تکنیک‌های مصاحبه (1)

درسنامه - سالی آدامز - وینفورد هیکس

مصاحبه برای روزنامه نگاران

- ترجمه: محمد امین خرمی - راحله موحدی

کمتر پیش می‌آید که به تفصیل از آن نوع تکنیک‌های مصاحبه صحبت به میان آید که صرفا با سؤال شروع نمی شوند. نخستین نکته‌ای که در مورد تهیه یک مصاحبه خوب مطرح است این است که یک مصاحبه باید در محیطی آرام و آزادانه صورت گیرد و برای دستیابی به چنین محیطی باید خوب گوش دادن را آموخت.

به گفته جان برادی، روزنامه‌نگار آمریکایی، خبرنگاری که زیاد صحبت می‌کند، هرگز نمی‎‌تواند مصاحبه‌های خوبی تهیه کند. تعریف مصاحبه به عنوان «گفت‌وگویی هدفمند» تعبیری گمراه کننده است، در واقع آنچه مصاحبه‌گر در ذهن دارد مسیر گفتگو را مشخص می‌کند و روند مصاحبه به یک گفتگوی یک سویه تبدیل می‌شود.

شخص مصاحبه‌شونده به فردی نیاز دارد که مهارت طرح کردن موضوع با روش‌هایی به غیر از استفاده صرف از پرسش و پاسخ را داشته باشد. فرد مصاحبه‌گر باید از توانایی بحث و گفتگوی دو طرفه برخوردار باشد و از خلال همین گفتگو اطلاعات  و نقل قول‌ها را شکار کند. مصاحبه‌گر باید از تکنیک‌های غیر سؤالی بدست آوردن اطلاعات و جملات طلایی از مصاحبه شونده به خوبی استفاده کند. برای دستیابی به این منظور باید:

گوش داد و فرد را ترغیب کرد؛
از سکوت به خوبی استفاده کرد؛
از جملاتی استفاده کرد که نیازمند تصدیق و یا رد هستند؛
صحبت‌های رد و بدل شده را بار دیگر مرور کرد، خلاصه کرد و ادامه داد.
گوش دادن و در عین حال ترغیب افراد به صحبت کردن آن‌قدر هم آسان نیست. این تکنیک ها را باید به موقع آموخت و استفاده کرد. مجریان رادیو تلویزیونی ممکن است هیچ گاه به این نوع تکنینک‌ها اعتقاد نداشته و به جای آن‌ها از روش پینگ پنگی سؤال-جواب استفاده کنند، که البته برای رسانه‌های مکتوب استقاده از این روش به کلی اشتباه است.

نکته اول این است که باید انعطاف پذیر بود. هدف این است که شخصی که با او می‌خواهید مصاحبه کنید، گارد خود را باز کند. این بدین معنی است که شما باید رویکردی اتخاذ کنید که برای آن‌ها مناسب باشد - فرد هیجان زده را آرام کرد، اطمینان فردی که به شما اطمینان ندارد را جلب کرد و فردی را که اطمینان بیش از حد به خود دارد را اداره کرد.

مصاحبه کنندگان خوب کسانی هستند که برای مدت زمان طولانی بتوانند بیننده و شنونده باشند. آن‎‌ها خوب می‌بینند، خوب می‌شنوند و از خود می‌پرسند: این ژست خاص چه معنی می‌تواند داشته باشد؛ آن فرد چرا در آن لحظه خاص پایین را نگاه کرد؛ چرا او به این سؤال ساده، با هیجان پاسخ داد؛ آیا این دو به دنبال راه انداختن نزاع هستند؛ فرد متنفذ این گروه کیست؛ این سه نفر چه چیز مشترکی دارند؟

مصاحبه کنندگان خوب در صورت امکان حتی به‌دنبال درستی پاسخی که گرفته اند نیز می‌روند. باید دید، شنید و خوب تحلیل کرد.

تکنیک‌های مصاحبه :

 گوش دهید و ترغیب کنید

درسنامه -  سالی آدامز - وینفورد هیکس
در میان مهارت‌های چهارگانه ارتباطی - گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن -  اولین مهارتی که انسان یاد می‌گیرد، مهارت گوش دادن است. گوش دادن به تمرکز بالا احتیاج دارد و گاهی اوقات خسته کننده است. معمولا برای مصاحبه هایی که بیشتر از یک ساعت به طول می انجامند، توصیه می شود در این میان استراحتی داده شود. این مسئله هم برای مصاحبه‌گر و هم برای مصاحبه شونده لازم به نظر می‌رسد.

