مدیریت کلاس درس - چگونه کلاس درس را مدیریت کنیم ؟ 


وضع مقررات و دستورالعمل های واضح و روشن

یکی از عوامل اصلی برای تضمین جریان روان تدریس وضع دستورالعمل ها و مقررات مشخص از اغاز کار  تدریس است .

مقررات عبارت های رسمی و معمولا مکتوب هستند که مشخص می کنند دانش آموزان چه کارهایی را می توانند انجام دهند و چه کارهایی را نباید انجام دهند .

دستورالعمل ها تدابیر غیر رسمی هستند که مشخص می کنند در یک کلاس معین کارها چگونه باید انجام شوند . مقررات غالبا در سطح مدرسه تعیین می شوند و در پژوهش های کارامدی مدرسه به عنوان عامل تمییز دهنده مدارس کارامدتر از مدارس دارای کارامدی کمتر، شناخته شده اند .

برای اینکه مقررات و دستور العمل ها موثر واقع شوند لازم است انها را به صورت جدی به دانش اموزاناموزش داد و دلایل وجودی  آنها را برای آنان بیان کرد.

یکی از عوامل اصلی که هنگام وضع مقررات و دستورالعمل ها ی کلاس درس باید به ان توجه شود ضمانت اجرای پیوسته و مداوم آنهاست . چنانچه مقررات به طور پیوسته به اجرا در نیاید به زودی نقض می شوند و ا زبین خواهند رفت .

مشارکت دانش اموزان در وضع مقررات غالبا می تواند برای تقویت حس مالکیت و مسئولیت مشترک در قبال انها و برای همکاری انها در اعمال مقررات و دستور العمل ها مفید باشید . مقررات معدودی که به راحتی قابل فهم و اجرا باشند نسبت به مقررات مفصل و زیاد که اجرای انها دشوار است کارامدتر خواهند بود .

نمونه ای از مقررات مدرسه به شرح ذیل است .

همیشه آهسته صحبت کنید – به دیگران گوش دهید – همیشه تمام توان خود را به کار گیرید– به دانش آموزان دیگر گوش دهید و به آنها احترام بگذارید – در راهروها ندوید

بررسی عواملی که سرعت تدریس راکاهش می دهند.(حفظ فرایند روان تدریس)

یکی از موثرترین راههای جلوگیری از  بی انظباطی دانش آموزان درجریان تدریس ،حفظ فرایند روان تدریس است.

روشهایی وجودداردکه براساس آنها خودمعلم باعث کندشدن سرعت پیشروی درس می شود. پدیده بلاتکلیفی وپدیده الاکلنگ ازجمله آنهاست.

پدیده بلاتکلیفی: دراین روش وقتی معلم فعالیت خاصی راآغاز می کند.اماآن را ناتمام رها می سازد برای مثال وقتی معلم به آماده سازی مقدمات تمرین کلاسی می پردازد وناگهان تصمیم می گیرد که ابتدا باید مطلب دیگری تدریس کند.

پدیده الاکلنگ: دراین حالت معلم فعالیتی راشروع می کند اماقبل از اتمام آن سراغ فعالیت دیگری می رود وپس از آن دوبار ه به فعالیت قبلی می پردازد

هردوروش فوق می تواند باعث سردرگمی درمیان برخی از دانش آموزان وشروع بی انضباطی در میان دانش آموزان کنجکاو شوند. معلم بابرنامه ریزی درسی مناسب می تواند از هردو پدیده ذکر شده  جلوگیری کند.

توضیح اضافی: معلم از طریق توضیح اضافی هم می تواند جریان درس را مختل کند

این اتفاق وقتی روی می دهد که معلم ،بعدازاین که دانش آموزان کاملا فهمیدند چه کاری باید انجام دهند به تشریح دستورالعمل ها ادامه می دهد.این مساله باعث بی حوصلگی دانش آموزان وافزایش احتمال بی انضباطی خواهد شد.به مثال زیر توجه کنید:

معلم در کلاس درس کاغذهای خودراپخش می کند.معلم می گوید:جزوه ها را بردارید. یکی ازروبرداریدوبقیه را به بغل دستی خودبدهید. حالا یکی از رو بردارید. چراهمه را بهم ریختید. حالا یکی از رو بردارید...

