ويژگي هاي گزارشگران

 

ويژگي هاي گزارشگران

1.         کيفيت صدا شامل شفافيت – جذابيت و دلپذيري 

2.      طرز بيان  شامل بيان طبيعي – لحن صادقانه – زبان متناسب با سطح مخاطب

3.      قدرت بيان  شامل بداهه گويي – فضاسازي – شيوه گفت و گو و طرح سوال براساس ايده مصاحبه

4.      ابتکار و نو آوري  شامل سوژه تازه و غير تکراري – مسئله روز و فراگير براي مخاطب

5.      سطح سواد و اطلاعات شامل ميزان تحقيق و اشراف گزارشگر بر موضوع و سوژه

6.       توانايي در برقراري ارتباط و اداره کردن بحث

7.   نکات فني شامل : تعادل و هماهنگي سطح صدا لول – استفاده مناسب از آمبيانس محيط – اديت و تدوين صحيح – قابل تفکيک بودن صدا ي مصاحبه

8.      اخلاق و ادب حرفه اي شامل : وقار و متانت ، پرهيز از تحقير و لحن بازجو مآبانه و محاکمه 

منبع :

http://mojri3.blogfa.com/post-50.aspx

چگونه آهسته تر سخن بگوئیم ؟

 

چگونه آهسته تر سخن بگوئیم ؟

برخلاف خوانندگان كه مي توانند كلمه اي را بكشند، سخنگويان توانايي چنين كاري را ندارند زيرا اين كار به نظر شنونده غير طبيعي مي رسد.

در چنين مواردي تنها حقي كه داريد اين است كه زمان را طولاني تر كرده و در تلفظ حروف صامت به اندازه كافي دقت كنيد.

سرعت: تمرين

متن زير را با سرعت و زمان طبيعي خود كه براي خواندن به كار مي بريد، بخوانيد:

سخنراني خوب بايد به يادماندني بوده و خيلي طولاني نباشد. بزرگ ترين هنر يك سخنران اين است كه بتواند سخنان خود را به بهترين شكل خلاصه كند.

نكته مورد بحث اينجاست كه براي انتقال صحيح پيام به مخاطب، چه كار بايد كرد؟

روش هاي اساسي وجود دارند كه بايد به آنها دقت كرد. ابتدا اينكه هرگز در مورد موضوعي كه چيزي درباره آن نمي دانيد و يا نسبت به آن مطمئن نيستيد، صحبت نكنيد. دوم اينكه براي نشان دادن تجربه خود، وسوسه نشويد كه يك سخنراني في البداهه را آغاز كنيد. سوم اينكه سعي نكنيد به نكته ها و موارد، بيش از حد اشاره كنيد و در نهايت فراموش نكنيد كه تمرين كردن عامل بسيار مهمي است. بسياري از سخنران ها ساعت ها وقت صرف تمرين نحوه انتقال پيام به شنوندگان خود مي كنند. توجه ويژه  به صدا نكته خوبي است، زيرا اگر تا كنون به اين مساله دقت نكرده ايد، متوجه خواهيد شد كه نياز داريد صداي تاثيرگذاري توليد كنيد.

 اگر متن قبلي را در زماني كمتر از يك دقيقه خوانديد، بدانيد كه سرعت بسيار زيادي در خواندن به كار مي بريد.

ساعت يا تايمر خود را روي يك دقيقه تنظيم كرده و متن را تكرار كنيد. اين بار سعي كنيد آهسته تر بخوانيد و مطمئن شويد كه خواندن متن، حدود يك دقيقه زمان لازم دارد.

اگر موفق شديد متن را در يك دقيقه بخوانيد، در ذهن خود اين طور تصور كنيد كه براي درس دادن و ارايه يك موضوع هم بايد به اين سرعت دقت داشته باشيد زيرا براي آن هم همين طور خواهد بود.

منبع :

http://mojri3.blogfa.com/post-187.aspx

بالبداهه سخن گفتن : بخش اول

 

بالبداهه سخن گفتن : بخش اول

بالبداهه سخن گفتن و توان هماهنگ کردن افکار و سخنان در مدت زمانی کوتاه، بسیار مهمتر از سخنرانی پس از آمادگی و تمرین فراوان است. سرعت زندگی معاصر و لزوم ایجاد ارتباط کلامی سریع، این ضرورت را ایجاب می کند که بتوانیم افکارمان را سریع سر و سامان ببخشیم و روان و دقیق به کلام دربیاوریم. این روزها دیگر یک تن در صنعت و حکومت تصمیم نمی گیرد و مهمترین تصمیمات دنیا دور میزهای کنفرانس اتخاذ می شوند. هنوز هم هر فردی حرف خودش را می زند، ولی ناچار است آن حرف را به شکلی قدرتمند و در شکل یک اعتقاد گروهی بیان کند. در اینجاست که توان فی البداهه اندیشیدن و سخن گفتن ضرورت پیدا می کند و نتایج مطلوب را هم می دهد.

اول/ فی البداهه سخن گفتن را تمرین کنید

هر کسی که اندکی هوش و مایه ای از خودداری داشته باشد، می تواند سخنرانی فی البداهه و یا به قول عوام «سرِ دستی» قابل قبول و گاهی هم بسیار درخشانی را ایراد کند. برای مواقعی که از شما می خواهند چند کلمه ای حرف بزنید، راههایی برای تقویت این توانایی وجود دارد یکی از آن روشها شیوه ای است که بعضی از ستارگان معروف سینما به کار می برند.

بسیاری از این چهره ها هر شب تمرین حرف زدن در شرایط دشوار، یعنی فی البداهه اندیشیدن و فی البداهه فکر کردن، می کردند. در خاطرات این افراد می خوانیم که وقتی دور هم جمع می شدند، هر یک روی تکه کاغذی موضوعاتی را می نوشتند و آن را تا می کردند و داخل کیسه می انداختند. بعد کیسه را خوب تکان می دادند و شانسی کاغذی را بیرون می کشیدند. بعد بلافاصله می ایستادند و یک دقیقه در مورد آن موضوع فی البداهه حرف می زدند. آنها هیچ وقت درباره یک موضوع دو بار حرف نمی زدند. نکته اصلی این است که آنها بعد از انجام این بازی به مدت دوسال، در بداهه گویی بسیار قوی شده بودند و می توانستند درباره موضوعات مختلف سخنرانی کنند.

دیل کارنگی در دوره های آموزشی خود از شاگردانش می خواهد که فی البداهه حرف بزنند. دیل کارنگی می گوید: «تجربه به من آموخته است که این تمرین دو فایده اساسی دارد:

1-      به شاگردها ثابت می کند که می توانند فی البداهه فکر کنند.

2-      این تجربه به آنها کمک می کند که موقع ایراد سخنرانی اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند. با این تجربه، آنها تشخیص می دهند که اگر بدترین وضع هم پیش بیاید و نتوانند از متن آماده شده شان استفاده کنند، این مهارت را دارند که فی البداهه مطلبی بگویند و موضوع را جمع و جور کنند.

بنابراین هر چند وقت یکبار  به شاگردان موضوع متفاوتی برای سخنرانی خواهیم داد و تا وقتی هم که از جا بلند نشده اند که صحبت کنند، موضوع را نخواهند دانست.» دیل کارنگی اضافه می کند: «به هر کس موضوعات بی ارتباط با شغل و حرفه اش می دهیم. آنها سعی می کنند با توجه به دانشی که دارند، بین موضوع داده شده و موضوعی که بلد هستند، نوعی ارتباط برقرار کنند. شاید اولین بار که صحبت می کنند،حرفهایشان چنگی به دل نزند، ولی بالاخره یاد می گیرند. این کار برای بعضی ها سخت و برای بعضی دیگر آسان است. اما در نهایت همه می دانند که این کار بسیار آسانتر از آن است که فکرش را می کرده اند و همین بسیار خوشحالشان می کند. می بینند که می توانند قدرتی را در خود می توانند تقویت کنند که فکرش را هم نمی کردند صاحب آن باشند.» دیل کارنگی همچنین درباره شیوه دیگری برای تقویت فی البداهه گویی می افزاید: «یکی دیگر از شیوه هایی که ما برای شاگردانمان به کار می گیریم تا بتوانند فی البداهه سخن بگویند، زنجیری بودن این تکنیک است. این شیوه در کلاسهای ما انگیزه های جالبی را ایجاد می کند. نحوه کار به این شکل است که به یکی از شاگردان می گوییم داستانی را اختراع و آن را به جالبترین شکلی که می تواند بیان کند. مثلا او می گوید: «پریروز داشتم هلیکوپترم را از زمین بلند می کردم که یکمرتبه دیدم چند بشقاب پرنده دارند به طرف من می آیند. می خواستم فرود بیایم، اما مرد کوتوله ای در یکی از بشقاب پرنده ها به طرفم آتش گشود. من ...» در این لحظه زنگی به صدا در می آید و نشان می دهد که وقت آن سخنران به اتمام رسیده است و شاگرد دیگری باید داستان را ادامه بدهد. همین طور که تک تک شاگردها قصه را ادامه می دهند، ممکن است ماجرا سر از مریخ یا تالار کنگره دربیاورد.»

دوم/ از لحاظ ذهنی آماده باشید فی البداهه حرف بزنید.

موقعی که از شما می خواهند بدون آمادگی قبلی حرف بزنید، غالبا توقع این است که درباره موضوعی که می توانید درباره اش با قدرت صحبت کنید، سخن بگویید. مساله ای که در اینجا وجود دارد این است که چگونه با شرایط سخنرانی روبه رو شوید و تصمیم بگیرید که در زمان کوتاهی که به شما داده می شود، نکات مهم مورد نظرتان را بیان کنید. یکی از بهترین راههای مطابقت با این وضع آن است که خود را از لحاظ ذهنی برای چنین شرایطی آماده کنید. وقتی به جلسه ای می روید از خود بپرسید اگر الان از شما بخواهند که صحبت کنید، چه خواهید گفت و بهترین جنبه موضوع که می توان آن را در این مدت کوتاه، واضح و روشن بیان کرد، کدام است؟ موافقت و یا مخالفت خود را در مورد سخنانی که هم اینک گفته می شوند، چگونه بیان خواهید کرد؟

بنابراین اولین راهنمایی ای که به شما پیشنهاد می کنم این است که از نظر ذهنی خودتان را آماده کنید تا در همه شرایط بتوانید فی البداهه حرف بزنید. این یعنی آن که فی البداهه فکر کنید و این کار یکی از دشوارترین کارهای دنیاست. ولی من مطمئنم هیچ کس نتوانسته است به عنوان یک سخنران بدیهه گو اعتباری به دست آورد، مگر اینکه قبلا ساعت ها ذهن خود را مشغول تجزیه و تحلیل شرایط عامی که در آنها قرار  داشته است، کرده باشد. این گونه سخنرانی ها در واقع فی البداهه نیستند، بلکه برای آنها از قبل آمادگی کلی وجود دارد. با چنین شیوه ای چون موضوع سخنرانی را می دانید، مشکل شما فقط سازماندهی و تنظیم زمان و وضعیت خواهد بود.

 به عنوان یک سخنران بداهه گو، طبیعتا فرصت کمی برای صحبت خواهید داشت، بنابراین تصمیم بگیرید که کدام جنبه از موضوع به شرایط شما می خورد. از بابت اینکه آمادگی قبلی ندارید عذرخواهی نکنید. این را همه می دانند که شما از قبل آمادگی نداشته اید. هرچه زودتر سر اصل مطلب بروید.

سوم/ بلافاصله مثال و نمونه ای بیاورید

چرا؟ به سه دلیل که در پست بعدی خواهم نوشت.

