اخلاق گفتگو

مقدمه:

هر کاری که انجام می گیرد این یک ارتباط است. ارتباطات درست یعنی کارهایی که درست است، ارتباط های نادرست هم یعنی کارهایی که نادرست است. زبان یکی از ابزار های مهم  ارتباط و ارسال پیام  است. نحوه ارائه پیام همیشه در نحوه دریافت پیام مؤثر است. بیشتر اشتباهات ارتباطی ما در بحث بیان است نه رفتار عملی.

برقراری ارتباط مؤثر با دیگران ، بویژه از طریق گفت و گو، نیازمند آموزش و بکار بستن اخلاق و مهارت های گفت وگو است که گروه های مختلف  از خانواده تا جامعه و نظام جهانی بین الملل را در بر می گیرد. 

براین اساس  تحقیق و پژوهش  و آموزش اخلاق گفت وگو در جامعه و نظام جهانی کنونی ، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. این نوشتار سعی می کند بخشی از آموزه های یاد شده را تحقیق و بررسی نماید.  بنابراین ابتدا به ضرورت واهمیت اخلاق گفت وگو ، جایگاه موضوع اخلاق گفت وگوو منبع شناسی ، سپس به تاریخچه بحث و چیستی و تعریف اخلاق گفت وگو می پردازیم ، در ادامه به گونه شناسی اخلاق گفت وگو و بیان فضایل و رزایل اخلاقی در باب گفت وگو خواهیم پرداخت  و در پایان نتیجه گیری  خواهیم داشت.

 

ضرورت و اهمیت اخلاق گفتگو

 گفتگو یکی از ابزارهای مهم ارتباطی میان فردی، جمعی وگروهی است ، امروزه نقش گفتگو در دیپلماسی ، بازاریابی، تبلیغات، تأثیرات روانی در مخاطب و  برقراری ارتباط مؤثر با دیگران  و... بر کسی پوشیده نیست  .

امروزه هر حرکتی فردی در گوشه ای از جهان می تواند پژواکی در نقاط مختلف دیگر داشته باشد و بسیار شده است که شهروندان یک کشور، اخبار مربوط به خود را پیش از آن که از رسانه های جمعی متعلّق به کشور خود بشنوند، آنها را از رسانه های جهانی ای که در آن سوی جهان قرار دارند، شنیده اند.

امروزه دایره برقراری ارتباط  کلامی  منحصر به جامعه ای که در آن زندگی می کنیم نیست بلکه با پیشرفت تکنولوژی  تمام جهان را دربرگرفته است و با ارتباط کلامی  و نوشتاری از طریق اینترنت و ... دایره برقراری ارتباط بسیار گسترده شده است و این امر ضرورت و اهمیت پرداختن به اخلاق گفت وگو را صد چندان می کند.

زیرا عدم آگاهی  و رعایت نکردن  اخلاق گفت وگو ضربات جبران ناپذیری را به فرهنگ و جامعه اسلامی می تواند وارد نماید.  

 

جایگاه موضوع:

اخلاق گفتگو از زیر مجموعه های اخلاق معاشرت است که خود نیز از زیر شاخه های مباحث و موضوعات فرهنگی اخلاق کاربردی است.

 

منبع شنا سی :

1.     احمد حسین شریفی، آیین زندگی (اخلاق کاربردی)، قم ، نشر معارف، ویراست اول، 1385

2.     علی اکبر کلانتری، اخلاق زندگی، قم، نشر معارف، 1385

3.     عباس رحیمی، زندگی موفق، قم، نشر جمال، 1386

4.     محمد محمدی ری شهری، گفتگوی تمدن ها، قم، دار الحدیث، 1379

5.     جواد محدثی، اخلاق معاشرت، قم، دفتر تبلیغات، 1379

6.     مجموعه مقالات کنگره بین المللی اخلاق زیستی، 1384

7.  محمد حسین فضل الله، گفتگو و تفاهم در قرآن کریم ؛ روش ها و الگوها و دستاوردهای گفت و گو، تهران، مرکز بین اللملی گفتگوی تمدنها، هرمس، 138.

8.     علی اصغر رضوانی، آداب گفتگو و مناظره از دیدگاه قرآن و روایات، نشر دلیل ما، 1387

9.     محمد باقر شریفی سبزواری، پیشینه، انواع و شیوه های سخنوری و گفتگو، قم، دفتر تبلیغات، 1381

10.                       شریف رحمانی، گفتگو، ناشر مروی

11.          مجموعه مقالات سنت گفتگو و مناظره با ادیان و مذاهب، معاونت پژوهشی مرکز مدیریت حوزه علمیه، انتشارات مرکز مدیریت ،  1384

12.                        دون گابور، مهارت های گفتگو، ترجمه مهدی قراچه داغی، تهران: پیک بهار، 1381

13.                        هارتکه مایر؛ مارتینا، با هم اندیشیدن راز گفتگو،  1382

14.                       مهدی محسنیان راد، ارتباط شناسی، تهران، سروش، 1369

15.                       محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ترجمه پرویز شیخ کریمی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، 1386

16.          محمدبن محمد(خواجه) نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، به اهتمام سید عبد الهادی قضایی،، تهران،بهزاد، 1387

