اصول سخنوری قضایی : بیان و قلم در خدمت حق و عدالت - گفتار قضائی ( 1 )
فصل اول-کلیات راجع به تمرین سخنوری قضائی
1-در مقالات قبل راجع به فن سخنوری قضائی و اصول آن،آنچه برای ملاحظه و بررسی قضات محترم بخصوص دادستانها و دادیارها و وکلای مدافع ضروری بنظر میرسید درج گردید،ولی بدیهی است دانستن اصول یک موضوع،روش و تدابیر آن برای کسیکه میخواهد در آن موضوع بدرجه مهارت و خبرگی برسد کافی نیست و در فرا گرفتن هر فنی تجربه و مهارت لازم است که در اثر درست یادگرفتن و زیاد تمرین و تکرار نمودن و نگاه بدست اساتید آن فن کردن و از محضر آنان کسب فیض نمودن بدست میآید.
هیچ حلوائی نشد استادکار تا که شاگرد شکرریزی نشد
2-سخنور اگر شرایط سخنوری را درست عمل کند برای خو و برای عامه مردم بهترین مربی و تهذیب کننده اخلاق و نفوس است و بعلاوه سخنوری هنری است که همه کس بآن نیازمند است منجمله قضات خاصه دادستانها-دادیارها و وکلای مدافع.
3-شرایط سخنوری را چگونه میتوان درست بموقع اجرا گذارد؟
دیل کارنگی میگوید:همیشه در خاطر و ذهن،خود را آنطوریکه دلتان میخواهد مجسم کنید تا کمکم همانطور شوید که فکر میکردید.در اینجا با توجه بگفته دیل کارنگی باید در خود تلقین کنید که ناطق-سخنور-مربی و استاد خوبی هستید و با این فر در راه مقصود قدم بردارید تا بهدف خود برسید.این حقیقت منحصر بسخنوری نیست و در همه مسائل صدق میکند.
فرماندهان و سرداران بزرگ از قبیل ناپلئون- و لینگتن-لی-گرانت و فش متفق القولند که میل و خواستن نظامیان برای فتح مهمترین عامل موفقیت و غلبه بر دشمن است.
4-با تمهید این مقدمات اگر میخواهید سخنور قضائی خوبی شوید،اول میل آنرا شدیدا در خود ایجاد کنید و راه رسیدن باین مقصود اینست که فواید آنرا برای خود واضح و معلوم نمائید و بدانید هیچ عاملی بقدر خوب حرف زدن و نفوذ معنوی شخص را زیاد نمیکند خوب حرف زدن نعمتی است که تمام اشخاص صاحبنظر و صاحبدل آرزوی آنرا میکنند.
دیل کارنگی میگوید:من تقریبا در تمام دنیا سفر کردهام و تجربیات کافی بدست آوردهام و در تمام عمر خود کمتر لذتی را همپایه این دیدهام که انسان در مقابل یک عده ایستاده و افکار خود را برایشان بگوید و بدینوسیله آنها را وادار نماید که بعدا بیاد او بوده و درباره گفته- هایش فکر کنند.
5-انور گوید1برای جبران نقائص و فرمانروائی بر طبیعت از نوامیس طبیعت باید اطاعت نمود.
عصر جدید باین نکته پی میبرد که قدرتهای شخصی ناشی از پیروی از قوانین مربطو به جسم و روح و فکر (1)صفحه 113 کتاب آداب سخن،نگارش آقای علی پاشا صالح استاد دانشگاه تهران.
است و کسی که این قوانین را بداند و طبق آن عمل کند قدم در صراط توفیق نهاده است.یکی از قوانین مزبور خویشتنداریست.باید اراده خود را بیدار کنید. اراده قوی هنگامی پیدا میشود که بدانید چه میخواهید اگر هدفی دارید و دل بدان هدف بستهاید اراده شما قویست.تندرستی نیز در تربیت اراده و سایر قوای نفسانی مؤثر است.در تندرستی خود بکوشید کم بخورید و هوای آزاد استنشاق کنید تا خون صاف در عروق شما جریان یابد.خون صاف یکی از عوامل اولیه سعادت و نیکبختی شماست.
بعقیده انور در هیچیک از مراحل عمر نباید گفت از من گذشته و دیگر این کار از من ساخته نیست.
