آسیب شناسی و آفت های زبان و بیان  : چاپلوسی

 

آسیب شناسی و آفت های زبان و بیان

۲ - چاپلوسی


يكي از رذايلي كه در اثر انحراف قوه شهويه اثرات ناگواری بر زندگي ديني و دنيايي شخص مي گذارد و او را از نظرها ساقط و از درجه اعتبار پايين مي­آورد چاپلوسي و تملق­هاي بيجايي است كه شخص مرتكب آن شده و آبرو و حيثيت خود را به حراج مي گذارد كه اين خود نشان از شرك خفي در نهاد او دارد.

معنا و مفهوم چاپلوسی

جوهری در صحاح می­گوید: رجلٌ مُلِق. یعنی چیزی را می­گوید که قلباً به آن اعتقاد ندارد.[1]البته این قول، تفسیر به لازم أعم است که با زبان می­باشد و . . .

ادامه نوشته

ارزش موهبت کلام

 

ارزش موهبت کلام

«غیبت» یعنی: «پشت سر دیگران بدگویی کردن و سخن ناخوشایند گفتن». این تعریف با شمول وعمومیتی که داراست؛ شامل انواع غیبت، بهتان، تهمت، فحش و حتی ذکر عیوب آشکار می‌شود.موهبت کلام بسیار با ارزش است ولی به نحوه استفاده آن بستگی دارد. کلمه قوی ترین ابزاری است که ما بعنوان انسان از آن استفاده می کنیم. اما کلمه مانند شمشیری دو لبه است که بایستی با احتیاط آن را بکار برد. گفته ما می تواند زیباترین رویا را خلق کند یا آنکه می تواند باعث نابودی هر آنچه که در اطرافمان است بشود. یک لبه شمشیر استفاده نابجای کلمه است که زندگی را به جهنمی تبدیل می کند و لبه دیگر آن می تواند زیبایی، عشق و بهشتی را بر روی زمین بنا کند. غیبت روشی از سخن گفتن است که باعث بوجود آوردن شک و سوالاتی در باره دیگران و شخصیت آنها می شود. بطور عمدی یا غیر عمدی باعث از بین بردن آبرو و شهرت دیگران می گردد. بیاد داشته باشیم که غیبت و بدگویی چیزی بیشتر از یک عادت بد نیست و این زمانی است که ما موضوع نامطلوبی را در باره کسی می گوییم که باعث رنجش خاطر ش می شود. همه ادیان الهی غیبت را نهی کرده و از آن بعنوان گناه نام می برند. شخص غیبت کننده اهمیتی به دیگران نمی دهد ومغروراز خبرهای پرآب و تاب خود سعی می کند تا دیگران را ترغیب نماید تا به او گوش فرا دهند.


 ● غیبت از نظر قرآن کریم:
شکی نیست که غیبت از گناهان کبیره است و مرتکب آن، مستحق دوزخ است؛ قرآن کریم در چند مورد به شدّت از غیبت نکوهش نموده و از آن نهی کرده است، از جمله: و یل لکل همزه لمزه "وای بر عیب جویان هرزه‌گو". "ای اهل ایمان از بسیار پندارها درحق یکدیگر اجتناب کنید. برخی ظن و پندارها معصیت است و نیز هرگز از حال درونی هم تجسس مکنید و غیبت یکدیگر روا مدارید. آیا دوست دارید گوشت برادر مرده خود را بخورید. البته کراهت و نفرت از آن دارید و از خدا بترسید که خدا بسیار توبه پذیر و مهربانست".
درآیه اول غیبت مساوی عیب‌جویی و هرزه‌گویی است. در آیة دوم غیبت مساوی خوردن گوشت مردار برادر دینی است. (اوج نفرت و کراهت عمل غیبت). غیبت مساوی ترور شخصیت دیگران است. گویی غیبت‌کننده به وسیلة غیبت، شخصیت آنها را له کرده و از صحنه بیرونشان می‌کند. در اینجا، غیبت کننده با غیبت دو کار انجام می‌دهد: یکی آنکه دیگری را بی‌آبرو می‌کند؛ دوم آنکه بدین وسیله برای خود وجاهت و آبرو دست و پا می‌کند و در حقیقت ترور شخصیت دیگران را مایة ‌حفظ آبروی خود می‌پندارد.

دلایلی که برای غیبت کردن عنوان شده است:

▪ غیبت در باره دیگران به دلیل احساس حسادت است.
▪ با غیبت کردن در مورد خطای شخص، احساس می کنیم در موقعیت برتر وبهتری نسبت به او قرار داریم.
 ▪ غیبت کننده برای جلب توجه دیگران اقدام به این کار می کند.
 ▪ غیبت در باره دیگران روشی برای ابراز کینه درونی است.
 ▪ غیبت ناشی از حس کنجکاوی است.
 ▪ غیبت در مورد افراد می تواند با هدف اصلاح آنها صورت بگیرد.
 ▪ غیبت روشی برای ابراز خشم و عصبانیت ما نسبت به دیگران باشد.
 ▪ بعضی افراد از خستگی برای ایجاد تنوع غیبت می کنند.
 ▪ بعضی به طور ناخودآگاه خواسته ها و تمایلات نهانی خود را در قالب غیبت بیان می کنند.
 ▪ با غبیت کردن برخی می کوشند تا افکار دیگران رامنحرف کنند.
 ▪ با غبیت می توان دیگران را تحقیر کرد.
 ▪ همه افراد به طور ناخودآگاه متاثر از عوامل ذکر شده چند درصدی از گفته های روزمره خود را به غیبت کردن اختصاص می دهند.
 ▪ کلام تان مثبت باشد.. فقط جملات مثبت به کار ببرید. با محبت و مهربانی صحبت کنید.
 ▪ از شنیدن تهمت، غیبت و هر نوع سخن منفی جدا" خودداری کنید.
▪ برای حرف های منفی خود دلیل تراشی نکنید.
▪ هرگز حرفی نزنید که مجبور شوید آن را توجیه کنید. برای مثال بگویید، شوخی کردم منظوری نداشتم.
▪ از نکات منفی چشم پوشی کنید.
▪ با دید مثبت در مورد دیگران قضاوت کنید. همان طوری که دوست دارید در مورد شما قضاوت شود، در مورد دیگران نظر دهید.
▪ دوستان خود را با دقت انتخاب کنید. اگر مردم شما را به عنوان فرد عیب جو و غیبت کن بشناسند به شما اعتماد نخواهند کرد.
 ▪ فکر کردن قبل از حرف زدن را از اهداف روزمره خود قرار دهید.
 ▪ به جای ناراحت کردن دیگران ، آنان را آرام کنید.
▪ به جای آسیب رساندن، درمان کننده باشید. به جای سوزاندن و خراب کردن سازنده باشید.
 ▪ با جمع دوستان خود پیمان ببندید که به جای عیب جویی از افراد، برای آنها مقام ومنزلت قائل شوید و به آنها بهاء دهید.


مریم ابدالی
کارشناس ارشد آموزش زبان انگلیسی
 مریم دهکردی

آسیب شناسی و آفت های زبان و بیان : غیبت

 

آسیب شناسی و آفت های زبان و بیان

۱ - غیبت

غيبت در غياب كسي از او بدگوئي كردن و سخن ناخوشايند گفتن است به گونه‌اي كه اگر باخبر شود موجب ناراحتی وی گردد. خواه نقص او از نظر ديني و اخلاقي باشد يا از نظر جسم، گفتار و غيره بنابراين غيبت با چند شرط محقق مي‌شود:

1- قصد بر ملا كردن عيوب پنهان لذا بيان عيب‌هاي آشكار غيبت محسوب نمي‌گردد.

امام موسي كاظم (ع) مي‌فرمايد:

«من ذكر رجلاً من خلفه بما هو فيه ممّا عرفه الناس لم يغتبه و من ذكره من خلفه بما هو فيه مما لا يعرفه الناس اغتابَه و من ذَكَره بما ليس فيه فقد بهته»

«كسي كه از ديگري و در غياب او از آن چه مردم از آن اطلاع دارند ياد كند غيبتش را نكرده ولي اگر از آن چه مردم از آن بي‌خبرند سخن بگويد غيبتش را كرده است»[1]

2- عيب و نقصي كه به شخص نسبت داده مي‌شود . . .

ادامه نوشته

آسیب شناسی ، تهدیدها و آفت های زبان و بیان : 24 گناه زبان و اثرات سوء آنها

 

آسیب شناسی ، تهدیدها و آفت های زبان و بیان

24 گناه زبان و اثرات سوء آنها


از دیگر گناهان کبیره عیب جویی کردن از دیگران است انسان‌هایی که مکرر از دیگران عیب جویی می‌کنند موفق نمی‌شوند و حرمتی برای خود نگهداری نمی‌کنند.از امام صادق نقل شده است هر کس مومنی را سرزنش به گناهان کند خداوند او را هم در دنیا وهم در آخرت چنین خواهد کرد .

اسلام دین صلح و آرامش است و هر یک از ما در برابر یکدیگر وظیفه داریم تا به یکدیگر احترام گذاشته و قدر یکدیگر را بدانیم وبا اعمال و رفتار هایمان یکدیگر را آزار ندهیم.در اسلام هریک از جوارح در برابر خداوند متعال مسئول است و زبان یکی از آن اعضا است که هم می‌توان از آن خوب استفاده کرد و سخنان نیکو گفت و . . .

 

ادامه نوشته

سخن بى‏فايده گفتن و خاموشى و ترك سخنان لغو و بى‏فايده

 

سخن بى‏فايده گفتن و خاموشى و ترك سخنان لغو و بى‏فايده

برگرفته از کتاب معراج السعاده


صفت نهم: تكلم به مالا يعنى و فضول.يعنى: سخنان بى‏فايده گفتن، و تكلم كردن به‏چيزى كه نه در كار دنيا آيد و نه در كار آخرت.و اگر چه اين حرام نباشد ولى بسيارمذموم است، زيرا كه: باعث تضييع اوقات، - كه سرمايه تجارت است - مى‏شود.و آدمى‏را از ذكر خدا و فكر در صنايع او باز مى‏دارد.و بسا باشد كه از يك «لا اله الا الله‏» يا «سبحان الله‏» گفتن قصرى از براى آدمى بنا مى‏كنند.يا از فكرى، درى از درهاى الهيه‏بر خانه دل گشوده مى‏شود.پس چه زيانكارى از اين بالاتر كه آدمى تواند گنجى راتحصيل كند، آن را گذاشته و عوض آن كلوخى بردارد، كه از آن هيچ منتفع نتوان شد.

پس هركه ذكر خدا و فكر در عجايب قدرت او را ترك كند و مشغول نقل بى‏فايده‏شود، گو گناه نكرده باشد و ليكن سود بسيارى از دست او در رفته است.

آرى: سرمايه بنده، اوقات اوست.و . . .