برای خوب گوش دادن باید خوب فهمید، همدلی ایجاد کرد و صبور بود. اگر هیجان‌زده، حواس‌پرت و بی‌حوصله باشید، نمی‌توانید شنونده خوبی باشید. شنونده خوب آن‌‌قدر روی مصاحبه متمرکز می‌شود که خود در مصاحبه دیده نمی‌شود. یکی از نشانه های مصاحبه کننده خوب این است که حضور او در مصاحبه فراموش شود. 

گوش دادن با شنیدن تفاوت دارد. خوب گوش دادن، شنیدن و فهمیدن است. در مصاحبه‌های رو در رو مصاحبه‌کننده باید علاقه خود را به آنچه توسط مصاحبه‌شونده گفته می‌شود به وضوح نشان دهد. بنابراین باید سعی کنید دائما نگاهتان به مصاحبه شونده باشد.

مصاحبه‌شونده ممکن است دائما به شما نگاه نکند، اما زمانی که بار دیگر چشم به شما می اندازد، نیاز دارد به نحوی متوجه شود که شما حواستان پیش او است. لیندا لیپوتر معتقد است، زمانی که حتی برای ثانیه‌ای از مصاحبه‌شونده نگاه خود را بر می‌دارید، به خوبی می‌توانید متوجه شوید که صدای او برای لحظه‌ای می‌لرزد. افراد مشهور حتی نیازمند توجه بیشتری هستند و باید دائما به آن ها نگاه کرد چرا که آن ها به این مسئله عادت کرده‌اند.

بعد از اینکه فرد صحبت‌های خود را شروع کرد، باید او را ترغیب کرد که به صحبت‌های خود ادامه دهد. برای این کار باید به خوبی از زبان بدن استفاده کرد: در موقع مناسب حالت نشستن یا ایستادن فرد را تقلید کرد، با تکان دادن سر حرف‌هایش را تایید کرد، به موقع قدری به جلو خم شد و در موقع مقتضی لبخند زد. تقلید حالت نشستن یا ایستادن فرد به صورت ناخودآگاه به او اطمینان خاطر می‌دهد و فرد احساس راحتی می‌کند. تکان دادن سر، بهتر می‌تواند نشان دهد که شما گوش می‌دهید و موضوع را می‌فهمید. تکان دادن سر برای یک یا دو بار معمول است اما سه بار سر تکان دادن اغلب زمانی استفاده می‌شود که قصد دارید حرف طرف مقابل را قطع کنید. البته نباید فراموش کرد که افراط در این کار باعث ناراحتی مصاحبه شونده می‌شود. 

اصواتی مانند آها یا آهان معمولاً همراه حرکات خفیف سر، مشوق خوبی برای مصاحبه شونده است. این حرکت در مصاحبه‌های رو در رو بسیار مفید است و در مصاحبه‌های تلفنی یک ضرورت. در صورتی‌که از آن به موقع و به اندازه استفاده شود قفل زبان مصاحبه شونده باز می‌شود و به صحبت خود ادامه می‌دهد. در اینجا نیز استفاده بیش از حد می‎‌تواند آزاردهنده باشد.

تکان دادن سر- یا خم کردن سر به یک سمت- در بعضی افراد به صورت ناخودآگاه است. این خود راهی است برای گفتن «گوش می‌کنم، ادامه دهید». حتماً حرکات سر بزرگسالان زمانی‌که به حرف بچه‌‌ها گوش می‌دهند را دیده‌اید. شخص شنونده در سکوت و تنها با حرکات سر، کودک را بر سر ذوق می‌‌‌آورد که به سخنانش ادامه دهد و در عین حال پیام «من به تو گوش می‌دهم» را به او انتقال می‌دهد.

برای اینکه نشان دهید حواستان کاملاً معطوف به گوینده است اندکی به سمت جلو خم شوید. لبخند مصاحبه‌شونده این اطمینان را ایجاد می‌کند که هنوز می‌تواند سخنانش را ادامه دهد.

