چگونه دیگران را متقاعد کنیم ؟

چگونه دیگران را متقاعد کنیم ؟

توانایی ترغیب دیگران به باور آنچه که خودتان باور دارید برای موفقیت در بسیاری از عرصه ها اهمیت دارد. معمولاً بین متقاعد کردن کسی درمورد اعتبار دیدگاهتان و اذیت کردن آنها مرز ظریفی وجود دارد. در این مقاله می خواهیم به معرفی تکنیک هایی برای متقاعد کردن دیگران بپردازیم.

مراحل

·         تکالیفتان را انجام دهید. اطمینان یابید که خودتان خوب دیگاه خودتان را می فهمید. اگر بخواهید کسی را متقاعد کنید که برج ایفل از مجسمه آزادی بلندتر است، باید اول حقیقت ماجرا را بفهمید نه اینکه از روی حدس و گمان اقدام به متقاعد کردن دیگران کنید.

·         با زمینه کار آشنا شوید. در برخی عرصه ها لازم است که بیشتر از حقایق مارا بدانید چون بعضی موضوعات کاملاً شخصی و فردی هستند. بعنوان مثال، اگر بخواهید کسی را متقاعد کنید که مجسمه آزادی زیباتر از برج ایفل است لازم است که کمی درمورد معماری و زیبایی شناسی مطالعه کنید تا بتوانید درمورد این موضوع بحث کنید. اگر می خواهید چیزی مثل ماشین بفروشید، باید همه آنچه که باید را در مورد آن ماشین بدانید. همچنین باید درمورد بقیه ماشین هایی که با ماشین شما در رقابت هستند هم باید اطلاعات داشته باشید تا بتوانید طرف مقابل را برای خرید آن متقاعد کنید.

·          مودبانه فرد را گیر بیندازید. درصورت امکان ارتباط چشمی را با فرد مقابل حفظ کنید اما دقت کنید که این نگاه ها آزار دهنده نباشد.

·         حفظ احترام متقابل را فراموش نکنید. اگر کسی فکر کند که به او احترام نمی گذارید، هیچوقت هیچ چیز را از شما نخواهد پذیرفت. پس به طرف مقابل نشان دهید که برای او احترام قائلید و آنقدر خوب باشید که او هم به شما احترام بگذارد.

·         اعتماد جلب کنید. برای متقاعد کردن دیگران شما به اعتماد آنها نیاز دارید. لازم نیست به خود شما بعنوان یک انسان اعتماد داشته باشند، فقط کافی است که اعتماد کنند که آنچه می گویید منطقی است و اینکه می دانید که چه می گویید. بهترین راه برای جلب اعتماد آنها این است که قدم اول و دوم یعنی داشتن اطلاعات کافی درمورد موضوع را رعایت کنید.

·         خوب گوش دهید. به حرفهای طرف مقابلتان گوش کنید. با فکر و دقت دیدگاه های خودتان را مطرح کنید.

·         هرجا که توانستید با بیان حقایق واقعی دیگاهتان را تقویت کنید. دروغ گفتن فقط تا زمانی طرف مقابلتان را منقاعد می کند که پی به واقعیت ماجرا نبرد. آنوقت دیگر هیچوقت نخواهید توانست آن فرد را به چیزی متقاعد کنید.

·         اجازه بدهید دیگران هم شما را متقاعد کنند. گاهی اوقات پذیرفتن یک دیدگاه از فردی دیگر و نشان دادن اینکه می توانید ذهنتان را وقتی اشتباه می کردید تغییر دهید به طرف مقابل هم کمک می کند همین کار را انجام دهید و وقتی شما دیدگاهی منطقی داشته باشید او هم بتواند دیدگاه شما را بپذیرد.

·         فعالانه گوش کنید. اینکار به شما کمک می کند کنترل مکالمه را در دست گیرید و حواستان به همه چیز باشد. تکنیک های گوش کردن فعال عبارتند از:

o        بازخورد غیرکلامی: تکان دادن سر موقع حرف زدن دیگران و امثال آن.

o        بیان دوباره آنچه طرف مقابل گفته است برای اطمینان دادن به او از اینکه به خوبی حرفشان را گوش می کنید.

·         اطمینان یابید که ایرادها و اعتراضات طرف مقابل را می فهمید و به طریقی منطقی به آنها پاسخ می دهید.

·         روی اعتقاداتتان حساس باشید و تعصب داشته باشید اما به دیدگاه دیگران هم احترام بگذارید. باید توضیح دهید که چرا دیدگاهتان برایتان اهمیت دارد.

·         انگیزه های طرف مقابل را درک کنید. .وقتی بدانید طرف مقابل چه می خواهد، خیلی بهتر خواهید توانست نیاز آنها را برآورده کنید.

·         اعتقادات خود را با زبانی بیان کنید تا طرف مقابل بهتر و راحت تر درک کند.

·         پیگیر باشید. برای اطمینان از اینکه فرد مقابل دیدگاه جدیدش را کاملاً متوجه شده و درک کرده است، از او سوال بپرسید.

نکات

·         برای جلب توجه جمعی، افرادی را درون جمع انتخاب کرده و هر از گاهی موقع حرف زدن به چشمان آنها نگاه کنید.

·         هیچوقت خونسردیتان را از دست ندهید.

·         همیشه رفتاری دوستانه و توام با احترام داشته باشید حتی اگر طرف مقابل دیدگاه خود را تغییر نمی دهد.

·         اعتقادات از بین می روند. ممکن است فکر کند که دیدگاه کسی را تغییر داده اید اما متوجه شوید که ظرف یک تا دو روز یا شاید یک هفته درست به همان دیدگاه قبلی خود برگشته اند.

·         چند کتاب درمورد تکنیک های فروشندگی بخرید و مطالعه کنید.

منبع: مردمان

چگونه دروغگو را تشخیص دهیم؟

چگونه دروغگو را تشخیص دهیم؟

مقدمه:

تکنیک هایی که در زیر درمورد تشخیص دروغ و دروغگو برایتان معرفی می کنیم، معمولاً توسط پلیس و نیروهای امنیتی استفاده می شود. این تکنیک ها برای مدیران، کارفرماها و افراد عادی برای استفاده در موقعیت های روزمره که تشخیص دروغ از راست به جلوگیری از قربانی شدن برای دسیسه و فریب کمک می کند، مفید است.

هشدار: گاهی اوقات، نادانی بهتر است. بعد از به دست آوردن این علم، ممکن است با فهمیدن اینکه کسی به شما دروغ می گوید، آزرده خاطر شوید.

علائم دروغگویی

زبان بدن دروغگویی:

- حالت فیزیکی فرد محدود و خشک می شود، دست ها حرکت چندانی ندارند. سرعت حرکت دست ها و پاها حین دروغ گفتن کندتر می شود.

- کسی که دروغ می گوید، از برخورد چشمی با شما اجتناب می کند.

- دروغ گو دست های خود را به صورت، گلو یا دهانش می مالد. لمس کردن یا خاراندن بینی یا پشت گوش هم اتفاق می افتد.

ژست های احساسی و تناقض

- زمان و مدت ژست ها و حالات احساسی سرعت عادی خود را از دست می دهد. ابراز احساسات با تاخیر مواجه می شود و ممکن است طولانی تر از حالت عادی ادامه پیدا کند و بعد ناگهان متوقف شود.

- زمان بین ژست های احساسی و کلمات متناقض است. مثلاً کسی وقتی هدیه ای دریافت می کند می گوید، "خیلی دوستش دارم." و بعد از گفتن جمله لبخند می زند به جای اینکه همزمان با گفتن جمله این لبخند را نشان دهد.

- ژست ها و حالات با بیانات لفظی مغایر است. مثلاً وقتی می گوید، "دوستت دارم" اخم می کند.

- وقتی فرد قصد وانمود کردن حالتی دارد، حالات او به حرکات دهانی محدود می شود  به جای اینکه کل چهره او را تحت تاثیر قرار دهد. مثلاً وقتی کسی به حالت طبیعی لبخند می زند، این لبخند روی کل صورت او تاثیر می گذارد.

تعاملات و واکنش ها

- فرد مرتکب دروغگویی، حالت دفاعی به خود می گیرد. فرد معصوم چنین واکنشی نخواهد داشت.

- فرد دروغگو در مواجهه با فرد مقابل خود که از او بخاطر دروغش پرس و جو می کند، احساس ناراحتی می کند و ممکن است سر یا بدنش را از او برگرداند.

- فرد دروغگو ممکن است ناخودآگاه اشیائی (کتاب، فنجان قهوه و امثال آن) را بین شما و خودش قرار دهد.

زمینه لفظی و محتوا

- دروغگو ممکن است از کلمات خود شما برای پاسخ به سوالتان استفاده کند. وقتی از او می پرسید، "آخرین شیرینی را تو خوردی؟" دروغگو جواب می دهد، "نه من آخرین شیرینی را نخوردم."

- دروغگوها گاهی اوقات با بیان عبارات و جملات مستقیم از بیان دروغ   اجتناب می کنند. به جای اینکه مستقیماً چیزی را رد یا انکار کنند در لفافه سخن می گویند.

- فرد متهم به دروغگویی معمولاً بیشتر از حد طبیعی حرف می زند و برای متقاعد کردن شما جزئیات غیرضروری به آن اضافه می کند. آنها از سکوت و مکث میان صحبت ها احساس ناراحتی میکنند.

- دروغگو با لحنی یکنواخت و خسته کننده حرف می زند و معمولاً از ضمایر استفاده نمی کند.

- کلمات او به آهستگی بیان می شوند و گرامر و ساختار جمله هایش ممکن است مشکل دار باشد.

سایر علائم دروغ:

- اگر باور دارید که کسی دروغ می گوید، موضوع صحبت را سریع عوض کنید. فرد دروغگو خیلی از این مسئله استقبال می کند و بحث جدید را با آرامش و اشتیاق بیشتری دنبال خواهد کرد. فرد دروغگو علاقه زیادی به عوض شدن بحث دارد درحالیکه کسی که حقیقت می گوید از این تغییر ناگهانی موضوع بحث گیج می شود و دوست دارد که بحث قبلی را باز دنبال کند.

- دروغگو برای اجتناب از یک موضوع خاص به شوخی و خنده روی می آورد.

نکات پایانی:

مشخص است که داشتن یک یا دو مورد از این علائم کسی را دروغگو نمی کند. رفتارهایی که در بالا ذکر شد را باید درمقایسه با رفتارهای نرمال شخص مورد نظر بسنجید.

شکل۱: لبخند اجباری یا تصنعی. فقط عضلات اطراف دهان درگیر می شوند.

شکل ۲: لبخند طبیعی. گروه های عضلانی زیادی روی صورت به حرکت درمی آیند. عضلات پیشانی پایین کشیده می شوند، گونه ها و فک حرکت می کنند و بینی هم چین برمی دارد.

ساده ترین راه برای تشخیص یک لبخند واقعی نگاه کردن به چشم هاست. در لبخند های طبیعی چشم ها برق می زنند و اطراف چشم ها چروک برمی دارد. فقط تعداد کمی از افراد هستند که می توانند این حالت را در لبخندهای تصنعیشان هم ایجاد کنند.

منبع: مردمان

قدرت زبان – چگونه آینده را به زبان آوریم؟

قدرت زبان – چگونه آینده را به زبان آوریم؟

تصور کنید در دنیایی زندگی میکنید که هلن کِلر بعد از نوزده ماهگی خود را در آن یافت. دنیایی سیاه و خاموش که در نتیجه تب شدید که قدرت و توانایی دیدن و شنیدن او را گرفته بود، به وجود آمده بود. هلن کِلر در نگارش زندگی شخصی خود می نویسد، "بیماری آمد که چشمها و گوشهایم را بست و مرا در بیهوشی یک نوزاد تازه متولد شده فرو برد." وقتی آن سالیوان برای آموزش او آمد، توانایی هلن برای ارتباط برقرار کردن محدود به برخی اشارات و حرکات و صداهای اولیه و ابتدایی بود.

اما برخلاف آنچه به نظر می رسید که شرایط محیطی دیکته می کند، هلن کلر زندگی با انتخاب خود طراحی کرد که او را به مدارج و موقعیت هایی رساند که به ندرت کسی توان رسیدن به آن را دارد. آیا تا به حال در شگفت شده اید که چطور کسی که در یک شهر کوچک و بی اهمیت بدون قدرت شنوایی و بینایی به دنیا آمده است، بتواند قلب و فکر کسانی که با او برخورد می کنند را از آنِ خود کند؟

هلن کلر سرنخ هایی در زندگینامه خود برای ما به جای گذاشته است. او می نویسد، "در این اثناء میل و اشتیاق فراوان برای ابراز احساساتم در من رشد کرد. علائم و اشارات محدودی که از آنها استفاده می کردم به هیچ عنوان برای من کافی نبودند و وقتی نمی توانستم که منظور خود را به دیگران بفهمانم به شدت از لحاظ احساسی طغیان می کردم. احساس می کردم که دست هایی نامرئی من را نگه داشته اند و من تلاش می کردم که خود را نجات دهم. من مبارزه میکردم، نه اینکه این مبارزه تفاوتی ایجاد می کرد، اما روحیه مقاومت در درون من بسیار نیرومند بود. آخر کار اشکم سرازیر می شد و از نظر جسمی خستگی شدیدی به سراغم می آمد. بعد از مدتی نیاز به یک راه ارتباطی بسیار ضروری می نمود."

معلم مناسب کارساز خواهد بود

می توانید تصور کنید که آمدن آن سالیوان برای آینده هلن کلر چقدر مؤثر بوده است. آن سالیوان به طرزی عالی نیرویی به هلن منتقل می کند که برای ساختن یک زندگی فوق العاده بعدها از آن استفاده میکند. و این نیرو چه بود؟ این نیرو، نیروی زبان بود—نیروی زبان برای فراهم کردن آنچه میخواهیم. آن سالیوان متوجه شد که برای تبدیل هلن از یک دختربچه سرا پا استرس و مشکل به دختر خانمی کاملاً نیرومند و پرتوان، باید به او آموزش دهد که چطور ارتباط برقرار کند که به هدف دلخواه خود برسد.

علیرغم این واقعیت که هلن کلر، مثل سایر انسانهای سالم، قادر به یاد گرفتن هرچیز که میخواست بود، اولین قدم برای او این بود که یاد بگیرد چطور به نحوی مؤثر با خود—و با افراد دور و بر خود، ارتباط برقرار کند. او باید یاد می گرفت که چطور از کلمات استفاده کند و فراتر از کلمات، چطور آینده دلخواه خود را پیش روی خود بیاورد. آینده هلن به توانایی او به یادگیری زبان و نحوه ارتباط بستگی داشت. و وقتی توانست این چیزها را یاد بگیرد، تا بالاترین حد ارتباط پیش رفت و به موقعیت هایی بسیار مهم و بانفوذ صعود کرد و تمام این مدت تجربیات شیرین زندگی را مزه مزه کرد و به زندگی دست یافت که همیشه می خواست.

اما هلن چطور توانست به همچنین زندگی برسد؟ پاسخ این سؤال تاحدودی می تواند میل و اشتیاق فراوان او برای یادگیری باشد. و این اشتیاق مفرط باعث شد پله های ترقی را یک به یک بالا رود و به بالاترین درجه صعود کند.

اما همه اینها به چه درد شما می خورد؟ به چه درد من می خورد؟ همه چیز…یا هیچ چیز. انتخاب با شماست. ما می توانیم چشمها و گشوهایمان را باز کنیم و از هلن کلر یاد بگیریم یا که یاد نگیریم. او با شرایط و موقعیت های بسیار دشوار روبه روی بوده است اما توانسته بر همه ی آنها فائق آید و راه خود را باز کند. و همه چیز از یادگرفتن زبان و نحوه ی استفاده از آن برای شکل دادن به آینده خود، برای او شروع شد. من و شما هم می توانیم همین کار را انجام دهیم.

مطمئناً خیلی چیزها در زندگی شما وجود داشته که آنطور که می خواستید نبوده و برایتان دشوار بوده است. شاید در روابطتان با خانواده، دوستان یا سایر کسانی که برایتان اهمیت دارند. شاید این موقعیت های دشوار مربوط به کار، درآمد، رویاها یا روابطتان با خودتان باشد.

چرا بعضی چیزها برای شما آنطور که میخواهید ساده و لذت بخش نیست؟

اگر چیزی برای شما سهل و آسان نبوده، نشان از چیزی است که هنوز نمی دانید. نشان از این است که هنوز بلد نیستید که چطور آن کار را به طریقی ساده و خوشایند انجام دهید. چیزی بیشتر از این نیست. مسئله، مسئله یادگیری است. و برخلاف هلن کلر شما از نعمت دیدن و شنیدن چیزهایی که در اطرافتان هست لذت می برید. به همین خاطر می توانید هرچه که بخواهید را سریع و طبیعی یاد بگیرید. خواه باور کنید یا نه، در همه حال از نیروی ذاتی زبان استفاده میکنید. نیرویی که شما را به جهتی خاص می کشاند.

سؤال این است که می خواهید به کدام جهت بروید؟ درک روابط مداوم شما با دیگران، اینکه چطور امیال و خواسته هایتان را به زبان می آورید، امیدها و آرزوهای شماست که جهت و سرعت حرکت شما را تعیین میکند. سؤالاتی که می پرسید—و پاسخ شما به آن سؤالات—به مغز شما و ذهن ناخودآگاهتان جهت می دهد. اگر از خود بپرسید، "چرا آن کار را انجام دادم؟" یا "چرا در زندگی پیش نمی روم؟" شما را به جهتی می کشد که ناامیدی ها و خستگی های بیشتر انتظارتان را می کشد.

در عوض ممکن است از خودتان بپرسید، "چطور می توانم یک قدم به هدفم نزدیکتر شوم؟" یا "به چه طریق می توانم راحت تر و خوشایند تر سالم بمانم؟" "چطور میتوانم با کسانی که دوستشان دارم رابطه ای بهتر برقرار کنم؟" "شغل مورد علاقه من چه ویژگی هایی دارد؟" پرسیدن چنین سؤالاتی از خودتان، به شما برای ساختن آینده تان، انرژی و سرعت می دهد. من تصور می کنم که هلن کلر در مراحل اول از خود میپرسیده که چرا کور و کر شده است…و فکر می کنم خیلی زود یاد گرفته که سؤالاتی مهمتر از این را خود بپرسد. احتمالاً این سؤالات چنین چیزهایی بوده است: "چطور می توان روی آنچه که دارم سرمایه گذاری کنم؟" "با چیزهایی که دارم چه کاری میتوانم انجام دهم؟" "چطور می توانم با دیگران همکاری کنم؟" "چطور می توانم به دیگران خدمت کنم و زندگیشان را ارتقاء بخشم؟"

همه ما انسانها، ظرفیت ذاتی داریم که به بهترین و مقتدرترین حالت ممکن ارتباط برقرار کنیم. آنچه هلن کلر را از دیگران متمایز می کند، فقط میل و اشتیاق او به یادگیری نبوده است، بلکه بصیرت او در تشخیص بهترین معلم یعنی آن سالیوان بود. ذکاوتی که هلن برای انتخاب این معلم به خرج داد قابل ملاحظه است. مدت زمانی قبل از اینکه هلن آمادگی آموزش دادن به جهان را پیدا کند، آمادگی یاد گرفتن را پیدا کرده بود. او قبل از اینکه گوینده و معلمی فوق العاده شود، دانش آموزی فوق العاده بود. رسیدن به این درجه برای هلن مستلزم صبر و حکمت بسیار بود.

قدرت ایجاد اصلاحات ساده برای تغییر زندگی و آینده

شما چطور؟ دوست دارید چه چیز از قدرت و نیروی زبان و به زبان آوردن آینده تان یاد بگیرید؟ با ایجاد اصلاحات کوچک و جزئی در نحوه ارتباط خود با دیگران، خواهید توانست تغییرات شگرفی در نتیجه اعمالتان ایجاد کنید. اصلاحاتی مثل فکر نکردن به گذشته و ابراز نکردن مسائل مربوط به آن در صحبت هایتان. مثلاً به جای اینکه بگویید، "هر موقع می خواهم سخنرانی کنم، دست و پام شروع به لرزیدن می کند" می توانید بگویید، "ایندفعه که آمدم سخنرانی کنم دست و پام شروع به لرزیدن کرد." در مورد اول شما ندانسته باورها و رفتارهایی که نمی خواهید را دوباره  وارد اعمالتان می کنید. در مثال دوم، شما تشخیص می دهید چیزی که در گذشته اتفاق افتاده مربوط به گشته بوده و دیگر گذشته است. و به این طریق شما منتظر رویدادهای جدیدتری برای آینده تان هستید و برای چیزی که می خواهید فضا مهیا می کنید.

