چگونه کلاس درس را مدیریت کنیم ؟  

 

مدیریت کلاس درس - چگونه کلاس درس را مدیریت کنیم ؟ 


وضع مقررات و دستورالعمل های واضح و روشن

یکی از عوامل اصلی برای تضمین جریان روان تدریس وضع دستورالعمل ها و مقررات مشخص از اغاز کار  تدریس است .

مقررات عبارت های رسمی و معمولا مکتوب هستند که مشخص می کنند دانش آموزان چه کارهایی را می توانند انجام دهند و چه کارهایی را نباید انجام دهند .

دستورالعمل ها تدابیر غیر رسمی هستند که مشخص می کنند در یک کلاس معین کارها چگونه باید انجام شوند . مقررات غالبا در سطح مدرسه تعیین می شوند و در پژوهش های کارامدی مدرسه به عنوان عامل تمییز دهنده مدارس کارامدتر از مدارس دارای کارامدی کمتر، شناخته شده اند .

برای اینکه مقررات و دستور العمل ها موثر واقع شوند لازم است انها را به صورت جدی به دانش اموزاناموزش داد و دلایل وجودی  آنها را برای آنان بیان کرد.

یکی از عوامل اصلی که هنگام وضع مقررات و دستورالعمل ها ی کلاس درس باید به ان توجه شود ضمانت اجرای پیوسته و مداوم آنهاست . چنانچه مقررات به طور پیوسته به اجرا در نیاید به زودی نقض می شوند و ا زبین خواهند رفت .

مشارکت دانش اموزان در وضع مقررات غالبا می تواند برای تقویت حس مالکیت و مسئولیت مشترک در قبال انها و برای همکاری انها در اعمال مقررات و دستور العمل ها مفید باشید . مقررات معدودی که به راحتی قابل فهم و اجرا باشند نسبت به مقررات مفصل و زیاد که اجرای انها دشوار است کارامدتر خواهند بود .

نمونه ای از مقررات مدرسه به شرح ذیل است .

همیشه آهسته صحبت کنید – به دیگران گوش دهید – همیشه تمام توان خود را به کار گیرید– به دانش آموزان دیگر گوش دهید و به آنها احترام بگذارید – در راهروها ندوید

بررسی عواملی که سرعت تدریس راکاهش می دهند.(حفظ فرایند روان تدریس)

یکی از موثرترین راههای جلوگیری از  بی انظباطی دانش آموزان درجریان تدریس ،حفظ فرایند روان تدریس است.

روشهایی وجودداردکه براساس آنها خودمعلم باعث کندشدن سرعت پیشروی درس می شود. پدیده بلاتکلیفی وپدیده الاکلنگ ازجمله آنهاست.

پدیده بلاتکلیفی: دراین روش وقتی معلم فعالیت خاصی راآغاز می کند.اماآن را ناتمام رها می سازد برای مثال وقتی معلم به آماده سازی مقدمات تمرین کلاسی می پردازد وناگهان تصمیم می گیرد که ابتدا باید مطلب دیگری تدریس کند.

پدیده الاکلنگ: دراین حالت معلم فعالیتی راشروع می کند اماقبل از اتمام آن سراغ فعالیت دیگری می رود وپس از آن دوبار ه به فعالیت قبلی می پردازد

هردوروش فوق می تواند باعث سردرگمی درمیان برخی از دانش آموزان وشروع بی انضباطی در میان دانش آموزان کنجکاو شوند. معلم بابرنامه ریزی درسی مناسب می تواند از هردو پدیده ذکر شده  جلوگیری کند.

توضیح اضافی: معلم از طریق توضیح اضافی هم می تواند جریان درس را مختل کند

این اتفاق وقتی روی می دهد که معلم ،بعدازاین که دانش آموزان کاملا فهمیدند چه کاری باید انجام دهند به تشریح دستورالعمل ها ادامه می دهد.این مساله باعث بی حوصلگی دانش آموزان وافزایش احتمال بی انضباطی خواهد شد.به مثال زیر توجه کنید:

معلم در کلاس درس کاغذهای خودراپخش می کند.معلم می گوید:جزوه ها را بردارید. یکی ازروبرداریدوبقیه را به بغل دستی خودبدهید. حالا یکی از رو بردارید. چراهمه را بهم ریختید. حالا یکی از رو بردارید...

زمان بیکاری down time

به قسمت هایی از جلسه ی درس که طی آن یک یاچندنفر از  دانش آموزان یا کل کلاس به دلیل اینکه تمرین کلاسی رازودتر تمام کرده اندیادرس زودتر تمام شده است وموقع شروع مبحث جدید نیست یا  دانش آموزان باید منتظربمانندتاموادووسایل لازم مهیا شود وقت آزاد پیدامی کنند زمان بیکاری می گویید.اگر دستورالعمل های مشخص برای مواجهه بااین موقعیت ها وجود نداشته باشد،به آسانی می توانند به بی نظمی منجر شوند.

بهترین روش اجتناب از مشکلات وقت بی کاری ،کاهش میزان وقوع آن است. تکالیف وبرگ های تمرین اضافی و در اختیار دانش آموزقرار دادن آن روش مناسبی در این زمینه است .

خاتمه دادن به درس

پایان درس آخرین مرحله ای است که طی آن احتمال دارد مشکلات مدیریتی روی دهد مشکلاتی که در این مرحله وجود دارد به شرح زیر است :

1)اختصاص ندادن وقت کافی برای به پایان رساندن فعالیت های برنامه ریزی شده

2)وجود ابهام در تعیین و اعلام به موقع مشق شب

3)عدم وضع مجموعه ای از مقررات برای خروج تک تک دانش آموزان از کلاس درس

4)عدم نشانه گذاری به نحوی که دانش آموزان بدانند که درس تاچه مدتی باید ادامه یابد

جریان انتقال دانش آموزان در تدریس

یکی از روشهای اصلی برای سودمندی کلاس درس این است که در جریان انتقال از یک قسمت درس به قسمت دیگر وقت زیادی تلف نشود .درصورتی که لازم باشد دانش آموزان از یک قسمت کلاس به قسمت دیگر آن بروند این مساله می تواند مشکل ویژه ای باشد.

اگر چنین انتقال هایی به طور مناسب اداره نشوند به آسانی بخش قابل توجهی از وقت کلاس را به خود اختصاص می دهند وباعث اتلاف وقت می شوند.

مثلا تدریس مبحث جدید برای کل کلاس وانتقال به تمرین انفرادی به عنوان یک مبحث جدید یا زمانی که دانش آموزان بایستی از کلاس به کارگاه یا آزمایشگاه یاسمعی بصری ویانمازخانه آموزشگاه بروند.یاوقتی که درکلاسهای موضوعی که امروزه درحال برنامه ریزی و اجرا  است باید وسایلی مثل کتاب تمرین یا مداد یا خودکارشان را  بیاورند .

مراحل انتقال باید تا حدامکان کوتاه و آسان باشند.بدین منظور معلمان کارآمد دستورالعمل های روشنی برای انتقال های درسی وضع می کنند .

مثلا 1- محدود کردن تعداد دانش اموزانی که در یک زمان می توانند جابجا شوند

2- سپردن وظیفه جمع کردن برگه ها به یکی از دانش اموزان

3- در نظر گرفتن مراحل مشخص برای اجرای انتقال

نشانه گذاری cueing تکنیک سودمندی است برای اگاه کردن دانش اموزان از نزدیک بودن زمان انتقال درسی

در این روش به دانش اموزان گفته می شود برای تمام کردن کارشان 5 دقیقه وقت دارند و این جمله یک دقیقه قبل از پایان وقت تمرین کلاسی تکرار می شود .

ارائه ی تکلیف شب

ارائه مشق شب یکی از قسمت های مشکل تدریس است به ویژه به این دلیل که همه دانش اموزان مشتاق انجام دادن تکالیف درسی نخواهند بود . برای به حداقل رساندن این مشکلات  ، معلمان کارامد بلافاصله به دنبال فعالیت های کلاسی تکلیف می دهند . این کار مشق شب را به عنوان یکی از قسمت های اصلی درس مطرح می کند معلم همچنین باید بگوید که تکلیف شب حائز اهمییت است .

برای مثال معلمی  که می گوید ." تمرین این قسمت به شما کمک می کند که وقتی به تمرین های مشکل تر رسیدیم آنها را خوب انجام دهید به همین دلیل چند تمرین در مورد آن به شما خواهم داد " نسبت به معلم دیگری که می گوید " من مجبورم برای شما تکلیف معین کنم بنابر این تمرین های 12 و 14 در صفحه 25 را انجام دهید " انتظارات متفاوتی ایجاد می کند .

جو کلاس درس

جو کلاس درس از دهه 1960 به صورت گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است . فرا تحلیل تعداد زیادی از یافته  های پژوهشی که توسط ونگ ،هارتل، و والبرگ ( 1997) اجرا شد نشان داد که جو کلاس یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر پیشرفت دانش اموزان است .

پرورش انگیزه در دانش اموزان

ظرفیت طبیعی و تمایل فرد به یاد گرفتن و رشد کردن به شیوه ی مثبت و هدفمند برای دست یابی به اهداف شخصی انگیزش نام دارد .

تقریبا هر کاری که معلم در کلاس انجام می دهد از جمله نحوه ارائه اطلاعات  ،نوع تمرین های مورد استفاده و شیوه ی تعامل با دانش اموزان و فرصت های که به دانش اموزان برای تمرین انفرادی و یا گروهی می دهید  اثر انگیزشی بر روی دانش اموزان دارد با وجود این اثرات انگیزشی متعدد معلمان ابزار کمی برای درک انگیزش و نحوه افزایش آن در دانش آموزان خود دارند .

 امروزه نظریه های انگیزشی بیشتر برنحوه تفکر افراد در باره خود و توانایی های یادگیری خویش متمرکز است تا رفتارهای انان ، علاوه بر این نظریه های معاصر ، انگیزه یادگیری را ظرفیت طبیعی می دانند  که در تمامی دانش آموزان ، به طور بالقوه وجود دارد و اگر آنان به صورت مثبت فکر کنند و در محیط حمایت گرانه حضور داشته باشند گسترش می یابد.

اکثر نظریه های شناختی معاصر بر ساختارهای ذهنی و سازماندهی تجارب ،تاکید اساسی دارند و براساس این رویکرد ، انگیزش حاصل باورهای اموخته شده فرد در باره ارزشمندی فردی، توانایی ها و قابلیت های خود ( خود پنداره های تحصیلی ) ، اهداف و انتظارات فرد برای کسب موفقیت یا شکست و احساسات مثبت و منفی ( کنجکاوی و اضطراب ) ناشی از فرایند خود ارزشیابی است . مانند انچه در تحقیقات البرت بندورا  (1) و کووینگتن( 2) و کارول دوک (3)  و دیگران آمده است .

1-albert bandura     2- martyCovington  3 – carol dwee

درک انگیزش و نحوه افزایش آن

   سئوال این است که معلم چگونه می تواند از طریق کیفیت تعامل با دانش اموزان ، نقش خود را ایفا کند ؟ برخی از اصول اساسی بدستآمده از پژوهشهای تربیتی عبارتند از :

الف ) دانش آموزان از طریق یادگیری شرایط و فعالیت هایی برانگیخته می شوند که به انها اجازه داده شود تا دست به انتخاب های شخصی بزنندو مقتضیات تکالیف را با ظرفیت هایشان هماهنگ سازند .

ب) انگیزش دانش اموزان در صورتی افزایش می یابد که دریابند تکالیف یادگیری به طور مستقیم با نیازها و علایق و اهداف شخصی انها مرتبط است و سطوح دشواری تکالیف به گونه ای است که می توانند به صورتی موفقیت امیزانها را انجام دهند .

ج) انگیزش ذاتی دانش آموزان به یادگیری می تواند در محیطی امن ، اعتماد بخش و حمایت گرانه پرورش یابد.

راهبردهای مهمی که معلمان می توانند برای کمک به دانش آموزان  در جهت خود انگیزشیانان به کار برند عبارتند از :

الف ) کارکردهای روانشناختی  دانش آموزان را در ایجاد و هدایت افکاری که بر انگیزه و یادگیری تاثیر می گذارند آموزش دهند .

فعالیت :

الف) درک چرخه افکار

ب) درک کردن اصل واقعیت های مجزا

ج) درک احساس ناامنی

د) چرخه افکار در تعارضات بین فردی

و) درک ارزش یادگیری

ب) به دانش آموزان کمک کنند تا خودشان ، فرایند یادگیری و فعالیت های یادگیری خاص را ارزشمند تلقی کنند .

فعالیت :

الف ) درک ارزش یادگیری

ب) تشخیص نیازها و تعیین علایق و اهداف دانش آموزان

ج) نظر سنجی از علایق دانش آموزان در جلسات فردی و گروهی

د) مرتبط ساختن علایق و اهداف یادگیری

ج) فرصت هایی برای دانش آموزان ایجاد کنند تا تمایلات طبیعی خود نسبت به یادگیری و رشد کردن را ثابت کنند و مسئولیت یادگیری را بر عهده بگیرند .

فعالیت :

الف ) اهمییت کنترل شخصی دانش آموزان

ب) ارایه ی فرصت ایفای نقش دانش آموزی

ج) ارایه ی مسئولیت یادگیری به دانش آموزان

د) تشویق به قبول خطرات تحصیلی تا پیامدهای بالقوه منفی تجارب آموزشگاهی چون کسالت ، ترس از شکست و گوشه گیری و ... را جبران کنند .

فعالیت :

الف ) کلاس درس محیطی مناسب برای مشارکت باشد

ب) از اظهار نظر منفی سایر دانش آموزان جلوگیری شود

ج) از بی ارزش تلقی کردن مهارت های منحصر به فرد دانش آموزان اجتناب شود

د)  نظام جدید پاداش دهی ایجاد شود

و) ایجاد فضای مثبت از حمایت شخصی و اجتماعی که در آن تک تک دانش آموزان ، صادقانه احساس ارزشمندی و مورد احترام بودن کنند .

فعالیت :

الف ) ایجاد محیطی امن

ب) بیان واضح قواعد و مقررات و دستور العمل ها

ج) تصمیم گیری دسته جمعی

د) تشویق دانش آموزان به ابداع و نوآوری

و) پذیرش دیدگاهها و راه حل های متفاوت

 اصول و فنون آماده سازی و ایجاد انگیزه          

                                                                                                                                                               انگیزه، حالات درونی فرد است که موجب تداوم رفتار تا رسیدن به هدف می‌شود. انگیزه ارتباط مستقیم و مثبت با پیشرفت تحصیلی دارد.
به همین علت علاوه بر آنکه انگیزه وسیله‌ای برای پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته می‌‌شود، گاهی از آن به عنوان هدف نیز نام برده می‌شود، زیرا با افزایش انگیزه، پیشرفت تحصیلی نیز پدید می‌آید.

از آنجا که هوش و استعداد تحصیلی به‌عنوان دو عامل اساسی در پیشرفت تحصیلی، کمتر تحت تأثیر معلم یا مربی واقع می‌شود، سعی بر آن است که با افزایش انگیزه دانش‌آموزان حداکثر بهره‌وری از هوش صورت گیرد. زیرا در حالت مساوی برابری هوش و استعداد تحصیلی افراد، مشاهده شده است که پیشرفت تحصیلی افراد با انگیزه چشمگیرتر بوده است. با وجود آ ن که معلمان در تغییر هوش و استعداد تحصیلی نقش چندانی ندارند، ولی می‌توانند در بالا بردن انگیزه دانش‌‌آموزان مفید واقع شوند.
انگیزه به دو نوع درونی و بیرونی قابل تقسیم است. از انگیزه بیرونی می‌توان به تقویت‌کننده‌هایی چون پول، تائید، محبت، احترام، نمره و از تقویت‌کننده‌های درونی می‌توان به رضایت خاطر و احساس خوب از یادگیری اشاره کرد.
آنچه که بیشتر موجب رفتار خود‌جوش می‌شود، انگیزه درونی است. هدف عمده فعالیت‌های پرورشی معلم یا مربی این است که دانش‌آموز به تدریج از انگیزه‌های بیرونی به سمت انگیزه‌های درونی هدایت شود.
تفاوت اساسی افراد دارای انگیزه درونی با افراد دارای انگیزه بیرونی این است که افراد با انگیزه درونی احساس کفایت بیشتری در خود دارند و کمتر به دیگران اجازه می‌دهند که محرک رفتارشان شوند. این گروه از دانش‌آموزان، خود تعیین کننده رفتارها هستند و به خاطر کفایتی که در خود احساس می‌کنند، باور دارند که می‌توانند با رفتارشان بر محیط خود تأثیر بگذارند.
این گروه از دانش آموزان با انگیزه درون‌گرا، تصورشان این است که موفقیت و عدم موفقیت در تحصیل به خاطر نحوه رفتار صحیح یا غلط خودشان است.
اما برخلاف آنها، دانش‌آموزان باانگیزه برون‌گرا، احساس بی‌کفایتی یا کفایت کمی  داشته و همواره تصور می‌کنند که موفقیت آنها تحت تأثیر عوامل محیطی نظیر:
معلم و سوالات سخت است. این گروه از دانش‌آموزان حتی اگر درس بخوانند، باز هم موفقیت چندانی نخواهند داشت. چرا که اندک تلاش آنها به خاطر همان انگیزه‌های بیرونی، همچون فرار از تنبیه یا کسب خواست معلم است.اینان در صورت کسب موفقیت اندک هم آن را به شانس و تصادف نسبت می‌دهند و نه به تلاش و استعداد خود.
این دانش‌آموزان حتی اگر نیم‌نگاهی به موفقیت داشته باشند، آنقدر آن را صعب‌الوصول می‌دانند که دست به عمل نمی‌زنند، در نتیجه هرگز طعم موفقیت را نخواهند چشید.
در حقیقت گام اول در برخورد با این افراد چشاندن طعم موفقیت به آنها و درهم شکستن تصور منفی آنها در مورد دستیابی به موفقیت است. در این صورت است که «موفقیت»، «موفقیت» می‌آورد.
از آنجایی که انسان آمادگی دارد تا فعالیت‌ها و تصوراتش را تعمیم دهد، موفقیت در یک درس منجر به موفقیت در دروس دیگر می‌شود و این موضوع در مورد دروس اصلی هر رشته مهم‌تر است.
درواقع، ضعف درسی در این دروس منجر به بی‌علاقگی به تحصیل و گاهی حتی ترک تحصیل می‌شود و البته عکس آن هم صادق است. به همین علت به معلمان دروس اصلی هر رشته توصیه می‌شود، شرایط آموزشی و امتحانی را مطلوب نمایند و با ارزشیابی‌های مناسب فضای کلاس را لذت‌بخش کنند.


به طورکلی به‌منظور افزایش انگیزه دانش‌آموزان و سوق دادن آنها به سمت درونی شدن انگیزه‌ها راهکارهای زیر توصیه می‌شود:
۱) سعی کنیم اولویت تجربه‌های دانش‌آموزان برای آنها جالب باشد، احساس موفقیت اولیه اعتماد به نفس آنها را افزایش می‌دهد. این موضوع در مسابقات ورزشی نیز مشهود است.
۲) برای موفقیت دانش‌آموزان پاداش در نظر بگیریم. منتظر نباشیم تا افت تحصیلی اتفاق افتد و سپس موفقیت را تحسین کنیم.
۳) با احترام گذاشتن به تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان، هرگز آنها را با یکدیگر مقایسه نکنیم.
۴) دانش‌آموزان را در کلاس کمتر درگیر مسائل عاطفی منفی نمائیم و نسبت به حساسیت‌های عاطفی آنان آشنا و در کاهش آن    کوشا باشیم. سخت‌گیری و انضباط شدید، تبعیض، بیان قضاوت‌های منفی و خبرهای ناخوشایند از جمله عواملی است که موجب درگیری ذهنی و کاهش علاقه به یادگیری می‌شود.
۵) بلافاصله پس از آزمون یا پرسش کلاسی، دانش‌آموزان را از نتیجه کار آگاه کنیم .
۶) برای اینکه دانش‌آموز بداند، در طول تدریس به‌دنبال آموختن به چیزی باشد، بیان اهداف آموزشی مورد انتظار از او را در                        ابتدای درس فراموش نکنیم.
۷) چگونگی یادگیری و نحوه انجام کار برای دانش‌آموز مشخص کنیم .
۸ ) به‌منظور افزایش حس کفایت در دانش‌آموز از او بخواهیم مطالب یاد گرفته شده را به دوستان یا کلاس آموزش دهد.
۹) در مورد مشکلات درسی دانش‌آموز و ریشه‌یابی آن، با او تبادل نظر و گفت‌وگو کنیم.
۱۰) تشویق کلامی در کلاس، به صورت انفرادی بسیار حائز اهمیت است.
۱۱) مطالب درسی را به ترتیب از ساده به دشوار مطرح کنیم.
۱۲) از بروز رقابت ناسالم در بین دانش‌آموزان پیشگیری شود.
۱۳) در فرآیند آموزش متکلم وحده نباشیم و یادگیرندگان را در یادگیری مشارکت دهیم.
۱۴) علاقه به دانش‌آموزان و تعلق خاطر و اهمیت دادن به یکایک آنها، سطح انگیزه‌ها را افزایش می‌دهد.
۱۵) آموزش را با «تهدید» پیش نبریم.
۱۶) برای دانش‌آموزان با انگیزه، خوراک علمی کافی داشته باشیم.
۱۷) با محول کردن مسئولیت به دانش‌آموزان کم توجه، آنان را به رفتارهای مثبت هدایت و علل کم‌توجهی در آنها را بررسی کنیم .
۱۸) شیوه‌های تدریس را از سنتی به شیوه‌های روز تغییر داده و با استفاده از تکنولوژی آموزشی، حواس پنجگانه دانش‌آموزان را به کار گیریم.
۱۹) میان درس کلاس و مسائل زندگی که به وسیله همان درس قابل حل است، ارتباط برقرار کنیم.
۲۰) تدریس را با طرح مطالب و پرسش‌های جالب توجه آغاز کرده و با تحریک حس کنجکاوی، دانش‌آموزان را برانگیخته‌تر سازیم.
۲۱) به وضعیت جسمانی دانش‌آموزان توجه کرده و علل جسمی بی‌توجهی و کاهش انگیزه آنان را بیابیم.
۲۲) محیط کلاس را با طراحی زیبا و مناسب، جذاب سازیم تا مانع بروز کسالت روحی شویم.
۲۳) با فرهنگ و تاریخچه زندگی افراد مدرسه یا محله‌ای که در آن تدریس می‌کنیم، آشنا شده و در طول تدریس از مثال‌های آشنا استفاده کنیم.
۲۴) به منظور اطلاع از نتیجه فعالیت درسی دانش‌آموزان و ارائه بازخورد به موقع و مناسب، تکالیف آنان را بلافاصله در جلسه بعدی ملاحظه و با رفع اشکالات، جنبه‌های مثبت را تشویق کنیم .
۲۵) در گرفتن آزمون و امتحان به قول خود عمل کنیم.
۲۶) زمان یادگیری باید در حد توان دانش‌آموز باشد. برای تجدید قوا و انگیزه در میان کلاس از وقت تفریح و استراحت غافل نشویم.
۲۷) دانش‌آموز را از میزان پیشرفت خود آگاه سازیم تا بداند برای رسیدن به هدف چه گام‌های دیگری بردارد.
۲۸) به لحاظ اخلاقی و ایجاد انگیزه، همیشه خوش‌اخلاق و خوش‌رو باشیم.
۲۹) به منظور افزایش حس کفایت و مشارکت در ارائه دروس از نظرات دانش‌آموزان استفاده کنیم.
۳۰) مطمئن باشیم که توجه دانش‌آموزان برای شروع تدریس آماده است.
۳۱) تمام مطالب دشوار را یکجا و در یک جلسه آموزش ندهیم.
۳۲ ) به خاطر داشته باشیم، توجه افراطی به دانش‌آموزان (قوی یا ضعیف) موجب متشنج شدن فضای کلاس می‌شود.
۳۳ )دانش‌آموزان را به گروه‌های «خوب»، «بد» و «ضعیف» تقسیم‌بندی نکنیم.
۳۴) از ورود به موضوعات حاشیه‌ای که منجر به انحراف توجه کلاس می‌شود، بپرهیزیم.
۳۵) با ایجاد جلسات بحث و تحلیل به دانش آموزان فرصت تفکر و اظهار نظر بدهیم.
۳۶) هرگز دانش‌آموزان را مجبور به انجام فعالیت‌های تحقیرکننده نظیر «جریمه» نکنیم.
۳۷)به افراد درون‌گرا، کمرو، مضطرب که تمایلی به ابراز وجود ندارند، توجه کرده و با تقویت رفتارهای مثبت، آنها را به مشارکت در بحث‌های کلاسی و کارهای گروهی تشویق کنیم.
۳۸) در روش‌های تدریس، کنفرانس و سمینار را مد نظر قرار دهیم.
۳۹ )تأکید بر نمره، اضطراب دانش‌آموزان را افزایش می‌دهد و مانع از توجه کامل به موضوع درس می‌شود. این دانش‌آموزان با وجود تلاش زیاد از نمرات پایینی برخوردارند و به تدریج رابطه میان تلاش و نتیجه را نادیده می گیرند که در نهایت منجر به از دست رفتن انگیزه خواهد شد.
۴۰) گاهی از تجربه‌های دوران تحصیل و شکست‌ها و موفقیت‌های خود برای دانش‌آموزان صحبت کنیم
 

چگونه کلاس درس را مدیریت کنیم ؟  

 

مدیریت کلاس درس - چگونه کلاس درس را مدیریت کنیم ؟ 


وضع مقررات و دستورالعمل های واضح و روشن

یکی از عوامل اصلی برای تضمین جریان روان تدریس وضع دستورالعمل ها و مقررات مشخص از اغاز کار  تدریس است .

مقررات عبارت های رسمی و معمولا مکتوب هستند که مشخص می کنند دانش آموزان چه کارهایی را می توانند انجام دهند و چه کارهایی را نباید انجام دهند .

دستورالعمل ها تدابیر غیر رسمی هستند که مشخص می کنند در یک کلاس معین کارها چگونه باید انجام شوند . مقررات غالبا در سطح مدرسه تعیین می شوند و در پژوهش های کارامدی مدرسه به عنوان عامل تمییز دهنده مدارس کارامدتر از مدارس دارای کارامدی کمتر، شناخته شده اند .

برای اینکه مقررات و دستور العمل ها موثر واقع شوند لازم است انها را به صورت جدی به دانش اموزاناموزش داد و دلایل وجودی  آنها را برای آنان بیان کرد.

یکی از عوامل اصلی که هنگام وضع مقررات و دستورالعمل ها ی کلاس درس باید به ان توجه شود ضمانت اجرای پیوسته و مداوم آنهاست . چنانچه مقررات به طور پیوسته به اجرا در نیاید به زودی نقض می شوند و ا زبین خواهند رفت .

مشارکت دانش اموزان در وضع مقررات غالبا می تواند برای تقویت حس مالکیت و مسئولیت مشترک در قبال انها و برای همکاری انها در اعمال مقررات و دستور العمل ها مفید باشید . مقررات معدودی که به راحتی قابل فهم و اجرا باشند نسبت به مقررات مفصل و زیاد که اجرای انها دشوار است کارامدتر خواهند بود .

نمونه ای از مقررات مدرسه به شرح ذیل است .

همیشه آهسته صحبت کنید – به دیگران گوش دهید – همیشه تمام توان خود را به کار گیرید– به دانش آموزان دیگر گوش دهید و به آنها احترام بگذارید – در راهروها ندوید

بررسی عواملی که سرعت تدریس راکاهش می دهند.(حفظ فرایند روان تدریس)

یکی از موثرترین راههای جلوگیری از  بی انظباطی دانش آموزان درجریان تدریس ،حفظ فرایند روان تدریس است.

روشهایی وجودداردکه براساس آنها خودمعلم باعث کندشدن سرعت پیشروی درس می شود. پدیده بلاتکلیفی وپدیده الاکلنگ ازجمله آنهاست.

پدیده بلاتکلیفی: دراین روش وقتی معلم فعالیت خاصی راآغاز می کند.اماآن را ناتمام رها می سازد برای مثال وقتی معلم به آماده سازی مقدمات تمرین کلاسی می پردازد وناگهان تصمیم می گیرد که ابتدا باید مطلب دیگری تدریس کند.

پدیده الاکلنگ: دراین حالت معلم فعالیتی راشروع می کند اماقبل از اتمام آن سراغ فعالیت دیگری می رود وپس از آن دوبار ه به فعالیت قبلی می پردازد

هردوروش فوق می تواند باعث سردرگمی درمیان برخی از دانش آموزان وشروع بی انضباطی در میان دانش آموزان کنجکاو شوند. معلم بابرنامه ریزی درسی مناسب می تواند از هردو پدیده ذکر شده  جلوگیری کند.

توضیح اضافی: معلم از طریق توضیح اضافی هم می تواند جریان درس را مختل کند

این اتفاق وقتی روی می دهد که معلم ،بعدازاین که دانش آموزان کاملا فهمیدند چه کاری باید انجام دهند به تشریح دستورالعمل ها ادامه می دهد.این مساله باعث بی حوصلگی دانش آموزان وافزایش احتمال بی انضباطی خواهد شد.به مثال زیر توجه کنید:

معلم در کلاس درس کاغذهای خودراپخش می کند.معلم می گوید:جزوه ها را بردارید. یکی ازروبرداریدوبقیه را به بغل دستی خودبدهید. حالا یکی از رو بردارید. چراهمه را بهم ریختید. حالا یکی از رو بردارید...

