد. بدین منظور نکتههایی را در زمینه پژوهش و نگارش به قلم در آوردیم و اینک ادامه نکته ها را پی میگیریم. اگر مطالبتان را بر یک طرف برگه می نویسید، برای حاشیه بالا، پایین و سمت چپ صفحاتِ دستنوشتِ خود، فاصلهای حدود دو سانتی متر و برای حاشیه سمت راست آن، فاصلهای حدود سه سانتی متر را در نظر بگیرید و آنها را سفید و نانوشته باقی بگذارید تا هم برای اصلاحات و اضافات خود و ویراستار جای خالی گذاشته باشید و هم حروفچین براحتی و با غلطهای کمتری بتواند دستنوشت شما را حروفچینی نماید. شایان گفتن است که بیشتر بودن حاشیه سفید سمت راست برای جای منگنه یا چسب و یا صحافی کردن و شیرازه دستنوشته است. و در صورتی که مطالب خود را بر پشت برگه دستنوشت نیز مینویسید، برای حاشیه سمت راست آن، فاصلهای حدود دو سانتی متر و برای حاشیه سمت چپ آن، فاصلهای حدود سه سانتی متر را در نظر بگیرید و آن را سفید و نانوشته باقی بگذارید. شماره صفحات دستنوشت را در بالای صفحه و بالای سطر اول و به موازات «انتها»ی سطر اول و به طور روشن و پُررنگ بنویسید. و در صورتی که مطالبتان را پشت برگه نیز مینویسید، شماره این صفحات را به همان گونه، ولی به موازات «ابتدا»ی سطر اول بنگارید. نوشتن مطالب جدید را از صفحه جدید آغاز کنید و مطالب را پشت سر هم و به صورت طوماری ننویسید تا چنانچه بعدا بخواهید مطلب و یا مطالبی را به دنبال و در ادامه آن اضافه نمایید، با مشکلی روبهرو نگردید. آغاز هر فصل یا بخش را با فاصله سفید 31 از بالای صفحه آغاز کنید تا هم دستنوشت شما زیباتر شود و هم ویراستار و حروفچین و سپس خواننده بدانند که با فصل و بخش و مطالب جدیدی روبهرو شدهاند. یکی از مشکلات پژوهندگان و نویسندگان، نوشتن پاورقیهای مطالبشان است؛ زیرا فراوان پیش میآید که آنان به پایین صفحه دستنوشت خود میرسند و تازه متوجه میشوند که پاورقیهای آن صفحه را ننوشته و جای خالی برای آن نگذاشتهاند، و گاه نیز اصلاً فراموش میکنند که پاورقیها را بنویسند و بعدا یادشان میآید که پاورقی فلان صفحه یا حتی صفحات را ننوشتهاند. دو راه حل برای این مشکل پیشنهاد میشود: یک. با توجه به اینکه گفته شد پشت برگه دستنوشت را شایسته است که سفید و نانوشته باقی بگذاریم، میتوانید تمامی پاورقیهای هر صفحه را در پشت همان صفحه بنگارید و به حروفچین تذکر دهید که پاورقیهای هر صفحه در پشت همان صفحه است. دو. به هر جایِ متن دارای پاورقی که رسیدید، همان هنگام و از جهت پایین صفحه به طرف بالای آن و به اندازه تعداد سطرهای هر پاورقی، در پایین صفحه دستنوشت خویش فاصله بگذارید و این فاصله را با نشانهای، مانند نقطه و یا خط تیره پُررنگ، برای خودتان مشخص نمایید و سپس نوشتن را ادامه دهید تا به پاورقی دوم برسید. در این هنگام نیز از جای نشانه پیشین و به طرف بالای صفحه و به تعداد سطرهای پاورقی دوم فاصله بگذارید و این فاصله را با همان نشانه معین کنید و به همین ترتیب، پاورقیهای بعدی را دوباره با همان نشانه مشخص نمایید. آن گاه و در هنگام نوشتن، به نخستین نشانهای که رسیدید، از نوشتن ادامه متن خودداری ورزید و نوشتن پاورقیها را به ترتیب، آغاز نمایید. پس از نوشتن پاورقیهای آن صفحه ـ هر تعداد که باشند ـ نوشتن ادامه متن را از صفحه بعدی آغاز کنید و پاورقیهای بعدی را نیز به همین گونهای که گفته شد، بنویسید. اگر میخواهید که متن حروفچینی شده کتابتان از زیبایی و خوشخوانی و چشم نوازی پسندیدهای برخوردار باشد، با برخی از اصطلاحات تایپی و مثلاً در برنامه «زرنگار» که در زیر نگاشته شدهاند، آشنا شوید: یک. نام قلم (font) که تعیین کننده شکل اصلی قلم است، نظیر قلم لوتوس، قلم میترا، قلم کامپیوست. دو. نماد یا سیاق قلم (style) که تعیین کننده نمایش خاصی از یک قلم است، مانند قلم نازک، قلم سیاه، قلم ایرانیک (Iranic= خمیده از راست به چپ)، قلم ایتالیک (Italic= خمیده از چپ به راست). و ترکیبات آنها، همچون قلم نازک ایرانیک و قلم سیاه ایتالیک. سه. پوینت قلم (Point size) که تعیین کننده اندازه قلم است، نظیر قلم با پوینت یا اندازه 10 و قلم با پوینت یا اندازه 14. چهار. حالت قلم که تعیین کننده نوع حالت عادی (روی خط کرسی)، آندیس بالا (بالای خط کرسی)، اندیس پایین (پایین خط کرسی)، کشیده و یا فشرده حروف و کلمات است. پنج. چینش قلم که تعیین کننده نوع چینش تراز شده، راست چین، وسط چین، و چپ چین حروف و کلمات است. بکوشید هر گونه اصلاحات و اضافات را پیش از حروفچینی کردن کتابتان انجام بدهید؛ زیرا انجام دادن این کار پس از حروفچینی ـ جز در موارد خیلی ضرور ـ باعث ناراحتی روانی حروفچینان میگردد، حتی اگر شما ناراحتی اقتصادی آنان را با پرداخت حقالزحمه آن جبران کنید. هنگامی که کتاب و پژوهش شما حروفچینی شد، برای غلطگیری و نمونه خوانی، نخست آن را به شخص دیگری که دارای چهار ویژگی زیر است، بدهید: یک. آشنایی نسبی با محتوا و مطالب متن نمونه خوانی؛ دو. آشنایی نسبی با نشانههای نمونه خوانی؛ سه. برخورداری از دقت در هنگام نمونه خوانی؛ چهار. برخورداری از صبر و حوصله در هنگام نمونه خوانی. علت اینکه میگوییم نمونه خوانیِ کتابتان را نخست به شخص دیگری بدهید، این است که چون نویسنده کتاب با مطالب آن آشناست و این مطالب از پیش، در ذهن او نقش بستهاند، همین موجب میگردد که برخی از کلمات بدون اینکه غلطگیری شوند از برابر چشم او سریعا عبور نمایند و دوم اینکه پس از غلطگیری آغازین، وقت شما هنگام غلطگیری مجدد، کمتر تلف خواهد شد و سوم اینکه اگر نمونه خوان، چیزی را به اشتباه غلطگیری کرده باشد، متوجه آن نیز خواهید گشت. پس از حروفچینی، تحقیقات و تألیفات خویش را ـ افزون بر شخص دیگری که گفته شد ـ حتما خودتان نیز آنها را غلطگیری کنید و این کار را برای خود، کسر شأن ندانید تا صحت تایپی کارتان از ضریب اطمینان بالاتری برخوردار باشد و در این زمینه، به دیگران چندان اطمینان ننمایید. در صورتی که فقط خودتان مطالب حروفچینی شده را غلطگیری میکنید، حتما غلطگیری را به صورت «مقابله متن حروف چینی شده با متن دستنوشتتان» انجام دهید؛ زیرا ممکن است حروفچین، مثلاً شماره یک صفحه از مأخذی را اشتباه حروفچینی نموده و یا پاراگرافی از متن دستنوشت را جا انداخته و حروفچینی نکرده باشد و شما اگر غلطگیری را به صورت «مقابله» انجام ندهید و فقط متن تایپی را غلطگیری کنید، متوجه آن اشتباه و یا آن جا افتادگی نشوید و نیز خدای نخواسته گاه در دام غلطهای کفرآمیز یا زشت گون و یا خنده برانگیز نیفتید و کتاب شما مانند آن کتابهایی نشود که به جای عبارت «برترین قضاوت کنندگان، حضرت امیرمؤمنان علی علیهالسلام است»، این گونه حروفچینی شده بود: «بدترین قضاوت کنندگان، حضرت علی علیه السلام است.» و برای اینکه لبخندی بر لبانتان نیز نقش بندد، باید بگوییم که یک بار عنوان کتاب «روش فیش برداری و دسته بندی مطالب» به قلم این جانب را این گونه حروفچینی نموده بودند: «روش فیش برداری و بسته بندی مطالب.» تحقیقات و تألیفات خویش را متناسب با موضوع و محتوای آن و با قلمی زیبا به معصومان علیهمالسلام و مانند آنان تقدیم نماییم. مثلاً یکی از پژوهشگران و نویسندگان حوزوی،(1) «ندبه های دلتنگی»اش را در عریضه هایی به حضرت مهدی ـ عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ـ این گونه تقدیم کرده است»: پیشکش به آنان که با آرزو زیستند و از درس انتظار، یک جمعه غیبت نکردند.» بکوشیم تا در هنگام پژوهش و نگارش، با وضو و