چگونه راحت حرف بزنیم ، راحت سخنرانی کنیم ؟
چگونه راحت حرف بزنیم ، راحت سخنرانی کنیم ؟
آنچه از آن بنام فن بیان نام می برند ، معمولا مقوله ای است که بطور خاص مرتبط به هنر بازیگری سینما و یا تئاتر است. بدین معنا که بازیگران آماتور و حتی حرفه ای بجهت اینکه انتخاب میشوند تا نقشها و تیپهای مختلفی را ارائه کنند ، بایستی توانایی بیان دیالوگهای آن شخصیت را نیز بطور شایسته داشته باشند و یا با تمرین در خود پدید آورند که همین امر اتفاقا یکی از فاکتورهای ارزشگذاری بر کار آنان است.
برای رسیدن به این توانایی ، بازیگران در سالهای اول ، روزانه تمرینات مختلفی را بر روی صدایشان انجام میدهند که از جمله کشیدن حروف بطور جداگانه ( مثل کلاس اولیها ) با صدای بلند و بسیار بلند ، تلفظ کلمه به کلمه ، نفس گیری ، آواز خواندن و مواردی دیگر که بستگی به سبک و استاد آنها تا حدی متفاوت است ...برای مطالعه ی بیشتر میتوانید ، از کتب فن بیان در سینما و تئاتر ( انتشارات پارت - روبروی دانشگاه طهران ) بهره بجویید .
اما تصور میکنم ، فن بیانی که مد نظر شماست ، تا حدی به مسائل روزمره و نیز مقوله ی اعتماد بنفس مربوط است. اگر اینطور باشد و من درست حدس زده باشم بایستی به عرض برسانم ، در اصطلاح عوام ، سه دسته به داشتن فن بیان معروفند : 1- دسته ای که حاضرجوابند ، 2- دسته ای که خوب حرف میزنند و 3- دسته ای که تلفیقی از دسته های اول و دومند.
خوب ، حالا ما جزو کدامیک هستیم ؟ خدمت شما عرض شود که دسته ی اول به هیچ وجه لزوما فن بیان ندارند و اتفاقا بسیاری از آنها ، هر نجاستی را که در ذهنشان است بزبان آورده و فکر هم میکنند که بسیار شیرین سخن هستند ...
اما دسته ی دوم ، آنها نیز لزوما همه جا ، توانا در بیان نیستند ، ممکن است خیلی هم خجالتی باشند و حتی زبانشان هم بند بیاید ولی در مواقعی خاص ، آنگاه که شرایط محیطی مناسب روحیاتشان باشد ، خوب سخن میگویند.
آنچه مد نظر شماست ، احتمالا دسته ی سوم است ، یعنی کسانیکه هم خوب سخن میگویند ، هم اعتماد بنفس دارند و هم حاضر جواب هستند ، درسته ؟
اکنون اگر بخواهیم این سه فاکتور را بگونه ای بررسی کنیم که چند خط بیشتر نشود باید اصول حصول به آنها را ذکر کنیم.
جالب است بدانید این سه فاکتور در واقع از مشتقات یکدیگر هستند و آنقدر باهم عجینند که ارتقای هریک از آنها موجب ارتقای آن دوتای دیگر هم خواهد شد و راز ارتقای آنها تنها یک چیز است و آن داناییست !
برخی از دوستان اشاره کردند که مطالعه یکی از تمرینات فن بیان است اما فقط یکی از آنهاست . برای اینکار ، تمرینات علمی و عملی توئمان لازم است اما همیشه راههای میانبری هم وجود دارد که عرض میکنم :
1- قسمتی از دیالوگهای یک فیلم را که دوست دارید ، حفظ کنید و اجرا کنید ... سعی کنید با اصلی مو نزند !
2- مصاحبه ای حداقل نیم ساعته با یک فرد خوش صحبت ، از تلوزیون و یا ماهواره را ضبط کنید ، بارها گوش کنید ، حفظ کنید و با خود تکرار کنید.
