200 نکته ، چگونه سخنرانی کنیم ؟ (5)
دوازده. شرایط سخنران
129 بکوشید که از انگیزه ها و خواسته های شنوندگان خود و اطلاع داشته باشید تا سخنان شما با این انگیزه ها و خواسته ها تناسب لازم را داشته باشند . مثلا اگر می دانید که مخاطبتان خواستار مسائل «اخلاقی » را مطرح و بازگو کنید . چنانچه می دانید که مخاطبتان شما خواهان مباحث «هنری » هستند، از «هنری » برای آنان سخن بگویید . وسعی کنید که با ظرفیت روحی آنان با «مسائل عرفانی » متناسب نیست، از پرداختن به این گونه مسائل خودداری ورزید و یا پس از زمینه سازیهای لازم و فراوان، به آنها بپردازد .

130 یکی از مواردی که توجه و علاقه شنوندگان را به خود جلب می کند، خوش تیپی و خوشرویی و خوشخویی سخنران است . از این رو، باظاهری آراسته، لباسی پاکیزه، بدنی معطر، چهره ای گشاده ولبانی متبسم به سوی کرسی سخن گام بردارید و با اخلاقی خوش سخن بگویید .

131 باید در سخن گفتن آنچنان ورزیده باشید که اگر به شما بگویند در ده دقیقه سخنرانی کنید، بتوانید; وچنانچه به شما بگویند در صد دقیقه سخنرانی نمایید، باز هم بتوانید .

132 اگر بیمار هستید و فی المثل سرما خورده اید، یا سخنرانی نکنید، و یا به شنوندگان خود و در آغاز سخنرانی تان مثلا چنین بگویید: «از اینکه سرما خورده ام و سینه ام گرفته است، از شما حضار گرامی عذر می خواهم . امیدوارم که به بزرگواری خودتان مرا عفو بفرمایید» ، و سپس سخنرانی خود را آغاز تا نمایید تا بیماری تان سخنان شما را تحت الشعاع خود قرار ندهد .

133 چنانچه در سبک و شیوه سخنرانی از کسی، مثلا از «مرحوم فلسفی » یا «شهید مطهری » و یا «مرحوم کافی » ، تقلید می کنید و در آغاز راه سخنوری هستید، این کار مانعی ندارد; ولی بکوشید که به مرور زمان، آن را ترک نماید و خودتان دارای سبک و شیوه ای خاص شوید; زیرا اگر همانند شیوه «مرحوم کافی » و حتی بهتر از ایشان سخنرانی کنید، مخاطبتان بهترین جمله ای که در حق شما خواهند گفت این است: «فلانی نظیر"مرحوم کافی" و به سبک او سخنرانی می نماید» .

134 در کرسی سخن، بر اساس، حب و بعض شخصی، سخنان و افکار دیگران را رد نکنید . به طور مثال، اگر می خواهید سخنان و افکار کسی را که در جناح فرهنگی یا سیاسی مخالف شماست، نقد بزنید و رد بکنید، ببنید آیا واقعا چنانچه همین شخص در جناح موافق شما بود، همین کار را نیز می کردید یا اینکه از عیب و ضعف او گذشت می نمودید و روی آن سرپوش می گذاشتید .

135 بایسته است که ابعاد و جوانب مختلف سخنان خود را در نظر بگیرید و عکس العملهای گوناگون در مورد موضوع و محتوای سخن خود را بسنجند و در هر صورت، سخته و سنجیده سخن بگویید . مثلا آمار و اعداد مربوط به یک موضوع را یا سنجیده و دقیق بگویید و یا از ذکر آن خودداری کنید و به جای عدد، به کلماتی از قبیل «جمعیتی بسیار» ، «عده ای زیاد» و «تعداد فراوان » بسنده نمایید و به جای اینکه بگویید: «در مراسم تشییع"دکتر حمیدی" هزارها تن شرکت کردند» ، بگویید: «در مراسم تشییع " دکتر حمیدی" جمعیت بسیار شرکت کردند» .

136 داشتن ترس و لرز، دلهره، ضربان شدید قلب و تکان خوردن دست و پا در آغاز سخنوری امری طبیعی است . از این رو، یاس را به خود راه ندهید و سخنوری را آن قدر تجربه و تمرین کنید تا این ترس و دلهره شما کاملا از بین برود و یقین بدانید که از بین خواهد رفت .

137 بایسته است که برتری علمی و یا ویژگی دیگر خود را به رخ شنوندگان نکشید و خویشتن را برتر از آنان ندانید .

به طور نمونه، به شنوندگان خود نگویید: «من که بیشتر از شما درس خوانده ام; من که بیشتر از شما دانشگاه بوده ام; من که مجتهد هستم; من که فوق تخصص دارم به شما می گویم که این کار را بکنید» . و از سوی دیگر نیز در سخنرانیهای خود هرگز شکسته نفسی نکنید، مگر آنکه ضرورتی در این کار باشد . مثلا به مخاطبان خود نگویید: «من که سوادی ندارم; من که کاره ای نیستم; من که پیشیزی ارزش ندارم; کسی که برای من تره هم خرد نمی کند» . و باید توجه داشته باشید که شکسته نفسی همواره بر تواضع گوینده آن حمل نمی گردد و گاه جلوه هایی از تکبر و ریاکاری ظریف و حنیف نیز در آن دیده می شود .

