با سالخوردگان و بیماران ، چگونه صحبت کنیم ؟
با سالخوردگان و بیماران ، چگونه صحبت کنیم ؟
مهارت ارتباظ با بیماران و سالخوردگان
مهارتهای ارتباط
به نظر موضوع ساده اي است و همه ما خود را در آن متخصص مي دانيم. به هر صورت از زمان كودكي تا به حال حرف زده ايم و معمولاً گفت وگوكردن با ديگران طبيعي تلقي مي شود. خيلي ساده شروع به صحبت کرده و كلمات راپشت سر هم قطار میکنیم. وقتي شاد هستيم و خود را به كسي نزديك احساس مي كنيم .ارتباط برقراركردن كار دشواري به نظر نمي رسد.هم ما احساس خوبي داريم و هم آنها و همه چيز به ظاهر خوب و بي كم وكاست است .اما در شرايط اضطراري بايد مهارت كلامي خودرا مورد قضاوت قرار دهيم. در حالت عصبانيت چگونه گفتگو مي كنيم و با اشخاصي كه از ما عصباني هستند چگونه حرف مي زنيم؟
با انتقاد چه مي كنيم ؟ وقتي بیمار ما مضطرب است و به حرفهاي ما گوش نمي دهد چه مي گوييم؟در شرايط احساس رنجش چگونه ارتباط برقرار مي كنيم؟اگر در اين مواقع بتوانیم به خوبي و به گونه اي مؤثر ارتباط برقرار سازیم دقيقاً در همين مواقع است كه نقش ارتباط خوب ،حياتي مي شود.كليد صميميت و دوستي و موفقيت در جلب رضایت بیمار برای رضای خدا به این كار بستگي دارد كه با انتظارات بیمار خود چگونه روبرو شويم ؟
بعضاً افراد در اين زمينه با دشواريهاي زيادي روبرو بوده، اغلب از تکنیک های برقراري ارتباط مؤثر بي اطلاعند، غالباً آنطور كه بايد با هم حرف نمي زنند.تیم های درمانی هم اغلب آنطوركه شايد و بايد مسائل خود را حل و فصل نمي كنند.حتي روانپزشكان كه به ظاهر متخصص هستند در ارتباط با هم دشواري دارند.
برخورد ورفتاربیماران دقيقاً همان چيزي نيست كه خواهان آن هستيم . گاه بیماران با اعمالشان به طور سهوی و نیزدرشرایط اضطرار ما را نا اميد ميكنند . لذا بیماران را به همان صورتي كه هستند باید بپذيرفته و قصد تغيير آنها را نداشته باشيم بلکه تلاشمان حفظ آرامش آنها باشد.
سعي كنيم كه احساس و دغدغه بیمارخود را درك كنيم
با بیماران صحبت كنيم . گفتگوي صحییح يكي از اركان ارتباط با بیمار است .
بدين معناست كه :
براي بیمار خود وقت بگذاريد .
شنونده خوبي باشيم . وقتي بیمار مشغول صحبت است تنها به صحبتهاي او گوش دهيم . با گوش جان صحبتهاي بیمار را بشنويم . گاه بیماران درگفته هايشان احساس را بيان مي دارند كه تنها با گوش شنيده نميشود و بايستي توجه خود را نيز براي حس كردن آن بكار بگيريم تا بتوان آموزش درستی به بیمار داد و و در نتیجه ارزیابی تخصصی منطبق با شرایط بیمارتدوین گردد. اگر نكته اي از گفته هاي بیماررا متوجه نشده ايم از او بخواهيم تكرار كند .باید علاقه مندي خود را به شنيدن مطالب نشان دهيم. زیرامهارتهاي ارتباطي با بيماران و اعضاي خانواده آنها درشرايط اورژانسي آزموده مي شود
بخاطرداشته باشيم شخصي كه بيمار يا آسيب ديده است ، مي ترسد و ممكن است نفهمد ما چه مي كنيم و چه مي گوييم . پس حركات صورت و بدن ما و طرز برخورد مان بي نهايت در جلب اعتماد بيمار و خانواده اش موثر است .
ده قانون طلايي زير به ما كمك خواهد كرد كه به بيمار خود آرامش دهيم :
1- دائماً چشمانمان و تمام توجهمان به بيمار باشد.
به بيمار توجه كامل كنيم . بدين طريق به بيمار نشان مي دهيم كه او در درجه اول اهميت قرار دارد . براي ايجاد «حس تفاهم» مستقيما به چشمان بيمار نگاه كنيم . ايجاد تفاهم باعث اعتماد بيمار به ما مي شود . اين كار، مراقبت از بيمار را هم براي ما و هم بيمار بسيار راحت تر مي كند .
