آداب مناظره

آداب مناظره


آدابِ مناظِره، مجموعه ضوابطي كه هنگام بحث و گفت‌وگوي فلسفي، علمي، ديني و اعتقادي بايد مراعات شود. در اصطلاح دانشمندان اسلامي، مقصود از بحث آن است كه «اثبات حكم ثبوتي يا سلبي كنند به دليل» و مراد از مناظره آن است كه «دو خصم نظر كنند در حكم و مسأله‌اي به قصد آنكه صواب پيدا شود» (مشکوة ، 27). گاهي به جاي آداب المناظره، اصطلاح آداب البحث به كار رفته است و در تعريف آن گفته‌اند: «صناعتي است نظري كه انسان را به كيفيت مناظره و شرايط آن آشنا سازد، تا در بحث و الزام و غلبه بر خصم خطا نكند» (جرجاني، 8). هدف اصلي از مناظره آن است كه دو طرف گفت‌وگو، به ياري يكديگر، به كشف حقيقت نايل آيند و مشكلي را بگشايند. به گفته خواجه نصيرالدين طوسي: «مناظره ميان دو صاحب رأي متقابل بود كه هر يك متكفّل بيان رأي خود باشند، به شرط آنكه هر دو، بعد از وضوح، مساعدت حق كنند؛ و مباحثه استكشاف غامضي بود به طريق تعاون» (اساس، 448). سخن خواجه برگرفته از ابوعلي سيناست كه مي‌گويد: «مناظره از نظرْ گرفته شده است؛ پس، هدف از آن بحث در بارة دو رأي متقابل متكفل است، يعني آنكه، هر يك از دو مخاطب متكفل يكي از آن دو رأي گردد، تا براي هردوشان فرد محق آشكار شود و دومي او را در راه صواب ياري كند. پس هدف اين دو نيز چيزي جز حصول علم نباشد» (ص 15ـ16). چنانكه از سخن ابوعلي بر مي‌آيد، هدف از مناظره، مشاجره يا مجادله يا تحقير و فريب دادن طرف گفت‌‌وگو نيست، زيرا در مناظره دو نفر كه به دو عقیده متقابل معتقدند، با يكديگر گفت‌وگو مي‌كنند بي‌آنكه قصد فريفتن همديگر را داشته باشند، بلكه غرض اصلي آنها كشف حقيقت است و همينكه حق بودن يكي از دو طرفِ نقيض معلوم شد، طرف مخالف آن را مي‌پذيرد (همو، 16ـ17). در توضيح اين نكته، خواجه نصيرالدين يادآور مي‌شود كه مناظره و مباحثه را نبايد با معانده و مغالطه اشتباه كرد و يكي گرفت، زيرا «غرض معاند اظهار نقصان مخاطب و تفحيم ]متن: تفخيم‌؟[ او بود و غرضِ مغالط تمويه و تلبيس بر او» (اساس، 448).
در ميان مسلمانان، فن مناظره پس از گسترش علم كلام و فقه پديد آمد، زيرا فقيهان و متكلّمان ناگزير بودند براي اثبات آراء و عقايد خود استدلال كنند. به همين جهت، با استفاده از منطق ارسطو، به مرور آداب بحث و مناظره را تدوين كردند. ابن خلدون دربارة علّت پديد آمدن اين فن مي‌نويسد: «جدل عبارت از شناختن آداب مناظره‌اي است كه ميان پيروان مذاهب فقهي و جز آن روي مي‌دهد. اين فن هنگامي متداول شد كه باب مناظره در ردّ و قبول مسائل توسعه يافت، چه هر يك از مناظره كنندگان، هنگام بحث، در استدلال و پاسخ دادن بي‌ضابطه سخن مي‌گفتند كه برخي از اين سخنان و دلايل درست و برخي نادرست بود. از اين رو، پيشوايان ناگزير شدند آداب و احكامي وضع كنند تا مناظره كنندگان در ردّ و قبول، بر وفق آن ضوابط سخن گويند و از حدود آن خارج نشوند، و وضع استدلال كننده و پاسخ دهند روشن گردد كه چگونه به استدلال پردازد و به چه كيفيتي دست از استدلال باز دارد؛ در چه جايي اعتراض كند يا به معارضه برخيزد، و كجا سكوت كند تا خصم به سخن و استدلال پردازد» (مقدمه، 2/931). چنانكه اشاره شد، سخن ابن خلدون ناظر بر علت پيدايش اين فن در ميان مسلمانان است. از لحاظ تاريخ فلسفه، مناظره ــ در معناي درست و دقيق آن ــ همان روش ديالكتيك سقراط است كه در نوشته‌هاي افلاطون به اوج خود رسيده است. بعدها ارسطو قواعد اين فن را مدوّن ساخت و به اين ترتيب رسالة توپيكا يا طوبيقا يعني «مواضع» پديد آمد. به گفته خواجه: «معلّم اوّل، كتابي را كه بر اين فن مشتمل است، كتاب مواضع خوانده است و آن معنيِ لفظ طوبيقاست، چه اكثر اين كتاب مشتمل بر ذكر مواضع باشد» (اساس، 451). اين مبحث همان است كه در بيش‌تر كتابهاي منطقي، به پيروي از ابوعلي سينا، فنّ جدل ناميده شده است.
نكته ديگر اينكه مؤلفان اسلامي معمولاً جدل و مناظره را در ارتباط با يكديگر مطرح ساخته و گاهي آداب المناظره را ذيل كتاب الجدل آورده‌اند، چنانكه خواجه نصير طوسي در كتابهاي الجوهر النَّضيد و أساس الاقتباس به همين طريق عمل كرده است. با اينهمه، جدل و مناظره تفاوت ظريفي با يكديگر دارند كه خواجه‌نصير خود نيز متذكر آن شده است. وي مي‌گويد: «چون مقصود از جدل الزام غير است، لامحاله مشتمل بود بر نزاعي، و در اغلب احوال جدل را به استعمال نوعي از عناد و احتيال احتياج افتد» (اساس، 447). اگر بحث و مناظره برپایه ضوابط منطقي نباشد، نتیجه مطلوبي نخواهد داشت و از اين رو دانشمندان فنّ مناظره از فروع علم منطق محسوب داشته، در باره قواعد آن رساله‌هايي فراهم ساخته‌اند: «و چون متعلّم را در طريق بحث و مناظره خطا ممكن است، ناچار است او را از آداب بحث، يعني آن چيزها كه به آن احتراز كند از خطاي در بحث» (مشكات ، 28). در اين رساله‌ها نخست به شرح اصطلاحات خاص اين فن پرداخته‌اند، از قبيل :

