"  سخن  "  ، در شعر شاعران ایران زمین  ( 1 )

 

"  سخن  "  ، در شعر شاعران ایران زمین  ( 1 )

 

الهي نامه عطار


چو اصل آمد سخن اکنون تو مي گوي 
سخن خواه و سخن پرس و سخن جوي


خسرو نامه عطار


سخن سنجي که دادي در سخن داد 
چنين کرد آن سخن سنج اين سخن باد


ديوان مسعود سعد سلمان


بر من سخن نبست نبندد بلي سخن 
چون يک سخن نيوش نباشد سخن سراي

 

ادامه در "  ادامه مطلب "

ادامه نوشته

باید های گفتاری وآداب سخن گفتن از دیدگاه قرآن

 

قرآن کریم ، کلام الهی و پیام آسمانی است که خداوند متعال جهت هدایت و سعادت انسان آنرا نازل فرمود ، کلامی است زیبا ، رسا ، پر مطلب و در اوج فصاحت و بلاغت که برای عوام و متخصیصان علوم ، پیام و درس آموزنده دارد تکرار آن ، ملال آور نیست و تفکر و تدبیر در آن ، چشمه های حکمت و اندیشه و طریق هدایت را در مسیر انسانیت قرار می دهد ، هم به گمشدگان وادی حیرت ، راه نجات و سعادت را نشان می دهد و هم به پویندگان طریق هدایت ، عزّت و شرافت می بخشد ، نه فروغ صحبتش به خاموشی می گراید و نه آموزه های حیات بخشش رنگ زوال و نابودی می پذیرد زیرا که : « انّا نحن نزّلنا الذکر و انّا له لحافظون» (1)


ما قرآن را نازل کردیم و حفاظت از آن بر عهده ی خودمان است.

مصطفی را وعده کرد الطاف حق گر بمیری تو ، نمیرد این سَبَق

من کتاب و معجزت را حافظم بیش و کم کن را زقرآن رافضم

از هراس و ترس کفار لعین دینت پنهان می شود زیر زمین

من مناره پر کنم آفاق را کور گردانم دو چشم عاق را

چاکرانت شهرها گیرند و جاه دین تو گیرد زماهی تا به ماه

تا قیامت باقیش داریم ما تو مترس از نسخ دین ای مصطفی (2)

قرآن کریم ، امانت پیامبر عظیم الشأن اسلام است که فرمود : انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی (3). لذا بر ما مسلمانان است که آن را پاس بداریم و امانت دار خوبی باشیم ، پاسداشت و امانتداری در قرائت آن ، نیکو نگه داری و حفظ حرمت آن ، حفظ آیات روح بخش کلام وحی ، تدبّر و تفکر در آن و عمل به دستورات الهی است که همه جزو وظایف مسلمانان و  ........

ادامه نوشته

سخنور و سخنوری

 

سخنور و سخنوری

 خداوند انسان را آفرید و به او بیان آموخت‌ تا از محنت سکوت و تنهائی برهاندش. کتب آسمانی‌ سخنور کسی است که،ساده،روان و گیرا سخن بگوید.موفقیت هر فرد بسته به تأثیر شخصیت او بر دیگران است و شاخص این شخصیت بیان خوب و قوه نطق و سخنوریست.در همان اولین برخورد اگر زبانی گویا و بیانی رسا داشته باشیم بدان شخصیت می‌افزائیم و چنانچه‌ گفتاری ضعیف و لسانی ناتوان،از آن شخصیت می‌کاهیم.بنابرین شخصیت و قدرت بیان،دو اصل مرتبط به یکدیگر و دو عامل مؤثر پیشرفت در زندگیست.بزرگان از میان کسانی برخاسته‌اند که نطق قوی داشته و از این راه توانسته‌اند در دل دیگران رخنه کنند.سخنوری امری نیست‌ که با علم کلاس و مطالعه بتوان آموخت بلکه کاریست که با عمل و تکرار و اصرار باید فرا گرفت.

 هیچگاه در آغاز سخن‌رانی زبان به پوزش نگشائید؛سخنور باید سخن را با کلامی موزون‌ و محکم آغاز نماید؛بیان جملاتی در شروع سخن از قبیل:«عذر میخواهم از این‌که چند دقیقه‌ای وقت حضار را می‌گیرم»یا مثلا«مجال کافی برای تهیه این سخن‌رانی نداشتم»جز اینکه از ارزش سخن بکاهد و شنونده را از همان آغاز وازده نماید،ثمرهء دیگری نخواهد داشت.سخن‌رانی متضمن نکاتی مفید و آموزنده باشد و این اصل را باید قبلا با انتخاب‌ موضوعی که این نیاز را برآورد در خاطر داشت و از تکرار جملات ممل و الفاظ مخل که روح‌ شنونده را کسل سازد دوری باید جست.آرامش ظاهری،ممانعت و اصالت حرکات سخنور، در تأثیر سخنش بسیار خیل است.سخنور شایسته کسی است که بیانش صریح و علم و ایمانش به سخنی‌ که میگوید در حالاتش منعکس باشد.