2- اگر نام بيمار را مي دانيم بدرستي از آن استفاده كنيم .
از بيمار بپرسيم دوست دارد با چه اسمي او را صدا بزنيم . هرگز از واژه هايي مثل «عزيزم» ، «نازنينم» استفاده نكنيم از صدا زدن نام كوچك بيمار مگر اينكه كودك باشد يا از ما بخواهد از نام كوچكش استفاده كنيم خودداري كنيم . بعلاوه ، از عناوين محترمانه اي مثل «آقا» ، «خانم » و يا «دوشيزه» استفاده كنيم . اگر نام بيمار رانمي دانيم ، او را «خانم» يا «آقا» صدا بزنيم .
3- به بيمار حقيقت را بگوييم .
حتي اگر مجبوريم به بيمار مطلب بسيار ناخوشايندي را بگوييم ، بازهمحقيقت بهتر از دروغ گفتن است . دروغ گفتن اعتماد بيمار را نسبت به ما از بين مي برد و اعتماد به نفس مان را كاهش مي دهد.هميشه نبايد همه چيز را به بيمار گفت. اما اگر بيمار يا اعضاي خانواده سوال خاصي را پرسيدند بايد راست بگوييم. يك سوال صريح احتياج به يك پاسخ صريح هم دارد . اگر پاسخ به سوال بيمار را نمي دانيم همان را بگوييم . براي مثال ، بيماري ممكن است بپرسد «آيامن حمله قلبي داشته ام ؟» گفتن «من نمي دانم» پاسخي كافي است .
4- از كلماتي استفاده كنيم كه بيمار بفهمد .
به هر دليل با صداي بلند يا آهسته با بيمار صحبت نكنيم .از واژه هاي پزشكي كه بيمار ممكن است نفهمد استفاده نكنيم . براي مثال ، از بيمار بپرسيم آيا او قبلا ً« مشكلات قلبي » داشته است . استفاده از اين نوع كلمات ساده معمولا اطلاعات صحيح تري را در اختيار ما قرار مي دهد تا اينكه بپرسيم آيا بيمار سابقه انفاكتوس ميوکارديال يا «سابقه كارديوميوپاتي » داشته است .
5- مراقب مطالبي كه درباره بيمار به ديگران مي گوييم باشيم .
ممكن است بيمار تنها قسمتي از آنچه كه گفته مي شود را بشنود و در نتيجه به شدت در مورد آنچه كه گفته شده دچار سوءتفاهم شود ( و آنرابراي مدت طولاني به خاطر داشته باشد ) . پس حتي اگر با ديگران صحبت مي كنيم و حتي اگر بيمار ظاهراً بيهوش يا بدون پاسخ است هميشه فرض كنيم كه بيمار ميتواند هركلمه اي كه ميگوييم رابشنود.
6- مراقب حركات بدن خود باشيم .
ارتباطات غيرزباني در ارتباط با بيمار بسيار مهم است . در شرايط پر استرس ، بيماران ممكن است حركات و ژست هاي بدني ما را بد برداشت كنند . بخصوص دقت كنيم كه تهديد را القا نكنيم . در عوض ، خود را در سطح پايين تري از بدن او قرار دهيم و هنگام كارهميشه خود را در حالتي آرام و حرفه اي نشان دهيم .
7- هميشه به آرامي ، به وضوح و مشخص صحبت كنيم .
دقت زيادي درتن صدايمان داشته باشيم .
8- اگر بيمار مشكل شنوايي دارد به وضوح صحبت كنيم و طوري روبروي شخص قراربگيريم كه بتواند حركت لبهاي ما را بخواند .
درمورد چنين افردي فرياد نزنيم . فريادكمكي به شنيدن او نمي كند . در عوض ممكن است بيمار را بترساند و حتي كار شنيدن او را مشكل تر كند . هرگز فكر نكنيم كه افراد سالخورده مشكل شنوايي دارند يا اينكه نمي توانند منظور ما را بفهمند . همچنين هرگز از الفاظ كودكانه در برخورد با سالخوردگان يا با هر كس ديگري بجز بچه ها استفاده نكنيم .
9- زمان كافي به بيمار بدهيد تا پاسخ گويد ، يا جواب پرسشمان را بدهد .
بيمار را مگر اينكه خطر فوري وجود داشته باشد وادار نكنيد كه به سرعت پاسخ دهد . شخص بيمار و آسيب ديده ممكن است نتواند براحتي فكر كند و احتياج به زمان براي پاسخگويي حتي در مورد سوالهاي ساده داشته باشد . اين وضعيت بخصوص در مورد بيماران سالخورده صدق ميكند .