ادامه نوشته

آداب سخن و سخنوری ، اصول تبلیغ دینی و وظایف مبلغان دینی (۴)

 

آداب سخن و سخنوری ، اصول تبلیغ دینی و وظایف مبلغان دینی (۴)

1-اعتقادات

بايد توجه داشت، كسي كه مي‌خواهد وارد بحث عقايد شود (با توجه به اهميت فراوان آن) بايد از مايه‌هاي علمي فراوان برخوردار و از اساتيد خوب بهره برده باشد و يك دورة كامل اعتقادات را در نزد اساتيد بزرگ گذرانده باشد و با اين پيش زمينة قوي، در ميدان هدايت و بيان اعتقادات قرار گيرد.

بيان اعتقادات از دو منظر مورد توجه است

اول: تكيه بر استدلال

بيان استدلالات نقلي و عقلي براي اثبات يك حق، مثلاً يگانگي پروردگار و يا عدم رؤيت خداوند و يا وجوب لطف بر او و ... بايد در محافل خاصّ و در جمع مشخصي مورد بحث قرار گيرد و حالت كلاس و تدريس داشته باشد و همة حضار با اراده و نيت يادگيري آمده باشند. محافلي كه از جمعيت‌هاي متفاوت با دانايي و علم مختلف و سنين گوناگون و انگيزه‌هاي غير علمي تشكيل شده است جاي مناسبي براي . . .

ادامه نوشته

آداب سخن و سخنوری ، اصول تبلیغ دینی و وظایف مبلغان دینی (3)

 

آداب سخن و سخنوری ، اصول تبلیغ دینی و وظایف مبلغان دینی (۳)

10-رعايت مناسبت‌هاي ويژه

(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسي بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لآَياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ)(131)

و در حقيقت، موسي را با آيات خود فرستاديم [ و به او فرموديم ]كه قوم خود را از تاريكيها به سوي روشنايي بيرون آور، و روزهاي خدا را به آنان يادآوري كن، كه قطعاً در اين [ يادآوري ]براي هر شكيبايِ سپاسگزاري عبرتهاست.

مجالسي كه در مناسبت‌هاي خاص و يا در زمان مواليد ائمه ( علیهم السلام ) و يا شهادت ايشان برگزار مي‌گردد و يا به‌طور كلي در ماه‌هاي خاص مثل رجب، شعبان، رمضان و غيره تشكيل مي‌شود به‌صورت ضمني جهت‌دهي منبر را مشخص مي‌كند. مبلّغ در هر زمينه‌اي ـ اعتقادي و اخلاقي و اجتماعي ـ بخواهد سخن گويد، بايد اشاره‌اي به اين مناسبت‌ها داشته باشد.

از ميان معارف موجود براي اين ماه‌ها، و . . .

ادامه نوشته

آداب سخن و سخنوری ، اصول تبلیغ دینی و وظایف مبلغان دینی (2)

 

آداب سخن و سخنوری ، اصول تبلیغ دینی و وظایف مبلغان دینی (۲)

3-نوگرايي و نوآوري در شيوة تبليغ

(فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلاَّ كَبِيراً لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ * قالُوا مَنْ فَعَلَ هذا بِآلِهَتِنا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ * قالُوا سَمِعْنا فَتًي يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهِيمُ * قالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلي أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ * قالُوا أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلِهَتِنا يا إِبْراهِيمُ * قالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ * فَرَجَعُوا إِلي أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ * ثُمَّ نُكِسُوا عَلي رُؤُسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ ما هؤُلاءِ يَنْطِقُونَ * قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكُمْ شَيْئاً وَلا يَضُرُّكُمْ * أُفٍّ لَكُمْ وَلِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ)(64)

پس آنها را -جز بزرگترشان را- ريز ريز كرد، باشد كه ايشان به سراغ آن بروند. گفتند: «چه كسي با خدايان ما چنين [ معامله اي ]كرده، كه او واقعاً از ستمكاران است؟» گفتند: «شنيديم جواني، از آنها [ به بدي ]ياد مي كرد كه به او ابراهيم گفته مي شود.» گفتند: «پس او را در برابر ديدگان مردم بياوريد، باشد كه آنان شهادت دهند.» گفتند: «اي ابراهيم، آيا تو با خدايان ما چنين كردي؟» گفت: «[ نه ]بلكه آن را اين بزرگترشان كرده است، اگر سخن مي گويند از آنها بپرسيد.» پس به خود آمده و . . .

 

ادامه نوشته

آداب سخن و سخنوری ، اصول تبلیغ دینی و وظایف مبلغان دینی (۱)

 

آداب سخن و سخنوری ، اصول تبلیغ دینی و وظایف مبلغان دینی (۱)

تقديم به :

مبلّغ راستي و صداقت حضرت خاتم الأنبياء محمد ( صلی اللّه علیه و آله وسلم )

و منادي حق و عدالت امير المؤمنين علي ( علیه السلام )

و مدافع حريم ولايت امّ الأئمة النجباء حضرت فاطمة زهرا ( علیها السلام )

و فرزندان پاك و طاهرين آن حضرت، تبيين كنندگان حقيقي هدايت.

و تقديم به محضر مولا و مقتداي صالحان،

حضرت حجة بن الحسن المهدي ( عَجَّل‏ اللّه‏ تعالي فرجَه الشریف ) نجات بخش بشريّت از گمراهي و ضلالت.

وثواب آن بر روح پدر بزرگوارم مرحوم حاج ذبيح الله اسلامي فر و همة شهداي اسلام، خصوصاً برادر شهيدم، محمد جواد اسلامي فر.

پيش‌گفتار

اهميت تبليغ دين

(الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَكَفي بِاللَّهِ حَسِيباً)(1) ؛ همان كساني كه پيام‌هاي خدا را ابلاغ مي كنند و . . .