وضع، يعني عقیده اظهار شده در آغاز بحث كه به اثبات يا ابطال آن مي‌پردازند؛ سائل يا ناقض وضع، يعني كسي كه مي‌خواهد وضع را نقض كند و غرض او آن است كه حافظ وضع را به تناقض گويي بكشد؛

مجيب يا حافظ وضع، يعني كسي كه از وضع دفاع مي‌كند و مي‌كوشد گرفتار تناقض نشود؛

منع، يعني نپذيرفتن مقدّمه با آوردن دليلي بر ردّ آن؛

موضع، يعني حكمي كلّي كه احكامي جزئي از آن به دست آيد به گونه‌اي كه هر يك از اين احكام براي مقدّمه شدن در قياسِ جدلي به كار رود؛

نقض اجمالي؛ نقض تفصيلي و جز آن. سپس ضوابط آن را متذكّر شده‌اند، قبل از هر چيز مناظره كنندگان بايد اين تواناييها را دارا باشند:


-  آشنايي كامل با اقسام قضاياي مشهور متناسب با هر موضوع و احاطه بر آنها؛

- توانايي به كار بردن مشهورات و مسلّمات در هنگام نياز؛

- آشنايي با الفاظ مشترك، منقول، مشكّك، متواطي، متباين و مترادف و نيز يافتن قدرت تشخيص و تشريح و تفصيل آنها؛

 - توانايي تشخيص متشابهات و تفصيل آنها از يكديگر به وسیله خواص و فصول؛

- قدرت در بيان «تشابه مختلفات به ذاتيّات و غير ذاتيّات».