رو به قبله باشیم. این قلمزن، محققی را میشناسد که تاکنون تحقیقات خویش را بدون وضو به قلم نیاورده است. از خداوند بخواهیم که به آنچه می گوییم و می نویسیم، خود نیز عمل کنیم و از هر چه که دیگران را باز میداریم، خود نیز دوری نماییم که نیک گفته اند: «رطب خورده، منع رطب چون کند.» از خداوند بخواهیم که در تحقیقات و تألیفاتمان ـ اگر «بود»مان بیش از «نمود»مان نیست ـ دست کم، «نمود»مان بیش از «بود»مان نباشد. به گفته «سعدی» در کتاب «بوستان»: مَنِه جان من آب زر بر پشیزکه صرّاف دانا نگیرد به چیز زراندودگان را بر آتش بَرَندپدید آید آن گه که مس یا زَرَند به اندازه بود باید نمود خجالت نَبُرد آن که نَنْمود و بود که چون عاریت برکَنند از سرش نماید کهن جامهای در برش اگر کوتهی، پای چوبین مبند که در چشم طفلان نمایی بلند وگر نقره اندوده باشد نُحاس(2) توان خرج کردن بر ناشناس ----------------------------------------------------1. جناب «بابایی.»2. نُحاس: مِس. منبع: مبلغان -> مرداد1383، شماره 56دسته بندی : فیش برداری و روش تحقیق تكنولوژي تحقيق و پژوهش نويسنده: رمضان علي تبار جمع آوري اطلاعاتيكي از مراحل مهم در پژوهش، جمع آوري اطلاعات مي باشد. در هر تحقيقي، روش جمع آوري اطلاعات تابع نوع پژوهش است. مثلاً پژوهش ديني از نوع پژوهش اسناد و مداركي است؛ لذا روش اصلي جمع آوري اطلاعات در پژوهش هاي ديني روش مطالعه منابع و متون است. يا در پژوهش هاي تجربي، عقلي و عرفاني پژوهشگر با مشاهده، تعقل، استدلال و كشف و شهود، اطلاعات موجود در آنها را جمع آوري مي كند. بنابر اين اطلاعات مورد نياز در پژوهش هاي مختلف با ابزار و روش هاي گوناگوني جمع آوري مي شود كه مهم ترين آنها عبارتند از:1ـ روش مشاهده (حس و تجربه)؛ 2ـ روش عقلي؛ 3ـ روش كشف و شهود؛ 4ـ روش مطالعه منابع و متوندر اين نوشتار با توجه به ارتباط بحث با پژوهش در حوزه معارف ديني و مقتضاي نيازهاي پژوهش در حوزه دروس معارف اسلامي به شيوه رايج در پژوهش هاي ديني، يعني روش مطالعه منابع و متون، خواهيم پرداخت.جمع آوري اطلاعات از طريق مطالعه منابع و متونبراي به دست آوردن اطلاعات در بسياري از زمينه ها راهي جز رجوع به ديگران نداريم. به عنوان مثال، براي به دست آوردن اطلاعات در مورد پديده ها يا اموري كه به هر دليل امكان مشاهده آنها براي ما وجود ندارد بايد به ديگران يا به اصطلاح به "گواهان" رجوع كنيم تا اطلاعاتي بدست بياوريم.1گواهان به اعتبار نوع اطلاعات به دو دسته اند:الف) گواهاني كه منابع معرفت و اطلاعات آنها همانند منابع معرفت خود ماست. در نتيجه اطلاعاتي را كه به ما مي دهند از يكي از سه روش مشاهده، تعقل و درون نگري به دست آورده اند. آنان پديده اي را ديده اند، سخني را از كسي شنيده اند، اموري را تعقل كرده اند و به شهودي دست يافته اند كه به هر دليل براي ما امكان دسترسي به آن اطلاعات وجود نداشته است. بدين جهت ما به آنها رجوع مي كنيم تا از اطلاعاتي كه به دست آورده اند استفاده كنيم و سؤالاتمان را پاسخ دهيم و يا درباره فرضيه هايي داوري كنيم.ب) گواهاني كه منبع اصلي معرفت آنها وحي و الهام الهي است؛ يعني منبعي كه امكان دسترسي به آنها براي هيچ كس جز آنها مقدور نيست. اين گواهان اطلاعاتي در اختيار ما قرار مي دهند كه براي ما امكان دسترسي به آنها وجود ندارد.پيامبران الهي و امامان معصوم(ع) واسطه هاي انتقال وحي و الهام خداوند به انسان ها هستند. تمايز اصلي اين دو گروه گواه در اين است كه در مورد گواهان گروه اول هم احتمال خطا وجود دارد و هم احتمال دروغ و فريبكاري، ولي در مورد گواهان گروه دوم (پيامبران و امامان معصوم) هيچ يك از اين دو احتمال وجود ندارد؛ زيرا اولاً معرفتي كه آن را به ما انتقال مي دهند معرفتي است كه از طريق وحي دريافت نموده اند و عاري از هر گونه خطا و اشتباه است و ثانياً آنها انسان هايي معصوم هستند؛ يعني احتمال دروغ و خطا درباره آنها وجود ندارد.گواهان، گواهي يا اطلاعات خود را مي توانند به دو روش به ديگران انتقال دهند:1. روش گفتاري (شفاهي)2. روش نوشتاري (كتبي)در صورتي كه گواهان به دلايلي نتوانند گواهي خود را مكتوب سازند به صورت طبيعي ممكن است به مرور زمان بعضي از گواهي هاي آنها از بين برود و به مرور زمان واسطه هاي اين گواهي زياد خواهد شد تا اينكه مكتوب شود.رجوع ما به گواهان به دو شكل امكان پذير است:الف) رجوع مستقيم و شنيدن گفتار آنها كه اين شكل منوط به حضور گواه است.ب) رجوع غير مستقيم؛ يعني رجوع به آثار و نوشته هاي آنها كه يا به دست خود آنها نوشته شده است يا به وسيله واسطه ها به نگارش در آمده است. بحث اصلي ما در اين مقاله راجع به اين شيوه، يعني روش جمع آوري اطلاعات از طريق رجوع به منابع و متون است.امروزه تنها راه رجوع ما به پيامبر و امامان(ع) براي كسب پيام هايي كه آنها از وحي و الهام دريافت نموده اند، رجوع به قرآن كريم و روايات شريف، يعني منابع و متون وحياني است. همچنين اگر اطلاعاتي درباره گزارشگران و دانشمندان گذشته خواسته باشيم بايد به منابع و متون تاريخي يا علمي رجوع كنيم. به اين اعتبار مي توانيم اين نوع پژوهش ها را پژوهش اسناد و مداركي بدانيم، اگر چه بايد در اين زمينه بين سه نوع اسناد و مدارك تمايز قائل شد. (اسناد و مدارك وحياني، تاريخي و علمي )اصول و شيوه هاي جمع آوري اطلاعاتهمان گونه كه گفته شد يكي از تمايزات مهم پژوهش هاي اسناد و مداركي (ديني) با ديگر پژوهش ها در شيوه جمع آوري اطلاعات است. در پژوهش هاي اسناد و مداركي، محقق و پژوهشگر، اطلاعات مورد نياز خود را از طريق مطالعه منابع به دست مي آورد.در پژوهش هاي اسناد و مداركي اصول و معيارهايي وجود دارد كه پژوهشگر بايد بر اساس آنها به جمع آوري اطلاعات بپردازد تا بتواند اطلاعات مناسبي را جمع آوري كند و با تجزيه و تحليل آنها سؤالات پژوهشي خود را پاسخ دهد كه در ذيل به برخي از مهم ترين اصول جمع آوري اطلاعات اشاره خواهيم كرد:1. اينكه چه اطلاعاتي را جمع آوري كنيم؟در جمع آوري اطلاعات، محور كار محقق همان سؤالات پژوهشي هستند. به عبارت ديگر مهم ترين شاخصي كه تعيين مي كند كدام اطلاعات را جمع آوري كنيم سؤالات پژوهشي است.در هر پژوهشي معيار اين است كه اطلاعات مرتبط با مسأله بايد جمع آوري شود؛ از اين رو هر چه سؤالات پژوهش جزئي تر و دقيق تر باشد امكان عمل به اين قاعده راحت تر خواهد بود كه با اين معيار مي توان از جمع آوري اطلاعات بي ارتباط و پراكنده پرهيز نمود.2. چه ميزان اطلاعات جمع آوري كنيم؟از اموري كه در مرحله جمع آوري اطلاعات در هر نوع پژوهشي بايد مورد توجه پژوهشگران قرار بگيرد، ميزان و اندازه اطلاعاتي است كه بايد جمع آوري شود. مثلاً اگر سؤال پژوهش ما در حوزه معارف دين عبارت باشد از"تأثير ايمان در زندگي از نگاه قرآن" . محقق بايد تمام آيات قرآن و رواياتي كه در اين زمينه وجود دارد را جمع آوري كند تا بتواند با تفسير و تعبير آنها ديدگاه اسلام را استنباط و بيان كند. ملاك اصلي درباره ميزان اطلاعات لازم، مسأله پژوهشي است. برخي از مسائل پژوهشي نيازمند اطلاعات بيشتري هستند و برخي مسائل به اندازه محدود و اندكي از اطلاعات نياز دارند.3. از كدام منبع، اطلاعات جمع آوري كنيم؟ميزان اعتبار و ارزش اطلاعات، يكي از مهم ترين اصول پژوهش مي باشد. در پژوهش هاي اسناد و مداركي، محقق بايد با توجه به نوع روش جمع آوري اطلاعات تلاش كند كه اطلاعاتي را جمع آوري كند كه داراي اعتبار كافي باشد. يكي از مهم ترين عوامل تعيين كننده اعتبار اطلاعات در اين نوع پژوهش ها، اعتبار منابعي است كه از آنها اطلاعات كسب مي شود.