منبع :

 http://mojri3.blogfa.com/post-190.aspx

بالبداهه سخن گفتن : بخش دوم

 

بالبداهه سخن گفتن : بخش دوم

 در مطلب قبلی نکاتی برای ارتقاء توان فی البداهه سخن گفتن نوشتم. اینکه ابتدا فی البداهه سخن گفتن را تمرین کنید و همیشه آماده باشید که فی البداهه حرف بزنید. در ادامه خواهیم خواند که باید بلافاصله مثال و نمونه ای بیاورید،  با تحرک و قدرت صحبت کنید و از اصل همین جا و همین حالا استفاده کنید.

سوم/ بلافاصله مثال و نمونه ای بیاورید.

چرا؟ به سه دلیل: 1) چون می توانید فورا خودتان را از ضرورت فکر کردن درباره جمله بعدیتان خلاص کنید و بیان تجربیات حتی در وضعیت فی البداهه گویی کار دشواری نیست. 2) آرام وارد عرصه سخنرانی می شوید و اولین لحظات تردید و دلهره شما از بین می روند و فرصت پیدا می کنید خودتان را درباره بیان موضوعی آماده کنید. 3) بلافاصله توجه مخاطبان خود را جلب می کنید. آوردن مثال مطمئن ترین و سریع ترین راه جلب توجه مخاطب است.

مخاطبی که جذب جنبه انسانی مثال شما شده است، در لحظات اولیه سخنرانی یعنی موقعی که بیشتریننیاز را به اطمینان خاطر دارید، آن را به شما می دهد. ارتباط یک راه دو طرفه است و سخنرانی که می تواند توجه مخاطب را جلب کند، بلافاصله متوجه این موضوع می شود. همین که نیروهای پذیرنده را مثل یک جریان الکتریکی بالای سر مخاطبانش می بیند و برق پذیرش را در چشمهای آنها مشاهده می کند، ترغیب می شود که نهایت سعی خود را بکند و به آنها پاسخ بدهد. بنابراین ارتباط بین سخنران و مخاطب کلید موفقیت یک سخنرانی است و بدون آن، ارتباط واقعی ممکن نیست. برای همین تشویقتان می کنم به خصوص موقعی که از شما می خواهند فقط چند کلمه حرف بزنید، از مثال استفاده کنید.

چهارم/ با تحرک و قدرت صحبت کنید.

اگر با انرژی و قدرت صحبت کنید، حرکات بیرونی شما تاثیر مثبتی روی ذهنیت خودتان خوهند داشت. تا به حال در میان گروهی که با هم صحبت می کنند مردی را دیده اید که ناگهان در میان صحبت آنچه را که می گوید با حرکات هم نشان دهد؟ او خیلی زود روان و شیوا و گاهی اوقات درخشان سخن می گوید و به زودی گروهی از شنوندگان مشتاق را جذب می کند. ارتباط فعالیت جسمی با ذهن بسیار زیاد است. ما برای توصیف کارهای دستی و امور ذهنی از اعتبارات یکسانی استفاده می کنیم. مثلا می گوییم: «به عقیده ای چسبیده ایم. یا به فکری چنگ اناخته ایم.»

پنجم/ از اصل همین جا و همین حالا استفاده کنید.

بالاخره وقتش می رسد که یکی به شانه شما بزند و بگوید: «چند جمله ای حرف می زنی؟»شاید اصلا اخطار قبلی هم در کار نباشد. شما با خیال راحت نشسته اید و دارید از صحبت های مدیر جلسه لذت می برید که یک مرتبه متوجه می شوید او دارد درباره شما حرف می زند. هه به طرف شما برمی گردند و تا بیایید متجه شوید که چه اتفاقی افتاده است، به عنوان سخنران بعدی انتخاب شده اید.

در چنین شرایطی ذهن شما باید فورا دست به کار شود و به قول معروف پشت اسبتان بپرید و اسبتان را چهارنعل بتازید. حالا اگر بشود باید آرام بمانید. موقعی که رو به رییس جلسه می کنید، وقتی است که می توانید نفس گیری کنید. بهترین کار این است که موقع حرف زدن، نزدیک به افاردی که مخاطب شما هستند، قرار بگیرید. مخاطبا به خودشان و کارهایی که می کنند علاقمند هستند. بنابراین سه منبع هست که شما می توانید برای سخنرانی فی البداهه از آنها الهام بگیرید.

اول/ از خود مخاطبان حرف بزنید. برای آسان سخن گفتن، ایتن نکته را از یاد نبرید. درباره شنوندگان سخن بگویید و این که آنها چه کسی هستند و چه می کنند و به خصوص این که برای جامعه شان و انسانیت چه می کنند. از مثال های دقیق استفاده کنید.

دوم/ موضوع موقعیت است. مطمئنا می توانید درباره شرایطی که باعث گردهمایی آن عده شه است سخن بگویید. آیا آن گردهمایی برای سالگرد واقعه ای است؟ قرار است به کسی جایزه داده شود؟ یک گردهمایی سالیانه و یا محفلی سیاسی است؟

سوم/ آخر از همه این که اگر شنونده خوبی بوده اید می توانید نکته خاصی را که گوینده دیگری قبل از شما به آن اشاره کرده است، بگویید و آن را مشخص کنید. موفق ترین سخنرانی های فی البداهه آنهایی هستند که در حقیقت فی البداهه بیان شده باشند. آنها حاوی نکاتی هستند که سخنران در دل خود درباره مخاطب و موقعیت حس می کند و با شرایط، درست مثل دستکشی که در دست دارید، جور هستند. لباسی هستند که دقیقا بر قامت همین موقعیت دوخته شده است.

ششم/ فی البداهه حرف نزنید- سخنرانی فی البداهه ایراد کنید.

در این دو جمله یک اختلاف ظریف وجود دارد. هرگز فایده ای ندارد که فرد مجموعه ای از موضوعات بی ربط را بدون آن که رشته ای منطقی را با هم ردیف کند، پشت سر هم بگوید. باید به شکلی منطقی نظرات خود را حول و حوش یک نکته محوری نظم ببخشید تا به هدفی که در نظر دارید برسید. بار دیگر تکرار می کنم که اگر با اشتیاق سخن بگویید، سخنرانی دم دستی شما، بسیار زنده تر و موثرتر از سخنرانی از پیش آماده تان خواهد شد.

منبع :

http://mojri3.blogfa.com/post-191.aspx

ویژگی های یک سخنرانی اثر بخش

 

ویژگی های یک سخنرانی اثر بخش

زبان، مهمترین وسیله ارتباط، گفتگو و برقراری تماس و تعامل با دیگران است. انسانها گاهی به مدد زبان، با اشیا، حیوانات و وسایل پیرامون خود به نحوی عاطفی و احساسی نیز سخن می گویند و خواسته ها و تمایلات خویش را با آنها در میان می گذارند. 
سخن گفتن و بیان مطلب، مقوله ای است که می تواند به نوعی به پیشبرد اهداف و برنامه های ما کمک شایانی نماید. شاید برای شما بسیار پیش آمده باشد که با سخنی مناسب، تاثیرگذار و پرجاذبه عده ای را با نظر و خواسته خود موافق و همراه کرده باشید و چه بسا گاهی اتفاق افتاده که بخاطر نداشتن نفوذ کلام و عدم ارتباط مطلوب، دیگران پذیرش حرفها و مطالب ما را نداشته و نتوانسته ایم توفیق چندانی حاصل نماییم.
از سوی دیگر، در سطح جامعه اگر توجه کرده باشیم در می یابیم که موفقیت و محبوبیت برخی از افراد مدیون و مرهون زبان خوب، بیان شیوا و گفتار دلنشین آنان است. گو اینکه آنان با کلام خود افراد را جادو کرده ودر اعماق جسم و روح مخاطبان خو جای می گیرند و وارد می شوند.


در هر حال زبان، گفتار و سخن موهبتی است که بحث و بررسی پیرامون آن مجال بیشتری از این مختصر را می طلبد و این بشر است که با این ویژگی ممتاز و این سلاح بزرگ، حساس و پراهمیت می تواند در عرصه های زندگی، کار و حیات خود دگرگونی، پویایی و ... را حاصل نماید و چه زیبا گفته شاعر که: 
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد.

 
پس از ذکر مقدمه فوق در ادامه قصد داریم ابتدا برخی ویژگی های گفتار و سخن را به اختصار برشمرده و سپس مطالبی را پیرامون یک سخنرانی اثربخش ذکر نماییم. امید است مورد توجه اصحاب ارتباطات، مدیریت و روابط عمومی ها قرار گیرد.


● ویژگیهای گفتار و سخن 
به نظر می رسد که اگر کلام، سخن و گفتار ما دارای ویژگی های زیر باشد ما در ارتباطات و امور روزمره خود توفیق بیشتر و مطلوبتری خواهیم داشت. به دیگر سخن، کلام، گفتار و بیان ما باید:


۱) حتی الامکان بر اساس منطق و پایه های علمی باشد. 
۲) ترجیحاً از روی احساسات و عواطف و حب و بغض نباشد. 
۳) منفعلانه و از روی عصبانیت وتعجیل نباشد. 
۴) منقطع، بریده بریده و نامفهوم نباشد. 
۵) در جهت رضای حق تعالی و خشنودی او باشد 
۶) به خاطر خوشایند این و آن و یا به خاطر دشمنی با کسی نباشد. 
۷) بیهوده، پراکنده و بی پروا و بی ادبانه نباشد. 
۸) شفاف، صریح، ساده و بی پیرایه باشد. 
۹) قوی، مستحکم، ماندگار و جامع و مانع باشد. 
۱۰) بی روح ،گنگ، ناممکن و بی سروته نباشد.


هر چند که بجز مطالب گفته شده درباره ویژگی های یک سخن و گفتار می توان نکات دیگری را گفت اما به همین اندازه بسنده کرده و ذیلاً به قسمت بعدی مطلب می پردازیم.


● ویژگیهای یک سخنرانی اثربخش: 
قبل از هر چیز، برای آنکه یک سخنرانی اثربخش باشد بایستی مقدمات و تمهیدات مربوط به آن به خوبی مدیریت شده باشد. مثلاً:


 وقت برگزاری سخنرانی: 
الف ) صبح باشد (چه ساعتی) 
ب ) عصر باشد (چگونه) 
ج) اوایل هفته باشد یا آخر هفته 
د) روز تعطیل باشد یا غیر تعطیل 
ه) در وقت روزهای گرم سال باشد یا سرد 
و) در مناسبتی خاص باشد 
و...


● مکان برگزاری سخنرانی: 
الف ) از نظر مسافت و موقعیت جغرافیایی و نحوه دسترسی شرکت کنندگان 
ب) از لحاظ نور_ صدا_ تهویه و ... 
ج) دارای فضای سبز و درخت و ... است یا در میان انبوه ترافیک و صدا و .... 
د) گنجایش لازم و وسعت کاری 
ه) محل پذیرایی از میهمانان خاص 
و) پارکینگ و عبور و مرور 
ز)آبخوری و سرویسهای بهداشتی 
ح) امکانات از لحاظ برقراری ارتباطات (فاکس _ اینترنت _ تلفن و ... ) 
ی) دکور و چیدمان وسایل مربوطه


● سخنران 
الف) مشهور است، محبوب است. 
ب) دارای مقام و موقعیت خاصی در اجتماع می باشد. 
ج) جزکدام گروه، حزب و یا قوم و قبیله ای است. 
د) اصالت خانوادگی و سوابق خدمتی. 
ه) مدارک تحصیلی خود را از چه مراکزی دریافت کرده است. 
و) حامیان و طرفداران او چه کسانی هستند. 
ز) چه ویژگیهای فردی و شخصیتی بارزی دارد.


● برگزار کنندگان: 
الف) چه قصدی و هدفی را دنبال می کنند. 
ب) سازمان و یا مرکز خاصی است یا بوسیله تشکلهای غیردولتی برگزار می شود. 
ج) کار دعوت و پذیرایی را به خوبی برنامه ریزی کرده اند. 
د) نکات ایمنی، بهداشتی و حفاظتی لازم را مدنظر قرار داده اند. 
ه) دارای وحدت نظر و انسجام و هماهنگی هستند. 
و)بروشور و برگه های اطلاع رسانی لازم را آماده نموده اند.


