پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل قدس‌سره ، تفکر اسلامی بویژه اندیشه ناب شیعه، پای به عرصه‌ای جدید در جهان امروز نهاده و فعالیتهای فرهنگی و اعتقادی و مذاکرات علمی با دیگران را بیش از پیش ضروری ساخته است. جهان امروز با تجربه موفق انقلاب اسلامی، تشنه چشمه‌سار زلال معارف نورانی اسلام گردیده است. از طرفی مخالفان تئوری حاکمیت دینی هم، نوعی رویارویی فرهنگی با دین اسلام را در دستور کار خود قرار داده و پرسشهایی را در مورد دین اسلام مطرح نموده‌اند که مسؤولیت متفکران اسلامی را صد چندان نموده است. امّا سؤال این است که برای ترویج معارف دینی چه روشی پسندیده‌تر بوده و کارایی بیشتری خواهد داشت؟

توجّه به پیام دلنواز قرآن راهگشای ماست آنجا که می‌فرماید:

«ادع الی سبیل ربّک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن»(1)

همچنین در فراز دیگر، در باره شیوه مجادله فرهنگی با اهل کتاب می‌فرماید:

«لاتجادلوا اهل الکتاب إلاّ بالتی هی احسن»(2)

بر اساس این دو آیه شریفه، مسلمانان موظفند حتی با غیر مسلمانان، در مسائل فرهنگی و مذاکرات علمی، به شیوه جدال احسن رفتار نمایند.

______________________________

1 - نحل/125.

2 - عنکبوت/46.

 

شایسته است در این مختصر، با استعانت از آیات نورانی قرآن، به شیوه ترویج دین و ادبیات نقد و مجادله و مباحثه با مخالفان بپردازیم.

در دو آیه یاد شده، سه روش برخورد فرهنگی و تبلیغ دینی مورد توصیه قرار گرفته است:

1- روش «تعقّلی» و برخورد حکیمانه با مسائل دینی که عبارت است از ترویج دین با بیان و تحلیل عقلی. این روش در قرآن به حسن و قبح متصف نشده است زیرا روش برهانی و تعقلی همواره نیکو و نزد عقلا پسندیده است. این روش غالبا برای اهل علم و خواص کاربرد دارد.(1)

2- روش «موعظه حسنه» که عبارت است از تبلیغ دین با زبانی نیک و خوش. این روش که در منطق، به خطابه شهرت دارد غالبا برای پند و اندرز به عامه مردم کارایی دارد.(2)

بر پایه دیدگاه برخی از مفسرین، حسن موعظه تنها به دلیل حسن اثر آن برای احیای حق، مورد نظر است و حسن اثر آنگاه محقق می‌گردد که واعظ خود نیز به آنچه می‌گوید متصف باشد و علاوه بر آن، در وعظ خود آنقدر حسن خلق نشان دهد که سخنش در جان شنونده زمینه پذیرش بیابد.(3)

3- روش «جدال احسن» که غالبا برای معاندین و منکرین به کار گرفته می‌شود.(4)

«جدال» که در علم منطق از آن به «جدل» یاد می‌کنند، عبارت است از دلیلی که برای منصرف کردن خصم از آنچه بر آن اصرار می‌ورزد و بر آن اختلاف دارد، به کار می‌رود بدون آن که روشن شدن حق مورد نظر باشد. بلکه آنچه که خصم خود به تنهایی و یا به همراه تمام مردم قبول دارند، مورد استناد قرار گیرد.(5)

______________________________

1 - ملا محسن فیض کاشانی، الصافی فی تفسیر کلام الله، دار المرتضی، چاپ اول، مشهد، ج3، ص162.

2 - همان.

3 - علامه سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، دار الکتب الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1361، ج12، ص399.

4 - ملا محسن فیض کاشانی، پیشین.

5 - علامه طباطبایی، پیشین.