از جمله معيارها و شاخص هايي كه مي توان با آنها اعتبار منابع را تعيين كرد دست اول بودن منابع است.4. چگونه اطلاعات را جمع آوري كنيم؟جمع آوري اطلاعات در منابع و متون به يكي از روش هاي زير متصور است:الف) ثبت عين مطالب متن (نقل مستقيم)در صورتي كه اطلاعات موجود در متن از لحاظ محتوا و نحوه ارائه به گونه اي باشد كه كامل و به دقت بيان شده باشد و به عبارتي الفاظ و جملات متن به اندازه باشد نبايد در ثبت مطالب متن هيچ گونه دخل و تصرفي كرد و به اصطلاح بايد گردآوري اطلاعات به صورت نقل قول مستقيم باشد. ثبت آيات و روايات و اشعار بايد بدين گونه باشد. در چنين مواردي، انتقال يا چسباندن عين كتاب يا مأخذي به زبان اصلي مي باشد. انتقال مطلب روي فيش را "فيش نويسي" و چسباندن اصل مطلب يا فتوكپي آن را در برگه يادداشت "فيش سازي" مي نامند كه معمولاً اين كار به خاطر حجم زياد مطالب و صرفه جويي در وقت انجام مي گيرد؛ مثلاً بجاي بازنويسي مطلب يا گفته مهمي از يك روزنامه يا مجله و امثال آن، مي توان آن قسمت را جدا نموده و ضميمه ساير فيش ها نمود يا كپي گرفت. در فيش برداري الكترونيكي و نرم افزاري نيز اين مطلب صادق است.ب) ثبت خلاصه مطالب متن(تلخيص)در اين شيوه با توجه به عدم نياز به ثبت تمامي مطالب، قسمتي از مطالب كه مورد نياز مي باشد را ثبت و درج مي كند، البته به شرطي كه آسيبي به فهم متن نزند. به عبارت ديگر يادداشت و ثبت فشرده و گزيده مطالب كتاب و مانند آن، به زبان اصلي و به گونه اي كه بيانگر اصول اساسي و مطالب مهم محتوايي باشد. مثلاً قسمت هايي از متن مورد نظر را آورده و قسمتي را حذف مي كند و با علامت سه نقطه (...) نشان مي دهد كه ادامه مطالب كه در اين نوشتار نيازي به آن نبوده از اين قسمت حذف شده است. اين روش در واقع نوعي نقل قول مستقيم ولي تلخيص شده است.ج) برداشت از متن (اقتباس)هرگاه كلمات و عبارات متن اصلي چندان اهميتي نداشته باشد و تنها محتواي آن ارزشمند باشد در اين صورت، پژوهشگر متن مورد نظر را مطالعه مي كند و پس از اينكه آن را به خوبي دريافت با بيان خود منعكس مي سازد. اين روش در واقع نوعي نقل قول غير مستقيم است.2د) نظر شخصيگاهي در مورد مطالب و نظريات نوشته شده بر روي برگه هاي يادداشت از گنجينه فكر شخصي تراوش مي كند كه آن را "نظر شخصي" مي ناميم.مطالعه منابع و متونبراي جمع آوري داده ها و اطلاعات بايد به منابع و متون مختلف مراجعه نمايد. شيوه مطالعه منابع و متون تابع هدف مورد محقق است. گاهي مطالعه به منظور سرگرمي و شناخت اجمالي نسبت به موضوعي است كه در اين نوع مطالعه، دقت و حساسيتي لازم نيست همانند مطالعه روزنامه يا مجله يا كتاب رمان. اما مطالعه اي كه به هدف تحقيق و پژوهش باشد شيوه مطالعه متفاوت خواهد بود. به شيوه مطالعه اي كه در اين زمينه بايد به كار گرفته شود، اصطلاحاً "مطالعه پژوهشي" مي گويند.3 روش مطالعه پژوهشي روش خاصي است كه دراينجا به بعضي از ويژگي هاي آن اشاره مي كنيم:1. مطالعه پژوهشي مطالعه سؤال محور يا جهت دار است؛ يعني پژوهشگر براي به دست آوردن اطلاعات خاصي به مطالعه مي پردازد. از اين رو در چارچوب برنامه مطالعاتي تعريف شده عمل مي كند. مثلاً پژوهش در زمينه "راه هاي تأثيرگذاري كلاس هاي معارف در دانشجويان" چارچوب مسائل اين تحقيق از پيش تعيين شده است. محقق به دنبال دست يافتن به عوامل و موانع تأثيرگذاري است و آنچه براي پژوهشگر از نظر داده ها و اطلاعات مهم است يافتن زمينه ها و عوامل مثبت و منفي در اين زمينه مي باشد، نظير استاد از نظر اخلاق و رفتار، شيوه هاي تدريس، محتواي درس و... در حالي كه بررسي عوامل بيروني نظير محيط، خانواده و...در چارچوب اين پژوهش قرار ندارد.2. مطالعه پژوهشي، مطالعه اي عميق و دقيق است؛ يعني پژوهشگر بايد ابتدا مطالب (آرا و انديشه ها يا گزارش) متن را بفهمد و مشخص سازد كه اين اطلاعات در چه زمينه اي از پژوهش يا به كدام يك از سؤالات پژوهش پاسخ مي دهد سپس آن را ثبت كند. براي درست فهميدن يك متن در موارد چند بار خواندن آن ضرورت دارد و در مواردي نيز بايد از ديگران كمك گرفت.3. مطالعه پژوهشي مطالعه اي انتقادي است. در پژوهش تنها جمع آوري اطلاعات بدون ارزيابي و نقد، ارزش چنداني ندارد. به همين دليل در مطالعه پژوهشي، محقق بايد به صورت انتقادي با متن مواجه شود و اطلاعات موجود در متن را مطالعه نمايد تا هر نوع اطلاعاتي را بدون هيچ ضابطه اي ثبت و ضبط نكند و علاوه بر اين تشخيص دهد كه چه ميزاني از اطلاعات متن براي او قابل استفاده است.بنابراين مطالعه پژوهشي بر اساس اصول چهارگانه جمع آوري اطلاعات انجام مي شود.اصول و فنون يادداشت بردارياز مراحل مهم در پژوهش مرحله يادداشت برداري است. به عبارت ديگر گردآوري داده ها از منابع و اسناد يكي از گام هاي مهم تحقيق مي باشد كه در مطالعه كتابخانه اي به آن فيش برداري گفته مي شود. در فيش برداري، سليقه هاي فراواني وجود دارد. دو ملاك را در انتخاب شيوه فيش برداري مي توان مورد توجه قرار داد: افزايش تمركز ذهني محقق و كاهش زمان.شيوه هاي فيش برداري مسأله محور هر دو ملاك را تأمين مي كند. اصل مسأله محوري تحقيق اقتضا مي كند محقق با داشتن مسأله، سراغ منابع برود و يافته هاي خود را در ذيل هر مسأله و به ترتيب تاريخي منابع، در يك برگ فيش برداري كند.4 با توجه به دو ملاك فوق و اصل مسأله محوري، در ذيل به برخي از اصول و فنون فيش برداري اشاره خواهد شد.1. مطالب مفصل و طولاني بايد خلاصه شود و از نوشتن مطالب جزئي و فرعي خودداري گردد و در صورت لزوم بجاي يادداشت برداري از موارد جزئي، مي توان فقط مأخذ آن را به طور كامل نوشت تا در مواقع ضروري بتوان به آن مراجعه نمود.2. قواعد درست نويسي، علامت گذاري و... در هنگام نوشتن رعايت گردد.3. با مداد فيش برداري نشود، چون در اثر مرور زمان و سايش دست، نوشته ها و مطالب كمرنگ شده و يا از بين خواهد رفت.4. برگه هاي يادداشت بايد به گونه اي باشد كه اولاً در چهار طرف آن فاصله ها حفظ شده باشد و ثانياً در صورت لزوم، بتوان نكته هاي ضروري فراموش شده را در حاشيه آن وارد كرد.5. در هنگام مطالعه بايد مطابق موضوع تحقيق، در كنار هر مطلب مهمي ، علامت گذاشته و سپس در مطالعه مجدد، از آن خلاصه نويسي و يادداشت برداري نماييم.56. در هر فيش مشخص شود يادداشت از چه نوع است؛ نقل مستقيم، تلخيص يا برداشت شخصي و....7. از هر برگه(فيش) براي ثبت يك اطلاعات مشخص با موضوع واحد استفاده شود و از ثبت دو يا چند مورد اطلاعات مختلف بر روي يك برگه يادداشت خودداري شود، زيرا در غير اين صورت در مرحله طبقه بندي و ترتيب يادداشت ها با مشكل مواجه خواهيد شد.8. براي تمام يادداشت ها عنوان مناسبي در نظر بگيريد. عنوان انتخابي بايد به گونه اي باشد كه هم معرف محتواي يادداشت باشد و هم محل كاربرد و استفاده از يادداشت در پژوهش را مشخص نمايد.9. منبع و مأخذ هر يادداشت بايد به طور مختصر ثبت شود.10. سعي شود از يك طرف يادداشت براي نوشتن استفاده شود تا در طبقه بندي مطالب دچار مشكل نشويد. علاو اينكه در غير اين صورت نمي توان بر مطالب يادداشت شده، اشراف كافي داشت.11. سعي شود به همراه هر يادداشتي كه ثبت مي شود، ديدگاه هاي خودتان را نيز يادداشت كنيد. به ويژه اگر در همان زمان نكته يا تحليل و نقد و بررسي اي به ذهنتان رسيد بلافاصله در ذيل همان