● شرکت کنندگان (مخاطبان): 
الف) قشر خاصی از جامعه هستند. 
ب) انفرادی دعوت شده اند یا با خانواده. 
ج) برای سرگرمی آمده اند یا استفاده علمی تخصصی. 
د) برای سرگرمی کودکان و فرزندان برنامه های خاصی تدارک دیده شده است. 
ه) سرویس برای رفت و آمد آنان مهیا شده است. 
و) از محتوا و هدف برگزاری سخنرانی اطلاع دارند.


اما اکنون می پردازیم به بیان ویژگیهای یک سخنرانی اثربخش:

 
یک سخنرانی برای یک جمع کوچک و کم تعداد به مراتب کم دردسرتر از یک سخنرانی با تعداد زیادی مخاطب است در اینگونه موارد بایستی با استفاده از حرکات دست، ایما و اشاره و مدیریت خوب زمان، کار سخنرانی را به پیش برد. 
ممکن است در بخش پرسش و پاسخ و یا در خلال سخنرانی عده ای سوالات غیرمعمول از شما داشته باشند می بایست مراقبت نمایید در دام آنها گرفتار نشوید که در آن صورت مجلس از دست شما خارج خواهد شد. در اینگونه موارد بهتر است اول تکلیف را روشن کنید و بیان نمایید که به سوالات خارج از موضوع و یا در لابلای برنامه سخنرانی پاسخ نخواهید داد. 
با آوردن مثالهای ملموس، کاربردی و روزمره، جملات، اشعار، ضرب المثلهای معروف، خاطرات جذاب، تجربیات گذشته، یافته های علمی و ... گهگاه فضای سخنرانی را تلطیف نمایید تا کار شما کسالت آور و خسته کننده نباشد. 
مطالب خود را حتی الامکان خلاصه و کوتاه بگویید و برای اینکار یادداشت های کوچکی حاوی سرفصل و کلمات کلیدی سخنرانی تهیه و آماده کنید تا روند سخنرانی و ارائه مطالب روال معقول و خوشایندی داشته باشد. 
گاهی اوقات از حضار و شرکت کنندگان بخواهید که کلمات آخر کلام شما را بیان کرده و از این طریق مشارکت بیشتری به آنها در ارائه مباحث بدهید. 
هر گونه حرکات حاضرین را زیرنظر داشته باشید ممکن است هر حرکت آنان پیامی بدنبال داشته باشد. مثلاً اگر آنها زیاد به ساعت خود نگاه می کنند یا بر روی صندلی مدام جابجا می شوند و یا کارهایی مشابه انجام می دهند احتمالاً بدین معنی است که: 
الف) خسته شده اند. 
ب) وضعیت تنفس و هوای مکان برگزاری مناسب نیست. 
ج) شما بیش از وقت تعیین شده صحبت کرده اید. 
د) مطالب دیگر جاذبه و پذیرش لازم را ندارند.


در بین سخنرانی پرانرژی و پویا باشید. در حقیقت روح شادابی و نشاط را به حاضرین انتقال بدهید و آنها را متمایل کنید به اینکه تا پایان همراه شما باشند. می توانید گاهگاهی تن صدای خود را بالا، پایین کنید و توجه افراد را بدین ترتیب همواره با خود داشته باشید.


میکروفون همانقدر که می تواند در کیفیت کار شما اثر خوب داشته باشد همانقدر هم می تواند آزار دهنده و اذیت کننده باشد. مراقب میکروفون باشید. 
نوع بکارگیری و هنر استفاده از دستها و قدرت آنها در فهم و انتقال مطالب خیلی مهم است. 
اگر بخشی از سخنرانی شما توجه زیادی را می طلبد دستهای خود را بیشتر باز کنید یا بالا و پایین ببرید. 
نوع پوشش و لباس شما هم بی تاثیر در ارائه سخنرانی نیست. 
لباسهای رنگ و رو رفته، بدون اطو و چروک و ناصاف، کفشهای نامناسب،آرایش مو و صورت هر کدام عواملی هستند که می توانند کار شما را تحت الشعاع قرار دهند. 
مثلاً در حین سخنرانی متوجه می شوید که یک نفر مدام به کفشهای شما نگاه می کند. خوب که دقت می نمایید در می یابید که فرضاً بندهای کفش شما باز شده و یا خیلی کثیف هستند.


گاهی می توان از اسلاید، اورهد، پاورپوینت ( Power Point)، شعر، داستانهای کوتاه و وسایل سمعی و بصری برای انتقال بهتر مطالب استفاده کرد، به علاوه آنکه نمودارها، اعداد و ارقام (آمار) و تخته سیاه (وایت برد) هم یاری رسان شما هستند تا مطالبتان مستندتر باشند.


جو و شرایط حاکم بر جلسه سخنرانی را به خوبی ارزیابی و درک نمایید. اگر احساس کردید که شنوندگان ظرفیت حرفهای مبتنی بر شوخی و مزاح را ندارند از آنها پرهیز کنید. 
همیشه ممکن است عده ای نخاله و یا غیرنرمال در مجلس سخنرانی وجود داشته باشند باید بتوانید آنها را اداره کنید تا اوضاع را به هم نریزند.


برای دریافت بازخورد حاصل از سخنرانی خود، در پایان، آدرس پست الکترونیکی(E_mail) آدرس اینترنتی و یا تلفن خود را بیان کنید تا نقاط قوت و ضعف شما را منعکس نمایند.


در ابتدای سخنرانی یک بیوگرافی مختصر و مفید از خود برای حاضرین ارائه دهید این کار باعث می شود شما را بیشتر باور نمایند. 
در پایان نیز، یک چکیده و خلاصه در چند خط از موضوع و محتوای سخنرانی را ارائه نمایید.


بی طرفی، انصاف، عدالت، حق گویی را در سراسر طول سخنرانی رعایت کنید. 
اگر با لهجه خاصی صحبت می کنید مراقب باشید که در افراد جاذبه یا دافعه خاصی ایجاد نکند. 
علاوه بر اینکه سخنان و گفتار شما در اذهان افراد باقی می ماند، حرکات و اعمال شما نیز به یاد ماندنی خواهند بود. 
طوری به شنوندگان نگاه نکنید که احساس شود با فرد یا گروه خاصی بیشتر ارتباط دارید.


آدرس های بیشتر، منابع و ماخذ تکمیلی و مطالبی که به صورت جنبی می توانند برای فهم و درک شنوندگان مفید واقع شوند را برای حاضرین اعلام و معرفی نمایید. 
از علم روانشناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی سعی کنید برای ارائه سخنرانی بهتر بهره بگیرید. 
بزرگ کردن خود را در کوچک پنداشتن و تحقیر دیگران نبینید. افکار عمومی قاضی و داور خوبی در مورد سخنان و مطالب ما هستند.


اداره جلسه سخنرانی که مخاطبان آن اقشار گوناگون جامعه باشند بسیار سخت و فنی تر است از جلسه ای که شنوندگان سخنان شما مثلاً همه دکتر، دانشجو و یا مهندس هستند و این حالت رسالت کاری شما را حساس تر می نماید که مراقبت و توجه بیشتری داشته باشید.


از توجه حاضرین و زحمات برگزارکنندگان تشکر و قدردانی کنید و سعی کنید در صورت امکان ارتباط نزدیکتر و گرمتری با شنوندگان پس از پایان جلسه سخنرانی داشته باشید.


هر چقدر شتاب و تعجیل در بیان کلمات و جملات بیشتر باشد امکان تپق زدن و اشتباه هم بیشتر می شود، پس شمرده و با اعتماد به نفس صحبت کنید.


چهره بشاش، احترام و رعایت ادب و کرامت انسانی، استفاده از تکیه کلامهای دلنشین و درک روحیات، عواطف و تمایلات شنوندگان نکات با اهمیتی هستند که نبایستی از آنها غفلت نمود.


امید است مدیران، صاحب نظران و بویژه شاغلان بخش روابط عمومی و ارتباطات در سازمانها، مراکز آموزشی و ... بتوانند با بهره گیری از اینگونه نکات یک سخنرانی مفید و موثری داشته باشند.

ترجمه و تالیف : حسن خسروی _ امیر خسروی

منابع و ماخذ برای مطالعه بیشتر:
اصل این نوشتار تحت عنوان:
A Short Guide To Effective Public Speaking
از اینترنت استخراج شده است.
جزوه درسی ارتباطات انسانی _ ترجمه و تالیف حسن خسروی.
آرمیچل، ترنس _ مردم در سازمانها _ ترجمه دکتر حسین شکر کن _ انتشارات رشد _ چاپ دوم پاییز ۱۳۷۷ 
باترا، ویجی و پرامد _ اندیشه های خوب برای همه _ ترجمه هیبت ا .... اسدی _ انتشارات آستان قدس رضوی _ چاپ اول ۱۳۸۱ .
دکر، برت _ مدیریت فرآیند ارتباطات موثر _ ترجمه دکتر بهزاد رمضانی _ انتشارات نشر دایره _ چاپ اول تابستان ۱۳۷۹ .
حسن خسروی _ فوق لیسانس مدیریت _ مدرس علوم ارتباطات و مدیریت
امیر خسروی _ لیسانس مدیریت _ پژوهشگر علوم مدیریت

منبع :

http://mojri3.blogfa.com/post-193.aspx

روشن بودن مطلب در سخنرانی

 

روشن بودن مطلب در سخنرانی

نگهداری از انرژی موجود در صدا در تمام طول یک جمله

گاهی اوقات مردم یک جمله را با انرژی شروع می کنند و سپس سسست و خسته می شوند. در صورت انجام این کار، جمله به صورت جویده و نامشخص تلفظ می شود و در حقیقت می توان گفت با این کار اطلاعات اساسی و حیاتی محو می شوند.

این روش نتیجه موارد زیر می باشد:

-         عادت کردن به این شیوه سخن گفتن

-         مدیریت ضعیف بر تنفس

-         جمله بندی ضعیف

تمرین

سعی کنید این جمله را یک نفس و بدون مکث تکرار کنید:

«آدم ها اغلب نگران این موضوع هستند که گیج و یا فراموش کار به نظر برسند و این امر کاملا قابل درک است.»

ممکن است هنگامی که سعی می کنید این جمله را با یک نفس بخوانید، احساس ناراحتی کنید و نتیجه این می شود که کم کم سست می شوید. بهتر است جمله را به دو بخش تقسیم کرده و یا آن را به صورتی مناسب جمله بندی کنید.

دوباره سعی کنید.

از مکث های کوتاهی استفاده کرده و هر جا که نفسی تازه می کنید، علامتی بگذارید:

 «آدم ها اغلب نگران این موضوع هستند/ که گیج و یا فراموش کار به نظر برسند/ و این امر کاملا قابل درک است.»

احتمالا متوجه می شوید که در تمام طول جمله، انرژی لازم را خواهید داشت؛ به علاوه هیچ کدام از اطلاعات ضروری حذف نمی شوند. (البته ممکن است همان ابتدا به راحتی از عهده خواندن این متن کوتاه برآیید).

چرا سخنرانی واضح و روشن مهم است؟

-         سخنرانی واضح و روشن یکی از شروط لازم در طرح ریزی کردن صداست.

-         اگر صدا ضعیف یا نامشخص باشد، نکات اندکی را می تواند انتقال دهد.

-         به هنگام انتقال اطلاعات، روشن بودن مطلب، عامل بسیار مهمی است زیرا شنونده این شانس را ندارد که شما را متوقف ساخته و بخواهد که به روشنی سخن بگویید.

نکته هایی برای کسانی که از زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم استفاده می کنند.

-         به جای نگرانی درباره لهجه خود، سعی کنید روی آن تمرکز کرده و به روشنی سخن بگویید.

-         سخنگویان انگلیسی بومی، به صدای ضبط شده خود با لهجه ها و تلفظ های متنوع گوش می دهند.