زمان بیکاری down time

به قسمت هایی از جلسه ی درس که طی آن یک یاچندنفر از  دانش آموزان یا کل کلاس به دلیل اینکه تمرین کلاسی رازودتر تمام کرده اندیادرس زودتر تمام شده است وموقع شروع مبحث جدید نیست یا  دانش آموزان باید منتظربمانندتاموادووسایل لازم مهیا شود وقت آزاد پیدامی کنند زمان بیکاری می گویید.اگر دستورالعمل های مشخص برای مواجهه بااین موقعیت ها وجود نداشته باشد،به آسانی می توانند به بی نظمی منجر شوند.

بهترین روش اجتناب از مشکلات وقت بی کاری ،کاهش میزان وقوع آن است. تکالیف وبرگ های تمرین اضافی و در اختیار دانش آموزقرار دادن آن روش مناسبی در این زمینه است .

خاتمه دادن به درس

پایان درس آخرین مرحله ای است که طی آن احتمال دارد مشکلات مدیریتی روی دهد مشکلاتی که در این مرحله وجود دارد به شرح زیر است :

1)اختصاص ندادن وقت کافی برای به پایان رساندن فعالیت های برنامه ریزی شده

2)وجود ابهام در تعیین و اعلام به موقع مشق شب

3)عدم وضع مجموعه ای از مقررات برای خروج تک تک دانش آموزان از کلاس درس

4)عدم نشانه گذاری به نحوی که دانش آموزان بدانند که درس تاچه مدتی باید ادامه یابد

جریان انتقال دانش آموزان در تدریس

یکی از روشهای اصلی برای سودمندی کلاس درس این است که در جریان انتقال از یک قسمت درس به قسمت دیگر وقت زیادی تلف نشود .درصورتی که لازم باشد دانش آموزان از یک قسمت کلاس به قسمت دیگر آن بروند این مساله می تواند مشکل ویژه ای باشد.

اگر چنین انتقال هایی به طور مناسب اداره نشوند به آسانی بخش قابل توجهی از وقت کلاس را به خود اختصاص می دهند وباعث اتلاف وقت می شوند.

مثلا تدریس مبحث جدید برای کل کلاس وانتقال به تمرین انفرادی به عنوان یک مبحث جدید یا زمانی که دانش آموزان بایستی از کلاس به کارگاه یا آزمایشگاه یاسمعی بصری ویانمازخانه آموزشگاه بروند.یاوقتی که درکلاسهای موضوعی که امروزه درحال برنامه ریزی و اجرا  است باید وسایلی مثل کتاب تمرین یا مداد یا خودکارشان را  بیاورند .

مراحل انتقال باید تا حدامکان کوتاه و آسان باشند.بدین منظور معلمان کارآمد دستورالعمل های روشنی برای انتقال های درسی وضع می کنند .

مثلا 1- محدود کردن تعداد دانش اموزانی که در یک زمان می توانند جابجا شوند

2- سپردن وظیفه جمع کردن برگه ها به یکی از دانش اموزان

3- در نظر گرفتن مراحل مشخص برای اجرای انتقال

نشانه گذاری cueing تکنیک سودمندی است برای اگاه کردن دانش اموزان از نزدیک بودن زمان انتقال درسی

در این روش به دانش اموزان گفته می شود برای تمام کردن کارشان 5 دقیقه وقت دارند و این جمله یک دقیقه قبل از پایان وقت تمرین کلاسی تکرار می شود .

ارائه ی تکلیف شب

ارائه مشق شب یکی از قسمت های مشکل تدریس است به ویژه به این دلیل که همه دانش اموزان مشتاق انجام دادن تکالیف درسی نخواهند بود . برای به حداقل رساندن این مشکلات  ، معلمان کارامد بلافاصله به دنبال فعالیت های کلاسی تکلیف می دهند . این کار مشق شب را به عنوان یکی از قسمت های اصلی درس مطرح می کند معلم همچنین باید بگوید که تکلیف شب حائز اهمییت است .

برای مثال معلمی  که می گوید ." تمرین این قسمت به شما کمک می کند که وقتی به تمرین های مشکل تر رسیدیم آنها را خوب انجام دهید به همین دلیل چند تمرین در مورد آن به شما خواهم داد " نسبت به معلم دیگری که می گوید " من مجبورم برای شما تکلیف معین کنم بنابر این تمرین های 12 و 14 در صفحه 25 را انجام دهید " انتظارات متفاوتی ایجاد می کند .