17.                       ملا احمد نراقی، معراج السعادت، قم، انتشارات زینی، 1386

18.                       ویلیام اسحاق ، هنر با هم اندیشیدن،  ترجمه: اسحاق حدادی، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1380

19.           دیوید بوهم، گردآوری و تدوین: لی نیکول، درباره دیالوگ،  ترجمه: محمدعلی حسین نژاد، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی، 1381

20.                       علی پایا، گفتگو در جهان واقعی: کوششی واهی یا ضرورتی اجتناب ناپذیر؟، تهران: طرح نو، 1381

 

تاریخچه:

براساس نص آیات قرآن کریم، خداوند برای آفرینش انسان با ملائک به گفتگو پرداخت. نظر آنان را جویا شد. و متناسب با موقعیت و شرایط فرشتگان و مصلحت، پرسشهای آنان را، در زمینه فلسفه آفرینش انسان پاسخ داد. پس از سرپیچی ابلیس از دستور الهی مبنی بر سجده آدم، با ابلیس نیز گفتگو کرد. و پس از هبوط آدم بر روی زمین نیز همواره، مستقیم و غیر مستقیم ، با انسان گفتگو داشته است.

اخلاق گفتگو از روزگاران دور همواره مورد توجه اندیشمندان مختلف بوده است. در این میان نقش منطق دانان و عالمان اخلاق از سایرین برجسته تر و چشم گیر تر است. یکی از مهمترین بخش های کتاب های منطقی مبحث صناعات خمس (برهان، جدل، خطابه، مغالطه و شعر)  است.

 

 

 

چیستی و تعریف:

گفتگو در زبان فارسی به معنای باهم سخن گفتن، حرف زدن و ادا کردن سخن .[1] گفت و شنود، مکالمه، صحبت، آوازه و شهرت است[2] گفتگو در انگلیسی مترادف  talk- parlance- dialogue- conversation- conference-  و ... است.  در زبان عربی با واژه های مختلفی به کار رفته است. مناظره که به معنای رقابت، مباحث و جدال نیز آمده است. حوار که در معنای پرسش و پاسخ، استدلال و مناقشه نیز کار گرفته شده است. و جدل که عمدتا به معنای ستیزه کردن است.[3] 572 بار کلمه قال در قرآن ذکر شده است. در 3 جا واژه تحاور و محاوره[4] و در 29 مورد ماده جدال آمده است.

قرآن گفتگو را زمینه ای مشترک و همیشگی برای تکاپوها و پویش های اجتماعی دانسته ، آن را بستری فراگیر و اجتناب ناپذیر برای روابط و مناسبات اجتماعی تعریف می کند. در واقع قرآن در نگاه انسان شناسانه خود، آدمی را موجودی گفت گو محور معرفی می کند. [5]

در اصطلاح عبارت است از: تدوین و تبیین مجموعه قوانین، مقررات و دستورات در عرصه گفتگو بین انسان ها  و اهتمام در حل مؤثر تنگناها و تعارضات اخلاقی در حیطه گفتگو .

گفتگو انواع متعددی دارد. مراد ما در اینجا از اخلاق گفتگو،  فقط گفتگوی خاص علمی یا رسمی نیست بلکه مطلق گفتگو و محاوره افراد با یکدیگر است.

به جهت این که گفتگو یکی از ابزار ارتباط بین فردی، گروهی و جمعی است  لازم است به مفهوم ارتباط نیز پرداخته شود.

برای ارتباط تعاریف زیادی در کتاب های مختلف آمده است . درفرهنگ لغات وبستر communicatin  عمل ارتباط برقرار کردن تعریف و از معادل هایی نظیر؛ رساندن، انتقال دادن، آگاه ساختن، مکالمه و مراوده داشتن استفاده شده است. [6]

فرهنگ فارسی معین،  ارتباط را یکبار به صورت متعدی و بار دیگر اسم مصدر معنا کرده است. 1. مصدر متعدی؛ ربط دادن ، بستن، بستن چیزی را با چیز دیگر، 2. اسم مصدر؛ بستگی، پیوند، پیوستگی، رابطه. [7]

جرج گوردن در کتاب زبان های ارتباط در مورد ارتباط زمینه ای فوق العاده وسیع برای ارتباط مطرح کرده است و می گوید؛ هرچیزی که انسان انجام می دهد به نحوی با مفهوم عمومی ارتباط مربوط است.    [8]

به طور خلاصه ارتباط عبارت است از ؛ فراگرد انتقال پیام از سوی فرستنده برای گیرنده، مشروط بر این که در گیرنده پیام مشابهت معنی با معنی مورد نظر فرستنده پیام ایجاد شود. [9]

 

گونه شنا سی  اخلاق گفتگو:

گفتگو از حیث جنسیت

الف. گفتگو بین جنس موافق( مرد با مرد و زن با زن)

در گفت و گوی  بین جنس موافق،از  مهمترین  عوامل برقراری ارتباط مؤثر در نظر داشتن معیارهای سخن شایسته است. از مهمترین معیارها و مؤلفه های سخن شایسته می توان به موارد زیر اشاره کرد.  