-         خیلی تند صحبت نکنید، زیرا این مساله برای شنوندگان بومی مشکل ایجاد می کند.

-         بهتر است بدانید که صداهای صامت در زبان انگلیسی، ممکن است در زبان های دیگر وجود نداشته باشند. سعی کنید این صامت ها را شناسایی کرده و روی آن ها تمرین کنید.

-         اگر در حال سخنرانی و یا درس دادن هستید و در مورد تند و واضح صحبت نکردن خود نگرانید، سعی کنید حین کار از ابزارهای بصری استفاده کنید.

-         اگر یک سخنرانی رسمی پیش رو دارید، از قبل با یک انگلیسی بومی تمرین کرده و از او بخواهید به تلفظ و روش شما دقت کند.

-         به سخنرانی های انگلیسی های بومی گوش کرده و روی تلفظ های آن ها تمرکز کنید، زیرا این کار در یادگیری شما بسیار موثر است.

-         تمرین های واضح سخن گفتن را انجام دهید.

ارزیابی وضوح سخنان شما

تمرین

-         متنی شامل 300 کلمه انتخاب کنید.

-         آن را دوبار با صدای بلند بخوانید.

-         برای خواندن خود زمان بگیرید (متن شما باید حدود دو دقیقه طول بکشد. اگر آن را کمتر از دو دقیقه تمام کردید، بدانید که سرعت زیادی داشته اید و بار دیگر آن را با سرعت کمتری بخوانید).

-         متن را برای بار سوم بخوانید و اگر امکان دارد صدای خود را ضبط کنید.

-         صدای ضبط شده خود را به عقب برگردانید و مقدار روشن و واضح بودن خود را ارزیابی کنید.

-         از شخص دیگری بخواهید به صدای ضبط شده شما گوش کرده و آن را ارزیابی کند.

نکته: ضبط کردن دقیق صدا می تواند دقت و تمرکز بیشتری به شما درباره صدایی که تولید کرده اید بدهد.

ارزیابی وضوح سخنان شما

تمرینی برای طرز بیان

 متن زیر یک متن کاملا مناسب است. روی تلفظ صحیح دقت کنید. می توانید صدای خود را ضبط کرده و سپس آن را مورد ارزیابی قرار دهید.

متن

آن اتاقی که با ظرافت چیده شده، رو به شرق است. زیبایی موجود در کاغذ دیواری، به این خوش سلیقگی اضافه شده و خود نمایی رنگ اتاق، مورد توجه بودن این مجموعه را مشخص می کند. ساعت روی دیوار به طرز با شکوهی تیک تیک می کند که علاقه آن ها را به ساعت های نقاشی شده پاندول دار، نشان می دهد و در گوشه اتاق یک شمعدان بسیار قدیمی پوشیده در گرد و خاک به وسیله پرده ای پنهان شده است.

منبع :

http://mojri3.blogfa.com/post-197.aspx

فنون سخنراني- کامل و جامع

 

فنون سخنراني- کامل و جامع

فنون سخنراني به ما كمك مي كنند كه از طريق برنامه ريزي و كسب آمادگي، مهارتهاي كلامي و هنرهاي بياني را در خود پرورش دهيم.

دو راز نهفته در يك سخنراني موفق :

آمادگي و تمرين

مراحل اجراي فنون سخنراني 

مرحله اول: مشخص كردن هدف

مرحله دوم: انتخاب بهترين راه انتقال هدف با توجه به:

•         نوع پيامي كه قصد داريم به مخاطبان منتقل كنيم

•         خصوصيات مخاطبان  

توضيح هدف

در توضيح هدف بايد سه نكته مهم را در نظر بگيريم:

1- آموزش: مخاطبان بايد از سخنان ما مطلبي بياموزند.

2- جاذبه: مخاطبان بايد از سخنان ما لذت ببرند.

3-ارائه توضيحات روشن و شفاف: همه قسمتهاي سخنراني بايد شفاف، روشن و قابل فهم باشند.

استفاده از دانش و اطلاعات

دارا بودن اطلاعات كافي در مورد موضوع مورد بحث و موضوعات مرتبط با آن.

انتخاب نكات اصلي

هر مخاطب تنها مدت 45 دقيقه مي تواند تمركز حواس داشته باشد. در اين مدت فقط يك سوم مطالبي كه گفته مي شود و حداكثر هفت مفهوم را فرا مي گيرد

سازماندهي اطلاعات

براي اينكه مخاطب پيام ما را بدرستي دريافت كند بايد در سخنراني از مناسب ترين ساختار استفاده كنيم.

  • ارائه جداگانه نكات: براي بيان ايده ها و نكاتي كه اهميت يكساني دارند ولي ضرورتا با يكديگر تداخل ندارند.

مثال: در سخنراني هاي رسمي مثل سخنرانيهاي آموزشي يا كنفرانسهايي كه مثلا در مورد تئوري مديريت ارائه مي شوند.

   تاكيد روي يك نكته: اگر اهميت يكي از نكات از ساير نكات بيشتر باشد آن را اول از همه ذكر مي كنيم و وقت بيشتري به آن اختصاص مي دهيم كه بتوانيم كاملا در مورد آن بحث كنيم. سپس در تكميل آن نكاتي كه اهميت كمتري دارند را ذكر مي كنيم. مثال: سخنراني كه در مورد بهبود ارائه خدمات به مشتركين ايراد مي شود.

  • نكاتي كه بايكديگر هم پوشي دارند: در اين ساختار هر نكته به نكته قبل و همه نكات با هم مرتبطند. اين نوع ساختار براي سخنراني هاي غير رسمي مناسب است و زماني بكار مي رود كه همه اعضا از موضوع كاملا آگاهي دارند و از نكات نسبتا پيچيده سر درمي آورند.

نوشتن متن سخنراني

متن سخنراني بايد ساده، روان و صريح باشد. براي اينكه حاضران را مستقيما مورد خطاب قرار دهيم از ضماير اول شخص و دوم شخص جمع (ما و شما) و افعال معلوم استفاده مي كنيم.

مثال در مورد نگارش جملات

1- از جملات دستوري استفاده نشود (مجهول)

2- از جملات دستوري استفاده نكنيد (امري)

3- از جملات دستوري استفاده نكنم (متكبرانه بنظر ميرسد)

4- از جملات دستوري استفاده نكنيم (بهترين نگارش)

خلاصه كردن و ياداشت برداري

1- نوشتن متن سخنراني

2- ويرايش

3- استخراج نكات مهم و اصلي از پيش نويس نهايي

4- نوشتن نكات برروي كارتهاي شماره دار

اجراي تمريني

اجراي تمريني فرصت مناسبي براي زمانبندي مطالب، تسلط بر متن سخنراني و رفع اشكالاتي است كه ممكن است در طول سخنراني بوجود بيايد.

مراحل اجراي تمريني

1- تمرين كردن با صداي بلند

2- تمرين كردن مقابل آينه

3- اتكا نكردن به نوشته

4- گرفتن بازخورد (Feedback)

استفاده از وسايل سمعي و بصري

1- انتخاب نوع وسيله سمعي بصري با توجه به تعداد مخاطبان

2- جلب نمودن توجه كليه مخاطبان به پرده نمايش

آمادگي كامل براي ارائه سخنراني

آماده كردن خود به اندازه آماده كردن متن سخنراني اهميت دارد.

1- خود را باور داشته باشيم.

2-  تصوير مثبتي از خود داشته باشيم.

3- نقاط ضعف و قوت خود را بشناسيم.

تقويت اعتماد بنفس و داشتن تفكر مثبت

با تكرار كردن افكار مثبت و دلگرم كننده اعتماد بنفس خود را افزايش دهيم.

براي مثال مي توانيم از عبارات زير استفاده كنيم:

- سخنراني من جالب و پر از ايده هاي جالب است. مخاطبان حتما از آن لذت خواهند برد.

- به اندازه كافي در مورد موضوع مورد نظر اطلاعات دارم، مخاطبان بزودي به اين مطلب پي مي برند.

- به اندازه كافي آمادگي دارم، تمرينات بخوبي انجام شده، بي صبرانه منتظرم تا واكنش مخاطبان را ببينم. 

تجسم موفقيت

تصور كنيم در حال ارائه يك سخنراني بي عيب و نقص هستيم.

چگونگي وضعيت ظاهري

مخاطبان تا حد زيادي تحت تاثير ظاهر ما قرار مي گيرند. طرز لباس پوشيدن ، راه رفتن و حتي ايستادن همگي مواردي هستند كه مي توان از آن برداشتهاي زيادي كرد. ايجاد ذهنيت مثبت در اولين لحظه براي موفقيت در سخنراني بسيار ضروريست. بنابراين:

- لباس مناسبي بپوشيم.

- با اعتماد بنفس راه برويم و صحبت كنيم.

بهبود وضعيت ظاهري

ظاهر خوب اندام به حالت بدن، يعني طرز نگه داشتن اسكلت بدن، بستگي دارد. بهترين حالت براي شروع سخنراني اينست كه صاف بايستيم، پاها كمي از هم فاصله داشته باشند دستها در طرفين بدن به حالت صاف قرار بگيرند. اين طرز ايستادن خنثي است و بيانگر مفهوم خاصي نيست.

تقويت صدا

آهنگ و بلندي صدا، تاثير بسيار زيادي بر سخنراني دارد. يكي از موارد مهم در آماده شدن براي سخنراني، شناخت عملكرد دستگاه گفتاري و كنترل ماهرانه لحن صداست.

تنظيم صدا

اولين شرط لازم براي خوب صحبت كردن ورود هواي كافي به ريه است. مي توانيم با انجام تمرينات ساده تنفسي مقدار ورودي هوا را افزايش دهيم.

دومين شرط لازم درست كار كردن حنجره است.

تنفس صحيح

آهسته و عميق نفس بكشيم تا اكسيژن راحتتر وارد بدن شود و در نتيجه خون بهتر در مغز جريان پيدا كند. هر چه مقدار اكسيژن ورودي بيشتر باشد، جريان هوا در تارهاي صوتي بيشتر مي شود و به تقويت صدا كمك مي كند.

ازبين بردن تنش

تنش ايجاد شده در عضلات در طول سخنراني اثرات نامطلوبي بر جاي مي گذارد:

1- استواري بدن را از بين مي برد.

2- باعث افتادگي شانه و خميدگي پشت مي شود .

3- مانع عملكرد روان حنجره و در نتيجه لرزش صدا ميشود.

4-  موجب منقبض شدن عضلات مي گردد.

با انجام يكسري تمرينات ساده، انقباض موجود در عضلات را از بين مي بريم. 

براي از بين بردن انقباض ماهيچه هاي  صورت به صورت ذیل عمل می کنیم.

فشردن صورت

جمع كردن صورت

كشش دهان

آمادگي نهايي جهت ارائه سخنراني

1- استقرار وسايل سمعي- بصري در سالن

2- دقت كنيم وسايل سمعي بصري براي افرادي كه در انتهاي سالن مي نشينند قابل استفاده باشد.

3- وسايل برقي موردنياز درست كار كنند .

4- محل برگزاري سخنراني، ساعت و تاريخ حضور روي راهنماهاي درب ورود و طبقات مشخص شده باشند.

5- صفحات متن يا ياداشتها صفحه گذاري شده باشند.

6- حتما يك ليوان آب برروي ميز سخنران موجود باشد.

7-از برگزاركننده سخنراني بخواهيم پيش از آغاز سخنراني معرفي درستي از ما داشته باشد و از ابراز نظرات شخصي خود بپرهيزد.

شروع سخنراني

1- با نام خدا، با اعتماد بنفس و بدون نگاه به ياداشتها شروع مي كنيم.

2- در همان لحظات آغازين به همه مخاطبان نگاه كنيم تا احساس كنند يك يك آنها مخاطب ما هستند.