10- هنگام مراقبت از بيماربا حالتي مطمئن و آرام عمل كنيم .
بايد به نيازهاي بيمار توجه داشته باشيم . سعي كنيم كه بيمار از نظر فيزيكي آسوده و راحت باشد . دقت كنيم كه بيمار هنگامي كه دراز كشيده است راحت تر است يا هنگامي كه نشسته است . آيا بيمار احساس سرما يا گرما نمي كند ؟ آيا بيمار نياز به همراهي يك دوست يا يكي از وابستگانش دارد ؟
بيماران زندگي خود را به معناي واقعي كلمه در اختيارمان قرار ميدهند .
بیماران بايد بدانندكه
ما ميتوانيم مراقبت پزشكي مناسب را دراختيارآنها قرار دهيم و نگران سلامتی آنها می باشیم.
برقراري ارتباط با بيماران سالخورده
افراد زيادي در كشور بيش از 65 سال سن دارند . سن واقعي شخص ، مهمترين عامل در قرار دادن او در گروه سني «سالخوردگان » نيست . بلكه سن ، عملكرد فرد است كه او را در گروه سالخورده قرار مي دهد . سن عملكردي بستگي به توانايي فرد در انجام فعاليت هاي روزانه ، وضعيت ذهني و الگوي فعاليتش دارد .
بيشتر افراد سالخورده براحتي فكر مي كنند و مي توانند پيشينة پزشكي خود را بگويند و به سوالاتمان پاسخ گويند. فكر نكنيم كه شخص سالخورده گيج يا فرتوت است . با اين حال برقراري ارتباط با بعضي سالخوردگان بسيار مشكل است . بعضي ها ممكن است خشن ،عصبي و گيج باشند . بعضي ديگر ممكن است مشكلات شنوايي و بينائي داشته باشند . هنگامي كه براي مراقبت از چنين بيماري فراخوانده مي شويم بايد صبور و بردبار باشيم . تصور كنيم كه بيمار ممكن است پدر بزرگ يامادر بزرگ خودمان باشد ياحتي خود ما در دوران سالخوردگي باشيم .
آرام و آهسته به بيمار سالخورده نزديك شويم . زمان زيادي را به بيمار بدهيم تا به سؤالات ما پاسخ گويد . به علائم سردرگمي ، نگراني يا اختلالات شنوايي و بينائي توجه كنيم . بيمار بايد نسبت به ما اعتماد پيدا كند و احساس كند كه نهايت سعيمان را براي بهبودي اش مي كنيم .
بيماران سالخورده اغلب احساس درد بيشتري مي كنند . البته ممكن است شخص سالخورده اي كه افتاده يا مجروح شده شكايتي از درد نداشته باشد . بعلاوه ، بيماران سالخورده ، ممكن است كاملا متوجه تغييرات مهم در سيستم بدنشان نباشند .
به همين دليل بخصوص مراقب تغييرات قابل مشاهده حتي بسيار جزئيدر وضعيتشان باشيم . حتي تغييرات ناچيز در تنفس يا وضعيت ذهني ممكن است مشكلات مهمي را نشان دهد .
بخاطر داشته باشيم كه در حضور خانواده و دوستان يك بيمار سالخورده هستيم . ديدن منظره دور شدن شخصي كه مورد علاقه همه است بوسيلة آمبولانس تجربه وحشتناكي است . چند دقيقه وقت صرف كنيد تا براي همسر فرد سالخورده و خانواده اش توضيح دهيم كه چه كاري انجام مي دهيم و چرا لازم است چنين عملي انجام شود .مدت زمانی که ممكن است، به بيمار فرصت دهيم تا اشياء شخصي خود را قبل از انتقال به بيمارستان جمع كند .اطمينان يابيد كه بیمار وسايل كمكي شنوايي ، عينك يا دندانهاي مصنوعي را قبل از خروج برداشته است . اين عمل دورة ماندن بيمار در بيمارستان را برايش مطلوب تر مي كند . بايد در گزارش مراقبت پيش بيمارستاني بنويسيم كه اين اقلام همراه بيمار است و به يك پرسنل خاص در بخش اورژانس تحويل داده شده است .
بيماران حق دارندكه بدانند ما مي توانيم مراقبت درمانی لازم را ارائه دهيم و نگران سلامت او هستم
مثل خردمندان فكر كنيد اما با مردم به زبان خودشان حرف بزنيد.