بهترین لحظات زندگانی لحظاتی است که قوای ما طبق موازین عقلیه بکار افتد و هر قدمی که برمیداریم نور امید در پیشانی ما بدرخشد و محیط برای تقویت اراده ما مساعد بنظر آید.
6-در فرا گرفتن سخنوری شرط لازم و کافی علاوه برداشتن اراده بردباری و صبر و حوصله است.نباید مطمئن بود که ممکن است یک شبه ره صدساله پیموده شود.یکی از دانشجویان علوم الهی روزی بدکتر بیچر امریکائی از وعاظ مسیحی(7881-3181-م)گفت: من تصمیم دارم وارد خدمت کلیسا شوم اما اینکه وعظ را در چه مدت میتوان تهیه نمود بیخبرم.از بیانات شما امروز لذت فراوان بردم آیا بمن توانید گفت چه مقدار وقت برای تهیه آن صرف کردهاید؟دکتر بیچر پاسخ داد:«ای جوان،وعظی را که با مداد شنیدی از روزی که دیده بدین جهان گشودم تا امروز به تهیه آن مشغولم».
ماحصل کلام اینکه نطقی کوتاه و دلنشین را عمری تفکر و تمرین باید و الا عرض خود بردن و زحمت دیگران داشتن است:
سعدی میفرماید:
اگر هست مرد از سخن بهرهور هنر خود بگوید نه صاحبهنر اگر مشک خالص نداری مگوی ورت هست خود فاش گردد ببوی بسوگند گفتن که زر مغربی است چه حاجت،محک خو بگوید که چیست
فصل دوم-تمرین و تکرار
1-همه میدانیم دانستن اصول شنا برای شناگری کافی نیست و شرط اصلی یادگرفتن فن شنا این استکه انسان خو را در آب بیاندازد.بهمین ترتیب اگر کسی میخواهد سخنور شود باید عملا وارد اینکار شده و تمرین نماید.مهمترین نکته در یادگرفتن فن سخنوری موضوع تمرین و تکرار است.اگر تمام اصول و قواعدی که برای فصیح و بلیغ حرف زدن و نکوگفتن یاد گرفتهایم فراموش کنیم ولی به تمرین و تکرار در سخنوری اهمیت بدهیم و آنرا فراموش نکنیم باز امید موفقیت هست زیرا اولین و آخرین و مطمئنترین راه تولید اعتماد و جلوگیری از ترس در سخنرانی این است که زیاد در مقابل جمعیت حرف بزنید و تمرین کنید و این عاملیست که بدون آن بهتر است بکلی از سخنوری صرفنظر کرد.
2-تولید اعتماد بنفس و جرات برای سخنرانی نمودن حتی بقدر یک دهم آنچه همه فرض میکنند اشکال ندارد و نباید تصور نمود که طبیعت استعداد اینکار را فقط در عده کمی از مردم بودیعه گذاشته و سایرین از آن بیبهرهاند بلکه برعکس هرکسی با تمرین و تکرار میتواند خود را سخنور ممتازی بنماید مشروط بر اینکه میل و رغبت زیادی بانیکار داشته باشد و با علاقه و جدیت آنرا تعقیب کند.یکی دیگر از وسائل تولید اعتماد بنفس اینستکه متن سخنرانی را قبلا و با دقت و پیشبینی لازم تهیه نمائیم.
3-تمرین و تلقین بمنزله دو نیرو هستند که با پرورش و بکار گرفتن آنها هرکس در هر شغل و حرفهای که باشد منجمله فن بیان و سخنوری میتواند شخصیت بهتری داشته باشد و وجهه بیشتری برای خدمتی که انجام میدهد کسب نماید مثلا شخصی که هنوز تمرین ننموده چرا بخود بگوید که برای سخنرانی نمودن خلق نشده بلکه برعکس باید بخود تلقین نماید این کار از او ساخته است با این اطمینان خاطر طولی نمیکشد که در اثر تمرین زبانش باز میشود و ادای کلمات روان و آسان میگردد.
خلاصه،طلاقت1لسان و حسن بیان در نتیجه تمرین حاصل میگردد.این رهی است که اغلب سخنوران نامی جهان نیز رفتهاند.
(1)-طلاقت بموجب فرهنگ عمید یعنی:خندان و گشادهرو شدن،گشودهزبان شدن،فصیح و تیززبان شدن.