در جريان مناظره چگونگي عمل چنين است:

1 - سائل با تكيه بر مسلّماتِ مجيب و با استفاده از گفته‌‌هاي او پرسشهايي مطرح مي‌كند كه حافظِ وضع بايد پاسخ دهد و به اين ترتيب با طرح سؤالها تدريجاً به مقصود خود، كه كشاندن طرف مخالف به تناقض گويي است، نزديك شود؛

 2 - سائل از مقدّماتي كه مجيب پذيرفته است قياسي جدلي مي‌سازد، تا بدين‌وسيله بتواند وضع مجيب را نقض كند و از مسلّماتِ مجيب به نتايجي كه بطلانش آشكار است برسد؛

3 - مجيب مي‌كوشد وضع خود را در مقابل ايرادهايِ سائل است، ميسّر مي‌گردد.
طي اين مراحل هر يك از دو طرف، يعني سائل و مجيب، بايد به نكات و ضوابط زير، كه در كتب منطقي تحت عنوان «وصايا» آمده است، توجّه كنند:
الف ـ وظايف سائل:

 1. تصوّر موضعي كه مقدّمه را از آنجا خواهد گرفت؛ يعني سائل قبل از طرح سؤال بايد موضعي را كه مقدمه استدلال از آن به دست مي‌آيد شناسايي كند.

 2. كيفيّت و توسّل به تسليم مقدمه و تشنيع بر منكر، يعني شناسايي روشي كه مي‌خواهد از طريق آن مجيب را به تسليم وادارد.

3. تصريح به آنچه در ضمير دارد بروجه خطاب با غير، يعني سائل بايد مطلوب خود را كه مستلزم نقض وضع مجيب است، با صراحت بيان كند.
به طور كلي سائلِ ماهر كسي است كه قدرت بيان براي فهماندن مطلوب خود داشته باشد و پرسشهاي او از مقدمات مسلمي كه مورد قبول مجيب است فراهم شود.


ب ـ وظايف مجيب:

1. سعي بر اينكه رشته سخن را خود به دست گيرد و با طرح سؤالهاي مكرّر سائل را تحت‌تأثير قرار دهد، تا سائل حالت دفاعي به خود بگيرد؛

2. سعي بر مشغول كردن سائل با پرسشهايي كه نتواند جواب مناسب آنها را پيدا كند؛

3. توجه به اينكه اگر عقیده مجيب از مشهورات باشد، مقدمات مشهوري را كه مورد قبول سائل است، منع نكند.
به طور كلي مجيب ماهر كسي است كه مشهورات را انكار نكند و از مغالطه خودداري ورزد.


ج ـ وظايف مشترك سائل و مجيب:

 1. مهارت در علم منطق مخصوصاً مبحث قياس و اقسام آن و توانايي در استنباط قياسهاي بسيار از يك قياس؛

 2. آشنايي كامل با قواعد مناظره و چگونگي استفاده از مباحثي مانندِ عكس نقيض، عكس مستوي و جز آن؛

 3. به كاربردن الفاظ زيبا و مناسب و خودداري از شتاب‌‌زدگي و اشتباه در كاربرد الفاظ؛

4. خودداري از ناسزاگويي و تمسخر و اداي كلماتي كه دشمني و كينه برانگيزد؛ 5. بيان مطلب به صورت متين و استوار و آرام و بدون ترديد و تزلزل؛

6. فروتني در برابر طرف مناظره و خودداري از تكبر و خودپسندي؛

 7. خودداري از مناظره با رياكاران، شهرت طلبان، كينه‌توزان و دوستداران جاه و مقام و قدرت؛

8. آشنايي كامل با اصول و قواعد هر فنّي كه در آن مناظره مي‌كنند و دانستن مواردي كه اهل آن فن در آنها اتفاق يا اختلاف رأي دارند؛

 9. توجه به اينكه سائل بايد هميشه حكم را به طور كلي و عام نقض و منع كند، ولي مجيبْ حكم را به طور خاص اثبات كند، تا اگر آن حكم مردود شود، بتواند به حكم خاصّ ديگري تمسّك جويد؛ 10. عنايت به اينكه بايد هدف هر دو رسيدن به حقيقت و انصاف دادن باشد و بايد هر دو از اصرار در خطا بپرهيزند.
دانشمندان اسلامي از ديرباز درباره آداب مناظره رساله‌هايي به زبانهاي عربي و فارسي نوشته‌اند. براي آشنايي با برخي از اين آثار نك‍ آداب البحث.