روزگار بر وفق مرادتان خواهد شد

اگر به یکی از نزدیکانتان اینطور شکایت کنید که "چرا ما هیچوقت با هم وقت نمی گذرانیم؟"، بهترین و خوشایندترین پاسخ چه خواهد بود؟ از طرف دیگر، اگر بگویید که به جای این وضعیت چه می خواهید، نتیجه بهتری پیش خواهد آورد. مثلاً بگویید، "من دوست دارم این هفته ساعتی را با هم بگذرانیم. چطوره پنجشنبه عصر باهم به سینما برویم؟"

وقتی آشکارا آنچه که می خواهید را بر زبان می آورید، چه برای خودتان و چه برای دیگران، آینده را به میل خودتان رقم خواهید زد. اکثر آدم ها وقتشان را صرف فکر کردن و تصویرسازی در مورد چیزهایی که نمی خواهند اتفاق بیفتد تلف می کنند. و تعجب میکنند که چرا روزگار آنچه را که نمی خواهند پیش رویشان قرار می دهد. مغز و ذهن ما، در سطح خودآگاه و ناخودآگاه، به سمت تصویرهای ذهنی که ساخته ایم پیش میرود. وقتی یک نفر به خود می گوید، "فکر می کنم به اندازه کافی پول نخواهم داشت که در کارم پیشرفت کنم" او تصویر ذهنی آن چیزی که نمی خواهد را دقیقاً خلق میکند و این باورها و رفتارها را دوباره و دوباره  برقرار می کند.

مراقب آنچه که با خودتان و با دیگران ابراز می کنید باشید چون آن را به طور ناخودآگاه جذب خواهید کرد. علاوه بر این، رفتارهای آتی خود را زباناً برنامه ریزی می کنید. چرا همین الان تصمیم نمی گیرید که راه و روش برقرار ارتباط با خودتان و دیگران را یاد بگیرید تا رسیدن به هدف ها برایتان آسانتر و لذت بخش تر شود.

منبع: مردمان

۳ دلیل اصلی شکست در مذاکرات

۳ دلیل اصلی شکست در مذاکرات

بااینکه کتابها و مقالات زیادی درمورد تاکتیک ها، تکنیک ها و استراتژی های مذاکره نوشته شده است اما مطلب چندانی درمورد دلایل شکست مذاکرات در رسیدن به اهداف خود وجود ندارد. در این مقاله به بررسی سه دلیل اصلی و اساسی برآورده نشدن اهداف اکثر مذاکره کننده ها می پردازیم. همچنین این موضوع که چرا بسیاری از مذاکره کننده ها که در یک حوزه مذاکره توانایی دارند، در حوزه های دیگر خارج از تخصص خود موفق نمی شوند.

اولین و شاید اصلی ترین دلیل شکست بسیاری از مذاکره کننده ها این است که اکثریت آنها هیچوقت دانش عمومی خود را در زمینه مذاکره به مهارت های خاص که مثلاً به سادگی جدول ضرب قابل یادآوری باشند، تبدیل نمی کنند.

اگر از همه آنهایی که به طور تخصصی کار مذاکره انجام می دهند بپرسید که چه قالبی برای مذاکره به کار می برند، فکر می کنند که از فضا آمده اید.

حتی وقتی کسی سعی می کند سوال را با نام بردن از چند پاسخ ممکن (مثل قالب کاراس، قالب هاروارد، قالب کوهن، و امثال آن) روشن تر کنند، اکثر مذاکره کننده ها قادر به ارائه یک پاسخ مشخص نیستند. و خیلی از آنهایی که یک پاسخ مشخص می دهند، ندرتاً می توانند حتی ابتدایی ترین اصول آن قالب را هر روز هفته دنبال کنند.

وقتی از متخصصانی که در کارگاه های  مذاکره شرکت کرده اند سوالاتی از قبیل، "اولین قانون یا رهنمودی که در دوره آموزشی که شرکت کردید در اختیار شما قرار گرفت چیست؟" پرسیده می شود، چیزی جز نکاتی جزئی درمورد آنچه که در کلاس ها شنیده بودند یا از کتابها خوانده اند برای گفتن ندارند.

درمقابل، اگر از کسی که به طور تخصصی کار مذاکره انجام می دهند بپرسید که دو بعلاوه دو چند می شود، پاسخ آنها چه خواهد بود؟ هر پاسخی به غیر از چهار مطمئناً اشتباه خواهد بود.

با این وجود، از همان فرد اگر بپرسید که از چه قالبی برای مذاکره استفاده می کند، فقط مات و مبهوت شما را نگاه خواهد کرد. از آنهایی که فکر می کنند برای سوال قبلی پاسخ دارند، باز بپرسید، "اصل اولیه قالبی که استفاده می کنی چیست؟" و خواهید دید که اکثریت قریب به اتفاق آنها قادر به ارائه یک پاسخ روشن نیستند.

چرا اینطور است که خیلی از آنهایی که فکر می کنند حفظ کردن جدول ضرب برای یاد گرفتن جبر اصل مهمی است، قادر نیستند به اصول اولیه یک قالب مذاکره برای متخصص شدن در کار خود متعهد شوند؟

نکته این نیست که همه باید از یک قالب مذاکره مشخص استفاده کنند؛ نکته اینجاست که بدون متعهد شدن به یک قالب مشخص در مذاکره، رشد و پیشرفت مهارت های واقعی در مذاکره ممکن نخواهد بود.

علاوه بر این، حذف یک قالب مذاکره خاص باعث می شود که آموزش تکرار نتیجه به دیگران سخت تر شود—مثلاً در مواردی که شرکت چیزهای یکسانی را مداوماً معامله می کند—و این یعنی فقدان یک قالب خاص برای مذاکره با طولانی تر شدن یک رابطه، گران تر تمام می شود چون اشتباهات پشت سر هم تکرار می شوند.

و وقتی نتیجه نهایی یک مذاکره آن چیزی نیست که بخواهید آنرا تکرار کنید چه اتفاقی می افتد؟ یک مذاکره کننده چطور می تواند بفهمد که مذاکره ای از خط خارج شده است؟ به زبان ساده، اکثریت بیشماری از مذاکره گرهای حرفه ای نمی توانند بفهمند که کجای کار در یک مذاکره که نتیجه رضایت بخشی برایشان نداشته، اشتباه بوده است و چطور می توانند در آینده آن اشتباهات را تکرار نکنند. و دلیل آن این است که پایه خاصی برای مذاکرات خود ندارند که استراتژی ها و تاکتیک هایشان را آنالیز کند.

مذاکره گرهای زیادی هستند که هیچوقت در طول زندگیشان در کلاس های آموزشی این حرفه شرکت نکرده اند یا حتی کتابی در این باره مطالعه نکرده اند اما تعداد آنها بسیار بسیار کم است. اگر چنین شخصی را می شناسید از او بخواهید که روش کار خود را به شما هم آموزش دهند. اکثر مواقع، بین کسی که بلد است کاری را انجام دهد و کسی که می داند چطور به فرد دیگری یاد بدهد که نتیجه یکسانی بگیرد، تفاوت زیادی است.

به دست آوردن تخصص و مهارت در مذاکره با متعهد شدن به یک قالب و دنبال کردن آن تا زمانیکه اصول آن قالب را یاد بگیرید، شما را از اکثریت بیشمار مذاکره کننده های حرفه ای جدا میکند. و مطمئناً سطح موفقیت شما در مذاکراتتان بالاتر خواهد رفت.

دومین دلیل شکست مذاکره کننده ها این است که اکثریت آنها فقط روی نقطه شروع خود تمرکز می کنند نه روی نتیجه مطلوبشان. به عبارت دیگر، مذاکره گرهای زیادی به نقاط قوت و ضعف نقطه شروع خود توجه دارند نه به ارزیابی چالش ها و مشکلات واقعی که بین آنها و طرفین مذاکره شان قرار دارد.

یکی از حیاتی ترین مهارت هایی که یک مذاکره کننده می تواند به دست آورد، مهارت این است که بداند چطور مشکلات واقعی که بین دو طرف وجود دارد را ارزیابی کند. البته حتی خیلی از مذاکره کننده های باتجربه هم در تشخیص و فهم نقاط ضعف و قدرت خود و طرفین مذاکره شان اشتباه می کنند.

یاد گرفتن ارزیابی و تشخیص صحیح موارد و مشکلات آشکار و پنهان بین دو طرف مذاکره مهارتی است که نیازمند تمرکز دقیق و رویکردی سیستماتیک است.

سومین دلیل شکست مذاکره کننده ها ترس است. مهم نیست که چقدر درمورد مذاکره یا نقاط قوت و ضعف طرفین مذاکره می دانید، اگر در مواجهه با ریسک و ابهامات،  شجاعت، نظم و عزم کافی نداشته باشید مطمئناً قادر نخواهید بود به بهترین نتیجه ممکن دست پیدا کنید. ترس همیشه باعث می شود به کمتر از آنچه که تواناییش را دارید دست یابید. اگر در یک منازعه رقابتی شرکت دارید که هدف اصلی شما در آن غالب آمدن بر طرف مقابل است، اول باید با ترستان مقابله کنید درغیراینصورت همین ترس منجر به شکست شما خواهد شد.

مبارزه با ترس نیازمند تعهد واقعی، فرایندی منظم و اسلوب دار و سفری فرای مرزهای تاکتیک ها و تکنیک های اشتباه ناپذیر است.

هر کسی می تواند با از بین بردن این س دلیل اصلی شکست مذاکره کننده ها، به سرعت در مذاکرات خود پیشرفتی چشمگیر داشته باشد. اول باید یکی از قالب های متداول و شناخته شده مذاکره را انتخاب کرده و در کار به آن متعهد شوید و کلیه اصول و قواعد آن را به خاطر بسپارید. به تدریج مهارت ها، دانش و تخصصتان گسترده تر خواهد شد. دوم باید این توانایی را در خودتان پرورش دهید که موارد و مشکلات آشکار و پنهانی که دو طرف مذاکره را در ابتدای مذاکره از هم جدا میکند، شناخته و ارزیابی کنید و بعد روی نتیجه مطلوبتان متمرکز شوید نه روی درکی که از موقعیت های دو طرف یا نقاط ضعف و قدرت آنها دارید. و آخر، ترس از رفتن فراتر از مذاکره را  کنار بگذارید و خواهید دید که بلافاصله موفقیت و ثبات بیشتری در کارتان پیدا میکنید.

مهارت های مذاکره

سوالاتی که می تواند در انجام مذاکره مفید باشد:

- چرا این چیزی که می خواهم را می خواهم؟ آیا از خواسته خود مطمئن هستم؟

- آیا در این مذاکره هر دو ما چیزی به دست می آوریم؟

- اگر مذاکره بدون رضایت طرفین ختم شود، چه باید بکنم؟

- آیا باید آنها را متقاعد بکنم که پیشنهادم برای هر دو آنها عادلانه است؟

- آیا برای شنیدن حرفهای آنها آمادگی دارم؟

- آیا ممکن است در برابر طرف مقابلم حالت دفاعی گرفته و با او مخالفت کنم؟

معیارهای یک مذاکره خوب

هر مذاکره ای سه پیام دارد:

۱. رضایت عاقلانه طرفین را ایجاد کند: من دنبال راه حلی هستم که هدف شما و خودم هر دو برآورده شود و برای همه ما قابل قبول باشد.

۲. بهره وری: من فرایند را طوری کنترل می کنم که برایمان مفید باشد—و محتوای کار را کنترل نمی کنم.

۳. حفط/تقویت رابطه بین دو طرف مذاکره: این مسئولیت ماست که درمورد واقعیت ها، نظرات و احساساتمان با هم صادق و روراست باشیم.

مذاکره اصولی

۱. فرد را از مشکل جدا کنید.

۲. به سود توجه کنید نه موقعیت.

۳. قبل از هر تصمیمی، انتخاب هایی برای سود دوطرف مهیا کنید.

۴. برای ارزیابی سود مخالف از معیار اهداف استفاده کنید.

چرا مذاکرات با شکست مواجه می شود:

سه دلیل عمده شکست مذاکرات:

۱. دو طرف با هم صحبت نمی کنند (فقدان فرصتی برای گفتگو)

۲. دو طرف آنچه گفته می شود را نمی شنوند.

۳. ایجاد سوءتفاهم درمورد نقطه نظرات فرد مقابل به دلایل زیر:

- اطلاعات مختلف یا

- ارزیابی های مختلف از یک اطلاعات یکسان.

سایر عوامل:

- فقدان برنامه/فقدان آمادگی

- فشارهای خارجی

- نبود رضایت طرفین

- رویکردهای مختلف به ریسک و یک راه حل سریع

چرا افراد نمی توانند در آمادگی برای مذاکره پیشرفت کنند؟

- نمی توانیم از تجربیاتمان درس بگیریم

- نمی توانیم تمرین کنیم

- به تنهایی خود را آماده می کنیم و یاد می گیریم.

چند توصیه مهم برای پیشرفت

- بررسی دوباره

- تمرین

- کمک گرفتن از همکاران

منبع: مردمان

۱۰ راهکار برای مذاکرات و معاملات تجاری

۱۰ راهکار برای مذاکرات و معاملات تجاری

داد و ستد در کل به معنای دریافت چیزی در قبال دادن چیز دیگری است. اگر این کار به درستی انجام شود، هر دو طرف معامله راضی خواهند بود. اما اگر نادرست انجام شود، حال هر دو طرف معامله گرفته خواهد شد.

در اینجا برای شما چند راهکار در معامله را ذکر می کنیم. به این نکته ها خوب دقت کنید و آن ها را در مغزتان حک کنید.

۱-  هیچگاه اولین پیشنهاد را شما ندهید
بسیار ساده است، اینطور نیست؟ تا آنجا که می توانید، در هر موقعیتی هم که برای معامله قرار دارید، اولین پیشنهاد را شما ندهید. ببینید که طرف مقابلتان اهل کجاست و با این کار تا حدودی می توانید بفهمید که مایل است چقدر جنس را معامله کند. اگر طرف شما با یک پیشنهاد بزرگ جلو آمد، نشان می دهد که ممکن است معامله انجام نشود و آنها راهشان را بکشند و بروند چون سنگ بزرگ همیشه نشانه نزدن است. با رعایت این نکته می توانید از قصد و نیت طرفتان باخبر شوید.

۲-  همیشه دو خریدار را در کنار هم قرار دهید
کاری که به شما خیلی قدرت عمل می دهد این است که همیشه برای یک جنس مشخص دو خریدار را کنار هم قرار دهید. چه در کار باشد و چه در زندگی یا عشق، اینکه دو نفر خواستار شما باشند همیشه باعث افزایش قدرت شما می شود.

۳-  همیشه قیمت بالاتری بدهید
همیشه قیمتی بالاتر از قیمت واقعی خودتان اعلام کنید، اما نه اینقدر بالا که کسی حتی برای نگاه کردن هم جلو نیاید چون با اینکار فقط یک طمعکار جلوه خواهید کرد.

۴-  هیچوقت خود را مشتاق نشان ندهید
هر چقدر هم که به نظرتان معامله عالی باشد و کلی با آن سود کرده باشید و بسیار خوشحال باشید، هیچوقت چهره خود را شاد و مشتاق به طرف مقابل نشان ندهید. چون با اینکار درونتان را به آنها نشان خواهید داد و این اصلاً خوب نیست. همیشه خونسرد و آرام باشید.

۵-  همیشه برای ترک معامله آماده باشید
اصلاً مهم نیست که چقدر دوست دارید آن معامله انجام شود، باید همیشه خود را برای سر نگرفتن معامله هم آماده نشان دهید. ممکن است این سخت ترین کار در طی یک معامله باشد، اما گاهی بسیار به نفع شما خواهد بود. اگر می بینید که معامله ای درست نیست و ممکن است سرتان کلاه گذاشته شود، می توانید سریعاً کناره گیری کنید.

۶.  فکر کنید که طرف معامله به شما نیاز دارد
یکی از سخت ترین قسمت های معامله این است که شما فکر کنید طرف شدیداً به شما نیاز دارد. اگر اینطور فکر نکنید، اعتمد به نفستان پایین خواهد آمد. همیشه در ذهنتان مجسم کنید که طرف معامله عمیقاً خواستار کالای شماست.

۷-  یاد بگیرید که ساکت بمانید
گاهی اوقات وقتی پیشنهادی به شما ارائه می شود، خیلی مهم است که جوابی نداده و چیزی نگویید. برای ۳۰ دقیقه، ۹۰ دقیقه، یک ساعت، برای هر چقدر که شده دهانتان را باز نکنید. سکوتی ناراحت کننده ایجاد کنید و طرف مقابل برای شکستن این سکوت جزئیات بیشتری بیان خواهد کرد. شما ساکت بمانید، کناره گیری نکنید اما فقط به آنچه که طرف مقابل بازگو می کند گوش فرا دهید.

 8-  در مورد همه چیز تحقیق کنید.
چه با دانستن در مورد گذشته طرف معامله تان باشد، چه اتفاقاتی که در مغازه می افتد یا تحقیق در مورد کالای مورد نظر باشد، همیشه بدانید که در چه مورد می خواهید صحبت کنید.

۹-  هیچوقت در وسط کار معامله را بر هم نزنید
در معاملات همیشه تخفیف و امتیاز دهی صورت می گیرد. مهم نیست که از چقدر می گذرید تا معامله را تمام کنید، اما مهم این است که معامله نباید بر هم بخورد. هر چند که ممکن است آخر کار اصلاً رضایت زیادی از آن معامله نداشته باشید.

۱۰-  همیشه مودب باشید
مهم نیست که طرف مقلبلتان با شما بد حرف می زند یا کالایتان را تحقیر می کند، شما هیچگاه خونسردیتان را از دست ندهید و به طرف مقابل فحش و بد و بیراه نکشید. با بدرفتاری چیزی جز شرمندگی نصیبتان نخواهد شد.

کار را به نماینده تان بسپارید!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ممکن است هر چند بار هم که این مقاله را بخوانید باز احساس کنید که هنوز در معامله استاد نشده اید. بنابراین در اینجا به آخرین توصیه اشاره می کنم که از تمام این نکات با ارزش تر است: اگر شک دارید، یا حوصله این کارها را ندارید، نماینده ای برای خود پیدا کنید که این کارهایتان را انجام دهد. این نماینده هر کسی می تواند باشد، یک وکیل حقوقی یا یکی از همکاران باتجربه، ولی به هر حال مسئله مهم این است که اگر حوصله ندارید به هیچ وجه این کار را خودتان انجام ندهید.

منبع: مردمان

اصول و عناصر یک سخنرانی تجاری موفق

اصول و عناصر یک سخنرانی تجاری موفق

گفتگوی تجاری موفق ۷ عنصر مهم دارد:

·         ساختار

·         وضوح

·         ثبات

·         واسطه

·         ربط

·         تقدم/تاخر

·         قانون روانشناسی ۲±۷

اگر می خواهید در بیزنستان ارتباط موفقی داشته باشید، داشتن این ۷ عنصر الزامی است. اجازه بدهید هرکدام را تک تک بررسی کنیم.

ساختار

اینکه ارتباطتان را چطور ساختار بندی می کنید در سهولت جذب و درک آن توسط مخاطبین اهمیت زیادی دارد.

هر ارتباط خوبی باید این سه عنصر ساختاری را داشته باشد: مقدمه، بدنه و نتیجه

مقدمه باعث می شود مخاطب ارتباط شما سریعاً محتوای گفتگو را درک کند. یک مقدمه کوتاه و مرتبط باعث می شود مخاطبینتان سریعاً تصمیم بگیرند که به آن پیام توجه نشان بدهند یا ندهند.

بدنه جایی است که قلب پیام را مطرح می کنید. در بدنه سخنرانی است که همه واقعیات و اعداد و ارقام های مربوط به اقداماتی که مخاطبینتان باید پس از شرکت در آن سخنرانی انجام دهند را عنوان می کنید.

بیان سریع بدنه پیام یک راز دارد: تصاویر سخنرانیتان را به یک کودک هفت ساله نشان دهید. اگر او بتواند متوجه آنها شود احتمال این هست که مخاطبینتان هم بتوانند.

نتیجه گیری جایی است که شما گفتگویتان را خلاصه کرده و بیان می کنید. نکات مهم را به مخاطبینتان یادآور می شوید و مشخص می کنید که می خواهید از این به بعد چه بکنند. هرچه اختتامیه سخنرانی را با قدرت بیشتری به اتمام برسانید به خاطر سپردن آن برای مخاطبینتان آسانتر خواهد بود.

این قانون ساختاری در همه موارد صدق می کند—ارتباطتان چه یک یادداشت باشد، چه یک تماس تلفنی، یک ایمیل، یک سخنرانی یا …

یادتان باشد مخاطبین شما می تواند فقط یک نفر، یک تیم کوچک، یک سالن بزرگ پر از آدم یا میلیون ها نفر باشد. برای همه اینها قوانین یکسان هستند.

وضوح

درمورد پیامی که می خواهید منتقل کنید باید شفاف باشید. ارائه یک پیام گیج کننده فقط موجب سردرگم شدن آنها و نادیده گرفتن پیامتان خواهد شد.

مثلاً اگر درمورد پرداخت اضافه کاری ها می خواهید حرف بزنید نباید جزئیات مسائل بودجه یا گردش دسته جمعی پرسنل را هم به آن اضافه کنید  مگراینکه این مسائل به پیام اصلی مرتبط باشند. خیلی بهتر است که درمورد هریک از این موضوعات فرعی هم جداگانه حرف بزنید.