جو کلاس درس

جو کلاس درس از دهه 1960 به صورت گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است . فرا تحلیل تعداد زیادی از یافته  های پژوهشی که توسط ونگ ،هارتل، و والبرگ ( 1997) اجرا شد نشان داد که جو کلاس یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر پیشرفت دانش اموزان است .

پرورش انگیزه در دانش اموزان

ظرفیت طبیعی و تمایل فرد به یاد گرفتن و رشد کردن به شیوه ی مثبت و هدفمند برای دست یابی به اهداف شخصی انگیزش نام دارد .

تقریبا هر کاری که معلم در کلاس انجام می دهد از جمله نحوه ارائه اطلاعات  ،نوع تمرین های مورد استفاده و شیوه ی تعامل با دانش اموزان و فرصت های که به دانش اموزان برای تمرین انفرادی و یا گروهی می دهید  اثر انگیزشی بر روی دانش اموزان دارد با وجود این اثرات انگیزشی متعدد معلمان ابزار کمی برای درک انگیزش و نحوه افزایش آن در دانش آموزان خود دارند .

 امروزه نظریه های انگیزشی بیشتر برنحوه تفکر افراد در باره خود و توانایی های یادگیری خویش متمرکز است تا رفتارهای انان ، علاوه بر این نظریه های معاصر ، انگیزه یادگیری را ظرفیت طبیعی می دانند  که در تمامی دانش آموزان ، به طور بالقوه وجود دارد و اگر آنان به صورت مثبت فکر کنند و در محیط حمایت گرانه حضور داشته باشند گسترش می یابد.

اکثر نظریه های شناختی معاصر بر ساختارهای ذهنی و سازماندهی تجارب ،تاکید اساسی دارند و براساس این رویکرد ، انگیزش حاصل باورهای اموخته شده فرد در باره ارزشمندی فردی، توانایی ها و قابلیت های خود ( خود پنداره های تحصیلی ) ، اهداف و انتظارات فرد برای کسب موفقیت یا شکست و احساسات مثبت و منفی ( کنجکاوی و اضطراب ) ناشی از فرایند خود ارزشیابی است . مانند انچه در تحقیقات البرت بندورا  (1) و کووینگتن( 2) و کارول دوک (3)  و دیگران آمده است .

1-albert bandura     2- martyCovington  3 – carol dwee

درک انگیزش و نحوه افزایش آن

   سئوال این است که معلم چگونه می تواند از طریق کیفیت تعامل با دانش اموزان ، نقش خود را ایفا کند ؟ برخی از اصول اساسی بدستآمده از پژوهشهای تربیتی عبارتند از :

الف ) دانش آموزان از طریق یادگیری شرایط و فعالیت هایی برانگیخته می شوند که به انها اجازه داده شود تا دست به انتخاب های شخصی بزنندو مقتضیات تکالیف را با ظرفیت هایشان هماهنگ سازند .

ب) انگیزش دانش اموزان در صورتی افزایش می یابد که دریابند تکالیف یادگیری به طور مستقیم با نیازها و علایق و اهداف شخصی انها مرتبط است و سطوح دشواری تکالیف به گونه ای است که می توانند به صورتی موفقیت امیزانها را انجام دهند .

ج) انگیزش ذاتی دانش آموزان به یادگیری می تواند در محیطی امن ، اعتماد بخش و حمایت گرانه پرورش یابد.

راهبردهای مهمی که معلمان می توانند برای کمک به دانش آموزان  در جهت خود انگیزشیانان به کار برند عبارتند از :

الف ) کارکردهای روانشناختی  دانش آموزان را در ایجاد و هدایت افکاری که بر انگیزه و یادگیری تاثیر می گذارند آموزش دهند .

فعالیت :

الف) درک چرخه افکار

ب) درک کردن اصل واقعیت های مجزا

ج) درک احساس ناامنی

د) چرخه افکار در تعارضات بین فردی

و) درک ارزش یادگیری

ب) به دانش آموزان کمک کنند تا خودشان ، فرایند یادگیری و فعالیت های یادگیری خاص را ارزشمند تلقی کنند .

فعالیت :

الف ) درک ارزش یادگیری

ب) تشخیص نیازها و تعیین علایق و اهداف دانش آموزان

ج) نظر سنجی از علایق دانش آموزان در جلسات فردی و گروهی

د) مرتبط ساختن علایق و اهداف یادگیری

ج) فرصت هایی برای دانش آموزان ایجاد کنند تا تمایلات طبیعی خود نسبت به یادگیری و رشد کردن را ثابت کنند و مسئولیت یادگیری را بر عهده بگیرند .