مطالب، يادداشت شود، چون خلاقيت هاي ذهني اگر يادداشت نشوند از بين مي روند. بنابراين همان گونه كه افكار و انديشه هاي ديگران را ثبت مي كنيد، افكار و انديشه هاي خود را نيز به صورت مستقل ثبت كنيد.12. در ميزان يادداشت دقت شود و سعي شود به همان اندازه كه مورد نياز شماست يادداشت برداري شود و از ثبت اطلاعات اضافي پرهيز كنيد.13. بعد از اتمام جمع آوري و ثبت اطلاعات بايد بررسي يادداشت ها انجام بگيرد. اين كار فوايد زيادي دارد ازجمله اينكه اولاً فيش هاي ناقص يا مواردي كه يادداشت نشده اند تكميل مي شود ثانياً يادداشت هاي زايد فيش هاي تكراري حذف مي شود، چون بالا رفتن تعداد فيش ها در تحقيقات اسناد و مداركي، فرايند تجزيه و تحليل را مشكل مي نمايد.6پي نوشت ها:1 . طرقي، مجيد، درسنامه روش تحقيق،ص 90.2. طرقي، همان، ص 121.3. همان، ص 121.4. فرامرز قراملكي، احد، اصول و فنون پژوهش در گستره دين پژوهي، ص 195.5. موگهي، عبدالرحيم، روش يادداشت برداري و دسته بندي مطالب، ص 70- 72؛ مهدي زاده حسين، راهنماي پژوهش نامه نويسي، ص106-107.6. طرقي، همان. منبع: http://www.art-of-music.net/view.asp?ID=460513 دسته بندی : فیش برداری و روش تحقیق تحقيق چيست؟ تحقيق، از ريشه « حق » است. حق يعني آنچه كه درست و استوار و ثابت باشد. ريشه اصلي واژه حق، در تمام اشتقاقهايش مفهوم ثابت و مطابقت با واقع و استحكام را دارد.احقاق و تحقيق يك امر، يعني چيزي را ثابت و استوار ساختن، درستي چيزي را به اثبات رساندن، «حق» بودن مطلبي را آشكار ساختن و به عبارتي: شناخت « هست » ها. تحقيق، يك تلاش فكري و علمي براي « يافتن » مطلب درست و حق، و « ارائه » و « اثبات » آن است.طبيعي است كه در زمينههاي مختلف نظري و فكري و تاريخي و ادبي و علمي و ... حق بودن مطالب، به معناي مطابق با واقع بودن آنها در هر يك از زمينههاست و تحقيق، طبق اين مفهوم، در ابعاد مختلف ياد شده، مفهوم پيدا ميكند.جست و جوي منظم و تلاشي كه بر مبناي علم و استدلال و شواهد و منابع، انجام ميگيرد تا نظريهاي اثبات گردد و نكتهاي كشف و بيان شود، « تحقيق » است. هر چيزي ميتواند براي انسان، موضوع تحقيق باشد، چه عقلي چه حسي، چه جزئي چه كلي، آنچه در حوزههاي و دانشگاهها به عنوان نگارش رساله تحقيقي و پايان نامه متداول است، نمونه روشني از يك تحقيق است و البته هر چه شيوه كار و معتبر بودن منابع و نوآوريهاي علمي و سليقه در تدوين بيشتر مراعات شده باشد، ارزش آن افزونتر خواهد بود.تحقيق ميداني و كتابخانهايگاهي پژوهشي كه براي يافتن و اثبات چيزي انجام ميگيرد، در ميدان گسترده اجتماع و با كاوش نمونههاي عيني است و با تفحص و استقراء در محيط بيرون و روي افراد و اشياء و پديدههاي خارجي انجام ميگيرد. نام آن « تحقيق ميداني » است و محقق بايد بگردد و با ديدن و شنيدن، مطالب را كشف كند. معمولاً تهيه گزارش پيرامون وقايع يا موضوعات اجتماعي و علمي و مسايل حسي و تجربي و كاربردي، از اين راه انجام ميگيرد.گاهي پژوهش در كتابها، اسناد، منابع و آراء و نظريات و در فضاي محدود كتابخانه شكل و انجام ميگيرد. نام اين نوع، « تحقيقات كتابخانهاي » است و از منابع مكتوب استفاده ميشود. اما نتيجه هر يك از دو شيوه ياد شده، به صورت مقاله يا كتاب، عرضه ميگردد و اصول نگارش بر محصول كار تحقيقي حاكم است.فرق تحقيق و تأليفتأليف از ريشه « الفت » و به معناي پيوندزدن، به هم آميختن، گردآوري مطالب متناسب با هم در يك مجموعه است و معمولاً نياز به تتّبع و كاوش و دقت و حوصله دارد. گرچه در عرف رايج، معمولاً تأليف و تحقيق را و مؤلف و محقق را به جاي هم به كار ميبرند، ولي ميان محقق و مؤلف تفاوت بسيار است.مؤلف، صرف گردآورنده مطالبي از جاهاي مختلف و تنظيم كننده مطالبي است كه با تتبع و پژوهش به دست آورده است، اما محقق، از انديشهاي نقّاد و ديدگاهي عميق برخوردار است و « صاحب نظر » است و كارش تنها جمع آوري مطالب از منابع مختلف نيست ( كه اين كار از بسياري برميآيد ) بلكه انديشمندي است كه نظريهاي را با برهان و دليل، اثبات يا رد ميكند، يا مطلبي جديد كشف مينمايد، يا مطلب كشف شدهاي را تكميل ميكند، يا چيزي را كه به صورت نظريه بوده است به اثبات ميرساند. « نظريه پردازي » و اثبات آن نيز ذهني قوي و شيوهاي محققانه ميطلبد.البته تتبع و كاوش، مقدمه تحقيق ميتواند قرار بگيرد و محقق، بر مبناي « يافتهها » ميتواند نظر بدهد.روش تحقيقمنظور از روش در تحقيق، ارائه مهارتها و تجربههايي است كه دستيابي به هدف را آسانتر و عمليتر ميسازد و با صرف وقت كمتر، نتايج بيشتري به دست ميآيد. اين نكته، در كلّيه روشها مطرح است. يعني هر كاري بر مبناي «روش»هاي برگرفته از تجربهها و موفقيتها انجام پذيرد، تضمين بيشتري براي بهره دهي آن خواهد بود و افرادِ «داراي روش» موفقترند و مبتدياني كه با روش افراد موفق آشنا ميشوند، زودتر به نتيجه ميرسند.وقتي « روش تحقيق » گفته ميشود، دو نوع مطالب و نكات، قابل طرح است:1. آنچه به « تحقيق » به شكلي عام و كلي مربوط است.2. آنچه به « تحقيق اسلامي » مربوط ميشود.در بخش اول نكاتي مورد نظر است كه در هر كار تحقيقي و پژوهشي، در هر موضوعي به كار ميآيد و رعايت آنها لازم و مفيد است. چه ديني، چه غير ديني، چه اسلامي چه غير اسلامي، حتّي در تحقيقات جغرافيايي، آماري، اقتصادي، روانشناسي و تربيتي، طبيعي و باستان شناسي و ... كاربرد دارد. اين بخش نيز خود دو گونه است:1. مطالبي مانند فيش برداري و ...2. مطالبي كه اختصاص به هر يك از علوم دارد مانند روش تحقيق در رياضي يا جامعه شناسي يا ادبيات يا فقه كه هر كدام روش خاصّ به خود دارد. در اصطلاح به يكي روش و ديگري روشمندي گفته ميشود.در بخش دوم، نكاتي مطرح است كه براي يك فرد محقق و پژوهشگر درباره مسائل اسلامي و معارف ديني و رهاوردهاي وحي، ضروري است.تحقيق عامنكات و مراحل مربوط به تحقيق در هر زمينهاي به صورت عام را ميتوان چنين برشمرد:1. موضوع و سوژه تحقيقاتيابتداييترين كار، تعيين موضوع است، محقق بايد قبل از شروع كار تحقيقي، بداند كه در جست وجوي چيست و موضوع پژوهش و محدوده آن كدام است؟ و چه ابعادي دارد؟ مناسب است كه پژوهشگر، در انتخاب موضوع به نكات زير توجه كند:ـ علاقه و اشتياق به موضوعـ ميزان توانايي خود در زمينه موضوع تحقيقـ سودمندي آن براي جامعه، مثمر ثمر بودن و رفع نيازـ قابل تحقيق بودن موضوع و ميزان منابع موجود و لوازم پژوهش، تا تحقيق او نيمه تمام نماندـ محدود بودن دامنه موضوع، به خصوص اگر محقق تازه كار است، تا از عهده جمع و جور كردن و به پايان رساندن آن برآيد و در نيمه راه رها نكند.2. ريزتر كردن عناوين موضوعهر موضوع كلي، قابل تقسيم به اجزا و محورهاي كوچكتر و مشخصتري است كه كار پژوهش را آسانتر ميكند. محوربندي يك موضوع، هم ذوق و ابتكار ميخواهد و هم معلومات عمومي و آگاهيهاي خاصّ آن موضوع. عناوين ريز يك موضوع، هرچه بيشتر افزايش يابد، به شناختهتر شدن ابعاد مختلف آن موضوع كمك ميكند.3. طرح تحقيقاتيمنظور، داشتن برنامه و طرح، براي مرحله اجرايي يك تحقيق است؛ يعني هم مشخص ساختن كيفيت و سبك و محدوده كار و نقطه شروع و پايان، و هم منظور داشتن هدف و نتيجه. در ذهن بايد ترسيم شود كه ميخواهيم چه كنيم و با طي چه مراحلي به نتيجه گيري نزديك شويم.4. آشنايي با كارهاي انجام شدهاين كار، هم جلوي دوباره كاري را ميگيرد، هم كار انسان را قويتر و همه جانبهتر ميسازد و هم محقق را از تجارب گذشتگان بهرهمند ميكند. البته در كارهاي تحقيقي ابتكاري كه سابقه نداشته، آشنايي با كارهاي مشابه و انجام شده قبلي معني ندارد. پس درباره هر موضوعي كه تحقيق ميشود، بايد از نمونههاي قبلي كار درباره آن با خبر بود؛ مثلاً آنكه درباره « قيام مختار » يا « نهضت مشروطيت » يا « ويژگيهاي زبان فارسي » و ... ميخواهد تحقيق كند، بايد كتب و مقالات و منابع مربوط به آن را كه ديگران نگاشتهاند ببيند.5. مأخذ شناسيدرباره هر موضوعي، منابع مهم و مأخذ دست اول و جامعي وجود دارد كه از اطلاعات معتبر و قابل استناد برخوردار است. محقق بايد منبع شناس باشد و با كتابهاي مرجع آشنايي داشته باشد. چه منابع كهن و قديمي، و چه منابع جديد. بعضي از كتابها به عنوان منابع « رابط » و « هادي » مورد استفادهاند؛ يعني پژوهشگر را به منابع اصليتر متصل ميكنند، مثل فهرستها، نمايهها، كتابشناسيها و مقاله نامهها.