الف. شیوایی و رسایی .[10] ب. سلامت و عفت کلام و پرهیز از تعبیرات زننده و کلمات رکیک. [11] ج. نرمی و ملایمت در عین قاطعیت و شفافیت.[12] د. استواری و سنجیدگی نظیر؛ اندیشیدن پیش از تکلم، [13]آگاهانه سخن گفتن،[14]و رعایت عدالت و انصاف و حق گرایی بویژه در مقام داوری.[15]

 

ب. گفتگو بین جنس مخالف

1. گفتگو بین جنس مخالف  محرم( مرد با زن محرم و بالعکس)

مرد هنگام صحبت با زن محرم توی صحبت ها یش باید از نگاه به چهره استفاده کند . ولی برای نا محرم برعکس باید تلگرافی صحبت کرد .

مرد و زن محرم بویژه زوج ها باید با کلام همراه با احساس با یکدیگر ارتباط برقرار کنند تا صمیمیت بین آن ها حاکم  شود.

گفت و گو باید به گونه ای باشد که همسر مضطرب و پریشان را ، آرامش بخشد،  همسر نا امید و مأیوس را، امیدوار سازد، همسر بی انگیزه و افسرده را ، اراده و استواری روحی بخشد، و همسر خسته و عصبی را ، سرحال و با نشاط نماید و غم و اندوه از دلش بزداید. نا گفته پیداست که واژه ها و جمله های زیبا ، جذاب و محبت آمیز ، دل ها را صفا می بخشد [16] و بر ژرفا و پایداری پیوند ها می افزاید.

همچنین گفت و گو با همسر باید با نرمی وهمراه با  لطافت در گفتار و خوش خلقی، [17] و ایجاد جاذبه های گفتاری[18]  باشد. 

 

 

2. گفتگو بین جنس مخالف نا محرم( مرد با زن نا محرم و بالعکس)

یکی از لوازم حضور زنان در جامعه ، ارتباط گفتاری آنان با مردان نامحرم است  که ممکن است به صورت های گفت گو ، پرسش و پاسخ و سخنرانی باشد. سوال اصلی این است که این ارتباط چگونه باید باشد؟ آیا زنان مجازند  به هر صورتی با مردان نامحرم صحبت کنند؟ یا باید به مقدار ضرورت اکتفا کنند؟

با مراجعه به کتاب و سنت و مشاهده نقل های قران از گفت و گوهای پیامبران با زنان ( نظیر گفت وگوی پیامبراکرم(ص)  با همسر ابوسفیان، گفت و گوی حضرت موسی با دختران حضر ت شعیب، گفت وگوی  حضرت زکریا با حضرت مریم، گفت وگوی   حضرت علی (ع)و امام صادق (ص)  با زنان و...) و گفت و گوی برخی از زنان پاکدامن و نمونه تاریخ با برخی از مردان نامحرم ( نظیر گفت و گوی حضرت مریم با کاهنان و مردم، گفت وگوی   حضرت زهرا با سلمان و...) و با مراجعه به روایان  زن از پیامبر (ص)و ائمه اطهار(ع) نقل کرده و یا مسائلی از آنان پرسیده و جواب شنیده اند ، به این نتیجه می رسیم که اصل ارتباط گفتاری زن با مرد نامحرم به صورت های یاد شده بدون قصد لذت اشکالی ندارد، اما بر اساس آیه « فلا تخضعن بالقول»[19]    باید ادای کلمات و طرز سخن گفتن به گونه معروف و دور از عشوه گری باشد تا زمینه فساد و ارتباط نامشروع فراهم نشود.  و قول معروف گفتاری است که در طرز ادای آن ناز و کرشمه، ادا و اطوار و نازکی صدا و هر چیزی که مخاطب را به طمع بیندازد و دل او را به زن جلب کندوجود نداشته باشد. [20]  همچنین در سخنان خود باید ، به مقدار ضرورت اکتفا کنند و از به درازا کشیدن کلام و رد وبدل کردن مطالب غیر ضروری پرهیز نمایند .

لذا  از حضرت علی (ع) نقل شده است که :؛ سخن گفتن با زنان( نامحرم ) انسان را به سختی می کشاند و دل را منحرف می سازد .  [21]در روایتی دیگر از حضرت آمده است؛ سخن گفتن با زنان را کم کن تا بزرگواریت کامل گردد.[22]

قرآن کریم به همسران پیامبر (ص) و در واقع به تمام زنان مؤمن دستور می دهد به گونه جدی و متین و استوار با نامحرمان سخن گویند و از بکار گیری تعبیرات یا آهنگ های نرم  و تحریک کننده که افراد شهوت ران را به فکر گناه می افکند  بپرهیزند. [23]

سر مطلب نیز این است که شوخی ها ، مطایبات و طنز گویی ها ی مرد و زن نامحرم ، یا از ابتدا به قصد لذت بردن است یا در ادامه و نهایت به آن منجر می شود و علاوه براین که سبب فرو ریختن دیوار شرم و حیا میان زن و مرد نامحرم می شود حریم عفت و پاکدامنی را متزلزل می کند و انسان را به پرتگاه گناه نزدیک و راه را فساد و فحشا هموار می کند .   براین اساس زنان و مردانی که در محل کار و دانش ، اداره و دانشگاه ، با نامحرم سروکار دارند، به بهانه همکار بودن یا استاد و شاگرد و یا همکلاسی بودن بیش از آنچه لازمه اشتغال و اقتضای کار و درس و بحث آنان است، رابطه عاطفی و صمیمی و گفتار بیش از مقدار ضرورت  نباید داشته باشند  .

