سلام بدقولی، خداحافظ اعتماد


«ای وای به جان خودم یادم رفت، قول می دم فردا سر ساعت اون کارو انجام بدم، ببخشید باز هم دیر رسیدم، اما تقصیر من نیست، خیابونا شلوغه، امان از این اتوبوس ها که همیشه دیر می رسن و من رو شرمنده می کنن، قول می دم از فردا سر ساعت برسم، دیدی! یادم رفت بهت زنگ بزنم» و هزاران جمله دیگر که ثابت می کند گوینده آنها آدم خوش قولی نیست.

همه ما آدم های بدقول زیادی را در زندگی مان دیده ایم، بعضی از ما خودمان آدم های بدقولی هستیم و بعضی هامان مجبوریم همیشه آدم های بدقول را تحمل کنیم. آدمی که وفای به عهد در قاموس اخلاقی اش نیست، کسی که هیچ گاه بر سر حرف و وعده اش نمی ایستد، آنی که به قول خودش، همیشه دیگران را سر کار می گذارد و پس از بدقولی، نشانه ای از پشیمانی در چهره اش دیده نمی شود. ممکن است هر آدمی با هر طبقه اجتماعی باشد، اما او هر که باشد اهمیت زیادی ندارد، چون مهم، خصلت آزاردهنده اش درپایبند نبودن به وعده هایش است.

کسی که بدقولی می کند، معمولا با مرور زمان، اعتبارش را در میان اطرافیان از دست می دهد و دیگر کسی برای حرف ها و قول هایش ارزشی قائل نیست. چنین فردی اگر از قضاوت دیگران نسبت به خودش ناراحت و    ....    ....    ....    ...