 

امّا «جدال أحسن» آن است که با مدارا، وقار، آرامش و نرمش همراه باشد.(1) جدال آنگاه نیکوست که با درشتخویی، طعنه و توهین همراه نباشد.(2)

نظر به لزوم روش «جدال احسن»، بر اساس روایتی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به مسلمانان چنین امر فرموده‌اند که:

اهل کتاب را در ادعای خود نه تصدیق کنید و نه تکذیب بلکه بگویید، به خدا و کتاب و رسولش ایمان داریم. پس اگر باطلی اظهار نمودند آنان را تصدیق نکنید و اگر حقی بیان داشتند تکذیبشان نکنید.(3)

بر پایه روایتی که از امام صادق علیه‌السلام در باره جدال احسن نقل گردیده است، رعایت شیوه جدال احسن، از ویژگیهای علمای دین شمرده شده و جدال با دشمنان دین به روش غیر احسن، برای شیعیان حرام عنوان گردیده است.(4)

امّا با وجود آن که قرآن کریم مسلمانان را به مجادله احسن امر فرموده است، یک مورد را استثنا نموده و آن موردی است که مسلمانان مورد ظلم و ستم قرار گیرند،(5) که در این صورت باید اقدامات مقتضی دیگری متناسب با نوع رفتار خصم، به کار گرفته شود. اما در این باره که مقصود از ستم چیست، دیدگاههای متفاوتی مطرح شده است از جمله برخی از مفسرین بر این عقیده‌اند که مقصود از ظلم در این آیه شریفه، به قرینه سیاق آیه، این است که مجادله به گونه‌ای باشد که نرمش، مدارا و نزدیک شدن به دشمن در گفتگو، موجب این تلقی گردد که مسلمانان در موضع ضعف قرار دارند و در

______________________________

1 - شیخ ابو جعفر طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، قم، 1409ق. ج 6، ص439؛ امین الدین طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 3، ص 392.

2 - علامه طباطبایی، پیشین، ج 16، ص 143.

3 - ملا محسن فیض کاشانی، پیشین، ج 4، ص 119.

4 - احمد بن علی الطبرسی، الاحتجاج، نشر المرتضی، مشهد، 1403ق.، ج 1، ص 21؛ تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه‌السلام ، مدرسه امام مهدی(عج)، قم، 1409ق.، ص 527: «... فالجدال بالتی هی أحسن قد قرنه العلماء بالدین، و الجدال بغیر التی هی احسن محرّم حرّمه الله تعالی علی شیعتنا...»

5 - عنکبوت/46: «...الّا الذین ظلموا منهم...»

نتیجه مذاکره و گفتگو را بر ذلّت مسلمانان حمل نمایند.(1)

در پایان توجه به این نکته ضروری است که اصل مجادله و مذاکره علمی در باره اسلام برای کسانی توصیه می‌شود که توان علمی لازم را برای این کار داشته باشند. امّا کسانی که چنین توانایی را ندارند(2) و یا با وجود توانایی علمی به دلایلی در مذاکرات و مباحثات خود با دشمن، برای احقاق حقی، حق دیگری را باطل جلوه می‌دهند، چنین مجادله‌ای غیر احسن و ناپسند خواهد بود.(3)

بنابراین، رعایت سه اصل یاد شده بویژه مجادله به شیوه احسن، بر همه اهل قلم که از جانب دین اسلام سخن می‌گویند، امری پسندیده بلکه لازم است. خداوندا، ما را به این ویژگی نیکو متصف گردان.

______________________________

1 - علامه طباطبایی، پیشین، ج 16، ص 143.

2 - غافر/56: «انّ الذین یجادلون فی آیات الله بغیر سلطان أتاهم، إنْ فی صدورهم إلّا کبر ما هم ببالغیه...»

3 - تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه‌السلام ، پیشین، ص 529: «... اما الجدال بغیر التی هی احسن، أن تجحد حقا لایمکنک أن تفرق بینه و بین باطل من تجادله و انّما تدفعه عن باطله بأن تجحد الحق فهدا هو المحرم لانک مثله جحد هو حقا و جحدت انت حقا آخر.

http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/24524?sta=%u062c%u062f%u0627%u0644+%u0627%u062d%u0633%u0646