3- نحوه ايستادن ما طوري باشد كه بين ما و مخاطب مانعي ايجاد نشود.

4- در طول سخنراني نگاه خود را روي همه مخاطبان بچرخانيم. رديف هاي عقب را فراموش نكنيم.

بايدها و نبايدها

1- براي روشن شدن مطالب، ساده و مختصر صحبت كنيم و از زياده گويي بپرهيزيم.

2- مكث ها را بصورت مشخص و تاكيدي انجام دهيم. اين مكثها به مخاطبان اجازه مي دهد كه مطالب بيان شده را درك كنند.

3- براي آگاهي از زمان به ساعت ديواري نگاه كنيم نه ساعت مچي

4- اگر مطلب را گم كرديم، آرام باشيم تا آن را پيدا كنيم.

5- در آخر جملات صداي خود را پايين نياوريم چون باعث مي شود مخاطبان تصور كنند در مورد مطالب مطرح شده ترديد داريم.

6- به مخاطبان بگوييم كه چه مدت صحبت مي كنيم تا آنها بدانند چه مدت بايد تمركز كنند.

پاسخ به سئوالات مخاطبان

1- پاسخ به سئوالات مخاطبان بگونه اي نباشد كه ما را از پرداختن به موضوع اصلي منحرف سازد.

2- در هنگام مواجه شدن با سئوالات مشكل، آرامش خود را حفظ كنيم، در صورت لزوم از ترفندهاي تاخيري استفاده كنيم.

3- مراقب سئوالهاي كنايه داري كه براي نشان دادن نقاط ضعف و يا دستپاچه كردن سخنران پرسيده مي شود، باشيم و با تاييد گفته هاي طرف مقابل به بحث خاتمه دهيم.

4- چنانچه يكي از مخاطبان سئوالي مطرح كرد كه ارتباط چنداني با موضوع سخنران نداشت و ما پاسخ آن را نمي دانستيم بهتر است در جواب بگوييم:‹‹ قصد نداشتم امروز اين بخش از موضوع را مطرح كنم›› و يا بگوييم: ‹‹اين يك موضوع ديگري است كه حالا فرصت بحث در مورد آن را نداريم››.

پايان اثر بخش

1- خلاصه مطالب

مطالب در يك يا دو جمله خلاصه شوند اين خلاصه قابل فهم‌، كوتاه و مستدل باشد.

2- اثر گذاري

مكث ها، آهنگ جمله و زيبايي كلام رعايت شود.

3- اتمام قاطعانه

سخنراني با قدرت و با خاطره اي به ياد ماندني به پايان برسد.

 منبع :

http://mojri3.blogfa.com/post-200.aspx

چگونه حنجره ی خود را تقویت کنیم؟

 

چگونه حنجره ی خود را تقویت کنیم؟

مردم پیوسته درباره ی شیوه  سخن گفتن ما قضاوت می کنند. الفاظی که هنگام تلکم به کار می بریم، میزان هوشمندی و ظرافت ما را نشان می دهد. از طرز گفتار ما شنونده پی می برد چقدر مطالعه کرده ایم و با چه افرادی همنشین بوده ایم.

بنابراین شیوه  تکلم ما، اندازه ی فرهنگ وسواد ما را نشان می دهد. بایستی همان زبان مادری خودمان را، دقیق تر، شیواتر و روشن تر، تکلم کنیم و برای دلنشین شدن سخن، از حرکات کلیشه ای وساختگی و تکلف آمیز بپرهیزیم. آوای شما باید دارای طنین ولحن موثر وگیرا باشد. اگر حنجره تان ضعیف است و نمی توانید کلمات را با آهنگ طنین دار و روان ادا کنید، بایستی حنجره خود را تقویت کنید و برای تقویت حنجره و پرورش صدا تمرین زیر را انجام دهید:

در تنهایی با صدای بلند و شمره کتاب بخوانید. هنگام ادای کلمات مراقب باشید که عیب های خود را در سخن گفتن برطرف کنید.

واژه ها را کشیده، روشن، رسا آمرانه و طنین دار ادا نمایید. بهتر است در آغاز، واژه ها به واژه تکلم کنید و هنگام ادای هر واژه، برروی آخرین حرف، کمی « مکث » نمایید.

مثلا درکلمه ی « شتاب» روی حرف «ب» اندکی مکث کنید.

این کار موجب می شود تا کلمات و واژه ها را، نیمه کاره رها نکنید و شتاب زده دنبال ادای کلمه  پس از آن نگردید.

بهره گیری ازدستگاه ضبط صوت وشنیدن صدای خویش توسط آن، در شناسایی و تصحیح معایب تلفظ، بسیار موثر است.

هنگام تمرین خیال کنید با کسی گفت وگو می کنید و می خواهید او را تحت تاثیر بیانات خود قرار بدهید. بر روی هر واژه ای که ادا می کنید، تکیه کنید. جملات را چندان تکرار کنید که ضعف های شما در تلفظ برطرف شود.

برای تقویت حنجره ی خود آواز بخوانید و درحین آواز خواندن، کوشش کنید، طنین باشکوه و آهنگ دلنشین، به آوای خود بدهید.

بدانید که تنها راه بالابردن اندوخته  لغات و توان بهره گیری از واژه ها و اصطلاحات متنوع، آراسته و دلنشین، مطالعه  پیوسته  آثار بزرگ ادبی ایران و جهان می باشد.

کوشش کنید تا استفاده  از « فرهنگ لغات » برای شما به صورت عادت درآید و هر کجا در درک مفهوم لغت دچار مشکل می شوید، به آن رجوع کنید و آگاهانه تر این است که آن کلمه را ریشه یابی کنید.

هنگام تمرینات تقویت حنجره، تنفس خود را تنظیم کنید تا درحین عمل دچار کمبود اکسیژن و یا « نفس نفس زدن » نشوید.

هنگام نرمش کردن نفس عمیق بکشید و این کار را بارها تکرار نمایید تا از ظرفیت ششهای خود تمام و کمال استفاده کنید واکسیژن را به اندازه ی کافی به خون و سایر اندامهای بدن برسانید.

تنفس عمیق باید با دهان بسته و با بینی انجام شود. بی گمان پس از انجام دادن تمرینات گفته شده، هنگام سخنرانی و یا سخن گفتن، ازتنفس و اکسیژن به گونه ای بهره میگیرید که فقدان اکسیژن را حس نمی کنید و سخن شما شکلی لطیف و جاذب به خود می گیرد و به زیبایی سخن شما می افزاید.

منبع :

http://mojri3.blogfa.com/post-201.aspx

 ویژگی های سخنگویان موفق

  ویژگی های سخنگویان موفق

 

صحبت و گفت وگو اساسی ترین و ضروری ترین مشکل ارتباط میان انسانهاست به طوری که یک فرد عادی به طور متوسط در طول روز 18 هزار کلمه بر زبان می آورد. البته در برخی از افراد این رقم بیشتر است، از این رو مهارت های خود را برای اینکه جزو بهترین سخنگویان و بهترین و موفقترین گویندگان باشید چرا ارتقاء نبخشید؟

اصول گفت گوی موفق در چهار چیز است :

 1- صداقت  2- نگرش مثبت  3- علاقه به طرف گفت وگو  4- بی ریایی یعنی رک و بی پرده صحبت کردن

هشت ویژگی مشترک موفقترین سخنگویان : بیشتر افراد موفق، سخنگویان موفقی نیز  هستنند جای تعجبی ندارد که بر عکس این نیز صادق است اگر شما احساس می کنید که تا کنون فرد موفقی بوده اید، می توانید با بهترین سخن گفتن خود را موفقتر کنید برای بسیاری از ما مهمترین کار، تاثیرگزاری در گفت وگوی روز مره است.

 بنابراین سخنگویان دارای چند ویژگی مشترک اند:

1- آنها به هر چیز از زاویه ای دیگر می نگرند و دیدگاههای غیر قابل پیش بینی ای درباره ی موضوعات ارایه می دهند.

2- در صحبت کردن سبک خاص خود را دنبال می کنند.

3- آنها در تمام مدت درباره ی خود صحبت نمی کنند.

4- شوخ طبع هستند و برایشان دشوار نیست که آن را درباره خود به کار ببرند. در حقیقت بهترین

گفت وگو کنندگان اغلب ماجراهای درباره ی خود تعریف می کنند.

5- آنها کنجکاو هستند و می پرسند چرا ؟ آنها می کوشند درباره ی مطلبی که به آنها می گویید بیشتر بدانند.

6- اظهار همدردی می کنند و می کوشند خود را به جای شما بگذارند تا با صحبت های شما ارتباط پیدا نمایند.

7- افراد احساساتی هستند. نسبت به آنچه در زندگی خود انجام می دهند احساس خود را بروز می دهند و نسبت به آنچه شما در آن لحظه به آنها می گویید علاقه نشان می دهند. 

8- افق های فکری گسترده ای پیش روی آنها قرار  دارد و درباره  مسایل و تجربیات بی شماری ورای زندگی روزمره خود به تفکر و صحبت می پردازند.

البته مهم نیست تا چه اندازه سخنگوی برجسته ای هستید اما موقعی پیش می آید که بهتر است ساکت بمانید حتی اگر تحت هر شرایطی قرار دارید و احساس می کنید که باید حرف بزنید چنانچه می شنوید که غریزه به شما می گوید ساکت بمانید به آن توجه کنید و سکوت اختیار  کنید.

صحبت کردن به گونه امروزی : این نوع صحبت کردن ناشی از مدهای کوتاه مدت و رویدادها و شخصیت ها ست واژگان و عبارات این نوع صحبت کردن به صورت کلیشه های فوری در می آیند. گاهی اوقات این عبارات به شما کمک می کنند که با فردی گفت وگو کنید اما اغلب انجام این کارها باعث می شود نحوه  صحبت کردن شما مصنوعی به نظر برسد و گویی نمی توان با فکر و اراده خود جمله هایتان را بسازید و ادا کنید. از این رو از بکار بردن عبارات کلیشه ای یا امروزی بپرهیزید که سرانجام درمی یابید که گفت وگوی شما موثر و جذاب تر است، البته سعی کنید که در صحبت کردن از واژگان بی ارزش ( تکه کلام ها) دوری کنید که این واژگان یا اصوات هیچ چیزی به سخنان ما اضافه نمی کنند بلکه فقط صحبت ما را بهم می ریزند. این واژگان یا اصوات تا زمانی که ایستاده اید برای تکیه دادن سودمند است اما اگر بدان وابسته شوید گفت وگوی شما لنگ می ماند، از جمله این واژگان می توان به ((مثلا، در واقع، احساسا و ...)) یا اصواتی چون ((اِوم )) اشاره کرد. در زبان انگلیسی پرکاربردترین عبارت  you know ( می دانید ) است برای از میان بردن عادت های بد در صحبت کردن، به آموزش نیاز دارید. اولین روش گوش دادن به صحبت های خود است یعنی همین طور که صحبت می کنید توجه به کلماتی که از دهانتان خارج می شود، موثر واقع می شود. تمرین این روش می تواند سخنان شما را اصلاح کند.

دومین پیشنهاد اینکه از یک نفر کمک بگیرید تا به گفته های شما گوش دهد و هنگامی که از واژه ای بی ارزش و زاید یا کلیشه استفاده می کنید با نشان دادن حرکتی سریع این موضوع را به شما گوشزد کند این کار تاثیر چشمگیری را درپی دارد. شما از همسر، دوست یا همکارتان بخواهید هر بار از این واژگان استفاده کردید با گفتن کلمه ای کوتاه مانند صبر کن، گفتن شما را متوقف کند. اگر این فرد دست کم چند ساعتی از روز را با شما بگذراند، پس از گذشت چند روز از تمرین، دیگر از این واژگان استفاده نخواهید کرد.

شما در گفت گو با غریبه ها باید چند نکته را مد نظر بگیرید که عبارتند از : غلبه بر خجالت و کمرویی خود و دیگران، شروع کردن صحبت، قانون اول گفت وگو : گوش دادن، زبان غیرکلاسی ( اشاره ) و دوری از برخی پرسش ها و صحبت ها است .