ثبات

هیچ چیز خواننده را بیشتر از تناقض و نا هماهنگی در پیام ناراحت نمی کند. اگر یک هفته درمقابل یک مسئله یک نظر بدهید، هفته بعد نظرتان را عوض کنید و هفته بعد از آن دوباره به نظر اول خودتان برگردید فقط موجب غیرقابل اطمینان بودن پیام هایتان و همچنین خودتان می شود.

کسانی که به شما اعتماد ندارند احتمال کمی دارد که کارهایی که از آنها می خواهید را درست انجام دهند. همچنین به پیام های آینده تان هم توجه اندکی نشان خواهند داد.

همچنین تناقض در خود پیامتان هم به همان اندازه برای درک مخاطبین مشکل ساز است. پس دقت کنید که حتماً حرفهایتان با هم سازگار بوده و از نظر دستور و نگارش بی اشکال باشد.

ابزار یا واسطه

اگر تنها ابزاری که در جعبه ابزارتان دارید یک چکش است، خیلی زود همه چیز برایتان شبیه میخ خواهد شد. همینطور اگر باور داشته باشید که تنها ابزار ارتباط شما powerpoint است بعد خیلی زود همه کاری که می کنید این خواهد بود که همه فرصت های گفتگو را به شکل سخنرانی های پاورپوینتی درست می کنید که به سرعت برای مخاطبین تکراری و خسته کننده خواهد شد.

رمز کار این است که بهترین و مناسبترین ابزار را انتخاب کنید. اما چطور باید بفهمید کدام ابراز مناسب تر است؟ آن ابزاری مناسب است که پیام شما را به طریق زیر منتقل کند:

·         با بیشترین صحت و درستی

·         با بیشترین احتمال درک مخاطبین

·         با کمترین هزینه

·         در کمترین زمان

نکته: ابزار شما باید همه این معیارها را دارا باشد. اگر ابزاری که انتخاب می کنید آنطور که باید پیام شما را منتقل نکند، خرج کردن مقدار زیادی پول واقعاً هیچ سودی نخواهد داشت.

انتخاب واسطه یا ابزار اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر ابزارتان را درست انتخاب نکنید وقت و پول زیادی را برای چیزی گذاشته اید که نه مورد توجه مخاطبینتان قرار گرفته و نه اهدافتان را برآورده کرده است.

ربط

همیشه تعجب می کنم از اینکه مدیران هنوز تصور می کنند که همه به پیام های آنها علاقه مند خواهند شد و بعد نظر همه را به دیدن اسلایدشو پاوپوینتی که درست کرده اند جلب می کنند، اسلایدشویی با صفحات بسیار زیاد و فونتی که به زحمت قابل خواندن است.

واقعیت روانشناسی دراینجا این است که هیچ کس هیچ توجهی به شما نخواهد کرد مگر اینکه واقعاً به موضوع علاقه مند باشد. و این یعنی اگر مجبورشان کنید که حتماً در سخنرانیتان حضور داشته باشند، آنها را بر علیه خودتان خواهید کرد و توجهات آینده آنها را هم از خودتان می گیرید.

پس این جدول ها و اسلایدشوها را برای کسانی نگه دارید که واقعاً به مطالبتان توجه میکنند  و لازم است که در آن موضوعات اطلاعات داشته باشند.

اگر در آن ارتباط باید موضوعاتی را بیان کنید که چندان مورد علاقه مخاطبینتان نخواهد بود، منابع جایگزین دیگر که توضیحات بیشتری در این حیطه ها دارد را به آنها معرفی کنید. مثلاً می توانید با ارائه آدرس یک وب سایت که اطلاعات عمیق تر و جامع تری درمورد آن موضوع دارد، اینکار را انجام دهید.

حق تقدم/حق تاخر

لازم است بدانید که یک هفته بعد از سخنرانی شما، آن ارتباط با یکی از دو مورد زیر یادآوری می شود:

·         قدرت و قابلیت به خاطر سپاری مقدمه آن

·         قدرت و قابلیت به خاطر سپاری نتیجه آن

روانشناسان تاثیر یادآوری چند مورد اول ارائه شده را “تاثیر تقدم” می نامند. به همین ترتیب، آنها تاثیر یادآوری چند مورد آخر را “تاثیر تاخر” می نامند. از آنجا که برتری هریک از این تاثیرات در افراد مختلف متفاوت است، بهتر است که روی هر دوی آنها کار کرده و مقدمه و نتیجه گیری خوب، قوی و به یاد ماندنی ارائه دهید.

یک مقدمه قوی باید با هرچیزی شروع شود که توجه مخاطبین را خوب جلب کند، مثلا:

·         یک نقل قول

·         یک لطیفه

·         یک صدای بلند

·         یک جمله غیرعادی

دقت کنید که مقدمه تان با مطالبی که می خواهید بیان کنید مطابقت داشته باشد.

همچنین یک پایان خوب و قوی که شباهتی به بدنه اصلی پیامتان نداشته باشد مخاطبی که انتظار بیشتر از این را داشته سردرگم و ناامید می کند. و اصلاً هم خیال نکنید که شوخ طبعی اینجا به کارتان می آید.

ارتباط کاری عملی بسیار جدی است و تعداد کمی از افراد هستند که می توانند یک پیام طنز آمیز را با مهارت طوری بیان کنند که مخاطب را به انجام آنچه خواسته شده وادارد. 

اگر اصرار دارید که در اختتامیه حرفهایتان از شوخی و فکاهی استفاده کنید پس به توصیه های زیر دقت کنید:

·         داستان را طوری بگویید که انگار راست بوده است.

·         داستان را برای بیان یک نکته کاری بیان کنید. اگر در آن حرف نکته کاری نباشد هیچ دلیلی برای گفتن لطیفه نخواهد بود.

·         دقت کنید که داستان را درست تعریف کنید.

مقدمه و موخره سخنرانی کاری شما باید به راحتی قابل به خاطر سپردن باشد به همین دلیل مهمترین عناصر موجود هستند. پس حتماً حرفی بزنید که مطمئن باشید مخاطب به خاطر می سپارد.

قانون روانشناسی ۲±۷

دیرزمانی است که روانشناسان می دانند مغز انسان ظرفیت محدودی برای نگه داشتن اطلاعات در حافظه کوتاه مدت خود دارد. مغز همچنین این توانایی را دارد که اطلاعات را به صورت دسته بندی کنار هم نگه دارد. میانگین این دسته ها، در همه انسانها، در ۷ مورد، مثبت یا منفی دو می باشد. این یعنی مخاطب شما فقط قادر است بین ۵ تا ۹ بخش از اطلاعات را در یک زمان نگه دارد.

حالا اهمیت وضوح و روشنی پیام و داشتن یک مقدمه و موخره خوب و قوی را حس می کنید؟ اگر می خواهید نکات کلیدی که بیان می کنید به خاطر سپرده شوند، باید حرفهای خود را به ۵ تا ۹ نکته اصلی محدود کنید.

همچنین اگر می خواهید ۵ هفته بعد نکات کلیدی که مطرح کرده بودید به خاطر سپرده شده باشند، مطمئن شوید که حرفهایتان بین ۵ تا ۹ سخنرانی به خاطرسپردنی است که مخاطبینتان در ۵ هفته اخیر در آن شرکت کرده اند.

نتیجه گیری

گفتگوی کاری موفق ۷ عنصر مهم دارد:

·         ساختار

·         وضوح

·         ثبات

·         واسطه

·         ربط

·         تقدم/تاخر

·         قانون روانشناسی ۲±۷

اگر می خواهید در بیزنستان ارتباط موفقی داشته باشید، رعایت این ۷ عنصر ضروری است.

منبع: مردمان

نحوه ایراد یک سخنرانی قانع کننده

نحوه ایراد یک سخنرانی قانع کننده

از آنجایی که شما این صفحه را برای مطالعه انتخاب نموده اید،
بدیهی است که تا حدی از مزایای یک سخنرانی مجاب کننده با اطلاع هستید. هدف هر
سخنران این است که سایرین را قانع کند تا در مسیر دلخواه او قدم بردارند.

این امر نه تنها به عنوان جزئی لاینفک برای افرادی که مطالب
انگیزشی بیان می کنند، مسئول تامین سرمایه بوده، و یا مدیر فروش هستند محسوب می
شود، بلکه برای کسانیکه مسئول تفسیر پروژه، شرح بودجه، و یا گزارش های فنی هستند
نیز لازم است. به هر حال حتی برای موارد پیش پا افتاده که شاید به نظر ما، ارتباط
کلامی در آن نقش مهمی را بازی نکند، باز هم ایراد یک نطق فصیح در بالابردن درجه
اعتبار، توانایی، و پذیرش گوینده از سوی مخاطبین موثر خواهد بود.

**به این دلیل صحبت می کنیم که بر روی مخاطبانمان تاثیر
بگذاریم**

چه تکنیکی می تواند به ما کمک کند تا به یک چنین هدفی دست
پیدا کنیم؟

خوشبختانه گستره ی وسیعی از فنون سخنرانی پیرامون متقاعد کردن
سایرین پیش روی ما قرار دارد. مایلیم تا شما را به مطالعه ی متن ذیل دعوت کنیم.

تکنیک های ساختاری

رئوس مطالب و شکل کلی نطق

خود را از روزمرگی ها جدا سازید. فن بیان خود را تغییر
بدهید و شیوه ای را انتخاب کنید که کالا و یا خدماتتان به واسطه ی آن "به
فروش " برسد. سعی کنید یک داستان جالب تعریف کنید، در مورد باید ها و نباید
ها صحبت کنید، لیستی از جملات تاکیدی مثبت تهیه کنید. آگاه باشید که مخاطب شما با
چه چیزی بهتر ارتباط برقرار می کند.

آنها را با منطق راهنمایی و هدایت کنید

منظور خود را پله به پله بیان کنید تا طرف مقابل به طور
کامل متوجه عناوین مختلف بشود. مواردی که می خواهید به آنها اشاره کنید را می
توانید به شکل های متعددی سازماندهی نمایید؛ به عنوان مثال از فرمت قدیمی ۱و ۲ و ۳
گرفته تا رویکردهای زمانبندی شده و یا رویکرد علت و معلولی. در اینجا مسئله ای که
دارای اهمیت بالایی می باشد این است که پی در پی توجه شنونده را به خودتان جلب
کنید و ببینید با شما همراه است یا خیر.

عناصر معتبر کننده

مقامات بالا و اولیای امور

نقل قول کردن از مقامات شناخته شده در زمینه مبحث مورد نظر،
نشان می دهد که شما هم تکالیفتان رابه خوبی انجام داده اید و هم برروی بحثی که
مطرح کرده اید اجحاف کامل دارید.

منابع و ماخذ اطلاعاتی خود را مرتب و منظم سازماندهی نمایید.

هیچ گاه نباید مخاطبین را پیرامون صحت و سقم مطالب خود در
شک و تردید رها کنید. آنها باید بدانند که اطلاعات خود را از کجا بدست آورده اید.
منبع اطلاعاتی باید موثق باشد تا بتوانید آنرا در اختیار مخاطبین قرار دهید.

تجربه شخصی

در حین سخنرانی دیگران باید به چشم یک فرد با نفوذ و مقتدر که
احاطه ی کامل به مطالب دارد به شما نگاه کنند. تجربه های فردی شما یکی از معیارهای
بنیادینی است که شما را در چشم شنوندگان خوش می درخشاند. مطمئن شوید که لیستی از تجربیات
فردی خود را در مقدمه عنوان کرده باشید؛ در عین حال بخشی از آنها را به صورت
نامحسوس در لا به لای جمله هایتان بگنجانید. به عنوان مثال: "در طول ۱۵ سال
سابقه ای که من در این حرفه کسب کرده ام….." و یا " هر ۱۰۰۰ مرتبه ای
که ما پروژه های اینچنینی را اجرا کرده ایم….". عباراتی از این دست ستون
های بیشتری را به ساختمان اعتبار شما اضافه می کنند.

مرجع صدور درخواست سخنرانی

از جمله نکاتی که مخاطبان برای آن ارزش زیادی قائل هستند
این است که "گوینده کیست". آنها در ذهن خود همواره با این سوال روبرو
هستند: "شما چه کسی هستید که فلان چیز را معرفی می کنید؟"

شما باید در ابتدای سخنرانی عنوان کنید که درخواست ایراد
سخنرانی از سوی چه کسی بوده است. ممکن است علت سخنرانی متفاوت باشد: شما یک پروژه
را انجام می دهید و در حال گزارش دادن در مورد آن هستید، یک تجربه ی مشترک در این
زمنیه داشته اید، از سوی شخص مهمی که در گروه آنهاست به این سخنرانی دعوت شده اید،
در مورد این مطلب بنا به درخواست هیئت مدیره تحقیق کرده اید و … به هر حال دلیلش
هر چه که هست در ابتدا باید به آن اشاره کنید. حتی می تواند به سادگی جمله ای به
این شرح باشد: "شما در ملاقات آخر از من خواستید که…"

اخص بودن

کدامیک از دو گزینه ی زیر برای شما از اهمیت بیشتری
برخوردار است؟ "زمین از بین خواهد رفت" و یا "یک شهاب سنگ ماه آینده
با زمین برخورد خواهد کرد"

به کدامیک از این دو راحت تر کمک مالی خواهید کرد؟
"بچه های فقیری که در آنسوی مرزها هستند" یا " زینب ۴ ساله ای که
آشغال ها را زیر و رو می کند تا غذایی برای خود پیدا کند". شنونده ها نیاز به
آیتم های ملموس و عینی دارند تا بتوانند راحت تر با آن ارتباط برقرار کنند. شما می
بایست مانند یک نقاش حرف های خود را برایشان به تصویر بکشید.

شروع و خاتمه

شروع

به آنها بگویید که چرا باید گوش بدهند… چرا الان در مقابل
آنها قرار گرفته اید و در مورد این مطلب صحبت می کنید؟

خاتمه

خاتمه: نه رها سازی

صحبت های خود را با یک نتیجه گیری تمام و کمال به پایان
برسانید و بعد از شنوندگان بخواهید تا واکنش و یا پاسخ خود را مطرح نمایند؛ به
عنوان مثال: " حالا که شما از این مشکلات با خبر شدید، آیا می توانیم روی کمک
شما در این پروژه حساب کنیم؟"

لغات، عبارات و جمله ها

بررسی های متعدد حاوی این مطلب هستند که یک سخنگوی زبده
همواره کلام خود را محکم، قاطعانه، قابل درک، شفاف و مشروح به گوش مخاطبان می
رساند. با صدای رسا جملات را بیان کنید و فاکتور شفاف سازی را از ذهن دور نکنید.
به عنوان مثال برای عنوان کردن یک مشکل بهتر است از عبارت "ما به مشکل برخورد
کردیم" استفاده کنید تا اینکه بگویید: "این نکته نظر ما را به خود جلب
کرده است که مشکلی وجود دارد".

جامعیت

از عباراتی نظیر تیم ما، کار کردن با آنها، همه ما، با هم،
و کلماتی از این قبیل استفاده کنید.

از لغات پربار استفاده نمایید

تحقیقات حاکی از این امر هستند که مردم نسبت به لحن برخی از
لغات واکنش های مثبت از خود بروز می دهند. برخی از این واژگان به شرح زیر می
باشند: "مترقی" "طبیعی" "خالص" "تست شده"
و "توصیه شده". به طور کلی می توان گفت هر واژه ای که میزان اعتبار کلام
شما را بالاتر ببرد، چه برای مصرف کننده و چه برای شنونده ارزش بالایی پیدا می کند.
حتماً مطالب خود را ویرایش کرده و چند نمونه از این کلمات را در آنها بگنجانید.

جملاتی که قانع می کنند نه اینکه گیج کنند

نوسان حالت و خلق و خو

هر بند از مفاهیم را با حالت خودش عجین کنید. اگر در مورد
یک مسئله تراژدیک و غمناک با پوزخند و تمسخر صحبت کنید، مخاطب به شما مشکوک می
شود. همچنین اگر بگویید که مثلاً پروژه ای را با نهایت اشتیاق و انرژی قبول می
کنید اما چهره ای سست و مایوس به خود گرفته باشید، طرف مقابل احساس خوبی نسبت به
شما پیدا نخواهد کرد.

منبع: مردمان

نحوه برگزاری جلسات و میتینگهای اداری

نحوه برگزاری جلسات و میتینگهای اداری

جلسات و میتینگ ها راهی بسیار فوق العاده برای خلق ایده ها، توضیح و تفصیل افکار و اداره فعالیت های گروهی است. اما این برخورد رو در رو با اعضای گروه و همکاران، اگر با آمادگی قبلی نبوده و مدیریت صحیح نداشته باشد، شکست می خورد.

اهمیت آمادگی قبلی  

برای اطمینان از اینکه همه ی افراد بتوانند مشارکتی موثر و کارآمد داشته باشند، خوب است زمانی را برای جلسه انتخاب کنید که افراد فرصت ایجاد آمادگی قبلی در خود را داشته باشند.

وقتی زمان و مکان میتینگ انتخاب شد، باید خود را برای سوالاتی که ممکن است از طرف شرکت کنندگان جلسه پرسیده شود، آماده کنید. اگر شما مدیر جلسه هستید، خوب دستور جلسه ای با قید کامل و دقیق جزئیات تهیه کنید.

در این یادداشت ها، هدف اصلی و ساختار جلسه را طرح ریزی کنید و آن را در اختیار شرکت کنندگان نیز بگذارید. این کار باعث می شود همه ی شرکت کنندگان با آمادگی لازم برای بررسی هدف در جلسه شرکت کنند.

موفقیت یک میتینگ یا جلسه اداری به مهارت های رئیس جلسه بستگی دارد. برای اطمینان از موفقیت جلسه، رئیس باید کارهای زیر را انجام دهد:

تهیه دستور جلسه
شروع بحث و تشویق دیگران به شرکت فعالانه در جلسه
متعادل کردن روند جلسه—نه خیلی سریع و پرشتاب و نه خیلی کند
خلاصه کردن بحث موردنظر و ارائه پیشنهادات در انتهای هر بخش از جلسه
اطمینان یافتن از اینکه کلیه شرکت کنندگان خلاصه مذاکرات و صورت جلسات را دریافت کرده اند.
علاوه بر این نکات که به شما کمک میکند تا میتینگی پربار و سودمند داشته باشید، موارد مهم دیگری  را نیز باید مد نظر قرار داد.

مدیریت و رهبری میتینگ

یکی از اصلی ترین کلیدهای موفقیت هر جلسه کاری، انتخاب صحیح شرکت کنندگان است. باید شرکت کنندگانی را انتخاب کنید که بتوانند تصمیمات خوب و ارزنده ای بگیرند و پیشنهادات سودمند ارائه دهند. تعداد شرکت کننده ها نباید از ۱۲ نفر تجاوز کند، حتی کمتر از این تعداد باشند هم بهتر است. این افراد باید اطلاعات لازم برای مباحثه درمورد مواردی که در صورت جلسه قید شده را دارا باشند.

نکته:

کافی است فقط چند لحظه به مخارجی که این میتینگ برایتان در بر خواهد داشت فکر کنید. متوجه می شوید که راه انداختن میتینگ کاری تقریباً پرهزینه است، به همین خاطر مهم است که افرادی که در جلسه شرکت می کنند و هر دقیقه از زمان این میتینگ ارزش دار باشند. پس افرادی را به جلسه دعوت کنید که حرفی برای گفتن داشته باشند و بتوانید از وجود آنها استفاده کنید. همچنین برای موضوعات و مشکلات ساده و پیش پا افتاده ای که می توان آنها را به راحتی با ایمیل یا نامه برطرف کرد، لازم نیست میتینگ تشکیل دهید.

اگر شما رهبر جلسه هستید، اطمینان حاصل کنید که افکار و ایده های همه ی افراد شرکت کننده در جلسه مطرح شود و اختیار  عنان جلسه دست عده ای خاص نباشد و همه بتوانند آزادانه حرفهایشان را مطرح کنند. بهتر است پس از پایان یافتن هر بخش از موارد ذکر شده در دستورجلسه، توقف کوتاهی کنید، بحث انجام گرفته را خلاصه بندی کنید و سپس به سراغ مبحث بعدی بروید.

وقتی یکی از موضاعات و اهداف دستورجلسه به نتیجه می رسد، مسئولیت آن را به یکی از افراد حاضر در جلسه بسپارید. برای جلوگیری از هرگونه سردرگمی و سوء تفاهم، عملیات را خلاصه کرده و در گزارشات صورت جلسه قید کنید.

زمانبندی

معمولاً گفته می شود که جلسات اداری نوعی اتلاف وقت هستد. در این قسمت راهکارهایی برایتان عنوان می کنیم که به شما کمک میکند چطور از اتلاف و هدر رفتن زمان در جلساتتان جلوگیری به عمل آورید.