زمان بیکاری down time

به قسمت هایی از جلسه ی درس که طی آن یک یاچندنفر از  دانش آموزان یا کل کلاس به دلیل اینکه تمرین کلاسی رازودتر تمام کرده اندیادرس زودتر تمام شده است وموقع شروع مبحث جدید نیست یا  دانش آموزان باید منتظربمانندتاموادووسایل لازم مهیا شود وقت آزاد پیدامی کنند زمان بیکاری می گویید.اگر دستورالعمل های مشخص برای مواجهه بااین موقعیت ها وجود نداشته باشد،به آسانی می توانند به بی نظمی منجر شوند.

بهترین روش اجتناب از مشکلات وقت بی کاری ،کاهش میزان وقوع آن است. تکالیف وبرگ های تمرین اضافی و در اختیار دانش آموزقرار دادن آن روش مناسبی در این زمینه است .

خاتمه دادن به درس

پایان درس آخرین مرحله ای است که طی آن احتمال دارد مشکلات مدیریتی روی دهد مشکلاتی که در این مرحله وجود دارد به شرح زیر است :

1)اختصاص ندادن وقت کافی برای به پایان رساندن فعالیت های برنامه ریزی شده

2)وجود ابهام در تعیین و اعلام به موقع مشق شب

3)عدم وضع مجموعه ای از مقررات برای خروج تک تک دانش آموزان از کلاس درس

4)عدم نشانه گذاری به نحوی که دانش آموزان بدانند که درس تاچه مدتی باید ادامه یابد

جریان انتقال دانش آموزان در تدریس

یکی از روشهای اصلی برای سودمندی کلاس درس این است که در جریان انتقال از یک قسمت درس به قسمت دیگر وقت زیادی تلف نشود .درصورتی که لازم باشد دانش آموزان از یک قسمت کلاس به قسمت دیگر آن بروند این مساله می تواند مشکل ویژه ای باشد.

اگر چنین انتقال هایی به طور مناسب اداره نشوند به آسانی بخش قابل توجهی از وقت کلاس را به خود اختصاص می دهند وباعث اتلاف وقت می شوند.

مثلا تدریس مبحث جدید برای کل کلاس وانتقال به تمرین انفرادی به عنوان یک مبحث جدید یا زمانی که دانش آموزان بایستی از کلاس به کارگاه یا آزمایشگاه یاسمعی بصری ویانمازخانه آموزشگاه بروند.یاوقتی که درکلاسهای موضوعی که امروزه درحال برنامه ریزی و اجرا  است باید وسایلی مثل کتاب تمرین یا مداد یا خودکارشان را  بیاورند .

مراحل انتقال باید تا حدامکان کوتاه و آسان باشند.بدین منظور معلمان کارآمد دستورالعمل های روشنی برای انتقال های درسی وضع می کنند .

مثلا 1- محدود کردن تعداد دانش اموزانی که در یک زمان می توانند جابجا شوند

2- سپردن وظیفه جمع کردن برگه ها به یکی از دانش اموزان

3- در نظر گرفتن مراحل مشخص برای اجرای انتقال

نشانه گذاری cueing تکنیک سودمندی است برای اگاه کردن دانش اموزان از نزدیک بودن زمان انتقال درسی

در این روش به دانش اموزان گفته می شود برای تمام کردن کارشان 5 دقیقه وقت دارند و این جمله یک دقیقه قبل از پایان وقت تمرین کلاسی تکرار می شود .

ارائه ی تکلیف شب

ارائه مشق شب یکی از قسمت های مشکل تدریس است به ویژه به این دلیل که همه دانش اموزان مشتاق انجام دادن تکالیف درسی نخواهند بود . برای به حداقل رساندن این مشکلات  ، معلمان کارامد بلافاصله به دنبال فعالیت های کلاسی تکلیف می دهند . این کار مشق شب را به عنوان یکی از قسمت های اصلی درس مطرح می کند معلم همچنین باید بگوید که تکلیف شب حائز اهمییت است .

برای مثال معلمی  که می گوید ." تمرین این قسمت به شما کمک می کند که وقتی به تمرین های مشکل تر رسیدیم آنها را خوب انجام دهید به همین دلیل چند تمرین در مورد آن به شما خواهم داد " نسبت به معلم دیگری که می گوید " من مجبورم برای شما تکلیف معین کنم بنابر این تمرین های 12 و 14 در صفحه 25 را انجام دهید " انتظارات متفاوتی ایجاد می کند .

جو کلاس درس

جو کلاس درس از دهه 1960 به صورت گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است . فرا تحلیل تعداد زیادی از یافته  های پژوهشی که توسط ونگ ،هارتل، و والبرگ ( 1997) اجرا شد نشان داد که جو کلاس یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر پیشرفت دانش اموزان است .

پرورش انگیزه در دانش اموزان

ظرفیت طبیعی و تمایل فرد به یاد گرفتن و رشد کردن به شیوه ی مثبت و هدفمند برای دست یابی به اهداف شخصی انگیزش نام دارد .

تقریبا هر کاری که معلم در کلاس انجام می دهد از جمله نحوه ارائه اطلاعات  ،نوع تمرین های مورد استفاده و شیوه ی تعامل با دانش اموزان و فرصت های که به دانش اموزان برای تمرین انفرادی و یا گروهی می دهید  اثر انگیزشی بر روی دانش اموزان دارد با وجود این اثرات انگیزشی متعدد معلمان ابزار کمی برای درک انگیزش و نحوه افزایش آن در دانش آموزان خود دارند .

 امروزه نظریه های انگیزشی بیشتر برنحوه تفکر افراد در باره خود و توانایی های یادگیری خویش متمرکز است تا رفتارهای انان ، علاوه بر این نظریه های معاصر ، انگیزه یادگیری را ظرفیت طبیعی می دانند  که در تمامی دانش آموزان ، به طور بالقوه وجود دارد و اگر آنان به صورت مثبت فکر کنند و در محیط حمایت گرانه حضور داشته باشند گسترش می یابد.

اکثر نظریه های شناختی معاصر بر ساختارهای ذهنی و سازماندهی تجارب ،تاکید اساسی دارند و براساس این رویکرد ، انگیزش حاصل باورهای اموخته شده فرد در باره ارزشمندی فردی، توانایی ها و قابلیت های خود ( خود پنداره های تحصیلی ) ، اهداف و انتظارات فرد برای کسب موفقیت یا شکست و احساسات مثبت و منفی ( کنجکاوی و اضطراب ) ناشی از فرایند خود ارزشیابی است . مانند انچه در تحقیقات البرت بندورا  (1) و کووینگتن( 2) و کارول دوک (3)  و دیگران آمده است .

1-albert bandura     2- martyCovington  3 – carol dwee

درک انگیزش و نحوه افزایش آن

   سئوال این است که معلم چگونه می تواند از طریق کیفیت تعامل با دانش اموزان ، نقش خود را ایفا کند ؟ برخی از اصول اساسی بدستآمده از پژوهشهای تربیتی عبارتند از :

الف ) دانش آموزان از طریق یادگیری شرایط و فعالیت هایی برانگیخته می شوند که به انها اجازه داده شود تا دست به انتخاب های شخصی بزنندو مقتضیات تکالیف را با ظرفیت هایشان هماهنگ سازند .

ب) انگیزش دانش اموزان در صورتی افزایش می یابد که دریابند تکالیف یادگیری به طور مستقیم با نیازها و علایق و اهداف شخصی انها مرتبط است و سطوح دشواری تکالیف به گونه ای است که می توانند به صورتی موفقیت امیزانها را انجام دهند .

ج) انگیزش ذاتی دانش آموزان به یادگیری می تواند در محیطی امن ، اعتماد بخش و حمایت گرانه پرورش یابد.

راهبردهای مهمی که معلمان می توانند برای کمک به دانش آموزان  در جهت خود انگیزشیانان به کار برند عبارتند از :

الف ) کارکردهای روانشناختی  دانش آموزان را در ایجاد و هدایت افکاری که بر انگیزه و یادگیری تاثیر می گذارند آموزش دهند .

فعالیت :

الف) درک چرخه افکار

ب) درک کردن اصل واقعیت های مجزا

ج) درک احساس ناامنی

د) چرخه افکار در تعارضات بین فردی

و) درک ارزش یادگیری

ب) به دانش آموزان کمک کنند تا خودشان ، فرایند یادگیری و فعالیت های یادگیری خاص را ارزشمند تلقی کنند .

فعالیت :

الف ) درک ارزش یادگیری

ب) تشخیص نیازها و تعیین علایق و اهداف دانش آموزان

ج) نظر سنجی از علایق دانش آموزان در جلسات فردی و گروهی

د) مرتبط ساختن علایق و اهداف یادگیری

ج) فرصت هایی برای دانش آموزان ایجاد کنند تا تمایلات طبیعی خود نسبت به یادگیری و رشد کردن را ثابت کنند و مسئولیت یادگیری را بر عهده بگیرند .

فعالیت :

الف ) اهمییت کنترل شخصی دانش آموزان

ب) ارایه ی فرصت ایفای نقش دانش آموزی

ج) ارایه ی مسئولیت یادگیری به دانش آموزان

د) تشویق به قبول خطرات تحصیلی تا پیامدهای بالقوه منفی تجارب آموزشگاهی چون کسالت ، ترس از شکست و گوشه گیری و ... را جبران کنند .

فعالیت :

الف ) کلاس درس محیطی مناسب برای مشارکت باشد

ب) از اظهار نظر منفی سایر دانش آموزان جلوگیری شود

ج) از بی ارزش تلقی کردن مهارت های منحصر به فرد دانش آموزان اجتناب شود

د)  نظام جدید پاداش دهی ایجاد شود

و) ایجاد فضای مثبت از حمایت شخصی و اجتماعی که در آن تک تک دانش آموزان ، صادقانه احساس ارزشمندی و مورد احترام بودن کنند .

فعالیت :

الف ) ایجاد محیطی امن

ب) بیان واضح قواعد و مقررات و دستور العمل ها

ج) تصمیم گیری دسته جمعی

د) تشویق دانش آموزان به ابداع و نوآوری

و) پذیرش دیدگاهها و راه حل های متفاوت

 اصول و فنون آماده سازی و ایجاد انگیزه          

                                                                                                                                                               انگیزه، حالات درونی فرد است که موجب تداوم رفتار تا رسیدن به هدف می‌شود. انگیزه ارتباط مستقیم و مثبت با پیشرفت تحصیلی دارد.
به همین علت علاوه بر آنکه انگیزه وسیله‌ای برای پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته می‌‌شود، گاهی از آن به عنوان هدف نیز نام برده می‌شود، زیرا با افزایش انگیزه، پیشرفت تحصیلی نیز پدید می‌آید.

از آنجا که هوش و استعداد تحصیلی به‌عنوان دو عامل اساسی در پیشرفت تحصیلی، کمتر تحت تأثیر معلم یا مربی واقع می‌شود، سعی بر آن است که با افزایش انگیزه دانش‌آموزان حداکثر بهره‌وری از هوش صورت گیرد. زیرا در حالت مساوی برابری هوش و استعداد تحصیلی افراد، مشاهده شده است که پیشرفت تحصیلی افراد با انگیزه چشمگیرتر بوده است. با وجود آ ن که معلمان در تغییر هوش و استعداد تحصیلی نقش چندانی ندارند، ولی می‌توانند در بالا بردن انگیزه دانش‌‌آموزان مفید واقع شوند.
انگیزه به دو نوع درونی و بیرونی قابل تقسیم است. از انگیزه بیرونی می‌توان به تقویت‌کننده‌هایی چون پول، تائید، محبت، احترام، نمره و از تقویت‌کننده‌های درونی می‌توان به رضایت خاطر و احساس خوب از یادگیری اشاره کرد.
آنچه که بیشتر موجب رفتار خود‌جوش می‌شود، انگیزه درونی است. هدف عمده فعالیت‌های پرورشی معلم یا مربی این است که دانش‌آموز به تدریج از انگیزه‌های بیرونی به سمت انگیزه‌های درونی هدایت شود.
تفاوت اساسی افراد دارای انگیزه درونی با افراد دارای انگیزه بیرونی این است که افراد با انگیزه درونی احساس کفایت بیشتری در خود دارند و کمتر به دیگران اجازه می‌دهند که محرک رفتارشان شوند. این گروه از دانش‌آموزان، خود تعیین کننده رفتارها هستند و به خاطر کفایتی که در خود احساس می‌کنند، باور دارند که می‌توانند با رفتارشان بر محیط خود تأثیر بگذارند.
این گروه از دانش آموزان با انگیزه درون‌گرا، تصورشان این است که موفقیت و عدم موفقیت در تحصیل به خاطر نحوه رفتار صحیح یا غلط خودشان است.
اما برخلاف آنها، دانش‌آموزان باانگیزه برون‌گرا، احساس بی‌کفایتی یا کفایت کمی  داشته و همواره تصور می‌کنند که موفقیت آنها تحت تأثیر عوامل محیطی نظیر:
معلم و سوالات سخت است. این گروه از دانش‌آموزان حتی اگر درس بخوانند، باز هم موفقیت چندانی نخواهند داشت. چرا که اندک تلاش آنها به خاطر همان انگیزه‌های بیرونی، همچون فرار از تنبیه یا کسب خواست معلم است.اینان در صورت کسب موفقیت اندک هم آن را به شانس و تصادف نسبت می‌دهند و نه به تلاش و استعداد خود.
این دانش‌آموزان حتی اگر نیم‌نگاهی به موفقیت داشته باشند، آنقدر آن را صعب‌الوصول می‌دانند که دست به عمل نمی‌زنند، در نتیجه هرگز طعم موفقیت را نخواهند چشید.
در حقیقت گام اول در برخورد با این افراد چشاندن طعم موفقیت به آنها و درهم شکستن تصور منفی آنها در مورد دستیابی به موفقیت است. در این صورت است که «موفقیت»، «موفقیت» می‌آورد.
از آنجایی که انسان آمادگی دارد تا فعالیت‌ها و تصوراتش را تعمیم دهد، موفقیت در یک درس منجر به موفقیت در دروس دیگر می‌شود و این موضوع در مورد دروس اصلی هر رشته مهم‌تر است.
درواقع، ضعف درسی در این دروس منجر به بی‌علاقگی به تحصیل و گاهی حتی ترک تحصیل می‌شود و البته عکس آن هم صادق است. به همین علت به معلمان دروس اصلی هر رشته توصیه می‌شود، شرایط آموزشی و امتحانی را مطلوب نمایند و با ارزشیابی‌های مناسب فضای کلاس را لذت‌بخش کنند.


به طورکلی به‌منظور افزایش انگیزه دانش‌آموزان و سوق دادن آنها به سمت درونی شدن انگیزه‌ها راهکارهای زیر توصیه می‌شود:
۱) سعی کنیم اولویت تجربه‌های دانش‌آموزان برای آنها جالب باشد، احساس موفقیت اولیه اعتماد به نفس آنها را افزایش می‌دهد. این موضوع در مسابقات ورزشی نیز مشهود است.
۲) برای موفقیت دانش‌آموزان پاداش در نظر بگیریم. منتظر نباشیم تا افت تحصیلی اتفاق افتد و سپس موفقیت را تحسین کنیم.
۳) با احترام گذاشتن به تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان، هرگز آنها را با یکدیگر مقایسه نکنیم.
۴) دانش‌آموزان را در کلاس کمتر درگیر مسائل عاطفی منفی نمائیم و نسبت به حساسیت‌های عاطفی آنان آشنا و در کاهش آن    کوشا باشیم. سخت‌گیری و انضباط شدید، تبعیض، بیان قضاوت‌های منفی و خبرهای ناخوشایند از جمله عواملی است که موجب درگیری ذهنی و کاهش علاقه به یادگیری می‌شود.
۵) بلافاصله پس از آزمون یا پرسش کلاسی، دانش‌آموزان را از نتیجه کار آگاه کنیم .
۶) برای اینکه دانش‌آموز بداند، در طول تدریس به‌دنبال آموختن به چیزی باشد، بیان اهداف آموزشی مورد انتظار از او را در                        ابتدای درس فراموش نکنیم.
۷) چگونگی یادگیری و نحوه انجام کار برای دانش‌آموز مشخص کنیم .
۸ ) به‌منظور افزایش حس کفایت در دانش‌آموز از او بخواهیم مطالب یاد گرفته شده را به دوستان یا کلاس آموزش دهد.
۹) در مورد مشکلات درسی دانش‌آموز و ریشه‌یابی آن، با او تبادل نظر و گفت‌وگو کنیم.
۱۰) تشویق کلامی در کلاس، به صورت انفرادی بسیار حائز اهمیت است.
۱۱) مطالب درسی را به ترتیب از ساده به دشوار مطرح کنیم.
۱۲) از بروز رقابت ناسالم در بین دانش‌آموزان پیشگیری شود.
۱۳) در فرآیند آموزش متکلم وحده نباشیم و یادگیرندگان را در یادگیری مشارکت دهیم.
۱۴) علاقه به دانش‌آموزان و تعلق خاطر و اهمیت دادن به یکایک آنها، سطح انگیزه‌ها را افزایش می‌دهد.
۱۵) آموزش را با «تهدید» پیش نبریم.
۱۶) برای دانش‌آموزان با انگیزه، خوراک علمی کافی داشته باشیم.
۱۷) با محول کردن مسئولیت به دانش‌آموزان کم توجه، آنان را به رفتارهای مثبت هدایت و علل کم‌توجهی در آنها را بررسی کنیم .
۱۸) شیوه‌های تدریس را از سنتی به شیوه‌های روز تغییر داده و با استفاده از تکنولوژی آموزشی، حواس پنجگانه دانش‌آموزان را به کار گیریم.
۱۹) میان درس کلاس و مسائل زندگی که به وسیله همان درس قابل حل است، ارتباط برقرار کنیم.
۲۰) تدریس را با طرح مطالب و پرسش‌های جالب توجه آغاز کرده و با تحریک حس کنجکاوی، دانش‌آموزان را برانگیخته‌تر سازیم.
۲۱) به وضعیت جسمانی دانش‌آموزان توجه کرده و علل جسمی بی‌توجهی و کاهش انگیزه آنان را بیابیم.
۲۲) محیط کلاس را با طراحی زیبا و مناسب، جذاب سازیم تا مانع بروز کسالت روحی شویم.
۲۳) با فرهنگ و تاریخچه زندگی افراد مدرسه یا محله‌ای که در آن تدریس می‌کنیم، آشنا شده و در طول تدریس از مثال‌های آشنا استفاده کنیم.
۲۴) به منظور اطلاع از نتیجه فعالیت درسی دانش‌آموزان و ارائه بازخورد به موقع و مناسب، تکالیف آنان را بلافاصله در جلسه بعدی ملاحظه و با رفع اشکالات، جنبه‌های مثبت را تشویق کنیم .
۲۵) در گرفتن آزمون و امتحان به قول خود عمل کنیم.
۲۶) زمان یادگیری باید در حد توان دانش‌آموز باشد. برای تجدید قوا و انگیزه در میان کلاس از وقت تفریح و استراحت غافل نشویم.
۲۷) دانش‌آموز را از میزان پیشرفت خود آگاه سازیم تا بداند برای رسیدن به هدف چه گام‌های دیگری بردارد.
۲۸) به لحاظ اخلاقی و ایجاد انگیزه، همیشه خوش‌اخلاق و خوش‌رو باشیم.
۲۹) به منظور افزایش حس کفایت و مشارکت در ارائه دروس از نظرات دانش‌آموزان استفاده کنیم.
۳۰) مطمئن باشیم که توجه دانش‌آموزان برای شروع تدریس آماده است.
۳۱) تمام مطالب دشوار را یکجا و در یک جلسه آموزش ندهیم.
۳۲ ) به خاطر داشته باشیم، توجه افراطی به دانش‌آموزان (قوی یا ضعیف) موجب متشنج شدن فضای کلاس می‌شود.
۳۳ )دانش‌آموزان را به گروه‌های «خوب»، «بد» و «ضعیف» تقسیم‌بندی نکنیم.
۳۴) از ورود به موضوعات حاشیه‌ای که منجر به انحراف توجه کلاس می‌شود، بپرهیزیم.
۳۵) با ایجاد جلسات بحث و تحلیل به دانش آموزان فرصت تفکر و اظهار نظر بدهیم.
۳۶) هرگز دانش‌آموزان را مجبور به انجام فعالیت‌های تحقیرکننده نظیر «جریمه» نکنیم.
۳۷)به افراد درون‌گرا، کمرو، مضطرب که تمایلی به ابراز وجود ندارند، توجه کرده و با تقویت رفتارهای مثبت، آنها را به مشارکت در بحث‌های کلاسی و کارهای گروهی تشویق کنیم.
۳۸) در روش‌های تدریس، کنفرانس و سمینار را مد نظر قرار دهیم.
۳۹ )تأکید بر نمره، اضطراب دانش‌آموزان را افزایش می‌دهد و مانع از توجه کامل به موضوع درس می‌شود. این دانش‌آموزان با وجود تلاش زیاد از نمرات پایینی برخوردارند و به تدریج رابطه میان تلاش و نتیجه را نادیده می گیرند که در نهایت منجر به از دست رفتن انگیزه خواهد شد.
۴۰) گاهی از تجربه‌های دوران تحصیل و شکست‌ها و موفقیت‌های خود برای دانش‌آموزان صحبت کنیم
 
http://yadgiri.blogfa.com/post-62.aspx

مدیریت کلاس در مقابل یادگیری فعال

 

علل بی نظمی دانش آموزان در کلاس درس... بسیاری از معلمان و حتی مدیـران مـدارس از دانش آموزانی که به اعتقاد آن ها شلوغ هستند و رفتارهای نا خواسته و نا مناسبی از خود بروز می دهند و به این ترتیب نظم و انضباط مدرسه و کلاس درس را دچار اخلال می کنند گله دارند....

برای خیلی از معلمان و مدیران ومعاونین مدارس ، وجود کلاسهای ساکت و به اصطلاح مودب و منضبط ، نشان از رضایت دیگران از نحوه کار معلم و مربی دارد و این در حالی است که به تمایل تحرک دانش آموزان در سنین مختلف توجه نمی شود و با انجام شیوه های بازدارنده فعالیت و تحرک ، بر جریان آموزش لطمه وارد می آورند یکی از این دوره های حساس دوره پیش دبستانی است ....یادگیری فعال را فدای مدیریت کلاس و انضباط خشک نکنیم محدوديت هايي که بر سر راه تحرک کودکان يا شرکت فعالانه در طول دوره کلاس قرار گرفته در خور توجه مي باشد

مدیریت کلاس در مقابل یادگیری فعال

کودکان فراگیرندگان فعالی هستند.آگاهی از این امر باید برای مربیان تربیت بدنی کمی آسودگی فراهم آورد

با این وجود اگر فعالیتهای جسمانی به عنوان رفتار اولیه ای که کودکان فرا میگیرند شناخته شود به نظر میرسد که تربیت بدنی با طبیعت کودکان متناسب است . گاهی مدرسه این ویژگی مهم کودک را نادیده میگیرد . محدودیت هایی که بر سر راه تحرک کودکان یا شرکت فعالانه در طول دوره کلاس قرار گرفته در خور توجه می باشد . طرح معمول اجرای یک کلاس تربیت بدنی را در نظر بگیرید

کودکان به آرامی به درون سالن ورزشی قدم میگذارند 

آنها خودشان را در صفهای تیمی یا اشکال استاندارد دیگر نظم می دهند

آنها دست به سینه و با نگاه به معلم خود آرام و ساکت می نشینند

آنها به آرامی به دستورات معلم گوش می دهند

آنها در واکنش به توصیه های معلم حرکت می کنند .

وقتی معلم به کودکان می گوید وسایل را سر جایشان بگذارند و به آرامی و به صف سالن را ترک کنند زمان پایان کلاس فرا رسیده است

برای بیشتر معلم ها این شرایط کلاس خیلی خوب را به تصویر می کشد . با این وجود اولین نگرانی معلمان جدید ( همانند بسیاری از معلمان با تجربه ) مدیریت کلاس است . همچنین مدیران و والدین توقع دارند معلمان کنترل کلاسهایشان را به دست گیرند . بارزترین نشانه مدیریت موثر کلاس زمانی است که بچه ها تکالیف تعیین شده معلم را به آرامی تمرین می کنند . هر چند که سرو صدا و بی نظمی پیشنهاد نمی شود اما معلم ممکن است هنوز نگران باشد که وسایل و زمان لازم برای به دست آوردن چنین کلاسی تلف شده استwww.zibaweb.com 

مشکلاتی در مدیریت کلاس اغلب در آموزش پیش دبستانی وجود دارد . تاکید بر یادگیری مستقیم از معلم در یک محیط محدود، شور و نشاط و توسعه یادگیری در کلاس را از بین می برد . در یک محیط بازی بچه ها به یادگیری ترغیب می شوند . آنها به نوبت طرحهای بازی را برای همدیگر توضیح می دهند و با توجه به تواناییهای فزاینده خود به حل کردن مسايل پیچیده و تصمیم گیری مشغول می شوند . در محیط مدرسه سنتی علایق و عقاید کودکان در مقایسه با علایق و عقاید معلمان کمتر مورد تایید قرار می گیرد . چنین تمهیدات یک جانبه ای در بین کودکان ممکن است به خاتمه زود هنگام پاره ای از نقش آنها (به عنوان دانش آموز و یکی از ارکان مدرسه ) منجر شود 

همچنین در مدت زمانی که صرف می شود استاندارد رفتاری تحت فرمان معلم ، مورد قبول واقع شود،  فرصت یادگیری به هدر میرود . مدت زمانی را در نظر بگیرید که در کلاسهای زیادی به انتظار پیروی از یک استاندارد رفتاری صرف می گردد . مانند مدت زمان تشکیل یک صف مستقیم، ساکت نشستن ، وسایل را بی حرکت نگه داشتن یا نگاه کردن به معلم .  بسیاری از معلمان توجیه می کنند که دانش آموزان به این موقعیتها نیاز دارند تا کنترل خود را بیاموزند . متاسفانه در بعضی از این محیط ها آنها حتی تغییر ظاهری بسیار کمی را در رفتارشان به کار می بندند  .

در نهایت تاکید بر مدیریت در دوران پیش دبستانی نا بجا می باشد زیرا از نظر توسعه نا مناسب است . کودکان فقط فراگیران فعال نیستند ، آنها به سبب قدرت استدلال بسیار بالا موجودات فعالی هستند . پیاژه در نظر یه خود استدلال می کند که کودکان از طریق شنوایی و تفکر چقدر می توانند یاد بگیرند . مرحله (تفکر قبل از عمل ) نشان می دهد که کودکان از 6 یا 7 سالگی شکل دادن تصاویری را در مغزشان شروع می کنند . به عبارت دیگر ، توانایی کودک برای شکل دادن یک طرح منطقی برای تحرک کاملا محدود می باشد . از این رو ، او به تحرک و فعالیتهای دستکاری جسمانی به عنوان یک ویژگی آموزشی نیاز دارد. علاوه بر این ، تمایل به موفقیت یا رقابت ، کودکان را به انطباق و وفق دادن اطلاعات ادراکی سوق می دهد همان طور که فعالانه در یادگیری یک وظیفه شرکت می کنند . بنابراین در حالی که دانش آموزان فعالانه به تمرین مهارت درگیرند ، ارايه اطلاعات قبل از مشارکت ممکن است به اندازه آموزش (به عنوان عامل تقویت کننده ) مفید نباشد . علاوه بر این ، در نظر بگیرید که کودکان قابلیت زیادی برای یادگیری از یکدیگر دارند . به یقین تمرین بی سر و صدا با کاهش بازخوردها از سوی همسن و سالانشان مانع یادگیری آنان از دیگران می شود . همچنین فرصتهای حل کردن مشکلات همسن و سالان نیز از این طریق حذف می گردد منبع:ماه نامه زیور ورزش

علل بی نظمی دانش آموزان در کلاس درس و شیوه های برخورد با آن

 بسیاری از معلمان و حتی مدیـران مـدارس از دانش آموزانی که به اعتقاد آن ها شلوغ هستند و رفتارهای نا خواسته و نا مناسبی از خود بروز می دهند و به این ترتیب نظم و انضباط مدرسه و کلاس درس را دچار اخلال می کنند گله دارند . هر کدام از این افراد واکنش های متفاوتی در مقابل این نوع دانش آموزان از خود نشان می دهند و تصمیم گیری ها ی آنان در این زمینه هم متفاوت است . معمول ترین و آشکار ترین این تصــمیـم گیـری ها  برای کاهش یا از بین رفــتن بی نظمی ، گرفتن تعهد کتبی از دانش آموزان و در صورت تکرار از والدین آنان ، تهدید به تنبیه و حتی عملی کردن آن و در نهایت اخراج موقتی از کلاس و مدرسه است . از این رو ،  نگارش این مقاله و مطالعه ی آن ،  به معلمان و مدیران کمک می کند تا تصمیمات آگاهانه تری بگیرند .