 برای ایراد سخن‌رانی منابع گوناگونی موجود است و از مجموعهء موضوعهای مختلف‌ که در اطراف و در اطراف و در دسترس ما است میتوان مطابق ذوق خود موضوعی را برای سخن‌رانی‌ انتخاب نمود.اصولا سخن‌ران ورزیده کسی است که اهل مطالعه باشد-رغبت مطالعه را باید در اشخاص بیدار نمود-چون مطالعهء وسیع،منبع اطلاعات را غنی و شخص را راغب به سخن‌ گفتن میسازد.سخنور بهنگام انتخاب موضوع اصول چهارگانه زیر را:

 چه بگویم-چگونه بگویم-چرا بگویم-چه وقت بگویم.

 باید در سخن‌رانی در نظر گیرد و بر این چهارپایه سخنرانی را استوار سازد و پس آن را به معجون‌ عشق و علاقه و ظرافت و لطافت بیامیزد تا از بیان خود نتیجه مطلوب گرفته اثر آن را آشکارا در چشم شنونده مشاهده کند.سخنور با قریحه،شیوا و رسا سخن میگوید و از آنجا که آدمی ساخته‌ و پرداختهء عواطف و احساسات است،با رعایت این جنبه و حس زیبائی شنونده نیز،در عین قوت

و رسائی و توجه و اصوات کلمات،هر لفظ را بدرستی تلفظ و جملات را پرطنین و خوش آهنگ‌ ادا می‌نماید.

 خوش پوشی و آراستگی و علاقه و توجه به ظاهر خود،مستمع را برای استماع سخن‌رانی‌ برغبت می‌آورد و سخن زمانی اثر مطلوب در شنونده می‌بخشد که شنونده آشنائی و اطلاع گوینده‌ را به اصول فن سخنوری حس کند.چه نیکوتر که خود سخنور مقام سخنوری را محترم شمارد و بهنگام نطق در حالیکه بیانش صمیمانه و لحنش ملایم و دوستانه است،با فروتنی و خوش روئی‌ علاقه و احترام خود را به شنونده ظاهر سازد و حس اعتماد و اطمینان مستمع را از این راه جلب‌ نموده،کلامش را مؤثرتر در دل شنوندگان بنشاند.یک سخنور خوب و با ذوق بایستی روح و اندیشه شنونده را زیر سلطه و نفوذ خود بگیرد.

 حال یادآوری این نکته نیز لازم است که تا سخنور به حس انتقاد از خود آراسته نگردد، سخنش به کمال نگراید و سخنوری توانا نشود؛زیرا هر سخنور خوب در آغاز شنونده‌ای خوب‌ بوده است.برای توجه علاقه‌مندان،اصول فن سخنوری را در جملاتی کوتاه به ترتیب زیر بیان میکند:

 با سیمائی گشاده و متبسم با شنوندگان روبرو شوید.

 به سخن‌رانی و میز خطا به اهمیت و احترام قائل شوید.

 در انتخاب موضوع رعایت مقام و مکان و زمان بنمائید و نیز عقیده حاضران را ارج گزارید.

 ترتیب فصول و نظم گفتار را در سخن‌رانی بخاطر بسپرید.

 به اصل مطلب بپردازید،در گفتار خود صریح باشیدو به مغالطه‌نپردازید.

 سخن را موجز و مؤثر بیان کنید؛حوصله حضار و وقت را از یاد نبرید.

 زیر و بم صدا و آهنگ کلام را در نظر داشته،سخن را بیجان و یکنواخت ادا نکنید.

 نطق را با لطائف و ظرائف بیامیزید و به چاشنی شعر و داستان دلچسب سازید.

 سخن را روان و طبیعی بیان کنید و به گرمی و یکرنگی درآمیزید.

 ایمان خور دا به حقیقت و واقعیت گفتارتان عیان سازید.

 با وقف و سکوتهای بموقع،حالت انتظار و توجه در شنوندگان ایجاد نمائید.

 بیان خود را با استفاده از الفاظ و لغات گونه گون و فراوان غنی‌تر سازید.

 حس دوستی و احترام خود را به شنونده با نگاه مستقیم و آشنا به او آشکار سازید و این‌ حالت را تا بأخر حفظ نمائید.

 و بالاخره در پایان کار بخاطر بسپریم که هدف از سخن‌رانی،قدرت بیان و توصیف مطلبی‌ است که اثر آن را باید در پاسخ از قضاوت شنونده انتظار داشت.

نشریه: زبان و ادبیات » یغما » مرداد 1349 - شماره 263