3-به مناظره ها بارها و بارها گوش فرا دهید ... بیاد داشته باشید که اگر میخواهید در هنگام گفتگوها و بحثها ، همواره پیروز و موفق باشید ، بایستی علم بحث کردن و مناظره را بیاموزید که یکی از راههای آن ، گوش کردن به بحثها ، مناظره ها و پرسش و پاسخهاست... برای مثال میتوانید ، برنامه های بخش فارسی صدای آمریکا را مشاهده کنید ( ساعت 10 شب و 12 شب که میزگردی با شما و تفسیر خبر پخش میشود )
4- به موسیقی باکلام گوش فرا دهید و حتما آواز بخوانید : توضیح اینکه آهنگها و تصانیفی را گوش دهید که خوانندگان آنها در اجرا و ادا کردن کلمات قدرتمند هستند نه آنهایی که خودشان هم نمیدانند چه میخوانند ! بطور مثال آهنگهای استاد شجریان به هیج وجه مناسب شما نیست چراکه ایشان کلمات را چندان خوب ادا نمیکنند هرچند که در آواز استادند ... در ضمن از آهنگهای این اراذل و اوباشی هم که بتازگی اسم هنرمند برخود گذاشته اند پرهیز کنید... آنهایی که بشما پیشنهاد میکنم اول از همه آهنگهای آقای ستار میباشد ، سپس گلپا ، مرضیه و باقی هم از این دست ... گوش کنید و بخوانید ، گوش کنید و بخوانید و الی آخر.
5-فیلم زیاد ببینید ، البته فیلمهای خارجی دوبله شده بفارسی بهتر از فیلمهای ایرانی هستند چراکه کمترکسی در آنها دارای لهجه ای خاص و یا گویشی متفاوت است و اکثرا کاملا طهرانی و درخور سخن میگویند که آنهم مدیون اساتید دوبلاژ ایران است
6-سعی کنید به از بینی نفس کشیدن و نفس عمیق کشیدن عادت کنید ... نفس کشیدن از دهان ، دهان را خشک میکند ، اخلاط میاورد و موجب سرفه میگردد و در نهایت از پیوستگی و روانی گفتار شما میکاهد.
7-با ورزش بیگانه نباشید ، گاهگاهی به اسخر ، کوه و یا باشگاه بروید ، هفته ای دوبار هم کفایت میکند !
8- مصاحبانی دانا و فهیم برای خود اختیار کنید ، بگید ، بخندید ، گپ بزنید ، بحث کنید ...
9- و در نهایت اینکه بد نیست یک سری به کتابفروشیها بزنید و هر از گاهی کتب و رسالاتی را که در این باب منتشر میشود تهیه و مطالعه و اجرا نمایید ... کتابها و مجلات روانشناسی موفقیت نیز میتواند در این راه یاریتان دهد.
اگر میخوای سخنران بشی و در مجامع سخنرانی كنی باید:
1-از لحاظ روحی و روانی خودت رو آماده كنی.یعنی چندتا از خودت كچكتر رو جمع كنی مستقیماً تو چشماشون نگاه كنی و باهاشون حرف بزنی.
2-باید به ادبیات فارسی تسلط كامل داشته باشی.
3-ادبیات عربی را هم باید بلد باشی تسلط نه اما باید بلد باشی.(آشنایی با صرف و نحو)
4-به سخنرانانی های اشخاصی مثل شهید مطهری،دكتر شریعتی و كسانی كه سخنرانان ماهری بودند گوش كنی.
5-مطالعه دائم و مستمر كتب مختلف.
فن بیان عبارت است از درست صحبت كردن،با شور صحبت كردن،بوجود آوردن انگیزه شنیدن در مستمع.همین فن بیان هیتلر بود كه چه ها كرد.
سخنوران معتقدند كه خطابه همچون فنون و علوم بشری، اصول و ضوابطی دارد كه هركس بتواند با دقّت كافی اصول و قواعد فنّ خطابه را به كار بگیرد، خطیب ماهری می شود. می گویند: ارسطو واضع فنّ خطابه بود ولی خودش خطیب و سخنور نبود. سخنور كسی است كه اسلوب خطابه را در سخنرانی هایش مراعات كند. رسیدن به مقصد اصلی و اعلا در سخنوری به سادگی امكان پذیر نیست بلكه به تمرین بسیار و اطلاعات وسیع و استقامت نیاز دارد. راه های دست یابی به این هدف عالی را می توان در چند موضوع خلاصه كرد:
الف) استعداد ذاتی:
خطیب موفق كسی است كه به طور طبیعی، آهنگی جالب، بیانی فصیح و حنجره ای گرم وگیرا داشته باشد. مخارج حروف را صحیح ادا كند. گرفتار لكنت زبان و سردی بیان نشود. دلی پرسوز و سر پر شور و قلب پاك داشته باشد. به زیبایی منظر و حضور ذهن قوی و هوش سرشار آراسته باشد. چنین فردی با تمرین می تواند به قلّه بلند خطابه دست بیابد.