جلسه را سر ساعت آغاز کنید.
اگر کسی دیر سر جلسه حاضر شد، مطالب گفته شده را دوباره برای او ذکر نکنید، چون اینکار باعث می شود گمان کنند دیر آمدن سر جلسات اشکال و ایرادی ندارد و وقت ارزشمند دیگران را نیز هدر می دهد.
زمان مشخصی برای اتمام جلسه در نظر گیرید و تا هر زمان که دوست دارید جلسه را طول ندهید.
برای اینکه بتوانید بهتر  وراحت تر  مطالب لازم را تا زمان تعیین شده برای اتمام جلسه برسانید، می توانید موضوعات دستورجلسه را به ترتیب اهمیت فهرست کنید، با این کار اگر وقت کم بیاورید، بررسی موضوعات مهم را از دست نداده اید.
اگر به همه ی مضوعات دستورجلسه رسیدگی به عمل آورده اید و مسئله دیگری بر جا نمانده است، می توانید قبل از رسیدن وقت اتمام جلسه، جلسه را پایان دهید.

تهیه گزارش کار

تصمیمات اتخاذ شده و عملکردهای توافق شده را می توانید در این گزارش کار ذکر کنید. در جلسات بعدی می توانید از این گزارش کار به عنوان مروری بر تصمیمات و عملکردهای قبلی استفاده کنید و با این روش پیشرفت بیشتری در کارها روی می دهد.

سبک نگارش این گزارش کار یا صورت جلسه بستگی به موقعیت دارد. در موقعیت ها ی مهم و بحرانی و زمانیکه ثبت گزارش اهمیت زیادی دارد ، این صورت جلسات باید تفصیلی  بسیار دقیق باشند. در شرایط معمولی این صورت جلسات می تواند فهرست ساده ای از تصمیمات اتخاذ شده و عملکردهای توافق شده باشد. اندازه این گزارشات باید برحسب نیاز باشد، تا حد ممکن خلاصه و با ذکر کلیه اطلاعات لازم. تهیه چنین گزارش کاری ساده تر و سریعتر خواهد بود.

رئیس جلسه باید این گزارش کار را تا ۲۴ ساعت پس از اتمام جلسه در اختیار شرکت کنندگان قرار دهد و اگر اینکار در همان روز جلسه صورت گیرد، چه بسا بهتر خواهد بود.

منبع: مردمان

قوانین یک سخنرانی عمومی

قوانین یک سخنرانی عمومی

سه قانون یک سخنرانی عمومی عبارتند از:

صریح بودن

مختصر بودن

روندی ثابت داشتن

از مسؤل جلسه یا شنوندگان تشکر نکنید.

تلاش نکنید بگویید در آن جا بودن برای شما مسرت بخش است.

سخن نباید سریع و تند ودر نتیجه نا مفهوم باشد بلکه با ید ﺁرام و با طمأنینه باشد.

بیان ﺁسان از سوی سخنران ﺁنها راروشن و صریح در اذهان قرار می دهد

سخن ران وقتی به اندازه ی 90 درجه در مقا بل تشویق ها خم می شود  به مر تبه ای پایین تر از شخصیت خود سقوط می کند و من چه بسیار سخن رانانی را در این موقعیت دیده

آماده سازی

روی یک یا چند نکته پا فشاری کنید(با کلمات متفاوت و در موقعیت ها ی مختلف) تا از فراگیری آنها اطمینان حاصل کنید.

از تلفظ صحیح کلمات تکنیکی و نام ها اطمینان حاصل کنید.

تمرین زیاد سخنرانی را بیش از اندازه یکدست وفاقد جوشش میکند. 

اگر نشانگر لیزری است باید یکنواخت نگه داشته شود

اگر به پرده اشاره می کنید به سمت آن صحبت نکنید. 

اگر به اسلاید روی پروژکتور اشاره می کنید  به جای انگشت از اشاره گر استفاده کنید.

سعی کنید از مقابل تصویر پروژکتور عبور نکنید.

از حالت عادی صحبت کنید.

سعی کنید صوتهایی مثل اااام یا آآآآآ را به کار نبریدو به جای آن سکوت کنید.

تن صدایتان را تغییر دهید.

توصیه می کند:بیشتر از صد لغت درثانیه صحبت نکنید

سعی کنید به همه نگاه کنید

جا یی که می توانید به شنوندگان نگاه کنید.تا

به موقع تمام کردن سخنرانی مهم است.

زمان از نظر سخنران خیلی سریعتر از شنوندگان می گذرد.

یک توصیه: ساعتتان را باز کنید و روی میز بگذارید. 

دست عرقی را روی اسلاید ها نگذارید.

از کارهای پر سرو صدا پرهیز کنید.

اجازه ندهید پرده بیشتر از چند ثانیه خالی بماند. 

ماده باشید وسخنرانی را تمرین کنید.

اسلاید های خوانا و واضحی را تهیه کنید.

زودتر به محل بروید و اتاق را بررسی کنید.

دررابطه با چیزی که بیان میکنید اشتیاق نشان دهید.

موقع تعویض اسلاید ها و یا اشاره کردن مضطرب نباشید.

سر وقت و یا حتی زودتر صحبتتان را تمام کنید.کاملا

کاملاً آماده باشید وسخنرانی را تمرین کنید.

اسلاید های خوانا و واضحی را تهیه کنید.

زودتر به محل بروید و اتاق را بررسی کنید.

دررابطه با چیزی که بیان میکنید اشتیاق نشان دهید.

موقع تعویض اسلاید ها و یا اشاره کردن مضطرب نباشید.

سر وقت و یا حتی زودتر صحبتتان را تمام کنید.

به سؤالات مؤدبانه و خلاصه پاسخ دهید

اگر جواب سؤالی را نمی دانید اظهار کنید.

بعضی مواقع (بله) یا (خیر) کفایت می کند.

اگر از جوابی مطمئن نیستید مثلاً بگویید: ((این سؤال جالبیه اما من جوابشو نمیدونم)).

گاهی می توانید دوستانتان را از قبل با سؤالاتی آماده کنید. 


چگونه یک سخنرانی خوب ارائه دهیم؟

چگونه یک سخنرانی خوب ارائه دهیم؟

در طی برگزاری و شرکت در چندین کنفرانس ریاضی، نویسنده تعدادی سخنرانی ماهرانه و تعداد زیادی سخنرانی کسل کننده دیده است. آن چه در ذیل می آید مبتنی بر تجارب وی و نیز چند یادداشت در اینترنت در پاسخ به سؤال مطرح شده در عنوان این نوشتار است.

• عنوانی جذاب و کوتاه انتخاب کنید. موضوع سخنرانی باید جالب و محتوای آن برای حضارمفید باشد.

• سطح سخنرانی باید متناسب با درک حضار باشد. یک سخنرانی برای دانشجویان با سخنی

که برای اعضای هیات علمی ارائه می شود متفاوت است. باید بدانید که می خواهید دامنه

اطلاعات مخاطبین را گسترش دهید یا با به چالش کشیدن اطلاعات موجود بر ژرفای دانش

آنها بیفزایید.

• مرسوم نیست مقاله ای که قبلا" چاپ شده است، سخنرانی شود. بهتر است کارهای

پژوهشی در دست اجرایتان را مطرح کنید، زیرا عموما" بازخورد حاصل توسط حضار می تواند

راهگشای شما در کارهای تحقیقاتیتان باشد.

• ارائه تاریخچه موضوع، مثال، تصویر، کاربرد، حدس و سؤالهای چالش برانگیز در سخنرانی به

جذابیت آن و درک ایده های اصلی کار شما کمک شایانی می کند. همچنین ذکر علت علاقه

شما به موضوع و ارائه ارتباط آن با دیگر موضوعات می تواند دیگران را به تحقیقاتتان علاقه

مند سازد.

• در یک سخنرانی 20 دقیقه ای حداکثر سه تعریف اصلی ارائه کنید تا همه مخاطبین قادر به

درک اصطلاحات و دنبال کردن سخنرانی شما باشند.

• یک سخنرانی 20 دقیقه ای را نباید با سخنرانی در دوره های کوتاه مدت اشتباه کنید. قرار

نیست که همه نتایجتان را ارائه دهید. فقط تعدادی از آنها را که جالب تر و مهم تر هستند

% انتخاب کنید. یک سخنرانی خوب مانند کوه یخ شناوری است که 90 % آن زیر آب و فقط 10

آن آشکار است. روی هر صفحه (اسلاید) باید حداقل 2 دقیقه صحبت کنید. سخنرانی را در

نظر بگیرید که در سخنرانی 20 دقیقه ای خود، با سرعت صحبت می کند و ضمن آن 89

صفحه را به سرعت از جلوی دیدگان حضار عبور می دهد. 5 تا 15 اسلاید برای یک سخنرانی

20 دقیقه ای مناسب به نظر می رسد.

• سخنرانی محل انجام محاسبات نیست. هیچ قضیه ای را هم اثبات نکنید. مخاطبین حوصله

شنیدن جزئیات کار شما را ندارند. به محض آن که شروع به اثبات کنید عده زیادی سالن را

ترک می کنند و یا خود را به کار دیگری مشغول می کنند. سخنرانی شما گزارشی از آخرین

تحقیقات یا مهمترین پژوهشهای شماست و نه بخشی از کلاس درستان. می توانید نسخه

هایی از مقاله خود را که شامل محاسبات، براهین و دیگر جزئیات است همراه خود به سالن

بیاورید و در پایان سخنرانی آن را به حضار تقدیم کنید.

• نمادها، اصطلاحات فنی، فرمول ها و اساسا" محتوای هر صفحه را به کمترین تعداد ممکن

برسانید. همچنین باید از به کاربردن نمادهای غیر استاندارد که به سرعت فراموش می شوند

اجتناب کنید.

• سخنرانی خود را به چند قسمت تقسیم کنید تا در صورت کمبود وقت، بتوانید از یک یا چند

قسمت آن صرف نظر کنید.

• ارجاعات داخل اسلاید را به صورت [سال – نام نویسنده] ارائه دهید و در انتها 5 تا 10 مرجع

اصلی کار خود را فهرست نمایید.

• سازماندهی مطالب باید منجر به این شود که حضار در انتهای سخنرانی، ایده هایی را به

دست آورده باشند.

• متن سخنرانی که در واپسین ساعات قبل از سخنرانی آماده شود مانند غذایی که با عجله تهیه

شود، احتمالا" ناپخته و جانیفتاده خواهد بود. روی محتوای سخنرانیتان چندین روز فکر کنید.

بعضی اعتقاد دارند که تهیه یک سخنرانی خوب دو هفته وقت می برد.

• باید متن سخنرانی خوانده شود و حداقل دو بار به صورت آزمایشی (در اتاق خالی یا جلوی

آیینه) تکرار شود تا بتوان آن را به صورت سلیس، واضح و در زمان تخصیص داده شده ارائه

داد. شاید شما سخنرانانی را دیده باشید که دائم تپق می زنند، منقطع صحبت می کنند و خط

صحبت خود را گم می نمایند. اینان کسانی هستند که بدون آمادگی شروع به سخنرانی نموده

اند.

• هدف یک سخنرانی نمایش یک مقاله نیست. متن سخنرانی با متن مقاله ای که برای چاپ به

مقاله اصلی Pdf یک مجله ارسال می شود کاملا" متفاوت است. بعضی از سخنرانان از فایل

خود که شامل تمام محاسبات، اثباتها و جزئیات است استفاده می کنند. چنین متنی به علت

کوچک بودن فونت آن به جز برای حضار ردیفهای اول و دوم، برای بقیه قابل تمییز نیست. در

Power Point یا Beamer حال حاضر، سخنرانانی که برای کار خود ارزش قائلند از

استفاده می کنند.

و فلش مموری همراه داشته باشید و قبل از CD • دو نسخه از متن سخنرانی خود را روی

سخنرانی خود، آن را روی رایانه اتاق سخنرانی ریخته و روی پرده آزمایش کنید.

• اگر به هر دلیلی اضطراب و دلواپسی دارید، قبل از حضار به سالن بیایید و یا در سخنرانی که

قبل از سخنرانی شما برگزار می شود شرکت کنید. همچنین قبل از شروع به شنوندگان نگاه

کنید و آنها را دوستان و آشنایان خود تصور کنید. سپس چند نفس عمیق بکشید و سخنرانی

خود را آغاز کنید.

و قسمتهای مهم آن را با متن رنگی ارائه (PC) Overhead • تلاش کنید سخنرانیتان را با

دهید. روش سنتی گچ و تخته موجب خستگی مخاطبین و اتلاف وقت می شود.

• سعی کنید با ظاهر مرتب و به موقع در سخنرانی خود حاضر شوید. زیاد حرکت نکنید. محکم،

با صدای متغیر (بالا و پایین) و تاثیر گذار صحبت کنید. حرفهای خودتان را باور داشته باشید.

بعضی جاها سکوت کنید و در زمانهای مناسب لبخند بزنید. نگاه به مخاطبین و ارتباط چشمی

با آنها را هم فراموش نکنید.

• حتی اگر آدم شوخ طبعی هستید سخنرانی خود را با شوخی (جوک) شروع نکنید، زیرا ممکن

است بعضی از مخاطبین با مشرب شما آشنا نباشند. به علاوه ممکن است شنوندگان مابقی

صحبت شما را جدی نگیرند. ولی می توانید در حین سخنرانی و برای رفع خستگی، شوخی

کنید. شروع سخنرانی با یک سؤال چالش برانگیز بسیار جالب خواهد بود.

• سادگی بیان مهمترین اصل موفقیت یک سخنران است. یک سخنران خوب آن است که

پیچیده ترین ایده ها را به ساده ترین شکل بیان نماید.

• گفته شده است که بعد از 12 دقیقه از آغاز سخنرانی، ذهن عموم شنوندگان ناخودآگاه به

بیراهه می رود. پس بهتر است مهمترین ایده های صحبتتان را در 12 دقیقه اول ارائه دهید.

• نشسته سخنرانی نکنید. در حین سخنرانی باید به مخاطب نگاه کرد و گاهی نیز به اسلاید ها،

آن هم برای اطمینان از این که صفحه به درستی در حال نمایش است. سخنرانانی که از روی

نوشته های اسلاید، مانند کتاب داستان، شروع به خواندن می کنند و حتی نیم نگاهی هم به

حضار نمی اندازند نمی توانند رابطه صمیمی با ایشان برقرار سازند.

• از قرائت فرمولها اجتناب کنید و به جای آن از عبارت "این فرمول " و " آن فرمول " و . . .

استفاده نمایید. خواندن فرمول های طولانی باعث خستگی مخاطبین و از دست دادن وقت

سخنرانی می شود.

• سخنرانی مقاله یا کتاب نیست که مخاطبین بتوانند آن را دو یا چند بار بخوانند. پس بهتر

است نکات کلیدی صحبتتان را در بخشهای مختلف تکرار نمایید. این کار به مخاطبین اجازه

می دهد تا صحبت شما را دنبال کنند.

• قبل از سخنرانی راجع به سؤالاتی که ممکن است از شما پرسیده شود فکر کنید و جوابهایی

برای آنها فراهم نمایید. وقتی شخصی سؤالی می پرسد به دقت گوش کنید. آن سؤال را

دوباره تکرار کنید تا آنان که نشنیده اند، متوجه آن شوند. اگر جواب آن را می دانید به طور

خلاصه پاسخ دهید. اگر پاسخ آن را نمی دانید از وی تشکر کنید و قول دهید که بعدا" روی آن

فکر می کنید. در حالتی هم که سؤال را نفهمیده اید، از سؤال کننده بخواهید در پایان 

سخنرانی با شما گفتگو کند.


محمد صال مصلحیان

دانشگاه فردوسی مشهد

http://www.um.ac.ir/~moslehian

مدیریت و فنون مذاکره

مدیریت و فنون مذاکره

 هنر مذاکره بر این اصل استوار است که طرفین بکوشند بین نتیجه دلخواه خود و نتیجه موردنظر طرف مقابل نقطه مشترکی ایجاد کنند. برای رسیدن به این موقعیت شما باید آمادگی، هوشیاری و انعطاف‌پذیری لازم را داشته باشید.لطفاً پیرامون یک مذاکره ثمربخش به نکات ذیل توجه فرمایید: 

1 . برای این‌که یک مذاکره کننده خوب باشید باید بتوانید به نیاز طرف مقابل پی ببرید.

2 . مذاکره را با در نظر گرفتن منافع احتمالی شروع کنید نه با تصور ضررها.

3. انعطاف‌ پذیر باشید، چرا که انعطاف‌پذیری نشانه قدرت شما است نه نشانه ضعف.

4. از قبل مشخص کنید که چه مسائلی قابل مذاکره و کدام‌یک غیرقابل مذاکره می‌باشند.

5. هر هدف را در قالب یک جمله بیان کنید.

6. تمام اطلاعات کلیدی مرتبط با موضوع مذاکره را جمع‌آوری کنید.

7. سرگذشت مذاکره کنندگان مشهور را مطالعه کنید و تاکتیک‌های آنها را به کار برید.

8. استراتژی مذاکره را ساده و انعطاف‌پذیر انتخاب کنید.

9. هنگام مذاکره احساس ناراحتی و کلافگی خود را پنهان کنید و هرگز با عصبانیت اتاق جلسه را ترک نکنید.

 10 . هنگام مذاکره همه تاکتیک‌های خود را به یکباره فاش نکنید.

11. مذاکره را با بیانات کلی، که چندان بحث برانگیز نیستند، آغاز کنید.

12. پیشنهاد خود را با کمترین هیجان بیان کنید.

13. تا زمانی که مطلبی برای گفتن ندارید صحبت نکنید.

14. قبل از این‌که پاسخ بدهید صبر کنید تا صحبت طرف مقابل تمام شود.

15. تمرین کنید تا به ترفندهای متداولی که در مذاکره به کار گرفته می‌شوند پاسخ مناسب بدهید.

16. زمانی که موضوع ناشناخته‌ای مطرح می‌شود جلسه را برای تنفس موقتاً تعطیل کنید.

17. برای تأکید روی نکات اصلی از روش تکرار مطالب و تن گفتار مثبت استفاده کنید.

18. در پایان روز، یعنی زمانی که نیروی شما تحلیل رفته است، از مذاکره درباره موضوعات مهم اجتناب کنید. 

19. برای رفع بن‌بست در مذاکرات، طرف مقابل را آگاه کنید که موارد دیگری هم برای به توافق رسیدن وجود دارد.

20. پرداختن به موضوعات مورد بحث را فدای سرعت بخشیدن به روند مذاکره نکنید. 

منابع برای مطالعه بیشتر:

اصول وفنون مذاکره 

پدیدآورنده: راجر فیشر، ویلیام یوری،مترجم مسعود حیدری ناشر: سازمان مدیریت صنعتی 

اصول وفنون مذاکرهپدیدآورنده: روی لویستکی، مترجم: محمدجواد نائیجی ، مترجم: محمدرضا حسومیان ناشر: اختران 

منبع :

http://t_barnameh.persianblog.ir/post/14/

مدیریت و فنون سخنرانی

مدیریت و فنون سخنرانی

  کسب اعتماد به نفس ، شهامت ، توانایی تفکر منطقی و همراه با آرامش به هنگام سخنرانی در جمع حتی یک دهم آنچه که مردم فکر می‌کنند دشوار نیست.این توانایی هدیه‌ای الهی نیست که خداوند به عده‌ای خاص عطا کرده باشد ، هرکس از اراده‌ی لازم برای انجام این کار برخوردار باشد ، می‌تواند ظرفیت خویش را افزایش دهد . آیا کوچکترین دلیلی وجود دارد که وقتی در برابر حضار ایستاده‌اید نتوانید به خوبی زمانی که نشسته‌اید فکر کنید ؟ مطمئنا می‌دانید که چنین نیست .در حقیقت هنگامی که با دیگران روبرو می‌شوید باید بهتر فکر کنید . حضور آنها باید به شما انگیزه و تحرک ببخشد .شمار زیادی از سخنرانان عقیده دارند حضور سایرین انگیزه و محرکی است که حضور ذهن و دقت مغز آنان را افزایش می‌دهد . با این حال باید به یک موضوع کاملا ایمان داشته باشید:((آموزش و تمرین ، ترس از جمع را در شما خواهد کشت و به شما اعتماد به نفس و شهامتی دائمی خواهد بخشید . ))برای اینکه تمامی تلاش خود را برای تبدیل شدن به یک سخنران خوب به کار ببندید و به سرعت به این هدف دست یابید ، رعایت چهار نکته ضروری است:
-  با اراده‌ای قوی و خلل‌ناپذیر شروع کنید.
-  دقیقا بدانید که می‌خواهید در مورد چه چیزی صحبت کنید.
-  با اطمینان عمل کنید.
-  تمرین!تمرین!تمرین در یک سخنرانی خوب دو راز مهم نهفته است؛ آمادگی و تمرین.با صرف وقت کافی، خود را کاملاً آماده سخنرانی کنید، در این صورت احتمال موفقیت شما افزایش فوق‌العاده‌ای خواهد یافت.لطفاً پیرامون فنون سخنرانی به نکات ذیل توجه فرمایید:
1. پس از نوشتن کامل متن سخنرانی، تا جایی که می‌توانید آن را خلاصه کنید.
2. نکات مربوط به یک موضوع را یک جا مطرح کنید.
3. با مخاطبان به بحث و تبادل‌نظر بپردازید و متکلم‌وحده نباشید.
4. قبلاً از سالن سخنرانی بازدید کنید تا با محیط آن آشنا شوید.
5. سخنرانی خود را پیرامون سه یا چهار نکته‌ اصلی سازمان‌دهی کنید.
6. چند داستان بامزه مربوط به موضوع سخنرانی در متن سخنان خود بگنجانید و در مخاطبان برای دنبال کردن سخنرانی علاقه لازم را ایجاد کنید.
7. در ساختار سخنرانی، پایان یک موضوع و آغاز موضوع بعدی را به وضوح مشخص کنید.
8. روش‌های مختلف ارائه یک مطلب را پیدا و طبیعی‌ترین راه را انتخاب کنید.
9. متن پیچیده باعث سردرگم شدن مخاطب می‌شود.
10. صفحات متن کامل سخنرانی را شماره‌گذاری کنید.
11. آهنگ سخنرانی خود را تغییر دهید و ببینید کدام آهنگ مؤثرتر است.
12. حتی اگر تعداد مخاطبان کم است تعداد آنها را زیاد تصور کنید.
13. یاد بگیرید که عضله‌های صورتتان را شل کنید و لبخند بزنید.
14. تمرین کنید تا جمله‌ها را با افت و خیز متفاوتی ادا کنید.
15. شب قبل از سخنرانی خوب بخوابید تا در روز سخنرانی سرحال باشید.
16. خود را در حال ایراد یک سخنرانی موفقیت‌آمیز مجسم کنید.
17. نفس عمیق بکشید، آرام باشید، لبخند بزنید و سخنرانی را با تأنی آغاز کنید.
18. هنگام بیان نکات مهم، مدت کوتاهی مکث کنید.
19. اولین تماس چشمی را با کسی برقرار کنید که به نظر شما خوش برخورد و صمیمی است.
20. سخنرانی را با یک خلاصه خوب و قوی به پایان برسانید. منابع برای مطالعه بیشتر:
 آئین سخنرانی                    نویسنده:دیل کارنگی              مترجم:حسین معارف وندآئین نیکو سخن گفتن       نویسنده : محمد جبروتی         انتشارات :طلائیه  

منبع :


7 راه علاقه مند کردن شنوندگان به سخنان خود

7 راه علاقه مند کردن شنوندگان به سخنان خود

همه ي ما در بعضي مراحل زندگي مجبور به سخنراني کردن مي شويم. مصاحبه اي براي کار جديدتان است؟ سخنراني براي ناظر يا هيئت مديره ي شرکت محل کارتان است؟ بله، همه ي اين ها سخنراني هاي بسيار مهمي هستند و مي توانند آينده ي شما را رقم بزنند. پس نگذاريد که اين فرصت ها از دست بروند بدون اينکه شانس موفقيتتان را بالا ببريد.در اينجا به نکاتي اشاره مي کنيم که هنگام سخنراني کردن براي شنوندگاني حرفه اي و متخصص بايد به خاطر داشته باشيد.