 

در زمــینه ی بی نظــمی دانــش آمــوزان در کـلاس درس ، معلمان بایــد به سه سوال پاسخ دهند :

  1) علل و عوامل بی نظمی دانش آموزان کدام اند ؟

 2 ) چگونه می‌توان از بروز و ظهور رفتار های نا مناسب دانش آموزان ، که نظم و انضبــاط را به مخاطره مي اندازند ،  پیشگیری کرد ؟

3 ) به هنگام وقوع رفتار های نا مطلوب دانش آموزان ، چه باید کرد ؟

 برای پاسخ دادن به این سوال هــا به عــبارت دیــگــر ،  شنا سایی علل و عوامل بی نظمی دانش آموزان در مجموعه عامل های متعدد  ،  باید زیر مجموعه ای از عوامل کشف شوند تا با ارائه ی راه کار های کاربردی برای از بین بردن یا کاهش آن ها ، تغییرات مناسب و مثبت در کیفیت نظم و انضباط مدرسه ایجاد شود. در این ارتباط ، کارگاهی با حضور عده ای از معلمان با تجربه در مراکز تربیت معلم یاسوج برگزار شد . حاصل چند جلسه بارش مغزی در این کار گاه برای پاسخ به سوال های یاد شده ،  بررسی شد . سپس با اندکی دخل و تصرف و تغییر در دید گاه های افراد  ،  این مقاله برای استفاده ی معلمان و مدیران مدارس و دست اندر کاران تعلیم و تربیت تهیه و تنظیم شد.

علل بی انضباطی دانش آموزان را می توان با توجه به ابعاد در یک مقاله نمی گنجد ،  اما به دلیل کاربردی بودن بحث وجلوگیری از طولانی شدن آن  ابتدا به ذکر علل و عوامل کلی بی انـضباطی دانــش آموزان می پردازیم ، آنگاه حاصل هم اندیشی معلمان با جربه را در این زمینه به طور مختصر بررسی می کنیم و در پایان هر قسمت  ، راهکار های عملی برای جلوگیری از بی انضباطی دانش آموزان را به منظور برقراری نظم و انضباط در مدرسه ارائه می کنیم .

 علل و عوامل بی نظمی دانش آموزان را می‌توان به پنج دسته تقسیم کرد :

الف ) علل مربوط به دانش آموزان (ویژگی های فردی آنان ) ؛

ب ) عوامل مربوط به معلم ؛ 

ج ) عوامل مربوط به فضای مدرسه  ، کلاس درس و کارکنان ستادی مدرسه ؛

 د) ویژگی های خانوادگی دانش آموزان ؛

 و ) عوامل اجتماعی .

 نظم و انضباط تعاریف متعددی دارد. عده ای کنترل رفتار فرا گیرند گان و تسلط بر عوامل رفتاری آنان را انضباط می نامند . برخی دیگر معتقدند نظم و انضباط شامل هر نوع سازماندهی در محیط مدرسه و کلاس است ،  به نحوی که سبب افزایش یاد گیری شود . صفوی ( 1383 ) می گوید« انضباط عبارت است از اعمال قواعد و مقرراتی که یاد گیری از تسهیل می کند و اخلال در کلاس را به حداقل کاهش می دهد (ص 266 ) . لو فرانسوا (1991 ) معتقد است " انضباط" به آن دسته از اعمال معلم اطلاق می شود که مانع سر زدن  رفتارهایی از دانش آموز است که فعالیت کلاسی را مختل یا تهدید به اخلال می کنند(نقل از زمانی ، 1378) با وجود این ،  بی نظمی یا بی انضباطی را می‌توان این گونه تعریف کرد :  انجام دادن هر عمل یا رفتاری به وسیله ی دانش آموز که سازماندهی مدرسه و فعالیت های کلاس را مختل یا تهدید به اخلال می کند. بروز رفتارهایی از دانش آموزان که انضباط کلاس را مختل می کنند  ، تنها به معلم و کلاس درس مربوط نیستند، بلکه همان طور که قبلا گفته شد علل دیگری نظیر عوامل آموزشگاهی‌ ،  خانوادگی ، اجتماعی و... وجود دارند که به طور مستقیم یا غیر مستقیم زمینه را برای بروز رفتار های مخرب دانش آموزان فراهم می‌کنند . بنابراین ،  برای برقراری انضباط در کلاس درس و اداره ی آن  ، معلمان باید قبل از برقراری  نظم و انضباط اقدامات لازم را برای پیشگیری از رفتار های نامناسب دانش آموزان را به کار گیرند ؛ زیرا پیشگیری مهم تر از در مان است  . کانین ( 1970 ) در تحقیق خود که به مقایسه ی رفتار معلمان در کلاس های دارای رفتارهایی نا مطلوب وكلاس‌هاي عادي پرداخته است او مي‌گويد : تفاوت اين كلاس‌ها به نحوه‌ي پاسخ گويي معلمان به رفتار نامطلوب  دانش آموزان مربوط نیست ،  بلکه از اقدامات پیشگیرانه ی آن ها نا شی می‌شود (نقل از کدیور 1382 ص 431 ) به هر حال بی نظمی های  دانش آموزان در کلاس علل متعدد دارد :www.zibaweb.com

 الف – علل مربوط به دانش آموزان 

گاهی علل بی نظمی در کلاس ناشی از خود دانش‌آموز است . برخی از این علت ها عبارت است از :

1 ) ناراحتی های جسمی ، روحی و روانی ؛

 2 ) نداشتن علاقه و انگیزه  ؛

 3 ) سر در گم بودن و بی اعتنایی به انتظارات معلم و قوانین و مقررات مدرسه و کلاس درس ؛

 4 ) نداشتن برنا مه ی مشخص مطالعه ؛

 5 ) کم خوابی و خستگی مفرط ؛

 6 ) انجام دادن تکالیف خود ؛

 7 ) تغذیه ی نا مناسب ؛

 8 ) نا امیدی به آینده  ؛

 9 ) استقلال طلبی و مقابله با اقتدار معلم .

از بین بردن یا کاهش عوامل بی نظمی ، در درجه ی اول مستلزم هم کاری و هماهنگی میان خانه و مدرسه است ، و روشن است که معلمان و اولیای مدرسه به تنهایی و بدون همکاری والدین کاری از پیش نخواهند برد . بنا براین ، در نظام آموزش و پرورش برای برقراری ار تباط میان خانه و مدرسه نهاد مستقلی به نام انجمن اولیا و مربیان به وجود آمده است که این نهاد در هر مدرسه ای برای آگا هی والدین از مراحل رشد فرزندان خود در سنین متفاوت و آگاه کردن آن ها از این مسائل فعالیت می کند :

o       توجه والدین به وضعیت جسمی و روحی فرزندان خود ؛

o       ایجاد شرایط  ، موقعیت و امکانات مورد نیاز برای پیشرفت تحصیلی فرزندان خود ؛

o        تشویق ما دی و معنوی و تقویت اعتماد به نفس آن ها ؛

o        پذیرش وضعیت خاص فرزندان خود و مقایسه نکردن آن ها با افراد دیگر؛

o        تبعیض قایل نشدن بین آن ها ؛

o        تهیه ی میز و صندلی ، اتاق مطالعه ، وسایل مورد نیاز ، رعایت سکوت هنگام مطالعه؛

o       کمک به آن ها در تهیه و اجرای برنامه ی  مطالعه  ؛

o       تشویق آن ها به ورزش و تفریحات سالم و تنظیم خواب و استراحت آن ها ؛

o       داشتن برنامه ی تغذیه ی مناسب  ، کمک به آن ها در انتخاب دوستان مناسب ؛

o        آگاه کردن فرزندان از وظایف خود در مدرسه و خانه ، رعایت حقوق معلمان و کمک به دوستان و هم کلاسان خود  ؛

 و در نهایت تشویق آن ها به رعایت نظم و انضباط  در مدرسه و کلاس درس ،  اغلب، والدین علاقه مندند که بدانند در طول سال تحصیلی، درخصوص امور تحصیلی وحتی تر بیتی فرزندان خود ، چه وظیفه ای به عهده دارند وچه کمک هایی سبب پیشرفت تحصیلی فرزندانشان می شود . آگاهی از این مسائل، مستلزم ارتباط مستمر با مدرسه است.www.zibaweb.com

ب- علل مربوط به معلم

1) فقدان آماد گی جسمی ،  روحی و روانی معلم ؛

 2 ) نا مناسب بودن وضعیت ظا هری معلم ؛

3 ) نا آگاهی از روش های جدید تدریس و استفاده ی مکرر از روش های سنتی ؛

4 ) بی علاقه بودن به شغل معلمی ؛

 5 ) نا توانی در برقراری ارتباط مطلوب با دانش آموزان ؛

 6 ) رعایت نکردن عدالت آموزشی ( تبعیض بین دانش آموزان )؛

 7 ) نا مناسب و نا رسا نا بودن صدا ی معلم؛

 8 ) نداشتن طرح درس؛

9) بی توجهی به نیاز های دانش آموزان؛

10)    فعال بودن معلم و منفعل بودن دانش آموزان ؛

 11) استفاده ی نا مناسب از تشویق و تنبیه؛

 12) بی حـوصــلگی و نداشتن صــبر و بــر د بــاری و سعه ی صدر ؛

13 ) بی نظمی معلم (نظیر دیر آمدن به کلاس و ترک زود هنگام آن و... )؛

 14 ) تسلط نداشتن به موضوع مورد یاد گیری؛

 15 ) نداشتن رو حیه ی انتقاد پذیری و خود داری از پاسخ گویی به سوال های دانش آموزان؛

 http://www.ariazimehr.blogfa.com/

http://www.zibaweb.com/Kelas10.htm

چگونه کلاس درس را اداره و کنترل کنیم؟      


                                                                                                      

از مهم ترین عواملی که در اداره ، کنترل و رهبری کلاس درس  به معلّمان  می تواند کمک کند و به عنوان عوامل مؤثر  مطرح می باشد :

الف) شخصيت معلّم         ب) دانش معلّم         ج) مهارت هاي تدريس

 -  مجموعه ای از ویژگی های رفتاری هرفرد،نماینده ي شخصیت آن فرد است .معلّم باید فردی صبور،خونگرم،مهربان و اجتماعی باشد.سعی کندبا رفتار های خوب و مناسب خود اثر مثبت بر رفتار دانش آموزان  بگذارد.

   - معلّمی در اداره ،هدایت و رهبری کلاس درس خودموفّق است که توانایی حل هوشمندانه ي تعارض ها و تضاد های موجود در مباحث کلاسی را دارا باشد. یعنی در هنگام بحث و گفت وگو ي دانش آموزان، با توجّه به روش های معقول، سعی کند آن تضادها و اختلافات را در بین دانش آموزان حل کند.

   - اگرمی خواهیدیک معلّم خوب وموفّق در اداره و کنترل کلاس باشید باید ازخودتان شروع کنید. باید آن قدر به موضوع درس مسلّط باشید که با بیان خوب و رسا،چنان درس بدهیدکه دانش آموز را مجذوب  خود نماید.دراین زمینه به خصوص معلّمان تازه کار می توانند به مطالعه ي کتاب های مربوط به روان شناسی تدریس – یادگیری بپردازند. همیشه با توجّه به پیشرفت علوم و تکنولوژی در دنیا  ایجاب می کند معلّم از تازه های علم آگاه و باخبر باشد و در زمینه ي فنی و اجتماعی و چگونه برقراری ارتباط بادانش آموزان ،همیشه آماده باشد . معلّم پیوسته معلومات و اطّلاعات خودرا بایدبه روز ونو کند. باید علم خود را گسترش دهد تابتواند از عهده ي پاسخگویی به پرسش های دانش آموزان در سطح بالاتر بر آید. معلّم باید مفهوم یادگیری ویاد دادن را بداند.درس دادن شامل فعالیت های معلّم می باشدکه باعث واداشتن  دانش آموزان به توجّه،مشاهده،ایجادارتباط ،یادآوری ،استدلال و نتیجه گیری می شود.

  - معلّم باید نسبت به نیاز هاو احساسات دانش آموزان  کلاس حساس باشد . همه ي یادگیرندگان یک کلاس شما بچّه های باهوش نیستند. از نظر میزان هوش و توانایی ذهنی و جسمی و از نظر استعداد  متفاوت هستند. چه دانش آموزان با هوش  و چه دانش آموزان کم هوش  و چه دانش آموزان منظّم و مرتّب و چه آن هایی که سرکش و بازیگوش هستند،همگی نیاز به حمایت و تشویق دارند. معلّم نباید از انتقاد کردن، بیش از حد  لازم استفاده کند زیرا گاهی وقت ها انتقاد کردن بیش از حد معلّم ،می تواند تبدیل به حالت سرزنش و سرکوفت زدن از نظر دانش آموز جلوه کندو احتمالاً اثر تخریبی آن بیش از فوایدش خواهد بود.

  - معلّم باید کارهایش را قبل از ورود به کلاس سازمان یافته وآماده نماید یعنی از وقت و زمان خود به خوبی استفاده کند. از قبل برنامه ي آموزشی خود را تنظیم کرده و برای عوض کردن موضوع بحث و گفت وگو، از لحظه ها در کلاس خوب استفاده نماید. در کلاس فعالیت های متنوعی را به کار گیردزیرا باعث  می شود هر حادثه ي یادگیری، مقدمه و بهانه ای برای حادثه ي یادگیری دیگر باشد.

 -  معلّم تمام تلاش خود را باید بکار گیرد تا کلاس خود را به صورت زنده و شاد و فعّال اداره کندولی بر دانش آموزان فشاری بیش از حد توانشان وارد نکند. یک معلّم باید چنان فضای روانی مناسبی ایجاد کندکه دانش آموزان را نسبت به یادگیری مطالب ،گوش دادن و کنجکاو بودن آماده نگه دارد. موجباتی را فراهم نماید که هرچنددانش آموزان  درحال نشسته به یادگیری بپردازند.معلّم باید آگاه باشد و چنان کنترل کلاس را در اختیار  بگیرد که گویی چشمی نیز در پشت سر خود داردو هیچ وقت دانش آموزان نباید احساس کنند که تحت کنترل یا فشار معلّم هستند.

  - معلّمی هم حرفه وهم هنر است. معلّم باید مهارت های تدریس رابه نحو مطلوب درکلاس ودرموقیعت های مناسب  به کار بگیرد. به طوری که این مسئله   می تواند باعث جلب توجّه ،جذب و افزایش علاقه ي دانش آموزان  به سوی فعالیت های یادگیری شود. ارتباط معلّم با دانش آموزان باید مطلوب باشد. در آن صورت حاصل آن نوعی اشتراک اطّلاعات ، معلومات و مهارت ها میان معلّم و دانش آموزان خواهد بود.

 - یکی ديگراز راه های کنترل و مدیریت کلاس ،طرح پرسش های مناسب توسط معلّم  جهت برانگیختن تفکّر و جهت دادن به مسیر یادگیری دانش آموزان به هنگام انجام فعالیت هاست.معلّم بایداز انواع پرسش های علمی مانندپرسش های سازنده ،واگرا ،همگرا ،موضوع مدار ،فرد مدار و... استفاده کند .تنها از روش سخن رانی  در کلاس استفاده نکنید زیرا این روش به تنهایی برای دانش آموزان  به خصوص دانش آموزان بازیگوش و ناآرام که دوست ندارند گوش دهند و یا یادداشت برداری کنند،زیاد مفید نیست ونتیجه خوبی به همراه ندارد.معلّم باید دارای آن چنان شیوه ي رفتاری مطلوب،دوستانه ودرحد استاندارد آموزشی باشد که اکثریت دانش آموزان را به گوش دادن درس  علاقمند نمایدو غالباً باید نسبت به شنیدن عقاید و نظر های جدید دانش آموزان  تمایل نشان دهد.

  - معلّم براي این که دانش آموزان خودرا کنترل کند باید آن ها را بشناسد و آن ها را در امر یادگیری و سایر فعالیت های کلاسی مشارکت دهد.تشویق کندو استفاده از همکاری دانش آموزان در فعالیت های یادگیری امری ضروری برای رهبری ، هدایت ، اداره ي کلاس درس است. وقتی معلّم در مدیریت و امر یادگیری از آن ها کمک می گیریدآن ها احساس خوبی پیدامی کنند.حتّی شمامی توانید برای حل برخی از مشکلات کلاس با آن ها مشورت نمایيد و از آن ها نظر خواهی کنید. تا جايی که امکان دارد از اطّلاعات وآموخته های قبلی دانش آموزان در امر تدریس استفاده کنید.

  - معلّم باید مهارت آغاز درس را خوب انتخاب نماید .مثلاً بایک داستان ، بایک مشاهده، بایک پرسش خوب یا طرح  یک معمّا  درس را آغاز کند. معلّم باید بکوشد تادانش آموزان  کلاس خود را به نحوی به فعالیت وا دارد که هیچ یک از آنان احساس خستگی و یک نواختی نکنند. زیرا خستگی و یک نواختی خود عاملی برای پیدایش  شیطنت های دانش آموزان و بی نظمی در کلاس  است.

http://kh48.blogfa.com/post-4.aspx

شش کلید طلائی برای موفقیت استادان

شش کلید طلائی برای موفقیت استادان
شش کلید طلائی برای موفقیت استاداناستادان و معلمن موفق خصوصیات مشترکی دارند. در مقاله حاضر این خصوصیات مشترک در قالب شش کلید طلائی ارائه می‌شود که می‌توان با تمرکز بر این نکات، به موفقیت خود افزود زیرا موفقیت در تدریس، مانند سایر امور زندگی، بستگی به نگرش و روش استادان دارد.
کلید اول) حس شوخ‌طبعی
حس شوخ‌طبعی به شما یاری می‌کند تا در تدریس، موفقیت زیادی به‌دست آورید. این حس، تنش‌های به وجود آمده بین دانشجویان را     ......

ادامه نوشته

روش پاسخگویی به پرسش های كودكان

روش پاسخگویی به پرسش های كودكان


با بزرگتر شدن نوزاد آموزش او را وسیع تر كنید. مثلاً به او خواندن را بیاموزید. برای این كار بهتر است كه او را روی زانوی خود بنشانید و كتاب را جلوی او بگیرید و با صدای آرام شروع به خواندن كنید. به این ترتیب كودك احساس امنیت و لذت می كند و مطالعه برایش به صورت یك كارو سرگرمی جالبی در می آید.روح نوزاد مثل یك كاغذ سفید است. در حقیقت پیش از آن كه نوزاد در سینه مادر جا بگیرد، خصوصیات و ویژگی های زیادی را در خود دارد كه از طریق ارث به او رسیده است. یك نوزاد بعد از تولد امكانات بیشماری برای آموختن دارد. بنابر این او تنها یك كاغذ ساده و سفید نیست، بلكه كتاب قطوری است كه

ادامه نوشته

روش های نوین تدریس

روش های نوین تدریس


روش های نوین تدریس

● تعریف روش:

« روش در مقابل واژه ی لاتینی «متد » به کار می رود ، وواژه ی متد در فرهنگ فارسی « معین » و فرهنگ انگلیسی به فارسی «آریانپور »به :روش ، شیوه ،راه ،طریقه ، طرز ، اسلوب معنی شده است . به طور کلی «راه انجام دادن هر کاری » را روش گویند .روش تدریس نیز عبارت از راه منظم ،با قاعده و منطقی برای ارائه درس می باشد .

▪ تقسیم بندی روش تدریس : .....

ادامه نوشته

اصول ارائه یک سخنرانی آموزشی مناسب و شیوهای آن

اصول ارائه یک سخنرانی آموزشی مناسب و شیوهای آن


مزایای سخنرانی:
1- برنامه ریزی جهت برگزاری سخنرانی آسان و هزینه آن نسبت به سایر روش ها اندک می باشد.
2- می توان فراگیران را دور هم جمع نمود و روی یک موضوع یا نکته متمرکز شد.
3- می توان مقدار زیادی از مواد و مطالب آموزشی را در مدت کوتاهی ارایه نمود.
4- می توان به آسانی برنامه زمانبندی شده یا زمان صرف شده روی موضوعات را کنترل کرد.
5- یک روش آشنا برای فراگیران است و با آن راحت خواهند بود.
6- می توان این روش را برای گروه های بزرگ تا جایی که سخنران دیده و صدایش شنیده شود، استفاده کرد.
7- می توان از این روش هنگامی که امکانات فیزیکی محدود است، استفاده نمود.

 
محدودیت های سخنرانی

1- فراگیران اغلب غیرفعال هستند.
2- تسلط به سخنرانی اثربخش مشکل است.
3- اگر از سخنرانی به مدت خیلی طولانی بدون مشارکت فراگیران استفاده شود آموزش خسته کننده و کسالت آور می شود.
4- سخنرانی برای آموختن موضوعات عملی از قبیل کسب مهارت ها مناسب نیست.
5- هنگام ارایه سخنرانی، مشکل است قضاوت نمود که فراگیران در حال آموختن و یادگیری هستند.
6- بیشترین فراگیری و به خاطر سپاری فراگیران زمانی است که به طور فعال در فرآیند آموختن درگیر هستند.
7- به مهارت های کلامی کافی نیاز دارد.
8- ارتباط یک طرفه است.

 
سازماندهی خوب در تدارک یک سخنرانی مستلزم توجه به بسیاری از جزئیات است:

1- شرایط، مشخصات، نیازها و علائق گروه را دریابید.
2- اطلاعات جدید و صحیح را تهیه و ارائه نمایید.
3- آنچه را که می خواهید بگویید، یادداشت کنید. لیستی از نکات معدود و مهم سخنرانی خود را تهیه نمایید.
4- از مواد و وسایل کمک آموزشی بصری در سخنرانی خود استفاده نمایید.
5- تمام صحبت هایتان را طبق برنامه سخنرانی خود تمرین نمایید.
6- نتایج پژوهش های موردی را که در زمینه موضوع سخنرانی شما انجام شده است بازگو کنید. این امر صحبت های شما را مدلل و مستند خواهد نمود.
7- استوار و مصمم بوده و از نظر ظاهر، مرتب و تمیز باشید.
8- شکیبا بوده و بر هیجان خود غلبه کنید.
9- در حالیکه اختیارحاضران و قدرت جلسه در دست شماست خود را برتر از دیگران نشمارید.
10- به موضوع احاطه داشته باشید، زیرا بدون احاطه کامل بر موضوع، سخن گفتن ارزش لازم را نخواهد داشت.
11- حاضرالذهن و سریع الانتقال باشید و سعی کنید هرگز غفلت و فراموشی بر شما مستولی نشود.
12- به موضوع سخنرانی توجه کامل داشته و فقط درباره آن صحبت نمایید.
13- تقدم و تأخر مطالبی را که قصد بیان آنها را دارید، بخاطر بسپارید.
14- تمام توجهات خود را روی شنوندگان متمرکز نموده و میزان علاقمندی آنان را به موضوع سخنرانی افزایش دهید.
15- در موقع سخنرانی به سئوالات حضار، با صبر و حوصله کافی گوش فرا دهید.
16- اعتماد به نفس و جرأت کامل برای سخن گفتن داشته باشید، که این اعتماد بر اثر تمرین، علاقه و جدیت در کار حاصل می گردد.
17- میل به سخنرانی و خوب حرف زدن داشته باشید.
18- سخنرانی خود را خوب تهیه و تنظیم نمایید و مطالب سخنرانی واضح و روشن باشد.
19- همیشه مطالب کافی برای سخنرانی ذخیره داشته باشید.
20- شنوندگان را واقعاً دوست داشته باشید و احترام لازم را برای آنها قائل شوید.
21- با میل و هیجان صحبت نموده و از ته قلب جملات را ادا کنید.
22- مطالبی را بیان کنید که برای شنوندگان قابل فهم باشد.
23- سکوت فراگیران دلیل بر موافقت و یا فهمیدن مطالبی که می گویید نیست و تأیید مطالب سخنرانی توسط افراد معدودی از گروه نشانه درک کامل مطالب از جانب همه افراد گروه تلقی نمی شود. به وسیله پرسش و پاسخ و با استفاده از روش های مختلف ارزشیابی جلسات آموزش، از درک مطالب گفته شده مطمئن شوید. 
 
آماده سازی سخنرانیهدف یا اهداف سخنرانی را بنویسید.
محتوا را تعیین کنید. این کار را با یادداشت کردن مطالب مهمی که حول هدف سخنرانی به ذهنتان می رسد، شروع کنید. وقتی ایده های اصلی مشخص شدند، نکات بعدی را که از آنها منشعب می شوند، با فکر کردن دقیق تر پیدا خواهید کرد.
مثال هایی روشن برای نکات کلیدی که به ذهن شما راه خواهند یافت یادداشت کنید.
-تذکر: در این مرحله توجه خود را به نظمی که نهایتاً می خواهید در سخنرانی وجود داشته باشد، معطوف نسازید.
برنامه را به مرحله نهایی برسانید. محتوای خام برنامه را باید به یک ساختار خطی که دارای توالی منطقی باشد، تبدیل کنید.
 
ارائه سخنرانی

قبل از تحقق هر گونه یادگیری، لازم است فراگیران را هوشیار سازید و به سخنرانی خود چنان ساختاری بدهید که این سطح از هوشیاری محفوظ بماند. جهت برانگیختن علاقه می توان از یک لطیفه، نمایش کوتاه و ... استفاده نمود.
- تذکر: باید توجه فراگیران را به موضوع سخنرانی معطوف نمود و نباید این توجه را به شخصیت سخنران جلب کرد.

 
شروع سخنرانی

ساده ترین راه برای شروع سخنرانی این است که هدف سخنرانی و چگونگی سازماندهی آن شرح داده شود. می توان سخنرانی را با چندین سئوال بجا آغاز نمود.
- تذکر: مراقب باشید که این سئوالات با رفتاری تهدید آمیز توام نگردد. اگر نقایصی در معلومات فراگیران پیدا کردید، لازم است دراصلاح آنها بکوشید و نباید بدون توجه به نقایص آنها، به ایراد سخنرانی از پیش تعیین شده خود بپردازید.

 
تغییر دادن شیوه

نباید شروع زمان تنفس یا شروع تغییر بارز در شیوه یاددهی، بیش از 20 دقیقه از آغاز سخنرانی به طول انجامد. راه های تغییر شیوه شامل: سئوال کردن، ایجاد بحث در بین فراگیران، نمایش یک فیلم یا نوار ویدئویی می باشد.
روش های مورد استفاده جهت تقویت سخنرانی
- تغییر در روش ارائه گفتار: تغییر در لحن یا صوت و یا سرعت گفتار از ساده ترین روش هاست. سکوت، انجام حرکاتی مانند دور شدن از محل سخنرانی و آمدن در میان فراگیران نیز نمونه دیگری از این روش هاست.
- مشارکت فعال: قویترین راه افزایش یادگیری است.
1. سئوال کردن: ساده ترین شکل تأثیر متقابل است. سئوال باید واضح، هدفدار و مختصر باشد. ایجاد تفکر نماید. راهنمایی ناخواسته نداشته و با زمان پاسخگویی کافی و متناسب با سطح درک فراگیران و برحسب حیطه های یادگیری طرح شود.
تذکر: بهتر است وضعیتی ایجاد شود که تمام فراگیران به پاسخ دادن بپردازند.
2. فعالیت در گروه های کوچک: به عنوان یک روش قوی یاددهی باید مدنظر داشت. می توان فراگیران را به گروه های کوچک تقسیم کرد و در صورت لزوم صندلی ها را به نحو مناسبی چید. از این گروه های کوچک (گروه های همهمه) خواسته می شود تا در مورد مطلبی به بحث بپردازند. سپس برخی یا تمامی گروه ها نتیجه بحث خود را ارائه می نماید.
3. بارش افکار - طوفان فکری: این روش خصوصاً در ابتدای سخنرانی برای جلب توجه فراگیران بسیار مفید می باشد. در این روش سئوال یا مسأله ای برای فراگیران مطرح شده و از آنها خواسته می شود تا نظرات و راه حل های خود را در این زمینه عنوان کنند. سپس نظرات بدون هیچ انتقادی بر روی تخته یا طلق شفاف نوشته می شود سپس بر اساس این نظرات بحث آغاز می گردد.
4. بحث نفر به نفر: فراگیران به گروه های دو نفره تقسیم شده و سئوال یا مسأله ای مطرح می شود.
ابتدا نفر اول نظرات خود را گفته سپس نفر مقابل عقاید خود را ابراز می کند و سپس نتیجه بحث به اطلاع سخنران 
می رسد.

 
زمان و مکان سخنرانی
زمان سخنرانی از نظر عدم تداخل با سایر وقایع جامعه و یا سایر وظایف گروه، هماهنگی با سخنرانان، فرصت تهیه موضوع سخنرانی و ... مناسب باشد.
مکان سخنرانی باید از نظر وسعت و ظرفیت، سرما و گرما، دیدن سخنران، شنیدن صدای سخنران، رعایت نکات بهداشتی نزدیکی به محل اقامت گروه، نور، بهداشت محیط و وضعیت صندلی ها مناسب باشد.

 
مدت سخنرانیمدت هر سخنرانی باید مناسب باشد تا فراگیران در سطح هوشیاری مناسبی باقی بمانند کل صحبت با احتساب نمایش مواد و وسایل کمک آموزشی بصری می بایست حداکثر 20 دقیقه باشد و حداکثر 25-20 دقیقه نیز به پرسش و پاسخ اختصاص یابد. در موارد خاص این میزان می تواند حداکثر 2 برابر شود.