برخلاف تمام این‌ها، چهره سرد، بی‌روح و بدون میمیک مصاحبه‌‌گر، تنها پیام‌ منفی به مصاحبه‌شونده می‌فرستد؛ این مصاحبه‌گر بدترین حس‌ها را به فرد مقابل منتقل می‌کند.

تکنیک‌های مصاحبه :

 4 ثانیه مکث کنید

درسنامه - سالی آدامز - وینفورد هیکس
نباید در مورد اهمیت سکوت اغراق کرد. خصوصا در دقایق اولیه مصاحبه، یعنی زمانی که در حال جلب اطمینان و اعتماد مصاحبه شونده هستید و یا مصاحبه شونده احساس آرامش لازم را کسب نکرده است، نباید سکوت کرد. اما بعد از این‌که او احساس راحتی کرد و لب به سخن گشود، دیگر شما باید کم‌تر صحبت کنید.

ساکت بودن سخت است - و این طبیعت برخی روزنامه نگاران است که نمی‌توانند ساکت باشند - اما سکوت یکی از بهترین تکنیک‌های مصاحبه است. بنابراین عادت کنید به محض این‌که صحبت‌های مصاحبه شونده تمام شد سؤال بعدی را مطرح نکنید. زمانی که صحبت‌های مصاحبه شونده در پاسخ به سؤالی تمام شد، چهار ثانیه مکث کنید. خواهید دید که مصاحبه شونده چطور صحبت خود را ادامه می‌دهد و صحبت‌های قبلی خود را کامل می‌کند. بر اساس تجربه سه ثانیه طول می‌کشد تا فرد جمله بعدی خود را آماده کند و بگوید. البته استفاده بیش از اندازه از این تکنیک نیز می‌تواند مخرب باشد و پاسخ های کوتاه از سوی مصاحبه شونده را باعث شود.

همیشه به خاطر داشته باشید که هرچه بیشتر حرف‌های فرد مصاحبه شونده را قطع کنید، مطمئنا تمرکز کمتری برای گوش دادن دارید، بیشتر صحبت می‌کنید و در نتیجه طرف مقابل نیز کمتر مجال صحبت کردن پیدا می‌کند.

خوب، به چه چیزی باید گوش داد؟ در واقع به همه چیز؛ به کلمه، کلمه صحبت‌های مصاحبه شونده، اشتیاق یا عدم اشتیاق او برای پاسخ به برخی از سؤالات، لحن صحبت کردن و حتی جایی که فکر می‌کنید او حرفش را خورده است. 

توجه به گفته‌های مصاحبه شونده جایی بیشتر اهمیت پیدا می‌کند که او چگونگی تعامل با خبرنگاران را به خوبی آموخته باشد. این روزها بسیاری از کسانی که دائما با خبرنگاران در ارتباطند، خیلی خوب می‌دانند چگونه در مقابل سؤالات آن‌ها قرار بگیرند. به همین دلیل است که این افراد معمولا همه حقیقت را نمی‌گویند و درست به همین دلیل باید دقیقا به گفته های آن‌ها توجه داشت تا بتوان از میان صحبت هایشان نکات ریز را بیرون کشید.

به این جمله‌ها دقت کنید:

«ما در سال، 15 بورس برای دانشجویان خارجی را تامین مالی می‌کنیم.»

این جمله به این معنی نیست که آن‌ها در سال 15 بورس اعطا کرده‌اند.

«آقای رئیس در دانشگاه کمبریج باستان شناسی خوانده است.»

این جمله هم نشان نمی‌دهد که آیا او در این رشته از دانشگاه کمبریج فارغ التحصیل شده است یا خیر. این فرد ممکن است در نهایت فارغ التحصیل هم نشده باشد.

«بودجه ما؟ خوب، بودجه ما کمتر از یک میلیون است.»

این جمله هم کامل نیست، یک میلیون پوند، دلار یا یورو؟

از سویی به دقت گوش دادن، در حقیقت احترام گذاشتن به مصاحبه شونده است. این کار به شما این امکان را می‌دهد که اطلاعات مورد نیاز خود را بدست آورید و سؤالات بعدی خود را هوشمندانه‌تر بپرسید. اما در مقابل، عدم توجه به مصاحبه شونده و پرسیدن سؤال‌های غیر واضح و بی ربط، مصاحبه شونده را آزار می‌دهد و یکی از دلایل اصلی کوتاه شدن مصاحبه‌ها است.