1- شنوندگان را هم درگير کنيد


شنوندگان هم دوست دارند که وارد ماجرا شوند، نه اينکه فقط گوش کنند و حوصله شان سر برود. شما بايد به آنها براي نشستن و گوش دادن به حرفهايتان دليل بدهيد. 30 تا 90 دقيقه زمان داريد تا بتوانيد توجه آنها را جلب کنيد. مي توانيد همان تکنيک قديمي شروع کردن سخنراني با يک جوک را به کار گيريد. اما...شايد زياد هم ايده ي جالبي نباشد.
اشتباه نکنيد...مطمئناً دادن يک جنبه ي شوخي به سخنرانيتان قابل قبول است. اما اگر اين جنبه را به صورت کلي وارد سخنراني کنيد با اينکه سخنراني را با يک فقط کاربراني که ثبت شده اند و فعال شده اند مي توانند لينکها را ببينند[براي ثبت نام اينجا را کليک کنيد] شروع کنيد بسيار متفاوت است. پس بهتر است که آن را با يک سوال آغاز کنيد. اين تکنيک بسيار جواب مي دهد. چون شنوندگان را هم وارد بحث مي کند. تکنيک ديگري که گه گاه توسط بعضي سخنرانان به کار گرفته مي شود بردن نام بعضي از اشخاص بين حضار است.

2- سرزنده و با روح باشيد


بهترين سخنرانان کساني هستند که چه در حرکاتشان و چه در سخن گفتنشان با روح و سرزنده هستند. خوب نيست که خود را پشت سکو پنهان کنيد يا فقط در گوشه اي بایستيد. دفعه ي بعد اين کار را امتحان کنيد: وقتي براي يک گروه 20 نفره يا بيشتر سخنراني مي کنيد، حين صحبت کردن بين شنوندگانتان راه برويد. هر از چند گاهي ايستاده و دستتان را روي شانه ي يکي از شنوندگان قرار دهيد. با اين کار باعث خواهيد شد که توجه آنها به شما بيشتر جلب شده و به حرفهايتان دقيق تر گوش کنند.

3- صدايي تاثيرگذار داشته باشيد


روي چيزي که مي خواهيد تحويل دهيد، زمان بگذاريد. کسي توقع ندارد که مثل يک گوينده ي تلويزيون بياييد و برويد. بايد بتوانيد صدايي خوشايند و سرگرم کننده تحويل دهيد. هنگام سخنراني به اين چهار نکته توجه داشته باشيد: تن صدايتان را هر از گاهي تغيير دهيد، درجه ي صدا را بالا و پايين ببريد، سرعت صحبت کردنتان را تغيير دهيد، و گاه گاهي براي تاثير گذاري بيشتر سکوت کنيد.

4- از کارهايي که باعث پرت کردن حواس شنوندگان مي شود دوري کنيد.


هيچ چيز به اندازه ي اين کار نمي تواند يک سخنراني را خراب کند. چند وقت پيش مديري را ديدم که سخنراني اش را فقط به خاطر اينکه با پول خردهاي توي جيبش بازي مي کرد از دست داد. بعد از سخنراني کسي درمورد محتويات سخنراني او حرفي نمي زد، همه فقط مي گفتند که چقدر از صداي جرينگ جرينگ پول خردها اعصابشان خرد شده است. کنار گذاشتن اين عادت ها کار سختي نيست. گه گاه هنگام تمرينات سخنرانيتان فيلمبرداري کنيد و بعد آنرا مرور کرده و پي به عادت هاي آزاردهنده تان ببريد تا بتوانيد آن ها را کنار بگذاريد.


5- لباس مناسب بپوشيد


روزي با يکي از مدير عاملان صحبت مي کردم که مي گفت اولين چيزي که در برخورد با يک فرد به آن توجه مي کند لباس هايش است. بايد بتوانيد طوري لباس بپوشيد که حداقل يک پله از حضار بالاتر باشيد. متوجه باشيد که کفش هاي ارزان، شلوار جين و بلوزهاي رنگي مناسب انجام يک سخنراني نيست. به لباس پوشيدنتان خيلي دقت کنيد.

6- حرف هاي تازه بزنيد


از تکرار کردن داستان ها و خاطرات هميشگي پرهيز کنيد. حرف هاي تازه بزنيد. سعي کنيد در سخنرانيتان جايي هم براي وقايع روز باز کنيد. حتماً آن روز يا آن هفته اتفاق جديدي افتاده است که در موردش صحبت کنيد. حرف ها و مطالب تکراري شنوندگان را خسته و بي حوصله خواهد کرد. حرف هاي جديد برعکس آنها را راغب به گوش کردن و توجه بيشتر مي کند.

7- تمرين داشته باشيد


چندين مرتبه تمرين کردن سخنرانيتان مي تواند باعث موفقيتتان شود. چون معمولاً رقبايتان اين کار را نخواهند کرد. معمولاً افراد فقط چند دقيقه قبل از سخنرانيشان نگاهي به نوشته هايشان مي اندازند، اما سخنرانان موفق هميشه براي تمرين آن هم وقت مي گذارند. يک سخنران واقعي از قبل برنامه ريزي مي کند که چطور سخنراني خود را شروع کند و چطور به پايان برساند. مي دانند که چه موقع بين حضار راه بروند و دست روي شانه ي چه کسي بگذارند. مي دانند که چه زماني سکوت کرده و چه زماني تن صدايشان را تغيير دهند. مي دانند که به کجا نگاه کنند. با تمرين کردن مطمئناً سخنراني بهتري ارائه خواهيد داد.7 راه علاقه مند کردن شنوندگان به سخنان خود

چگونه بر ترس ناشي از سخنراني غلبه کنيم؟

چگونه بر ترس ناشي از سخنراني غلبه کنيم؟

چه در حضور يک نفر و چه در حضور يک جمعيت پنجاه نفره، مي‌توان بر ترس و خجالت ناشي از سخنراني غلبه کرد. سخنراني مهارتي است که همه مي‌توانند با تمرين، آن را بياموزند.

يک ارتباط چشمي خوب کمک مي‌کند تا مخاطب احساس آرامش بيشتري كند و در توانايي‌هايي کلامي شما نيز اعتماد به وجود مي‌آورد.

ارتباط چشمي خود را (پيوسته) حفظ کنيد؛ براي اين کار بايد آنقدر بر متن سخنراني خود تسلط داشته باشيد که فقط هرازگاهي نياز به نگاه کردن به متن خود پيدا کنيد.

چند چهره صميمي را که به مضمون سخنان شما واکنش نشان مي‌دهند، در بين حضار پيدا کنيد و سخنراني خود را با تمرکز بر روي آنان انجام دهيد. در هر نوبت، ارتباط چشمي خود را چهار تا پنج ثانيه حفظ کنيد و سپس به سراغ نفر بعدي برويد.

صحيح ايستادن نشان‌دهنده‌ي اعتماد به نفس است. محکم بايستيد. حرکات بيش از حد ممکن است حواس شنوندگان را پرت کند. طبيعتا در هنگام ايستادن دستان خود را در کنار بدن قرار مي‌دهيد. براي تاکيد بر روي نکات مهم، از حرکاتي استفاده کنيد که آهسته و دقيق و در عين حال طبيعي باشند.

به عاداتي که ممکن است داشته باشيد، توجه کنيد؛ عاداتي مثل دست روي دست انداختن، تکيه دادن به ديوار يا با خودکار به جايي زدن. اين کارها نيز مي‌تواند حواس مخاطبان شما را پرت کند يا به آنها بگويد که شما (نسبت به موضوع) بي‌علاقه يا اينکه دستپاچه‌ايد.

سخنراني خود را در مقابل آينه تمرين کنيد تا نحوه اجرا و حرکات بدن خود را بررسي کرده و در صورت لزوم آنها را تغيير دهيد. شيوه‌هاي متفاوتي را مورد آزمايش قرار دهيد تا در مجموعه حرکات و ژست‌هاي خود به آن هماهنگي که با آن احساس راحتي مي‌کنيد، برسيد و همان را در برابر حضار به کار ببريد.

وجود صميميت در حالت و حرکات چهره‌ کمک مي‌کند تا رابطه‌اي گرم و مثبت با مخاطبان خود به وجود آوريد. خنده‌اي که شما به چهره داريد به مخاطب مي‌فهماند که شما هم يک انسان و (در نتيجه) قابل اعتماديد، و بدين ترتيب به آنان اين فرصت را مي‌دهد که نظرات شما را بپذيرند.

حالت چهره‌ شما (در حقيقت) بيانگر حال و هواي سخنان شماست و مخاطبتان را (در سخنراني) درگير مي‌کند.

انتخاب خوب لباس کمک مي‌کند تا براي مخاطب خود احترام قايل شويد. قبل از حضور در محل سخنراني، نظر ديگران را در رابطه با نحوه انتخاب لباس و نيز تناسب آن با مناسبت مربوطه جويا شويد.

گاهي آهنگ و لحن کلام اثري به مراتب قوي‌تر از محتواي آن دارد. با تمرين کردن، احساس و انرژي را به صداي خود بيفزاييد...

۶ راه برای موفق شدن در مشاجرات

۶ راه برای موفق شدن در مشاجرات 


هیچ مردی نمی خواهد در مقابل همسرش شکست بخورد و مشاجره را ببازد و به همسر اجازه دهد تا آنجا که می تواند او را مورد عتاب و سرزنش قرار دهد. در این مورد قوانین خاصی وجود دارند. حواس خود را جمع کنید. 
در زمان مشاجره تنها به یک دلیل عقل و منطق شما زایل می شود: خانم ها هیچ وقت نمی پذیرند که در اشتباه هستند. از این بابت مطمئن باشید و بهتر است که در این یک مورد اصلا فکر نکنید. اصلا مهم نیست که حق تا چه اندازه با شماست و حرف خانم تا چه حد اشتباه است. قرار نیست که این مسئله در ردیف بازی های جوانمردانه قرار بگیرد. در این قسمت چند تکنیک حرفه ای وجود دارد که با به کارگیری آنها هیچ گاه در بحث با خانمتان بازنده از میدان خارج نمی شوید. 


۱) هیچ گاه صدای خود را بلند نکنید
با توجه به طبیعت دعواهای خانوادگی (مثلا اگر برایشان بستنی سفارش دهی تصور می کنند که شما با آنها دشمنی دارید و می خواهید آنها دچار اضافه وزن شوند، اگر این کار را نکنید، این معنا را در بر دارد که در حال حاضر بیش از اندازه چاق هستند!) پس بهتر است مراقب تن صدای خودتان باشید. بدون در نظر گرفت دفاعیات دیگر، همیشه باید به نرمی و با آهستگی سخن بگویید. او فقط به دنبال خشمگین کردن شماست. تنها با این امید که بالاخره شما برنده میدان می شوید، با او به نرمی لب به صحبت بگشایید. 


۲) اولین مردی باشید که به او گوش می دهد
معمولا نام آقایون به عنوان شنونده های خوب به ثبت نرسیده است. متفاوت عمل کنید. او می خواهد آنقدر با شما صحبت کند که خوابش بگیرید؛ پس این کار را از او دریغ نکنید. اما زمانی که هنگام دفاع کردن از خودتان سر رسید، تمام گفته هایش را علیه خودش استفاده کنید، تا متوجه شود که شما به او گوش می دادید. 
اگر برای شناسناندن او به خودش از گفته های شخصی خودش بهره بگیرید، او شما را به عنوان مشتاق ترین شنونده تلقی می کند و زمانی که با چنین صحنه ای مواجه می شود شما به قدرتمندی نیو در فیلم ماتریکس مبدل می شوید. زود باش نیو، ادامه بده، دنبال خرگوش سفید برو! 


۳) از این شاخه به آن شاخه نپرید
حال بحث شما در مورد هر چیزی که می خواهد باشد (در مورد موسیقی، رزرو میز شام، برخوردهای ناآگاهانه و ...) شما باید با قدرت و مستحکم ظاهر شوید. برد و باخت در چرخیدن حول محور موضوع مورد بحث، تعیین می گردد. پس بهتر است در یک چنین شرایطی سعی کنید از موضوع اصلی دور نشوید. 


۴) اشتباه را قبول کنید تا برنده باشید
گاهی اوقات پیروزی در یک مشاجره در عواقب بعدی آن نمود پیدا می کند. اگر شما از همان آغاز مشکل را بپذیرید و اشتباه را قبول کنید، او به هیچ وجه پیروز میدان نخواهد بود. اگر پیروز میدان باشید آنوقت تحمل کردن مقداری غرغر چندان ناخوشایند به نظر نمی رسد. در این شرایط اجازه دهید تا هر اندازه که راضی می شود شما را تیرباران کند و بعد هم مثل افراد بی جان خود را به مردن زده و بر روی زمین پهن شوید. گاهی اوقات عقب نشینی بهترین راه مقابله با دشمن به شمار می رود. با به کار گیری این شیوه بدون شک پیروزی از آن شما خواهد بود. 


۵) از احساسات کمک بگیرید
بیشتر مواقع خانم ها به این دلیل دعوا و مرافعه راه می اندازند که احساساتی می شوند. چیزی که نباید فراموش شود این است که ما مردها نیز زمانی که احساساتی می شویم از بحث و مشاجره کمک می گیریم. این عمل به عنوان نوعی تخلیه روحی به شمار می رود. و تنها کاری که از دست ما ساخته است، این است که به آنها اجازه دهیم که احساساتشان را به بیرون بریزند. 
با قدرت و افتخار بجنگید. اما از چیزهایی که او به زبان می آورد نرنجید. برای یک خانم، مردی که توانایی حفظ خونسردی خود را در گیراگیر بحث و مشاجره داشته باشد، پادشاه به شمار می رود. در این صورت او همیشه فاتح است. 


۶) کار را تمام کنید
بعضی از مردها آنقدر قدرتمند متولد نشده اند که بتوانند مطابق امیال درونی شان رفتار کنند. و دقیقا این نقطه ای است که مردها را از پسر بچه ها جدا می کند. اگر پیروزی در مشاجره ارزش ویران کردن رابطه را دارد و یا اگر خراب کردن ارتباط ارزش پیروزی در مقابل او را دارد؛ پس می توانید به راحتی از کلمات توهین آمیز بهره بگیرید. اخطار: اگر این کار را انجام دهید هیچ راه برگشتی برایتان باقی نخواهد ماند. همانطور که همه شما می دانید ساختن پل های خراب شده پشت سر کار اسانی نیست. 

● به خاطر مشاجره
وقتی زمان مشاجره می رسد حواس خود را جمع کنید و تمام مسائل پیچیده را برای همسر خود روشن کنید. دلایل آنرا همین چند لحظه پیش برای شما توضیح دادیم. 
بحث و مشاجره به هر دلیلی که سر بگیرد، ما باید توانایی رویا رویی با آن را در خود تقویت کنیم و در تمام شرایط از آماگی لازم بر خوردار باشیم. طبیعت انسان طوری سرشته شده است که همیشه تمایل به دفاع از باورهای شخصی خود دارد. اگر تمام مدت به دفاع از آنها بپردازیم دیگر زمانی برای زندگی کردن باقی نخواهد ماند.

 یازده نکته برای یک سخنرانی خوب

 یازده نکته برای یک سخنرانی خوب :


1- خود را درک کنید و سپس بر سیستم عصبی خود غلبه نمایید.

2-  می خواهید با چه کسانی صحبت کنید : یک تمرین مفید برای یک سخنران مبتدی ، تمرین در پیش بینی عکس العمل های شنوندگان و جمع آوری اطلاعات درباره آن گروه مخاطب است.

3- خود را آماده کنید : ایجاد یک تأثیر خوب و ایجاد اعتبار و احترام در اذهان شنوندگان ضروری است.

4-  آماده سازی سخنرانی : اعتماد به نفس از آماده سازی دقیق و صحیح ناشی می شود . مهم ترین مرحله ایجاد اعتماد در این نظریه پوشش داده شده که تحقیق کنید و صحبت‌های خودتان را خوب آماده کنید. هر چقدر تلاش بیش تری در زمینه آماده‌سازی‌، ترسیم و نوشتن یک سخنرانی انجام شود ذوق و لذت ارائه آن بیش تر خواهد شد .

5- شروع سخنرانی : جمله‌هایی که در شروع سخنرانی مورد استفاده قرار می گیرد از اهمیت ویژه ای برخوردارند زیرا در آنها باید چند مسئله به فوریت به انجام رسد :

الف) باید توجه مستعمین را جلب کنید.

ب) باید کاری کنید که شما را بپدیزند تا این که آنچه می‌گویید مورد قبول واقع شود.

ج) باید نسبت به آنچه می خواهید بگویید علاقه‌مندی ایجاد کنید.

د) باید به مستمعین در مورد آنچه خواهید گفت ایده ای دهید.

6- حفظ توجه : حداکثر زمانی که شنونده‌ای قادر است تمرکز خود را حفظ کند 20 دقیقه است. به منظور جلوگیری از به هم ریختن تمرکز، هر 12 تا 15 دقیقه از موضوع اصلی جدا شوید.

7- اجتناب از عادات نامناسب 

8- رعایت دقت 

9-  یک پیام در یک زمان : به عنوان یک رهنمود کلی شما باید سعی کنید در یک سخنرانی کوتاه کمتر از 5 دقیقه تنها یک یا حداکثر دو نکته اصلی و در یک سخنرانی طولانی تر مثلاً 30 دقیقه ای حداکثر 4 یا 5 اصل مهم را مطرح کنید.

10-  داشتن تماس چشمی با مخاطب : قدم زدن در حین سخنرانی ، سکوت کردن برای لحظاتی در بین صحبت کردن ، همزمان بودن حرکات دست با گفتار از قدرتمندترین فنونی هستند که می توانند در مخاطب تأثیری عمیق بگذارد.

11- پایان بخشیدن به سخنرانی : نکات اصلی را خلاصه کنید، به مرور مجدد نکات مهم سخنرانی بپردازید و از مخاطبین بخواهید که شما را همراهی کنند.

منبع :

http://www.takbarg.ir/ARTICLE46974.html

راهکارهای ساده برای جاری شدن کلام

راهکارهای ساده برای جاری شدن کلام 

اگر به نکات زیر دقت کنید هنر فن بیان و محاوره بسیار آسان می شود و در موقعیت های اجتماعی با اعتماد به نفس کامل می توانید ارتباط برقرار کنید.بیشتر افراد در موقعیت های اجتماعی در ابتدا احساس آشفتگی ، خجالت و غریبی می کنند.

در وضعیتی که شما احساس می کنید راجع به موضوع مورد بحث چیزی نمی دانید باید با حرفی سکوت و سردی

بین خود و نفر مقابل را بشکنید و بحث را شروع کنید. در این حالت چه می کنید ؟!