یکی از معضلات و مشکلات و دایلمای اخلاق گفت و گو نیز  در این قسمت از بحث است که از یک طرف روان شناسان و متخصصین علوم ارتباطات و برقراری ارتباط مؤثر معتقدند که در برقراری ارتباط مؤثر و مفید بین افراد، اعم از جنس موافق و مخالف و اعم از محرم و نامحرم باید هنگام گفت و گو از نگاه چهره به چهره و همراه با تبسم  بهره برد، در حال که این بر خلاف آموزه های اسلامی است . 

 

گفتگو از نظر مراتب شخصیتی و سنی

الف. مساوی

در گفت و گوی  بین افراد دارای مراتب شخصیتی و سنی مساوی نیز ،از  مهمترین  عوامل برقراری ارتباط مؤثر، در نظر داشتن معیارهای سخن شایسته است. از مهمترین معیارها و مؤلفه های سخن شایسته می توان به موارد زیر اشاره کرد.  

الف. شیوایی و رسایی .[24] ب. سلامت و عفت کلام و پرهیز از تعبیرات زننده و کلمات رکیک. [25] ج. نرمی و ملایمت در عین قاطعیت و شفافیت.[26] د. استواری و سنجیدگی نظیر؛ اندیشیدن پیش از تکلم، [27]آگاهانه سخن گفتن،[28]و رعایت عدالت و انصاف و حق گرایی بویژه در مقام داوری.[29]

 

ب.غیر مساوی

1.  افراد بالا با افراد پایین

گوینده باید با در نظر گرفتن سن، پایگاه اجتماعی و سطح خرد ودانش مخاطب ، آنسان سخن گوید که قابل فهم و درک باشد و هم با ایجاد هم سطحی و هم سانی بین خود و مخاطب و در سطح او ظاهر شدن ، موجب تأثیر گذاری در وی ، و کسب حمایت و  همکاری او گردد. از این رو پیام آوران الهی، در وهله نخست ، به زبان ، فرهنگ و عرف مقبول جامعه خویش سخن می گفتند. [30]

افزون بر آن ، سطح درک و فهم مخاطبان را در نظر داشته و در ارتباطات گفتاری ، در سطح آنان ظاهر می شدند. آن گونه که امام صادق (ع) می فرماید؛ هیچگاه رسول خدا(ص) متناسب با خرد والای خویش با مردم سخن نگفت ، رسول خدا (ص) خود فرموده است؛ ما پیامبران مأموریم تا با مردم به اندازه درک و عقلشان سخن بگوییم. [31]   توجه به عنصر یاد شده ، به ویژه در گفتگو با کودکان، ضرورتی دو چندان دارد. همین طور  نزاع افراد بزرگتر با افراد کوچکتر و پایین تر نیز ( از نظر علم و اطلاعات) شخصیتش را کوچک می کند.

2.  افراد پایین با افراد بالا

در هنگام ارتباط کلامی افراد پایین با افراد بالا نظیر گفت گو با  پیامبران ، امامان، اولیای خدا، عالمان ، معلمان، پدر و مادر ،  برادر بزرگتر و... باید همراه با  ادب و احترام   و فروتنی باشد. 

قرآن کریم، به مؤمنین دستور می دهد که در گفت و گو با پیامبر صدای خود را از صدای پیامبر بلندتر نکنید و همچنانکه برخی از شما با برخی دیگر بلند سخن می گویید با او بلند سخن مگویید (که اگر رعایت نکنید) سبب تباهی اعمالتان می شود. [32]

ودر آیه دیگر می فرماید؛ کسانی که تو را از پشت اتاق هایت صدا می زنند و ادب را رعایت نمی کنند بیشترشان نمی فهمند. [33]

یا در ارتباط کلامی  با پدر و مادر خداوند،  حتی از « اف» گفتن به پدر و مادر نهی کرده است  و از فریاد کشیدن  و بلند کردن صدا فراتر از صدای آنان برحذر داشته است و  به رعایت  ادب و احترام  هنگام گفت و گو با پدر و مادر ، حتی در صورت برخورد ناشایست از سوی آن ها  و ابراز فروتنی  و تواضع و گوش دادن به سخنان آنان  و بهره گیری از زبان بدن و حالات چهره و حتی تماس چشمی و... امر نموده است. [34]

یکی از دایلمای اخلاق گفت و گو نیز در این قسمت است چرا که از یک طرف ما مور به حق گویی و عدم رودروایستی  در مقابل حرف های باطل و نادرست هستیم( حتی در مقابل استاد و پدر و مادر و...)  از طرف دیگر باید رعایت ادب و احترام را داشته باشیم و...