مآخذ: آقابزرگ، الذريعه، 1/30ـ31؛ ابن خلدون، عبدالرحمان، مقدّمه، بيروت، داراحياء التراث العربي، ص 457؛ همو، مقدّمه، ترجمه پروين گنابادي، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1353ش؛ ابوعلي سينا، حسين بن عبدالله، الشّفاء (منطق)، به كوشش احمد فؤاد اهواني، قاهره، وزاره التّربيه و التعليم، 1375ق، جم‍ ؛ اهدايي مشكوه، فهرست خطي، 3/3ـ 8؛ شريف جرجاني، علي بن محمد، التّعريفات، قاهره، مصطفي البابي الحلبي، 1357ق، ص 10؛ مشار، خانبابا، فهرست چاپي عربي، ص 2؛ مشكوه، محمد، «آداب البحث»، سالنامه پارس، تهران، 1324ش، ص 29ـ31؛ نصيرالدين طوسي، محمد بن حسن، اساس الاقتباس، به كوشش محمد تقي مدرس رضوي، دانشگاه تهران، 1355ش، ص 444ـ 528؛ همو، الجواهر النضيد، قم، بيدار، 1363ش، ص 234ـ267.


صمد موحد

http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=127

 

تاریخ سخنوری : استاد سید صدرالدین بلاغی (6)

 

تاریخ سخنوری : استاد سید صدرالدین بلاغی (6)

نشانی برخی مقالات مرحوم استاد سید صدرالدین بلاغی :

http://www.noormags.com/view/creator/CreatorArticles.aspx?creatorId=22217&PageNo=1

http://www.noormags.com/view/creator/CreatorArticles.aspx?creatorId=22217&PageNo=2

http://www.noormags.com/view/creator/CreatorArticles.aspx?creatorId=22217&PageNo=3

تاریخ سخنوری : استاد سید صدرالدین بلاغی (5)

ادامه نوشته

تاریخ سخنوری : استاد سید صدرالدین بلاغی (4)

 

تاریخ سخنوری : استاد سید صدرالدین بلاغی (4)

راجع به موضوع كتابى بود از سخنان على عليه السلام كه نويسنده لبنانى استفاده كرده و جنبه‏هاى چپ گرايى و سيستم سوسياليزم را با آن تطبيق داده بود. تذكر داده بود كه يك جلد آن را نويسنده كه اسمش را فراموش كرده‏ام مستقيماً براى صدر بلاغى فرستاده كه به فارسى ترجمه كند و به صورتى منتشر كنند. زير نامه نوشته بود، مراتب از شرف عرض پيشگاه شاهنشاه گذشت. فرمودند فوراً و دقيقاً تحقيق و نتيجه را به عرض ما برسانيد. به تاريخ همان روز. گفت: متوجه مطلب شدى؟ گفتم: بلى. گفت: به دايره اجرائيات مراجعه كن. بدون ذكر هدف يك جيپ در اختيار بگير. آدرس منزل صدر بلاغى را به هر طريق كه هست پيدا كن. او را با كتاب و ترجمه و هر چه مربوط به آن است دستگير و بازداشت كن. لزومى ندارد به زندان ببرى. بياوريد اطاق خودتان، دقيقاً بازجويى و نتيجه را به من تلفنى خبر بده. ياد آور شد به هيچ عنوان نمى‏خواهم احد ديگرى از اين موضوع آگاهى پيدا كند.

ادامه نوشته

تاریخ سخنوری : استاد سید صدرالدین بلاغی (3)

 

تاریخ سخنوری : استاد سید صدرالدین بلاغی (3)


كتاب عقيده و شريعت در اسلام كه از سوى جبهه استعمار به صورت بهترين سلاح در مبارزه با اسلام مورد استقبال و استفاده واقع گشته به بسيارى از زبانهاى زنده دنيا و از آن جمله توسط دكتر محمد يوسف موسى دانشمند مصرى و همكارانش به زبان عربى نيز ترجمه شده و اگر چه مترجمين عربى در پاره‏اى از دسيسه و خلط و تحريفى كه اين مستشرق به كار برده پرده برداشته و شبهات او را دفع كرده‏اند ولى اين تعليقات براى جلوگيرى از نفوذ سموم كيد و تلبيس اين عنصر معاند، كافى نمى‏بوده و ذهن خواننده را از تأثير شبهاتى كه در مطاوى ابواب و فصول آن به كار رفته مصون نمى‏داشته است .
ادامه نوشته