اولین قانون برای شروع گفتگو :

1- بخواهید که درباره ی موضوع اصلی صحبت کنید نه حاشیه :

1-1 در محیط کاری :

اگر شما با یک بازاریاب حرفه ای طرف هستید ، او هر طور شده رشته کلام را به دست می گیرد تا به هر صورت محصول خود را ارائه دهد ، به یاد داشته باشید او هیچ وقت شما را در موقعیتی قرار نمی دهد که کلمه بله یا خیر را در مورد تایید یا عدم تایید جنس مورد نظر بگویید .

به طور مثال شما هرگز از دهان آنها این حرف را نمی شنوید که : آیا می خواهید این بیمه را بخرید ؟!حتی اگر با خرید مخالفت کنید باز هم پافشاری او بیش ترشده و با با عباراتی مثل : شما اصلا" در مورد این بیمه چیزی می دانید ؟!! و در این وقت است که او قاطعانه پاسخ شما را خودش می دهد " نه هیچی نمی دانید " و یک سری چیزهایی بیان می کنند که شاید در نهایت هیچ ربطی به موضوع اصلی نداشته باشد ، در این حالت فروشنده راحت می تواند به هدف اصلی خود برسد و بحث را ببندد. این بازاریاب ها سوالاتی می کنند تا شما را به اهداف و پیش بینی های ذهن خود نزدیک کرده و چون شما در موقعیت یک فروشنده نیستید ، بالاخره راضی به خرید می شوید ! بنابراین موضوع اصلی بحث را فراموش نکنید.

2-1- این حالت در موقعیت های روزمزه اجتماعی چگونه می شود ؟

فرض کنید سر میز شام هستید با دوستانتان ، شما نباید فقط بگویید " این مرغ چقدر خوشمزه است !" بلکه با اضافه کردن کلماتی به سوال خود منتظر پاسخی می مانید !

بطور مثال " این مرغ چقدر خوش مزه است بصورت دلمه در یک شب دیگر بسیار لذید می شود ! بگویید کی و کجا آن را درست کنیم و بخوریم ؟1!

خوب ! سکوتی بین شما و آنها ایجاد می شود که در حین اینکه آنها از درون از دست شما عصبی هستند ولی تنها شما آنها را مجبور کردید که با خوشحال نشان دادن خود سعی کنند تنها نظر شما را بپذیرند و موضوع گفتگو شروع می شود!

مثال دیگر :

شما می خواهید در مورد لباس یک خانم نظر دهید و آن را کامل تر کنید :

شما نباید بگویید :" چه لباس قشنگی " خوب ، مطمئنا" او تنها پاسخ می دهد " متشکرم! "

بنابراین این طور می پرسید :" چه لباس قشنگی ! از کجا خریده ای ؟ " ، در این حالت پاسخ او کامل تر است و حداقل می دانید از کدام فروشگاه خرید کرده است ، پس این طور ادامه می دهید و می پرسید : " آن فروشگاه کجاست ؟" و در ادامه می گویید" همسر من ( یا کس دیگر را مثال بزنید ) از جای دیگر خرید می کند، من واقعا" لباسهای سبک اصیل و رسمی را دوست دارم تقریبا" شبیه مدلهایی که درتلویزیون است ، شما دیده اید ؟! " و به این ترتیب گفتگو ادامه می یابد ...

2- آرام و خونسرد باشید :

یک فرد خونسرد باعث آرامش فردمقابل هم می شود ، همیشه باادب باشید و با روی خوش ، دیگران همیشه با چنین کسی دوستانه برخورد می کنند.

3- می توانید دقیقا" از جایی که هستید شروع کنید :

به طور مثال اگر مورد اصلی بحث محیطی است که در آن هستید این طور می گویید :

" چه دکور جالبی !" " نظر شما درباره ی رنگ آمیزی آن چیست ؟!"

نباید دائم به آن چیزی که خودتان علاقه دارید اشاره کنید ، نظر دیگران را بخواهید تا پاسخی هم از آنهاداشته باشید واین چنین است که ناخودآگاه گفتگو شروع می شود.

اگر در موقعیتی قرار بگیرید که به عنوان نقد کننده خبری هستید بازهم نظر دیگران را بپرسید و آنها را در بحث سهیم کنید.

در باره ی موضوعی که ممکن است کسی ناراحت شود بحث نکنید چرا که خیلی موضوعات عادی و عمومی هستند که افراد می توانند بدون ایجاد دلخوری در مورد آنها گفتگو کنند.

در واقع مهم این است که به طریقی آنها را درگیر بحث کنید و محاوره به خودی خود ادامه می یابد.

به یاد داشته باشید اگر بین افراد ، سکوتی حاکم شود آنها چون هنر شروع کردن بحث را ندارند ، خیلی خوشحال می شوند که کسی مثل شما بتواند گفتگو را آغاز کند.

منبع :
http://www.takbarg.ir/ARTICLE15338.html

15 اصل اساسی اولیه برای یک سخنرانی موفق

15 اصل اساسی اولیه برای یک سخنرانی موفق


1- با شور وشوق ومحکم واستوار شروع کنید.
●  وانمود کنید که اعتماد به نفس وشهامت بالایی دارید  حتی اگر اینگونه نیست !!!
● تصور کنید که اگر به نحو مطلوبی از پس کار بربیایید تا چه حد وجهه اجتماعیتان افزایش می یابد.
● طوری با اطمینان صحبت کنید که گویی همه جماعت به شما بدهکارند، تاثیر روانی این تصور در اوایل کار بسیار سودمند است.
● این مهم نیست که قلب شما در دقیقه 300 بار می زند!!! زیرا هیچکس نبض شما را نگرفته است؛  پس شجاعانه قدم بردارید، قامتتان را راست کنید گویی عاشق سخن گفتن هستید.
به هر حال همیشه همه انسانها، شهامت را ستایش می کنند.

2- دقیقا بدانید که در مورد چه چیزی می خواهید صحبت کنید
اگر از قبل در مورد سخنرانی فکر نکرده باشید و برای آن طرحی نداشته باشید حتما در برابر شنوندگان احساس آرامش واعتماد به نفس نخواهید داشت

3- تمرین –  تمرین  –  تمرین
یک ضرب المثل شیرین فارسی است که می گوید:
کار نیکو کردن از پر کردن است
خواهی که شوی یک خوشنویس      بنویس و بنویس و بنویس
تمرین مهمترین مساله است شما با هرتمرین نیرومندتر و نیرومندتر می شوید.

4- آمادگی قبلی
به معنی نوشتن مطالب به صورت دستوری  و سپس حفظ کردن کلیه عبارات و متن سخنرانی نیست بلکه آمادگی قبلی یعنی تمامی نکات و جوانب مختلف موضوع را قبلا خوب مطالعه بررسی و درک کرده باشیم؛ واقعیت و درستی آنها برای خود ما به اثبات رسیده باشد سپس در مورد طریقه ارائه آن فکر کنیم.
هو سرل گفته معروفی دارد با این مضمون که اگر احساس می‌کنید توانایی توضیح مطلبی را ندارید، مطمئن باشید که آن را به طور کامل درک نکرده‌اید.
مطالعه و جمع آوری مطالب مرتبط، خارج از متن اصلی  (مثلا از سایر کتب، مقالات  و…) برای غنی و پر بارترکردن موضوعاتی که مطرح می کنیم، همواره  باعث می‌شود که دانش، اطلاعات و در نتیجه تسلط ما درباره موضوع افزایش پیدا کند.
حال می‌پرسید که چگونه تمرین کنیم؟

5- خودتان را به تدریج آماده کنید

●  یک ارائه خوب باید تدریجا تکمیل شود  ” مثلا طی یک یا دو هفته ”
● در اوقات فراغتتان (مثلا وقتی در سرویس نشسته اید یا در حیاط دانشگاه قدم میزنید) درباره‌اش فکر کنید و در رویا و تصوراتتان آن را بپرورانید.
●  با دوستانتان درباره آن صحبت کنید و سعی کنید هرچه به فکرتان می‌ رسد یادداشت کنید؛ به زودی ایده ها  و سوژه های نابی به ذهنتان می رسد.
●  پس از اینکه مطالب آماده و تمامی آنچه را که می خواهید بیان کنید تنظیم کردید، در حالی که در خوابگاه هستید و یا حتی وقتی که در خیابان شالیکوبی قدم می زنید(!!!) به آرامی آن را تمرین کنید.
●  بهتر است با حرکات و ایما و اشاره هرچه بیشتر آن را طبیعی وبا روح سازید و تجسم کنید که در برابر یک جمعیت واقعی سخن می گویید.
●  می‌توانید به عنوان تمرین به مدت سه تا پنج دقیقه مطلبتان را دقیقا همانطور که  می خواهید در جلسه سمینار بیان کنید، برای هم اطاقی هایتان ارائه دهید.
●  هر چه این تمرینات را بیشتر انجام دهید در عمل احساس اطمینان و راحتی بیشتری خواهید داشت .
همیشه و در هر کاری ابتدا 100 ایده نو جمع آوری کنید سپس 90 تای آن را دور بریزید آنگاه در می‌یابید که 10 ایده عالی در اختیار دارید.


6- مطالب را به سادگی صحبتهای همیشگی خود بیان کنید
اگر بخواهیم لفظ قلم یا کتابی صحبت کنیم کار بسیار دشوار می شود؛ نیمی از کلاممان محاوره‌ای و نیمی کتابی می‌شود؛ عبارات نامانوسی مثل“می باشه” ، “می‌شوه”  و… محصول سعی نافرجام برای کتابی صحبت کردن است.

7- با مخاطبانتان رو در رو باشید
ارتباط چشمی با مخاطب از اهمیت فوق العاده‌ای برخودار است.

8- از روخوانی کردن بپرهیزید
خواندن مطلب از روی یادداشت نیمی از لطف سخنرانی را از بین می‌برد و شنوندگان خیلی سخت سخنرانی که از روی یک نوشته روخوانی می‌شود را تحمل می کنند.

9- اول سخنران بعد سخن
مهمترین موضوع سخنرانی در برابر عموم خود گوینده است و آنچه بیان می شود درمرتبه دوم قرار دارد

10- آنچه می گویید آنقدر مهم نیست که چگونه آن را می‌گویید.
تاثیر هر گفتار بیشتر متکی به نحوه بیان است تا محتوا و ارزش مطلب .

11- اگر وسط صحبت یادمان رفت که چه می گفتیم
فراموش کردن مطلب : مساله‌ای محتمل است که ممکن است برای هرکسی خصوصا در تجربیات اول پیش بیاید، در این شرایط معمولا چند ثانیه ذهن قفل شده و بطور کلی فراموش می‌کنیم که اصلا راجع به چه چیزی صحبت می کردیم.
ولی خوشبختانه این حالت بسیار گذرا بوده و پس از چند لحظه (پنج تا ده ثانیه) دوباره همه چیز یادمان می‌افتد. ولی ما نمی‌توانیم  مخاطبان  را به حال خود رها کرده و به دنباله مطلب فکر کنیم در اینگونه موارد دو کار می توان کرد:
● می‌توانیم یک یا چند  سوال از حضار بپرسیم. مثلا آیا صدای ما به ردیف آخر می رسه ؟ یا مطالب تا اینجا  مفهوم بوده ؟ یا اینکه تا اینجا کسی سوالی نداره ؟  و…
●  راه بهتر این است که آخرین جمله‌ای  را که گفتیم تکرار کرده و صحبت را آن مورد تا چند جمله ادامه دهیم و در این فرصتی که ایجاد کردیم باید به ادامه موضوع بیندیشیم.
البته امروزه که اغلب ارائه‌ها در قالب اسلاید و نرم افزار PowerPoint انجام می شود این مشکل کمتر بروز پیدا می کند.

12- مخاطب را نادیده نگیرید
●  به زمین یا هوا زل نزنید. در این حالت انگار با خودتان صحبت می‌کنید.  صحبت شما خشک و بیروح و کلامتان بی خاصیت می شود.
● با جمعیت طوری صحبت کنید که گویا با ”مصطفی برزگر“ صحبت می‌کنید؛ مگر غیر از این است که جمعیت از افرادی نظیر ” مصطفی برزگر “ تشکیل شده است ؟
● طوری با شنوندگان صحبت کنید که گویی منتظرید آنها هر لحظه از جا بلند شده و با شما گفتگو کنند.
● در مقابل آنها لبخند بر لب داشته باشید.
● پوشیدن لباس پاکیزه و مرتب اهمیت زیادی دارد چون باعث تقویت اعتماد به نفس شده و هر اندازه که وضع ظاهری نامرتب و شلخته داشته باشید به همان میزان از توجه مخاطبان کم خواهد شد.

13- آغاز مناسب
● شروع یک سخنرانی مانند آغاز یک سفر است؛ باید ازقبل فکر کنیم که از کجا باید شروع کرد و از چه مسیری ادامه داد و در نهایت دقیقا بدانیم که چه چیزی را به مخاطب باید انتقال دهیم.
● نباید صحبت را بیش از حد خشک و رسمی آغاز کرد.
● ابتدای یک سخنرانی خیلی خیلی مهم است و انصافا مشکل ! و در موفق بودن بقیه سخنرانی نقشی اساسی دارد. پس نباید آن را سرسری گرفت و باید برای آن طرحی داشت، مثلا یک بیت شعر یا یک مقدمه کوتاه دو سه جمله ای یا مثل همین مطلب با چند پرسش .
یک سخنران ماهر در خاطرات خود می‌نویسد: ” همیشه دو دقیقه قبل از سخنرانی ترجیح می دادم مرا گلوله باران کنند ولی سخنرانی نکنم … اما … دو دقیقه قبل از پایان حتی با رگبار گلوله هم مایل به تمام کردن سخنرانی نیستم “

14- چگونگی بیان
● در گفتار خود روی کلمات مهم تکیه کنید واز کلمات کم اهمیت سریع عبور کنید.
● همیشه قبل و بعد از بایان نکات اساسی و مهم یک مکث کوتاه داشته باشید.
● یکنواخت و ماشینی صحبت نکنید، تن صدا و نحوه بیانتان را هر از چند گاه تغییر دهید.
● جملات و عبارات مهم را با تمایز و تاکید بیان کنید؛ مثلا بلندتر و یا حتی آرام تر از باقی عبارات. تاثیر این کار دقیقا مشابه های‌لایت کردن توسط مارکر یا Bold کردن فونت در نوشته هاست.
● برای تاکید بیشتر بر مطالب مهم می‌توانید آنها را یک بار تکرار کنید ولی بهتر است در تکرار از بیان دیگری استفاده کنیم .
● زبان بدن (Body Language) راز موفقیت شماست و این یعنی استفاده درست و بجا از حرکات،  ایما، اشاره و خلاصه تمامی اندام برای هرچه زنده و شاداب تر کردن جلسه ودمیدن روح در فضای سالن.

15 – کلام پایانی :   مخاطب خود را دوست داشته باشید
علاقه و صمیمیت گوینده نسبت به شنوندگان به آنها منتقل می شود و جمعیت نیز هر گونه احساس وعلاقه را درک و منعکس می کند؛ ولی این موضوع مساله ای دلی است و برای آن نمی توان قاعده و فرمولی نوشت و فقط به صورت خلاصه می توان که تصور کنید تمامی آنها که روبه روی شمایند دوستانتان هستند.

خلاصه‌ای از این نکات:
● در ابتدای کار محکم واستوار شروع کنیم .
● برای ارائه مطلب آمادگی قبلی داشته باشیم.
● تمرین . تمرین . تمرین .
● مطالعه و گردآوری مطلب بیش از آنچه که باید ارائه کنیم.
● برای یک سخنرانی و سمینار خوب باید در طی چند روز مطالب را آماده کرد .
● مطالب را تا حد امکان ساده و به بیان خودمانی بازگو کنید تا برای همه قابل فهم باشد .
● با مخاطبانتان ارتباط چشمی داشته باشید .
● یکنواخت و با لحنی ثابت صحبت نکنید، روی مطالب مهم تاکید کنید .
مطالب ارائه شده خلاصه ای بسیار مختصر بود از کتاب : آئین سخنرانی اثر دیل کارنگی
تمامی آنچه تا اینجا گفتیم اموری بودند که به شخص شما مربوط می‌شد. فراموش نکنید که ساختن اسلایدهای مناسب به شکلی جذاب و گویادر نرم افزار PowerPoint نیز روی دیگر این سکه است که نباید از آن غافل ماند .

و در آخر این نکته را یاد آور می شویم که  آیا تا به حال فکر کرده اید که :

چرا افراد موفق ، بزرگ و تاثیر گذار در جهان اکثرا سخنوران ماهری نیزهستند ؟

چرا درباره موضوعاتی که در موردشان علاقه و اطلاعات  داریم برای یکی دو نفر از دوستانمان به راحتی حتی برای چند ساعت می توانیم صحبت کنیم ولی وقتی بخواهیم همین مطالب را برای جمع زیادی از مخاطبان بیان کنیم دستپاچه وعصبی می شویم و به دلیل اضطراب حتی فراموش می کنیم چه می خواهیم بگوییم ؟

آیا تا به حال تصور کرده اید که روزی در برابر اجتماع عظیمی از مخاطبان صحبت می کنید و آنها با اشتیاق تمام به صحبتهای شما گوش می دهند و شما نیز همچنان با شور وحرارت سخنرانی می کنید ؟

آیا می دانستید که : صحبت کردن در برابرجمعیت ، فقط برای عده خاصی از افراد مشکل نیست و این مساله ای عمومیست ، حتی بهترین سخنرانان نیز در ابتدا دچار همین ترس وعدم تسلط بوده اند و توانایی صحبت کردن در برابر جمع استعدادی خدادادی نیست که فقط بعضی ها از آن برخوردارند؛ بلکه با علاقه و تمرین مثل هر توانایی دیگری میتوان به مهارتی باور نکردنی در اینباره دست یافت .

و نیز حتما باور نمی کنید که آموختن فنون  و مهارت یافتن در سخنرانی حتی یک دهم آنچه عموم مردم تصور می کنند ، سخت و دشوار نیست.

