درمان غيبت

 من چيكار كنم كه غيبت - با توجه به اين كه گناه كبيره هست - در نظرم بد جلوه كنه و انجام ندم؟

از ارتباط مجدد با شما خوشحال هستيم. إن شاء الله بتوانيم همراه خوبي براي شما باشيم.
 كمي در ارتباط با غيبت برايتان بگويم تا بعد؛
 امام على عليه السلام مي‌فرمايند : از غيبت كردن بپرهيز؛ كه اين كار ، تو را نزد خدا و مردم مبغوض مى سازد و پاداشت را بر باد مى دهد. و فرمود:خردمند، كسى است كه زبانش را از غيبت نگه دارد. (ميزان الحكمه ج8 ص576 ) عقل حكم مي‌كند كه انسان از كاري كه برايش ضرر دارد دوري كند.
 امام على عليه السلام مي‌فرمايند : خودت را به غيبت كردن عادت مده؛ زيرا شخص معتاد به غيبت گويى گناهش بسيار بزرگ است. (همان) و امام زين العابدين عليه السلام ـ وقتى شنيد كه مردى غيبت مى كند ـ فرمود : هر چيزى نانخورشى دارد و نانخورشِ مردمان سگ صفت، غيبت است.(همان ص 578) واقعا تعبير عجيبي است. اگر متوجه باشيم كه سمت چه گناه خطرناكي رفته ايم آيا ديگر اين كار را تكرار ميكنيم؟
 امام على عليه السلام در مورد منشأ غيبت كردن مي‌فرمايند : كسانى كه خود عيب دارند، علاقه مند به شايع كردن عيبهاى مردم هستند ، تا جاىِ عذر و بهانه براى عيبهاى خودشان باز شود.(همان ص580) در حاليكه به ما گفته شده به جاي توجه به عيوب مردم در صدد اصلاح خود باشيد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : غيبت كردن در [نابودى] دين مرد، زودتر كارگر مى افتد تا بيمارى خوره در اندرون او. و فرمود: هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذيرد مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشد. (همان ص581)
 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در حديث تكان دهنده‌اي مي‌فرمايند : روز قيامت فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خدا نگه مى دارند و كار نامه اش را به او مى دهند، اما حسنات خود را در آن نمى بيند. عرض مى كند : الهى! اين كار نامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم! به او گفته مى شود : پروردگار تو نه خطا مى كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت. سپس مرد ديگرى را مى آورند و كار نامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى كند. عرض مى كند : الهى! اين كار نامه من نيست! زيرا من اين طاعات را به جا نياورده ام! گفته مى شود : فلانى از تو غيبت كرد و من حسنات او را به تو دادم.(همان)
 دوست گرامي ، با وجود اين همه گرفتاري و مصيبت كه از ناحيه غيبت به انسان مي‌رسد آيا نبايد تصميم جدي براي ترك غيبت بگيريم؟ البته سوال شما نشان دهنده وجود چنين تصميمي در شما است. پس هر زماني كه به فكر غيبت افتاديد اين روايات را در فكر خود مرور كنيد و تصميم خود را در ترك غيبت جدي كنيد.
 براي كنترل نفس و تسلط بر خود، بايد انسان كمي سختي بكشد. يعني چي؟ يعني با دلش و خواسته‌هاي آن مخالفت كند. اگر هميشه خودمان را عادت داديم كه هر چه دلمان خواست بگوييم چشم، هر كاري دلمان خواست انجام داديم، آنوقت وقتي در جايي مثل همان مورد كه گفتيد بخواهيم جلوي آن را بگيريم حرفمان را گوش نمي‌دهد. بايد با يك برنامه‌ي منظم اراده خود را تقويت كنيم تا نفس و دل ما، از ما فرمان ببرد.
 اصولا زياد حرف زدن باعث افتادن در گناه مي‌شود. لذا توصيه شده از حرف‌هاي اضافي بپرهيزيد. راهي كه مرحوم آيت الله قاضي ره استاد اخلاق بزرگاني مثل مرحوم علامه طباطبايي و آيت الله بهجت انجام مي‌دادند اين بود كه نقل شده پانزده سال سنگ ريزه‌اي در دهان داشتند تا هميشه متوجه باشند كه حرف بيهوده نزنند. هر كجا سخن لازمي بايد مي‌گفتند سنگ ريزه را خارج مي‌كردند و سپس دوباره آن را در دهان مي‌گذاشتند.
 نمي‌گويم شما هم همينطور عمل كنيد اما به جدّ از سخنان بيهوده و بي‌خاصيت پرهيز كنيد و قبل از هر سخني در مورد فايده داشتن آن و ضروري و منطقي بودنش و همچنين از دور بودنش از گناه بيانديشيد. گناهان بسياري براي زبان وجود دارد كه بايد از آنها دوري كرد.
 براي پرهيز از غيبت, بايد راهكارهاي زير به دقت عمل شود:
 الف. شناخت ريشه هاي غيبت و مبارزه با آن ها: ابتدا بايد ريشه هاي غيبت را بشناسيد, سپس با آن ها مبارزه كنيد. امام صادق (عليه السلام) ريشه غيبت را در ده چيز مي دانند كه ما به تعدادي از آن ها اشاره مي كنيم :