ب) مطالعه سخنان ادیبان.
سخنران نخست باید گفتار ادیبان و سخنوران زبردست را مطالعه نماید تا اسرار فصاحت و بلاغت را در كلام آن ها بیاید و تعبیرات زیبا و نغز را دریابد و شیوه به كارگیری الفاظ و روش خوب و زیبای آن را بشناسد.
بسیاری از گویندگان معروف، در آغاز از سخنرانی های مكتوب دیگران بهره می جستند تا زمینه ذهی خود را برای تدوین سخنرانی آماده سازند.
ج) تسلط بر نفس:
خطیب باید خود را برای تحمل شداید آماده سازد و در مقابل اشكالات و اعتراضات و احیاناً تمسخر ها صبور و بردبار باشد و از سخنرانی دلسردنشود.
د) ریاضت و تمریم مداوم:
دیده نشده است كه سخنرانی در شروع امر عیوب زیادی نداشته باشد؛ از لكنت زبان گرفته تا نارسایی بیان و فقدان الفاظ و جملات. تمامی سخنرانان این گونه عیوب را داشته اند ولی كم كم برطرف شده است.
5) جرأت و اعتماد به نفس:
ترس و دلهره و عدم اعتماد به نفس از عوامل بازدارنده از سخنور شدن است. اگر كسی بخواهد سخنور خوبی بشود، باید با تمرین و سخن گفتن در برابر مردم و در اجتماعات، ترس و دلهره را از خود بزداید.
و) معلومات و محفوظات لازم:
سخنران باید هر چه می تواند بر محفوظات خود بیافزاید. اشعار زیبا و مناسب، سخنان نغز و شیوا از بزرگانی مانند سعدی و حفظ احادیث و ایات مناسب با موضوع بحث را در حافظه داشته باشد تا سخنرانی او از جذّابیّت خاصّی برخوردار باشد. * * محمد باقر شریعتی سبزواری، درباره سخن و سخنوری، ص 62 به بعد، با تلخیص
هر وقت خواستید مطلب یا مطالبی رو به مخاطب و یا مخاطبین خود ارائه دهید (حال با حالت : صورت به صورت یا رو در رو ، با تلفن ،مقابل دوربین و میکروفن و یا هر ابزار دیگر ....) مهمترین پارامتر برای شما مدت زمان شماست که به آن فرصت می گوئیم. پس اول آنرا مشخص می کنیم .
دوم اینکه هدف یا اهداف ما از این ارتباط چیست؟ دادن اطلاعات و اخبار، ارائه گزارش و شرح وقایع و ...
شما با برداشتن یک قلم و کاغذ و نوشتن کلیه مطالبی که باید ارائه گردد ، (به ترتیب درجه اهمیت) برای خود مشخص می سازید که هدف از این بیان و صحبت چیست. و چه مساله ای رو دنبال می کنید. و اینرا در نظر داشته باشید که با ارائه انها چه سوالاتی ممکن است مطرح گردد. برای آنها نیز پاسخ داشته باشید.
حالا با این کارتان ، مشخص کردید که شما در یک زمان معلوم و مطالب مشخص ، می خواهید چه چیز را ،ارائه دهید.پس لازم است که آنها را دو یا سه بار در ذهن مرور کنید و به بهترین روش : ساده گفتن و استفاده صحیح از کلمات درست و بجا ، خود را برای بیان اصلی آماده سازید.در صورت نیاز و برای تمرین تمرکز کنید و با لحنی مناسب ، بیان خود را آغاز کنید.
در صورتی که اعتقاد به قرآن دارید این آیه ها رو بخونید و مطمئن باشید که خداوند شما را حمایت می کند تا به نتیجه مطلوب و مورد نظر خود دست پیدا کنید:
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی*
وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی*
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی*
یَفْقَهُوا قَوْلِی *
سوره بیستم قران، طه آیه 25 تا 28