ابزارهاي ارتباطي موثر براي سخنراني

ابزارهاي ارتباطي موثر براي سخنراني

براي هر تعداد جمعيتي چه يك نفر باشد يا 50نفر فرقي نمي كند، ترس و اضطراب و دستپاچگي و خجالت ناشي از قرارگرفتن در برابر ديد ديگران به هنگام سخنراني را مي توان كنترل و بهبود بخشيد. سخنراني در حضور جمع مهارتي است كه هر كسي با تمرين و ممارست مي تواند آن را بياموزد، لذا سخنران بايد يادبگيرد كه چگونه محكم و با اطمينان خاطر در برابر ديگران حرف بزند و چگونه با استفاده از ابزارهاي ارتباطي مؤثر زير سخنراني كند.ارتباط بصري:
به هنگام سخنراني، برقراري ارتباط بصري خوب با مخاطبين، شرايطي ايجاد مي كند كه سخنران آسودگي و اعتماد به نفس بيشتري را در خود احساس كند كه اين مسئله در افزايش ميزان توانايي و حفظ ذخيره هاي مطالعاتي و اطلاعاتي سخنران و توانايي يادآوري و بازخواني محفوظات سخنران، مؤثر است.
سخنران همواره بايد با اطمينان قلبي از اين كه سخنراني خوب و زيبايي ارائه مي دهد، پيوسته به مخاطبين خود نگاه كند كه اين تسلط و اشرافيت بر فضاي سخنراني، فرصت خوبي به سخنران مي دهد كه گه گاهي در حين سخنراني به ياداشت هاي همراه خود نيم نگاهي داشته باشد.
سخنران بايد در بين مخاطبين خود، تعدادي چهره هاي دوست داشتني و مهربان پيدا كند كه به پيام ها و مطالب سخنراني وي واكنش هاي مناسبي نشان مي دهند و سخنراني خود را روي آنها متمركز كند و ارتباط ديداري خود را به مدت 4تا 5ثانيه با آنان ادامه دهد، سپس نگاه و صورت خود را به سمت مخاطبين ديگري بگرداند و با چهره هاي جديد نيز ارتباط ديداري مؤثري برقرار كند.
حالت هاي ظاهري:
حالت هاي ظاهري سخنران كه در چهره و صورت وي نمايان است به برقراري يك ارتباط مثبت و گرم با مخاطبين كمك مي كند لبخند و تبسم سخنران به مخاطبين مي فهماند كه وي انساني قابل اعتماد و امانت داري است و براي آنان زمينه هاي پذيرش ديدگاه هاي سخنران را بدون هيچ گونه مقاومتي به وجود مي آورد.
پيام هاي موجود روي چهره سخنران شور و حال سخنان وي و همچنين ميزان اعتقاد و پايبندي سخنران را نسبت به مطالبي كه خود مي گويد، نشان مي دهد كه به همان نسبت تأثيرگذار به مخاطبين است.
شوخ طبعي:
منظور از شوخ طبعي، بي مزه بازي نيست، بلكه سخنران بايد فضايي ايجاد كند كه مخاطبين از سخنراني اش لذت ببرند، بذله گويي مي تواند بين يك سخنراني متوسط و يا عالي تأثير متفاوتي داشته باشد و بين آنها تفاوت ايجاد كند.
كمي بذله گويي در سخنراني به مخاطبين اين پيام را القاء مي كند كه سخنران انسان و شخصيتي است كه به دنبال رفتارهاي آموزشي است و به تجربه هم ثابت شده كه مخاطبين از سخنراني هايي كه لذت مي برند، چيزهاي زيادي ياد مي گيرند، لذا سخنران بايد سعي كند با بيان اتفاقات، تجارب و داستان هاي شخصي خود، هر چه بيشتر سخنراني خود را جذاب تر و لذت بخش تر كند.
طرز ايستادن و تكان دادن بدن:
نحوه حضور اوليه در برابر جمع، در واقع همان حالت اوليه وارد شدن و ظاهر شدن در جلسه سخنراني است كه اعتماد به نفس سخنران را نشان مي دهد، بنابراين سخنران بايد در اولين لحظه حضور خود در جلسه سخنراني، محكم و با ثبات وارد شود و با اطمينان و باوقار در برابر جمع بايستد، تكان خوردن ها و جابجايي هاي بي مورد، حواس مخاطبين را پرت مي كند و افكار آنان را از مسير اصلي منحرف مي سازد.
بهتر است سخنران در حالت ايستاده پشت تريبون و يا نشسته روي صندلي و پشت ميز، دست هاي خود را به صورت عادي و معمولي جلوي خود بگذارد و به منظور تأكيد بر نكات اصلي، سخنران مي تواند از جابجا شدن هاي آهسته و دقيق كه نمود طبيعي هم دارد، استفاده كند.
سخنران بايد نسبت به عادت هاي رفتاري خودآگاه و هوشيار باشد، ممكن است سخنران عادتش دست به سينه ايستادن، دست به سينه پشت تريبون ايستادن و يا روي صندلي و پشت ميز نشستن، دست ها را با هم قلاب كردن و فشار دادن، قد كشيدن روي صندلي و پشت ميز، تكيه دادن به ديوار، زدن خودكار و يا خط كش به ميز و تريبون و عادت هايي از اين قبيل باشد كه همه اين كارها باعث حواس پرتي مخاطبين مي گردد كه اين كارها، اين پيام را به مخاطبين مي دهد كه سخنران به سخنراني خودش بي علاقه و خيلي اعتماد به نفس زيادي ندارد.
به منظور كسب تسلط بيشتر و بازنگري در حالت هاي ناپايدار و گذرا، سخنران بايد هرازچندگاهي سخنراني خود را در برابر آيينه تمرين كند تا روش و چگونگي ارائه سخنراني خود و همچنين حركت و تكان خوردن اعضاي بدن خود را با استانداردها و الگوها تطبيق نمايد و تغييرات و اصلاحاتي را كه لازم مي بيند، انجام دهد و راه هاي گوناگون بسياري را جهت پيدا كردن كنترل و هماهنگي مناسب حركات كه در برابر مخاطبين به كار مي رود، امتحان كند.
لباس مناسب:
انتخاب و استفاده و ظاهرشدن سخنران با لباس هاي شيك در برابر جمع، واقعيتي را در ذهن مخاطبين بيان مي كند كه سخنران به خاطر آن كه مخاطبانش شايسته احترام هستند، به آنان احترام مي گذارد. سخنران بايد قبل از حضور يافتن در جلسه سخنراني، نظر ديگران را در مورد پوشش ظاهري خود، نوع و رنگ لباس و اين كه براي اين جلسه چه لباسي مناسب تر است و چه لباسي مناسب موقعيت سخنران است، جويا شود.آهنگ صدا:
گاهي اوقات آهنگ صدا و بالا و پايين بودن صدا مي تواند اثر بيشتري در گفته ها و پيام هاي سخنران ايجاد كند. سخنران بايد با تمرين و ممارست آهنگ صدايش را با احساس، قدرت و انرژي آميخته نمايد. سخنران مي تواند با رعايت موارد زير سخنراني خود را از يكنواختي درآورده و در آن تنوع ايجاد كند:¤با بالا و پايين بردن آهنگ صداي خود.¤سرعت بيان كلمات خود را تغيير دهد تا مخاطبين به شور و هيجان آيند.¤استفاده از سكوت و مكث به جاي گفتن ا، هم، مي دانيد و...¤با آهسته و آرام گفتن و با محكم و قوي گفتن جهت تأكيد بر نكات مهم به منظور جلب توجه مخاطبين.¤با شور و حال دادن به سخنان به نحوي كه سخنراني براي مخاطبين خسته كننده و بي روح نباشد.¤با تمرين و ممارست همه روزه و ضبط صدا، سخنران موارد و تغييراتي كه در سخنراني هاي بعدي بايد رعايت كند، شناسايي مي كند.جذب و درگير كردن مخاطبين:
سخنران بايد با سؤال و پرسش از مخاطبين، آنان را به طور مستقيم درگير مباحث سخنراني نمايد و انگيزه ها و علاقه مندي آنان را جويا شود. اين نحوه برخورد ارتباط راحت و آسوده اي بين سخنران و مخاطبين ايجاد مي كند. سخنران مي تواند با استفاده از جملات جذاب و روشن و... سخنراني خود را آغاز كرده با تشريح تصاوير، عكس ها، نقشه ها و قسمت هايي از فيلم ها و همچنين با تقاضاي كمك از مخاطبين آنان را در موضوع سخنراني وارد صحنه مذاكره كند.
كنترل خجالت و اضطراب سخنراني:
بيشتر انسان ها از انجام سخنراني در جمع، احساس نگراني و اضطراب مي كنند و حتي از سخنراني بيشتر از مرگ مي ترسند، برخي از انسان ها، موقعي كه در بين جمعي قرار مي گيرند، شرايطي رواني خاصي براي شان پيش مي آيد كه احساس محدود شدن مي كنند كه نيروهايي آنان را احاطه كرده و در واقع منشأ ترس و اضطراب و خجالت از انجام سخنراني از همين جا شروع مي شود كه البته اين مسائل براي كسي كه مي خواهد در آينده سخنران خوبي شود، پايان راه نيست و بايد به اين مسئله باور داشته باشد كه با انجام موارد زير، ترس و اضطراب و خجالت قابل كنترل و مي توان بر آن پيروز شد:
¤ سخنران قابل از انجام سخنراني، نفس عميقي بكشد كه آرامش قبل از قرار گرفتن در برابر جمع، مجدداً به وجودش برگردد.¤ از تحريك اعصاب و هيجاني كه پيدا كرده، در جهت افزايش شور و حال سخنراني استفاده كند.¤ سخنران همواره به خاطر داشته باشد كه وي سخنران مدعو مي باشد كه از او خواسته شده براي جمع سخنراني كند، زيرا حرف هاي مهم و جديدي براي گفتن دارد كه جمع حاضر تاكنون آنها را نمي دانسته و به آنها فكر نكرده است.¤ سخنران باور داشته باشد كه به خاطر موقعيتي كه به وي روي آورده، جمع حاضر خواهان موفقيتش مي باشد.خلاصه:
سخنراني در جمع مهارتي است كه با تمرين و ممارست آموخته مي شود،
 كنترل و غلبه بر ترس و اضطراب ناشي از قرار گرفتن در برابر جمع با انجام تمرين و ممارست هايي كه به آنها اشاره شد، امكان پذير مي باشد و سخنران همواره بايد به اين موضوع توجه داشته باشد كه تسلط بر مهارت هاي انجام سخنراني و به كار بستن آنها، زمينه اي است براي موفقيت هاي بعدي در زندگي شخصي و سازماني.

سخنرانی در سی نما

سخنرانی در سی نما

چندی پیش یک محقق امریکایی به اسم بروس سافینگیت، دست به تحقیق جالبی زد: هزار نفر را به صورت تصادفی انتخاب کرد و ازشان پرسید: شما از چه چیزی خیلی می‌ترسید؟ 75 درصدشان گفتند: از سخنرانی در حضور جمع! سافینگیت می‌گوید: «برایم خیلی جالب بود که دیدم تعداد کسانی که از صحبت کردن در جمع می‌ترسیدند، تقریبا دو برابر کسانی بود که از مرگ می‌ترسیدند!» و ادامه می‌دهد که: «مسلما اگر هر آدم عاقلی را بین مرگ و سخنرانی در جمع مخیر کنند، سخنرانی را انتخاب می‌کند ـ و البته اصول ساده‌ای هم وجود دارد که دانستن و عمل کردن به آنها، سخنرانی در حضور جمع را آسان‌تر می‌کند.»

1

شما از طرز صحبت کردن چه کسی خوش‌تان می‌آید؟ دل‌تان می‌خواهد مثل کی حرف بزنید؟ مثل فلان سیاستمدار؟ فلان سخنران حرفه‌ای؟ فلان هنرپیشه؟ یا شاید هم

ادامه نوشته

سخنرانی موفق

سخنرانی موفق

_ قبل از سخنرانی كاملا بر موضوع مسلط شوید ، تا با این كار مقدار زیادی از اضطرابتان كاهش یابد . 
2 _ قبل از شروع سخنرانی دعای « اللهم كن لولیك  » را به صورت جمعی قرائت نمایید . 
3 _ برای تخلیه اضطراب ، وسیله ای مثل « خودكار یا ماژیك » در دست داشته باشید . 
4 _ سخنرانی را از قبل كلمه به كلمه حفظ نكنید . 
5 _  فقط عناوین و نكات كلیدی را – كه خوانا نوشته شده است – با خود داشته باشید . 
6 _ بسیار كوتاه و هنر مندانه به یاد داشت های خود بنگرید . 
7 _ در مكان های بكر و خلوتی مثل پارك یا جنگل ، می توانید به تمرین سخنرانی بپردازید . 
8 _ از دیگران تقلید نكنید و   ...

ادامه نوشته

راه‌های علاقه‌ مند کردن شنوندگان به هنگام سخنرانی

راه های علاقه‌ مند کردن شنوندگان به هنگام سخنرانی


همه‌ی ما در بعضی مراحل زندگی مجبور به سخنرانی کردن می شویم. مصاحبه ای برای کار جدیدتان است؟ سخنرانی برای ناظر یا هیئت مدیره ی شرکت محل کارتان است؟ بله، همه‌ی این ها سخنرانی های بسیار مهمی هستند و می توانند آینده‌ی شما را رقم بزنند. پس نگذارید که این فرصت ها از دست بروند بدون اینکه شانس موفقیتتان را بالا ببرید.
در اینجا به نکاتی اشاره می کنیم که هنگام سخنرانی کردن برای شنوندگانی حرفه ای و متخصص باید به خاطر داشته باشید. 

1- شنوندگان را هم درگیر کنید

شنوندگان هم دوست دارند که وارد ماجرا شوند، نه اینکه فقط گوش کنند و حوصله شان سر برود.شما باید به آنها برای نشستن و گوش دادن به حرفهایتان دلیل بدهید.30 تا 90 دقیقه زمان دارید تا بتوانید توجه آنها را جلب کنید . میتوانید همان تکنیک قدیمی شروع کردن سخنرانی با یک جوک را به کار گیرید. اما...شاید زیاد هم ایده ی جالبی نباشد.
اشتباه نکنید، مطمئناً دادن یک جنبه ی شوخی آمیز به سخنرانیتان قابل قبول است. اما اگر این جنبه را به صورت کلی وارد سخنرانی کنید با اینکه سخنرانی را با یک جوک شروع کنید بسیار متفاوت است. پس بهتر است که آن را با یک سوال آغاز کنید. این تکنیک بسیار جواب می دهد. چون شنوندگان را هم وارد بحث می کند. تکنیک دیگری که گه گاه توسط بعضی سخنرانان به کار گرفته می شود بردن نام بعضی از اشخاص بین حضار است.

2- سرزنده و با روح باشید

بهترین سخنرانان کسانی هستند که چه در حرکاتشان و چه در سخن گفتنشان با روح و سرزنده هستند. خوب نیست که خود را پشت سکو پنهان کنید یا فقط در گوشه ای باستید. دفعه ی بعد این کار را امتحان کنید: وقتی برای یک گروه 20 نفره یا بیشتر سخنرانی می کنید، حین صحبت کردن بین شنوندگانتان راه بروید. هر از چند گاهی ایستاده و دستتان را روی شانه ی یکی از شنوندگان قرار دهید. با این کار باعث خواهید شد که توجه آنها به شما بیشتر جلب شده و به حرفهایتان دقیق تر گوش کنند.

3- صدایی تاثیرگذار داشته باشید

روی چیزی که می خواهید تحویل دهید، زمان بگذارید. کسی توقع ندارد که مثل یک گوینده ی تلویزیون بیایید و بروید. باید بتوانید صدایی خوشایند و سرگرم کننده تحویل دهید. هنگام سخنرانی به این چهار نکته توجه داشته باشید: تن صدایتان را هر از گاهی تغییر دهید، درجه ی صدا را بالا و پایین ببرید، سرعت صحبت کردنتان را تغییر دهید، و گاه گاهی برای تاثیر گذاری بیشتر سکوت کنید.

4- از کارهایی که باعث پرت کردن حواس شنوندگان می شود دوری کنید

هیچ چیز به اندازه ی این کار نمی تواند یک سخنرانی را خراب کند. چند وقت پیش مدیری را دیدم که سخنرانی اش را فقط به خاطر اینکه با پول خردهای توی جیبش بازی می کرد از دست داد. بعد از سخنرانی کسی درمورد محتویات سخنرانی او حرفی نمی زد، همه فقط می گفتند که چقدر از صدای جرینگ جرینگ پول خردها اعصابشان خرد شده است. کنار گذاشتن این عادت ها کار سختی نیست. گه گاه هنگام تمرینات سخنرانیتان فیلمبرداری کنید و بعد آنرا مرور کرده و پی به عادت های آزاردهنده تان ببرید تا بتوانید آن ها را کنار بگذارید.

5- لباس مناسب بپوشید

روزی با یکی از مدیر عاملان صحبت می کردم که می گفت اولین چیزی که در برخورد با یک فرد به آن توجه می کند لباس هایش است. باید بتوانید طوری لباس بپوشید که حداقل یک پله از حضار بالاتر باشید. متوجه باشید که کفش های ارزان، شلوار جین و بلوزهای رنگی مناسب انجام یک سخنرانی نیست. به لباس پوشیدنتان خیلی دقت کنید.

6- حرف های تازه بزنید
از تکرار کردن داستان ها و خاطرات همیشگی پرهیز کنید. حرف های تازه بزنید. سعی کنید در سخنرانیتان جایی هم برای وقایع روز باز کنید. حتماً آن روز یا آن هفته اتفاق جدیدی افتاده است که در موردش صحبت کنید. حرف ها و مطالب تکراری شنوندگان را خسته و بی حوصله خواهد کرد. حرف های جدید برعکس آنها را راغب به گوش کردن و توجه بیشتر می کند.

7- تمرین داشته باشید

چندین مرتبه تمرین کردن سخنرانیتان می تواند باعث موفقیتتان شود چون معمولاً رقبایتان این کار را نخواهند کرد. معمولاً افراد فقط چند دقیقه قبل از سخنرانیشان نگاهی به نوشته هایشان می اندازند، اما سخنرانان موفق همیشه برای تمرین آن هم وقت می گذارند. یک سخنران واقعی از قبل برنامه ریزی می کند که چطور سخنرانی خود را شروع کند و چطور به پایان برساند. می دانند که چه موقع بین حضار راه بروند و دست روی شانه ی چه کسی بگذارند. می دانند که چه زمانی سکوت کرده و چه زمانی تن صدایشان را تغییر دهند. می دانند که به کجا نگاه کنند. با تمرین کردن مطمئناً سخنرانی بهتری ارائه خواهید داد.

۱۰ توصیه برای یک سخنرانی موفق

۱۰ توصیه برای یک سخنرانی موفق 

تاکنون چند بار اتفاق افتاده است که برای عده‌ای سخنرانی کنید؟ آیا شما هم در هنگام سخنرانی دچار اضطراب می‌شوید و صدایتان می‌لرزد؟ ممکن است نتوانید افکارتان را به درستی بیان کنید یا لغات را فراموش کنید و دچار لکنت زبان شوید اما با کمی ‌تمرین می‌توانید بر ترستان غلبه کنید و اعتماد به نفس خود را افزایش دهید... 

روش‌های بسیاری وجود دارد که می‌توان بر ترس از اشتباه کردن هنگام سخنرانی غلبه کرد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱) پیش از اینکه سخنرانی کنید به خوبی خود را آماده کنید. در این مرحله برای اینکه از اشتباهات فاحش در گفتارتان اجتناب کنید، باید به طور دقیق بدانید که راجع به چه موضوعی و تحت چه شرایطی می‌خواهید سخنرانی کنید و مخاطبان شما چه کسانی هستند. هیچ چیز را به شانس نسپارید.

۲) متن سخنرانی را با خود تمرین کنید، و یک کپی از آن بگیرید، به همه جزییات توجه کنید. وقتی شما خوب آماده باشید احتمال اشتباه کم می‌شود ودر نتیجه شما بیشتر احساس آرامش و اطمینان خواهید کرد.

۳) دانستن تمام جزییاتی که می‌خواهید در مورد آن سخنرانی کنید هرگز به مفهوم حفظ جز به جز آنچه می‌خواهید بگویید نیست. بلکه این به این معنا است که شما خلاصه ای از آنچه می‌خواهید بگویید را داشته باشید. این موجب می‌شود که شما هنگام فراموش کردن محتوا به این خلاصه نگاهی کنید که حتی از نظر تماشاچی هم مورد قبول است زیرا نشان می‌دهد که شما محتوای پیام را لغت به لغت حفظ نکرده‌اید.

۴) شناخت حضار پیش از سخنرانی نیز مهم است زیرا ایده‌ای را در خصوص سخنرانی به شما می‌دهد. اگر شما با فقدان شناخت هرچند محدود افراد بخواهید سخنرانی کنید اضطرابتان افزایش می‌یابد.

۵) در خصوص شناخت شرایط هم باید گفت که بهتر است پیش از سخنرانی میکروفون را امتحان کنید و محل سخنرانی را ببینید. همین نکات موجب افزایش اعتماد به نفس شما هنگام سخنرانی می‌شود.

۶) محتوای سخنرانی را با خود تمرین کنید. هرقدر بیشتر تمرین کنید اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنید.

۷) هنگام تمرین کردن حتی می‌توانید از آینه هم استفاده کنید. این موجب تمرکز بیشتر شما می‌شود و اینکه ببینید هنگام سخنرانی چگونه به نظر می‌رسید و همچنین موجب می‌شود شما تماس چشمی‌خود را با حضار در حین سخنرانی حفظ کنید.

۸) شما می‌توانید در تمرین خود از ضبط صوت هم استفاده کنید. این موجب می‌شود که شما از مکث برای به یاد آوردن مطالب خودداری کنید و همچنین شیوه استفاده از لغات را به شما نشان می‌دهد.

۹) می‌توانید حتی جلوی دوستانتان هم سخنرانی کنید. این شیوه خیلی جالبی است زیرا شما را با دنیای واقعیت ارتباط می‌دهد. روش دیگر برای کاهش اضطراب این است که بدانید حضار اغلب طرفدار شما هستند. آنها می‌خواهند سخنان شما را بشنوند و ببینند که شما چه کار می‌کنید.

۱۰) پیش از آنکه سخنرانی کنید فکر کنید که حضار اشخاصی مهربان و دوست داشتنی و از دوستان شما هستند. این موجب می‌شود شما تصویر خوبی را در ذهن داشته باشید. حضار هم زبان بدن شما را خواهند فهمید و طبق آن پاسخ خواهند داد.

اصول سخنرانی علمی

اصول سخنرانی علمی

شیوه ارائه مطالب

رئوس مطالب: ارائه شفاهی

ü  تعریف

ü  خصوصیات

ü  انواع

ü  امکانات

ü  سخنرانی علمی – فنی

ارائه شفاهی

ß رسانه اصلي: كلام يا گفتار

ü  ساخت و پرداخت جملات

l  برخي پيش انديشيده

l  برخي في البداهه

خصوصيات ارائه شفاهی

ü  حضوري

ü  غير قابل استناد (مگر آنكه ضبط شود)

ü  محدوديت زماني

l  در معرض خطر ناقص بودن

ü  كنترل كيفي – كمي : دشوار

ü  استفاده از چند چند سبك بياني

ü  تاثير گذاري :  بعضاً سريع

ü  نوعي انتقال اطلاعات دو سويه

ü  از نظر مجموعه امكانات: غني تر از ارائه كتبي

l   زبان بدن

ü  از نظر ماهيت ارائه:

l  آگاه كننده

l  مجاب كننده

رئوس مطالب: ارائه شفاهی

ü  تعریف

ü  خصوصیات

ü  انواع

ü  امکانات

ü  سخنرانی علمی – فنی

انواع ارائه شفاهي

ü  سخنراني عمومي

ü  تدريس

ü  سخنراني علمي – فني

ü  قرائت نثر و شعر

خصوصيات سخنراني عمومي

ü  معمولاً:

l  عدم استفاده از امكانات شنيداري و ديداري

ü  انفرادي

ü  مدت:

l  معمولاً حدود نيم ساعت

ü  تاثير زياد

l  شخصيت سخنران

l  حركات و رفتارش

l  وضعيت روحي – عاطفي او

ü  عامل مهم ديگر: شرايط زماني – مكاني و اجتماعي

خصوصيات كلي تدريس

ü  هدف اصلي:

l  آموزش

l  ارائه كننده بايد شيوه تدريس بداند

ü  طرح درس مشخص

ü  نداستن اطلاعات مخاطبين از موضوع

ü  كسب اطمينان از انجام فرآيند دريافت و درك

ü  كنترل كمي و كيفي

خصوصيات سخنراني علمي – فني

ü  كنفرانس ، سمينار و ...