فصل سوم-شرح حال سخنوران نامی در مورد تمرین سخنوری
1-مطالعه شرح حال سخنوران نامی خود یک نوع تمرین و بررسی مناسب است.و در اینجا بشرح حال دمستن یکی از سخنوران نامی یونان و وبستر آمریکائی میپردازیم.
2-شرح حال دمستن:1
الف-سرآمد سخنوران یونان و خاتم ایشان دمستن یا دمستنس (D?mosthe?nes) نام داشته و معاصر ارسطور بوده و با او تقریبا یکسال بدنیا آمده(سال 583 قبل از میلاد)و در یکسال درگذشته است(سال 223 قبل از میلاد)در کودکی از پدر یتیم شد و میراث هنگفتی باو رسید اما کسانیکه پدرش بوصایت و ولایت او معین کرده بود اموال او را حیف و میل کردند.در آغاز جوانی خطابه یکی از سخنوران را شنید و توجه عامه را بسوی او دید و بسخنوری شایق گردید و نزدیکی از سخنوران این فن را آموخت در احوال او گفتهاند که از افلاطون نیز استفاده کرده و ظاهرا بمطالعه کتب تاریخ نیز رغبت تمام داشته است.بهرحال بر کسانیکه اموال او را تلف کرده بودند اقامه دعوی کرد و مدتی مشغول اینکار بود و در نتیجه برموز سخنوری آشنا گردید گرچه از مال پدر چندان چیزی بدستش نیامد اما در سخنوری ورزیده گردید و بر ان شد که در مجامع عمومی سخن بگوید.در آغاز امر سخنوری او پسندیده نیامد (1)-آئین سخنوری نگارش دانشمند فقید محمد علی فروغی.
چون آوازش ضعیف و لهجهاش علیل و نفسش کوتاه و تعبیرش نامناسب بود.شنوندگان سخن او را خوش نپذیرفتند اما آشنایانش تشویق نمودند و از دماغسوختگی ملامتش کردند و براهنمائی او پرداختند و عیبهائیکه در کارش بود نمودار ساختند،او هم دامن همت بر کمر زد و رنج و تعب را بر خود هموار کرد تا بمقصود رسید و در این باب داستانهای عجیب نقل کردهاند از جمله اینکه منزلی زیرزمینی برای خود مهیا ساخته و آنجا میرفت و مشق سخنوری میکرد و برای اینکه مجبور شود مدتی مدید آنجا بماند و از کار بازنایستد نیمی از ریش خود را میتراشید و نیمه دیگر را میگذاشت تا نتواند از خانه بیرون رود.بجهت اصلاح لهجه و تلفظ خود ریگ در دهن میگرفت و بآواز بلند شعر میخواند.برای اینکه نفسش قوت بگیرد رو ببالا میدوید و فریاد میکرد یا منظومههای طولانی را یکنفس میخواند و در کنار دریا رفته مشق سخن میکرد تا آوازش بر همه موجهای دریا غلبه کند و در برابر آینه گفتگو میکرد تا احوال چهره خویش را دریابد و اصلاح کند.بالای دوش خود شمشیر نیز میآویخت که شانه و دست را بیقاعده حرکت ندهد و عادت بحرکات نامناسب از او سلب گردد.
ب-این داستانها همه راست باشد یا نباشد ولی معلوم میکند که دموستن در کار همتی عجیب بخرج داده و عبث نبوده که نخستین سخنور جهان شمرده شده است. رمز کامیابی دمستن تمرین و کار و کوشش و عزم راسخ وی بوده است.
3-یکی از سخنوران آمریکا که مانند دمستن مشهور است و بستر (Webster) میباشد و آنچه را بتوان در سخن و گفتار کمال مطلوب دانست این سخنور واجد بوده است.اندامی متناسب رفتاری متین و موقر داشته و از نظر سبک و اسلوب سخن نیکو بوده و به آرایش کلام نمیپرداخته است.بسادگی دمستن سخن میگفته و کلامش بهمان اندازه قرص و ساده بوده است.