 

گفتگو از لحاظ عناصر و ساخت

الف.  نحوه ارائه پیام ( کلام)

قران کریم نسبت به لحن کلام و نحوه ارایه آن  اهمیت ویژه ای  قایل است  در سوره حج آیه 24 می فر ماید؛ گفتار بایستی دل پسند باشد، در سوره نساء آیه 63 می فرماید؛ گفتار باید رسا و شفاف باشد، و در سوره طه آیه 44 می فرماید؛ گفتار باید نرم و لین  باشد، در آیه 23 سوره اسرا می فرماید؛ گفتار باید بزرگوارانه باشد، و در سوره یوسف آیه 23    سلامت و عفت کلام و پرهیز از تعبیرات زننده و کلمات رکیک را معیارارایه  سخن سنجیده می داند. 

 

ب.  محتوای پیام (کلام)

در گفتگو و کلام باید نسبت به محتوا دقت لازم را داشته باشیم زیرا  بسیاری از گناهان  ناشی از زبان و کلام  است

حضرت علی (ع) می فرماید؛

«... و در میان عبادات و طاعاتی که از اعضا و جوارح انسان سر می زند عبادتی کم زحمت تر و کم مؤنه تر و در عین حال گران بهاتر نزد خدا از سخن وجود ندارد  البته در صورتی که کلام برای رضای خدا و به قصد بیان رحمت و گسترش نعمت های او باشد، زیرا بر همه مشهود است که خداوند میان خود و پیامبرانش جهت کشف اسرار و بیان حقایق و اظهار علوم پنهانی خود چیزی را جز کلام واسطه قرار نداده و وحی و تفهیم مطالب به وسیله کلام صورت گرفته است، چنان که میان پیامبران و مردم نیز وسیله ای جز سخن برای ابلاغ رسالت وجودندارد. از این جا روشن می شود که سخن بهترین وسیله و ظریف ترین عبادت است و همچنین هیچ گناهی نزد خداوند سنگین تر و به کیفر نزدیک تر و پیش مردم نکوهیده تر و ناراحت کننده تر از سخن نیست.» [35]

بنابراین باید مواظب  محتوای کلام بود تا به گناه آلوده  نگردد. 

 

انواع گفتگو

الف. گفتگو ی رسمی

گفتگو ی رسمی نظیر؛ سخنرانی، جلسات گروهی و تخصصی، مراسم های ویژه  جشن و سوگواری و....

ب. گفتگوی علمی

گفتگوی علمی نظیر؛ بحث های علمی و تخصصی، میزگرد های علمی ، سخنرانی های علمی، جلسات نقد و پزوهشی، کنفرانس ها و....

ج. گفتگوی عمومی و روزمره

 گفتگوی عمومی و روزمره  که گروه های مختلف از خانواده تا جامعه را در بر می گیرد. و مراد ما از اخلاق گفت و گو در این پژوهش همه انواع گفتگوی  فوق،  بویژه  گفتگوی عمومی و روزمره  است.

 

 فضایل اخلاقی در باب گفتگو

1. کنترل زبان  و پرهیز از گفتار زشت و غیر اخلاقی

علمای اخلاق معتقدند کنترل زبان سخت و دشوار است و بسیاری از مردم قادر نیستند زبان خویش را کنترل کنند. به همین جهت ، امامان معصوم درباره حفظ و نگهداری زبان از گناه و معصیت به طور جدی توصیه کرده اند، زیرا بسیاری از گناهان و خطاهایی که از انسان سر می زند به خاطر عدم کنترل زبان است. پیامبر ( ص ) می فرماید؛ بیشتر اشتباهات انسان در زبان اوست . [36]و در جای دیگر می فرماید؛ انسان به پیروزی نمی رسد مگر به 3 نکته تکیه گاهی، تکیه کرده باشد .  1 ) پرداختن به آنچه که تکلیف الهي بر عهده اوست . 2 ) قناعت در مال .

3 ) کنترل زبان . ([37])

سلیمان بن مهران می گوید: در حالی که شماری از شیعیان خدمت امام صادق (ع) بودند، برایشان وارد شدم. حضرت به آنان می فرمود؛

 ای گروه شیعیان مایه زینت ما باشید، نه موجب زشتی ما؛ با مردم سخن نیک گویید؛ زبان خود را حفظ کرده، آن را از زیاده گویی ها و کلمات زشت و سخیف باز دارید. [38]

حضرت علی (ع) می فرماید؛ زبان درنده ای است که اگر رهایش کنی هار می شود و انسان را می گزد.[39]

و در جای دیگر آن بزرگوار از زبان به عنوان اسب سرکش و چموش تعبیر کرده و می فرماید؛

... ومرد باید زبانش را حفظ کند زیرا این زبان سرکش صاحبش را به هلاکت می اندازد. به خدا سوگند، باور نمی کنم  بنده ای که زبانش را حفظ نکند، تقوایی به دست آورد که به او سود بخشد.( یعنی هیچ کس بدون مهار کردن زبان نمی تواند در حد مطلوب تقوا داشته باشد). [40]

 

2. كم حرفي

حضرت رضا(ع)  مي فرمايد : قناعت در بيان پيشه  كنيد همانطور كه در مال قناعت مي كنيد. زيرا قناعت موجب خويشتن داري وارجمندي و آسوده شدن از فزون خواهي است. بعد مي فرمايد: از نشانه هاي افراد دانا سه جيز است ‘ بردباري‘ دانش‘و كم حرف زدن  كم حرف زدن  درست حرف زدن است. سپس می فرماید, اگر مي خواهي درست حرف بزني سه چيز را رعايت كن یک؛آنچه را كه قصد بيانش را داريد علمش را پيدا كنيد دو؛ هنگام گفتگو اجازه بدهيد طرف مقابل به حرف اول شما واكنش نشان دهد  سوم؛ نسبت به واكنش هاي افراد واكنشي نرم و بياني نرم داشته باشيد.