« كتاب مرجع » كتابهايي است با ساختاري منظم و فصل بندي و تدوين حساب شده كه در زمينههاي مختلف علمي، ادبي، تاريخي، اجتماعي و ... آگاهيهاي فوري و دقيق به ما ميدهد. كتابهايي از نوع: اطلاعات عمومي، دايره المعارفها، واژه نامهها، زندگينامهها، سالنامهها، فهرستها، نمايهها، راهنماها، منابع جغرافيايي، فهرست مقالات، كتابنامهها، كتابشناسيها و ... از كتابهاي مرجع محسوب ميشود.مأخذ، هم به صورت كتاب و نوشتجات ميتواند باشد، هم منابع زنده، يعني محققان و صاحب نظران و آگاهاني كه در موضوعات مختلف، معلومات دقيق و ارزندهاي دارند، اينان هم از مأخذ ما در امر تحقيق ميتوانند به حساب آيند. « منابع غير كتابي » نيز مأخذ پژوهش به حساب ميآيد، همچون تصويرها، مواد ديداري و شنيداري، فيلمها، نوار ويدئو و اسلايد، نوار ضبط صوت، ميكرو فيلم و ... انسانهاي محقق و صاحب نظر نيز به نوعي منبع غيركتابي محسوب ميشوند.به علاوه، محقق بايد ارزش و اعتبار منابع مختلف را هم مورد توجه قرار دهد و از دهها منبع مختلف پيرامون موضوع، بداند كه كداميك معتبرتر و كدام يك فاقد ارزش و اعتبار است. نويسنده فلان كتاب، چه فكري و روشي داشته و امثال اينگونه آگاهيها، كه به نتيجه گيري از مطالب يك كتاب منبع هم مربوط ميشود و روي آن تأثير ميگذارد.[1]6. كشف مرتبطاتدر مسائل تحقيق، اگر ذهن محقق بتواند موضوعات مختلفي را كه به هم مربوط ميشوند، بشناسد و رابطه آنها را با هم مورد توجه قرار دهد، در بازدهي تحقيق موفقتر خواهد بود؛ مثلاً كسي كه ميخواهد درباره « تخت سليمان » تحقيق كند، برخوردش با موضوعاتي همچون: انبيا و معجزه هم خواهد بود. [1] . در زمينه شناخت منبع پيرامون موضوعات مختلف از جمله ر.ك: « راهنماي پژوهش »، جواد محدثي، كه كتاب شناسي منابع، معجمها، دايره المعارفها و كتابهاي راهنماست، ناشر: دفتر تبليغات اسلامي، قم. روش تحقيق-2 و آنكه بخواهد در شرح حال سيد جمال اسدآبادي تحقيق كند، با نهضتهاي اسلامي قرن اخير، ايران عصر قاجار، نهضت سلفيه، اسدآباد، محمد عبده، ناصرالدين شاه، ميرزا رضا كرماني و ... به نحوي ارتباط پيدا ميكند. كشف اين رابطهها در هر موضوعي، دريچههاي جديدي براي تحقيق و منبعيابي به روي پژوهشگر باز ميكند.براي اين امر، محقق نياز دارد به:1. اطلاعات عمومي2. درك نيازها و خلأها3. سرعت انتقال ذهن و جولان ذهني4. قدرت جمع بندي و نتيجهگيري ذهني و ... .7. تفكر و انديشيدناز منابع مهم انسان، استفاده از ذخاير فكر و انديشه و حافظه است. تنها نبايد در تحقيق روي مطالعات تكيه داشت، بلكه انديشمندي را هم بايد سهمي در اين امر تعيين كرد. انديشه انسان، گنجينه سرشار و دست نخورداهاي است كه درباره مسائل مختلف، ميتواند منبع باشد و هر چه بيشتر از آن كار بكشند و به كار و فعاليت وادارند، بازدهي افزونتري داشته باشد؛ مثل چاه آب كه هر چه بيشتر از آن آب استخراج كنند، جوشش بيشتري خواهد داشت و اگر راكد بماند، چه بسا بخشكد. « حافظه » نيز از منابع فراموش شده است. چه بسا مطالبي را قبلاً خوانده يا شنيده باشيم و در حافظه بايگاني شده باشد، كه نياز به « يادآوري » دارد و استفاده از آرشيو حافظه ... . گاهي شنيدن و خواندن چيزي حافظه را فعال ساخته، نكات بسياري در ذهن تداعي ميشود.8. فيش برداري و يادداشتدر خلال پژوهش در اسناد و منابع يا كاوش از نمونههاي اجتماعي و ملموس يا تهيه گزارش و آمار، يا ثبت وقايع و مشاهدات و ... مطالبي را كه متناسب با « موضوعِ » مورد تحقيق است، بايد يادداشت كرد. برگههاي يادداشت، به نام فيش معروف است. روي هر برگه و فيش تحقيقاتي، بايد اطلاعات لازم را هم در كنار مطلب يا بالاي صفحه ثبت كرد؛ مانند: موضوع كلي، موضوع جزئي، نام و مشخصات دقيق منبع، شماره و تاريخ يادداشت و ... ميتوان از كد و علايم رمزي هم براي موضوعات استفاده كرد.محقق ممكن است صدها هزار يا ميليونها برگه يادداشت و فيشهاي تحقيق داشته باشد كه هر كدام براي موضوعي و هدفي تهيه شده باشد. اطلاعاتي براي كار تحقيق، به كار ميآيد كه اين اوصاف را داشته باشد:ـ عميقـ گستردهـ مطمئنـ كافي.اطلاعات ما در فيشها بايد « سازمان يافته » باشد، و برخوردار از: نظم ظاهري ـ نظم باطني و معنوي.ايجاد سيستم ارتباطات و بايگاني دقيق يافتهها و كشف شدهها و شماره و كد و علامت و ... به امر بهرهگيري از يادداشتها كمك ميكند.[1]9. تنظيمبه مجموعه يادداشتهاي تحقيقي، در نهايت كار، بايد شكل و صورت مطلوب و قابل عرضه داد، كه نام آن را «تنظيم» ميگذاريم.شرايط يك تنظيم خوب عبارت است از:الف. دسته بندي اطلاعاتب. جايگزيني آنها در بخشهاي مناسبج. پرهيز از فضل نمايي در دادن اطلاعات غير لازم، يا غير مربوط.مطالب بدون دسته بندي و به هم ريخته، خود محقق و هم خوانندگان يادداشتها را گيج و خسته ميكند.نامناسب بودن جاي هر مطلب، از ارزش و بهره دهي آن ميكاهد.فضل فروشي در بيان و نقل مطالب غير لازم و غير مربوط هم، جز افزودن بر حجم نوشته و جز كاستن از جاذبه، ثمر ديگري ندارد.بايد يادآور شد كه در مرحله تنظيم، مسأله « نگارش » هم به ميان ميآيد، كه روش و اصول خاص خودش را دارد و بحثي مستقل و مبسوط است، كه در پايان اين مبحث، نكاتي مربوط به آن خواهيم آورد؛ ولي در همين جا يادآوري ميكنيم كه پيكره نوشته تنظيم يافته ما بايد سه بخش: ( مقدمه ـ متن ـ نتيجه ) را باشد و توانسته باشد حقيقتهاي دريافت شده در تحقيق را به صورتي بليغ و رسا به ديگران انتقال دهد.تحقيق در متوندر موضوعات مختلف، گاهي بايد متون خاص آنها را بررسي و مطالعه كرد تا مطلب مورد نظر را كشف نمود.در اينجا با دو روش ميتوان كار كرد:1. برخورد همراه با سؤال قبلي2. برخورد آزاد.منظور از روش نخست، اين است كه محقق، سؤال يا سؤالهاي خاصي را در ذهن خود داشته باشد و براي كشف جواب آنها متني را پژوهش و مطالعه كند.منظور از روش آزاد، آن است كه محقق بدون سؤال خاص، متني را مطالعه كند، هرچه كه توجهش را جلب كرد و برايش جاذبه داشت آنها را يادداشت كند.البته هر كدام از دو روش، محاسن و معايبي دارد. در روش اول گرچه سراغ يك متن و كتاب خاصّ رفتن، همراه با سؤال ذهني و گمشده خاص، بسياري از فرازها و مطالب را براي ما معني دارتر ميكند و موضوعات، به شكل خاصي براي محقق چشمك ميزند، ولي چون از زاويه خاصي به منبع نگاه ميكند، از بسياري چيزها غافل ميماند، گرچه آنها جالب باشد؛ مثل توريستي كه وقتي همراه دفترچه راهنما از يك شهر بازديد ميكند، موارد بسياري غير از آنچه در دفتر و كتابش هست، از نظرش دور ميماند. در روش دوم، نكات بسياري ممكن است به نظر بررسي كننده بيايد، ولي چون گمشده خاصّي را تعقيب نميكند، دستاورد تحقيقش كمتر باشد؛ مثل همان توريست كه همين طور در شهري باستاني به گردش بپردازد و مثل تاجري كه گاهي براي خريد جنس خاصّي به كشوري ميرود، يا همين طوري ميرود و ميگردد تا هر چه كه جالب بود بخرد.