ادله و براهینی که برای اثبات مطالب خود اقامه میکرده چنان محکم بوده است که نیازی به آهنگ رعدآسا نداشته. دلائل قوی باید و معنوی نه رگهای گردن بحجت قوی
فصل چهارم-شنیدن سخن و گفتار سخنوران مشهور
1-کسانیکه میل دارند فن سخنوری را بیاموزند در وهله نخست یعنی قبل از آنکه بسخنرانی بپردازند باید مدتی سخنرانیهای دیگران را بشنوند.بعبارت دیگر قبل از آنکه گوینده شوند شنونده خوبی باشند و بتوانند درست گوش کنند چنانکه مولوی میفرماید:
مدتی میبایدش لب دوختن از سخنگویان سخن آموختن
2-بمنظور تمرین مناسب است چند تن از سخنوران خوب معاصر را انتخاب کنیم و عواملی را که مایه شخصیت و شهرت آنها میباشد از آراستگی ظاهر و خوشروئی و گیرنده بودن صوت و آهنگ رسا و بیان قوی و قابلیتهای اجتماعی و اوصاف اخلاقی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و بدقت عوامل مختلفه را بین دو نفر بسنجیم.
مثلا ببینیم:صوت و آهنگ دو نفر که باهم شباهت دارد چرا دارای یک اثر نیست.
3-قبلا نیز گفته شد که بصرف دانستن اصول سخنوری و روش آن و یا مطالعه و بررسی کتب فن بیان و آئین سخنوری کسی سخنور ماهر نمیشود.بنابراین باید رفت و هنگامیکه سخنوران بزرگ در جمع شنوندگان سخن میگویند و یا مجلس بحثی را هدایت و رهبری میکنند حاضر بو و در این جلسات شرکت کرد و دیده گشود و گوش فرا داد.باید رفت و دید سخنوران شیرین بیان چگونه قواعد و اصول سخنوری را هنگام ایراد نطق یا هنگام شرکت در سمینارها و سمپوزیومها بکار میبرند.چطور معانی زیبا و دلنشین را در قالب سخنان شیوا میآورند و شنوندگان را با منطق صحیح و ذوق سلیم و بلطف و خوشی قانع میسازند و همعقیده خود مینمایند.
باز بمعنای این شعر توجه میکنیم:
هیچ حلوائی نشد استادکار تا که شاگر شکرریزی نشد
فصل پنجم-تمرین
1-آمرسون میگوید:خداوند همهچیز را با قیمت ارزان در دسترس انسان گذارده است.
دیل کارنگی میگوید:قیمت ارزانی که باید در مقابل خوبسخنرانی نمودن بدهیم عبارتست از تمرین- تمرین-تمرین.
2-تمرین سخنوری بطور اعم و یا سخنوری قضائی
بطور اخص را میتوان شامل موضوعات و مسائل مشروحه زیر دانست:
الف-صدا.
ب-حرکات و سکنات.
پ-فصاحت و بلاغت.
فصاحت و بلاغت و بکار بردن دستور زبان و احاطه بر قوانین و موازین حقوقی و قضائی برای یک سخنور قضائی با بررسی کتب مربوط و شنیدن سخن و گفتار سخنوران مشهور ممکن است حاصل آید ولی صدا و حرکات و سکنات هر شخص مربوط بخود او بوده و اگر شخصی از یک سخنور نامی صدای دلپذیی توام با طنین مطبوع بشنود و یا حرکات و سکنات طبیعی و مقتضای حال در وضع ظاهری او مشاهده نماید حاکی از آن نیست که بتواند عین آن صوت و آهنگ و یا همان حرکات و ژستها را بدون کم و کاست بکار برد و صرفا تقلید نماید.
بنابراین هر دانشجوی مکتب سخنوری باید شخصا بتمرین صوت و آهنگ بپردازد و حرکات و سکنات را هم کنترل کند که همآهنگ با بیان و خالی از تصنع و ساختگی باشد.
الف-تمرین صوت و آهنگ
(1)تمرین صدا و تنفس:
برای اینکه صدای خوب داشته باشیم باید طرز تنفس خود را اصلاح کنیم و در واقع میتوان گفت تنفس مواد خام برای ساختن صدا و کلمات میباشد.اگر تنفس صحیح باشد صدا خیلی جذاب و گرم میشود.تنفس صحیح آنست که روی حجاب حاجز اجرا شود.برای اجرای تمرین تنفس باید بر پشت خوابید و نفس عمیق کشید بشرطی که در موقع تنفس شانهها و دندهها بلند نشوند تا در نتیجه هنگامیکه تمام خلل و فرج ریه پر از هوا میگردد ریه بر روی حجاب حاجز فشار بیاورد و آنرا بطرف پائین رانده و محدب نماید.بطوریکه میدانید حجاب حاجز پردهایست عضلانی که قفسه سینه را از شکم جدا مینماید.