در واقع اگر شما می خواهید چیزهای جدیدی بیاموزید ناچار هستید به صحبت دیگران گوش دهید و اگر دوست دارید مورد علاقه همه باشید باید به همه علاقمند باشید و آنها را به صحبت درباره ی کمالاتشان تشویق کنید. 

منبع : راز سخنگویان وفق ، لاری کینگ و مترجم : سید رضا نیازی، انتشارات شرفی ، چاپ اول 1378

منبع :

http://mojri3.blogfa.com/post-207.aspx

نکات اساسی برای ابراز شخصیت گوینده

 نکات اساسی برای ابراز شخصیت گوینده

شخصيت گوينده هنر او مي­باشد که از عواطف، احساسات و آموخته­هاي وي سرچشمه مي­گيرد. شخصيت گوينده عبارت از ترکيب شخصيت غريزي و شخصيت هنري اوست.

يعني آنچه را که فراگرفته با خصوصيات جسمي و غريزي خود تطبيق دهد و با در هم آميختن آنها شخصيت جديدي به وجود مي­آورد که شخصيت گوينده است .

   گويندگان و اجرا کنندگان خبر در تمام دنيا محبوبترين گويندگان هستند، علت آن هم هنر خاص گويندگان خبر در کارشان است.

 چون برعکس گويندگان ديگر برنامه­ها، گوينده خبر نمي­تواند در اجراي متن اعمال سليقه نمايد و بايد با هنر و قدرت گويندگي و شخصيت خودش اين نقطه ضعف را جبران کند.

   يک گوينده براي ابراز شخصيت خود به 4 نکته اساسي بايد  توجه کند:

   الف – طبيعي بودن: اگر شخصي، ديگري را الگوي خود قرار دهد، هنر گويندگي، تقليدي و  بي ارزش مي­باشد.

   ب – شادابي و سرزندگي: البته اين چيزي نيست که بتوان آن را به گوينده تزريق کرد.

   ج – صميميت : نبايد فراموش کرد که صميمي بودن با خودماني و مهربان بودن فرق دارد، خودماني حرف زدن با شنونده و نشان دادن خصوصيات بي جا، شنونده را بيزار مي­کند.

د – قابليت انعطاف صدا : گوينده بايد صفات و مشخصات را فقط از راه گوش به شنونده القاء کند و اين کار ساده­اي نيست .

 

لازارسفلد و رابرت مرتن مي­گويد:

   يک فرد خبر پرداز صرفاً ناقل موثر اطلاعات (مانند يک هنرپيشه راديو و تلويزيون ) نيست. بلکه او مورد اطمينان و اعتقاد، به عنوان يک مقام ذيصلاح مي­باشد.

 حتي يک گوينده نمايش سرگرم کننده يا مجري پخش صفحات موسيقي داراي نوعي اعتبار ولو بدون ضمانت مي باشد.

هر فرد به عنوان گوينده بايد نمايي از تعهد اجتماعي را به نمايش بگذارد و بايد از موقعيت هايي که در روشنگري و يا مغشوش کردن افکار عمومي در دست دارد، آگاه باشد.

 

·        تعهد  اخلاقي :

   رعايت موازين اخلاقي در گويندگي اعتماد دو جانبه ايجاد مي­کند.

 

·        سخنوري و آداب آن :

   مهارتهاي مختلف کلامي، هنرهاي تاثيرگذاري هستند که انسانها را در بيان و عرضه مباحث و مسائل گوناگون شخصي و عمومي و سازماني ياري مي­کنند.

·        آداب سخنراني :

  يک سخنران ، براي اينکه در ايراد سخنان خود موفق باشد به اين معني که در شنوندگان و

بينندگان تاثير بگذارد، مي­بايد ملاحظاتي را مد نظر داشته باشد و آدابي را رعايت کند که عمده ترين آنها به اين قرار است :

 

1 – آراستگي ظاهري

2 – سلامت جسمي

3 – آرامش رواني

4 – گستردگي اطلاعات

5 – بسامي و گشاده رويي

6 – دوري از اطاله کلام

7 – معتقد بودن به کلام

8 – فصاحت و بلاغت

9 – تسلط بر کلام

10 – پرهيز از بريده گويي

11 – خونسردي و تعديل رفتار

12 – پرهيز از تقليد

13 – رعايت مکث هاي به موقع

14 – تناسب صدا : کوتاهي و بلندي صداي سخنران بايد با اوضاع و احوال بحث متناسب باشد.

15 – انتقال احساس به شنوندگان : سخنران ماهر و مجرب با رعايت جميع جهات و انجام حرکات موزون و موقع شناسي بايد بتوان علايق و احساسات خود را به شنوندگان منتقل کند.

  ايجاد ارتباط بين مخاطبين و رسانه ها بر عهده گويندگان است و پر واضح است که بدون اين ارتباط هيچ هدفي تحقق نمي پذيرد.

منبع :

http://mojri3.blogfa.com/post-215.aspx

بهداشت صدا و تارهای صوتی گوینده

 

بهداشت صدا و تارهای صوتی گوینده

شامل حذف موارد نادرست استفاده کردن از صدا، بهداشت غذایی، حفظ رطوبت حنجره، رعایت سلامت جسمانی و روحی و .... می باشد که برای داشتن یک صدای سالم و طبیعی ضروری هستند. بهداشت صوتی برای گویندگان، امری حیاتی است.

برای داشتن یک صدای سالم و طبیعی باید این اصول را رعایت کنیم:

1-  حذف موارد استفاده نادرست از صدا:

مواردی وجود دارند که اگر در افراد به صورت عادت درآیند و جزو رفتارهای روزمره گردند باعث می شود حنجره و تارهای صوتی آسیب ببیند و فرد دچار اختلال صدا گردد.

دستور العمل های متخصص گوش، گلو و گفتار درمان برای جلوگیری از اختلال در حنجره و تارهای صوتی:

· پرهیز از فریاد زدن و جیغ زدن

· سرفه و گلو پاک کردن فقط در صورت ضرورت و به صورت ملایم انجام شود

· پرهیز از بلند خندیدن

· خودداری از تقلید صدا

· پرهیز از صحبت ناگهانی و با فشار

· صحبت کردن با بلندگو، زیر و بمی و سرعت معمول و طبیعی

· صدا سازی به آرامی و بدون تلاش و فشار انجام شود (به راحتی صحبت شود)

· در هنگام سخن گفتن یا گویندگی، سرتان را راست نگهدارید و عضلات صورت، گلو، گردن و شانه را سفت نکنید

· سعی کنید سرتان را هنگام حرف زدن برای مدت طولانی به یک طرف خم نکنید. این حالت گاهی اوقات، هنگام صحبت با تلفن دیده می شود

· از ورزش های پر سر و صدا بپرهیزید

· در صورت وجود هر گونه مشکل در صدای خود، از سخنرانی و گویندگی درازمدت بپرهیزید.

·  موقع بلندکردن وسایل سنگین صحبت نکنید

·   موقع سرماخوردگی، زیاد صحبت نکنید

·  قبل از آموزش حرفه ای صدا، از صدای خود به طور حرفه ای استفاده نکنید

·  با آب دهان، گلو را مرطوب نگهدارید.

 

2-   بهداشت غذایی:

برخی از مواد غذایی بر سیستم صوتی اثر منفی می گذارند. این مواد غذایی با ایجاد حساسیت در فرد و یا آسیب مستقیم بر تارهای صوتی وی، باعث ایجاد اختلال صدا می شوند. از بین این مواد، برخی از آن ها آسیب های جدی به صدا وارد می کنند و برخی نیز خفیف تر هستند.

 این دستورالعمل ها را جدی بگیرید:

· در مصرف مواد محرک مانند ادویه ها احتیاط کنید

·   از مصرف الکل و هر گونه دخانیات پرهیز کنید

·   از مصرف مواد اسیدی مانند سرکه خودداری نمایید

· مصرف غذاهای سرخ کرده را محدود کنید

·  اگر حساسیت دارید از مواد غذایی آلرژی زا پرهیز کنید

· در مصرف مواد غذایی چرب محتاط باشید (بیاموزیم و بیاموزانیم که چرب کردن غذا، احترام به مهمان نیست و خیانت به او است.)

· از خوردن مواد بسیار شیرین بپرهیزید

·  از خوردنی هایی مثل چپس و پفک پرهیز کنید

·  در مصرف موادی مثل قهوه و چای غلیظ و نوشابه های گازدار که رطوبت راه های هوایی را کم می کنند محتاط باشید.

· مایعات خیلی گرم و خیلی سرد مصرف نکنید

 

3-   حفظ رطوبت کافی در حنجره

 

رطوبت در ناحیه حنجره، بسیار مهم است. این رطوبت باعث می شود که دستگاه صوتی انسان، نرمتر کار کند و کمتر آسیب ببیند. هر فرد، به ویژه کسانی که به طور حرفه ای از صدای خود استفاده می کنند باید سعی داشته باشند که آب مورد نیاز بدن خود را که به طور متوسط حدود دو لیتر (8 لیوان معمولی) در روز است تامین نمایند.

همچنین آب میوه و چند قطره آب لیمو برای این هدف مفید است.

 

4-   سلامت جسمی و روحی

 

استفاده کنندگان حرفه ای از صدا باید زندگی آرامی داشته باشند. عدم تعادل روحی و شخصیتی بر صدا اثر می گذارد.

 لذا مواردی برای حفظ سلامت جسمی و روحی توصیه می شود:

· حفظ سلامت و ورزش منظم و کنترل وزن

·  پرهیز از حضور در محل های پر گرد و خاک و دودآلود

· پوشش کافی در سردما

·  هر گونه گرفتگی بیش از 2 هفته، جدی گرفته شود و به دکتر مراجعه شود

· به طور متوسط 8-7 ساعت استراحت در 24 ساعت

· اگر نفخ و برگشت اسید معده به دهان دارید به این موارد توجه کنید:

1.   غذا را با حجم کمتر و وعده های بیشتر مصرف کنید

2.   سه ساعت بعد از خوردن غذا بخوابید

3.   سر را برای خواب 25-15 سانتی متر بالاتر قراردهید

4.  چربی کمتر استفاده نمایید

·  رعایت بهداشت دهان و دندان

· رطوبت فضای زندگی و کار را حفظ کنید

. هر چند وقت یکبار به ویژه اگر گوینده هستید. نزد متخصص گوش و گلو یا گفتار بروید تا شما را معاینه کند

· دوران قاعدگی در خواندن و گفتار زنان اثر دارد (قرص های ضد بارداری و همین طور بارداری نیز بر روی صدا تغییرات منفی ایجاد می کند)

· در دوران بلوغ، پسران و دخترانی که تغییراتی را در صدای خود احساس می کنند، باید از استفاده بیش از حد صدای خود بپرهیزند زیرا می تواند باعث آسیب شود

·  قبل از اجرای برنامه، از پرخوری پرهیز کنید زیرا پری معده، بر تنفس و دیافراگم اثر منفی می گذارد

·  تمرینات رهایی بخش یا ریلکسیشن به آرامش فرد و تارهای صوتی او کمک می کند

· استحمام به ویژه قبل از اجرا، می تواند نشاط و شادابی را به شخص بر گرداند. البته قرار گرفتن بیش از حد در آب گرم می تواند نتیجه معکوس داشته باشد.

منبع :

http://mojri3.blogfa.com/post-202.aspx

زمینه (زبان درعمل )

زمینه (زبان درعمل )

منظور از مفهوم زمینه (Context) در علوم زبان عبارت از محیط، متن، و حالات، و شرایطی است، که در آن به بیان کلام[۱] اقدام گردیده است.