ولي در مجموع، برخورد سؤالي با منابع مورد تحقيق، سازندهتر و ثمر بخشتر است.در صورت امكان، اگر يك متن چندبار، و هر بار به قصد موضوعي خاص مطالعه شود، بهتر از آن است كه در يك مرور، چند موضوع را همزمان در نظر داشت؛ زيرا در اين شيوه هم موضوعات به يكديگر مخلوط و متداخل ميشود، هم گاهي بعضي از آنها از ذهن فرد، محو و فراموش ميگردد و هم كاوش و استقراي كاملي نخواهد بود؛ مثلاً اگر كسي در « ديوان حافظ » تحقيق كند، يك بار بخواند، به قصد يافتن قطعههاي تاريخي نسبت به عصر حافظ، يك بار براي كشف ديدگاههاي اعتقادي او، يك بار به نيت گردآوري تشبيهها و استعارههاي زيباي شعري، يك بار به قصد موضوعاتي كه در شعر حافظ مطرح است، يك بار با هدف يافتن اصطلاحات خاصي كه در زبان شعري حافظ به كار رفته، بار ديگر به قصد شناخت عرفان حافظ و ... . اين يك شيوه است ( كه البته موفقتر است، ولي وقت و حوصله بيشتري ميطلبد ) گاهي هم در يك مرور و مطالعه، همه اين محورها و ابعاد را همزمان و با هم بخواهد بررسي و استخراج كند. طبيعي است كه گاهي از بعضي غفلت خواهد شد و يا بعضي تحت الشعاع ديگري قرار خواهد گرفت.به هر حال، در كار تحقيقي روي متون و منابع خاص درباره هر بحث و جمله و تعبير و فراز، هرچه بيشتر دقت و انديشه شود تا بيشترين مفاهيم و نكات جديد كشف شود، كار تحقيق، مفيدتر و جامعتر خواهد بود.شرايط يك محققيك محقق، در كار تحقيقي نياز به مسائل زير دارد تا هم در كارش موفق باشد و به نتيجه مطلوب برسد، و هم نتيجه كارش براي ديگران داراي ارزش و اعتبار باشد:1. حوصله و صبر2. تتبع و كاوش در منابع3. دقت، هم در فهم هم در نقل4. امانت در نقلها و برداشتها5. علم و اطلاع، نه فكر و ذوق. ( يعني: ملاك، ذوقيات نيست)6. آشنايي به موضوع مورد نظر و مورد تحقيق7. گم نكردن سرخط اصلي، هنگام سند يابي و پژوهش8. ارتباط « يافته » ها با مطلوبها و « نياز » ها9. برخورداري كار، از بررسي و استدلال و دقت، تا « تحقيق » شود و گرنه در مرحله تتبع خواهد بود. البته تتبع مقدمه تحقيق است.10. برخورداري از زبان ساده و بيان رسا11. دوري از تعصّب و غرض ورزي و انتقامجويي12. پرهيز از پيشداوري و تحميل عقيده ( اين در بحث تحقيق در معارف اسلامي هم خواهد آمد.)13. برخورداري از شهامت و صراحت در بيانِ يافتهها.تلاش محقق براي كسب اطلاع و جمع آوري آگاهيهاي لازم براي موضوع مورد نظر، و پيگيري و حوصله او در كار و پشتكار وي، نقشي عمده در اين زمينه دارد.تحقيق در مسائل اسلاميبراي تحقيق در مسائل اسلامي، شرايط و ضرورتهايي لازم است، به قرار زير:1. آشنايي با زبان عربياز آنجا كه مهمترين منابع ديني ما، همچون قرآن و حديث و تفسير و تاريخ و ... به عربي است، آشنايي با اين زبان، در حد قدرت بر فهم و برداشت مطلب از منابع، كليد راهگشاي اين وادي است و بدون آن، كار تحقيق ديني اعتبار كمتري خواهد داشت. گاهي محققان خارجي و مستشرقان براي تحقيقات اسلامي خود زبان عربي را فرا ميگيرند.2. آگاهي كافي از معارف اسلاميالبته مراد، آگاهي كلي و آشنايي عمومي است؛ و بيگانه نبودن از كليات دين. همچنان كه اگر بخواهد در يك موضوع تاريخي يا فلسفي يا پزشكي تحقيق كند، لازم است تا حدي با اين مباحث آشنا باشد، تحقيقات ديني هم به چنين معلوماتي درباره اسلام نياز دارد.3. اطلاع از تاريخ اسلامحتي در موضوعات غير تاريخي هم، آگاهي يك محقق از تاريخ اسلام و مسلمين لازم است؛ زيرا در بسياري از موضوعات، برخورد با حوادث تاريخي پيدا ميكنيم و جهل به تاريخ اسلام،كار تحقيق را خام و كم اعتبار ميسازد. علاوه بر اين در متون تاريخي، مباحث غير تاريخي فراواني مطرح است كه ناديده گرفتن آنها روا نيست.4. اطلاع از كتب و تفسير و نظر مفسّرانچون بسياري از مباحث ديني، ريشه در قرآن دارد، طبعاً مفسران هم در آن زمينهها بحث كردهاند. [1] . به بخش « روش يادداشت برداري » در همين كتاب مراجعه شود. روش تحقيق-3 از همين جا آگاهي به تفاسير و مسائل قرآني نيز ضرورت پيدا ميكند.5. آشنايي با احاديثبه همان دلايل گذشته، جديث و آشنايي با آن از نيازهاي محقق اسلامي است، چون حديث، از مهمترين منابع پژوهشهاي ديني محسوب ميشود و محتواي احاديث نيز از تنوع خيره كنندهاي برخوردار است. منابع حديثي درياي ژرف و وسيعي است كه همه گونه گوهر در آن يافت ميشود.6. آشنايي با منابع اسلاميهمچنانكه در بحثِ « تحقيق عام » گفته شد، « مأخذ شناسي » از شرايط اوليه كار يك محقق است؛ يعني اينكه بداند براي يافتن فلان مطلب، به چه كتب و منابعي بايد رجوع كند. اين نياز به كتابشناسي موضوعي دارد. مباحث اسلامي نيز اينگونه است و محقق بايد به عمدهترين منابع ديني آگاهي داشته باشد؛ به ويژه آگاهي از اينكه كدام موضوع در چه مأخذي است، كارسازتر است. در شناخت منابع و مراجعه به آنها، نبايد از ديوانهاي شاعران مسلمان، به ويژه علما و انديشمندان مسلمان و متفكران غفلت داشت مثلاً مولانا، اقبال و ... . . پرهيز از پيش رأي و آزادي از قيد عقايد شخصيگاهي انسان در مسألهاي نظر خاصّي يا علاقه خاصي دارد و دلش ميخواهد نتيجه تحقيق و بررسي هم همان از كار درآيد كه دوست دارد. اينجاست كه در بررسي متون و تحقيق منابع ارزيابي مدارك، اِعمال نظر ميكند و پيشداوريها در نتيجه كارش تأثير ميگذارد.« اصل بي طرفي » در تحقيق، شرط اعتبار نتيجه پژوهشهاست و تحميل عقيده خود بر منابع در كار تحقيقي، هم به گمراهي ميكشد و هم از اعتبار مياندازد. نتيجه چنين كاري، يا التقاط است، يا انحراف يا مسخ حقايق يا تحريف تاريخ و ... . بايد ديد منابع ديني چه ميگويد، نه آنكه نظرهاي از پيش تعيين شده خود را به نحوي از دل آيات و روايات و مدارك، بيرون كشيد. اين نوعي از التقاط است. درباره قرآن و نحوه برخورد ما با آن، از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ نقل است كه:« مَنْ جَعلهُ اَمامَهُ قادَه اِلي الجَنّه وَ مَنْ جَعله خَلفَه ساقَه الي النّار »[1]كسي كه قرآن را « پيشوا » ي خود قرار دهد، قرآن او را به بهشت رهبري ميكند و هر كس آن را پشت سر قرا ر دهد ( قرآن را به دنبال حرفها و نظرات خود يدك بكشد ) قرآن او را به آتش، سوق ميدهد.( دقت در تعبير قاده و ساقه )8. آشنايي با لغت و منابع لغويبدون لغت شناسي عميق، گاهي فهم و برداشت پژوهشگر از متون، غلط و انحرافي ميشود. در تحقيق، نبايد به محفوظات ذهني و ارتكازات، اعتماد كامل كرد. منابع لغوي، گاهي غير از توضيح مفهوم واژهها نكات ارزشمندي دارد كه دريغ است از نظر محقق دور بماند. تتبع و دقت لغوي محقق، بر غناي كار او ميافزايد.منابع اسلاميمنابع اسلامي بسيار است. برخي پيرامون موضوعاتي خاصّ است، برخي مجموعهاي كه درباره مسائل اعتقادي، اخلاقي، تاريخي، تفسيري، شرح حال و ... حاوي مطالب است.