 

ادامه نوشته

اخلاق مناظره و گفتگوی علمی

 

اخلاق مناظره و گفتگوی علمی

یکی از برکات حج، آشنایی با اقوام و ملّیت های مختلف مسلمان در سرتاسر جهان است. مسلمانان با باورها و مذاهب گونه گون، در صفوف به هم فشرده نماز جماعت مسجدالنبی و مسجدالحرام کنار یکدیگر نشسته، اخوّت دینی و اسلامی را به نمایش می گذارند و از آن میان، کسانی که با زبانی از زبانهای دنیاآشنایی دارند، می کوشند بابرادران وخواهران ایمانی خود به گفتگو بنشینند و ازعقاید وآداب و رسوم آنهاآگاهی یابند وباهمدیگر به بحث و تبادل نظر بپردازند. محقّق ارجمند و فرزانه، آقای سیّد محمّد باقر نجفی، در مقاله ای که پیش روی شماست، اخلاق گفتگو از دیدگاه امیر مؤمنان علی علیه السلام را بررسی، و برخورد نادرست غربیان با آن را نقد کرده اند. از آن جهت که این بحث برای مبلغان و افراد آگاه به زبان در موسم حجّ نیز کاربرد دارد، اقدام به درج این مقاله ارزشمند نمودیم. امیدواریم همگان را مفید و سودمند واقع شود:
انگیزه طرح موضوع
مارس 2001 م. در یک برنامه تلویزیونی، که به زبان آلمانی از کانال PHOENI× پخش شد، گفتگو و گزارشی در باره «سال جهانی گفتگوی تمدن ها» نظر مرا به خود . . .

 

ادامه نوشته

آداب سخن گفتن و اخلاق گفتگو در شاهنامه


آداب سخن گفتن و اخلاق گفتگو در شاهنامه

بحث در اخلاق و نیز نوشتن کتب اخلاقی به زبان عربی و زبان فارسی، همواره مورد توجه نویسندگان ایرانی بوده است.
اخلاق جمع خلق و خلق است و بیشتر به صورت جمع به کار می‏رود.کلمه«خلق»دوبار در قرآن مجید به کار رفته است:«ان هذا الا خلق الاولین...».(الشعراء/137)«و انک لعلی خلق * عظیم»(القلم/4).
آیه دومی در توصیف پیامبر اکرم است که می‏فرماید:«تو صاحب اخلاق عظیم و برجسته‏ای هستی»یعنی:تو دارای اخلاقی هستی که عقل در آن، حیران است، لطف و محبتی بی‏نظیر، صفا و صمیمیتی بی مانند، صبر و استقامت و تحمل و حوصله‏ای توصیف ناپذیر داری.قرآن خواسته است بگوید:ای پیامبر!تو کانون محبت و عواطفی، تو سرچشمه رحمتی. 1
مقصود از علم اخلاق، معرفت فضائل و کسب آنهاست، تا نفس بدانها آراسته شود و نیز شناخت رذائل ضرورت دارد تا نفس از آنها دوری جوید و پاکیزه گردد. 2
اخلاق عام است و بر همه افعالی که از نفس صادر می‏شود، اطلاق می‏گردد، خواه پسندیده باشد و خواه ناپسندیده، زیرا می‏گویند:فلان کس، کریم الاخلاق است و . . .

 

ادامه نوشته

آداب و اخلاق اسلامی سکوت و گفتگو

 

بسم الله الرحمن الرحیم

آداب و اخلاق اسلامی سکوت و گفتگو

مقدمه

علامه طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان می نویسد:« ادب را ظرافت و زیبایی یک رفتار تعریف کرده اند ، هیات نیکویی که شایسته است رفتار مطابق آن باشد»

وقتی سخن از ادب به میان می آید ، نوعی رفتار خاص و سنجیده با دیگران در نظر می آید. این رفتار که از تربیت شایسته نشات می گیرد، به نحوه ی سخن گفتن، راه رفتن، نگاه، درخواست، سوال ، جواب و .. مربوط می شود. اسلام چنان که درباره ی اخلاق سخن گفته است از آداب هم تمجید کرده و آنها را محترم شمرده است. یکی از روش های تربیت و خودسازی فراگیری آداب و عمل به آنان است. اینکار که به خود ادب کردن مشهور است به معنی این است که اگر از کارهای ناپسند دیگران انتقاد می کنیم،همان کارها و صفات در ما نباشد.خود ادب کردن یعنی ادب از بی ادبان آموختن.

حضرت امیرالمومنین(ع) می فرمایند: در ادب کردن تو نسبت به . . .

 

ادامه نوشته

فوائد سکوت و خاموشی

 

در فوائد خاموشی

چکیده
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن در زبان آفرین
خداوند، آفریننده سخن در زبان آدمی است و آدمی را آفرید و او را بیان آموخت. بیان وسیله ایست که از درون انسان حکایت می کند و اندیشه های یکی را برای دیگری روشن می سازد.این مقاله در موضوع سکوت و خاموشی نگارش یافته است .
نویسنده ابتدا حکایتی از گلستان سعدی را به عنوان سر فصل بحث خود انتخاب کرده و بعد به بررسی اهمیّت و فواید خاموشی و آثار مثبت آن پرداخته و دیدگاه قرآن ، نهج البلاغه ، احادیث ، روایات و سخن بزرگان ، عرفا و .... را در این بررسی مورد توجّه قرار داده است. نویسنده معتقد است آنچه درباره ی فواید سکوت بیان شده به این معنی نیست که سخن گفتن همه جا نکوهیده و . . .