مغلطهٔ یک کلمه، یک معنی

معانی کلمات، همواره، در حال تغییر و جابجایی است. معمولا، مردم این را از دید بدشانسی نگاه می‌کنند، چرا که، خود همین می‌تواند به تفکر نادقیق و نیز سردرگمی ذهنی برخی از انسان‌ها بیانجامد. به منظور مرتفع نمودن این مشکل، ممکن است، عده‌ای بیندیشند، که خوب است همهٔ آدم‌ها توافق کنند، که هر کلمه در زبان تنها یک معنی داشته باشد، و آن کلمه همیشه و توسط همگان به همان معنای توافق شده بکار رود.

قدم بعدی عبارت از تلاش در راستای کسب اطمینان از حسن اجراء چنین توافقی‌ست، که همواره عدم امکان آن در عمل پیش خواهد آمد، حتی اگر که، کمیته‌ای از واژه‌گزینان و لغت‌نویسان تشکیل دهیم، تا با سخت‌ترین شیوه‌های دیکته نمودن، همهٔ دفاتر روزنامه‌ها را سانسور کرده، و در هر خانه‌ای یک ضبط صوت قرار دهیم.[۲]

اصالت جوهر در زبان‌شناسی

معمولا، اصالت جوهر در زبان‌شناسی را به معنای اعتقاد به وجود یک معنای صحیح برای هر کلمه، و نیز، قدرت و توانایی ما بر تعریف دقیق و عینی[۳] اطلاعات نهایی پیرامون ذات و جوهر شیئی است که آن واژه بدان دلالت دارد.

پانوشته‌ها

↑ Discourse

↑ صفحه ۶۴، LANGUAGE IN ACTION, A Guide to Accurate Thinking

↑ Objective

منبع :

http://fa.wikipedia.org/wiki/زمینه_(زبان_در_عمل)

واژه‌ بست

واژه‌ بست

واژه‌بست تک‌واژی وابسته‌است که برای ساخت حالت‌های گرامری به‌کار می‌رود.

واژه‌بست‌ها به وندها شباهت دارند، اما تفاوت مهمشان در این است که برروی گروه‌ها اِعمال می‌شوند، یعنی اینکه برای ساخت حالتی گرامری استفاده می‌شوند که صرفاً در یک گروه (گروه اسمی، گروه فعلی) معنا دارد. ازجملهٓ این واژه‌بست‌ها می‌توان به نقش‌نمای اضافهٓ فارسی اشاره کرد که تنها در ساخت ترکیب اضافی کاربرد دارد و استفاده از آن در یک واژه (آن‌گونه‌که وندها کاربرد دارند) مستقلاً کاربری ندارد.

واژه‌بست‌های فارسی

مهمترین واژه‌بست‌های فارسی (ـم، ـی، ـیم، ـید، ـند) هستند که در انتهای افعال فارسی، شخص فعل را می‌رسانند. در زبان انگلیسی حرف s یا es در آخر فعل سوم‌شخص مفرد یک واژه‌بست است.

نقش‌نمای اضافه فارسی

مثال: در ترکیب اضافیِ «کتابِ خوب»، کسرهٔ بعداز حرف آخر واژهٓ «کتاب» نقش‌نمای اضافه‌است

منبع :

http://fa.wikipedia.org/wiki/واژه‌بست

وند

وند

وند تکواژ وابسته‌ای است که با افزوده شدن به آغاز، پایان و میان واژه‌ها، واژه‌های جدیدی پدید می‌آورد.

پیشوند تکواژ وابسته ایست که به آغاز واژه ای می چسبد و معنای واژه را می ورداند.

1. آ/ا/ان: این پیشوند برای نفی بکار می رود و   .....

ادامه نوشته

واج

واج

واج[۱] در زبان‌شناسی کوچک‌ترین جزء مشخص کلام است که جایگزینی آن با جزئی دیگر تفاوت معنایی ایجاد می‌کند. واج‌ها کوچک‌ترین واحدهای آوایی مستقلی هستند که به کمک آنها تکواژها ساخته می‌شود (یک یا چند تکواژ تشکیل یک واژه می‌دهند). مثلاً کلمهٔ «ما» از دو واج «م» (/m/) و «ا» (/A/) تشکیل شده‌است.

تلفظ واجها نزد همهٔ گویشوران یک زبان لزوماً یکسان نیست، با این حال این تفاوت‌های تلفظی به معنی وجود دو واج نیست. مثلاً [w] و [v] در زبان فارسی از لحاظ واج‌شناختی معادل‌اند، چرا که هیچ دو واژه‌ای را (مسلماً با معنای متفاوت) نمی‌توان یافت که   ...

ادامه نوشته

تک واژ شناسی (صرف)


تک واژ شناسی (صرف)

تک‌واژشناسی یا صَرف/ ساختِ‌واژه‌ (انگلیسی: morphology) بخشی از دستورِ زبان است که ساختـ(ـارِ) واژه را موردِ تحلیل قرار می‌دهد[۱]. به سخنِ دیگر، ساختِ‌واژه به شناختِ تکواژها و راه‌هایِ هم‌نشینیِ آنها با یکدیگر در قالب‌هایِ نحوی و نیز در واژه‌سازی می‌پردازد. کارِ اصلیِ زبان‌شناس در بررسیِ ساختِ‌واژه‌یِ یک زبان، تجزیهٔ عبارت‌ها و جمله‌ها و دست یافتن به تکواژها و ...

ادامه نوشته

معنا شناسی

معنا شناسی

معناشناسی (Semantics)، دانش بررسی و مطالعۀ معانی در زبان‌های انسانی است. بطورکلی، بررسی ارتباط میان واژه و معنا را معناشناسی می‌گویند.معنا شناسی گرفته شده از لغت یونانی semantika اسم خنثی جمع semantias علم مطالعه ی معنا می باشد . این علم معمولاً بر روی رابطه بین دلالت کننده ها مانند لغات ، عبارتها ، علائم و نشانه ها و اینکه معانیشان برای چه استفاده می شود تمرکز دارد . مفاهیم زبان شناسی و زبان شناسی معنایی بررسی معانی است که ...

ادامه نوشته

معناشناسی (Semantics)


معناشناسی (Semantics)


بطورکلی بررسی ارتباط میان واژه و معنا را معناشناسی می گویند. در منطق نیز بررسی ارتباط میان نمادها 

و    ....... 

ادامه نوشته

جمله‌ شناسی

جمله‌ شناسی

جمله‌شناسی (نام قدیمی:نحو) (به انگلیسی: Syntax) به دانش مطالعهٔ قواعد مربوط به نحوهٔ ترکیب و در کنار هم آمدن واژه‌ها به منظور ایجاد و درک جملات در یک زبان اطلاق می‌شود.

این شاخهٔ مهم از دستور هر زبان نظام‌مندی و خلاقیت فراوانی را طلب می‌نماید. درست است که انسان‌ها می‌توانند مجموعه کلمات یک جمله را با ترتیبات گوناگونی در کنار هم قرار دهند ولی تمامی آن‌ها جملات معنی دار نخواهد شد.

کتاب خرید دانشجو یک را.

یک دانشجو کتاب را خرید.

در اینجا، جملهٔ اول غیر مجاز است، ولی، دومی که درست همان مجموعهٔ کلمات را داراست، ساختاری قابل قبول از نظر قواعد و دستورات نحوی زبان فارسی را دارد.

واژه

واژه

کلمه یا واژه کوچک‌ترین شکل معنادار از حروف است که می‌تواند به تنهایی به کار رود. برای نمونه «-انه» در واژه‌هایی مانند مردانه، زنانه، مهربانانه، دارای معنی ویژه خود است ولی از آنجا که نمی‌توان آن را به تنهایی به کار برد واژه نامیده نمی‌شود. آشکارترین گونهٔ واژه، واژه نوشتاری است. گونه دیگری از واژه، واژه قاموسی است که به سرواژه‌ها گفته می‌شود. بسیاری از واژه‌ها به بخش‌های کوچک‌تری بخش‌پذیرند که   ...

ادامه نوشته

تک واژ

تک واژ

کوچک‌ترین یکای (واحد) زبان که دارای نقش دستوری و معنایی مستقل می‌باشد تکواژ یا علامت[۱][۲] نام دارد. هجاها و طول آنها نمی‌توانند برای بازشناختن تکواژها ابزار سودمندی باشند. معیار و سنجهٔ بنیادین این است که تکواژ را نمی‌توان به یکاهای دستوری کوچک‌تر بخش کرد.

در دانش زبان‌شناسی تکواژها را معمولاً میان دوابرو قرار می‌دهند {کن}، {من} شمار تکواژهای یک زبان خیلی بیشتر از شمار واج‌های آن است. برای فرد دانش‌آموخته   ....

ادامه نوشته

زبان پریشی

زبان پریشی

زبان‌پَریشی اختلال در بیان یا درک زبان به دنبال آسیب مغزی است.زبان پريشي اختلال زباني ناشي از آسيب مغزي مي باشد.يك نوع آن زبان پريشي ورنيكه است كه در آن بخش معنايي آسيب مي بيند.به عنوان نمونه گزيده زير را در نظر بگيريد: Before Iwas in the one here,I was over in the other one.My sister had the department in the other one. ارتباط معنايي بين واژه هاي عبارت فوق به شكلي جدي به هم خورده و علت آن نوعي آسيب مغزي است كه در دانش معنايي فرد بيمار اختلال ايجاد كرده است.اما دانش واج شناسي سالم مانده است و لفظ فرد گرچه فاقد معني است اما روان و با مكث و آهنگ مناسب ادا شده است.از نظر ساختار نحوي نيز مشكلي ندارد كه اين ويژگي خاص زبان پريشي ورنيكه است.[۱]

اگر آسیب مغزی به بخش‌هایی از مغز وارد شود که با بیان و درک زبانی ارتباط دارند این آسیب‌ها می‌توانند منجر به زبان‌پریشی شوند. زبان‌پریشی الزاماً بر درجهٔ هوش فرد تأثیری ندارد.

اگر از دست دادن قدرت تکلم کامل باشد به آن زبان‌پریشی (Aphasia) گفته می‌شود ولی اگر بخشی از این قدرت از دست برود به آن اصطلاحاً دشگویی (dysphasia) اطلاق می‌شود.

اغلب زبان‌پریشی‌ها در پی سکته با آسیب نیم‌کره چپ مغز ایجاد می‌گردند. مطالعه زبان‌پریشی از آن‌جا که به افزایش بینش ما در باب سازماندهی عصبی زبان در مغز می‌انجامد همواره مورد توجه کارشناسان علوم اعصاب، زبان‌شناسی و گفتاردرمانی بوده‌است. در بیشتر موارد پس انجام اقدامات پزشکی بیماران به خدمات توانبخشی به‌ویژه گفتاردرمانی نیاز دارند.

منابع

↑ روان شناسي زبان،ترجمه و تأليف حسن خواجه اميري،1385، نشر دانش آرا،تهران،صفحه 16

ویکی‌پدیای انگلیسی، نسخهٔ ۱۴ ژانویه ۲۰۰۷.

روان شناسي زبان،ترجمه و تأليف حسن خواجه اميري،1385، نشر دانش آرا،تهران،صفحه 16

منبع :

گفتار درمانی

گفتار درمانی

گفتاردرمانی یا آسیب‌شناسی گفتار و زبان[۱] رشته‌ای از علوم است که به بررسی ماهیت انواع اختلالات گفتار و زبان و نیز روشهای تشخیص و درمان این اختلالات می‌پردازد.

عده‌ای ارزیابی و تشخیص اختلال در بلع را نیز در حیطه تخصص متخصصان گفتار درمانی می‌دانند. در ایران رشته تحصیلی گفتار درمانی از زیرگروه‌های رشته‌های علوم پزشکی محسوب گردیده و در دانشگاه‌های علوم پزشکی تدریس می‌شود. در حال حاضر پس از مقطع کارشناسی امکان ادامه تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری نیز به طور ناپیوسته وجود دارد. گفتار درمانگران به درمان کودکانی که در فراگیری زبان مادری یا استفاده صحیح از گفتار دچار مشکل هستند و نیز بزرگسالانی که به دلیلی توانایی گفتاری خود را از دست داده‌اند می‌پردازند.این متخصصین در طول دوران تحصیا با آناتومی و فیزیولوژی اندام گفتار و نیز مباحث زبانشناسی و روانشناسی آشنا می‌شوند. به همین جهت گفتار درمانی یک بین رشته‌ای به حساب می‌آید.