مهمترين منابعي را كه ميتوان براي « معارف اسلامي » به مفهوم عام آن بر شمرد، از اين قرار است:1. قرآن، با تفسيرهاي متعدد و گوناگون آن از قديم و جديد، عربي و فارسي، شيعه و عامه، با مذاقها و شيوههاي گوناگون روايي، ادبي، عرفاني، كلامي، علمي و فلسفي.2. نهج البلاغه، با شروح مختلف آن.3. سنّت و حديث، ( احاديث قدسي، احاديث نبوي، احاديث ائمه )4. كتب اربعه شيعه، كه از معتبرترين منابع شيعه و قديميترين آنهاست كه عبارتند از:الف. كافي (كليني) اصول كافي، فروع كافي و روضه كافيب. تهذيب (شيخ طوسي)ج. استبصار (شيخ طوسي)د. من لا يحضره الفقيه (صدوق)و نيز شرحهاي متععدي كه بر هر يك از اين كتب، در طول قرنها نوشته شده است (كه فعلاً جاي بيان آنها نيست).5. وسائل الشيعه (20 جلد يا 30 جلد با تصحيح) (شيخ حر عاملي)6. مستدرك الوسائل (چاپ جديد با تصحيح 18 جلد) (شيخ نوري)7. بحار الأنوار (110 جلد) (علامه مجلسي)8. سفينه البحار (2 جلد، چاپ جديد با تصحيح، 8 جلد) از محدث قمي ( كليدي براي مطالب بحار الأنوار.)9. مستدرك سفينه البحار (10 جلد) نمازي شاهرودي10. وافي (14 جلد، چاپ جديد با تصحيح تاكنون 21 جلد) (فيض كاشاني)11. غررالحكم (2 جلد يا 7 جلد چاپ دانشگاه) (آمِدي)12. محجّه البيضاء (8 جلد) (فيض كاشاني)13. محاسن برقي (2 جلد) (ابو خالد برقي)14. علل الشرايع (2 جلد) (صدوق)15. تحف العقول (ابن شعبه حّراني)16. احتجاج طبرسي (مرحوم طبرسي)17. مكارم الأخلاق (طبرسي)18. جامع احاديث الشيعه (21 جلد) (معزّي)19. الحيه (6 جلد) (محمد رضا الحكيمي)20. ميزان الحكمه (10 جلد) (محمدي ري شهري)اينها بعضي از مهمترين كتب حديثي علماي شيعه است. كتب حديثي اهل سنت نيز فراوان است، ازجمله:21. صحاح ستّه (يعني 6 كتاب معتبر و صحيح نزد اهل سنت كه عبارت است از:صحيح بخاري؛ سنن تِرمذي؛ صحيح مسلم؛ سنن نسائي؛ سنن ابوداود؛ الموَطّأ.22. كنز العمال (16 جلدي) مجموعه حديثي كه از منابع مختلف اهل سنت گردآوري شده است.23. جامع الأصول من احاديث الرسول (11 جلد) ابن اثير24. مجمع الزّوائد و منبع الفوائد (10 جلد) (هيثمي).آنچه ذكر شد، به طور عمده در زمينه روايات است.در هر يك از مباحثِ عقايد، فقه، اخلاق، شرح حال، تاريخ، فلسفه، عرفان، علوم قرآني، اصطلاحات علوم و ... نيز منابع عمده و معتبري وجود دارد كه مجال طرح و بيان بيشتري ميطلبد ( ‘ « راهنماي پژوهش » از مؤلف).و از منابع مهم ديگر:25. ادعيه اسلامي، چه صحيفه سجاديه و چه كتب دعاي ديگر، كه حاوي مطالب بسياري درباره معارف اسلامي است.26. زيارات، متن زيارت نامههاي وارده از ائمه نيز منبعي براي معارف دين است.شيوه استفاده از كتابخانهاگر در تحقيقاتِ ميداني، حوزه فعاليت محيط بيرون است، در تحقيقاتِ كتابخانهاي سر و كار با آثار و منابع دركتابخانه است. از اين رو محقق بايد بداند كه در يك كتابخانه چه منابعي هست و چگونه به موضوع مورد نظر دست رسي پيدا كند. در اين زمينه ميتوان از اطلاعات كتابداران هم بهره گرفت.در اغلب كتابخانههاي معتبر، سه نوع برگه فهرست در برگه دانها تهيه ميشود:ـ بر اساس نام نويسندگانـ بر اساس نام كتابهاـ بر اساس موضوعات.هر سه مورد نظام الفبايي دارد. محقق از هر يك از سه كانال ياد شده ميتواند به منبع دست بيابد و كتاب را از قفسه بردارد (در كتابخانههاي قفسه باز) يا از كتابدار بگيرد. البته در هر يك از برگهها، هر سه نوع اطلاعات (نويسنده، كتاب، موضوع) وجود دارد، اما ترتيب برگهها به تناسب هر كدام فرق ميكند. گاهي هم هر سه محور را در يك نظام الفباييِ جامع و فراگير، يك جا تنظيم ميكنند تا مراجعه كننده، به يك قفسه بيشتر مراجعه نكند.البته در برگه دانهاي موضوعي نيز، نبايد انتظار منبع يابي كامل را داشت. ممكن است يك كتاب به چندين موضوع مختلف مرتبط باشد (مثل دايره المعارفها) يا موضوع مورد نظر ما در نمايههاي ديگري قرار گرفته باشد كه به ذهن ما نيايد. از اين رو در مأخذ شناسي از طريق موضوع، از شيوه ارتباط مفاهيم بايد بهره گرفت.مراجعه به « فهرست مأخذ و منابع » كه در پايان اغلب كتابهاي علمي و معتبر وجود دارد، يكي از مفيدترين راهنماها براي دستيابي به منابع ديگر مورد نياز پژوهشگر است. ولي به هر حال، آنچه اصلي است، كتابهاي موجود در كتابخانه است. محقق بايد بداند كه نظام چيده شدن كتابها در قفسهها چيست و هر كتاب را در كدام قفسه بايد بيابد و كتب هر موضوع، در كجا قرار گرفته است.رده بندي كتابهاپايه چيدن كتاب در قفسهها، گاهي بر حسب قطع و اندازه و حجم است. گاهي طبق موضوع. در اغلب كتابخانههاي جهان از « رده بندي موضوعي » استفاده ميشود. رايجترين روشها نيز روش « دَهدهي ديويي » و « روش كتابخانه كنگره آمريكا »ست:1. در رده بندي دهدهي ديويي، مجموعه دانستنيها و معارف را به ده موضوع و گروه اصلي تقسيم ميكنند و هر موضوع را به ده موضوع فرعي و هر يك از ردههاي فرعي را نيز به ده رده فرعيتر تقسيم ميشود. اين شمارههاي دهدهي رمزي است كه موضوع كتاب را مشخص ميسازد و جايگاه آن در قفسهها و عطف كتابهاست. خلاصه اين رده بندي از اين قرار است:[2]ـ كليات ... (كتاب شناسيها، فهرستها، كتابداري، دايره المعارفها، نسخههاي خطّي، فهرست مقالات و ...)ـ فلسفه و مباحث وابسته 100 (روانشناسي، اخلاق، منطق و ...)ـ دين 200 (اديان مختلف، كتابهاي مقدس، الهيات و ساير مباحثِ مطالعات مذهبي)ـ علوم اجتماعي 300 (جامعه شناسي، اقتصاد، علوم سياسي و ...)ـ زبانها 400 (زبانشناسي، واژه نامهها، دستور زبان و ...)ـ علوم محض 500 (رياضيات، زيست شناسي، شيمي، فيزيك و ...)ـ علوم عملي (فنون) 600 (مهندسي، پزشكي، كشاورزي و ...)ـ هنر 700 (طراحي، معماري، نقاشي، موسيقي و ...)ـ ادبيات 800 (ادبيات كلاسيك ملل، نمايشنامه، شعر و ...)ـ تاريخ و جغرافيا 900 ( تاريخ و جغرافياي كشورها، سفرنامهها، تاريخ طبيعي و ...)در هر يك از اين ردههاي دهگانه، براي موضوعات فرعيتر، رقمهاي دهگان و يكان افزوده ميشود. مثلاً از شماره200 تا 299 مباحث گوناگون اديان و مطالعات مذهبي هر يك شماره خاصّي دارد. [1] . بحار الأنوار، ج 89، ص 17.[2] . بر گرفته از « مأخذ شناسي و استفاده از كتاب خانه »، پروين انوار (استعلامي)، ص 31. روش تحقيق-4 شماره دين اسلام 297 است. اين شيوه كه خاص كشورهاي غربي است، معمولاً فراگير همه معارف و فرهنگهاي ملتهاي شرقي و اسلامي نيست. از اين رو مراكزي در فكر تنظيم نوعي رده بندي متناسب با علوم و معارف اسلامياند.2. رده بندي كتابخانه كنگره نيز موضوعي است، ليكن به جاي عدد از حروف انگليسي استفاده ميشود و همه معارف بشري در بيست و يك رده كلي به اين شرح تقسيم ميشود:[1]كليات Aفلسفه و مذهب Bعلوم كمكي تاريخ Cتاريخ عمومي و تاريخ دنياي قديم Dتاريخ آمريكا Fو Eجغرافيا، مردم شناسي و ... Gعلوم اجتماعي Hعلوم سياسي Jحقوق Kآموزش و پرورش Lموسيقي Mهنرهاي زيبا Nزبان و ادبيات Pعلوم محض Qپزشكي Rكشاورزي و ... Sتكنولوژي Tعلوم نظامي Uعلوم دريانوردي Vكتابشناسي و علوم كتاب داري Zردههاي فرعيتر موضوعات، با نشانههاي مركب از اعداد و حروف مشخص ميشود. اين شيوه نيز براي رده بندي مسايل و مباحث اسلامي محدود و نارساست.هر كتابخانهاي ممكن است سيستم و روش خاصّي در تنظيم و رده بندي كتابها داشته باشد كه در گام نخست براي استفاده از منابع، بايد با آن نظام آشنا شد.مواد سمعي و بصري و منابع غير مكتوب هم در كتاب خانهها با شيوه خاصي نگه داري و تنظيم ميشود كه با آن نيز بايد آشنا بود.[2]برخي كتابخانهها نيز مجهز به كامپيوتر است كه حجم عظيمي از اطلاعات گوناگون كتابشناسي، مؤلف شناسي، موضوع شناسي و نمايهها را در خود ذخيره ميكند. ميتوان از نظام بازيابي اطلاعات اين دستگاه استفاده كرد، كه هم صرفه جويي در وقت است، هم بهره گيري از منابع بيشتر و دقيقتر.گزارش نويسيگزارش نويسي، در واقع نوعي تحقيق پيرامون مسأله خاصّي است كه اغلب جنبه اجتماعي يا خبري دارد و عمده مطالبِ بحثِ روش تحقيق، در اين جا نيز كاربرد دارد.