 

ادامه نوشته

آداب سخن گفتن

 

آداب سخن گفتن

عمده مباحث کتاب اخلاق (1) نوشته محمود اکبری (1) ، آداب اسلامی است و سایر مجلدها به موضوع اخلاق اسلامی می پردازد . رعایت این آداب، وظیفه هر مسلمانی است و به طالب علم اختصاص ندارد; هرچند ممکن است برخی از آنها کوچک و کم اهمیت جلوه کند - و از طرفی قطعا شان مبلغان برتر و بالاتر از این مسائل است - ولی همین نکات ریز و به ظاهر بی اهمیت در حقیقت کوچکهای بزرگ است و چه بسا رعایت نکردن برخی از آنها آدمی را از حیثیت و اعتبار ساقط کند; گذشته از آنکه بسیاری از آنها منصوص و توصیه اولیای الهی است .

بنای مؤلف محترم بر این بوده است که مهم ترین آداب لازم برای انسان را که در اخلاق (2) یعنی «مختصر منیة المرید» بحث نشده است، در این کتاب درج کند و بنا نبوده همه آداب و شواهد روایی جمع آوری شود; بلکه فهرستی از مهم ترین آداب، همراه با نقل پاره ای از نصوص و . . .

ادامه نوشته

سخن نيكو

 

سخن نيكو:

... و قولوا للناس حسنا 18

به مردم گفتار نيك گوييد.

بر خلق خدا شفقت كنيد. با رفق و مدارا با مردم رفتار نماييد. بر سياق اين آيه آيات فراوان ديگرى نيز هست كه آداب مردمدارى و مهر و محبت به ديگران مى آموزد همان آدابى كه زيبنده ترين و ضرورى ترين ويژگى اهل علم است .

ادع الى ربك بالحكمه والموعظه و جادلهم بالتى هى احسن ... 19

مردم را با سخنان استوار و مبرهن واندرزهاى نيكو به سوى پروردگارت بخوان و با بهترين شيوه با ايشان مباحثه كند.

اين آيه ادب و صحبت را به سر رشته داران تعليم و راهنمايان مردم مى آموزد كه . . .

 

ادامه نوشته

سخن گفتن در آداب اجتماعي اسلام

 

سخن گفتن در آداب اجتماعي اسلام


ج. آداب عمومي سخن گفتن

1. سلام کردن

مؤمنان سخن گفتن را بايد با سلام کردن آغاز کنند. اين حکم عام است، اما در خصوص رعايت آن درباره رسول خدا(ص) و بزرگان تأکيد بيشتري شده است.
قرآن کريم مي فرمايد: «خدا و ملائکه او بر پيامبر صلوات و درود مي فرستند، شما هم اي مؤمنان! بر او صلوات و درود بفرستيد. (احزاب: 56)
خداوند به پيامبرش نيز آموزش مي دهد که وقتي مؤمنان به خدمت تو رسيدند به آنان بگو: سلام بر شما باد! (انعام: 54)
حتي ملائکه الهي وقتي بر حضرت ابراهيم(ع) وارد شدند ابتدا بر او سلام گفتند و ابراهيم(ع) هم بر آنان سلام گفت. (هود: 69) سپس ملائکه مهمان که تمثل بشري پيدا کرده بودند وارد منزل شدند و ابراهيم(ع) آداب ميزباني به جاي آورد. يکي از سنت هاي حسنه علماي اسلام اين است که  . . .

ادامه نوشته

چگونه سخن بگوییم ؟  آداب سخن گفتن در اسلام

 

چگونه سخن بگوییم ؟  آداب سخن گفتن در اسلام

پيامبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله فرمود: هنگامي كه موسي بن عمران عليه السلام با خضر عليه السلام ملاقات كرد موسي عليه السلام به وي گفت: مرا موعظه كن. خضر گفت: اي كسي كه جوياي دانشي! بدان كه گوينده كمتر از شنونده خسته مي‌شود، پس هيچ گاه اهل مجلس خود را خسته مكن. بحار / 1 /2 26


1-
اثر كم سخن گفتن
قال علي عليه السلام: ان احببت سلامة نفسك و ستر معايبك فاقلل كلامك و اكثر صمتك يتوفّر فكرك و يستيز قلبك. غرر الحكم / 3725
اگر سلامت نفس و وجودت و نيز پوشانده ماندن عيوبت را دوست داشتي گفتارت را کم کن و سکوتت را بسيار تا آنکه انديشه‌ات بسيار و دلت روشن شود و مردم از دست تو در امان باشند.

2 - اثر زياد سخن گفتن
قال علي عليه السلام: من كثر كلامه كثر خطاؤ ه و من كثر خطاؤ ه قلّ حياؤ ه و من قلّ حياؤ ه قلّ ورعه و من قلّ ورعه مات قلبه و من مات قلبه دخل النار. بحار / 71 / 286
هر که کلامش زياد شود. اشتباهاتش زياد مي‌شود و . . .

ادامه نوشته

آداب سخن گفتن در فرهنگ اهل بیت (ع) و اسلام

 

آداب سخن گفتن در فرهنگ اهل بیت (ع) و اسلام

آیات و روایات نویدها و هشدارهای زیادی در مورد زبان و سخن به ما می دهند از جمله امام علی (ع) در حکمت 382 نهج البلاغه لانقل ما لاتعلم بل لاتقل کل ما تعلم (آنچه را نمی دانی مگو بلکه همه آنچه را که می دانی نیز مگو) امام در واقع در این کلام می فرماید هر چه می خواهد دل تنگت مگو.
هم چنین در حکمت 381 نهج البلاغه می فرماید: سخن تا وقتی که آن را نگفته باشی در بند توست و چون گفتی تو در بند آنی پس زبانت را نگهدار چنانکه طلا و نقره ی خود را نگه می داری زیرا چه بسا سخنی که نعمتی را طرد یا نعمتی را جلب می نماید.