تاریخ سخنوری : استاد سید صدرالدین بلاغی (2)

 

تاریخ سخنوری : استاد سید صدرالدین بلاغی (2)

آثار صدر بلاغى 
مجموعه‏اى از آثار مرحوم استاد صدر بلاغى كه چاپ شده عبارتند از:
1. سخنرانيهاى بلاغى 
2. قصص قرآن 
3. برهان قرآن 
4. عدالت و قضا در اسلام 
5. جاهليت قرن بيستم 
6. ترجمه صحيفه سجاديه 
7. پيامبر در صحنه كارزار بدر

ادامه نوشته

تاریخ سخنوری : استاد سید صدرالدین بلاغی (1)

 

تاریخ سخنوری : استاد سید صدرالدین بلاغی (۱)

استاد سید صدرالدین بلاغی ، نفر اول سمت راست

از خاطرات استاد سید هادی خسرو شاهی :

ادامه نوشته

تاریخ سخنوری : خطیب شهیر محمد تقی فلسفی

 

خطیب شهیر مرحوم محمد تقی فلسفی

 

حجت‏الاسلام و المسلمين محمدتقي فلسفي در سال 1286ش (1326ق) در خانواده‏اي عالم به دنيا آمد. وي پس از فراگيري ادبيات و سطوح، به آموختن فلسفه و معقول از استاداني همچون ميرزا طاهر تنکابني، ميرزا محمود قمي، سيدمحمد کاظم عصار و ميرزا مهدي آشتياني پرداخت و بنيه علمي خود را .......

ادامه نوشته

مبارزات مرحوم محمدتقی فلسفی

 

مبارزات مرحوم محمدتقی فلسفی

 

خبرگزاری ایسکانیوز: آقای فلسفی از آغاز مبارزات همراه با دیگر افراد روحانی با پیروی از اوامر مرجعیت اسلامی پا به عرصه کاروزار گذاشت.

ایشان با شهامت و شجاعت خاص روحی به افشاگری و بیان حقایق و توجیه احساسات و عواطف اسلامی مردم پرداخت و به افکار و اندیشه های مبارزه- با آن بیان گرم و سخنان نافذ و منزلت و اعتبار خاصی که در میان اقشار ملت به‌ویژه در میان علما و مراجع دارند - جهت و اعتبار بخشید و نهضت را به اوج خود رسانید.
ایشان روزگاری به این وظیفه‌ی خطرناک و حساس دینی خود قیام ورزید که هنوز روشنفکران به وظیفه خود آشنا نبودند و اقدامی نمی‌کردند.
آقای فلسفی از سال 1341 در مسجد ارک به مبارزه و مقابله‌ی علنی با حکومت و دولت وقت پرداخت؛ دولتی که ریاست آن را غلام کمربسته و خانه زاد و حلقه به گوش بیگانه پرست و اجنبی دوست «اسدالله علم» بر عهده داشت.
به این ترتیب وقتی شاه تصویب‌نامه‌ی پیشنهادی انجمن های ایالتی و ولایتی را ارائه نمود با تذکرات پی در پی مراجع عالیقدر و با پیگیری خطبا و گویندگان مذهبی و پشتیبانی قاطع ملت ایران ملغی شد.
پس از الغای لایحه‌ی انجمن های ایالتی و ولایتی، نمایشنامه‌ی سیاسی انقلاب سفید آمریکایی پیش آمد.
هر روز ماده‌ای بر مواد شش گانه‌ی آن افزوده گردید و به جرم اعتراض روحانیت و دانشجویان و ملت به دانشگاه و حوزه حمله شد و طلاب بی‌دفاع و دانشجویان را مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار دادند.
آقای فلسفی گوینده‌ی بی باک و شجاع در شب عاشورای حسینی به سال 1342 در مسجد آذربایجانی‌ها‌ی بازار، دولت علم را در ده ماده‌ی کوبنده و افشاگر مفتضح و مورد استیضاح قرار داد.
استیضاح آنروز مانند بمب در کشور و بازار تهران صدا کرد و نوای زنگ خطر به گوش ملت نواخت و آنان را هشیار نمود و نیازهای ملت را پیش چشم آنها قرار داد.
آقای فلسفی متعاقب این استیضاح دستگیر و به زندان و حبس محکوم شد.
این زندان آخرین زندان او نبود و اورا از مبارزه باز نداشت.چنین زندان‌هایی برای خطبای بزرگی چون آقای فلسفی خیلی عادی بود ، زیرا همرزمان و همپیمانان او از دیگر گویندگان اسلامی بارها به زندان افتاده و بر طبق عهد و پیمان و میثاق الهی که داشتند، همیشه خود را آماده‌ی این گونه پیشامد ها و حوادث ساخته بودند.