حضرت علی (ع) سرانجام پر حرفی را آتش دوزخ دانسته و می فرماید؛

... آن کس که زیاد سخن می گوید زیاد اشتباه می کند و آنکس که زیا اشتباه کند حیایش کم می شود و کسی که حیایش کم شد پارسایی اش نقصان می گیرد و کسی که پارسایی اش نقصان گیرد قلبش می میرد و کسی که قلبش بمیرد داخل دوزخ می شود...[41]

و در جایی دیگر حضرت علی (ع) می فرماید ؛ کم گویی ، خلاصه گویی ، آرام گویی و مفید گویی در گفتگو یک مهارت است  . 

البته باید تذکردادکه هدف اصلی از احادیث سکوت و قناعت در بیان این نیست که انسان همیشه و در همه حال لب فروبسته و زبان به سخن نگشاید و حتی در مقام احقاق حق خود ودیگران سکوت اختیار کند و به دفاع از خود بر نخیزد، بلکه مقصود جلوگیری از هرزه گویی ، کلام باطل و بیهوده  است.

 

3.  دقت در به کار گیری واژه گان و مفیدگویی :

وازگان مختلفی که برای تعبیر از یک هدف قابل بکار گیری هستند می توانند آثار و نتایج متفاوتی داشته باشند. بعضی از الفاظ پیک محبت هستند و نسیم دوستی و صمیمیت را می وزند. برخی خنثی هستند و فقط می توانند حامل پیام باشند و برخی تازیانه، شلاق، تیغ و خارند. چرا مقید نباشیم که بهترین ها را بکار گیریم و زبان را ابزار شکنجه دیگران قرار ندهیم؟

پیامبر اکرم(ص) همواره از بهترین واژه ها برای گفتگو با افراد بهره می گرفتند و در صدا زدن تمامی افراد از کنیه آنان استفاده می کردند. حتی بچه ها را با نام کوچک آنان صدا نمی کردند و این روشی بود برای مهرورزی و ایجاد صمیمیت بیشتر.[42]

حضرت علی (ع) می فرماید؛

زبان مؤمن در پس قلب او و قلب و عقل منافق پشت زبان اوست ؛ یعنی؛ انسان مؤمن هرگاه بخواهد سخنی بگوید نخست می اندیشد، اگر نیک و مفید بود می گوید و اگر ناپسند بود از گفتن آن خودداری می کند ، اما شخص جاهل، دو رو و منافق آن چه بر زبان جاری می شود می گوید و نمی داند کدام سخن به سود او و کدام سخن به زیانش تمام می شود. (سپس فرمود؛ )رسول خدا فرموده است؛ ایمان هیچ بنده ای درست نمی شود مگر این که قلبش درست شود و قلبش درست نمی شود تا آن که زبان او راست و مستقیم شود...[43]

  امام رضا (ع) می فرماید؛

 در كسب مهارت مفید گویی بعضی از موارد عاطفی است و دست شما نیست باید از طرف خداوند ایجاد شود که بايد موارد زير را رعايت كرد:

 الف ) خواندن مناجات خمسه عشر 

 ب ) گفتن تسبیحات حضرت زهرا (س ) قبل از خواب.

 ج ) بسم الله گفتن در ابتدای هر غذا . 

 د ) هر وقت که یادی از پدر و مادرانتان می شود ذکر : لا اله الا الله  را بگوئید  .

و بعضی از موارد از طریق جسم ایجاد مي شود که باید مراحل زیر را رعایت گردد .

الف) ننوشیدن آب در بین غذا.

ب) هر چند وقت یک بار نگاه کردن به آسما ن یا آب یا رنگ آبی یا انسان مؤمن که بر حافظه هم تاثیر دارد.                                                             

ج) کمتر استفاده کردن رنگهای ممنوع ( رنگ قرمز تنها ، قهوه ایهای تنها  )

د) شستن لای انگشتان پا, مخصوصا هنگام شب .

ر) صبحانه میل کردن قبل از طلوع آفتاب و بیدار بودن هنگام طلوع آفتاب و اذان مغرب.

 

4. آرا م گويی : 

تند گویی از رفتارهای خطا و اشتباه است و پاسخ دو نفر با هم دادن اشتباه است  .   علت تند گويي، هيجان و عصبانيّت است .