 شفاي غضب: گاهي از کسي ناراحت هستيد و براي تخليه و تشفيه غضب خود وارد غيبت کردن مي شويد.
 همياري با ديگران: يعني عده اي مشغول غيبت باشند و ما به هر دليلي آنان را كمك مي كنيم .
 تهمت: اين مورد حداقل مي تواند دو معنا داشته باشد: يكم اين كه شخصي به ما تهمت زند و ما هم غيبت او را بكنيم; مثلا بگوييم: «اگر فلاني اين عيب و آن عيب را نداشت به ما تهمت نمي زد». دوم: اين كه ما مي خواهيم به شخصي تهمت بزنيم, ولي اول با غيبت, جاده را صاف مي كنيم; مثلا مي گوييم: «فلاني چنين حرف زشتي را زد. اصلا او آدم بد زبان و كينه توزي است».
 سوئ ظن و بدگماني يکي از ريشه هاي غيبت است.
 حسد يکي از ريشه هاي غيبت کردن انسان نسبت به محسود است.
 سخريه گاهي انگيزه غيبت وجود چيزي در طرف است که زمينه مسخره کردن او مي شود و انسان را به غيبت مي اندازد. (ميزان الحكمه, ج 7, ص 348, روايت 15229)
 پس بايد ابتدا غيبت را ريشه يابي كنيد, سپس با شيوه هاي مناسب, ريشه غيبت را از بين ببريد.
 ب. تفكر در آيات و روايات مذمت غيبت: بايد هر روز اين آيات و روايات را به قصد پندگيري مطالعه كنيد. هرگز گذرا و بي تائمل نگذريد; اين مطالعه كم و مستمر, به مرور زمان , مذمت غيبت را از اعتقاد به باور تبديل مي كند و وقتي باور آمد, جرائت بر غيبت يا از بين مي رود و يا كم مي گردد.
 ج . تفكر در مرگ: بنابر روايات, انديشيدن به مرگ, براي تهذيب و خودسازي بسيار سودمند است. انسان مرگ انديش , نه تنها از گناه دست مي كشد, بلكه از تجملات و زوايد دنيا نيز متنفر مي شود.
 د. ترك زمينه غيبت: گاهي دوستان خاص, حرف هايي خاص, مجلسي خاص يا... زمينه غيبت كردن يا شنيدن آن را فراهم مي كنند. اگر نمي توانيد از غيبت نهي كنيد و يا زيركانه مسير حرف ها را عوض كنيد, بايد چنين محيطهايي راترك كنيد و گرنه غيبت كردن برايتان عادي مي شود.
 ه. مراقبه و محاسبه: پيش از سخن گفتن بر آنچه مي خواهيد بگوييد, دقت و تائمل كنيد اگر غيبت است, ترك كنيد. اين مراقبه را بايد تا وقتي انجام دهيد كه غيبت ترك شود. شبانگاه به محاسبه بپردازيد. اگر غيبتي از شما صادر نشده است, خدا را شاكر باشيد و اگر - پناه بر خدا - غيبتي كرده ايد, هم براي خود و هم براي غيبت شونده استغفار كنيد و دوباره تصميم بر ترك غيبت بگيريد. در آخر تاكيد مي كنيم كه اين راهكارها را دقيقا به كار گيريد تا به نتيجه مطلوب برسيد و گرنه بدون عمل بهترين راهكارها هم عقيم مي ماند.
 براى ترك غيبت بايد اراده‏اى جدى و قوى داشته باشيد و از شنيدن يا گفتن هر غيبتى و تهمتى هر اندازه هم به نظرتان كوچك و سطحى مى‏آيد اجتناب ورزيد؛ زيرا در روز قيامت جوابى براى آن نخواهيد داشت. در اين رابطه به برنامه‏اى كه پيشنهاد مى‏شود به مدت چهل روز عمل كنيد و نتيجه را در صورت تمايل براى ما ارسال داريد. اميد است ان‏شاءاللّه‏ بر اين گناه غالب شويد:
 1) هر ده روز يك بار بحث غيبت را در كتاب گناهان كبيره مطالعه كنيد.
 2) هر روز صبح با خدا «شرط» كنيد كه امروز غيبت نمى كنم. در طول روز كاملا مراقب رعايت اين شرط باشيد و جدا بكوشيد حتى براى يك بار هم از آن تخلف نكنيد؛ شب‏ها قبل از خواب، اعمال روزتان را مورد بررسى قرار دهيد. اگر مرتكب غيبت شده‏ايد تعداد دفعات آن را ثبت كنيد و براى مبارزه با آن توبه نماييد و براى خود تنبيهى قرار دهيد؛ مثلا تصميم بگيريد با دوستى كه نزد او بيشتر غيبت مى‏كنيد يك روز رفت و آمد و گفت وگوى غيرضرورى نكنيد، يا در جايى كه بيشتر غيبت هست شركت نكنيد يا يك روز، روزه بگيريد.
 در رابطه با افراد خانواده و ديگر افراد نيز در صورت امكان آنها را امر به معروف نموده و از عواقب ارتكاب غيبت بر حذر داريد و بهتر است رواياتى كه از طريق معصومين(عليهم السلام) در مورد عقوبت غيبت كننده وارد شده براى آنها بخوانيد مانند آن حديثى كه مى‏فرمايد: شخص غيبت‏كننده اگر با توبه بميرد (و كارهاى ديگرش هم پذيرفته شود) از جمله آخرين كسانى است كه به بهشت مى‏رود و اگر بدون توبه بميرد از جمله اولين كسى است كه وارد جهنم مى‏شود.
 پيروز و موفق باشيد.

http://akhlagh.porsemani.ir/node/422