http://iscanews.ir/fa/ShowNewsItem.aspx?NewsItemID=402950

نقش وعاظ مذهبی

 
نقش وعاظ مذهبی

 

به هر حال مبارزه‌ی مسلحانه از سال 1342 به بعد مورد بررسی و استقبال مبارزان مذهبی و غیر مذهبی قرار گرفت.
یکی از مسائل مهمی که در آن سال ها مطرح بود نقش وعاظ مذهبی بود.
تعداد قابل توجهی از خطبا و گویندگان و وعاظ مذهبی، این حماسه آفرینان بزرگ تاریخ اسلام، با قدرت زبان و بیان توانستند با بزرگترین و مجهزترین دستگاه‌های فرستنده به مقاومت و رویارویی بپردازند. و شایعه پراکنی ها و تبلیغات سوء و تحریف حقایق و تبدیل واقعیات و جعل اخبار آنها را خنثی و بی اثر سازند.
در آن دوران سیاه و خفقان با اظهار حقایق و بیان واقعیات جان خود را به خطر افکنند و آن‌چنان با شور و عشق و علاقه‌ی خاص در این راه گام برداشتند که اعجاب جهانیان را بر انگیختند و تا سر حد پیروزی روی سخن خود ایستادند تا شاهد پیروزی را در آغوش گرفتند.
خطبا و گویندگان مذهبی در ایران با الهام از رهنمودها و ارشادات فکری و اسلامی آیات عظام و مراجع عالیقدر، به‌ویژه امام، به ایفای وظیفه‌ی مقدس و پیمان الهی خویشتن پرداختند و هرگز از گفتن سخن حق در برابر سلطان جابر و مستبد ، قصور و کوتاهی نورزیدند. و زجرها کشیدند و ستم‌ها به جان خریدند و به سلول زندان‌ها افتادند و برخی شهید شدند، و برخی با تحمل محرومیت‌ها و توقیف منبرها و ممنوع از سخن گفتن ها روبه رو شدند ولی هرگز از مبارزه دست برنداشتند.
هرگاه هرکدام به زمین می افتاد، دیگری علم او را برداشته و به دوش می کشید .
در میان گروه سخنوران و خطبای معاصر آقایان وحیدی خراسانی محمد تقی فلسفی را می‌توان در قله‌ی سخنوری دانست.
محمد تقی فلسفی، خطیب دانشمند و گوینده‌ای مبارز و بلند آوازه ای بود که جایگاه ویژه و منزلت خاصی را دارا بود.
همگان به آن احترام گذاشته و اورا به پیشکسوتی و پیش گامی پذیرفته و با دیده‌ی احترام و تجلیل و تکریم به شخصیت والای او می‌نگریستند.

http://iscanews.ir/fa/ShowNewsItem.aspx?NewsItemID=402709


تاریخ سخنوری : زندگی و مبارزات حجت الاسلام محمد تقی فلسفی  

 

 

زندگی و مبارزات حجت الاسلام محمد تقی فلسفی  خطیب شهیر

حجت الاسلام محمدتقی فلسفی از جمله علمایی بود که فعالیت های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود را در عصر پهلوی آغاز نمود و تجربه های سیاسی خود را با موضوعاتی همچون جمهوری رضاخانی، لباس متحدالشکل، کشف حجاب، قیام مسجد گوهرشاد .... بدست آورد.