گزارش عبارت است از « ارائه آگاهيهايي درباره موضوعي خاصّ به ديگران، جهت اطلاع يافتن يا تصميم گيري طبق آن».به بيان ديگر: « دادن اطلاعاتِ سازمان يافته، با نظر مشورتي در امري كه بر مبناي آن تصميم گيريِ آگاهانه براي گيرنده گزارش امكان پذير باشد.»از جهاتي گزارش تقسيماتي دارد:الف. از نظر نوع: 1. گزارش شخصي و غيررسمي؛ 2. رسمي و اداري.گزارشهاي غيررسمي، اغلب طبق علاقه شخصي فراهم ميشود، مثلاً در بازديدها، خاطرات، ثبت وقايع، تنظيم رسالهها و پايان نامهها و ... اين نوع گزارش را كه جنبه فردي و احساسِ شخصي دارد ميتوان « خاطره نويسي » ناميد.اما گزارشهاي رسمي، اغلب طبق درخواست مراكز و مقامات مسئول از زير مجموعههاي خود در زمينههاي اقتصادي، اداري، آموزشي و ... است.ب. از نظر زمان بندي نيز تقسيماتي دارد. همچون:روزانه؛ هفتگي؛ ماهانه؛ شش ماهه؛ سالانه و ... .ج. به لحاظ ديگر، گزارشها يا « ادواري » است يا « اتّفاقي ». ادواري آنهاست كه در زمانهاي معيني به طور مرتب، تهيه و ارسال ميشود؛ ولي اتفاقي بنا به پيش آمدها و حوادث و موضوعات خاصّ مقطعي است كه نياز به تهيه گزارش پيش ميآيد.د. از نظر تهيه كنندگان نيز، گاهي به صورت « فردي » است، گاهي « گروهي ». گزارش گروهي بيشتر آنجاست كه دامنه موضوع، گسترده است يا مسأله، شاخهها و بخشهاي متعددي دارد كه در جمع آوري اطلاعات و مواد لازم براي تدوين گزارش، افراد مسئول يا صاحب اطلاع در بخشهاي مختلف، همكاري ميكنند و از مجموعه مطالب گرد آمده، گزارشي جامع تهيه ميگردد.مراحل تهيّههمچنان كه اشاره شد، تا حد بسياري تحقيق و گزارش همسان است، بنابراين براي تهيه گزارش مراحل زير، پيموده ميشود:1. مشخص ساختن موضوع گزارش2. تعيين محورها و سؤالهاي مطلوب در گزارش3. تهيه اسناد، مدارك و گردآوري اطلاعات4. تجربه، مشاهده، بررسي و مطالعه منابع، مجلاّت و ...5. تدوين و تنظيم نهايي همه آگاهيهاي فراهم شده6. ضميمه ساختن اسناد، جدولها، آمارها، تصاوير و ... .منابعمعلومات مورد نظر را در تحقيق و گزارش، از منابع عمومي يا منابع خاصّ به دست ميآوريم. منابع محقق و گزارشگر عبارت است از:1. مطالعه؛ 2. مشاهده؛ 3. مصاحبه؛ 4. انديشه؛ 5. منابع شنيداري و تصويري.مطالعه كتب، مقالات، مطبوعات، پروندهها و آثار مكتوب پيرامون موضوع، يك راه است.مشاهده حضوري از صحنه، حادثه، سوژه پژوهش و ثبتِ ديدهها و شنيدهها به عنوان مواد خام كاربرد دارد و اغلب، سريعترين و مطمئنترين دانستنيها را در اختيار پژوهشگر ميگذارد.مصاحبه، چه با افراد كارشناس و صاحب نظر در مسائل تخصصي، و چه با گفت وگو با عموم در مسائل عام به صورت گزارشهاي مردمي و گردآوري نظرات شاهدان صحنه و آگاهان از موضوع، راه ديگري است.پرس و جو و طرح سؤال، به عنوان مكمل مصاحبه، راه ديگري براي كسب معلومات است. طرح سؤال هم به صورت حضوري ميتواند باشد (اگر پرسشگر، قوي و هشيار باشد و بتواند در مصاحبه حضوري، معلومات بيشتري به دست آورد) و هم ميتواند به صورت پرسشنامه مكتوب، با سؤالاتِ از پيش طرح شده باشد. هر يك از اين دو شيوه، مزايايي دارد كه در ديگري نيست.از راه طرح سؤال و مصاحبه، به مطالبي ميتوان دست يافت كه در كتاب خانهها و اسناد مكتوب و جرايد و بولتنها نيست.تحقيق و گزارش، بسته به اينكه تحقيق ميداني يا كتابخانهاي باشد، نوع مأخذ و منابعي كه مورد استفاده قرار ميگيرد، تفاوت ميكند. استفاده از پرس وجو، مصاحبه، مشاهده، تحقيقات محلّي و ... در پژوهشهاي ميداني كاربرد دارد، نه در تحقيقهاي كتابخانهاي.در هر صورت، آمادگي ذهني و تيزهوشي و جولانِ انديشه محقق، پيرامون موضوع مورد كاوش، كار پژوهشي او را جامعتر و غنيتر ميسازد. در اين زمينه، دقت در كارهاي تحقيقي ارزشمند ديگران و توجه به سر فصلها، جزئيات، منابع و شيوه كار آن، آموزنده است.آنچه انسان از رسانههاي صوتي و تصويري ميشنود يا ميبينداز منابع ديگر يك محقق به حساب ميآيد، كه نه مكتوب است و نه صحنه عيني آنچه در سخنرانيها، اجلاسها، سمينارها و ... مطرح ميشود، نيز آنچه كه به صورت نوار يا فيلم وجود دارد، همه ميتواند منابعي جهت تهيه مطلب مورد توجه قرار گيرد.روشن است كه پژوهشگر، در زمينههاي فوق هم آنچه را نقل ميكند بايد با ذكر دقيقِ منبع همراه باشد.ويژگيهاي گزارش خوب يا ناقصآنچه در يك گزارش خوب مطرح است، نكاتي از اين قبيل است:ـ مطمئن و دقيق بودن اطلاعات گرد آمدهـ دخالت ندادن احساسات و سليقههاي شخصي در مطالبـ كافي و به اندازه لازم بودن مطالب، نه كمتر و نه بيشترـ منظّم و منسجم بودن تقسيم بندي و فصل بندي مطالبـ ابتكار و نوآوري و طرح مسائل تازه و شيوههاي جديدـ دقت در نقل قولها و پرهيز از تحريفـ رواني عبارات و درستي علامتها و رسم الخط در نگارش.با دقت در جهات حسنِ يك گزارش، عيوب آن نيز آشكار ميشود. فقدانِ هر يك از نكات ياد شده، نوعي ضعف به حساب ميآيد. مثلاً ضعفِ انشا، نارسايي در جمله بندي، غير منسجم بودن مطالب، آمار و اطلاعات ناصحيح و غير دقيق، ارائه مطالب تخميني و حدسي بدون اتّكاء به اسناد و آمار، تناقص در بخشهاي يك گزارش و ... همه از عيوب يك گزارش محسوب ميشود.مرحله تدوين، نگارش و عرضهآنچه به تحقيق و پژوهش يك محقق، ارزش و سود ميبخشد، عرضه آن براي ديگران است. اين عرضه خوب و شايسته، نياز به كيفيت خوبِ نگارش و تدوين دارد و بدون آن، زحماتِ محقق، بهاي لازم خود را نمييابد.در تدوين و نگارش، شكل دادن به مجموعه دستاوردهاي تحقيقي مطرح است. در اين باره هر چه كار، دقيقتر، روانتر، منطقيتر و مستدلتر و مفيدتر باشد، ارزش بيشتري دارد.هنر نويسندگي و قدرت بر نگارش صحيح و روان، در اين زمينه تأثير بسزايي دارد.[3]در اين بخش، هم رعايت قواعد ادبيات فارسي و دستور زبان لازم است، هم درست نوشتن كلمات از نظر املايي و رسم الخطّي مورد نظر است، هم اسلوب ظاهر وشكل نوشته و علايم نگارشي، و هم صحت مطالب و درستي مفاهيمي كه در نوشته عرضه ميگردد. پس، بايد « درست » نوشت، درست نويسي از جهاتِ:ـ املاييـ رسم الخطّيـ دستور زبانـ علايم نگارشيـ محتواپيكره نوشته، بايد داراي مقدمه، مطلب و استنتاج باشد.تيتر و عنوان مطلب و عناوين داخلي هم نبايد فراموش شود.ذكر مآخذ و مدارك مطالب هم ضروري است.داشتن فهرست و كتاب نامه دقيق براي نوشتهها هم، مكمل آن است.بخشهاي تنظيمي يك گزارش يا جزوه تحقيقي را ميتوان اينگونه خلاصه كرد:1. صفحه اول (صفحه عنوان، شامل نام نوشته و گزارش، نويسنده، تاريخ ...)2. فهرست مطالب3. پيشگفتار، سرآغاز، مقدمه و ...4. متن تحقيق و گزارش5. پيوستها، ضمايم، تصاوير، جدولها و ...6. فهرست اعلام، اماكن و ...7. فهرست منابع و مأخذ8. كتاب نامه (معرفي كتابهاي مستقل يا غير مستقل پيرامون موضوع پژوهش)البته به تناسب مورد، شايد نياز به بخشهايي كمتر يا بيشتر از آنچه ياد شد، باشد.نكات جنبياين نكات، بيشتر به شكل نوشته و آراستگي ظاهري و كيفيت ارجاعات و ... مربوط ميشود و رعايت آنها در تدوين نتيجه تحقيقات، لازم و مفيد است:1. [1] . همان، ص 34.[2] . براي آگاهي بيشتر در اين زمينهها از جمله ر.ك: « راهنماي كمك كتاب داران». « روش استفاده از كتاب خانه ». « مفهوم ساده فهرست نويسي »، « مأخذ شناسي و استفاده از كتابخانه » و ... .[3] . به مباحث مبسوطتر اين موضوع، در « روش نگارش » مراجعه كنيد.
+ نوشته شده در دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۸:۲۸ ب.ظ توسط سید محمد فقیه سبزواری
|
مثل خردمندان فكر كنيد اما با مردم به زبان خودشان حرف بزنيد.