 
ویژگی های سخنرانی با کیفیت بالا و اثر بخش
1- اهداف سخنرانی به خوبی توسط فراگیران فهمیده و درک شده است.
2- عنوان و محتوای سخنرانی مرتبط و وابسته به دانش قبلی فراگیران است.
3- سخنرانی به خوبی سازماندهی شده و شامل مقدمه و نتیجه گیری است.
4- سرعت بیان و ارائه سخنرانی برای فراگیران مناسب است.
5- فراگیران در یک محیط راحت بوده و سخنرانی به خوبی می تواند به وسیله فراگیران دیده و شنیده شود.
6- سخنرانی متناسب با نیازهای فراگیران تنظیم شده است.
7- به طول مکرر سئوالاتی از فراگیران پرسیده می شود تا میزان درک آنها توسط سخنران چک شود.
 
منابع
1- مبانی و کاربرد تکنولوژی آموزشی و ارتقای سلامت. دکتر رضا قاسمی برقی دکتر محمد پوراسلامی و همکاران، انتشارات بحرالعلوم، قزوین 1381.
2- آموزش سلامت. جلد اول. دکتر ناصر محمدی، دکتر شهرام رفیعی فر و همکاران، انتشارات مهرراوش، تهران، 1384.
3- روش های نوین در آموزش پزشکی و علوم وابسته. دیوید نیوبل و روبرت کانن، مترجم دکتر سید محسن محمودی. انتشارات علمی و فرهنگی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی 1376.
4- Teaching and Learning Method, Galbraith. M.W (2003) – Adult Learning Method, (Ed) Malabar, Eia: Krieger
سایت علوم مدیریت ایران

 

چرامعلمان روش سخنراني را براي تدريس انتخاب مي كنند؟

چرامعلمان روش سخنراني را براي تدريس انتخاب مي كنند؟


معلمان در بهترين شرايط بين 4 تا 6 سال مي‎توانند به مسائل حرفه‎اي علمي آشنا شوند يا روشهاي تدريش و فنون معلمي را بيامورند اما بايد توجه داشت كه اين افراد 12 تا 18 سال از معلمان خود الگو گرفته‎اند و سعي مي‎‏كنند مانند معلمان خود تدريس كنند، به همين خاطر روش‎هاي نوين تدريس ، تحول لازم را پيدا نكرده است
از ديگر دلايل ترجيح روش سخنراني به روش‎هاي فعال، تشويق اولياي مدارس مي‎باشد. در اين روش نظم بيشتري ارائه مي‎گرد،‌ كلاس‎ها بي‎سر و صداتر و مدرسه آرامتر مي‎باشد.
مواقعي پيش مي‎آيد كه چاره‎اي جز استفاده از روش سخنراني نيست. امكانات در حدي نيست كه ما را ياري دهد و امكان استفاده ار روشهاي ديگر وجود ندارد.
در كلاسهاب 40، 50 و 60 نفره معلم ناچار به استفاده از روش سخنراني مي‎باشد و مجبور است با روش سخنراني درس را در كلاس پيش ببرد. ممكن است معلم بتواند از روشهاي فعال آموزش در چنين كلاسهايي استفاده كند اما اكثر معلمان روش سخنراين را براي پيش برد كلاس ترجيح مي‎دهند.
يكي از مزاياي روش سخنراني در تمام مقاطع تحصيلي،كم هزينه بودن اين روش آموزش است، البته طبيعي است كه در اين روش در مقاطع تحصيلي پايين‎تر ترجيح داشته باشد اما در مقاطع تحصيلي بالاتر قابل تحمل‎تر مي‎باشد .
يكي از سؤالهاي مهم در آموزش دروس به روش سخنراني اين است كه آيا مي‎توان اين روش غيرفعال را به روش فعال تبديل كرد؟
اگر معلم بتواند روش سخنراني را به روش پرسش و پاسخ تبديل كند تا حدودي از مشكلات روش غير فعال سخنراني مي كاهد
نكته:
اگر معلم تسلط كافي بر موضوعات درسي نداشته باشد قادر به طرح پرسش و پاسخ هدايت دانش‎آموزان در پاسخ‎هاي دريافتي نخواهد بود.
از ديگر موارد استفاده از اين روش انتقال نقش سخنران به مخاطبين مي‎باشد در اين صورت براي يكي از دانش‎آموزان داوطلب شده نقش سخنران را آموزش داده و به او ياد مي‎دهيم كه چگونه سخنراني نمايد. با اين عمل تا حدودي اين روش غيرفعال را به سوي فعال شدن سوق داده‎ايم .
آيا روش سخنراني مانند ديگر روشهاي تدريس ار مقررات خاصي پيروي مي‎كند؟
در اين روش قوانين پيچيده‎اي وجود ندارد بطوريكه كافي است كه سكوت در فضاي آموزشي حاكم باشد،‌ مزاحمتي براي سخنان ايجاد نشود،‌ زبان گويا و گوش شنوايي وجود داشته باشد تا روش سخنراني بكار گرفته شود.
البته به دو روش مي‎توان مقرراتي را وضع نمود :
الف) روش سخنراني سنتي كه در اين روش هيچ پرسش و پاسخي در خلال سخنراني انجام نخواهد شد.
ب) همزمان كردن پرسش و پاسخ و سخنراني .
آيا طرح سؤال از سوي مستعمين منجر به انتهاي سخنراني مي‎شود؟
اگر سؤالي از سوي شنونده مطرح شود در همان لحظه بايد به آن پاسخ داده شود و جواب دادن در آخر كلاس امري غيرممكن بنظر مي‎رسد. 
روش آمورش سخنراني
نام "سخنراني‎" حالتي غيرفعال و پويا را در ذهن تداعي مي‎كند اما در روش‎هاي فعال آموزش جغرافيا ما از سخنراني استفاده مي‎كنيم مشخصات اين روش را توضيح مي‎دهيم :
روش سخنراني يكي از متداول‎ترين روش‎هاي تدريس در بسياري از علوم از جمله جغرافيا مي‎باش، علت اينكه انتخاب اين روش به عنوان يكي از بهترين روش‎هاي آموزش است به دو جهت مي‎باشد.
1. بيان مشخصات روش تدريس
2. سخنراني شاخصي براي تأثير روش‎هاي فعال مي‎باشد.
ما با قياس يك روش غيرفعال مشخص مي‎كنيم چرا بين روش‎هاي فعال و غيرفعال فرق گذاشته مي‎شود؟ 
چگونه مي توان يك روش غيرفعال را به روش فعال تبديل كرد
روش سخنراني آشناترين روش تدريس براي معلمان مي‎باشد. يونانيان از جمله كساني هستند كه ازاين روش استفاده كردند، اين روش ساده‎ترين و كم هزينه‎ترين روش تدريس براي هر موضوعي و در هر زماني مي‎باشد.
اين روش با شيوه‎هاي مختلف مورد استفاده كساني كه روش‎هاي فعال را مي‎شناسند قرار مي‎گيرد و با استفاده از اين بخشهايي از روشهاي فعال تدريس را انجام مي‎دهند. 
مطالعات جديد درباره مغز و شيوه يادگيرى مغز براى معلمان و والدين، ديدگاه هاى جديدى درباره تدريس و يادگيرى ايجاد كرده است .پژوهش هاى جديد هم يافته هاى نوينى را عرضه كرده است و هم به نوسازى برداشت هاى قديمى درباره يادگيرى كمك كرده. يافته ها، نشان دهنده آنند كه ايده چپ برتر يا راست برترى مغزى ، گمراه كننده است .مغز پيچيده تر از آن است كه چنين اظهار نظرى درباره آن بشود .ما در رياضى با يك نوع كاركرد و در موسيقى با كاركرد نوع ديگرى از مغز، روبرو نيستيم.
پژوهشگران اعلام كردند كه پژوهش هاى مغز محور،جدا از جنبش آموزش و پرورش نيستند،بلكه آنها رويكرد هايى هستند كه آموزش و پرورش را منتفع مى كنند. با آن كه برخى پيشنهادهاى پژوهشى مغز محور،دير به بار مى نشينند،ولى بينش ها و چشم اندازهاى عملياتى هم عرضه مى كنند، حتى براى ساختمان سازى و آماده سازى فضاى بازى در مدارس .
اريك جنسن، در كتاب جديد خود با عنوان «تدريس مبتنى بر مغز» اظهار مى كند كه همگى در صدديم تا راه حل هايى براى مسائل و چالش هاى آموزش و پرورش بيابيم و بايد در كاربرد يافته هاى جديد تا حدودى احتياط كنيم .آنگاه كه فردى رويكرد خاص سازگار با مغز براى ارتقاى يادگيرى معرفى مى كند، بواقع، آن گام نهايى براى يادگيرى و تدريس نيست.
انرژى براى يادگيرى
اگرچه مغز انسان بالغ، فقط دو درصد از وزن بدن او را تشكيل مى دهد،ولى به تنهايى بيست درصد از انرژى جسمانى را مصرف مى كند .انرژى مصرفى مغز از طريق خون پراكسيژن تدارك و اكسيژن مصرفى مورد نياز از طريق شش ها تأمين مى شود. مغز انسان در هر ساعت به گردش ۸ گالن خون يا در هر روز تقريباً ۲۰۰ گالن (۶۰۰ تا ۸۰۰ ليتر) خون نياز دارد .توازن الكترونيكى مناسب با كاركرد مغز از طريق آب بدن به دست مى آيد. براى حصول اين توازن، هر فرد بالغ بايد ۶ تا ۱۲ ليوان آب بنوشد.
هانافورد(۱۹۹۵)،از دست دادن آب بدن در ساعات حضور دانش آموزان در كلاس درس را عاملى براى آسيب هاى يادگيرى، تنبلى و بى حالى اعلام كرده است .خوب، شيرهاى آب يا آبخورى هاى مدارس پيش دبستانى در خارج از كلاس درس قرار دارند و دانش آموزان بندرت در طى ساعات درس مى توانند به آب دسترسى داشته باشند.
عامل حياتى ديگر بر كاركرد مطلوب مغز،اكسيژن است .بدون هواى تازه،نمى توان انتظار داشت كه مغز كاركرد مناسبى داشته باشد .از اين رو در طراحى ساختمان مدارس و در پيش بينى تسهيلات و تجهيزات مدارس، نبايد تأمين هواى تازه كلاس هاى درس مورد غفلت قرار گيرد.
هنگام يادگيرى، سلول هاى مغز-نرون ها- اطلاعات را تقريباً با سرعتى بيش از ۳۰۰ كيلومتر در ساعت انتقال داده يا مورد تبادل قرار مى دهند.هر نرون مى تواند هزاران سيگنال يا علامت را از ساير منابع نرونى، بدون آن كه با آنها ارتباط فيزيكى داشته باشد، دريافت كند.نرون ها، پيام ها را بيشتر به صورت شيميايى تبادل مى كنند. (جنسن)
انرژى لازم براى فعاليت نرونى، انرژى الكتريكى و شيميايى است .ماهيت عمل نرون ها،مغز را به يك پردازشگر الكتروشيميايى تبديل كرده است. الگوى يادگيرى مغز از زمان تولد و بنا به ديدگاهى از دوره جنينى آغاز مى شود .شيوه پاسخ و سازگارى فرد با محيط،نحوه زيست و يادگيرى مغز را تعيين مى كند. مدارس، يكى از مراكز عمده بر ايجاد تغيير در الگو هاى يادگيرى دانش آموزان است.
بسيارى بر اين باورند كه وراثت، محدوده هاى يادگيرى را شكل مى دهد، ولى اين باور،گمراه كننده است .آنچه روشن است، اين كه محيط قبل از آموخته ها يا افكار پيشين بر رشد مغز تأثير مى گذارد.به تازگى، بسيارى از دانشمندان به اثر محيط و وراثت در رشد مغز،سهم ۵۰ درصدى قايل شده اند. يعنى۵۰ درصد وراثت و ۵۰ درصد محيط.
بازى، ورزش، تجربيات عملى و انواع فعاليت هاى چالش برانگيز، منبع اصلى يادگيرى هستند.با اين همه، هنوز مدارس بر خلاف الگو هاى يادگيرى دانش آموزان طراحى مى شوند .براى نمونه، استخر از محيط هاى محرك و چالش برانگيز براى كودكان دوره ابتدايى و راهنمايى اند،ولى مدارس به ندرت به آن دسترسى دارند،حتى در مدارس،اين امكان ايجاد نمى شود كه دانش آموزان بتوانند دو گلدان گل پرورش دهند.
محيط هنرى
يادگيرى بهينه زمانى به وقوع مى پيوندد كه، مغز به صورت مناسبى به چالش كشيده شود.زمانى كه فعاليت يادگيرى، همراه با تهديد و فشار روانى باشد، كارايى مغزى پايين مى آيد. (هارت)
يادگيرى از طريق بصرى و عملى سبب مى شود مغز يادگيرنده،ارتباطات قوى تر و تازه ترى پديد آورد. موسيقى، معمارى، نقاشى و ساير هنرها بر يادگيرى مؤثراند. معمارى و نماى مدارسى كه با اصول و اسلوب مناسبى طراحى شده اند از نظر زيبا شناسى تحريك كننده اند.چنين محيط هاى آموزشى اى، با رشد مغز در رابطه بوده و سبب فعاليت مغزى بيشترى مى شوند.
فعاليتهاى جسمانى
براى رشد كاركردهاى مغزى،فعاليت جسمانى، بسيار حائز اهميت است . فعاليت هايى چون دويدن، پريدن و شنا كردن، سبب تقويت عقده هاى پايه، مخچه و جسم پينه اى مى شود.ورزش و تمرين بدنى، اكسيژن، زيادى را به مغز مى رساند و بر ميزان ارتباط بين نرونى مى افزايد. جنسن اظهار مى كند كه يادگيرى از طريق پياده روى، حركات كششى، رقص و ساير فعاليت هاى جسمانى ارتقاء يافته و بهتر صورت مى گيرد.
آيا مدارس، فضاى حركتى مناسبى براى دانش آموزان در نظر گرفته اند؟ چند درصد دانش آموزان مى توانند به فعاليت جسمانى مورد علاقه خود بپردازند، آيا كلاس درس براى تحرك دانش آموزان مناسب است ؟ اين سؤال ها و ده  ها سؤال ديگر از اين دست، برخاسته از وقايع مربوط به مغز و به تبع آن مربوط به محيط هاى مدرسه اى نه چندان مطابق با اصول استاندارد است.
رنگ و نور
پژوهش هاى مربوط به مغز نشان مى دهد كه ميزان و نوع رنگ بر يادگيرى اثرگذار است . برين گزارش كرده است كه رنگ هاى گرم و نور پردازى درخشان و چشم زننده،بر ميزان گرفتگى عضلانى، سرعت تنفس، ضربان قلب،فشار خون و فعاليت مغزى مى افزايد.نور ناكافى در محيط سبب خستگى چشم مى شود .تركيب رنگى نامتجانس محيط ممكن است سبب كاهش واكنش و اختلال در انجام كار باشد. نور كافى و رنگ آميزى مناسب سبب بهبود پردازش بصرى اطلاعات و كاهش فشار روانى مى شود.
ميزان گرما و صداى محيطى
پژوهش ها تأييد مى كنند كه محيط يادگيرى مناسب بايد از نظر دما مطلوب بوده و عارى از صداهاى مزاحم باشد. ناراحتى جسمى و صداهاى آزاردهنده، پيام هاى نامناسبى به مغز مى فرستد.دريافت پيام مخرب از سوى مغز،عملكرد مخچه را، كه پردازشگر اصلى مغز به شمار مى آيد، با اختلال همراه مى  كند.
عوامل محيطى
اهميت محيط يادگيرى را نمى توان دست كم گرفت .مغز در محيط هاى ايمن و بهداشتى، خلاق، چالش برانگيز و سازگار كننده،بيشتر مى آموزد .در طراحى مدارس نبايد فراموش شود كه محيط طراحى شده، محيطى براى رشد مغزى و ارتقاى يادگيرى دانش آموزان است، هر گونه قصور مى تواند آثار زيانبار و جبران ناپذيرى را پديد آورد.
منبع : سايت اينترنتى فكر نو
روش سخنراني
اين روش که سابقه اي طولاني در نظامهاي آموزشي دارد به ارائه مفاهيم به طور شفاهي از طرف معلم و يادگيري آنها از طريق گوش کردن و يادداشت برداشتن از طرف شاگرد مي پردازد. در اين روش يک نوع يادگيري و رابطه ذهني بين معلم و شاگرد ايجاد مي شود.
  مراحل اجراي روش سخنراني
مرحله اول: آمادگي براي سخنراني
- آمادگي از نظر تجهيزات (آيا در سخنراني از وسايل آموزشي استفاده خواهد شد؟)
- آمادگي عاطفي (آيا من با آسودگي سخنراني مي کنم؟)
- آمادگي از نظر زمان (آيا زمان کافي براي آماده شدن وجود دارد؟)

مرحله دوم: مقدمه سخنراني
1- ايجاد رابطه بين معلم و شاگرد (معلم در ابتداي صحبت با دانش آموزان گپي بزند. لطيفه اي تعريف کند و ...)
2- جلب توجه شاگردان: با فعاليتهايي همچون طرح سوال، بخث و گفتگو، استفاده از وسايل بصري مي توان به اين مهم دست پيدا کرد. در جلب توجه شاگردان، روايت نکات زير مي تواند بسيار مفيد باشد: الف: شناخت علايق و خواسته هاي شاگردان (توجه به عواملي همچون سن، جنس، وضع اجتماعي، اقتصادي و ...)
ب: ايجاد انگيزش (در فرآيند تدريس، بهتر است به شاگرد گفته شود موضوع مشکل ولي قابل فهم و حل مي باشد.)
ج: بيان صريح هدفها و نکات مهم سخنراني
د: استفاده از پيش سازمان دهنده: ارائه پيش سازمان دهنده باعث دسته بندي اطلاعات، حفظ کردن آنها مي شود.
ه) پيش آزمون و فعال کردن آگاهي و اطلاعات شاگردان: آزوبل مي گويد: «يادگرفته هاي قبلي فراگيران مهمترين عامل در يادگيري آنهاست».

مرحله سوم: متن و محتوي سخنراني
1- جامع بودن محتوي: متن سخنراني بايد تمام اهداف آموزشي را در بر داشته باشد. شاگرداني که سخنراني معلمانشان جامعيت بيشتري داشته باشد بهتر ياد مي گيرند.
2- سازماندهي منطقي محتوي: اسکينر معتقد است وقتي مواد آموزشي خوب سازماندهي شوند. يادگيري آسانتر مي شود زيرا سازماندهي قدرت درک مفاهيم را افزايش مي دهد.
3- استقرار توجه شاگردان در طول ارائه محتوي
الف: تغييردادن محرک: تنوع در به کارگيري محرکها سبب بالا رفتن انگيزه يادگيري خواهد شد. بين تنوع در حرکات و حالات چهره معلم و پيشرفت تحصيلي شاگردان، رابطه مستقيم وجود دارد. تغييرات تُن صدا در هنگام صحبت متناسب با موضوع در يادگيري تأثيرگذار است. تحقيقات نشان داده است که رابطه تغيير محرک و پيشرفت تحصيلي در دبستان منفي و در دبيرستان مثبت است.
ب: تغيير کانالهاي ارتباطي: با تعييردادن ارتباط از سمعي به بصري احتمال تغيير مناسب در الگوي رفتاري به وجود مي آيد. بزرگسالان نظام آموزش بصري را بر سمعي ترجيح مي دهند. (استفاده از اسلايد، نمودار، عکس و ساير رسانه هاي بصري)
ج: فعاليت جسمي: يادگيري بايد به صورت فعالانه انجام شود. معلمان مي توانند روش تدريس خود را با امکان درگيري جسمي و فکري شاگردان در روند يادگيري، غني تر سازند. مثلاً با زنگ تفريحهاي کوتاه مدت در بين سخنراني، تکرار پاسخ شاگردان و استفاده از اسامي در مخاطب قراردادن آنها، موجب ايجاد توجه بيشتر در فرآيند تدريس شوند.
د: استفاده از طنز: کاربرد طنز در تدريس، ميزان توجه و يادگيري شاگردان را افزايش مي دهد (البته شوخيهايي که مربوط به مطلب تدريس شود).
ه: شور و حرارت سخنران: تحقيقات بيانگر اين نکته است که مطالبي که با ذوق و شوق از جانب معلم ارائه شود بيشتر و بهتر ياد گرفته مي شود. (آهنگ صدا، تغيير حالات چهره، ارتباط چشمي)
و: پرسش و پاسخ در حين سخنراني: سوال کردن از شاگردان مي تواند تأثيرات مطلوب زير را داشته باشد:
- تأکيد - تمرين - خودآگاهي - توجه - استراحت کوتاه - تکرار
مرحله چهارم: جمع بندي و نتيجه گيري
بعد از اتمام سخنراني معلم مي تواند:
الف: از شاگردان بخواهد که بعضي از نکات مهم درس را به خاطر بياورند يا نظر خود را درباره آنها بگويند.
ب: به سوالهاي شاگردان پاسخ گويد.
ج: نکات مهم و اساسي درس را گوشزد و مرور کند.
در پايان يک جلسه سخنراني، معلم بايد با شاگردان وارد مسائل غيررسمي شود تا خشکي و يکنواختي درس کاهش يابد و شاگردان در جلسات ديگر با رغبت بيشتر شرکت کنند. 
  محاسن و محدوديتهاي روش سخنراني
الف) محاسن
روش سخنراني، مختص کلاسهاي پرجمعيت است. روش بسيار ارزاني است. اين روش مي تواند تا حد زيادي با برنامه معلم تطبيق يابد. با توجه به موقعيتهاي زماني و مکاني و مجموعه تجهيزات، روش سخنراني بسيار انعطاف پذير است موقعيت سخنراني ممکن است سبب تقويت اجتماعي، ذوق زيبايي، علاقه، اعتماد به نفس و کاهش احساس تنهايي شود. 
 ب) محدوديت روش سخنراني
در اين روش، چون معلم متکلم وحده است شاگردان چندان فعال نيستند. بيشتر از حس شنوايي استفاده مي شود. قدرت تکلم شاگردان چندان تقويت نمي شود. تفاوتهاي فردي در آن منظور مي گردد. و محدوديت روش سخنراني بيشتر متعلق به عدم کاربرد صحيح آنهاست. اين روش، مستلزم وجود برخي از خصوصيات شخصيتي مانند صدا، روش سخنگويي، رواني سخن، آرامش و نظم و ... است.

منبع :

http://www.google.com/url?sa=t&source=web&cd=27&ved=0CEQQFjAGOBQ&url=http%3A%2F%2Fhep.glp.net%2Fc%2Fdocument_library%2Fget_file%3FfolderId%3D171122%26name%3DDLFE-7521.doc&ei=JRazTYJ-wZ067sasigk&usg=AFQjCNESBRSkWZ-ct6J9KMFCfD6QQjRHdA

طبقه بندی هدف های آموزش بلوم

طبقه بندی هدف های آموزش بلوم

بنجامین بلوم در سال 1956 برای اولین بار طبقه بندی هدفهای آموزشی را در سه حیطه عمده تقسیم کرد که به عنوان حیطه شناختی عاطفی و روانی حرکتی معروفند. تقسیم بندی هدفهای آموزشی بلوم در حیطه شناختی به شرح زیر است:

حیطه شناختی:

1- دانستن

1- اطلاعات منفرد

2- روشها و جریان عملها

3- مفاهیم و اصول و قوانین عام

2- فهمیدن

1- درک اصول و مفاهیم

2- تفسیر متون، نمودارها و تصاویر

3- تخمین نتایج آتی مخفی در اطلاعات

4- توجیه روشها و جریان عمل ها

3- کاربرد

1- کاربرد مفاهیم و قوانین در موقعیتهای جدید

2- کاربرد قوانین و نظریه ها در موقعیتهای عملی

3- تبدیل متون نوشتاری به فرمولهای ریاضی

4- تهیه جدولها و نمودارها

5- نمایش روش صحیح انجام دادن کار

4- تحلیل

1- پی بردن به مفروضات بیان نشده یک متن

2- پی بردن به تناقضات موجود در یک استدلال

3- تمیز حقایق از حد سیات

4- تخمین میزان ارتباط اطلاعات

5- تجزیه ساختار محتوایی یک کار (هنری، موسیقی، شعر)

5- ترکیب

1- نوشتن یک متن کاملا منسجم

2- ارائه یک سخنرانی سازمان یافته

3- نوشتن یک داستان کوتاه جدید

4- ارائه طرح یک تحقیق

5- ترکیب یادگیری های متفرق به منظور حل یک مساله یا مشکل

6- ارائه چهارچوب جدیدی برای تقسیم بندی اشیا، پدیده ها یا حوادث

6- ارزشیابی

1- قضاوت درباره ی استحکام منطقی متون

2- قضاوت در زمینه ی میزان ارتباط بین اطلاعات و نتیجه گیری

3- قضاوت درباره ی انجام دادن یک کار با استفاده از معیارهای درونی

4- قضاوت درباره ارزش یک کار با استفاده از معیارهای درونی

 


حیطه ی عاطفی

1- دریافت

1- جذب، حفط و هدایت توجه نسبت به عامل و محرک

2- آگاهی یا درک پدیده

3- توجه خاص به شیء یا پدیده

2- پاسخ

1- مطالعه موارد تعیین شده

2- مطالعه بیش از حد تعیین شده

3- مطالعه برای کسب لذت

4- ادامه و استمرار فعالیتها صرفا برای کسب رضایت شخصی

3- ارج نهادن

1- قبول یک ارزش

2- احساس مسئولیت در قبال یک ارزش

3- رفتار به نحوی که قبول ارزش در ورای آن قابل درک باشد.

4- سازماندهی ارزشها

1- تلفیق ارزشهای مختلف از طریق درک و سازماندهی آنها

2- حل و رفع تناقضات موجود بین ارزشهای مختلف

3- ایجاد یک مجموعه ارزشی واحد و منسجم

5- وجدانی کردن ارزشها

1- داشتن یک مجموعه ارزش به طوری که تمام اعمال فرد را در بر گیرد

2- داشتن یک مجموعه ارزشی به طوری که رفتار آتی فرد بر مبنای آن قابل پیش بینی باشد

3- داشتن یک مجموعه ارزشی به طوری که به صورت مشخصه فرد در آید

 

حیطه روانی- حرکتی

1- دریافت (آگاهی از اشیا و کیفیت آنها)

1- تحریک حسی

2- انتخاب علامت

3- تبدیل دریافت به عمل

2- آمادگی (آمادگی و تطبیق برای انجام دادن یک عمل خاص

الف- آمادگی ذهنی

ب- آمادگی بدنی

ج- آمادگی روانی

3- پاسخ هدایت شده (رفتاری که زیر نظر مربی انجام می شود)

1- تقطیر

2- تجربه و خطا

4- خودکار شدن عمل

رفتار یادگیری شده به صورت عادت در آید

5- رفتار مرکب (رفتار ماهرانه و با صرف حداقل وقت و انرژی انجام شود)

الف- رفع عدم اطمینان (رفتار بدون تزلزل)

ب- رفتار مرکب خودکار (حرکات با نرمی و کنترل کامل ماهیچه ها انجام می شود)

6- تطبیق و ابداع (تغییر رفتار با توجه به تغییر وضعیت)

 

مطالبی که در این مقاله جمع آوری شده بیشتر معلمان ابتدائی را در نظر داشته بنابراین شناخت خصوصیات کودکان در دوره ابتدایی برای یک معلم بسیار لازم و ضروری است تا در تهیه الگوی تدریس خود با شناختی که از خصوصیات دانش آموزان این دوره دارد بتواند انتظاراتی در حد توان آنها داشته در طرح درس خود لحاظ کنند بنابراین قبل از پرداختن به فرآیندهای تدریس برای آشنایی بیشتر همکاران خصوصیات کودکان این دوره را در حیطه های جسمان، روانی، عاطفی و اجتماعی بیان می کنیم بعد به فرآیند تدریس می پردازیم.

منبع :

http://razmandsufi.persianblog.ir/post/44

 

روش های تدریس و اداره کلاس (4)

روش های تدریس و اداره کلاس (4)

پيغمبر(ص) مي‌آمدند مسجد، يك مرد يهودي جلوي حضرت را گرفت گفت من از شما اين قدر پول طلب دارم، بده، حضرت گفتند: تو از من طلب نداري، مدرك هم نداري، گفت: چرا طلب دارم، عباي پيامبر را مي‌كشيد، به حدي كشيد كه گردن حضرت را اذيت مي‌كرد، حضرت فرمودند باشد، اجازه بده بروم از خانه پول بردارم به تو بدهم، گفت: نه همين الآن مي‌خواهم، همراهيان پيغمبر آمدند دنبال پيغمبر ديدند يكي دارد پيغمبر را اذيت مي‌كند، خواستند جلو او را بگيرند پيغمبر فرمود: به رفيق من كاري نداشته باشيد، مي‌خواهيد به من كمك كنيد اين مي‌گويد از من پول طلب دارد برويد از فاطمه‌ام پول بگيريد بياوريد، به رفيق من كاري نداشته باشيد، مي‌گويند تا اين جمله را پيغمبر فرمودند آن فرد عباي پيغمبر(ص) را رها كرد افتاد به قدم‌هاي پيغمبر «أشهد أن لا اله الا الله وأشهد أن محمد رسول الله».