هر شب قبل از خواب و هر صبح قبل از برخاستن مدت پنج دقیقه اینطور نفس کشیدن اثر بسیار مفید دارد.
ایستاده نیز میتوان طوری تفس عمیق کشید که به پرده حجاب حاجز فشار وارد آید و بطرف پائین محدب گردد.
(2)بکار بردن نوک زبان:
عده زیادی از خوانندگان مشهور یکی از علل موفقیت خود را بکاربردن نوک زبان دانستهاند باین معنی که سعی میکردند کلماتیکه امکان داشت با نوک زبان ادا کنند و قسمت عقب زبان را بیحرکت بگذارند. برای تمرین و ورزش نوک زبان باید بمقدار زیاد حرف«ر»را ادا کرد و مانند مسلسل پشت سر هم گف«ر ر ر...»
(3)روانی لبها:
یکی از اشکالاتیکه ناطقین تازهکار با آن روبرو میشوند انقباض لبها مخصوصا در شروع سخنرانی است برای اینکه صدا قشنگ و واضح باشد باید لبها روان و قابل حرکت باشند و برای رسیدن باین مقصود باید تمرین زیر را انجام داد:
تمرین اول:کلمه«تو»را تلفظ کنید و با گفتن آن لبها را کاملا گرد کرده و منقبض سازید،پس از آن بگوئید«من»و در این موقع بعکس لبها را کاملا باز کنید مثل اینکه میخواهید دندانهای خود را بدندانساز نشان بدهید و بهمین ترتیب چند دفعه این دو کلمه را تکرار کنید و لبها را جمع و باز نمائید.«تومن، تومن،تومن،تومن،تومن،».
(4)تقویت طنین صدا:
خوب شدن صدا سه عامل اصلی دارد(الف) تنفس صحیح(ب)بدن سالم و عدم خستگی(پ) طنین صدا.در مورد تنفس قبلا یادآوری شده و اصطلاح عقل سالم در بدن سالم برای همه آشنا و قابل درک است ولی بمطلبی که علاوه بر تقویت صدا باید بدان توجه داشت عدم خستگی بدن و داشتن استراحت کامل قبل از سخنرانی است.
راجع به اهمیت تقویت نمودن صدا میتوان گفت همانطوریکه توخالی بودن ویلن و تار صدای سیمها را طنین میدهد و قشنگ و دلنواز میسازد،صدای انسان هم که از حنجره خارج میشود در دهان و بینی و کلیه حفرههای سر و صورت طنینانداز شده و از آن صدائی را که ما میشنویم بوجود میآورد
برای تقویت طنین صدا یکی از تمرینهای مفید آواز خواندن است و تمرین دیگر بدین ترتیب است که: (الف)یک نفس عمیق بکشید و پس از پرشدن ریه،دهان خود را بسته و بخارج کردن تنفس از بینی ادامه دهید بطوریکه صدای«م»شنیده شود.
(ب)یک نفس عمیق بکشید و ضمن خارج نمودن نفس با لب باز حرف«ن»را ادا کنید و سپس دو تمرین (الف)و(ب)را باهم عمل کنید بطوریکه با بستن و باز نمودن لب هنگام خارج شدن نفس الفاظ:«می نی، می نی،می نی،می نی،می نی،»شنیده شود و در این حالت توجه کنید که ارتعاشات صوتی در سر و و صورت شما حس گردد مثلا اگر دست روی سر یا پشت گردن یا روی پیشانی و یا حتی روی سینه بگذارید ارتعاشات صوتی را حس کنید.
(5)رساندن صدا بمسافت دور:
برای اینکه صدای سخنران از دور شنیده شود لازم نیست که داد بزند بلکه کافی است درست حرف بزند یک کلام اگر با اصول صحیح ادا شود به آخرین قسمت بزرگترین سالنهای سخنرانی میرسد:یکی ز اصول اساسی ادای کلام تنفس است،نفس مهمترین های صدا است بدون آن هرقدر کوشش کنیم نتیجه خوبی بدست نمیآید.
راندن تومبیل بدون بنزین از سخنرانی و گفتار بدون نفس راحتتر است.بقول دیل کارنگی اثر نفس در سخنرانی مانند اثر باروت در تیراندازی است
(6)باید هرچه ممکن است واضحتر حرف زد. بارها اتفاق افتاده است که حرف طرف مقابل خود را بعلت بدی بیانش نفهمیدهاید و از او خواستهاید که دوباره حرفش را تکرار کند و بالعکس چقدر از شنیدن بیانات کسی که مرتب و واضح حرف زده است لذت بردهاید.