● مقدمه

ادامه نوشته

سخنرانی های راشد در رابطه با امام حسین علیه السلام

 

نام کتاب: سخنرانیهای راشد ج 2 
نویسنده: حسینعلی راشد 
مشخصات نشر: دارالكتب،تهران،1321 ش 
تعداد صفحه: 380 


 نام کتاب: سخنرانیهای راشد ج 1 
نویسنده: حسینعلی راشد 
مشخصات نشر: مصطفوی،تهران،1320 ش 
تعداد صفحه: 275 


 نام کتاب: سخنرانیهای راشد ج 15 
نویسنده: حسینعلی راشد
 

 

آخرين سخنراني‌هاي راشد 7-1356

 

آخرين سخنراني‌هاي راشد 7-1356


هنوز هم وقتی سخن از وعظ و خطابه به میان می‌آید، مردم ما نام شیخ حسینعلی راشد را به زبان می‌آورند؛ سخنور چیره‌دستی که سیاست را هم به خوبی می‌شناخت و منبرش جایی برای ارتقای دانش مخاطبان در تمام عرصه‌های زندگی بود. سخنرانی‌های راشد در رادیو ایران که از سال 1320 آغاز شده بود تا اردیبهشت 1338ادامه داشت و عنوان طولانی‌ترین برنامه مذهبی رادیو ایران از ابتدای تاسیس تا به حال را از آن خود کرد. «آخرين سخنراني‌هاي راشد» کتابی است که در آن خطابه‌های راشد در فاصله سال‌های 56 تا 57 شمسی گردآوری و منتشر شده است.

http://www.samdelivery.com/shop/main/1577/fa

تاریخ سخنوری : استاد حسینعلی راشد (2)

 

استاد حسينعلي راشد - انديشمند سخنور

متوفاى 1359 ش.

اندیشمند سخنور

محمد ابراهیم احمدی

 

مطلع

در این نوشتار برآنیم تا از زندگى و عملکرد خطیب مشهور، مرحوم شیخ حسینعلى راشد تصویرى شفاف ارائه کنیم؛ باشد که یادبود فرهیختگان و دلسوختگان به عنوان «ارزشهاى دینی» در جامعه ما نهادینه شود. انشاء الله!

کودکی

ادامه نوشته

تاریخ سخنوری : استاد حسینعلی راشد (1)

 

حیات راشد

مروری بر زندگی علمی و سیاسی استاد شیخ حسینعلی راشد

حسینعلی راشد در سال 1284 ش (1) در شهر تربت حیدریه روستای کاریزک در یک خانواده روحانی به دنیا آمد. پدرش حاج شیخ عباس تربتی معروف به حاج آخوند، از عالمان عامل و عاملان خالص و بامعنویت بود.

تحصیلات

ادامه نوشته

ابن تيمية واعظًا وخطيبًا

 
ابن تيمية واعظًا وخطيبًا
 
 
لم يرتقِ الإمام ابن تيمية - رحمه الله - المنبر على الأرْجح، يلقي من خلاله خطبة الجمعة، خلافًا لما ذكره الرحَّالة ابن بطوطة في مذكراته[1].

وإن كان الشَّيخ قد دخل الدَّعوة من جميع جوانبها، وشتَّى مجالاتها، وربَّما لو رقي الشَّيخ المنبر لسطر ذلك من جملة مآثره، وسجّل له في سيرته العطِرة، ولدوِّنت مواعظُه وخطبُه في مصنَّف، وأصبحت زادًا للخطباء في مجال وعظهم وإرشادهم؛ لما يمتلك الشَّيخ من قوَّة الحجَّة ووضوحها، ولما له من الأسلوب البياني الرائع، والعلم الغزير في جَميع الفنون والعلوم، شهِد له بذلك الأعداء قبل الأصدقاء[2]، ولكان قد أضيفت تلك الخطب والمواعظ إلى تراث الشَّيخ ضِمْن ما ألَّفه وصنَّفه في بيان المنهج الصَّحيح في العقيدة والسلوك، كما نقل إليْنا تلامذته رسائله ومؤلَّفاته، علمًا أنَّ الشَّيخ جلس للوعْظ والتَّدريس وعُمره تسعَ عشرة سنة. ....
 