تکنیک‌های مصاحبه :

مصاحبه همیشه سؤال پرسیدن نیست

درسنامه - سالی آدامز - وینفورد هیکس
پرسیدن سؤال در قالب مصاحبه می‌تواند در دو سوی یک زنجیره قرار بگیرد؛ یک سوی آن پرسیدن یک سؤال معمولی و سوی دیگر پرسیدن سؤال در قامت استنطاق. اگر قدرت مطبوعات را در نظر بگیریم، می‌توان درک کرد که چرا عده‌ای همیشه از این‌که خبرنگاران برای انجام مصاحبه به سراغ آن‌ها بیایند، نگران می‌شوند.

یکی از شیوه‌هایی که می‌توان از طریق آن نگرانی مصاحبه شونده را برطرف کرد این است که به جای پرسیدن سؤال به دنبال تصدیق او باشیم. این کار را می‌توان با استفاده از یک جمله غیرسؤالی انجام داد.

به این جمله دقت کنید:

«اگر ممکن است املای اسم‌تان را با هم چک کنیم.»

آن را با این جمله مقایسه کنید:

«املای اسم شما چیست؟»

جمله اول بسیار مؤدبانه‌تر است و پاسخ بهتری را از سوی طرف مقابل به دنبال خواهد داشت. جمع‌آوری اطلاعات با استفاده از این روش، مهارتی است که احتمالا یادگیری آن به کمی زمان نیاز داشته باشد. در این‌جا لحن صحبت باید کمی نرم‌تر و دوستانه‌تر باشد.

«آن طور که به نظر می‌رسد شما برای مهار مشکلات مالی بسیار تلاش کرده‌اید.»

«مشتریان شما معتقدند شما بهترین قیمت‌ها را دارید.»

«به نظر می‌رسد که این طرح از ابتکارات شما بوده است.»

 در صورتی که قصد دارید از مصاحبه شونده اطلاعاتی بدست آورید که برای او یا کارش به نوعی جنبه منفی تلقی می‌شود، بهتر است این بار از یک سؤال استفاده کنید. در غیر این صورت، موارد مصاحبه شونده به راحتی می‌تواند با جوابی سطحی از کنار جمله غیرسؤالی ما بگذرد.

نکته‌ای که در این‌جا باید رعایت شود این است که این‌گونه سؤال‌ها را نباید در ابتدای مصاحبه پرسید. زمانی که اعتماد مصاحبه شونده جلب شده و به راحتی در حال صحبت کردن است، زمان مناسب جهت پرسیدن این نوع سؤال‌ها است.

 خلاصه کنید و ادامه دهید

یکی از بهترین تکنیک‌ها در مصاحبه، استفاده از تکنیک خلاصه کردن است. این روش خصوصا زمانی به کار می‌آید که مصاحبه شونده آدم حرافی باشد. گفته‌های  مصاحبه شونده را خلاصه کنید، برای او بازگو کرده و ادامه دهید. برای این کار می‌توان از جمله‌های زیر استفاده کرد:

« آنچه شما گفتید این است که ... خوب، حالا برگردیم به بحث ...»

« اجازه بدهید ببینم درست متوجه شدم، شما معتقدید که ... شاید الان بتوانیم در مورد ... صحبت کنیم.»

«خوب ما در مورد .... صحبت کردیم، کمی هم به بحث ... بپردازیم.»

تکنیک‌های مصاحبه :

 انواع سوال

درسنامه - سالی آدامز - وینفورد هیکس
انواع سوال

می توان سؤال ها را بر اساس هدف، محتوی و نحوه مطرح کردن طبقه بندی کرد - اما ابتدا سه نوع طبقه بندی اصلی را با هم مرور کنیم: بسته، باز و هدایت کننده. هر کدام از این نوع سؤال ها را باید در جای خود استفاده کرد.

 بسته

سؤال های بسته را معمولا سؤال هایی می دانند که با «بله» و «خیر» پاسخ داده می شوند، اما در واقع هر سؤالی که پاسخ آن کوتاه باشد را می توان سؤال بسته دانست. سؤال های بسته را در طول مصاحبه و برای چک کردن آمار، اسامی، عناوین شغلی و نام مکان ها می توان به کار برد.