فعالیت :

الف ) اهمییت کنترل شخصی دانش آموزان

ب) ارایه ی فرصت ایفای نقش دانش آموزی

ج) ارایه ی مسئولیت یادگیری به دانش آموزان

د) تشویق به قبول خطرات تحصیلی تا پیامدهای بالقوه منفی تجارب آموزشگاهی چون کسالت ، ترس از شکست و گوشه گیری و ... را جبران کنند .

فعالیت :

الف ) کلاس درس محیطی مناسب برای مشارکت باشد

ب) از اظهار نظر منفی سایر دانش آموزان جلوگیری شود

ج) از بی ارزش تلقی کردن مهارت های منحصر به فرد دانش آموزان اجتناب شود

د)  نظام جدید پاداش دهی ایجاد شود

و) ایجاد فضای مثبت از حمایت شخصی و اجتماعی که در آن تک تک دانش آموزان ، صادقانه احساس ارزشمندی و مورد احترام بودن کنند .

فعالیت :

الف ) ایجاد محیطی امن

ب) بیان واضح قواعد و مقررات و دستور العمل ها

ج) تصمیم گیری دسته جمعی

د) تشویق دانش آموزان به ابداع و نوآوری

و) پذیرش دیدگاهها و راه حل های متفاوت

 اصول و فنون آماده سازی و ایجاد انگیزه          

                                                                                                                                                               انگیزه، حالات درونی فرد است که موجب تداوم رفتار تا رسیدن به هدف می‌شود. انگیزه ارتباط مستقیم و مثبت با پیشرفت تحصیلی دارد.
به همین علت علاوه بر آنکه انگیزه وسیله‌ای برای پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته می‌‌شود، گاهی از آن به عنوان هدف نیز نام برده می‌شود، زیرا با افزایش انگیزه، پیشرفت تحصیلی نیز پدید می‌آید.

از آنجا که هوش و استعداد تحصیلی به‌عنوان دو عامل اساسی در پیشرفت تحصیلی، کمتر تحت تأثیر معلم یا مربی واقع می‌شود، سعی بر آن است که با افزایش انگیزه دانش‌آموزان حداکثر بهره‌وری از هوش صورت گیرد. زیرا در حالت مساوی برابری هوش و استعداد تحصیلی افراد، مشاهده شده است که پیشرفت تحصیلی افراد با انگیزه چشمگیرتر بوده است. با وجود آ ن که معلمان در تغییر هوش و استعداد تحصیلی نقش چندانی ندارند، ولی می‌توانند در بالا بردن انگیزه دانش‌‌آموزان مفید واقع شوند.
انگیزه به دو نوع درونی و بیرونی قابل تقسیم است. از انگیزه بیرونی می‌توان به تقویت‌کننده‌هایی چون پول، تائید، محبت، احترام، نمره و از تقویت‌کننده‌های درونی می‌توان به رضایت خاطر و احساس خوب از یادگیری اشاره کرد.
آنچه که بیشتر موجب رفتار خود‌جوش می‌شود، انگیزه درونی است. هدف عمده فعالیت‌های پرورشی معلم یا مربی این است که دانش‌آموز به تدریج از انگیزه‌های بیرونی به سمت انگیزه‌های درونی هدایت شود.
تفاوت اساسی افراد دارای انگیزه درونی با افراد دارای انگیزه بیرونی این است که افراد با انگیزه درونی احساس کفایت بیشتری در خود دارند و کمتر به دیگران اجازه می‌دهند که محرک رفتارشان شوند. این گروه از دانش‌آموزان، خود تعیین کننده رفتارها هستند و به خاطر کفایتی که در خود احساس می‌کنند، باور دارند که می‌توانند با رفتارشان بر محیط خود تأثیر بگذارند.
این گروه از دانش آموزان با انگیزه درون‌گرا، تصورشان این است که موفقیت و عدم موفقیت در تحصیل به خاطر نحوه رفتار صحیح یا غلط خودشان است.
اما برخلاف آنها، دانش‌آموزان باانگیزه برون‌گرا، احساس بی‌کفایتی یا کفایت کمی  داشته و همواره تصور می‌کنند که موفقیت آنها تحت تأثیر عوامل محیطی نظیر:
معلم و سوالات سخت است. این گروه از دانش‌آموزان حتی اگر درس بخوانند، باز هم موفقیت چندانی نخواهند داشت. چرا که اندک تلاش آنها به خاطر همان انگیزه‌های بیرونی، همچون فرار از تنبیه یا کسب خواست معلم است.اینان در صورت کسب موفقیت اندک هم آن را به شانس و تصادف نسبت می‌دهند و نه به تلاش و استعداد خود.
این دانش‌آموزان حتی اگر نیم‌نگاهی به موفقیت داشته باشند، آنقدر آن را صعب‌الوصول می‌دانند که دست به عمل نمی‌زنند، در نتیجه هرگز طعم موفقیت را نخواهند چشید.
در حقیقت گام اول در برخورد با این افراد چشاندن طعم موفقیت به آنها و درهم شکستن تصور منفی آنها در مورد دستیابی به موفقیت است. در این صورت است که «موفقیت»، «موفقیت» می‌آورد.
از آنجایی که انسان آمادگی دارد تا فعالیت‌ها و تصوراتش را تعمیم دهد، موفقیت در یک درس منجر به موفقیت در دروس دیگر می‌شود و این موضوع در مورد دروس اصلی هر رشته مهم‌تر است.
درواقع، ضعف درسی در این دروس منجر به بی‌علاقگی به تحصیل و گاهی حتی ترک تحصیل می‌شود و البته عکس آن هم صادق است. به همین علت به معلمان دروس اصلی هر رشته توصیه می‌شود، شرایط آموزشی و امتحانی را مطلوب نمایند و با ارزشیابی‌های مناسب فضای کلاس را لذت‌بخش کنند.