در موارد زیر مراجعه به یک گفتار درمانگر الزامی است: ۱- تاخیر در شروع گفتار در کودکان ۲- اشکال در تلفظ اصوات گفتاری ۳-عدم برقراری ارتباط کلامی یا غیر کلامی از سوی کودک ۴-کم شنوایی یا ناشنوایی ۵-اشکال در درک کلام ۶-اختلال در بلع ۷-در صورت تشخیص بروز هر یک از اختلالات فلج مغزی اوتیسم اختلال یادگیری

منبع :

http://fa.wikipedia.org/wiki/گفتاردرمانی

دستور زبان

دستور زبان

زیررده‌ها


این ۷ زیررده در این رده قرار دارند؛ این رده در کل حاوی ۷ زیررده است.


ح

[×] حالت‌های دستوری (۰)

ر

[×] رابط‌های شماری (۰)

ز

[×] زمان‌ها در دستور زبان (۰)

م

[×] مقاله‌های خرد دستور زبان (۰)

ن

[+] نحو (۱)

[×] نمودهای دستوری (۰)

پ

[×] پاره‌های سخن (۰)

مقاله‌های ردهٔ «دستور زبان»


این ۵۴ صفحه در این رده قرار دارند؛ این رده در کل حاوی ۵۴ صفحه است.


ا

اسم (دستور زبان)

اسم جمع

اضافه

ب

بن (دستور زبان)

بن ماضی

بن مضارع

بند

ت

تصریف

تو

ح

حرف ربط

د

دستور خط

دستور زبان

دستور زبان نقش‌گرای نظام‌مند

ز

زمان حال (زبان)

زمان گذشته (زبان)

س

ستان

ستان (فعل)

سرنام

ش

شخص

ص

صفت (دستور زبان)

صفت اشاره

صفت برتر

ض

ضمیرافتان

ف

فاعل (دستور زبان)

فعل

فعل دوگذرا

فعل ساده

فعل مرکب

فعل ناگذرا

فعل پیشوندی

فعل پیشوندی مرکب

فعل‌یار

ق

قید

م

ما

مسند

مصدر

م (ادامه)

مضاف‌الیه

معدود

مفعول

من (ضمیر)

ن

نقش دستوری

نهاد (دستور زبان)

ه

هسته (دستور زبان)

هم‌آوا

و

واج‌شناسی

پ

پوش‌نامه

ک

کنایه

کژتابی

گ

گذشته مستمر

گروه (دستور زبان)

گروه اسمی

گروه فعلی

گروه قیدی

گزاره (دستور زبان)

منبع :

http://fa.wikipedia.org/wiki/رده:دستور_زبان

اختلال گفتاری


اختلال گفتاری

اختلال گفتاری یا موانع گفتاری، نوعی اختلالات ارتباطی هستند هنگامی که گفتار معمولی با مشکل روبرو می‌شود. این می‌تواند لکنت یا سرزبانی صحبت کردن باشد. کسی که   ....

ادامه نوشته

زبان شناسی

زبان شناسی

زبان‌شناسی علمی است که به مطالعه و بررسی نظام‌مند زبان می‌پردازد. زبان‌شناسی به مفهوم جدید آن، علمی نسبتا نوپا بوده که قدمتی تقریبا یک صد ساله دارد. در زبان‌شناسی، ابعاد مختلف زبان در قالب واحدهای درسی صرف و نحو، آواشناسی و واج شناسی، معناشناسی، کاربردشناسی، سخن کاوی، جامعه‌شناسی زبان، روانشناسی زبان و ... بررسی می‌شوند. از آنجاییکه زبان یک پدیده پیچیدهٔ انسانی و اجتماعی می باشد، برای مطالعهٔ جامع و دقیق آن، بهره‌گیری ازعلوم مرتبط دیگر الزامی است. در واقع، مطالعهٔ فراگیر زبان، رویکرد میان‌رشته ای را می طلبد. امروزه نیز شاهدیم زبانشناسی شناختی به عنوان رویکرد کاملا جدید در زبانشناسی روش میان‌رشته ای را برای مطالعه زبان اتخاذ نموده است. بنابراین،   .....

ادامه نوشته

روان‌شناسی زبان

روان شناسی زبان

روان‌شناسی زبان علم مطالعه عوامل روان‌شناختی و عصب‌شناختی اکتساب، کاربرد، درک و تولید زبان است. مطالعات اولیه در حوزه روان‌شناسی زبان عمدتاً فلسفی بوده، چرا که در گذشته داده‌های منسجمی درباب نحوه عملکرد مغز در دسترس نبوده است. روان‌شناسی زبان به مطالعه آن دسته از فرآیندهای شناختی می‌پردازد که تولید جملات دستوری و معنادار و نیز درک واژه‌ها، پاره‌گفتارها، و متن را ممکن می‌سازند.

پژوهش‌های نوین روان‌شناسی زبان از زیست‌شناسی، علم اعصاب، علوم شناختی، و نظریه اطلاعات بهره می‌گیرند تا نحوه پردازش زبان توسط مغز را مورد مطالعه قرار دهند.

واج شناسی

واج شناسی

واج‌شناسی از زیرشاخه‌های دستور زبان است. واجشناسی به توصیف و بررسی عملکرد آواها در یک زبان مشخص می‌پردازد. در دانش زبان‌شناسی به دو آوا که جانشین کردن یکی با دیگری در معنی واژه تغییر بدهد واج می‌گویند. برای نمونه /پ/ و /ب/ در واژه‌هایی مانند "پاک" و "باک" باعث دگرگونی معنایی می‌شوند. در اینجا /پ/ و /ب/ را واحدهای صوتی تمایزبخش یا بعبارتی واج می‌گویند. دو آوا که در یک زبان خاصیت تمایز بخشیدن دارند ممکن است در زبان دیگر این خاصیت را نداشته باشند. برای نمونه در زبان فارسی /v/ و /w/ یک واج به حساب می‌آیند ولی در زبان انگلیسی این‌طور نیست. بررسی عملکرد واج‌ها و تنظیم آنها در یک شبکه یا دستگاه، واج‌شناسی نام دارد.

فلسفه زبان


فلسفه زبان

فلسفهٔ زبان (Philosophy of language) از مهم ترین جریان‌های فلسفه تحلیلی است که عبارت است از این تفکر که معنا و محتوای الفاظ فلسفی با عمل زبانی تبیین می‌شوند و  ....

ادامه نوشته

واج شناسی و آوا شناسی فارسی (10)

 

تکواژ /ذ/

در فارسی دری، تکواژی بوده با نشان /ذ/ که امروزه اغلب به ز یا د بدل گشته‌است. در گویش معیار کنونی فارسی، /ذ/ = /ز/ = /z/.

قاعدهٔ /ذ/ در دری این بوده که هرگاه /د/ در میان دو واکه باشد، به صورت /ذ/ تلفظ می‌شود، حتیٰ اگر بعدش واکه‌ای نباشد و نیز همخوانی نیاید (\س از واکه، /ذ/ دارای ساکن باشد.[۲]

واک یا آوای بین‌المللی

شرایط احتمالی

دبیره

نماینده

نمونه

[ð]

در گذشته، هرگاه پیش و پس از /د/ همخوانی نیاید

ذ

ذ

گنبذ(تلفظ گذشتهٔ گُنبد/gonbæð/

واج‌آرایی

آرایش واجی‌ای که در زبان فارسی حاکم است، یکی از بهترین و آسوده‌ترین‌ها است. این واج‌آرایی کم‌نظیر و شاید بی‌نظیر، از نظر تلفظ آسان است و حاصل یک دگرش تاریخی در روند ساده‌سازی زبان است. این آرایش قوانینی دارد، از جمله:

هر هجا با یک همخوان آغاز شده، آن‌گاه با یک واکه پی می‌آید؛ حال می‌تواند با یک همخوان دیگر، و درهجای پایانی واژه تا دو هجای دیگر ادامه یابد؛ پس در هر تکواژ:

هر هجای آغازی یا میانی، دو تا سه واج دارد. هجای پایانی نیز میان دو تا چهار واج را دارا است.

هر هجا باید با همخوان آغاز می‌گردد.

واج دیم هر هجا باید واکه باشد.

واج سیم هجا اختیاری است و باید همخوان باشد.

در هجای پایانی، واج چهارم نیز به صورت همخوان می‌تواند باشد.

هیچ‌گاه دو واکه پشت هم نمی‌آید.

هیچ‌گاه سه همخوان در پی هم نمی‌آید. در واژه‌های مرکب نیز معمولا با حذف یک هجا تلفظ می‌شود، مانند زیست‌شناسی /zistʃenɒːsi/ زیس‌شناسی /zisʃenɒːsi/؛ رقیق می‌گردد، مانند پرتگاه /pærtɡɣɒːh/ (البته واج /ɡɣ/ را نمی‌دانم هنوز آمده یا نه، ولی تعریفش «واکدار کامی انسایشی» یا »voiced velar affricates« است.) یا چندین حالت دیگر که نگارنده ازش ناآگاه است.

هجاهای فارسی در هر تکواژ:

هجا/واج

نخست

دوم

سوم

چهارم

آغازی

/ه/

/و/

(/ه/)

-

میانی

/ه/

/و/

(/ه/)

-

فرجامی

/ه/

/و/

(/ه/)

(/ه/)

همچنین قوانین خاصی برای هم‌نشینی واج‌های فارسی هست. در فارسی، واج‌های همانندو با واجگاه (مخرج تلفظ) نزدیک به هم، نمی‌تواند در کنار هم‌آید. مثلا در زبان فارسی هیچ‌گاه در یک هجا و شاید تکواژه، واجِ /چ/ پیش از /ر/، و /ب/ پیش و پس از /پ/ و /د/ پیش از /ز/ نمی‌آید. در واژه‌های مرکب نیز معمولا ادغامی تلفظ می‌شود. واج‌های فارسی قوانین سختی دارد که البته به راحت شدن زبان می‌انجامد.

هنگام ترکیب تکواژها، هر واژه

تشدید

هم‌خوان‌ها ممکن است مشدّد باشد، البته این ویژگی اغلب مربوط به واژه‌های دخیل از عربی است. این دبیره‌ها را در آوانگاری بین‌المللی با دو‌بار نوشتن [sejjed]، یا با نماد کشیدگی (/ː/)، [sejːed] نشان می‌دهند.

واژه‌های فارسی‌ای مانند امّید و درّه نیز در فارسی هست که تشدید دارد، ولی باید درباردهٔ پیشینیهٔشان پژوهید که آیا ما از پیشُ و در پهلوی یا پارسی باستان تشدید داشته‌ایم یا نه.

نشانهٔ آوایی

نشانهٔ فارسی

نمونه

/ː/ یا دوبار نوشتن

ـّ

اره /æɾɾe/ یا /æɾːe/

واژه‌های هم‌آوا

در زبان فارسی، واژه‌های بسیاری هست که چندجور نوشته و یک‌جور خوانده می‌شود. غالب این‌ها تازی است.

مثلاً واژهٔ فارسی گذاشتن با گزاشتن (گزاردن) هم‌آوا است، نیز واژه‌های عربی حیاط و حیات (زیستن) نیز این‌چنین اند.

پی‌نوشت و منابع

1.      فرهنگ شش‌جلدی معین، ج 1؛ انتشارات امیرکبیر،توضیحات پیش از آغاز فرهنگ

2.      نگاه کنید به فرهنگ شش‌جلدی معین، درآمد (مدخل) «ذ»