یکی از نکات مهمی که در سخنرانی باید رعایت نمود اینستکه بطور کلی و جز در موارد استثنائی صدای ناطق باید حاکی از خوشحالی و امیدواری باشد.
(7)نکاتیکه در هنگام بیان سخن بایستی رعایت گردد عبارتند از:
«الف»محکم و با تأکید ادا کردن کلمات و عبارات مهم در سخن.
«ب»تغییر دادن درجه بلندی و کوتاهی صدا برحسب اهمیت کلمه در کلام همانطوریکه کلمات مهم و اصلی جمله را باید مؤکدا بیان نمود طبعا در موقع بیان آن کلمات صدا هم بلندتر شده تا با سایر کلماتی که اهستهتر بیان میگردند فرق پیدا نماید.
«پ»کم و زیاد نمودن سرعت اداء کلمات سریع و بطنی ادا نمودن کلمات برحسب وضعیت کلام چنانچه طبیعی باشد لطف خاصی به سخن میدهد و سبب میگردد که مطلب بهتر فهمیده شود.
«ت»تأمل نمودن و مکث کردن بعد از بیان یک نکته مهم و دقیق.
دیل کارنگی میگوید:ابراهام لینکلن ضمن سخنرانی
هروقت بیک مطلب مهم میرسید یکدفعه توقف میکرد و این عمل بهمان اندازهایکه صدای ناگهانی در موقع اثر میگذارد در سخنرانی وی اثر میگذاشت.اجرای نکات چهارگانه یادشده بالا هنگامی اثر خوب دارد و نتیجه مطلوب میدهد که کاملا طبیعی باشند و همانطوریکه عمل هضم غذا و تنفس خودبخود و غیر ارادی و طبیعی اجرا میشود این نکات نیز باید طبیعی بمرحله اجرا درآید و روح داشته باشد.
(8)مرکز تشکیل صوت حنجره است و اگر حنجره نداشتیم شاید هنوز بشر باین درجه از تمدن نرسیده بود زیرا قوه ناطقه که در قرآن کریم نیز از آن ببرزگی یاد شده است و همچنین خواندن و نوشتن که از آثار همان قوه است بیحنجره غیرممکن بود.انسان را بهمین سبب حیوان ناطق تعریف کردهاند و اساس تمدن بشر زبان و قوه ناطقه و بیان است.
ب-نتیجه آنکه صوت رسا و روشن و گیرنده و مؤثر اعصاب خسته و فرسوده را آرام میکند و اذهان مشوب و مردد را مطمئن و متقاعد میسازد و روحهای افسرده را بهیجان میآورد.
خشم را زایل و حس احترام در دل شنوندگان ایجاد مینماید و نظرهای منفی را تغییر میدهد و بر محبوبیت و وجهه گوینده میافزاید.بعبارت دیگر سحر کلام قولی است که جملگی برآنند و برای داشتن آن تلاش و کوشش و تمرین و تمرین باز هم تمرین مستحسن است
فصل ششم-استفاده از اختراعات جدید در یادگیری فن سخنوری و در تمین آن.
1-اگر صدای خود را در صفحه یا نوار ضبط کنیم و بعد بدقت بآن گوش فرا دهیم،ممکن است: لحن یکنواخت یا تلفظ بدو کوتاهی-گرفتگی-نازکی یا معایب دیگر صدا نظر ما را جلب کند و در صدد اصلاح آن برآئیم بنابراین اختراعات جدید اولا:وسیله بسیار مؤثری بر کمک و همراهی ما هستند تا بتوانیم نقائص بیان خود را بفهمیم و با تمرین و تکرار آنرا برطرف کنیم.ثانیا:هنگام سخنرانی و بیان مطلب از وجود آنها استفاده نمائیم.