يا برخورد امام حسن مجتبي(ع) با آن مرد شامي، چنين برخوردي را از شهيد بهشتي شاهد بودم، سال 60 شهيد بهشتي آمده بودند مشهد در دانشگاه سخنراني بكنند بعد از سخنراني خيلي حرف‌ها و شعارها، عليه ايشان زده مي‌شد، جواني آب دهان به صورت شهيد بهشتي انداخت، محافظ‌ها آمدند، ايشان به محافظ‌ها فرمودند: من با اين جوان كار دارم، خيلي قشنگ اين آب دهان را پاك كردند و گفتند: اگر من در ذهن تو مشكل دارم و يا اگر من بدم، يك وقت به امام؛ انقلاب و دين بدبين نشوي جوان! امام خيلي خوب است، اين جوان آنجا افتاد به قدم‌هاي شهيد بهشتي، گاهي وقت‌ها احترام به شخص خاطي او را منقلب مي‌كند.

به جواني گفتم به آخوندها چه نگاه ي داري؟ گفت: مرده‌شور همه‌تان را ببره، گفتم: من كه شماها را دوست دارم، بعد شايد در حدّ بيست دقيقه‌اي گفت‌وگو كرديم، باور كنيد شروع كرد به گريه كردن بعد گفت: مي‌شود با شما باز هم بيشتر حرف زد، گفتم: تو كه از ما متنفر بودي، گفت: نه؛ مثل اين‌كه شما با بقيه فرق داري، گفتم: تا حالا با چند نفر آخوند برخورد كردي كه فرق ما را با بقيه فهميدي، گفت: شما اولين آخوندي، گفتم: پس چرا اين قدر تفكّر منفي داری، جوابي نداشت. پس احترام و تعريف از شخص خاطي مي‌تواند او را از شلوغ كردن باز دارد.

نزديك شدن و مهرباني كردن به فرد شلوغ

گاهي وقت‌ها يكي از راه‌هاي كنترل كلاس اين است كه از صندلي بلند شويم و با حالت قدم زدن طرف شخص خاطي برويم، دست بگذاريم روي دوشش، و با او حرف بزنيم؛ يعني يك نوع تلطيف، يك نوع محبت و ملايمت، كه احساس كند آخوند مهربان هم وجود دارد.


واگذار كردن كار به فرد شلوغ

نكته ششم، گاهي وقت‌ها او را وادار به انجام كاري كنيم؛ مثلاً به او بگوييم برو يك ماژيك بياور، در واقع صورت مسئلة تخطّيّ او را پاك مي‌كنيم، مي‌روي يك ليوان آب بياوري، تخته پاك‌كن را بياور، يك تقاضاي اين طوري از او بكنيم، وادارش كنيم به يك كار ضمن اين‌كه به نوعي تنبيه هم هست.

يكي از دوستان گفت: حاج آقا! تا حالا آن قدر اذيت شده‌اي كه كلاس را ترك كني؟ گفتم: نه، هنوز اين اتفاق نيفتاده، ولي بعضي جاها واقعاً اذيتم كردند؛ يعني گاهي وقت‌ها يك ساعت كلاس به اندازه چندين كلاس از من انرژي گرفتند.

البته كنترل كلاس‌هاي دخترانه كمي سخت‌تر است كمي، توسل هم بايد باشد، گروه جانبازان شيميايي و يك گروه تفحّص سيره شهدا رفته بودند دانشگاه ميبد يزد خاطره مي‌گفتند، دو تا از اين دخترها موش آورده بودند داخل سالن، سه، چهار نفري كه داشتند خاطره مي‌گفتند توسل كرده بودند كه خدایا! مجلس براي شهداست، به هم نخورد، به لطف و عنايت الهي هيچ كدام از دخترها و اين جمعيت متوجه موش‌ها نشدند، مجلس آن قدر قشنگ و معنوي پيش رفته بوده كه آن دو تا دختر هم گريه مي‌كنند و در آخر جلسه معذرت‌خواهي مي‌كنند، گاهي وقت‌ها تمام اينها يك طرف قصه است، توسل هم يك طرف قصه؛ چون واقعاً داريم وارد ميدان نبرد مي‌شويم، ميداني مي‌رويم كه ذهن اين جوان‌ها عزيز را واقعاً عليه دين و عليه ماها خيلي داغون كردند، بايد توسل و توكلمان زياد باشد.

جواب سؤال با سؤال

مورد هفتم در مواردي پاسخ فوري كه شبهه را در دامن سؤال‌كننده مغرض بيندازد؛ مثلاً يك نفر شبهه‌اي طرح كرده، مي‌خواسته كلاس را شلوغ كند، شما شبهه را با شبهه جواب بدهيد، خانمي پرسيد مگر نمي‌شود دخترها بروند خواستگاري؟ ويژگي‌هاي خواستگاري را به او گفتم، بعد گفتم: حالا شما مي‌رويد خواستگاري؟ همه خنديدند، خودش كشيد كنار. سؤال را برگردانيم در دامن خودش و او را به چالش بيندازيم. گاهي وقت‌ها يكي از راه‌های كنترل، اين است كه براي جواب سؤال از دوستان كلاس كمك بگيريم، يك سؤالي مطرح مي‌كند از دوستان كلاس بخواهيم مشاركت كنند، گاهي وقت‌ها به بچه‌ها بگوييم بچه‌ها نظر شما راجع به اين قصه چيست.

عدم جواب فوري به سؤال

و نكته ديگر اين است كه گاهي وقت‌ها بعضي از نكات را نمي‌خواهد همان جا جواب بدهيم يكي گفت كه در يكي از كلاس‌ها مطرح كرده بود، راجع به مشروب كه آقاي شراب يك سري فايده‌ها هم دارد وسط يك بحثي كه اصلاً مرتبط با اين بحث هم نيست حالا جواب بدهد آدم يك جوريه، جواب نده يك جوريه، خب حالا همين كسي كه دارد كلاس را كنترل مي‌كند مي‌گويد خب حالا بگذاريد براي بعد؛ چون متناسب با بحثمان نيست، بگويد: نه من همين الآن مي‌خواهد، هي اصرار، هي استنكاف، آخرش يك نكته را مدير كلاس مي‌‌گويد، مي‌گويد امشب شما مي‌خواهيد همين امشب بخوري خنده همه حضّار حداقل او ساكت مي‌شود همين امشب مي‌خواهي مصرف كني، دنبال مجوّز مي‌گردي، گاهي وقت‌ها كسي قصدش اين است كه وسط بحث تكه‌اي بيندازد و بحث را منحرف كند كه بايد جواب او را به بعد از كلاس ارجاع بدهيم، اگر خيلي مقاومت كرد يك تكه‌هايي به او بگوييم و گاهي يكي از راه‌هاي قشنگ اين است كه تكة او را هدايت كنيم و به يك خاطره بچسبانيم؛ مثلاً به يك قصه يا داستان از جبهه‌ها و از شهدا و از يك خاطره قشنگي يعني در واقع او تكّه را گفته براي به هم زدن كلاس، شما استفاده مي‌كنيد براي تقويت كلاس.

مطلب ما اين است كه مردم تشنة حقيقت‌اند اين مقدمه اول، مخصوصاً جوان‌ها تشنگي‌شان بيشتر است دو، معارف دين هم عين حقايقِ عالَم هستي است، ما در آموزش‌هاي روايت‌گري هم همين را مي‌گوييم، زائران راهيان نور تشنة حقيقت‌اند، جبهه‌ها هم محل تحقق واقعيت‌ها و حقايق عالَم هستي است، يك حقايقي در شلمچه در طلائيه اتفاق افتاده است، هنر مبلّغ، هنر معلّم كلاس، هنر راوي اين است كه اين تشنه‌ها را با اين حقايق آشنا كند، براي تحقق اين هدف دو كار اساسي بايد بشود.

يك، غبار غفلت را از فطرت‌ها پاك كنيم؛ چون آن چيزي كه مانع گرفتن حقيقت مي‌شود غبارهاي غفلت است، حجاب‌هاست، يك كاربرد تمام اين محتواهايي كه مي‌خواهيم ياد بگيريم حجاب‌زدايي و غفلت‌زدايي است.

هنر دوم من اين است كه آن حقيقت را كاربردي، زيبا، شيرين و جاذبه‌دار بيان كنيم. لازمه اين انتقال چهار تا سين نياز داريم، سين اول سوز است، سوز هدايت داشته باشيم، نه ساز هدايت، ما كاسب نيستيم، هيچ چيزي به اندازه سوز در انتقال مفاهيم به مخاطب ما را كمك نمي‌كند، سوز همان اخلاص، همان عشق و همان نيّت پاك است.

در يك تشرّفي از امام زمان ظاهراً سؤال كرده بودند كه خيلي‌ها با مرحوم كافي هم‌دوره بودند، حالا اسم برده بودند مرحوم كافي را خب به اندازه او درس خواندند، تلاش كردند، تدريس كردند، تحقيق كردند چرا اين قدر او براي شما عزيز بوده؛ چون اگر عزيز نباشد اين قدر رابط نمي‌شود، مبلّغ رابط مردم است با دين، با امام زمان، مردم را آشنا مي‌كند، حضرت فرمودند: روزي كه شما در خانه‌هايتان نشسته بوديد و دنبال مسائل زندگي‌تان بوديد او دربه‌در روستاها بود، دنبال تبليغ من بوده مي‌خواسته نام ما را بلد كند، صبح جمعه‌، شب جمعه، شب، صبح، وقت، بي‌وقت آن قدر بايد از اين كوه به آن كوه بزنيم به قول حاج ضابط(رحمة الله عليه) آن قدر بايد بدويم تا وقتي امام زمان آمد سرمان را بالا بگيريم بگوييم: آقا بيشتر از اين جان نداشتم، يك طوري كار نكنيم كه وقتي امام زمان(عج) آمدند سرمان را پايين بگيريم، سال 69 من را امام موقت يكي از شهرها بودم، دست و پايم را گُم كردم، من كه هنوز كسي نيستيم آن موقع جوان‌ترين امام جمعه بودم، رفتم جمكران گفتم: آقا حساب شخصي ما را بگذار بعد، الآن دارم به عنوان شما مي‌روم آبرويم را نبر چون مال شماست، اگر اين سوز تقويت بشود به آقا بگوييم: آقا ما بيچاره‌ايم، بالاترين ضررمان هم اين است كه نمي‌دانيم كجاييم، نمي‌دانيم چه نعمتي را خدا به ما داده است، بالاترين ضررمان اين است به خدا اگر بدانيم موقعيتي خدا به ما داده كه پيغمبرها گيرشان نيامده، اهل‌بيت گيرشان نيامده، بال بال مي‌زنيم ديوانه‌وار كار مي‌كنيم ﴿يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ﴾ آيه 88 سورة يوسف ﴿فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا﴾ مبلغ هر روز صبح از امام زمانش صدقه بگيرد، آقا جان سهم ما را بده امروز مي‌خواهم بروم از طرف شما حرف بزنم.

اين سوز ماست كه جايگاه ما را نسبت به امام زمان مشخص مي‌كند، براي انتقال اين حقيقت، به مخاطب تشنه اين سوز اولين شرط است، اگر اين سوز نباشد تمام اين روش‌ها بي‌فايده است.

آفات سوز

حالا اين سوز چهار تا آفت دارد:

پول

آفت اول، پول و امكانات مالي است. ﴿وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَهُ مَخْرَجاً ٭ وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَحْتَسِبُ﴾ آخر آيه دارد خدا گفته شرط را بياور جزا را من مي‌دهم، تو بندگي به شرط مزد نكن كه خواجه خود رسم بنده‌پروري مي‌داند، يا ﴿لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ﴾واقعاً اين را واگذار كنيم به حضرت حق ضمن اين‌كه بد نيست فرهنگ‌سازي بشود كه مردم در دينشان نيز خرج كنند، قرآن مي‌گويد ﴿لاَ نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَلاَ شُكُوراً﴾ اراده پول نكنيد يك، ﴿لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً﴾سؤال پول هم نكنيد، اين دو تا را نداشته باشيد

تحبيب قلوب

آفت دوم سوز، بحث تحبيب قلوب است. مبلِّغ دوست دارد محبوبيت داشته باشد ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً﴾ اين قانونش است ﴿مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ﴾ من چكار مي‌خواهم بكنم.

مشكلات سر راه تبليغ

آفت سوم، بحث مشكلات تبليغ است. مشكلات سر راه طلبه گاهي وقت‌ها سوز او را كم مي‌كند، خب باز در همان آيه داريم :﴿وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَهُ مَخْرَجاً﴾ حديث قدسي مي‌‌گويد :«وعلیّ أن أسد فاقتك» بر خودم واجب كردم مشكل را از سر راهش بردارم؛ يعني ظرفيت به او مي‌دهم اين مشكل او را از پا در نياورد.

يكي از رفقا در زمان قبل از انقلاب رفته بود براي تبليغ، گفته بودند حاج آقا جا نداريم، گفته بود خيلي خب يك گوشه‌اي مي‌خوابم، در استبل به او جا داده بودند، الآن گاهي وقت‌ها بايد بگوييم چه هتلي براي ما بگيريد.

امكانات

آفت چهارم بحث امكانات است. يك آية 96 سورة اعراف مي‌فرمايد: ﴿وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَي اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾.

در سورة مزمل خدا گفت: پيغمبر با دو چيز مي‌تواند نيرو بكند و ﴿قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلاً ٭ نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً ٭ أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً﴾ كمي تلاوت قرآن را بيشتر كنيم، قرآن نور است، هر چه ما قرآن بيشتر بخوانيم نورمان بيشتر مي‌شود، هدايتمان قشنگ‌تر است.

سواد ديني

سين دو، سواد ديني است، سواد مخاطب‌شناسي است، سواد روش‌شناسي است، اگر طلبه روزي دو ساعت مطالعة با تفكر نداشته باشد در كار تبليغ موفّق نخواهد بود. اگر مردم بدانند حرف‌هاي مبلّغ مفيد است و سواد لازم را دارد از او فرار نمي‌كنند.

سليقه

سين سوم، سليقه است. در دسته‌بندي‌ها در كوتاه و بلند صحبت كردن‌ها، در چارچوب چيدن‌ها، در مثال زدن‌ها سليقه و هنر به خرج بدهيم.

سلامت مبلّغ و مطالب

و آخرين سين، سلامت است. سلامت هم دو شعبه دارد، يكي سلامت موادي كه به مردم مي‌دهيم، يكي سلامت خود مبلغ، هم چيزهايي كه به مردم منتقل مي‌كنيم سالم باشد، مخصوصاً در روضه‌ها و در بعضي از استنادها، و هم سلامت خود مبلغ و مخصوصاً مبلغيني كه مي‌خواهند يك ماه رمضان با دانش‌آموزان همراه باشند.

مبلّغ، شريك امام زمان است، مبلّغ، شريك شهداست، هر جا كم آورديد از شركا كمك بگيريد مدارس و دبيرستان‌ها يكي از جايگاه‌هاي زيباي تبليغ است.

منبع :

http://khazaen.ir/article/31/

روش های تدریس و اداره کلاس (3)

روش های تدریس و اداره کلاس (۳)

ايجاد مشاركت در كلاس

يكي از مباحث روش كلاس‌داري شيوه‌هاي ايجاد مشاركت است كه در اين خصوص به چند طريق مي‌توان عمل كرد.

طرح سؤال

اولين و مهم‌ترين راه ايجاد مشاركت، طرح سؤال است. طرح سؤال ويژگي‌هايي دارد از جمله:

ويژگي‌ اول:

در خصوص چگونگي طرح سؤال و پاسخ آن بايد تفكر لازم، صورت گرفته باشد؛ گاهي وقت‌ها يك سري سؤال‌هايي است كه بي‌فكر مطرح مي‌شود، جوابش هم فكر نمي‌خواهد، فقط فضاي كلاس را به هم مي‌ريزد، اين‌گونه سؤال‌ها براي ايجاد مشاركت، مناسب نيست،

ويژگي دوم:

سؤال به خوبي تبيين شود تا در ذهن مخاطب قرار بگيرد،گاهي وقت‌ها سؤال ناقص است اين‌گونه سؤال‌ها ذهن مخاطب را از مطالبي كه مي‌خواهيد به او برسانيد، دور مي‌كند.

پس سؤال را خوب تبيين كنيد، گاهي وقت‌ها كه سؤال‌ها به شكل مسابقه و با جايزه مطرح مي‌شود بچه‌ها مي‌گويند، يك بار ديگر سؤال را بگوييد، حتي سؤال را با عبارت‌هاي مختلف بنويسيد تا سؤال به خوبي براي آنها تبيين شود.


ويژگي سوم:

پاسخ‌گويي كنترل شود. گاهي وقت‌ها سؤال طرح مي‌كنيم كه كلاس مشاركت پيدا كند، اما نظم كلاس به هم خورد به طوري كه نمي‌توان كنترلش كرد، طبيعتاً راه كنترل اين است كه بگوييم هر كسي بلد است دست بلند كند، ما صدا نمي‌شنويم، دست بلند كنيد و حتي بگوييد من از روي ليست يا از روي رديف، صدايتان مي‌كنم.

ويژگي‌ چهارم:

اولين كسي را كه پاسخ داد ـ ولو پاسخ ناقص ـ تحسين كنيد. به يكي از اساتيد گفتم اساتيد، دو دسته‌اند: يك دسته اساتيدي كه مي‌زنند توي سر شاگردان به اميدي كه آنها بعداً رشد كنند؛ يك دسته اساتيد دست شاگردانشان را مي‌گيرند و بلند شدن را به آنها ياد مي‌دهند؛ يعني حتي اگر يك نفر سؤال غلط هم پرسيد سؤال را تصحيح مي‌كنند مي‌گذارند توي دهن شاگرد؛ بعد ايشان گفت: من جزء كدام دسته‌ام، گفتم: شما جزء دسته اول هستيد، مي‌زنيد توي سر شاگردهايتان همه‌اش مي‌گوييد هيچي نخوانده‌ايد، هيچي نفهميده‌ايد، خب اينها تحقير مي‌شوند، گاهي وقت‌ها بايد كسي را كه جواب غلط هم داده، تحسين كنيم تا جرأت و جسارت پرسيدن و پاسخ دادن در او تقويت شود.

كسي را كه در پاسخ به سؤال حرف‌هاي غيرمربوط به سؤال هم گفت، تحقير نكنيم حتي به او توجه كنيم، بگوييم فكر مي‌كنم شما منظور سؤال را متوجه نشديد، بگذار يك بار ديگر سؤال را بگويم، شما در وادي ديگري جواب سؤال را دادي؛ چون تحقير در كلاس آثار سوئي دارد، البته گاهي وقت‌ها براي كم كردن غرور بعضي از دانش‌آموزان لازم است، اما بيشتر وقت‌ها تحقير، خيلي بد است.

ويژگي پنجم:

نكته بعدي در طرح سؤال اين است كه مدت زمانِ پاسخ‌گويي را مديريت كنيم. گاهي وقت‌ها يك سؤال كلّ زمان كلاس را مي‌گيرد، براي هر كلاس چند دقيقه را به طرح و پاسخ سؤال اختصاص بدهيد؛ يعني اگر بخواهند بيست نفر جواب سؤال را بدهند كنترل كلاس از دست شما خارج مي‌شود، چند نفري كه پاسخ دادند بگوييد ديگر بس است خودم بايد جواب بدهم ـ حتي شوخي كنيد بگوييد جايزه را مي‌خواهم خودم بردارم ـ پس زمان پاسخ‌گويي را مديريت كنيم.

ويژگي ششم:

اين‌كه روند پاسخ‌گويي را هم مديريت كنيد بگوييد با توجه به پاسخ‌هاي دوستان، من دو، سه نكته به آن اضافه مي‌كنم حتي به كساني كه بخشي از پاسخ‌ها را گفتند اشاره كنيد (آن برادر، آن خواهر، آن آقا، آن خانم)؛ يعني مخاطبتان را هم در پاسخ‌گويي مشاركت بدهيد.

ويژگي هفتم:

مواظب باشيد پاسخ‌گويي، اسباب تمسخر دوستان را نسبت به هم فراهم نكند؛ چون گاهي وقت‌ها در پاسخ‌گويي اگر يك جواب را خيلي بكوبيد، يك جواب را خيلي بالا ببريد، كسي كه پاسخ غلط و بي‌ربط داده، مورد تمسخر ديگران قرار مي‌گيرد، اينها همان تخصص‌هاي امر تبليغ دين است. گاهي وقت‌ها به دوستان مي‌گويم يك فيلم را مي‌خواهند بسازند، يك سال راجع به ديالوگ‌هايش بحث مي‌كنند، راجع به نورپردازي‌، راجع به صحنه‌پردازي و...، ولي ما اصلاً در وادي تبليغ به اين نكات دقت نمي‌كنيم، اينها همه تخصص است، تأثيرات حواشي است ما اصلاً دقت نمي‌كنيم، هر چه جلوتر مي‌رويم مي‌بينيم واقعاً اينها جدي است، خدا هم به ما امر كرده تا جايي كه مي‌توانيد از عقل و فكرتان براي پيش‌برد اهدافتان استفاده كنيد. تبليغ واقعاً يك تخصص است.

گذراندنِ صرف اين كلاس‌ها و اين دوره‌ها شما را متخصص نمي‌كند، همّت شما را متخصص مي‌كند، كه تازه هنوز شروع كار است و بايد وارد اجرا و عمليات تبليغ بشويد. بنده خدايي فكر كرد عينك باسوادش مي‌كند در حالي‌كه عينك به سواد او كمك مي‌كند، مطالب را براي او واضح مي‌كند، اين دوره‌هاي تخصصي، عنوان مُشير است، راه را نشان مي‌دهد. مباحثة تبليغ را راه بيندازيد. مباحثه آيات و روايات خيلي بركت دارد، اينها مباحثه تبليغ است، هم محتوايتان قوي مي‌شود، هم در آن مباحثه نوع برداشت‌هايتان از قرآن با استناد به تفاسير همان فرموليزه كردن آيات و روايات در شما تقويت مي‌شود.

ويژگي هشتم:

نكتة ديگر در طرح سؤال اين است كه اگر عده‌اي در كلاس شيطنت مي‌كنند يا نظم كلاس را به هم مي‌زنند به آنها عنوان شلوغ ندهيم، به او بگوييم كه شما جواب اين سؤال را بگوييد كه هم كنترلش كرديم و هم از او مشاركت خواستيم، اگر گفت: چه گفتيد؟ بگوييم: شما كه داشتي گوش مي‌كردي كه در واقع او گوش نمي‌كرد داريم كمي كمكش مي‌كنيم كه مؤدب بشود، منظم بشود، شما كه داشتي گوش مي‌كردي سؤالمان اين بود... .

ويژگي نهم:

نكتة ديگر در طرح سؤال اين است كه در آخر، مطالب را جمع‌بندي كنيم يك تكرار، يك جمع‌بندي سؤال اين بود، جوابش اين است، مدّنظرتان باشد حتي گاهي وقت‌ها تشويق‌شان كنيد برويد، به ديگران هم بگوييد سؤال قشنگي بود، در خانه‌هايتان هم طرح كنيد، در مهماني‌هايتان هم طرح كنيد، از آنها پاسخ كوتاه و جامع بخواهيد.

ويژگي دهم:

و يكي ديگر از نكات طرح سؤال اين است كه در خلال سؤالاتي كه طرح مي‌كنيم در واقع با مشاركت مخاطب، خستگي او هم برطرف مي‌شود و او را هوشيارش مي‌كند.

طرح مسابقه

راه دوم ايجاد مشاركت، طرح مسابقه است. مسابقه هم تقريباً خيلي شبيه سؤال است.

مطلبي كه در تمام مسابقات بايد تناسب با ظرفيت مخاطب مراعات شود مشاركت است.

استفاده از جملات نيمه‌تمام

سومين راه ايجاد مشاركت، استفاده از جملات نيمه‌تمام است تا بقيه‌اش را دانش‌آموزان كامل كنند، يك تك‌مصرع را بخوانيم «ز دست ديده و دل هر دو فرياد» از بچه‌ها بخواهيد مصرع ديگر را كامل كنند، يك تكه از ضرب‌المثل را بگوييم؛ مثلاً به دانش‌آموزان گفتم: يكي از لوازم محبت به اهل‌بيت(ع) معرفت است، محبت بدون معرفت مي‌شود دوستي، همه مي‌گويند دوستي خاله‌ِ خرسه كه نمي‌داند چطور محبتش را اعلام كند خاله خرسه‌اي كه محبت داشت اما معرفت نداشت اربابش را كُشت. خيلي قشنگ يك مسابقه يا يك جملاتي نيمه‌تمام، ضرب‌المثل نيمه‌تمام، قطعه شعر نيمه‌تمام، بچه‌هاي بقيه‌اش را مي‌گويند اين خودش يك راه مشاركت است كه كلاس را پويا و سرحال مي‌كند، دانش‌آموزان نيز همراه با كلاس مي‌شوند.

تأثير گرفتن

راه چهارم ايجاد مشاركت، تأييد گرفتن است. مطلبي را مي‌گوييد تا از مخاطب تأييد بگيريد «اين طوري هست يا نه؟» جواب مي‌دهند يا هست يا نيست، تأييد گرفتن، اقرار گرفتن هم يك نوع مشاركت دادن افراد در كلاس هست.

راه پنجم ايجاد مشاركت، طرح بحث و تقاضاي ذهنيت ابتدايي است. اين روش در كلاس‌هاي دانش‌آموزي مخصوصاً پيش‌دانشگاهي‌ها و حتي دانشجويي خيلي مؤثر است، عنوان بحث را روي تابلو مي‌نويسيد، قبل از اين‌كه طرح بحث كنيد از بچه‌ها بخواهيد ذهنيت ابتدايي‌شان را در خصوص اين بحث بگويند، در جلسه‌اي راجع به مديريت زمان صحبت مي‌كردم، به بچه‌ها گفتم: شما راجع به مديريت زمان چه ذهنيتي داريد؟ پنج، شش نفر يك سري جملاتي را گفتند و اين جملات را نوشتم، هدفم از اين سؤال هم مشاركت آنها و هم به دست آوردن سطح آگاهي‌شان بود تا بدانم چطوري بايد برايشان طرح بحث بكنم. پس طرح بحث ابتدايي و تقاضاي ذهنيت مخاطبين يكي از راه‌هاي ايجاد مشاركت است. مي‌خواهيم راجع به دوستي يا دشمني صحبت كنيم، راجع به مديريت زمان، صحبت كنيم، راجع به رابطة دختر و پسر صحبت كنيم، راجع به موسيقي صحبت كنيم؛ مثلاً اول بپرسيم شما به چه چيزي مي‌گوييد موسيقي؟ به نظر شما چه چيزي موسيقي است؟ دو، سه، سؤال از آنها مي‌كنيد تا ذهنيت آنها به دست بيايد.

واگذاري انتخاب موضوع به دانش‌آموز

راه ششم، ايجاد مشاركت اين است كه انتخاب موضوع را به عهدة دانش‌آموزان بگذاريد، بگوييد من مي‌خواهم براي شما صحبت كنم شما نظرتان چيست؟ البته گاهي به صورت ابتدايي از آنها نظرخواهي مي‌كنند و گاهي پنج تا موضوع مي‌نويسيد، مي‌گوييد: يكي از اين پنج موضوع، را انتخاب كنيد، انتخاب را به عهدة دانش‌آموزان بگذاريد، ولي هدايت را شما بر عهده داشته باشيد، مديريت شما به اين است كه بتوانيد موضوع را آنها بگويند و آنها را در مسير مورد نظر هدايت كنيد. معمولاً يكي از انتخاب‌هاي آنها ارتباطِ دختر و پسر است، بحث موسيقي است، بحث ازدواج است، بحث نشاط و تفريح است؛ مثلاً اگر در مورد ارتباط دختر و پسر پرسيدند، بگوييد: عالَم، عالم ارتباطات است، بحث را هدايت كنيد، يك ارتباطش با خودمان است، يك ارتباطش با خداست، در هر كدام از اينها دو، سه جمله بگوييد، بحث را كنترل مي‌كنيم، يك ارتباط، با عالم هستي است، يك ارتباط، با دين است، يك ارتباط با امام زمان است، يك ارتباط با والدين است، يك ارتباط با استاد است؛ يعني تقريباً حرف‌هايي كه مي‌خواستيد در ارتباطات بزنيد زديد، او را تكانش داديد، حالا بگوييد يك ارتباط هم با جنس مخالف است، طبيعتاً اگر در تمام ارتباطاتمان همخواني نباشد خودمان ناموزون مي‌شويم، لذا من همينجا كه بحث مي‌شود مي‌گويم كه ببينيد يك گروه اركست، اگر رهبر نداشته باشند، آهنگشان ناموزون مي‌شود، بعضي‌ها گوش‌هايشان را مي‌گيرند، ما در زندگي‌مان آن قدر آهنگ ارتباطاتمان ناموزون شده كه همه دارند زندگي ما را مي‌بينند، گوش‌هايشان را مي‌گيرند؛ چون ارتباط با جنس مخالف اصلاً با ارتباط با خدا همخواني ندارد، مگر مي‌شود اينها بدون ارتباط با هم باشند؟ صبح اگر يك غذاي سنگين بخوريد تا شب اثرش در وجودتان هست، مگر مي‌شود صبح يك نگاه بكني تا شب اثرش در وجودت نماند، بعد روايت امام صادق(ع) را هم بگوييد كه «نگاه تير مسموم شيطان است» مي‌دانيد چرا بچه‌ها، تير مسموم است؟ چون تير مسموم را از پا مي‌كشند، ولي سمّ اثر خودش را مي‌گذارد، شب كه مي‌خواهي بخوابي ياد آن نگاه مي‌افتي، يك سريال درست مي‌كني؛ يعني موضوع را او انتخاب كرد، ولي شما مديريت كردي، آن چيزي كه بايد بگويي، گفتي نه آن چيزي كه او مي‌خواهد.