به طورکلی به‌منظور افزایش انگیزه دانش‌آموزان و سوق دادن آنها به سمت درونی شدن انگیزه‌ها راهکارهای زیر توصیه می‌شود:
۱) سعی کنیم اولویت تجربه‌های دانش‌آموزان برای آنها جالب باشد، احساس موفقیت اولیه اعتماد به نفس آنها را افزایش می‌دهد. این موضوع در مسابقات ورزشی نیز مشهود است.
۲) برای موفقیت دانش‌آموزان پاداش در نظر بگیریم. منتظر نباشیم تا افت تحصیلی اتفاق افتد و سپس موفقیت را تحسین کنیم.
۳) با احترام گذاشتن به تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان، هرگز آنها را با یکدیگر مقایسه نکنیم.
۴) دانش‌آموزان را در کلاس کمتر درگیر مسائل عاطفی منفی نمائیم و نسبت به حساسیت‌های عاطفی آنان آشنا و در کاهش آن    کوشا باشیم. سخت‌گیری و انضباط شدید، تبعیض، بیان قضاوت‌های منفی و خبرهای ناخوشایند از جمله عواملی است که موجب درگیری ذهنی و کاهش علاقه به یادگیری می‌شود.
۵) بلافاصله پس از آزمون یا پرسش کلاسی، دانش‌آموزان را از نتیجه کار آگاه کنیم .
۶) برای اینکه دانش‌آموز بداند، در طول تدریس به‌دنبال آموختن به چیزی باشد، بیان اهداف آموزشی مورد انتظار از او را در                        ابتدای درس فراموش نکنیم.
۷) چگونگی یادگیری و نحوه انجام کار برای دانش‌آموز مشخص کنیم .
۸ ) به‌منظور افزایش حس کفایت در دانش‌آموز از او بخواهیم مطالب یاد گرفته شده را به دوستان یا کلاس آموزش دهد.
۹) در مورد مشکلات درسی دانش‌آموز و ریشه‌یابی آن، با او تبادل نظر و گفت‌وگو کنیم.
۱۰) تشویق کلامی در کلاس، به صورت انفرادی بسیار حائز اهمیت است.
۱۱) مطالب درسی را به ترتیب از ساده به دشوار مطرح کنیم.
۱۲) از بروز رقابت ناسالم در بین دانش‌آموزان پیشگیری شود.
۱۳) در فرآیند آموزش متکلم وحده نباشیم و یادگیرندگان را در یادگیری مشارکت دهیم.
۱۴) علاقه به دانش‌آموزان و تعلق خاطر و اهمیت دادن به یکایک آنها، سطح انگیزه‌ها را افزایش می‌دهد.
۱۵) آموزش را با «تهدید» پیش نبریم.
۱۶) برای دانش‌آموزان با انگیزه، خوراک علمی کافی داشته باشیم.
۱۷) با محول کردن مسئولیت به دانش‌آموزان کم توجه، آنان را به رفتارهای مثبت هدایت و علل کم‌توجهی در آنها را بررسی کنیم .
۱۸) شیوه‌های تدریس را از سنتی به شیوه‌های روز تغییر داده و با استفاده از تکنولوژی آموزشی، حواس پنجگانه دانش‌آموزان را به کار گیریم.
۱۹) میان درس کلاس و مسائل زندگی که به وسیله همان درس قابل حل است، ارتباط برقرار کنیم.