2-بطوریکه در بالا نیز ذکر شد نوار و دستگاه ضبط صوت برای فهم نواقص صدا و آینه و فیلم برای دیدن حرکات و سکنات هنگام سخنرانی بسیار سودمند میباشند و مبتدیان هنگام تمرین سخنرانی بجا است از این وسائل و یا هرنوع اختراعی که بتواند نواقص صوت و آهنگ و صدا و حرکات و سکنات را نشان بدهد استفاده نمایند.کمک دوستان و همشاگردیها نیز برای دانشجویان وسیله مناسب دیگری است که در سالن سخنرانی بنشینند و گفتار سخنور را بشنوند و از آن انتقاد سازنده بنمایند و سخنران نیز دقیقا گوش فرا دهد و انتقادپذیر باشد تا بتواند نقائص سخنرانی خود را برطرف نماید. 3-استفاده از اختراعات جدید هنگام سخنرانی:
الف-امروز آلات و ادوات فنی متعددی وجود دارد که میتواند به سخنران در ضمن سخنرانی کمک نماید و موضوع وسائل کمکآموزش و وسائل سمعی و بصری در آموزش و پرورش و در سخنوری خود مبحثی جداگانه و بحثی مفصل دارد.
ولی آنقسمت که در اینجا ذکرش خالی از فایده نیست تغییراتی است که در شرایط و قواعد سخنوری میدهد و سخنور بایستی توجه به این تغییرات داشته باشد.مثلا امروز بلندگو مشکل صوت و نارسائی آنرا تا حدی حل کرده و ناطقی که به بلندگو دسترسی داشته باشد از نارسائی صوت خود نگرانی ندارد.لکن بلندگو همان اندازه که صوت را بلند میکند نقائص تلفظ را نیز بزرگ جلوه میدهد و اگر سخنران تند حرف بزند بسیار زننده میشود.بنابراین در برابر بلندگو باید در فاصله مناسب قرار گرفت و کلمات را آهستهتر و شمردهتر بیان نمود.
ب-در عصر حاضر بعضی اوقات با استفاده از اختراعات جدید نطقها را در دستگاه ضبط صوت روی صفحه یا نوار پر میکنند و دستگاههای کاملتر وجود دارد که هم ضبط میکند و هم بازگو مینماید.ادارات رادیو در تمام کشورهای جهان سخنان شیوای سخنوران نامدار معاصر را که در حکم گنجینه گرانبهائی برای نوآموزان فن سخنوری است در بایگانی خود گرد آورده و در مواقع لزوم مورد استفاده قرار میدهند.با وجود همه این وسائل و اختراعات جدید،سخنور بایستی بتربیت خود
همت گمارد و تمرینات لازم را بخصوص در مورد صدا و دارا شدن آهنگ موزن بنماید.زیرا با وجود اینهمه وسائل و پیشرفتهای فنی امروز اگر گویندگان رادیو و تلویزیون واجد مزایای لازم از لحاظ صدا نباشند پذیرفته نمیشوند.بهمین جهت صوت این قبیل گویندگان را قبل از استخدام آزمایش میکنند.
فصل هفتم-صفات مورد لزوم سخنور و اهمیت سخنوری.
1-برای رسیدن بمقام والای سخنوری شخص بایستی متصف به صفات چهارگانه:1-محبت2-متانت 3-دقت4-حوصله باشد تا هم در دوران تمرین و شاگردی و هم در زمان مهارت و استادی این صفات بمنزله چراغهای پرنوری فرا راه او برای رسیدن بوادی بیان و سخن باشند و درک فیض معانی کلمات و عبارات را بنماید و دادرسان و صاحبمنصبان دادسرا از این مختصر خود حدیث مفصل بخوانند و باین بیت توجه داشته باشند.
گر شود بیشه قلم دریا مدید1 مثنوی را نیست پایانی پدید
2-اهمیت رسیدن بوادی سخنوری آنقدر عظیم و باارزش و دلپذیر است که لسان الغیب چنین میفرماید:
حافظ ار سیم و زرت نیست چه شد شاکر باش چه به از دولت لطف سخن و طبع سلیم
3-اهمیت کلمه و کلام نیز بحدی است که تاریخ آن بقدمت تاریخ بشریت است در انجیل یوحنا آیه اول (1)-مرکب آمده است:«در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود».
4-در قرآن(کلام اللّه مجید)این آیه شریفه را میخوانیم:
«خلق الانسان علمه البیان»
یعنی خلق کردیم انسان را و باو دادیم بیان و نطق را حال،بشکرانه این نعمت خداداد خوبست آنرا در خدمت حق و عدالت بکار بریم.
منبع :
نشریه مهنامه قضایی » اسفند 1355 - شماره 132