بعضی از آداب سخن گفتن:
1.عدم سخن گفتن در مورد چگونگی خداوند:  . . .

 

ادامه نوشته

هر آنچه می‌دانی نگو


هر آنچه می‌دانی نگو


وصیت امیرالمومنین به فرزندش محمد بن حنفیه
 
ای فرزندم آنچه را نمی دانی نگو، بلکه تمام آنچه می دانی را نگو که خدا بر اعضای تو فرائضی تعیین کرده که روز قیامت، به آنها بر علیه تو اعتراض می کند و درباره آنها سوال می کند … و خداوند می فرماید إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِکُمْ ما لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیم‏
 به خاطر بیاورید زمانی که آن [شایعه] را از زبان یکدیگر می‌گرفتید، و با دهان خود سخنی می‌گفتید که به آن علم نداشتید؛ و آن را کوچک می‌پندارید در حالی که نزد خدا بزرگ است!
 
وسائل الشیعة، ج‏ ۱۵، ص ۱۶۹

زبان، متهم ردیف اول


زبان، متهم ردیف اول


حدیث بسیار گرانسنگی از جناب ابوذر نقل شده که مدتی است در حین رانندگی همنشین من شده است. با سپاس از سایت وزین راسخون و بیان شیوای استاد مصباح… بخشی از این حدیث در باب زبان است که گویا بیشترین گناهان را همین تیکه گوشت قرمز رنگ مرتکب می شود و هر روز صبح تمام اعضای بدن از زبان تمنا می کنند که شر درست نکند!

این بخش حدیث بسیار زیبا و شنیدنی است. این حدیث به گفته گوینده، از نظر سند بسیار معتبر است و البته محتوای پرمغزش گویاترین سند راستی آن است. حدیث بسیار طولانی است که کامل آن را می توانید از اینجا بخوانید. متاسفانه ترجمه ندارد و . . .

ادامه نوشته

اخلاق اداري و آداب گفتگو در فضای ادارات

 

اخلاق اداري و آداب گفتگو در فضای ادارات

³مقدمه
فطرت آدمى كمال خواه و خداجوست ، از همين رو انسان مى كوشد تا خود را به سوى تكامل
ببرد و استعدادهايش را به رشد برساند. در اين فرآيند، مجموعه عوامل تشويق كننده و نيز بازدارنده در وجود او به فعاليت مشغول اند و هر يك او را به سويى مى برند. هرگاه كه عوامل بازدارنده بر انسان غلبه كند، فلسفه وجودى اش تا حد حيوانيت تنزل مى كند. انسانى كه بايد رو به خدا مى داشت و به او نظر مى كرد و هدفى جز رضايت و رضوان حضرت حق نداشت اكنون فقط به خور و خواب و شهوت مى انديشد و از آسمان و آن سوى طبيعت بريده است .

در اين جا است كه نقش بزرگ انبياى الهى و امامان معصوم (ع ) مشخص مى شود؛ آنان با تذكرهاى به موقع و انذارها و بشارت هاى خود رابطه انسان را با خدا، مردم ، پدر و مادر، معلم و استاد، همسايه و دوست ، فاميل و حتى ارتباط او را با همه هستى مشخص مى كنند و

ادامه نوشته

طرز سخن گفتن

 

طرز سخن گفتن

مقدمه:

آگاهی به آداب معاشرت نه تنها موجب محبوبیت در بین مردم است ، بلکه به شخص امکان می دهد که بیشتر مراقب رفتار خود باشد و درباره دیگران نیز قضاوت صحیح‌تری داشته باشد. هر یک از افراد در اجتماع دارای تکلیفی است و این تکالیف حکم می‌کنند که به حقوق و شخصیت دیگران توجه داشته باشد.

می‌توان گفت تمدن هر ملتی از نظر اجتماعی و میزان توجه مردم آن کشور به اصول صحیح معاشرت دیگران و رعایت حقوق سایر افراد انسانی ارتباط دارد. شرایط زمان و مکان در چگونگی قواعد اخلاقی تاثیر دارد هر کشور دارای آداب و رسوم خاصی است که زاییده شرایط زندگی مردم آن است ولی به طور کلی در بین همه ملتها اصول کلی اخلاقی مشترکی وجود دارد و پایه و اساس همه این اصول آن است که افراد تنها به منافع و خواسته های خود توجه نکنند، با گفته ها و رفتار خود احساسات دیگران را جریحه دار نسازند و آنچه بر خود نمی پسندند به دیگران روا مدارند.

یک انسان واقعی به خاطر پاداش دنیوی یا اخروی به رعایت حقوق دیگران اقدام نمیکند بلکه . . .