 

5.. متانت در سخن: 

حضرت علي (ع) می فرماید: هنگام صحبت ، باید وقار و متانت لازم را رعایت کرد تا از درگيري و پرخاش ذهن مخاطب جلوگيري كرد، اگر ذهن مخا طب با ما درگیر شود وقار و شخصیت ما هم از بین می رود. ([44])

 

6. حق پذیری و حق محوری

برکسانی که بحث و گفتگو می کنند، لازم است به محض پی بردن به حقانیت سخن و درستی موضع طرف مقابل، متانت و خوشرویی آن را پذیرفته، بر موضع غیر صحیح خود اصرار نورزند. رسول خدا می فرماید:

حق را   از هر کوچک و بزرگی که برای تو می آورد بپذیر، اگرچه او دشمن تو باشد. [45]

روزی دو دانشمند بزرگ ، مرحوم ملا خلیل قزوینی و ملا محسن فیض کاشانی ، درباره مسئله علمی مناظره ای طولانی کردند. در این کفتگو حق با فیض کاشانی بود، اما  دانشمند قزوینی نپذیرفت و بر درستی دیدگاه خود اصرار ورزید تا این که پس از مدتی در قزوین به حقانیت سخن فیض کاشانی و اشتباه بودن دیدگاه خود پی برد، از این رو بی درنگ از قزوین به سوی کاشان حرکت کرد، و پس از دیدار با فیض کاشانی ضمن اعتراف به حقانیت کلامش از او عذر خواهی کرد. [46]

 

 

 

7. مدارا با مخالف

مدارا عبارت از آن است که ناگواری که از کسی به تو رسد متحمل شوی و به روی خود نیاوری. [47]مدارا با عموم مردم به خصوص هنگام گفتگو با مخالفان فکری، از صفات پسندیده دینی و اخلاقی است. در حدیثی پیامبر گرامی (ص) می فرماید؛ 

ما پیامبران مأموریم با مردم مدارا کنیم؛ همان گونه که مأموریم واجبات را انجام دهیم. [48]

در گفتاری از امام صادق(ص) نیز آمده است. جبرئیل به حضور پیامبر (ص) رسید و عرض کرد؛ پروردگارت سلام می رساند و می فرماید؛ با مخلوق من مدارا کن.  [49]

 

رزایل اخلاقی در باب گفتگو

1.خشم و غضب

هنگامی که انسان از کسی ناراحت می شود برای این که شعله های خشم و کینه خود را خاموش کند و خشم خویش را فرو نشاند مرتکب دشنام، تهمت، غیبت ،  دروغ، افترا، توهین و تحقیر، ضرب و جرح و مانند آن  می شود به گمان این که اگر حیثیت و آبروی خصم  خود را بریزد دلش آرام می گیرد، ولی غافل از این که غضب در این گونه موارد چه خطر ها و زیان هایی به بار می آورد که دنیا و آخرت انسان را نابود می کند.

امیر المؤمنین (ع) می فرماید؛

خشم و غضب صاحبش را هلاک می کند و زشتی هایش را آشکار می سازد.[50]

امام باقر (ع) در ضمن حدیثی فرمود؛

چه چیزی از غضب سخت تر است؟ همانا مرد غضب می کند و در اثر آن مرتکب قتل نفسی که خدا حرام کرده است می شود و زن پاکدامن را متهم می سازد. [51]

 

2.  جدال  و بحث های خصومیت آمیز ( مراء)

جدال عبارت است از بحث و گفتگو یی که به منظور کوبیدن طرف و غالب شدن بر او صورت می گیرد و علت این که به این گونه گفتگو مجادله می گویند این است که دو نفر در برابر یکدیگر به بحث و مشاجره می پردازند تا هرکدام فکر خود را بر دیگری تحمیل کند. [52]

واما مفهوم اصطلاحی جدال آن است که انسان از مسلمات طرف علیه او بهره برداری کند؛ یعنی در مقام استدلال  از مقدماتی که طرف قبول دارد استفاده کند که این روش برای اقناع یا اسکات طرف مقابل مؤثر است.

مجادله مطلقا مذموم نیست و قرآن کریم از گفتگو و بحث های منطقی نهی نکرده بلکه بحث و جدالی مذموم و ناپسند است که سرکوب گرانه و همراه با فریاد و جنجال و خشونت باشد و سرانجام به هتک حرمت و ریختن آبروی مردم منتهی شود، وگر نه در صورتی که هدف از بحث و مجادله برتری جویی نباشد بهترین راه برای روشن شدن حقایق خواهد بودکه قرآن آن را با عنوان جدال احسن تحسین کرده است.

امام حسین (ع)  اقسام مراء در گفتگو و زیان های هریک را چنین بیان فرمود؛

مراء و بحث های خصومت آمیز از چهار صورت بیرون نیست؛ یا تو و طرف مقابلت درباره حقیقت مورد بحث، عالم و آگاهید و با این وجود با هم بحث و جدل می کنید، در این صورت شما با بحث و مجادله ، دوستی خود را ترک کرده، خواستار رسوایی شده اید و دانش خود را خوار نموده اید. یا تو  و طرف بحثت از حقیقت امر چیزی نمی دانید و هر دو از آن ناآگاهید در این صورت شما با بحث و جدل، نادانی خود را آشکار می سازید و روی جهل با یکدیگر دشمنی می ورزید. یا آن که تو مطلب را می دانی و طرف مقابلت نمی داند، در این صورت به او ستم روا می داری؛ زیرا می خواهی با بحث و جدل ، لغزش او را آشکار سازی و اورا شرمسار نمایی.  یا آن که طرف مقابل، حقیقت مطلب را می داند و درست می گوید و تو نمی پذیری، در این صورت حرمت اورا پاس نداشته، به قدر و منزلتش ارج ننهاده ای.