«- آیا شما صحنه تصادف را دیدید؟»  «- خیر.»

«- نام کامل گروه چیست؟»  «- انجمن دوستداران طبیعت»

«- لنگرگاه گنجایش چند قایق را دارد؟»  «- 120»

«نام ایشان چیست؟»  «- جانسون»

 اما نباید فراموش کرد که مصاحبه ای که سؤالات بسته زیاد و در نتیجه پاسخ های کوتاه زیادی داشته باشد، مصاحبه خوبی از آب در نمی آید.

باز

پاسخ مطلوب در سؤال های باز باید طولانی تر باشد.

«چه چیزی باعث شد شما به فکر ساخت این دستگاه بیفتید؟»

«دقیقا تفاوت این دو زبان در چیست؟»

 یکی از انواع سوال های باز، تکرار است. این نوع سؤال زمانی به کار می آید که به نظر می رسد مصاحبه شونده هنوز حرف های بیشتری برای گفتن دارد. در اینجا به طور غیر مستقیم، به دنبال دریافت اطلاعات هستیم.

«- قبل از ترک زمین من او را دیده بودم.»

 ... سکوت ...

«- قبل از ترک زمین، او را دیده بودید؟»

«- من تنها فردی بودم که در آن سانحه زنده ماند.»

... سکوت ...

«- شما تنها فردی بودید که زنده ماند؟»

 سؤالات بسطی زیر مجموعه سؤالات باز هستند و برای دریافت اطلاعات بیشتر و جزئی تر استفاده می شوند. زمانی که می خواهیم مصاحبه شونده مثال های بیشتری برای گفته های خود بیاورد، از این سؤال ها کمک می گیریم. در اینجا اصطلاح «به طور مثال»، ارزش خود را به خوبی نشان می دهد.

«ممکن است کمی بیشتر توضیح دهید؛ به طور مثال، این کارخانه چند کارگر دارد و تولیدات جانبی آن چیست؟»

 «- شرکت ما برای پیشبرد این برنامه ایده های جدیدی ارائه کرده است.»  «- ممکن است در مورد مهم‌ترین آن ها کمی بیشتر توضیح دهید؟»

 علاوه بر سؤالات بسطی، سؤالات توضیحی نیز زیرمجموعه سؤالات باز هستند. هرچه بیشتر در عرصه مصاحبه تجربه کسب کنید، به وضوح خواهید دید توضیح بیشتر خواستن در مورد آنچه مصاحبه شونده گفته است، از اهمیت بالایی برخوردار است.

«- نتیجه این شد که من از همکاری با آن ها منصرف شدم.»  «- آیا این اتفاق زمانی افتاد که در حال کار روی فیلمنامه خودتان بودید؟»

«- بعد از این، نیروهای روسی وارد منطقه شدند و آنجا را اشغال کردند.»  «- درست متوجه شدم.. نیروهای روسی بعد از نیروهای گرجی وارد منطقه شدند؟»

 در بسیاری از اوقات ممکن است تنها به خاطر بد شنیدن کلمات مصاحبه شونده، بد ادا کردن کلمات و استفاده از کلماتی که ممکن است باعث سوء تفاهم شوند، نیاز به توضیح بیشتر باشد. مصاحبه کننده همیشه باید به پرسیدن سؤالات توضیحی عادت داشته باشد. معمولا سؤالات توضیحی را اینگونه باید شروع کرد:

«من درست متوجه شدم، شما معتقدید که ...»

«آنچه شما می گوید بدین معنا است که...»

 سؤالات باز اگر به خوبی انتخاب شوند، باعث می شوند توجه مصاحبه شونده جلب و برای ادامه دادن صحبت هایش ترغیب شود، چرا که با این کار مصاحبه شونده نشان می دهد که به شنیدن حرف های او علاقه مند است. تنها نکته منفی در این مورد ممکن است زیاد صحبت کردن مصاحبه شونده باشد که در این مورد نیز در صورتی که از ابتدا به او بفهمانیم که دقیقا به دنبال چه چیزی هستیم، مشکل قابل حل است.

http://hamshahritraining.ir/news-2927.aspx