ادامه نوشته

سخن نيک گفتن و به نيکويي سخن گفتن

 

سخن نيک گفتن و به نيکويي سخن گفتن

يکي از آداب سخن گفتن اين است که هم سخن نيکو بگوييم و هم آن را به نيکويي بگوييم. پيداست که بين اين دو صفت تفاوت ظريفي است؛ اولي اشاره به محتواي سخن دارد و دومي به چگونگي بيان سخن. اولي ريشه در علم و درايت گوينده دارد و دومي نشان از ادب گوينده. قرآن کريم در چند جا از مؤمنان مي خواهد که با ديگران به نيکي سخن بگويند و نيکو سخن بگويند؛ چنان که درباره خويشان و يتيمان و مسکينان مي فرمايد: اگر اينان در هنگام تقسيم ميراث حاضر شدند و انتظار احسان داشتند آنها را روزي دهيد و با آنان سخن نيکو بگوييد: «قُولُوا لَهُم قَولاً مَّعرُوفًا.» (نساء: 8) قول معروف همان سخن نيک است که بايد به نيکويي گفته شود؛ چنان که برخي اصحاب لغت گفته اند: «المعروف اسم لکل فعل يعرف حسنه بالعقل او الشرع»؛ هر فعلي که عقل يا شرع آن را خوب و پسنديده بدانند فعل معروف است. (ابراهيم انيس و ديگران، [بي تا]، ص 595) بر اين مبنا، قول معروف سخني است که . . .

 

ادامه نوشته

آداب سخن و سكوت

 

آداب سخن و سكوت

از نشانه هاي حكمت و درايت آدمي ، رعايت آداب سخن گفتن و شناختن مواضع سخن و سكوت است . در آيات و روايات و كتب اخلاقي ، در باب زبان و شيوه سخن ، رهنمودهاي ارزشمندي وجود دارد كه چگونه از اين نعمت گرانقدر الهي بايد بهره گرفت . سخن ترجمان عقل و معرفت و ايمان و ادب انساني است . علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

« المَرْأ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسانِهِ » ( 1 )

« مرد زير زبان خويش پنهان است » ؛

و هم آن حضرت در خصوص شناخت موارد سخن و سكوت ، مي فرمايد :

« لاخير في الصمت عن الحكم كَما اَنّه لاخَيْر في الْقَوْلِ بِالْجَهْل » ( 2 )

« در خودداري كردن از سخن حق خيري نيست ، چنانكه در  . . .

ادامه نوشته

آداب سخن از دیدگاه صائب، سعدی و مولوی

 

آداب سخن از دیدگاه صائب، سعدی و مولوی

در متون ادبی و فرهنگ گذشته ما پرگویی، زایل کننده عقل و سکوت به موقع، سبب آرامش روان و پرورش فکر معرفی شده است. پرحرفی، نشانه کم خردی فرد است و گاهی خود شخص نیز از بیان نابجا و بیش از حد در گفتار خود به رنج و پشیمانی می افتد.

صائب تبریزی، بارها در دیوان خود، خموشی و کم گویی را ستوده است. از نظر صائب، اگر شخصی بخواهد بزرگی عقل خویش را در جمعی حفظ کند، سخن را کم کند تا به وسیله این موازنه، از صفت کم خردی در امان بماند:

شکوه عقل را بسیاری گفتار کم سازد

دو لب را در نظرها خامشی تیغ دودم سازد


به عقیده این شاعر بزرگ، خاموشی، بهترین پاسخ ابلهان و . . .

ادامه نوشته

كلام نیكو

 كلام نیكو


آداب سخن گفتن
در اسلام باب وسیعی برای این مسأله گشوده شده، از جمله اینكه: تا سخن گفتن ضرورتی نداشته باشد سكوت از آن بهتر است. چنانكه در حدیثی از امام صادق ـ علیه السلام ـ می خوانیم: السكوت راحه للعقل؛ سكوت مایه آرامش فكر است.[1]
و در حدیثی از امام علی بن موسی الرضا ـ علیه السلام ـ آمده است من علامات الفقه: العلم و الحلم و الصمت، ان الصمت باب من ابواب الحكمه؛ از نشانه های فهم و عقل، داشتن آگاهی و بردباری و سكوت است، سكوت دری از درهای حكمت است.[2]
البته در روایات دیگر تأكید شده است، در مواردی كه سخن گفتن لازم است مؤمن باید هرگز سكوت نكند پیامبران به سخن گفتن دعوت شدند نه به سكوت، وسیله رسیدن به بهشت و رهایی از دوزخ، سخن گفتن به موقع است.[3]
زبان یا منشأ سی گناه كبیره
علمای اخلاق گفته اند: زبان پربركت ترین عضو بدن، و مؤثرترین وسیله طاعت و هدایت و اصلاح است،‌ و در عین حال خطرناكترین و پرگناهترین عضو بدن محسوب می شود، تا آنجا كه . . .

ادامه نوشته

آداب سخن گفتن از کتاب «اخلاق ناصري»


آداب سخن گفتن از کتاب «اخلاق ناصري»

باید که بسیار نگوید و سخن دیگری به سخن خود قطع نکند و هر که حکایتی یا روایتی کند و او برآن واقف باشد وقوف خود بر آن اظهار نکند تا آن کس آن سخن به اتمام رساند و چیزی را که غیر از او پرسند جواب نگوید. و اگر سئوال از جماعتی کنند که او داخل آن جماعت بود بر ایشان سبقت ننمایند. و اگر کسی به جواب مشغول شود و او بر بهتر جوابی از او قادر بود٬ صبر کند تا آن سخن تمام شود پس جواب خود بگوید بر وجهی که در متقدم طعن نکند. و در محاوراتی که به حضور او میان دو کس رود خوض ننماید. و اگر از او پوشیده دارند٬ استراق سمع نکند و تا او را با خود مشارکت ندهند٬ مداخلت نکند. و با مهتران٬ سخن به کنایت نگوید و آواز نه بلند دارد و نه آهسته بلکه اعتدال نگاه می‌دارد. و اگر در سخن او معنی غامض افتد در بیان آن به مثال‌های واضح جهد کند و الا شرط ایجاز نگه دارد. و الفاظ غریب و کنایات نامستعمل به کار ندارد. و سخنی که با او تقریر می‌کنند تا تمام نشود٬ به جواب مشغول نگردد و آنچه خواهد گفت تا در خاطر مقرر نگرداند در نطق نیارد. وسخن٬ مکرر نکند مگر که بدان محتاج شود. و قلق و ضجرت ننماید و فحش و شتم بر لفظ نگیرد مضطر گردد. و اگر به عبارت از چیزی فاحش مضطر گردد٬ بر سبیل تعریض کنایت کند از آن٬ و مزاح منکر نکند. و در هر مجلسی سخن مناسب آن مجلس گوید. و . . .