138 تفاوت نداشتن جمعیت زیاد یا کم شنوندگان برای سخنران از نشانه هایی اخلاص اوست و طبق آیه 32 سوره «مائده » و احادیث مربوط به آن را، اگر کسی یک شخص را هدایت کند، همانند آن است که جامعه ای راهدایت کرده است .

139 توجه داشته باشید که دانش و اطلاعات شما باید بیش از مدت سخنرانی تان در هر جلسه باشد تا در پایان سخنرانی خود کم نیاورد و در دام دادن سخنان خویش و تکرار مطالب گرفتار نیایید . مثلا اگر به طور معمول برای یک جلسه سخنرانی باید پنجاه صفحه مطالعه شود، شما هشتاد صفحه مطالعه کنید .

140 برای سخن گفتن جرات و اعتماد به نفس و آمادگی کامل داشته باشید تا با اعتماد و آرامش کامل سخنرانی کنید . از این رو، هیچ گاه از بالا بودن سطح علمی و اجتماعی شنوندگان و یا جمعیت فراوان آنان نهراسید .

141 باید قدرت تفهیم مطالب را در خود افزایش دهید و این امر، بویژه در مواردی که محتوای سخن شما علمی و پیچیده تر است، ضروریتر است . از راههای تفهیم مطلب، آشنایی با «مثال » ها و «داستان » های متناسب با موضوع سخنرانی «ولی فقیه » برای حل مشکلات و معضلات اجتماعی - تا هنگام وجود آن ضرورت - فراتر از قانون عمل نماید که البته عین عمل به قانون است، آن را به پلیسی مثال بزنید که گاه ضرورت میبیند و ناچار میشود برای حل مشکل ترافیک، با اینکه چراغ راهنمایی یک سوی خیابان قرمز است، به خودروهای آن سو اجازه عبور دهد .

142 دقت کنید که از موضوع سخنرانی خود خارج نشوید و به مسائل متفرقه نپردازید و جدا" از تز «الکلام یجر الکلام » پرهیز نمایید . یکی از موارد خارج شدن از موضوع، هنگامی است که شما بخاطره یا داستان و یا واقعه ای مریوط به آن موضوع را برای شنوندگان خود نقل میکنید، ولی از آنجا به یاد مطلب دیگری میافتید و در نتیجه، به مطالب خارج از موضوع سخنرانی تان میپردازید به گونه ای که کاه فراموش مینمایید درباره چه موضوعی سخن میگفته اید و از مخاطبان خود میپرسید: «درباره چه موضوعی سخن میگفتیم » یا «چه مطلبی را میگفتیم » و یا «کجا بودیم » !

143 در سخنرانی به شخصیت شنوندگانتان احترام بگذارید و با سخنان و برخورهای خود، آنان را کوچک نشمرید و تحقیر نکنید; زیرا شنوندگان از ارکان اصلی و اساسی در سخنوری هستند ا مثلا" به آنان نگویید: «آنچه را من برای شما میگویم، مدتها طول خواهد کشید تا شما آنها را درک کنید و بفهمید» . و یا به آنان نگویید: «من اینجا آمده ام تا شما را آدم کنم » و یا «من در این جلسه شرکت کرده ام تا به شما بفهمانم که ...» .

144 بکوشید که از مسائل انسان شناسی، جامعه شناسی و روان شناسی از جو فرهنگی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه آگاه باشید تا بتوانید متناسب با نیازهای جامعه سخن بگویید . و توجه داشته باشید که برای «خود» سخنرانی نمی کنید، بلکه برای «مردم » و در فضای آنان سخن می گویید . به طور مثال، اگر مییدانید که مخاطبان شما از نظر فرهنگی و اخلاقی در سطح مطلوبی نیستند، آنان را به مطالعه و کارهای فرهنگی و کسب فضائل اخلاقی دعوت نمایید .

145 جز در موارد لزوم، در سخنرانی خود «وقفه » نداشته باشید; زیرا وقفه شما در شنوندگانتان نیز تاثیر میگذارد و آنان را در فراگیری مطالب و سپردن آن به ذهن خویش دچار وقفه میکند . پس، برسخنرانی خود کاملا" مسلط باشید .

146 بر خلاف حقیقت و عقیده خود سخنرانی نکنید و از موضوعات ومطالبی که خوتان نیز به درستی آنها اعتقاد ندارید و یا برای خودتان نیز مورد تردید است، سخنی نگویید . برای مثال، اگر میدانید که حضرت لیلا، مادر حضرت علی اکبر، در کربلا حضور نداشته اند و یا در مورد آن تردید دارید، مرثیه او را در سخنرانی خود نخوانید . و یا چنانچه شک دارید که فلان شخص دارای درجه دکتری است، از او با پیشوند «دکتر» نبرید .

منبع :

شمیم یاس :: شهریور 1382، شماره 6