بيان خلاصه مطالب

يكي از راه‌هاي ايجاد مشاركت تكرار موارد طرح شده به عنوان خلاصه‌گيري است؛ مثلاً به بچه‌ها گفتم: اسم هيأتتان چيست؟ گفتند: انصارالمهدي، گفتم :انصارالمهدي الگو نمي‌خواهند، گفتند: چرا، گفتم: خب الگويشان كيست؟ رفتند تو فكر، يك نفر خيلي قشنگ گفت من كلمه‌اش را كامل كردم، گفتم: «انصارالحسين» خب ويژگي‌هاي «انصارالحسين» چه بود كه بايد «انصارالمهدي» هم داشته باشند؟ پنج تا ويژگي مي‌گوييم: معرفت، محبت، اطاعت، تسليم و سِبقت؛ آخر بحث به دانش‌آموزان مي‌گوييم: ويژگي اول چه بود؟ همه با هم مي‌گويند: معرفت، ويژگي دوم، محبت، ويژگي سوم ...، پس يك راه ايجاد مشاركت تكرار و خلاصه بحث، با هم‌خواني و هم‌صدايي مخاطبان مي‌باشد.

طراحي بحث با كمك دانش‌آموزان

يكي ديگر از راه‌هاي ايجاد مشاركت، طراحي بحث با كمك مخاطبان است؛ مثلاً بگوييم راجع به اين بحث هر كسي شعر دارد بياورد، بچه‌ها هم مي‌روند يك قطعه شعرهايي مي‌آورند و به آنها اجازه بدهيم ابراز وجود بكنند، يكي يك نقاشي قشنگ مي‌آورد، يكي جملات قشنگ مي‌آورد. مي‌خواستند نيمه شعبان در دانشكده‌ هنر مراسم بگيرند. در دانشكدة هنر هم كسي پاي سخنراني نمي‌نشيند، گفتند: چكار كنيم اين دانشجوها براي مراسم نيمه‌شعبان مشاركت كنند، گفتم: يك مسابقة نقاشي بگذاريد، بگوييد: نيمه شعبان را تصوير كنيد، آن جواني كه اصلاً قيافه‌اش به هيچ كدام از وادي‌ها نمي‌خورد ـ كه متأسفانه ماها قضاوت‌هايمان ظاهري است ـ زيباترين نقاشي را كشيده بود، نقاشي را با زمينه خاكستري كشيده بود، زيرش نوشته بود سبز نمي‌كشم تا تو بيايي، خيلي قشنگ است اين حالا مشاركت است، گاهي وقت‌ها از بچه‌ها بخواهيد مفاهيمي را به تصوير بكشند، مفاهيم را با كاردستي بياورند.

شيوه‌هاي كنترل كلاس

البته وقتي مي‌گوييم كنترل كلاس، ذهن بعضي‌ها سراغ كساني مي‌رود كه در كلاس شلوغ مي‌كنند و حالا ما مي‌خواهيم كنترلش كنيم، نه دو نوع كنترل داريم، يك كنترل ابتدايي و يك كنترل موقعيت‌هاي حساس؛ كنترل كلاس به اين است كه طوري كلاس را اداره كنم كه همه احساس كنند اگر همراه نباشند مطلبي را از دست مي‌دهند، همه احساس كنند كه اگر بغل‌دستي‌شان يك لحظه بخواهد با آنها حرف بزند، بايد بگويند ساكت دارم گوش مي‌دهم؛ عادت ما انسان‌ها اين است كه با بغل‌دستيمان حرف مي‌زنيم اگر حرف نزنيم مي‌گوييم لالي، خب يك چيزي بگو، اما اين عادت در سينما كنار گذاشته مي‌شود، زيباترين خاطره را رفيق بغل‌دستي‌ام بخواهد بگويد، مي‌گويم هيس بعد فيلم بگو، چرا؟ چون احساس مي‌كند پولش خرج شده، فيلم هم برايش هم قابل تكرار نيست، هدفش نگاه كردن فيلم است، اگر كلاس‌هايمان اين طوري باشد؛ يعني دانش‌آموز احساس كند اين مطلب اگر از دستش رفت ديگر قابل تكرار نيست و سرمايه عمرش هم دارد مي‌گذرد قطعاً حواسش را جمع مي‌كند، و اين هنر من و شماست چه در منبر، چه در كلاس، پس يك كنترل ابتدايي داريم، يك كنترل موارد خاص داريم.

پرسش: يعني بايد در مخاطب انگيزه‌اي ايجاد كنيم؟

پاسخ: نه ايجاد انگيزه براي مطلب، ايجاد انگيزه براي گوش دادن، حتي مخاطبان را دسته‌بندي مي‌كنيم، يك درصد فقط گوش مي‌دهند، يك درصد گوش مي‌دهند و مي‌فهمند، يك درصد گوش مي‌دهند و مي‌فهمند و مي‌توانند منتقل كنند، بهترين گوش دادن كدام است؟ نوع سوم. هم خوب گوش بدهد، هم بفهمد، هم بتواند منتقل كند.

سال 74 به دفتر امام جمعة يكي از شهرستان‌ها رفتم جواني نشسته بود، امام جمعة محترم به اين جوان گفت برو با اين آخوند حرف بزن، گفت: همه‌تان سر و ته يك كرباسيد! فقط من هم همين طور با بي‌اعتنايي داشتم به او توجه مي‌كردم، بعد امام جمعه رو كرد به من گفت: كه حاجي يك چيزي به او بگو: بيايد پاي منبر، گفتم :مي‌خواهد بيايد، مي‌خواهد نيايد خيلي عاشق جمالش نيستم، گفت: نه اصرار كن، گفتم: بيا بشين، يك روز بشين، دو روز بشين، اگر به دردت نخورد ديگر نيا، گفت :به يك شرط مي‌آيم، اولاً: جلوي آن ستوني مي‌نشينم كه جلوي منبر شكلك مي‌آورم، گفتم: باشه، گفت: موقع روضه‌ات هم مي‌خندم، گفتم: باشه، آمد نشست مطالبم را خيلي جدّي مي‌گفتم اتفاقاً به او هم نگاه مي‌كردم؛ دو، سه روز بعد گفت: من را كه از رو انداختي، مي‌آيم ولي باز هم شكلك در مي‌آورم، گفتم بيا، گفت نه دوست دارم كه بيايم سه روز گذشت گفت كه وقت خالي بعد از صحبت هم مي‌خواهم، گفتم باشه، خب ماه رمضان بود، شب‌ها منبر داشتيم بعد از منبر گفتم بيا، بعضي شب‌ها مي‌آمد از ساعت ده و نيم گاهي وقت‌ها تا سحر با او حرف مي‌زدم حتي روي كاغذ حرف‌هايم را تصوير مي‌كشيدم، طراحي مي‌كردم، آدم اهل فكري بود، يك شب سرش را به زانو گرفت: گفت: زدي به خال، پدر من را درآوردي، كارش به جايي رسيد آب مي‌خواست بخورد مشورت مي‌گرفت، گاهي وقت‌ها مي‌شود از همين دلقك‌هاي سر كلاس، آدم‌ها درآورد. يك گروه آمده بودند جبهه يقه‌ها باز، دستمال گردني، موهاي عجيب غريب، هيچ كس حاضر نبود فرمانده گردان اينها بشود، يكي از اين فرماندهان ايثارگر گفت: من فرمانده اينها مي‌شوم، ولي كمي به من اختيارات ويژه بدهيد، گفتند باشد، اين شد فرمانده گردان، به اينها گفت: بچه‌ها من حال مي‌كنم از اين حالي كه شما داريد، دمتان هم گرم با همان لفظ خودشان من مي‌خواهم گردان ما شاخص باشد هر چه فكر كردم كه چطوري شاخص باشيم احساس كردم كه بايد همه‌مان كچل بشيم، مشكل موهايشان را حل كرد خودش كچل شد، همه بچه‌ها كچل شدند. گفت: بچه‌ها من مي‌خواهم يك علامت مشخصه ديگر هم گردان ما داشته باشد، همه چفيه را از آن طرف مي‌اندازند، سه‌گوش چفيه پشت سر است من مي‌خواهم چفيه را از اين طرف بيندازيم كه اين يقة باز را بپوشاند، هدفش اين بود، ولي او مي‌گفت: مي‌خواهم شاخص باشيم، اين را هم همه قبول كردند شدند گرداني كه چفيه را چبه مي‌انداختند. سوم گفت: بچه‌ها همه گردان‌ها دارند مي‌روند مسجد و حسينه را تميز مي‌كنند، من و شما مي‌خواهيم برويم دستشويي‌ها را بشوييم، باور كنيد يك كاري كرد با اين بچه‌ها، يك بلايي سر اينها آورد، بيشتر بچه‌هاي اين گردان شهيد شدند.

دو تا دانش‌آموز بودند در يكي از اردوهاي دانش‌آموزي اوايل جنگ اردوگاه را روي سرشان گذاشته بودند، از جمله افرادي كه بعد اردو رفتند، جبهه همين دو نفر بودند يكي شهيد شد و نامه‌اي براي آن رفيق ديگرش نوشته بود آن نامه را داديم به يكي از عُرفا، يكي از اهل دل، نگفتيم براي يك دانش‌آموز شانزده ساله است، گفته بود: «اين هر كس بوده هفت، هشت سالي سير و سلوك را استاد ديده است.» هيچ وقت آدم‌هايي را كه پرتحرك و شيطان‌اند به عنوان‌هاي آدم‌هاي بد نبينيد، انرژي زياد دارند، كسي مديريتشان نكرده، دو، سه تا از اين انرژي‌دارها در گروه تفحّص سيرة شهداء بودند، حاجي ضابط اينها را مديريت مي‌كرد، ديوانة حاج ضابط هم بودند، به اينها مي‌گفتي اين ساختمان را دو، سه روزه خراب كن، خراب مي‌كردند.

معاون آموزش و پرورش قم به من گفت: حاجي ضابط نه مجتهد بود، نه مرجع تقليد، يك مبلّغ بود، ولي تشييع جنازه‌اش قم را تكان داد، معاون آموزش و پرورش قم مي‌گفت: خيلي از مدارس گفتند اگر براي تشييع جنازه آقاي ضابط تعطيل نكنيد مدرسه را به هم مي‌ريزيم، من خودم در تشييع جنازه با دو، سه نفرشان صحبت كردم گفت چه بوده كه عاشق اين شيخ شديد، گفتند: ما خيلي آدم‌هاي شلوغي بوديم، ولي او ما را با شهدا پيوند زد، شلوغي و انرژي ما را در وادي شهدا بُرد، هيچ وقت به اين‌گونه افراد در كلاس نگاه منفي نكنيد، اينها انرژي دارند، مديريتشان كنيد.

اولين راه حالا عملياتي‌اش هم يك نگاه معنادار به آن فرد شلوغ و پرانرژي است، بعضي‌ها مي‌گويند اهل نَفَس‌ها آدم‌ها را با نگاه كنترل مي‌كردند، يك نگاه معنادار كنيد و با نگاهمان بگوييم اينجا، جاي اين كارها نيست، با نگاهمان بگوييم اين كارهايت را مي‌شود جاي ديگر انجام بدهي، با نگاهمان خيلي حرف‌ها را مي‌توانيم به او بزنيم.

گاهي وقت‌ها يكي از راه‌هاي كنترل اين است كه از نفرات اطراف او سؤال كنيم؛ يعني او را كمي وادارش كنيم كه احتمالاً از تو هم سؤال مي‌كنيم در واقع مي‌خواهم از تحرّك و انرژي او در جهت اهداف خودمان استفاده كنيم.

اخطار غير مستقيم

اشاره غيرمستقيم به آقاياني كه دارند با هم حرف مي‌زنند، خوب گوش بدهند آن عزيزاني كه دارند يك مقدار با بغل‌دستي‌شان پچ پچ مي‌كنند يك مقدار توجه كنند، آن عزيزي كه دارد اظهار لطف و محبت به نفر جلويي مي‌كند كمي توجه كند، هيچ كس هم نمي‌شناسد، خودش مي‌داند و معلم، غيرمستقيم حرف بزنيم تا اوضاع و احوال كلاس هم به هم نريزد.

شخصيّت دادن و تكريم فرد شلوغ

چهار، خيلي قشنگ مي‌توانيم فرد خاطي را با احترام خاصي مورد خطاب قرار بدهيم كه عزيز دلم، جوان بزرگوار نظر شما راجع به اين مطلب چيست؟ انگار نه انگار؛ يعني او براي خراب كردن معلم و بي‌نظمي كلاس اقدام كرده ولي معلم به او احترام مي‌گذارد و به او محبت مي‌كند و يكي از ويژگي‌هاي اهل‌بيت(ع) نيز همين امر بوده است

منبع :

http://khazaen.ir/article/30/

روش های تدریس و اداره کلاس (2)

روش های تدریس و اداره کلاس (۲)

روش‌ها

روش تلخيص و فرمولي كردن مباحث

يكي از روش‌هاي انتقال مفاهيم، روش تلخيصي و فرمولي است؛ مثلاً فرمول موفقيت، انگيزه، برنامه و امكانات است و فرمول بندگي، كشش و كوشش است.

يكي از تكاليفي كه به عنوان امتحان ترم كارشناسي ارشد تبليغ داده بودم اين بود كه فرمول‌هاي قرآني را استخراج كنند ﴿وَالْعَصر إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ﴾ فرمول خروج از خسارت است فرمول بازي آية 20 سورة حديد است ﴿اعْلَمُوا أَ نَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلاَدِ﴾ مباحث احكام، اعتقادات، اخلاق و معارف را فرمولي كنيم؛ زيرا در يادگيري خيلي مؤثر است، همان مثلث، همان طراحي‌ها را مي‌توانيد تبديل به فرمول بكنيد، فرمولِ ارتباط با معصومين(ع)، معرفت، محبت، اطاعت، تسليم و سبقت است بعد براي هر يك از اين ضلع‌ها توضيح بدهيد.

روش پيوند ديني با واقعيات

روش چهارم، روش پيوند مفاهيم ديني با واقعيات است. داستان‌سازي، داستان‌پردازي در اين روش جاي دارد؛ مثلاً زير درختي نشسته بودم، نسيمي وزيد برگ‌هاي درخت آرام آرام روي زمين مي‌افتاد، چقدر زيبا يادم آمد ـ اين پيوند مفاهيم ديني با واقعيات است ـ كه نسيم رحمت رمضان چطور گناهان آدم را مي‌ريزد. پشت چراغ قرمز ايستاده بودم، كمي معطّل شدم چندين بار چراغ زرد، سبز و قرمز شد، گفتم: آنهايي كه چراغ زندگي‌تان قرمز است نااميد نشويد به زودي سبز مي‌شود، آنها كه چراغ زندگي‌تان سبز است مغرور نشويد به زودي قرمز مي‌شود، آنها كه چراغ زندگي‌تان زرد است احتياط كنيد در موقعيت احتياط قرار گرفتيد در موقعيت شبهه‌ناكي هستيد.


روش تغيير موقعيّت

روش پنجم، روش تبديل موقعيت منفي به مثبت است. شخصي به امام باقر(ع) گفت: «أنت بقر» حضرت جواب دادند: من باقرم نه بَقر خيلي ساده، گفت: مادر شما آشپز بوده، گفت: خب شغلش بوده افتخار مي‌كنيم مي‌خواست تحقير كند، گفت: تو پسر كنيز بدزبان هستي، حضرت فرمودند: اگر تو راست مي‌گويي خدا مادر من را ببخشد، اگر تو دروغ مي‌گويي خدا تو را ببخشد، خيلي زيبا خيلي در برخوردها به اين نكته مبتلا هستيم، به ما بدزباني مي‌كنند، تلنگور مي‌زنند، متلك مي‌گويند، اين را بتوانيم به يك موقعيت مثبت و زيبا تبديلش كنيم و از آن بهره‌‌برداري مثبت كنيم.

تبديل موقعيت منفي به مثبت يكي از شيوه‌هاي كنترل كلاس است، دانش‌آموزي حرفي مي‌زند كه نظم كلاس را به هم بريزد من خيلي ساده از اين حالت، يك موقعيت مثبت استفاده مي‌كنم كه هم كلاس را كنترل كردم و هم نگذاشتم آن بندة خدا از آن موقعيت منفي، استفاده كند.

روش جايگزيني

روش ديگر، روش جايگزيني است؛ يعني هميشه به ديگران نگوييم نخور، نپوش، نرو، نبين، قرآن اگر مي‌گويد: ﴿وَلاَ تَقْرَبُوا الزِّنَيٰ﴾ از آن طرف هم مي‌گويد: ﴿فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِنَ النِّسَاءِ﴾ قرآن در مقابل هر نهيي يك جايگزيني گذاشته است، اگر مي‌گويد اين كار را نكن، مي‌گويد آن كار را انجام بده، دين ما بنا ندارد جلوي روند طبيعي ما را بگيرد، دين ما اتفاقاً مي‌خواهد به زيباترين نحو پاسخ‌گوي نيازهاي ما باشد، فقط گفته اين نياز را با اين منبع، تأمين نكن با يك منبع ديگر تأمين بكن، جلوي تأمين من و شما را نگرفته و خير و صلاح و بركت را هم در اين تأمين گذاشته است. رعايت اصل جايگزيني قطعاً خيلي مؤثر خواهد بود.

روش درد و درمان همزمان

اصل يا روش بعدي، روش درد و درمان است. گاهي وقت‌ها درد را مي‌گوييم درمان را نمي‌گوييم، اشكال را مي‌گوييم رفع اشكال را نمي‌گوييم، نااميدي را مي‌گوييم، راه اميدواري را نمي‌گوييم، بي‌انگيزگي را مي‌گوييم راه انگيزه را نمي‌گوييم؛ سعي كنيم روش كلاس‌داريمان، مجموعه‌اي از درد و درمان باشد.

پيش‌گيري از دين‌گريزي

در روش‌هاي انتقال مفاهيم ديني سعي كنيم روشمان مقابل دين‌گريزي باشد، اگر مي‌خواهيم جوان‌ها را دين‌گرا كنيم بايد عوامل دين‌گريزي را خوب شناسايي كنم؛ يكي از عوامل دين‌گريزي اين است كه مردم دين را محدودكننده و دست و پا گير مي‌دانند، مبلّغ نبايد دين را محدودكننده جلوه بدهد بلكه بايد دين را شخصيت‌دهنده جلوه بدهد، هم ابزار محدودكنندگي هست هم ابزار شخصيت‌دهندگي، عوامل دين‌گريزي عبارتند از: محدود جلوه‌دادن دين، سخيف و غيرعقلاني جلوه دادن دين، غيرعلمي جلوه دادن دين، غيرانساني جلوه دادن دين براي غيرانساني بودن دين حدود و قصاص را مثال مي‌زنند.

خلاقيّت

يكي از روش‌ها، روش خلاقيت و خلق موقعيت است. حضرت علي(ع) روي منبر بودند ـ حالا ما در كلاسيم ـ از ايشان سؤال شد شيعه يعني چه؟ حضرت جواب ندادند، دوباره سؤال شد جواب ندادند، مرتبة سوم، جواب ندادند، حضرت خَلق موقعيت كردند، از منبر آمدند پايين ـ مسجد كوفه سقف نداشت ـ باران آمده بود، كوچه‌ها گِلي شده بود، حضرت از مسجد بيرون مي‌آيند آن فردي هم كه سؤال كرده شيعه يعني چه؟ پشت سرِ حضرت مي‌آيد و پايش را جاي پاي حضرت مي‌گذارد، حضرت رسيدند سر دو راهي، ديدند اين فرد چقدر قشنگ آمده، فرمودند: شيعه يعني همين كاري كه تو كردي.

گاهي وقت‌ها براي بچه‌ها خلق موقعيت كنيم، امام حسن و امام حسين(ع) كه ديدند پيرمرد اشتباه وضو مي‌گيرد خلق موقعيت كردند يك تئأتر درست كردند؛ خلق موقعيت خودش يك روش است.

جهت‌دهي به علائق دنيوي

نكتة بعدي روش جهت‌دهي علائق دنيوي افراد در جهت ارزش‌هاي ديني است، در خصوص آية بيست سورة حديد ﴿اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ﴾ اين طوري گفتم كه اين آيه مي‌گويد شهوت‌هاي انسان در مقاطع سنّي پنج‌گانه است، بعد به بچه‌ها گفتم: چطور مي‌شود اين شهوت را به تقوا تبديل كرد؟ شهوت را به ديانت تبديل كرد؟ جهت علائق دنيوي را الهي كنيم، مثال، جواني عاشق خانم گوهرشاد شد، ايشان اين علاقة دنيايي را جهت‌دهي كرد! گفت: اگر نماز شب خواندي من مي‌آيم، وقتي جهت‌‌دهي كرد عشق بزرگتري را به ياد او آورد، كه گفت: عاشق كسي شدم كه ديگر تو (خانم گوهرشاد) در برابر او خيلي كوچكي! اين جهت‌دهي علايق دنيوي است.

روش بعدي، ايجاد فرصت تجربه كردن و لذت‌بردن است كه بهترين راهش، راه اندازي اردوها است، در اردوها خيلي از قضايا را بايد تجربه كرد، لذا در اردوها مسئوليت به بچه‌ها بدهيد تا احساس مشاركت در آنها به وجود بيايد، اين تقسيم مسئوليت يكي از زيباترين راه‌هاي مشاركت است، عزت و احترام برايشان قائل باشيم، نظارت بر آنها بكنيم و به آنها نمره بدهيم، تشويق و تنبيه داشته باشيم. متأسفانه سه ركن تربيتي يعني مسجد، مدرسه و خانه با هم پيوند ندارند كه بايد، مثلاً: در ايام ماه رمضان پيوند اينها را برقرار شود؛ يعني بعضي از درس‌هاي مدرسه را در مسجد از دانش‌آموزان بخواهيد، مسئوليت به آنها بدهيد، با والدين ارتباط داشته باشيد؛ اعتكاف يكي از موقعيت‌هاست، اردوها يكي از موقعيت‌هاست، نمازجمعه يكي از موقعيت‌هاست.

ايجاد انگيزه براي علاقه‌مندي

روش بعدي كه مي‌تواند در انتقال مفاهيم ديني مفيد باشد علاقه‌مندي مخاطب به معارف دين و خداست. يكي از راه‌هاي علاقمندي مخاطب به خدا شمردن نعمت‌هاي خدا و ايجاد رابطة عاشقانه با خداست، مثلاً: روايتي كه خدا از بندگانش گِله مي‌كند كه آي بنده‌ها! شما وقتي با من حرف مي‌زنيد، طوري حرف‌هايتان را گوش مي‌دهم كه انگار غير از شما بندة ديگري ندارم، اما شما طوري با من حرف مي‌زنيد كه انگار صد تا خداي ديگر غير از من داريد، اين روايت خيلي عواطف را تحريك مي‌كند.

بايد بتوانيم ارتباط‌هاي قشنگ و عاشقانه بين بچه‌ها و خدا برقرار بكنيم و بايد تمام اهداف تربيتي، كلاس‌داري و سخنراني‌ ما تقويت رابطه و روحيه عبوديت باشد.

توجه به قرآن

و نكته بعدي روش قرآن به قرآن است، با قرآن خيلي قشنگ مي‌شود كار كرد. بهترين معارف دين در آيات و روايات است؛ وقتي مي‌گوييم: ﴿أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَي﴾ با يك آيه ديگر هم بگوييم اين خدايي كه مي‌گوييم دارد نگاه مي‌كند همان خدايي است كه مي‌گويد: ﴿فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ﴾ ذره‌ را هم مي‌بيند: هم خير را مي‌بيند هم شرّ را مي‌بيند: يك دوربين در جاده‌ها خطاها را كم كرده، يك دوربين در بانك‌ها سرقت‌ها را كم كرده است، آي مردم! خبر نداريد، خدا هشت دوربين در اين عالم، كار گذاشته است: خدا، پيغمبر، امامان، ملائك، شهيدان، زمين، زمان، اعضا و جوارح همه‌اش هم آيه دارد.

تنوّع مباحث

و يكي ديگر از روش‌هاي انتقال مفاهيم، تنوع دادن به مطالب است. زيباترين تنوع براي كودكان شعر است، شعر اقتضاي كودكي است؛ چون مفاهيم را با شعر خيلي قشنگ‌تر مي‌بيند، يكي از زيباترين تنوع‌ها براي نوجوانان، مسابقات است، و براي جوانان، متن‌هاي ادبي و شاعرانه است.

حتماً بايد در چهار بخش سرمايه‌گذاري كنيم:

الف) در شروع بحث، شروع كلاس اقتضائات خاص خودش را دارد. در جمعي وارد شدم، سروصدا آن قدر بود كه خيلي راحت نمي‌شد شروع كرد، گفتم: بسم الله الرحمن الرحيم، بعضي‌ها با توپ هم از خواب بيدار نمي‌شوند؛ يك خاطره از جبهه گفتم، بعضي‌ها با لگد از خواب بيدار مي‌شوند، صبح‌ها دوستانتان چطور شما را بيدار مي‌كنند، بعضي‌ها با تَشر از خواب بيدار مي‌شوند، ولي بعضي‌ها چون خوابشان سبك است با يك تلنگور از خواب بيدار مي‌شوند، لذا چون اعتقاد دارم خواب شما جوان‌ها اصلاً سنگين نيست سه تا تلنگور برايتان آوردم؛ شروع خيلي بايد تخصصي باشد شروع سخنراني و كلاس‌داري مثل قسمت اول سريال است كه بايد خيلي هنرمندانه باشد.

براي شروع بحث، چند بيت شعر، متن ادبي، خاطره، داستان، سؤال و انواع و اقسام شروع‌ها را تمرين كنيد.

ب) دومين بخشي كه خيلي بايد روي آن سرمايه‌گذاري كرد، متن اصلي بحث است كه مباحث قطعاً بايد دسته‌بندي، طراحي، فرمولي كردن و... داشته باشد.

ج) سومين قسمت كه بايد به آن توجّه جدي بشود تنّوع كلاس‌ها است. اصلاً يك كتابچه تنوع بايد داشته باشيد، آن قدر هم مسلّط باشيد كه ديگر بعد كتابچه لازم نداشته باشيد، حتي لطيفه، معما، شعر، خاطره و... داشته باشيد.

د) و بخش چهارم نتيجه‌گيري و نسخه‌ دادن است، حتماً يك نتيجه راهبردي از كلاس بگيريد، يك تصميم براي بچه‌ها درست كنيد كه اين نتيجه همان تحقق هدف شما در كلاس‌داري است

منبع :

http://khazaen.ir/article/29/

روش های تدریس و اداره کلاس (1)

روش های تدریس و اداره کلاس (1)

اصل توجه به تفاوت‌هاي فردي

 اصل توجه به تفاوت‌هاي فردي دانش‌آموزان است. يكي از اصول مهم كلاس‌داري اين است كه درست است كلاس بيست نفرند، سي نفرند، چهل نفرند، پنجاه نفرند اما باور كنيم دانش‌آموزان مثل صورت مسئله‌ها هستند كه يك مسئله، معادلة دو مجهولي است، چند مسئله معادلة سه مجهولي است و... اگر تفاوت‌ها را باور كرديم خيلي نسخه عمومي نمي‌دهيم، بلكه در ساعت‌هاي تفريح، در ساعت‌هاي بين كلاس، در ساعت‌‌هاي بعد از مدرسه و... با دانش‌آموزان صحبت مي‌كنيم، بارها به دوستان گفتم: گاهي وقت‌ها حلقه‌هاي پاي منبر كه پنج نفرند بهتر از منبر پانصد نفري ثمره مي‌دهد؛ چون آن پانصد نفر عمومي بودند اين پنج نفر خصوصي‌اند آمده‌اند نسخه خصوصي بگيرند البته اگر به تفاوت‌هاي فردي توجّه شود.

يكي از زيبايي‌هاي طبّ قديم اين است كه بر اساس مزاج افراد نسخه مي‌نوشت خيلي هم موفق‌تر بود، ما هم بايد بر اساس مزاج انسان‌ها، خصوصيات‌ آدم‌ها، فعاليت تبليغي و كلاس‌داري داشته باشيم البته مقداري توجه، تأمل و تلاش بيشتري مي‌خواهد كه اگر در زنگ تفريح و لابه‌لاي كلاس‌ها، ارتباطات فردي و به قول معروف، ارتباط چهره به چهره برقرار كردم اين تفاوت‌هاي فردي را كاملاً به دست مي‌آوريم. پس در كلاس‌داري پايه نسخه‌هاي عمومي را كمتر كنيم.