ü  موضوع: غالباً تخصصي

ü  استفاده از انواع امكانات شنيداري و ديداري

ü  معمولاً انفرادي

ü  شامل تمام مراحل يك ارائه كتبي

ü  عدم نياز به دانستن آيين سخنوري

ü  سطح مخاطبين از نظر دانش :

l  سطوح مختلف

l  بعضاً فراسطح ارائه كننده

رئوس مطالب: ارائه شفاهی

ü  تعریف

ü  خصوصیات

ü  انواع

ü  امکانات

ü  سخنرانی علمی – فنی

امكانات

ü  پنج دسته امكانات

1- امكانات مربوط به ارائه

•          وضع كانال ارائه كننده

2- امكانات مربوط به مخاطب

•          وضع كانال مخاطب

3- امكانات ناشي از ماهيت ارائه شفاهي

4- امكانات محيطي

•          شرايط مكاني – زماني و اوضاع اجتماعي

5- امكانات تكنولوژيك

امكانات ناشي از ماهيت ارائه شفاهي

ü  كلام

ü  سبك بيان و صدا

ü  حضور فيزيكي و روياروي

ü  نگاه

ü  زبان بدن

ü  تغییرات سریع و اصطلاحات

ü  گفتار و حركتهاي موردي

امكانات تكنولوژيك

عمدتاً ديداري – شنيداري

ü  تخته

ü  چارت

ü  پوستر

ü  ابزارهاي نمايشي

ü  دستگاههاي تقويت و پخش صدا

امکانات محیطی

ü  وضع مکان ارائه

ü  شرایط زمانی ارائه

ü  اوضوع اجتماعی ارائه

اهداف استفاده از امكانات ديداري – شنيداري

ü  ايجاد تنوع در رسانه ارائه

ü  جلب توجه بيشتر مخاطبين

ü  تقويت تاثير پيام

ü  نمايش مفاهيم يا ايده هايي كه شرح آنها با كلام زمانگير يا دشوار است

ü  تشدید علاقه مخاطبین به موضوع

ü  تسريع و تسهيل انتقال ايده هاي مهمتر

موارد استفاده نادرست از امكانات ديداري – شنيداري

ü  روخواني نوشته هاي مندرج در تصوير بطور يكنواخت

ü  ارائه تعداد زیاد جدول و نمودار برای تاثیر گذاری

ü  اجتناب از برقراري تماس پويا با مخاطب

ü  ارائه ايده هاي متعدد در يك مطلب واحد

ü  ارائه ايده هاي ساده

ü  نمايش (خودنمايي) استفاده از ابزارهاي جديد

رئوس مطالب: ارائه شفاهی

ü  تعریف

ü  خصوصیات

ü  انواع

ü  امکانات

ü  سخنرانی علمی – فنی

خصوصيات سخنران

ü  ظاهر آراسته و متناسب با با عرف جامعه

ü  تمركز فكر

ü  گشاده رويي

ü  ادب در گفتار و رفتار

ü  صبر و حوصله

ü  توانايي جلب توجه مخاطب

ü  خونسردی و تسلط بر اعصاب

ü  حضور ذهن و حاضر جوابي

ü  توانایی برقراری ارتباط حضوری زنده و پویا

ü  ترجيحاً: تاثير نگاه و نفوذ كلام

زمان سخنراني علمي – فني

ü  انتخاب زمان (ساعت)

ü  ارتباط ميزان (حجم) دريافت مخاطب در ساعات روز

مراحل آماده سازي سخنراني علمي – فني

ü  مراحل يك تا پنج از مراحل آماده سازي ارائه كتبي

ü  نهيه طرح زمانبندي

ü  تهيه صفحاتي كه بايد نمايش داده شوند

l  انواع اين صفحات:

•          صفحات (مثلاً اسلايد) حاوي نكات مهمتر – مطالب اصلي

•          صفحات حاوي متن اصلي سخنران

ü  تمرين سخنراني

l  تعيين مدت زمان

l  تعيين سرعت مناسب اداي جملات و توضيحات و وتاكيدات

ü  پيش بيني مشكلات و موانع احتمالي

بخشهاي سخنراني

ü  مقدمه (بيانگر موارد زير)

l  رعايت شئون فرهنگي و عرف محيط

l  اداي احترام به حاضرين

l  كسب اجازه از صاحبنظران – پيشكسوتان و اساتيد در موضوع ارائه

l  ترجيحاً بدون نام

l  اشاره كردن به منابع مطالعه

l  طرح عنوان اصلی و عناوین داخلی مهمتر

l  بيان حيطه و حدود موضوع

l  بیان امکانات و مشکلات مطالعه و پژوهش

بخشهاي سخنراني (ادامه)

ü  بيان مطلب اصلي

l  شروع از مفاهيم آشنا و بيان مفاهيم مبنايي مطلب

l  حفظ توالي منطقي

l  رعايت زمان بندي ارائه

ü  طرح سؤالاتي در ميان سخنراني و دريافت جواب مخاطبين

ü  نتيجه گيريهاي مرحله اي

ü  پاسخ دادن به سؤالات در هر مرحله

ü  طرح سؤالاتي در پايان

ü  برگزاري بحث پاياني در صورت امكان

شيوه رفتار سخنران علمي – فني

ü  كمترين اشتباه در گفتار و رفتار

ü  گردش آرام نگاه به سوي همه (قبل از شروع سخن)

ü  اصل نايكنواختي صدا

ü  استفاده متناسب از آهنگ – نواخت و لحن كلام

ü  نداشتن تكيه كلام

ü  سخن گفتن حتی الامکان با چند سبک

ü  داشتن تاكيدات و تكارهاي بجا

ü  پرهيز از ايجاد ابهام و ايهام

ü  استفاده از "نگاه" براي برقراري ارتباط پويا

عدالت در تقسيم نگاه

شيوه رفتار سخنران علمي – فني (ادامه)

ü  بهره گيري از حركات بدن

l  بويژه دستها (و نه به افراط)

ü  پرهيز از ثابت و بي حركت ماندن در يك مكان

ü  داشتن تواضع

ü  پرهیز از حاشیه پردازی و زیادی گویی

ü  مشاركت دادن مخاطبين در ارائه

ü  استفاده مؤثر از امكانات ديداري – شنيداري

ü  تصحيح اشتباه در بيان و عذرخواهي از مخاطب

ü  اجتناب از نظر دادن در مورد سوالات مخاطبين

l  مثلاً "سؤال بجايي است"

شيوه رفتار سخنران علمي – فني (ادامه)

ü  درک وضعیت مخاطبین

ü  پرهیز از تفاخر، تکبر ، خودنمایی و فضل فروشی

ü  استفاده از عبارات و جملات صحیح از نظر دستور زبان

ü  استفاده درست از وقت

ü  داشتن بياني ساده و روان در عين حال با احساس

منبع :

ftp://78.39.200.210/FTP%20server/Teacher/jaberi/technical%20and%20scientific%20writing%20and

%20speech/Chapter%204.ppt

شیوه ارائه مطالب علمی و فنی

 شیوه ارائه مطالب علمی و فنی

مفاهیم اولیه ارائه

•         ارائه موضوع یعنی انتقال اطلاعات درباره موضوع و از این دیدگاه همسایگی معنایی با مفهوم ارتباط دارد.

•         ارائه در لغت بمعنای نشان دادن و نمایش دادن است.

ارائه ترکیبی از دانش و فن است.

سیستم ارائه

•         سیستم ارتباطی

–       بوسیله یک رسانا پیام را از فرستنده به گیرنده منتقل می کند.

سیستم ارتباطی

•       ارایه کننده

–      تسلط به موضوع، آداب ارایه، جذب مخاطب از طریق تغییر صدا، جملات خبری، پرسشی، تاکیدی و حرکات دست و صورت

•       گیرنده (مخاطب)

–      علاقه مندی به موضوع، داشتن پیش زمینه، گوش دادن موثر و شناخت از ارایه کننده

•       محتوا (موضوع ارایه)

–      دارای اعتبار علمی و فنی، جذاب و مورد علاقه مخاطب، اطلاعات مختصر و مفید، استفاده مناسب از نمودارها و شکل ها، متن محتوا مختصر و مفهوم

•       کانال ارتباطی (رسانه)

–      استفاده از فیلم، شکل و نمودارهای مناسب، ویدیو پروژکتور، تزیین مکان و طرز پوشش

•       محیط ارایه

–      نور، چیدمان صندلی، رنگ اتاق و سکوت

•       پارازیت

–      صداهای ناهنجار، حرکت افراد و ایجاد سر و صدا موجب عدم تمرکز ارایه کننده است.

انواع ارائه از نظر نوع رسانه

•       شفاهی (گفتاری): سخنرانی و ...

•       کتبی (نوشتاری): نامه، داستان و ...

•       تصویری: نقاشی و ...

•       صوتی: موسیقی

•       ترکیبی: سینما، متن علمی و فنی و ...

عوامل مؤثر در ارائه

•       ارائه کننده

•       مخاطب

•       نوع ارائه از نظر رسانه اصلی

•       موضوع ارائه

•       انگیزه و هدف ارائه

•       زمان و مکان ارائه

•       مدت ارائه

•       امکانات آماده سازی و کمکی

مراحل آماده سازی ارائه

•       تعیین موضوع

•       تهیه منابع

•       تهیه طرح اولیه برای تولید متن اصلی گزارش

•       کسب و سازماندهی اطلاعات

•       تولید متن اصلی

•       تنظیم ساختار سه بخشی

تعیین موضوع

•       مشخص کردن زمینه موضوع

•       تحدید موضوع 

•       تعیین عنوان مناسب

تحدید موضوع

•       سطح ارائه کننده                                      

•       هدف ارائه    

•       میزان گستردگی زمینه موضوع

•       خواسته های مخاطبین

•       مدت ارائه

•       امکانات آماده سازی محتوای ارائه

•       سطح ارائه

تعیین عنوان مناسب

عنوان موضوع را باید با جمله یا عبارتی حتي الامکان کوتاه و گویا بیان کرد.

•       برخی ویژگی های عنوان ارائه

–      گویا وصریح

–      کوتاه

–      فاقد کلما ت زائد

–      واقعی ، صادقانه ، و نه مبالغه آمیز

–      حتی الامکان فاقد علائم کوته نویسی /فرمول و ...

–      حاوی حداکثر پانزده کلمه و از این میان حدود چهار کلمه اصلی

ارائه شفاهی

•       نوعی انتقال اطلاعات است که رسانه اصلی آن، کلام یا گفتار است.

•       خصوصیات

–      حضوری است.

–      بدلیل محدودیت زمانی، به اندازه ارائه کتبی مشروح نیست.

–      کنترل کیفی و کمی دشوار است.

–      تعداد مخاطبین معمولا کمتر از ارائه کتبی است.

–      تاثیرگذاری سریع دارد.

–      امکان تبادل نظر بین ارائه کننده و مخاطب وجود دارد.

–      از نظر امکانات از ارائه کتبی غنی تر است.

انواع ارائه شفاهی

•       سخنرانی عمومی

•       تدریس

•       سخنرانی علمی و فنی

•       قرائت شعر و نثر

خصوصیات سخنرانی علمی و فنی

•       ویژه محافل علمی و فنی از قبیل کنفرانس، سمینار و ... است.

•       موضوع آن تخصصی است.

•       زمان آن بین 10 تا 25 دقیقه است.

•       معمولا بطور انفرادی انجام می شود.

•       سطح دانش و آگاهی مخاطبین متفاوت است.

•       نیاز به آماده سازی و یک طرح زمانبندی مشخص دارد.

•       از انواع امکانات شنیداری و دیداری استفاده می شود.

اهداف استفاده از امکانات دیداری و شنیداری

•       ایجاد تنوع

•       جلب توجه بیشتر مخاطب

•       افزایش تاثیر پیام

•       افزایش علاقه مخاطب به موضوع

•       تشریح بهتر و ساده تر مفاهیم با استفاده از نمایش

•       تسریع و تسهیل انتقال پیام

خصوصیات سخنران عملی و فنی

•       ظاهر آراسته و مرتب

•       تمرکز فکر و حضور ذهن

•       خونسردی و تسلط بر اعصاب

•       گشاده رویی و ادب در کلام و رفتار

•       صبر و حوصله

•       توانایی جلب مخاطب و برقراری ارتباط

زمان و مکان سخنرانی علمی و فنی

•       بهتر است مطالب مهم و پیچیده تر در صبح باشد و مطالب معمولی در بعد از ظهر و عصر ارائه شود.

•       مکان ارائه از نظر معماری و امکانات بگونه ای باشد که مانعی برای ارائه نداشته باشد.

آماده سازی سخنرانی علمی و فنی

•       تعیین موضوع

•       تهیه منابع

•       تهیه طرح اولیه متن اصلی

•       کسب اطلاعات

•       تولید متن اصلی

•       تهیه طرح زمانبندی

•       تهیه صفحات ارائه (اسلایدها)

•       تمرین سخنرانی

•       پیش بینی سوالات و مشکلات احتمالی

بخش های سخنرانی علمی و فنی

•       مقدمه

–      ادای احترام به مخاطبین

–      کسب اجازه

–      طرح عنوان اصلی و عناوین داخلی

–      بیان سابقه کارهای انجام شده (مختصر)

•       بیان مطلب اصلی

•       نتیجه گیری های مرحله ای

•       انجام جمع بندی و نتیجه گیری نهایی

•       پاسخ دادن به سوالات مخاطبین

•       طرح سوالاتی برای ایجاد کنجکاوی در مخاطب و پاسخ دادن به آنها

•       سپاسگزاری از مخاطبین

شیوه رفتار سخنران علمی و فنی

•       رعایت اصل نایکنواختی صدا و نظاره

•       داشتن صدای متناسب با مکان ارائه و تعداد حاضرین

•       استفاده صحیح از مکث و سکوت بجا برای تاثیرگذاری بیشتر

•       داشتن بیانی ساده و روان و پرهیز از زیاده گویی

•       نداشتن تکیه کلام

•       ارائه مطلب طبق طرح زمانبندی ارائه

•       استفاده از جملات صحیح از نظر دستوری

•       بهره گیری از حرکات بدن بویژه دستها

•       استفاده موثر از امکانات دیداری و شنیداری

•       سخن گفتن با اطمینان و اعلام صریح تردید

•       تصحیح اشتباه ضمن عذرخواهی از مخاطب

•       اجتناب از نظر دادن در مورد سوالات از قبیل: سوال خوبی است، سوال بجایی است، این چه سوالی است؟

ارائه کتبی

•       نوعی ارائه است که  رسانه اصلی آن نوشتار است هرچند در مقولات علمی – فنی معمولا از شکل هم برای انتقال ایده استفاده می شود.

•        ارائه کننده به کمک یک زبان دارای خط و بر اساس سبک و سیاق مشخص اطلاعات مورد نظر خود را منتقل می کند.

خصوصیات ارائه کتبی

•       غیابی است (ارائه کننده حضور ندارد)

•       قابل استناد است

•       با فرصت است

•       مشروح است

•       تعداد مخاطبین معمولا زیاد است

•       سبک و سیاق مشخص و معمولا واحد دارد (به ویژه در مقولات علمی – فنی)

•       تاثیر گذاریش می تواند تدریجی باشد.

•       احتمال بروز اشتباه (حداقل نسبت به ارائه شفاهی) کمتر است 

•       امکان تبادل نظر و رویارویی وجود ندارد و اساسا نوعی انتقال اطلاعات یکسویه است.

انواع ارائه کتبی

دانشگاهی: کتاب، جزوه، مقاله، انواع گزارشها، رساله، یادداشت تحقیق، دانشنامه، مجله برنامه کامپیوتری و ... که بعضی از این گونه ها در سطوح پایین تر آموزش نیز وجود دارند.

غیر دانشگاهی: کتاب، مجله، روزنامه، جنگ، بروشور، بولتن، کاتالوگ، انواع گزارشها، کتابهای راهنما، اطلس، آلبوم، فصل نامه، سالنامه، مکاتبات اداری و ...

اجزاء سه بخشي يك ارائه كتبي

•       بخش آغازی

•       بخش اصلی (میانی)

•       بخش پایانی

اجزای بخش آغازی

•       جلد

•       صفحه سفید ابتدایی

•       صفحه عنوان

•       پیشگفتار

•       صفحه های تقدیم نامه و سپاسگزاری

•       چکیده

•       صفحه فهرست

•       صفحه فهرست جداول و تصاویر

اجزای بخش اصلی

•       متن اصلی

•       پانوشت (پاورقی)

•       شکل

•       جدول

•       نتیجه گیری

•       خلاصه

•       فعالیت های آینده

اجزای بخش پایانی

•       پیشنهادات و توصیه ها

•       پیوست ها

•       فهرست منابع

•       چکیده به زبان انگلیسی

•       صفحه عنوان به زبان انگلیسی

•       صفحه سفید انتهایی

•       جلد (پشت جلد)

منبع :

www.vahidmokhtari.ir/media/Technical_Presentation.ppt

ادامه نوشته

کمرویی و روش های درمان آن  ( قسمت دوم )

 کمرویی و روش های درمان آن  ( قسمت دوم )

بسیاری از محققان و متخصصان، ریشه ی اصلی کمرویی را در ترس یا اضطراب اجتماعی ( SOCIAL ANXIETY) می دانند. بنابراین لازم است اشاره ی مختصری به اضطراب  و اضطراب اجتماعی داشته باشیم.


اضطراب

 اضطراب  از نظر روان شناسی و روان پزشکی یعنی «ناآرامی، هراس و ترس  ناخوشایند و فراگیر با احساس خطر قریب الوقوع که منبع آن قابل شناختن نیست» به سخن دیگر اضطراب  یک پاسخ طبیعی در مقابل هر نوع تهدید یا فرآیندی آگاه کننده و اخطاری به فرد درباره ی یک خطر یا موقعیت ضربه آمیز است. الگوی پدیدآیی اضطراب در موجود زنده امری است کاملاً فطری و   ....

ادامه نوشته

كمرویی چیست؟ ( قسمت اول)

كمرویی چیست؟ ( قسمت اول)


كمرویی مقوله ای است كه هرچه بیشتر بدان بپردازیم ، تنوع بیشتری را در آن مشاهده می كنیم. بنابراین قبل از آنكه حتی بتوانیم درباره ی نحوه ی مقابله با آن فكر كنیم، می باید از مضمون كمرویی شناخت بیشتری داشته باشیم. فرهنگ لغت انگلیسی آكسفورد می گوید كه اولین استفاده ی ثبت شده از این لغت در یك شعر آنگلوساكسون بوده است كه حدود هزار سال بعد از میلاد مسیح سروده شده است . در آن شعر معنی این لغت " به سهولت ترسانده شده " است. " كمروبودن " نشانگر صفت فردی است كه " به خاطر ترسویی ، احتیاط كاری و    ...

ادامه نوشته

آشنایی با «PHOBIA» یا ترس غیر منطقی (وحشت!)


آشنایی با «PHOBIA» یا ترس غیر منطقی (وحشت!)

همه ما کم و بیش کلمه فوبی را شنیده ایم و تا حدودی نیز با معنای آن آشنا هستیم.

فوبی در لغت به معنای نفرت و ترس بیمارگونه است.

از لحاظ علمی، فوبی به ترس مفرط و غیرمنطقی از شیء یا موقعیت و    ...

چگونه یک سخنرانی خوب ارائه کنیم ؟

 چگونه یک سخنرانی خوب ارائه کنیم

 

۱) چه در حضور یک نفر و چه در حضور یک جمعیت پنجاه نفره، می‌توان بر ترس و خجالت ناشی از سخنرانی غلبه کرد.

سخنرانی مهارتی است که همه می‌توانند با تمرین، آن را بیاموزند. با استفاده از ابزار ارتباطی زیر، یاد بگیرید که چطور با اعتماد به نفس صحبت کنید و .....

ادامه نوشته

چگونه یک سخنران مصنوعی نباشیم؟

چگونه یک سخنران مصنوعی نباشیم؟


همه ما سخنرانی‌هایی را شنیده‌ایم که در آن به نظر مي‌رسد کارهایی که سخنران انجام مي‌دهد همه درست هستند، ولی چیز نامعلومي‌در این میان اشتباه است. اگر از ما راجع به این سخنرانی‌ها سوالی پرسیده شود، احتمالا با کلماتی از قبیل «محاسبه شده» یا «مصنوعی» آنها را توصیف مي‌کنیم. شاید هیچ کد‌اممان نتوانیم بگوییم که سخنرانی دقیقا به چه دلیل جذاب نبود، تنها نکته‌اي که ...

ادامه نوشته