ادامه نوشته

هفتاد گناه زبان

 

هفتاد گناه زبان

در روايت آمده بيشترين افرادي كه به جهنم مي روند به خاطر زبانشان است. هفتاد گناه پاي زبان مي نويسند. اين هفتاد گناه را نام ببريد؟

خداوند در قرآن كريم به نعمت زبان اشاره فرموده و مي فرمايد: (الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خلق الانسان عَلَّمَهُ الْبَيانَ؛[1] زبان عمده ترين وسيله اي است كه مردم به كمك آن با يكديگر ارتباط فكري برقرار مي كنند و ايجاد تفاهم و انتقال مفاهيم از طريق زبان صورت مي گيرد. در يك جمله زبان ملاك ارزش و معرف شخصيت انسان و ترازوي عقل اوست. حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «المرءُ مخبوء تحت لسانه؛[2] شخصيت هر کس در پي زبان اوست» زبان با تمام فوائدي كه برايش ذكر مي شود مفاسد و آفاتي نيز دارد كه بايد آنها را شناخت تا با كنترل زبان، از ابتلاء به آن آفات پيشگيري و اجتناب ورزيد.
در قرآن كريم آمده است: اي كساني كه ايمان آورده ايد نبايد قومي قوم ديگر را مسخره كند، شايد آنها از اينها بهتر باشند، و نبايد زناني زنان ديگر را مسخره كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند.از يكديگر عيب مگيريد، و به همديگر لقبهاي زشت مدهيد، چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان. و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند.»[3]
خداوند در آيه ديگر مي فرمايد: واي بر هر بدگوي عيبجويي. ويلٌ لكل همزة لمزه.[4]
در روايتي داريم كه حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: «هر كه متعهد شود محافظت آنچه ميان دو فك اوست كه زبان باشد، و آنچه ميان دو پاي اوست، من از براي او بهشت را متعهد مي شوم.»[5]
شخصي به آن حضرت عرض كرد كه: راه نجات چيست؟ فرمود:

 

ادامه نوشته

چيستي و جبران غيبت

 

چيستي و جبران غيبت

آيا هر حرف زدن در مورد کسي غيبت است و در اين صورت چگونه مي شود آن را جبران کرد؟

هر سخن گفتني غيبت نيست. غيبت اين است كه در غياب برادران و خواهران مسلمان چيزي بگوييد كه اگر به گوش آنها برسد, ناراحت شوند. بنابراين اگر كلامي گفته شود كه از اين قبيل باشد, غيبت و گناه كبيره است اما اگر گفتن كليات باشد, بدون اين كه اسم شخصي مطرح و به كسي توهين شود, اشكال ندارد.
در پاسخ شما بايد حقيقت و معناي سه واژه روشن شود: 1- انتقاد, 2- غيبت , 3- تهمت . انتقاد گفت وگو راجع به عملكرد و موضع گيري هاي يك مسئول همراه با نقد و ديد اصلاح طلبانه است .
به عبارت ديگر جدا نمودن خوب و بد عملكرد شخص و شرح محاسن و معايب کاري وي را به عنوان يک شخصيت حقوقي انتقاد گويند. و از آن جا كه مسئولان در قبال مردم و جامعه بايد پاسخ گو باشند, انتقاد از آنان اشكالي ندارد; اما غيبت ذكر معايب شخص مومن است كه . . .

ادامه نوشته

اداب تدریس ومربی گری

 

اداب تدریس ومربی گری

مقدمه

انسان از آغز تا پایان زندگی خویش به طور فطری ارزشهای اخلاقی را درک می کند و به آنها گرایش دارد ، به همین روی پژوهشهای اخلاقی همواره یکی از مهمترین دغدغه های اندیشمندان بوده است و امروزه توسعه تکنولوژیک جوامع صنعتی و پیچیده تر شدن روایط انسانی و نیز ظهور بحرانهای اخلاقی در اینگونه جوامع ، تحقیق و پژوهش را در ابعاد مختلف اخلاق ، بیش از پیش ضرورت بخشیده است . یکی از موضوعاتی که انسان ناخودآگاه به سوی آن کشیده می شود بحث تهذیب نفس و پاکسازی وجود از صفات ناپسند است، مطابقت مباحث اخلاقی با فطرت انسانی باعث می شود که انسان از شنیدن آنها لذت ببرد بدیهی است که انسان به همان اندازه که از فکر داشتن خلقیّات و صفات پسندیده لذت می برد از ترک صفات زشتی که در درون او ریشه زده و آثارشان در کردار و رفتارش ظاهر گردیده ناخشنود و هراسان است ولی صرف بیان فضائل و رذائل یا به عبارتی منجیّات و مهلکات با توجه به پیچیدگیهای مورد اشاره کارساز نیست و لذا لازم است با نگاه کاربردی به مفاهیم اخلاقی نگاه شود بحثی را که . . .

 

ادامه نوشته