جايگزيني عادت به صفت

نهادينه كردن صفات به جاي عادات است كه شرط آن خودِ معلم است؛ الآن خيلي از معارف و اعمال ديني ما شكل عادت به خودش گرفته است.

دانشجويي از من سؤال كرد حاج آقا چكار كنيم نماز تكرار نشود؟ حرف‌هاي شما تكرار نشود؟ اينها براي ما تازگي داشته باشد؟ كمي فكر كردم جوابي به ذهنم آمد گفتم: اين ساختمان به اين قشنگي تكرار آجر است، ولي هيچ وقت معمار را خسته نكرده مي‌داني براي چه؟ گفت: نه، گفتم: چون هر آجري كه گذاشته اين ديوار پنج سانت آمد بالا، ما اگر با هر تكرار بتوانيم پنج سانت بياييم بالا ديگر اين حالت اذيتمان نمي‌كند، اگر به نيكي‌ها و خوبي‌ها به عنوان يك صفت نگاه كنيم روز به روز اين صفت را تقويت و مواظبت مي‌كنيم، اما اگر به عنوان عادت نگاه كرديم ديگر عادت مي‌شود و عادت را نمي‌توان تقويت كرد؛ چون عادت يك مسيري را پيدا كرده دارد مي‌رود.

يكي از اصول مهم كلاس‌داري اين است كه بتوانم زيبايي‌هاي دين را به شكل صفت براي مخاطبان تعريف كنيم كه شگردها و شيوه‌هاي خاص خودش را دارد.

زمينه‌سازي براي تدريس

رعايت زمينه‌سازي در تدريس است، هر چيزي زمينه‌سازي خاص خودش را مي‌خواهد، آمپول پني‌سيلين هم مي‌خواهند بزنند اول تست مي‌كنند ،خيلي از معارف دين، زمينه‌سازي مي‌خواهد كه بايد زمينة آن را در مخاطب ايجاد كنيم.

گاهي وقت‌ها اگر بتوان براي هر قصه‌اي بسترش را فراهم كرد، و زمينه‌سازي كرد خيلي موفق‌تر خواهد بود.

رعايت اعتدال در تكميل مباحث

 قدرت رعايت موازين متعادل در تكميل و نقد مباحث است. گاهي وقت‌ها دچار افراط و تفريط مي‌شويم، مي‌خواهيم يك طرف را درست كنيم يك طرف ديگر را خراب مي‌كنيم، معلم بايد قدرت رعايت اعتدال بين مباحث را داشته باشد، در طرح و يا نقد مباحث زمينة افراط و تفريط را ايجاد نكند، لذا يكي از زيباترين جملات مقام معظم رهبري ـ كه در مباحث اجتماعي ـ سياسي خيلي استفاده كردم ـ «دفاع منطقي، نقد منصفانه» بود. اين شيوه، همان اعتدال است اگر واقعاً بتوانيم رعايت كنيم.

توجه به حق معلم يا مربي نسبت به دانش‌آموز

اصل توجه به حقوق مربي نسبت به شاگرد است. استاد حقي به گردن متعلمين دارد، حالا هر كسي در يك جايگاهي كه گاهي وقت‌ها گذشتن از اين حقوق را ايثار مي‌ناميم، اما گاهي وقت‌ها اين گذشتن، ايثار نيست تعليم غلط است؛ چون ما دو رسالت داريم كه هم موادي را درس مي‌دهيم و هم سيره‌اي را آموزش مي‌دهيم، اگر يك پدر در جايگاه پدري از همه حق و حقوقش بگذرد اين بچه چطوري بفهمد كه حق پدر را چگونه بايد رعايت كند؟ اگر معلم از همه حق و حقوقش بگذرد، شاگرد چطوري بايد بفهمد كه استادش حق استادي بر گردن او دارد؟ گاهي وقت‌ها بعضي از اساتيد نسبت به حقِّ جايگاه خودشان كوتاه نيامدند، ولي نسبت به حقّ شخصِ خودشان كوتاه آمدند.

روش‌ها

روش طراحي بحث

اولين روش، روش طراحي مباحث است، در طراحي مباحث از اعداد، اشكال و انواع و اقسام طراحي‌ها مي‌توانيد استفاده كنيد؛ مثلاً بتوانيد مباحث را مثلثي طراحي كنيد، مثلاً هندسة تربيت ديني سه ضلع دارد، دين‌داني، دين‌داري، دين‌باني براي هر سه ضلعش توضيح مي‌دهيد يا سه فضيلت در قرآن شمرده شده است. عالم بودن، عامل بودن، مجاهد بودن. و يا ارتباط با معصومين يك مثلث سه ضلعي است: معرفت، محبت، اطاعت؛ استفاده از طراحي‌هاي هندسي، استفاده از اعداد استفاده از شكل‌ها در فهم مطلب خيلي تأثير دارد؛ در يكي از جلسات، گفته بودم تقوا در جادة زندگي نُه مرحله دارد، يا با اهل‌بيت در جادة زندگي يا با شهداء در جادة زندگي، زندگي را به يك جاده تشبيه كرديم ،گفتيم: نُه مرحله دارد ،نُه حالت دارد، جادة صاف، سربالايي‌ها، سراشيبي‌ها، گردنه‌ها، تونل‌ها، پُل‌ها، توقف‌گاه‌ها اينها را مثال زدم تا مباحث ملموس ‌شود؛ چون معارف دين ما بيشتر معقول است، ولي مُدركات مردم محسوسات است، ما بايد معقول را به محسوس تشبيه كنيم.

آية 96 سورة اعراف ﴿لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ﴾ مي‌گويد موفقيت سه ضلع دارد، سه عنصر مي‌خواهد: انگيزه، برنامه و امكانات، موفقيت در تدريس و تحصيل و تحقيق و تبليغ و ازدواج و اشتغال و... انگيزه، برنامه‌ و امكانات مي‌خواهد. قرآن مي‌گويد اگر دو عنصر از اين سه عنصر را با نسخة من آوردي، عنصر سوم را من به تو مي‌دهم، خدا مي‌گويد انگيزه را آن طوري كه من مي‌گويم بياور، ﴿لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا﴾ انگيزه‌ات بر اساس ايمان باشد.

تقوا را هم آن طوري كه من مي‌گويم بياور، ﴿وَاتَّقَوا﴾ برنامه‌ات بر اساس چارچوب دين باشد، امكاناتت را منِ خدا مي‌دهم اصلاً تو ديگر نگو امكانات كم است ﴿لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ﴾ از آسمان و زمين برايت مي‌ريزم.

در امكانات نبايد خيلي گير داد، مشكل ما اولاً در انگيزه است كه انگيزه‌اي الهي نيست، و ثانياً مشكلمان در برنامه است كه بر اساس تقوا و چارچوب دين نيست، خدا فرموده: «كُن لی أكن لك» تو با تمام كمبود امكاناتت، با همة كوچكي‌ات براي من كار كن من با تمام خداييم برايت كار مي‌كنم. شيخ عبدالله ضابط خيلي دنبال ضبط نوارهايش نبود، اما به اندازه‌اي كه بعد از شهادتش همان سخنراني‌هاي محدودش پخش شد هيچ‌كدام از سخنراني‌هاي آنهايي كه دنبال پخش نوارهايشان بودند نوارهايشان اين قدر پخش نشد، فقط از بعضي از سخنراني‌هايش حدود پنجاه، شصت هزار نسخه تكثير شد، خدا گفت تو براي من كار كن من خودم مبلّغت مي‌شوم، امكانات را بسپاريم دست خدا و ما فقط آن دو عنصر اوليّه را درست كنيم، ديگر پول كم نمي‌آيد امكانات كم نمي‌آيد.

مي‌خواستم اعتقادات بگويم، گفتم: اعتقادات مثل يك تسبيح است، يك تسبيح چندين دانه و يك نخ دارد؛ نخِ تسبيحِ اعتقادات چيست؟ طرح سؤال هم كردم ـ كه يكي از شيوه‌هاي ايجاد مشاركت است ـ اول بچه‌ها مي‌گويند توحيد، مي‌گويم نه، نبوت نه، هي مي‌چرخند امام باقر(ع) فرمودند «و ما نودی بشیء كما نودی بالولاية» يا «كلمة لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی بشرطها و شروطها و أنا من شروطها» نخ تسبيح اعتقادات، ولايت است، فروعات دينِ، دانه‌هاي تسبيح است نخش چيست؟ نماز «إن قُبلت قُبلَ ما سواها و إن رُدّت رُدّ ما سواها».

در جمع‌هاي دانش‌آموزي يك بحثي را مطرح كردم كه دنياي اردو، اردوي دنيا؛ گفتم: هر اردويي يك افتتاحيه‌ دارد و يك اختتاميه اردوي دنيا هم يك تولدي دارد و يك مرگ، حدود ده شباهت بيان كردم بعد گفتم: رمز موفقيت در هر دو اردو سه تا مراقبت است.

مواظب مسئولين اردو باشيد، خدا هم گفته مواظب مسئول باش ﴿اتَّقُوا اللّهَ﴾ مراقب من باش، مراقب مربي باش، رب العالمين بعد ﴿اتَّقُوا اللّهَ﴾ را برايشان معنا كنيد، مراقب لطف خدا باشي وقتي اينها را معنا كرديد معاني خيلي برايشان تلطيف مي‌شود.

دو، در اردو مي‌گويند مراقب آخر اردو باش، به بعضي‌ها قرار است جايزه بدهند و بعضي‌ها را قرار است تنبيه كنند، يك عده قرار است گزينش شوند، يك عده را قرار است رد كنيم، گفتم: در اردوي دنيا هم يك عده را گزينش مي‌كنند، يك عده را رد مي‌كنند، يك عده بهشتي و يك عده جهنمي مي‌شوند ﴿اتَّقُوْا النَّارَ﴾ ﴿اتَّقُوا يَوْماً لاَ تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً﴾ قشنگ است.

سوم، در اردو مواظب شيطان‌بازي‌ها باش ﴿اتَّقُوا فِتْنَةً﴾ يك آيه هم بيشتر ندارد مواظب فتنه‌هاي شيطان باش؛ طراحي كردن، مباحث را محسوس و ملموس مي‌كند كه يكي از شيوه‌هاي انتقال مفاهيم است، اهل‌بيت(ع) هم خيلي از تشبيه استفاده كرده‌اند؛ مثلاً امام را به خورشيد تشبيه كرده‌اند، از امام صادق(ع) سؤال كردند در زمان غيبت مردم چطور از امام زمان بهره مي‌برند؟ گفتند: «مثل خورشيد پشت ابر» من از اين تشبيه يك استفاده كردم، گفتم: آنهايي كه زير ابرند امام را نمي‌بينند، اما من سوار هواپيما شدم رفتم بالاي ابرها، آنجا خورشيد را ديدم آدم مي‌تواند كمي اوج بگيرد و از ابرها و موانع بگذرد تا خورشيد را ببيند اين يك روش طراحي است.

مبلّغان ديني بايد مثال‌ساز باشند، گاهي وقت‌ها در منبر مسائل مستحدثه مطرح مي‌شود كه ديگر در اين مسائل هيچ مثالي در رساله‌ها وجود ندارد، لذا همانجا بايد مثال درست كنيد، مي‌گويند: كسي كه مي‌خواهد شاعر شود شعرها را زياد مي‌خواند ما مي‌خواهيم مثال‌ساز باشيم، خودمان طراح بشويم، مهندس بشويم، نقشه‌كش بشويم، نقشه مي‌خواهيم بكشيم تا بتوانيم مفهوم را قشنگ منتقل كنيم، طبيعتاً بايد مثال‌هاي مختلف را خيلي مطالعه كنيم.

اصل يا روش تناسب

روش دوم، روش سازگاري بين موضوع، زمان، زمانه و مخاطب است؛ مثلاً يك نفر در كلاس مي‌گويد: حاج آقا ! خدا را در يك دقيقه، توضيح بده مخاطب هم يك جوان دانش‌آموز است، موضوع هم خداشناسي است چكار مي‌كنيد؟

مي‌گويي: همين كه خودت هستي دليل بر اين‌كه چه كسي تو را آفريد؟ خودت، خودت را ساختي يا كس ديگري تو را ساخته؟ مي‌گويم: خودم كه خودم را نساختم، تازه يك كس ديگري هم ساخته، كم كم هم ساخته خدا همه امكانات را روز اول نداده، روز اول فقط يك قطرة مني داده، قرآن مي‌گويد كم‌كم اين بايد قرار بگيرد تا گوشت به او بدهم، استخوان به او بدهم، روح به او بدهم، پس، يكي ديگر ساخته من خودم نساختم، سازنده كيست؟ اسمش را مي‌گذارم خدا، اين يك دقيقه‌اي است.

در صبحگاه مدرسه بايد خيلي كم حرف بزني. صبحگاه يك اقتضاي زماني دارد، بين نماز ظهر و عصر، خيلي بايد كم حرف زد، اما گاهي وقت‌ها يك موقعيت جشن است، يك موقعيت مناسب است، يكي از روش‌ها در نظر گرفتن زمان و زمانه است، زمانه؛ يعني شرايط را درنظر بگيرم، شرايط را، دانش‌آموز در صبحگاه منتظرند بروند كلاس، لذا در صبحگاه گاهي وقت‌ها خاطره‌گويي خيلي خوب است، اما سخنراني نه رعايت تناسب با زمان، تناسب با شرايط زمانه، تناسب با مخاطب و تناسب با موضوع، در انتقال مفاهيم خيلي مفيد است.
 
منبع :

http://khazaen.ir/article/28/

روش تدریس و اداره کلاس (2)

روش تدریس و اداره کلاس (۲)

ادامه بخش اول :

ب. از نظر استفاده از وسایل و حركات:
1. كثیف كردن كلاس در نتیجه آزمایش‌های مختلف
2. كثیف كردن لباس در نتیجه نوشتن بر روی تخته
3. پراكنده بودن وسایل، روی میز معلم
4. خشونت و پرت كردن اشیا به طرف شاگردان
5. گرفتن اشیا از شاگردان با خشونت
6. استفاده نادرست از تخته سیاه
7. تخته را قبل از شروع پاك نكردن
8. پاك كردن تخته با انگشت و دست
9. عدم توجه به نور، هوا و نظافت كلاس
10. نوشتن با خطوط ریز و ناخوانا، روی تخته
11. استفاده از گچ‌های رنگی نامناسب با رنگ تخته
12. عدم توجه به دید شاگردان نسبت به تخته و وسایل
13. مرتباً از یادداشت استفاده كردن.
ج. از نظر رفتار با شاگرد:
1. خجول بودن یا نخوت و غرور و فخر فروشی
2. رفتار غیرصمیمانه كه جلب اعتماد نمی‌كند
3. كاهش تدریجی شاگردان، رو به آخر ساعت
4. برخورد ملامت گرانه و عتاب آمیز با شاگرد، كه كینه و كدورت می‌آورد.[1]
5. به كار بردن الفاظ ركیك و دور از ادب
6. عصبانیت سریع از رفتار شاگرد
7. خود را ملعبه شاگردان ساختن
8. شاگرد را برای مدت طولانی پای تخته نگاه داشتن
9. تعریف و تمجید زیاده از حد[2]
10. نگاه نكردن به صورت شاگرد
11. توجه به عده‌ای خاص داشتن
12. دستور دادن، و قبل از اجرا، دستور دیگر دادن
13. صدور دو دستور متناقض
14. یكدندگی و لجاجت
15. تحقیر شاگردان با حركات دست و ...
16. بی جربزه بودن
17. مداخله بیش از حد در كار دانش آموزان
18. انتظار سكوت محض از شاگردان و یا بی حركت ماندن آنان در طول ساعت تدریس
19. ساكت ساختن كلاس با گفتن مرتب « ساكت » و « هیس » و ... .
د. از نظر روش كار:
1. تكرار زیاده از حد جواب شاگرد
2. نزدیك شدن به شاگردان موقع پرسش
3. به جای شاگرد، جواب سؤال خود را دادن
4. سؤال انفرادی از شاگرد، بدون طرح سؤال برای همه
5. جواب دسته جمعی خواستن از كلاس كه سبب همهمه شود[3]
6. پرسش دایمی از شاگردان قوی
7. شاگرد را با سؤالات مختلف گیج كردن
8. فرصت فكر ندادن به شاگرد برای جواب گویی
9. پرسش در هنگامی كه شاگرد مشغول یادداشت كردن و نوشتن است
10. جواب قانع كننده ندادن به شاگرد
11. شاگردی را كه سؤال دارد امر به سكوت كردن یا جواب ندادن
12. سؤالات نامأنوس و خارج از درك و تجربه شاگردان كردن.
هـ . از نظر فعالیت‌های درسی:
1. تكرار یك نوع فعالیت برای گذراندن وقت و عدم تنوع
2. عدم تنظیم مطالب، متناسب با فهم شاگرد
3. عجله و شتاب در تشریح مطالب تازه
4. پیش بینی وقت را نكردن
5. تكرار مطالب كتاب، بدون بحث و انتقاد
6. شروع درس، بدون كشف معلومات قبلی شاگرد
7. تمرین ناقص قبل از پرسش
8. دستور مبهم به شاگردان دادن
9. درس را بدون ایجاد رابطه معنوی با كلاس، شروع كردن
10. تكرار زیاد درس و خسته كردن شاگردان
11. تدریس مجدد چیزی كه همه آن را می‌دانند
12. بی روح بودن كلاس، به جهت عدم رقابت و هیجان درسی
13. عدم اطمینان به تلفظ صحیح كلمات یا معانی الفاظ و اصطلاحات.
محاسن كلاسداری:
الف. از نظر معلم:
1. بشاشت و سرور در كلاس و خشرویی با شاگردان
2. انرژی و فعالیت نشان دادن
3. حوصله و خون سردی
4. سكوت به موقع، برای جلب توجه شاگردان[4]
5. لحن دوستانه و صمیمی، ولی جدی
6. تمیزی قیافه و لباس
7. استفاده از مثال‌های مفرح و شوخی‌های مناسب.
ب. استفاده از وسایل:
1. استفاده دقیق و منظم از تخته سیاه
2. تنظیم جداول و كشیدن تصویر روی تخته
3. ترس نداشتن از ترسیم روی تخته، به دلیل عدم تسلط بر نقاشی و كاریكاتور و طراحی
4. آماده داشتن وسایل و به كار بردن به جای آن‌ها
5. استفاده از مطالب تكثیر شده و چاپی برای توزیع.
ج. رفتار با شاگرد:
1. فرصت فكر دادن به شاگرد
2. رابطه صمیمی در كلاس ایجاد كردن
3. تشویق به بیان صحیح و تلفظ خوب
4. تشویق به صراحت گفتار و شجاعت
5. تشویق به سهیم شدن آنان در كار كلاس
6. قدردانی از شاگردان به جهت همكاری ایشان
7. ایجاد رقابت مثبت میان آنان
8. رفتار جدی ولی بدون حمله به شاگرد مقصّر
9. رعایت ادب و نزاكت و احترام
10. ساختن كلاسی با روح و نشاط
د. طرز كار:
1. تنظیم وقت و توجه به ساعت
2. حسن مَطلع و شروع جذاب
3. ارتباط درس‌های گذشته با حال
4. حركت در كلاس و توجه به فعالیت كتبی شاگردان
5. تغییر شكل سؤال برای راهنمایی شاگردان
6. ارتباط پرسش‌ها با درس و تنوع سؤالات
7. تشویق كلاس به پرسش
8. طرح سؤال‌های غلط انداز برای سنجش هوش افراد
9. شناسایی سلیقه افراد كلاس
10. توجه كامل به هدف و وحدت درس
11. كشف قوه فهم شاگردان قبل از شروع كار
12. حسن ختام، تمام كردن كار در هر ساعت به طرزی مطلوب.
شناخت شاگرد
شناخت شاگرد، نقش مهمی برای معلم دارد تا كیفیت تدریس و رفتار خویش را متناسب با او سازد؛ به خصوص اگر تدریس، در جمعی باشد با زمینه‌های مختلف. این شناخت، می‌تواند در محورهای زیر باشد:
1. شاگرد كیست؟
2. چه می‌خواهد؟
3. اجتماع چه احتیاجی به او دارد؟
4. چه می‌خواهیم به او یاد دهیم؟
5. اطمینان از رسیدن به هدف مورد نظر.
در شناخت شاگردان، توجه به این نكات حایز اهمیت است:
ـ تفاوت‌های فردی در روحیه
ـ در فكر و استعداد
ـ زمینه و آمادگی
ـ حافظه و قوه درك
ـ شرایط خانوادگی و فرهنگی
ـ شرایط جسمی
ـ تفاوت دختر و پسر بودن.
شاگرد خوب
شناخت اوصاف و خصوصیات شاگرد خوب، هم در جهت ارتقای كیفی كلاس مفید است، هم در مورد تشویق و توجه بیشتر به استعداد آن‌ها، از طریق توجه به امتیازها.
این اوصاف عبارتند از:
1. دقت و كنجكاوی درباره مطالب درسی
2. اعتماد به نفس
3. وقت شناسی
4. ادب و متانت
5. صراحت و بی ترس صحبت كردن
6. نظم در كلاس
7. حافظه خوب
8. قدرت استدلال
9. اطاعت از اولیای مدرسه و پدر و مادر
10. پای بندی به ضوابط و مقررات
11. پرهیز از غرور و خودبینی
12. مطالعه خارج از برنامه
13. مطالعه قبلی درس و یادداشت كردن اشكالات.
تشویق
بحث تشویق، همراه با توجه به مسائل تنبیه و توبیخ است، ولی از آن‌جا كه محور كار آموزشی بیشتر بر پایه تشویق باید باشد، به آن بیشتر توجه می‌شود.
1. تشویق، استفاده از غریزه حب نفس است كه در همه هست.
2. هیچ كس بی نیاز از تشویق نیست و حتی تحسین لفظی اثرات خود را می‌گذارد و تشویق همیشه مالی و مادی نیست.
3. نیاز به تشویق در افراد كوچك و كم سن، بیش از بزرگ سالان است.
4. نیاز به تشویق در افراد كم كار و ضعیف درسی بیش از افراد كوشا و زرنگ است.
5. تشویق،‌ در هر كاری، باعث تقویت همان خواهد شد؛ خوب یا بد. تشویق خوبان باعث تشویق صفات خوب، هم چون نظم، خط، درس خوانی، وقت شناسی، نظافت، و ... می‌گردد.
در این باره، كلام علوی ـ علیه السلام ـ بسیار جالب است:
« لا یكونَنَّ المحسِنُ و المسیئُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَهٍ سواءٍ، فَاِنَّ فی ذلكَ تزهیداً لاَِهلِ الاحسانِ فی الاحسانِ و تدریبٌ لاَِهلِ الاسائه ...
واصِلْ فی حُسْنِ الثناءِ علیهم، فَاِنَّ كثرهَ الذِّكرِ لِحُسْنِ اَفعالِهم تَهُزُّ الشُجاعَ و تُحَرِّضُ الناكِلَ ... »[5]
« نیكوكار و بدكار در نظرت یكسان نباشد، چرا كه در این كار، بی رغبتی نیكوكاران نسبت به نیكی و تمرین و تقویت بدكاران نسبت به بدی است ... . پیوسته از كارهای خوبشان یاد كن، كه یاد كردن بسیار از كارهای خوب آنان، شجاع را بر می‌انگیزاند و سست و تنبل را تحریك می‌كند.»
اثر تشویق
در شاگرد ‘ ایجاد اعتماد به نفس و نشاط برای كار
در معلم ‘ محبوبیت نزد شاگردان و قدرشناسی
تشویق باید:
ـ به جا و به اندازه باشد (بیش از حد و كمتر از آن، لطمه می‌زند)
ـ متناسب با عمل باشد ( بیش از حد تملّق است و كمتر، حسد)
ـ همراه با عمل باشد (فاصله، باعث كاهش تأثیر می‌شود)
ـ گاهی باشد، نه همیشه (همیشه بودن، از جاذبه و تأثیر می‌كاهد)
توجه: نكات یاد شده در مورد تنبیه و كیفر نیز عیناً مطرح است.
انواع تشویق:
ـ جایزه نقدی، پول، كتاب، وسایل دیگر.
ـ با برخورد:
1. گفتاری: مثل گفتن كلماتِ: عالی، خوب، خیلی خوب، فوق العاده!
2. غیرگفتاری: لبخند، تكان دادن سر به علامت رضا، نگاه دوستانه.
3. صوتی: آهان، هان، ها، هوم، خوب، و ... .
تشویق غیرگفتاری در مورد شاگردان خجالتی كه از تشویق در برابر دیگران ناراحت می‌شوند، مؤثرتر است.
جواد محدثی، روش‌ها، ص 201.
[1] . امام علی ـ علیه السلام ـ : لا تُكثِرنَّ العِتابَ فانّه یُورثُ الضّغینَهَ ( غرر الحكم)
[2] . در نهج البلاغه، تعریف بیش از حد، تملّق به حساب آمده است و كمتر از حد مطلوب، نشانه حسد یا ناتوانی (الثناءُ بَاكْثَرَ مِنَ الأستحقاقِ مَلَقٌ وَ التقصیرُ عن الأستحقاقِ عِیٌّ او حَسَدٌ. حكمت 347).
[3] . در كلام امام علی ـ علیه السلام ـ است: « اِذا ازدَحَمَ الجَوابُ نُفیَ الصّوابُ » هرگاه جواب، دچار ازدحام و به هم آمیختگی شود، درست و صواب از بین می‌رود (غرر الحكم، ح 4026.)
[4] . علی ـ علیه السلام ـ : « رُبَّ سكوتٍ اَبلغُ مِن كلامٍ » (غرر الحكم) گاهی سكوت، گویاتر از تكلم و فریاد است.
[5] . در نامه به مالك اشتر، نهج البلاغه، نامه 53.
منبع : انديشه قم  
   

روش تدریس و اداره کلاس (۱)

روش تدریس و اداره کلاس (۱)

