عرصههاى عمومى و خصوصى استفاده از رسانه
عرصههاى عمومى و خصوصى استفاده از رسانه
( اعمال مخاطبان، کاربردهاى اجتماعى رسانهها )
برخى از اشکال استفاده از رسانه يک ويژگى دقيق عمومى دارند، هم به اين معنا که در بيرون از خانه (مثلاً در سينما يا کنسرتها) اتفاق مىافتند و هم از آن جهت که به مثابه پاسخى مشترک به اجرا يا واقعهاى عمومى بسيار حائز اهميت هستند. رسانههاى جمعى که اغلب در خانه استفاده مىشوند (به خصوص تلويزيون، ويدئو، موسيقى و کتاب) در واقع پلى هستند بين دنياى خصوصى و خانگى و خانوادگى با فعاليتها و مسائل جامعه پيراموني. مخاطب بودن، در برخى شرايط، به معناى اشتراک در زندگى جامعه پيرامونى و در شرايطى ديگر، صرفاً تجربهاى ا ست خودانگيخته که مىتواند کلاً شخصى و خصوصى يا تنها با حلقه کوچکى از دوستان و اعضاء خانواده مشترک باشد. البته محل فيزيکى تجربه رسانهاى (مثلاً سينما يا تئاتر در مقابل خانه) را نمىتوان به تنهايى معيار تعريف آن به عنوان فعاليتى عمومى يا خصوصى در نظر گرفت. نوع عمومى استفاده از رسانه در مواقعى متجلى مىشود که افراد به طور آگاهانه و انگيزهمند به گزارش وقايعى که اهميت اجتماعى بسيار زيادى دارند (مانند نتايج انتخابات، حوادث ناگوار، بحرانهاى جهاني) توجه مىکنند؛ يا پخش زنده حوادث ورزشى مهم را از طريق تلويزيون تماشا مىکنند يا در يک برنامه تفريحى بزرگ (مانند کنسرتهاى زنده) مشارکت مىکنند. تجربه مخاطبان عمومى معمولاً مستلزم ميزانى از هويتمندى در قالب يک گروه اجتماعى بزرگتر است - خواه يان گروه هواخواهان باشد، يا شهروندان، يا يک جمعيت محلى يا يک فرهنگ سليقه. همچنين، مىتواند تجربهاى باشد همراه با يک يا چند نقش عمومي، نظير نقش شهروند، رأىدهنده، يا کارگر.
مثل خردمندان فكر كنيد اما با مردم به زبان خودشان حرف بزنيد.