و همه این چهار صورت، محال است از انسان متدین و با اخلاق سر زند. هرکس انصاف دهد و حق را بپذیرد و مراء را ترک نماید، ایمان خویش را محکم کرده و عقل و خرد خویش را حفظ نموده است. [53]

امام هادی (ع) می فرماید؛

پافشاری در مباحثات بین دوستان(مراء) دوستی های قدیمی را نابود می کند و پیوند های مستحکم را سست می کند و کمترین نتیجه اش به زمین نشاندن طرف مقابل است که سرآغاز بریدن پیوند ها تلقی می گردد.[54]

انسان عاقل  باید برای مباحثات و گفتگوهای جدلی خود با افراد مختلف  خصوصا با دوستان و نزدیکان در یک جا فرصت را اگر چه حق با طرف مقابل نباشد به او واگذار کند. این روحیه ، نشانه تواضع و برخاسته از پارسایی یک انسان خود ساخته است. حضرت علی (ع) می فرماید؛

از مباحثات طولانی با دوستان بپرهیزید، زیرا باعث مسئله دار شدن درون دوستان شما علیه شما و رویش نفاق در قلب آنان در ارتباط با شما می گردد. [55]

اما پافشاری بر سخن حق در برابر حاکم ظالم و زمامدار  بی مسئولیت ، برترین نوع جهاد و ستوده ترین ارزش هاست. 

 

3. مغالطه

در اصطلاح منطقی، چنانچه شخصی هنگام بحث با دیگری به گونه ای مشابه با برهان و جدل سخن بگوید، ولی آنچه می گویددر حقیقت اشتباه باشد، یا به عمد و از روی آگاهی اشتباه بگوید تا دیگری را به اشتباه اندازد، به این شیوه مغالطه گویند.

موارد ی را می توان به عنوان مصادیق امروزی مغالطه نام برد؛ تجربه دینی را با وحی الهی یکسان دانستن، مقایسه قرائت پذیری دین با اختلاف آرای مجتهدان، یکسان پنداشتن پلورالیسم و لیبرالیسم با شریعت سمحه و سهله، مترادف ساختن اقتدار با استبداد، هم معنا دانستن اصول گرایی و تحجر، یکی  دانستن تقوا با مقدس مأبی و نیز حفظ شعائر دینی با ریا و...[56]

 

4. تظاهر و  تملق

برخورد محترمانه و مؤدبانه از ضرورت ها است اما نباید به حد تملق و چاپلوسی و مداحی برسد. در روایتی حضرت علی (ع) می فرماید؛ 

آنگاه که می خواهی از کسی ستایش کنی باید با عبارت خیلی مختصر مدح کنی و اگر کسی را خواستی سرزنش کنی به اقتصار مذمت کن.[57]

شخصی به پیامبر اکرم(ص) عرض کرد؛ اشعاری سروده ام که در آن ثنای الهی و ستایش شما را جمع کرده ام . حضرت در پاسخ فرمودند؛ ثنای خدا را بخوان و اما ستایش مرا رها کن و فرو بگذار.  در حضور حضرت علی (ع) نیز شخصی از حضرت ستایش کرد با این مضمون که شما امیر و ما رعیت شما هستیم و به وسیله شما خدا ما را از ذلت رهاندو از بندها آزاد ساخت.  حضرت در پاسخ فرمودند؛ کسی که خدا  در قلبش بزرگ باشد دیگران در نزد ش کوچک خواهد بود. بد ترین فرمانروایان کسانی هستند که مردم در مورد آنان گمان کنند که آنان ثنا خوانی را دوست دارند ومن  دوست نمی دارم که از این گروه باشم... مرا ستایش نکنید برای امضای آنچه که تا کنون امضا  نکرده ام  و انجام آنچه انجام نداده ام و با ادبیات  شاهان ستمگر با من صحبت نکنید. [58]

بنابراین افراد چاپلوس و متملق حتی اگر از روی صدق و بدون هیچ چشمداشتی و صرفا با عینک خوش بینی از انسانی ستایش کند باز هم به دلیل مصیبت ها و موانعی که در زمینه رشد انسان ایجاد می کنند  قابلیت  همنشینی و دوستی ندارند. 

 

خاتمه

خلاصه و نتیجه بحث اینکه، برای  برقرای ارتباط مؤثر و مفید نیازمند کسب و آگاهی از اخلاق گفت و گو هستیم  بنابراین در این نوشتار ما  ابتدا به ضرورت واهمیت اخلاق گفت وگو ، جایگاه موضوع اخلاق گفت وگوو منبع شناسی ، سپس به تاریخچه بحث و چیستی و تعریف اخلاق گفت وگو پرداختیم ، در ادامه گونه شناسی اخلاق گفت وگو و فضایل و رزایل اخلاقی در باب گفت وگو را مورد بررسی قرار دادیم  و مشکلات و معضلات  ودایلمای بحث اخلاق گفت و گو را مورد کنکاش قرار دادیم .

 
 http://yahosein52.blogfa.com/post-34.aspx