در تدریس و روش‌های مربوط به آن، چون در یك طرف معلم است و در طرف دیگر، شاگرد، در این میان، علم و تجربه است كه با استفاده از « بیان » و « ابزار » انتقال می‌یابد. از این رو، نكات مربوط به « روش تدریس » در محورهای زیر خلاصه می‌شود:
الف. نكات عاطفی، روحی، فكری، اخلاقی و رفتاری
ب. نكات علمی، تخصصی و مهارت‌های تجربی
ج. نكات تداركاتی و ابزاری و وسائل آموزشی.
به تعبیر دیگر: این نكات شامل چند بخش می‌شود:
1. آن‌چه به معلم مربوط می‌شود
2. آن‌چه به شاگردان مربوط می‌شود
3. آن‌چه به فضای آموزشی و كلاس مربوط می‌شود
4. آن‌چه به زمان، ساعت و مقدار درس مربوط می‌شود
5. آن‌چه به متن آموزش مربوط می‌شود
6. آن‌چه به موضوع درس مربوط می‌شود.
تذكر:
برخی از نكات یاد شده و نیز آن‌چه به طور مبسوط آورده می‌شود، مختص تدریس در كلاس‌های جدید و با استفاده از تخته سیاه است و برخی نكات عام تدریسی است كه شامل هر نوع تدریس، در هر جا و هر موضوع، حتی تدریس به سبك سنتی حوزه‌ها هم می‌شود.
آن‌چه به معلم مربوط می‌شود؟
این ویژگی‌ها، مستلزم داشتن:
الف. اطلاع از اصول روان شناسی
ب. معلومات كافی در رشته مورد تدریس
ج. مهارت علمی و تجربه كاری است.
به تعبیر دیگر می‌توان چنین ترسیم كرد:
چگونه باید باشد؟
معلم چگونه تدریس كند؟
چگونه رفتار كند؟
معلم، چگونه باید باشد؟
1. اطلاع كافی و تسلط بر موضوع درس داشته باشد؛ تا هم خوب تدریس كند و هم قادر به رفع شبهات باشد
2. اعتماد به نفس، ایمان به توانایی خویش، خجالت نكشیدن و احساس حقارت نداشتن
3. داشتن جربزه و قدرت اداره كلاس، روحیه قوی و مدیریت لازم
4. تواضع، نداشتن غرور و خود بزرگ بینی[1]
5. اخلاق (خوش خلق، دل سوز، مؤمن به كار خویش و علاقه مند به معلمی)
6. نظم و انضباط وخوش قولی، توجه به « الگو » بودنش برای شاگردان.
7. فصیح بودن، داشتن قدرت بیان و صدای دل نشین.
چگونه تدریس كند؟
هر جلسه درس، از مجموعه‌ای آموزش‌ها، شیوه‌ها، تمرین‌ها و تكلیف‌ها تشكیل می‌شود. در هر نوبت، پیش از شروع، انجام كارهایی مقدماتی از قبیل: حضور افراد، بررسی و بازدید تكالیف درسی، تذكرات لازم و آماده سازی افراد برای گوش دادن و ایجاد شوق و انگیزه برای آموختن و بیان شیوه كار انجام می‌شود. آن‌گاه قسمت اصلی كه ارائه طرح درسی است و سپس فعالیت‌های تكمیلی از قبیل خلاصه درس و جمع بندی سؤالات پایانی و ارائه تكلیف و تمرین و آزمون انجام می‌گیرد.
مجموعه‌ای از این نكات به صورت زیر قابل بیان است:
1. مطالعه و آمادگی قبلی و تهیه درس (مقدمه، مطلب اصلی، پروراندن، نتیجه گیری)
2. تفهیم مطلب، نه فقط گفتن و رد شدن بدون توجه به فهم مطلب توسط شاگردان (گفت و شنود با شاگردان، میزان فهم و تفهیم در كلاس را روشن می‌سازد)
3. ذكر اجمالی از درس قبل و جمع بندی مطالب در پایان درس
4. سؤال كردن از شاگرد، تا وی احساس حضور و خطاب پیدا كند
5. فرصت سؤال دادن به شاگرد، كه هم شخصیت دادن به اوست، هم كمك به فهم و هم پرورش ذهن
6. استفاده از وسایل و ابزار كمك آموزشی (سمعی و بصری و اجرا و عمل كردن در كلاس، مثل آموزش وضو‌).
سه نكته اخیر، هم كلاس را بانشاط نگه می‌دارد، هم كمك به فهم و تفهیم می‌كند، هم فرصت فكر كردن به معلم و شاگردان می‌دهد و هم شاگردان از چنین كلاسی راضی می‌شوند و از حضور در آن لذت می‌برند.
نكات جنبی تدریس
نكاتی مرتبط با مسائل شكلی و ظاهری كلاس و تدریس و رفتار در حین تدریس است كه رعایت آن‌ها جاذبه آفرین است:
1. تمرین روی لحن و صدا و بیان
2. ارزشیابی از كار خود و تأثیر درس و فهم شاگردان
3. واگذاری مسؤلیت‌هایی به افراد در كلاس (سهیم كردن آنان)
4. ادامه یادگیری برای معلم، در جا نزدن، افزایش مطالعه و آگاهی
5. ابتكار در تدریس
6. آرام كردن كلاس با راه‌های غیر مستقیم
7. رعایت وقت از نظر شروع و ختم و میزان تدریس و حضور بموقع
8. آراستگی و نظافت ظاهری معلم
9. تكیه ندادن به دیوار، تخته سیاه، میز
10. بازی نكردن با تسبیح، قلم، لباس، و هر چیز دیگر
11. استفاده از تخته سیاه و تابلو و طرح و نمودار
12. ایجاد رقابت سالم میان شاگردان
چگونه رفتار كند؟
نحوه رفتار با شاگردان و مراعات حقوقی كه بر گردن معلم است،‌هم او را محبوب می‌سازد و هم ضامن توفیق او در امر تدریس است و آمیختن تدریس به لطف و خوشرفتاری، جاذبه می‌آفریند[2].
درس معلم ار بود زمزمه محبّتی جمعه به مكتب آورد طفل گریز پای را
1. شوخ طبعی و مزاح با شاگردان در حد تعادل. بشاش بودن؛ به نحوی كه نه كلاس خشك و سرد باشد و نه تبدیل به جلسه خنده و تفریح گردد.
2. صبوری، تحمل و بردباری
3. برخورد تشویق آمیز و توجه به نقاط مثبت شاگردان و طرح آن‌ها در جمع
4. احترام به شخصیت دانش آموزان، شخصیت بخشیدن به شاگردان
5. پرهیز از انتقام و لجاجت، داشتن روحیه عفو و اغماض و ارفاق
6. ثبات عاطفی و روانی، تزلزل نداشتن در روحیات و كیفیت رفتار
7. علاقه و صمیمیت نسبت به شاگردان: آشنایی با آنان از نزدیك، دانستن اسم و خصوصیات فردی آنان، كمك به آنان، روحیه همدردی و همكاری، همراز و مشاور بودن برای شاگردان
8. عدل و انصاف و تساوی در نمره دادن، سؤال كردن، پاسخ به سؤال‌ها، تكلیف، نگاه و توجه و ... [3].
9. كف نفس و خویشتن داری نسبت به:
شهوت ‘ با عفاف
غضب ‘ با خون سردی و وقار
غرور ‘ با تواضع و اقرار به اشتباه و شهامت « نمی‌دانم » گفتن
معلم باید در برابر كج فهمی، دیرفهمی، پرسش‌های بی جا، اشكالات بیانی، آزار، اشتباهات، كم كاری یا حوادث غیر مترقبه در محیط درسی و كلاس، خود را نگه دارد و خشم نگیرد.
10. اعتماد بخشیدن به شاگردان ضعیف.
مفهوم كلاسداری
در كلاسداری، به طور عمده باید معلم، هم توجه و هم شناخت و كنترل نسبت به مقوله‌های زیر داشته باشد و محیط مناسب برای فعالیت و یادگیری فراهم آورد. این تدابیر مربوط است به:
ـ مقدار شاگردان
ـ وسایل و امكانات آموزشی
ـ نوع درس و رشته
ـ تناسب سطح فكر و معلومات شاگردان
ـ شرایط عمومی آموزشگاه
ـ انطباق درس با مسائل زندگی
درباره تخته سیاه
استفاده از گچ و تخته سیاه در تدریس، فواید بسیاری دارد؛ از جمله:
ـ كمك به فهم بهتر درس (سمعی و بصری)
ـ كمك به شاگردان برای یادداشت برداری و نیز درست نوشتن كلمات یا متون عربی و ...
ـ فرصت به معلم برای تنظیم بهتر مطالب
ـ توجه دیرآمدگان به بحث
ـ توجه خود معلم كه چه گفته و تا كجا بحث كرده است
ـ و ... .
نكاتی كه خوب است استاد، در استفاده از تخته سیاه، مراعات كند:
ـ موضوع درس را در سمت راست و بالا بنویسد و تا پایان، پاك نكند
ـ تخته و گچ، صاف و مرغوب باشد، و اندازه تخته، مطلوب
ـ تخته را از بالا به طرف پایین پاك كند
ـ پرهیز از پاك كردن با دست یا لباس
ـ خط خوب و خوانا
ـ تسلط بر نوشتن بدون معطلی زیاد
ـ پشت به شاگردان نكردن، بلكه یك طرف ایستادن و نوشتن
ـ تابلو در دید همه باشد، از نظر دوری و نزدیكی،‌ بالا و پایین، نبودن مانع و ...
ـ همزمان با نوشتن، خواندن و تلفظ كردن، تا بشنوند
ـ استفاده از یادداشت، تا مطلب یادش نرود.
نور
كنترل معلم نسبت به نور و میزان مطلوب آن در كلاس ضروری است:
ـ نه كم باشد، نه زیاد و آزار دهنده
ـ تابش خورشید یا نور لامپ قوی، به چهره شاگردان یا معلم مستقیم نباشد
ـ سایه و روشن بودن تخته سیاه، حواس را پرت می‌كند.
حرارت
سرما یا گرمای زیاد، سبب عدم تمركز فكر شاگردان نسبت به درس است. درجه سی حد متعادل است. توجه معلم به میزان حرارت كلاس و وضعیت سرما و گرما، ضروری است.
هوا
گاهی، هوای ناسالم، حواس‌ها را ناجمع می‌كند. گشودن پنجره، روشن كردن تهویه، ‌برگزاری كلاس در هوای آزاد و ... مورد توجه باشد.
نوع نشستن
نحوه نشستن شاگردان و آرایش نفرات، باید به نحوی باشدكه معلم، هم صدایش به همه برسد، و هم بر همه تسلط و اشراف و دید داشته باشد. به هر نحوی كه شرایط، مقتضی آن باشد،آرایش افراد صورت گیرد .
عیوب و محاسن كلاسداری[4]
با توجه به نكاتی كه تا كنون یاد شد، محاسن و عیوب كلاسداری، خود به خود روشن می‌شود. اما در یك فهرست بندی منظم و موضوعات ریزتر، بهتر می‌توان به آن‌ها توجه یافت و به كار گرفت. این محاسن و معایب در چند محور، قابل طرح است:
عیوب كلاس داری
الف. از نظر ظاهر و حركات و بیان:
1. صدای زیاده از حد بلند یا صدای نارسا، بریده بریده، و مقطّع و یك نواخت
2. صدا و حركات آمرانه و حركات تصنعی و تبسم و خنده غیر طبیعی یا خشن یا عاری از ظرافت
3. لحن بی حوصله یا خسته و یا سرد و یك نواخت
4. قیافه ناراحت
5. صورت و لباس كثیف و نامرتب
6. لحن صحبت شبیه به قرائت
7. پاك كردن بینی با انگشت
8. بازی با گچ و تسبیح و ... موقع تدریس
9. حركات زیاد دست و بدن و راه رفتن موقع تدریس یا قرائت
10. تكیه كلام به خصوص و تكرار كلمات
11. بلند كردن صدا برای فهماندن مطلب
12. تظاهر به خوش خلقی ولی غضبناك شدن آنی
13. تكیه به میز و نیمكت، هنگام صحبت، نشستن روی میز
14.نشان دادن علایم ناراحتی مثل سرفه، بلعیدن آب دهان و ... .

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . پیامبر اسلام فرمود: « تواضَعُوا لِمَنْ تُعَلّمونه العلمَ » (میزان الحكمه، ج 6، ص 487.)
[2] . در رساله الحقوق امام سجاد ـ علیه السلام ـ از جمله به حقوق شاگردان كه بر عهده معلم است و نحوه برخورد مناسب با علم آموزان، اشاره شده است (بحارالانوار، ج 2 ص 62).
[3] . در سیره رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ آمده است كه وی در جلسات با اصحاب حتی نگاه خود را یكسان و عادلانه بین افراد تقسیم می‌كرد تا كسی احساس تبعیض نكند (كانَ رسولُ اللهِ یُقَسِّمُ لَحَظَاتَهُ بَینَ أَصحابِهِ فَیَنْظُرُ إلی ذا وَ یَنظُرُ إلی ذا بِالسَّوِیَّهِ، اصول كافی، ج 2، ص 671.
[4] . بخش عیوب و محاسن، تلخیصی است ازكتاب « شاهراه تدریس»،‌ بهاء الدین پازارگاد.

منبع : انديشه قم  
   

روش آمورش سخنرانی

 روش آمورش سخنرانی

چگونگی ارزشیابی روش کار گروهی

درنهایت معلم وظیفه دارد با تنظیم یک گزارش نهایی آن را در اختیار اولیاء دانش‎آموزان قرار دهد .
آیا روش تدریس کار گروهی فقط مختص به یک دوره تحصیلی است؟
خیر : ما هیچ دوره تحصیلی را نمی‎توانیم شروع آموزش این روش تدریس قرار دهیم، اما برای تأثیر بیشتر این روش و عادت کردن دانش‎آموزان به این سبک از تدریس بهتر از پایه‎ها پایین‎تر این روش تدریس را شروع کنیم .
نکته بعدی این است که فقط برای بعضی از موضوعات جغرافیایی با روش کار گروهی قابل ارائه هستند و فضای کلاس نیز تحمل این کار را ندارد.
حال سؤال این است معایب و محاسن این روش تحقیق چه می‎باشد؟
محاسن:
1. به وجود آوردن روحیه همکاری و مشارکت بین دانش‎آموزان .
2. ایجاد رقابت بین گروههای دانش‎آموزان .
3. مورد توجه قرار گرفتن افراد ضعیف در گروه توسط افراد قوی‎تر .
4. تقویت مهارتهای گفتاری .
5. مهارت ارائه و بیان کردن مطلب .
معایب :
باتوجه به شرکت همه دانش‎آموزان در کلاس و فرصت برای نشان دادن مهارتهای خود معایبی به نظر نمی‎رسد.
باتوجه به شیوه‎های سنتی آمورش و ارزشیابی، بین دو شیوه ارزشیابی در کار گروهی و ارزشیابی در وضع موجود مطالبی ارائه می‎شود.
در ابتدا باید بدانیم که کار گروهی را باید در هر سه دوره ابتدایی، راهنمائی و دبیرستان انجام دهیم و روحیه همکاری و تعاون را در میان دانش‎آموزان تقویت کنیم .
ارزشیابی موجود پاسخگوی نیاز کار نمی‎باشد، ما می‎توانیم در ارزشیابی یک نفر یا تمام گروه را مورد ارزیابی قرار دهیم .
روحیه کار گروهی به شکل فردی وقتی اندازه‎گیری می‎شود که اگر یک نفر در داخل گروه قرار گیرد تا چه اندازه قابلیت انجام کار اجتماعی را دارا می‎باشد.
وظایف محول شده به یک فرد تا چه اندازه در داخل گروه انجام می‎پذیرد.
نکته :
1. مطالب فراهم شده از نظر علمی می‎تواند مورد ارزشیابی قرارگیرد.
2. چگونه ارائه یافته‎ها مورد ارزیابی قرار می‎گیرد.
3. پاسخگویی گروهها به سؤالات در زمینه مطالب گردآوری
 

  روش آمورش سخنرانی

نام "سخنرانی‎" حالتی غیرفعال و پویا را در ذهن تداعی می‎کند اما در روش‎های فعال آموزش جغرافیا ما از سخنرانی استفاده می‎کنیم مشخصات این روش را توضیح می‎دهیم :
روش سخنرانی یکی از متداول‎ترین روش‎های تدریس در بسیاری از علوم از جمله جغرافیا می‎باش، علت اینکه انتخاب این روش به عنوان یکی از بهترین روش‎های آموزش است به دو جهت می‎باشد.
1. بیان مشخصات روش تدریس
2. سخنرانی شاخصی برای تأثیر روش‎های فعال می‎باشد.
ما با قیاس یک روش غیرفعال مشخص می‎کنیم چرا بین روش‎های فعال و غیرفعال فرق گذاشته می‎شود؟  
 

  چگونه می توان یک روش غیرفعال را به روش فعال تبدیل کرد
 

روش سخنرانی آشناترین روش تدریس برای معلمان می‎باشد. یونانیان از جمله کسانی هستند که ازاین روش استفاده کردند، این روش ساده‎ترین و کم هزینه‎ترین روش تدریس برای هر موضوعی و در هر زمانی می‎باشد.
این روش با شیوه‎های مختلف مورد استفاده کسانی که روش‎های فعال را می‎شناسند قرار می‎گیرد و با استفاده از این بخشهایی از روشهای فعال تدریس را انجام می‎دهند. 
 

منبع:http://www2.irib.ir/Amouzesh/d/page_sh.asp?key=2&ov=8

چرامعلمان روش سخنرانی را برای تدریس انتخاب می کنند؟


چرامعلمان روش سخنرانی را برای تدریس انتخاب می کنند؟

معلمان در بهترین شرایط بین 4 تا 6 سال می‎توانند به مسائل حرفه‎ای علمی آشنا شوند یا روشهای تدریش و فنون معلمی را بیامورند اما باید توجه داشت که این افراد 12 تا 18 سال از معلمان خود الگو گرفته‎اند و سعی می‎‏کنند مانند معلمان خود تدریس کنند، به همین خاطر روش‎های نوین تدریس ، تحول لازم را پیدا نکرده است .

از دیگر دلایل ترجیح روش سخنرانی به روش‎های فعال، تشویق اولیای مدارس می‎باشد. در این روش نظم بیشتری ارائه می‎گرد،‌ کلاس‎ها بی‎سر و صداتر و مدرسه آرامتر می‎باشد.
مواقعی پیش می‎آید که چاره‎ای جز استفاده از روش سخنرانی نیست. امکانات در حدی نیست که ما را یاری دهد و امکان استفاده ار روشهای دیگر وجود ندارد.
در کلاسهای 40، 50 و 60 نفر و بیشتر معلم ناچار به استفاده از روش سخنرانی می‎باشد و مجبور است با روش سخنرانی درس را در کلاس پیش ببرد. ممکن است معلم بتواند از روشهای فعال آموزش در چنین کلاسهایی استفاده کند اما اکثر معلمان روش سخنرانی را برای پیش برد کلاس ترجیح می‎دهند.
یکی از مزایای روش سخنرانی در تمام مقاطع تحصیلی،کم هزینه بودن این روش آموزش است، البته طبیعی است که در این روش در مقاطع تحصیلی پایین‎تر ترجیح داشته باشد اما در مقاطع تحصیلی بالاتر قابل تحمل‎تر می‎باشد .
یکی از سؤالهای مهم در آموزش دروس به روش سخنرانی این است که آیا می‎توان این روش غیرفعال را به روش فعال تبدیل کرد؟
اگر معلم بتواند روش سخنرانی را به روش پرسش و پاسخ تبدیل کند تا حدودی از مشکلات روش غیر فعال سخنرانی می کاهد
نکته:
اگر معلم تسلط کافی بر موضوعات درسی نداشته باشد قادر به طرح پرسش و پاسخ هدایت دانش‎آموزان در پاسخ‎های دریافتی نخواهد بود.
از دیگر موارد استفاده از این روش انتقال نقش سخنران به مخاطبین می‎باشد در این صورت برای یکی از دانش‎آموزان داوطلب شده نقش سخنران را آموزش داده و به او یاد می‎دهیم که چگونه سخنرانی نماید. با این عمل تا حدودی این روش غیرفعال را به سوی فعال شدن سوق داده‎ایم .
آیا روش سخنرانی مانند دیگر روشهای تدریس ار مقررات خاصی پیروی می‎کند؟
در این روش قوانین پیچیده‎ای وجود ندارد بطوریکه کافی است که سکوت در فضای آموزشی حاکم باشد،‌ مزاحمتی برای سخنان ایجاد نشود،‌ زبان گویا و گوش شنوایی وجود داشته باشد تا روش سخنرانی بکار گرفته شود.
البته به دو روش می‎توان مقرراتی را وضع نمود :
الف) روش سخنرانی سنتی که در این روش هیچ پرسش و پاسخی در خلال سخنرانی انجام نخواهد شد.
ب) همزمان کردن پرسش و پاسخ و سخنرانی .
آیا طرح سؤال از سوی مستعمین منجر به انتهای سخنرانی می‎شود؟
اگر سؤالی از سوی شنونده مطرح شود در همان لحظه باید به آن پاسخ داده شود و جواب دادن در آخر کلاس امری غیرممکن بنظر می‎رسد
 

منبع :

http://geographyclass.persianblog.ir/post/139/

روش تدریس هدیه‌های آسمانی (توصیه‌هایی برای اساتید و معلمان)

روش تدریس هدیه‌های آسمانی (توصیه‌هایی برای اساتید و معلمان)
تاریخ نشر : ۸۴۰۶۲۴
تیراژ : ۳۰۰۰
تعداد صفحه : ۹۰
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۴۲۹-۰۲۵-۹
رده دیویی : ۲۹۷.۰۷
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
قطع : رقعی
جلد : شومیز
محل نشر : مشهد
نویسنده : حق‌دوست - صغری
نویسنده : فرخی - محرمعلی

به کارگیری روشهای فعال تدریس در آموزش قرآن

به کارگیری روشهای فعال تدریس در آموزش قرآن
تاریخ نشر : ۸۵۰۳۲۴
تیراژ : ۱۰۰۰
تعداد صفحه : ۱۲۸
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۹۵۵۴۱-۳-۰
شماره کنگره : ۸۵۳۲۴۰۶۷
رده دیویی : ۲۹۷.۱۵۱۰۷
محل نشر : همدان
جلد : شومیز
قطع : وزیری
زبان کتاب : فارسی
نوع اثر : تالیف
نویسنده : قربانی - روح‌الله

راهنمای روشهای نوین تدریس: بر پایه پژوهشهای مغزمحوری، ساختگرایی، یادگیری از طریق همیاری، فراشناخت و

راهنمای روشهای نوین تدریس: بر پایه پژوهشهای مغزمحوری، ساختگرایی، یادگیری از طریق همیاری، فراشناخت و ...
تاریخ نشر : ۸۵۰۴۰۵
تیراژ : ۳۰۰۰
تعداد صفحه : ۴۲۲
نوبت چاپ : ۲
شابک : ۹۶۴-۸۳۹۷-۴۸-۱
شماره کنگره : ۸۵۴۰۵۱۰۱
رده دیویی : ۳۷۱.۳۰۲۸
محل نشر : تهران
جلد : شومیز
قطع : وزیری
زبان کتاب : فارسی
نوع اثر : تالیف
نویسنده : آقازاده - محرم

روشهای نوین تدریس با تاکید بر فرآیند یادگیری - یاددهی: راهنمای عملی برای معلمان، اساتید، دانشجویان،

روشهای نوین تدریس با تاکید بر فرآیند یادگیری - یاددهی: راهنمای عملی برای معلمان، اساتید، دانشجویان، والدین و ...
روشهای نوین تدریس با تاکید بر فرآیند یادگیری - یاددهی: راهنمای عملی برای معلمان، اساتید، دانشجویان، والدین و ...نویسنده : سیدعباس صادقی,صغری ابراهیمی‌قوام,جفری پتی
شماره کنگره : ۹ر۲۳ب/ ۲/ ۱۰۲۵ LB
شابک : ۹-۷۵۷-۳۶۴-۹۶۴
رده دیویی : ۳۷۱.۳۰۲۸
تاریخ نشر : ۱۱/۰۷/۸۵
تعداد صفحه : ۶۰۶
تیراژ : ۱۰۰۰
نوبت چاپ : ۱

اين راهنماي آموزشي كه براي معلمان و دانشجويان تربيت معلم نگاشته شده، دربرگيرنده‌ي روش‌هاي نوين تدريس با تاكيد بر فرآيند يادگيري ـ يادهي طي اين مباحث است: چگونگي يادگيري، يادگيري مهارت‌هاي ذهني و عملي، نيازهاي يادگيرندگان، انگيزش و عوامل مخل ايجاد آن، تحسين و انتقاد، مديريت كلاس درس، روش‌هاي سخنراني، هنر توضيح و تبيين نمودن، هنر توضيح با نمايش مطالب، زمان استفاده از بحث، علل استفاده از گروه، روش‌‌هاي يادگيري فعال، بازي‌هاي آموزشي براي تدريس زبان و مهارت‌هاي ارتباطي، كنفرانس فردي يا گروهي، پروژه‌ها و تكاليف درسي، كتاب‌خانه و مهارت‌هاي جست و جوي اطلاعات، و يادگيري از طريق توبه، روش‌هاي تدريس موثر كه در كتاب از آن‌ها ياد شده عبارت‌اند از: خواندن، آزمون دقت (آزمون‌هاي ساده به دشوار)، فعاليت‌هاي كلاسي، يادداشت‌برداري، نمايش، توضيح و تبيين، بحث و گفت و گو، پرسش و پاسخ، تماشاي فيلم، تلخيص، تحقيق، و ايفاي نقش.

روش‌های تدریس پیشرفته

روش‌های تدریس پیشرفته
روش‌های تدریس پیشرفتهنویسنده : هاشم فردانش,دیوید کار,فنستر ماخر
شماره کنگره : ۹ر۴ف/ ۲۳۳۱ LB
شابک : ۰-۶۹-۸۱۶۱-۹۶۴
رده دیویی : ۳۷۸.۱۲۵
تاریخ نشر : ۱۸/۰۷/۸۵
تعداد صفحه : ۲۷۲
تیراژ : ۱۱۰۰
نوبت چاپ : ۱

مجموعه‌ي حاضر، متضمن مقالاتي است در زمينه‌ي تدريس و روش‌هاي آن كه براي استفاده‌ي دانشجويان در مقطع كارشناسي ارشد و دكتري فراهم آمده است. مقالات عبارت‌اند از: درباره‌ي تدريس/ هاشم فردانش، ترديد پست‌مدرن و فلسفه‌ي تعليم و تربيت/ نيكلاس سي‌بربلز، آيا تدريس يك مهارت است؟/ ديويد كار، به كارگيري روش‌هاي تدريس گوناگون/ جي. تي. ديلون، درباره‌ي عوامل تعيين‌كننده‌ي كيفيت تدريس/ فنستر ماخر و ريچاردسون، بازنگري باورهاي اساتيد درباره‌ي تدريس و يادگيري/ ساموئل ويچ و بين، روش‌هاي استقرايي تدريس و يادگيري: تعريف‌ها، مقايسه‌ها و مباني تحقيق/ ميكل جي. پرينس و ريچاردام فلدر، ارزيابي آموزش توسط دانشجويان در آمريكا: پيش‌فرض‌هاي پنهان و مفهوم‌سازي‌هاي مفقوده درباره‌ي تدريس خوب/ كوليچ و دين، نقش نتايج يادگيري دانشجويان در كيفيت اعتباريابي دانشگاه‌ها/ باربارا ا. بنو و تحقيق درباره‌ي اثرات تدريس/ رابرت اي. فلودن.

روشها، فنون و الگوهای تدریس

روشها، فنون و الگوهای تدریس

نویسنده : امان‌الله صفوی
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۸۵۱۰۰۳
رده دیویی : ۳۷۱.۳۰۲۸
قیمت : ۲۲۰۰۰
قطع : وزیری
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۳۱۰
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۴
تیراژ : ۴۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۴۵۹-۷۱۷-۶
موضوع : تدریس

مهارتهای آموزشی: روشها و فنون تدریس

مهارتهای آموزشی: روشها و فنون تدریس
مهارتهای آموزشی: روشها و فنون تدریسکد کتاب : ۱۲۸۵۱۵۹
نویسنده : حسن شعبانی
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۸۵۱۱۰۱
رده دیویی : ۳۷۱.۳۰۲۸
قیمت : ۲۸۰۰۰
قطع : وزیری
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۴۱۴
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۴
شماره مجلد : ۲
تیراژ : ۷۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۴۵۹-۷۷۰-۲
موضوع : تدریس,تدریس عملی,تربیت معلم

راهبردهای تدریس و فنون معلمی (کلیات روش‌ها و فنون تدریس، کارورزی و تمرین معلمی)

راهبردهای تدریس و فنون معلمی (کلیات روش‌ها و فنون تدریس، کارورزی و تمرین معلمی)
راهبردهای تدریس و فنون معلمی (کلیات روش‌ها و فنون تدریس، کارورزی و تمرین معلمی)کد کتاب : ۱۲۹۳۰۶۸
نویسنده : حسین کریمیان,حمید جعفریان‌یسار
محل نشر : قم
تاریخ نشر : ۸۵۱۲۰۷
رده دیویی : ۳۷۱.۳۰۲۸
قیمت : ۳۷۰۰۰
قطع : وزیری
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۴۳۲
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۱۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۹۵۳۰۷-۲-X
موضوع : تدریس - ابزار و وسایل,تدریس - روش‌شناسی,تدریس - فن

فنون و روشهای تدریس

فنون و روشهای تدریس
فنون و روشهای تدریسکد کتاب : ۱۲۹۳۸۲۸
نویسنده : ذبیح‌الله صفری
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۸۵۱۲۱۴
رده دیویی : ۳۷۱.۱
قیمت : ۲۸۰۰۰
قطع : وزیری
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۲۲۲
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۵۲۰۰
شابک : ۹۶۴-۲۶۴۹-۰۹-۸
موضوع : تدریس - روش‌شناسی

مبانی زبان‌آموزی کودک و روش تدریس مهارت‌های زبانی

مبانی زبان‌آموزی کودک و روش تدریس مهارت‌های زبانی
مبانی زبان‌آموزی کودک و روش تدریس مهارت‌های زبانیکد کتاب : ۱۳۱۲۵۸۱
نویسنده : محمد عندلیبی
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۸۶۰۳۲۷
رده دیویی : ۴fa۱
قیمت : ۴۲۰۰۰
قطع : وزیری
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۴۲۴
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۲۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۹۶۵۶۹-۵-۲
موضوع : خواندن (ابتدایی),زبان‌آموزی,کودکان - زبان,مهارتهای زبانی

روش تدریس پیشرفته (آموزش مهارتها و راهبردهای تفکر)

روش تدریس پیشرفته (آموزش مهارتها و راهبردهای تفکر)
روش تدریس پیشرفته (آموزش مهارتها و راهبردهای تفکر)کد کتاب : ۱۳۱۹۹۶۷
نویسنده : حسن شعبانی
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۸۶۰۵۱۰
رده دیویی : ۳۷۱.۱۰۲
قیمت : ۱۷۰۰۰
قطع : وزیری
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۲۵۲
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۲
تیراژ : ۱۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۴۵۹-۷۴۵-۱
موضوع : تدریس

یاددهی، یادگیری با رویکرد فعال (روش‌های تدریس فعال)

یاددهی، یادگیری با رویکرد فعال (روش‌های تدریس فعال)
تاریخ نشر : ۸۴۱۲۰۶
تیراژ : ۳۰۰۰
تعداد صفحه : ۸۸
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۳۶۴-۷۰۲-۱
رده دیویی : ۳۷۱.۱
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
قطع : وزیری
جلد : شومیز
محل نشر : تهران
نویسنده : محبی - عظیم

نگارنده ابتدا مبانی نظری فرآیند یاددهی ـ یادگیری را بازگو می‌کند. سپس ماهیت تدریس و ارتباط آن با یادگیری، نیز رویه‌های موثر آموزش و راهبردهای یادگیری را مطرح می‌سازد. انواع رویکرد در فرآیند یاددهی یادگیری اعم از رویکرد غیر فعال و فعال، در فصل دوم این نوشتار آمده است. در فصل سوم، انواع روش‌های تدریس فعال، درج شده که از آن جمله است، روش حل مساله، روش خلاقانه‌ی مساله و یادگیری از طریق هم‌یاری، فصل پایانی کتاب نیز مروری است بر پژوه‌های انجام شده در خصوص فرآیند یاددهی یادگیری با تاکید بر شناسایی موانع به کارگیری روش‌های تدریس.