۲۰) تدریس را با طرح مطالب و پرسش‌های جالب توجه آغاز کرده و با تحریک حس کنجکاوی، دانش‌آموزان را برانگیخته‌تر سازیم.
۲۱) به وضعیت جسمانی دانش‌آموزان توجه کرده و علل جسمی بی‌توجهی و کاهش انگیزه آنان را بیابیم.
۲۲) محیط کلاس را با طراحی زیبا و مناسب، جذاب سازیم تا مانع بروز کسالت روحی شویم.
۲۳) با فرهنگ و تاریخچه زندگی افراد مدرسه یا محله‌ای که در آن تدریس می‌کنیم، آشنا شده و در طول تدریس از مثال‌های آشنا استفاده کنیم.
۲۴) به منظور اطلاع از نتیجه فعالیت درسی دانش‌آموزان و ارائه بازخورد به موقع و مناسب، تکالیف آنان را بلافاصله در جلسه بعدی ملاحظه و با رفع اشکالات، جنبه‌های مثبت را تشویق کنیم .
۲۵) در گرفتن آزمون و امتحان به قول خود عمل کنیم.
۲۶) زمان یادگیری باید در حد توان دانش‌آموز باشد. برای تجدید قوا و انگیزه در میان کلاس از وقت تفریح و استراحت غافل نشویم.
۲۷) دانش‌آموز را از میزان پیشرفت خود آگاه سازیم تا بداند برای رسیدن به هدف چه گام‌های دیگری بردارد.
۲۸) به لحاظ اخلاقی و ایجاد انگیزه، همیشه خوش‌اخلاق و خوش‌رو باشیم.
۲۹) به منظور افزایش حس کفایت و مشارکت در ارائه دروس از نظرات دانش‌آموزان استفاده کنیم.
۳۰) مطمئن باشیم که توجه دانش‌آموزان برای شروع تدریس آماده است.
۳۱) تمام مطالب دشوار را یکجا و در یک جلسه آموزش ندهیم.
۳۲ ) به خاطر داشته باشیم، توجه افراطی به دانش‌آموزان (قوی یا ضعیف) موجب متشنج شدن فضای کلاس می‌شود.
۳۳ )دانش‌آموزان را به گروه‌های «خوب»، «بد» و «ضعیف» تقسیم‌بندی نکنیم.
۳۴) از ورود به موضوعات حاشیه‌ای که منجر به انحراف توجه کلاس می‌شود، بپرهیزیم.
۳۵) با ایجاد جلسات بحث و تحلیل به دانش آموزان فرصت تفکر و اظهار نظر بدهیم.
۳۶) هرگز دانش‌آموزان را مجبور به انجام فعالیت‌های تحقیرکننده نظیر «جریمه» نکنیم.
۳۷)به افراد درون‌گرا، کمرو، مضطرب که تمایلی به ابراز وجود ندارند، توجه کرده و با تقویت رفتارهای مثبت، آنها را به مشارکت در بحث‌های کلاسی و کارهای گروهی تشویق کنیم.
۳۸) در روش‌های تدریس، کنفرانس و سمینار را مد نظر قرار دهیم.
۳۹ )تأکید بر نمره، اضطراب دانش‌آموزان را افزایش می‌دهد و مانع از توجه کامل به موضوع درس می‌شود. این دانش‌آموزان با وجود تلاش زیاد از نمرات پایینی برخوردارند و به تدریج رابطه میان تلاش و نتیجه را نادیده می گیرند که در نهایت منجر به از دست رفتن انگیزه خواهد شد.
۴۰) گاهی از تجربه‌های دوران تحصیل و شکست‌ها و موفقیت‌های خود برای دانش‌آموزان صحبت کنیم