ادامه نوشته

تاریخ سخنوری : دقاق نیشابوری

تاریخ سخنوری

دقاق نیشابوری

حسن بن علی – ( یا محمد ) نیشابوری المولد والموطن ، دقاق الشهرة ، ابوعلی الکنیة ، عالم عارف متأله واعظ ، مفسر ، ازاکابر عرفا می باشد . جامع اصول شریعت و فنون طریقت به شمار می رفت . درمیان این سلسله معروف به فصاحت و طلاقت ، دربیان احادیث و اخبار صاحب دستی توانا ، درتفسیر و تأویل آیات قرانیه بصیر و بینا . از جمله عادات معموله اش مناجات و راز و نیاز علنی بوده است . از کثرت شوق و ذوق و درد و گریه که داشته ، اورا شیخ نوحه گر می گفتند . گویند خواجه عبدالله انصاری مناجات مشهور خودرا از کلمات این عارف ربانی اقتباس نموده است . امام قشیری معروف عبدالکریم بن هوازن آتی الرحمة داماد صاحب ترجمه و از شاگردان وی بود . بعد از وفات او مضطرب و گریانش درخواب دید و گفت مگر آرزوی برگشتن به دنیا داری ؟ گفت بلی اما نه برای این که طالب دنیا هستم و یا به جهت این که به منبر رفته ووعظ کرده باشم بلکه برای آن که عصائی به دست گرفته و به هر کوچه و محله بروم و مردم را از عذاب الهی بترسانم و گویم نافرمانی حق نکنید . با حق تعالی به راستی و با خلق با مهربانی رفتار کنید که خیرشما دراین است و از عقوبت اخروی خبرندارید .

از تالیفات دقاق است :

1 – تأویل بعضی ازآیات قرانیه .

2 – خلافت .

3 – زهد

4 – مواعظ که بر 360 مجلس مشتمل می باشد .

درماه ذی القعده سال 405 یا 412 در نیشابور وفات یافت . قبرش مشهوراست و این که درآثارعجم تاریخ وفات دقاق را سال 545 ضبط کرده اند ، اشتباه است .

ریحانة الادب : 2 / 242

 

مجمل تاريخ الخطابة

 

مجمل تاريخ الخطابة

حالها قبل الجاهلية - أول من دون قواعدها

قد عرفت أن الخطابة قديمة العهد، وأن الاستعداد لها مخلوق مع الإنسان الذي لا غنى له عن الإبانة لغيره عمَّا في ضميره، وعنْ إقْناعِه بصدق مقاله وسداد رأيه، وتعرف للأنبياء والرسل - عليهم الصلاة والسلام - فيها الحظ الأوفى، والمقام الأعلى في سبيل الدعوة إلى طاعة الله وتوحيده، وإرشاد الناس إلى الصراط السوي؛ كما أخبر الله تعالى عنهم في كتابه الحكيم، وقد بقي من آثارها على طول الأمد خطب التوراة التي قام بها الأنبياء - عليهم السلام - إلى بني إسرائيل ليحملوهم بها على الاستقامة، ويردوهم عن الشرور والغواية؛ كذلك عثر في كتابة الآشوريين المسمارية، وآثار قدماء المصريين الهيروغليفية على خطب تأدبية جاءت غالبًا على ألسنة آلهتهم وملوكهم.....

 

ادامه نوشته

تاریخ سخنوری : شیخ ابراهیم سقاء

تاریخ سخنوری

شیخ ابراهیم سقاء

ابراهیم بن علی بن حسن شافعی ، خطیب جامع ازهر مشهور به سقاء که بیست سال متصدی خطابت آن جامع بوده و تالیفات او حاکی از جلالت علمی اش می باشد . 1 – شرح الصدر ، بفضائل لیلة القدر 2 – غایة الامنیة فی الخطب المنبریة  3 – منح المنان بفضائل نصف شعبان و غیر اینها . همه آنها در مصرچاپ شده اند . وی به سال 1298 هجری درهشتاد سالگی درگذشت .

ریحانة الادب : 3 / 41

 

تاریخ سخنوری : صعصعة بن صوحان عبدی

 

تاریخ سخنوری

صعصعة بن صوحان عبدی

ادامه نوشته

تاریخ سخنوری : اخطب خوارزم ( موفق خوارزمی ) 5

 

تاریخ سخنوری

اخطب خوارزم (موفق خوارزمی) ۵

 

ادامه نوشته

تاریخ سخنوری : اخطب خوارزم ( موفق خوارزمی ) 4

 

تاریخ سخنوری

اخطب خوارزم (موفق خوارزمی) ۴

 

ادامه نوشته

تاریخ سخنوری : اخطب خوارزم ( موفق خوارزمی ) 3

 

تاریخ سخنوری

اخطب خوارزم (موفق خوارزمی) ۳

 

ادامه نوشته